تاریخ انتشار
يکشنبه ۷ فروردين ۱۴۰۱ ساعت ۱۰:۳۳
کد مطلب : ۴۴۶۲۳۹
بررسی فضای سیاسی شهرستانهای گچساران و باشت؛
عبور از سید ناصر
۱
کبنا ؛
بعد از اینکه سیدناصر حسینی عملکرد ضعیفی را طی کمتر از 1 سال حضور خود به عنوان نماینده میان دوره ای نشان داده، فضای سیاسی گچساران و باشت به هم ریخته شده و در بحبوحه کنونی، عرض اندام های سیاسی افراد بیش از گذشته شده است. سید قدرت حسینی بحرینی که زیرکی و هوشیاری او در عالم سیاست زبان زد است در نامهای به برادرش سید ناصر حسینی پور نماینده مردم شهرستانهای گچساران و باشت اشتباهات و اشکالات او را روی میز ریخت و گفت که اعتماد مردم به شما، من و خانواده کم شده است.
نامهی سید قدرت حسینی بحرینی ابعاد و جنبههای مختلفی دارد که فرصت بحث و بررسی آن فعلاً در اختیار نیست. سئوالی که در اینجا مطرح میشود این است که آیا سید قدرت حسینی با ترفند شفافیت سیاسی به دنبال بازگرداندن اعتماد سیاسی به سمت خود و خانوادهاش است؟ پرسشی که خیلی هم بیراهه نیست. هر چند که حیطه شفافیت سیاسی و اعتماد سیاسی بسیار وسیع است و این کنشهای سیاسی را نمیتوان در مسیر شفافیت و اعتماد تعریف کرد.
آن طرف قضیه برخی عقیده دیگری هم دارند، به طور مثال؛ سید قدرت را مأمور انتقال حرف بزرگان وخیرخواهان جریان حامی سید ناصر در سطح استان کهگیلویه و بویراحمد و شهرستانهای گچساران و باشت میدانند که بنا بر ملاحظات سیاسی و عاطفی این کار را برعهده برادر بزرگتر اقای نماینده گذاشتند. بعضی هم صراحتاً نظر میدهند که اصولگرایان و نیروهای موسوم به جریان انقلابی (اصولگرایان) در حال عبور از سید ناصر هستند و نامه سید قدرت از نشانههای آن است.
سید قدرت به وضوح گفته که سید ناصر کارآمدی لازم را در نظارت، ارتباط با بدنه اجتماعی، تقویت وحفظ نیروهای انقلابی ندارد و به او گوشزد میکند که باید از تاریخ درس بیاموزد. با بررسی کلیدواژههای این نامه آنچه بیشتر در ذهن متبادر میشود این است که اصولگرایان گچساران و باشت قصد عبور از سید ناصر را دارند. سید ناصر پختگی لازم را در عرصه سیاسی به ویژه شهرستانهای گچساران و باشت نداشت و هنوز هم کسب نکرده است. او بیشتر در حوزه دفاع مقدس به عنوان راوی خاطرات رزمندگان تبحر دارد و به نظر میرسد او در اقناع کردن حامیان و هوادارانش ضعیف عمل کرده و همین میتواند پاشنه آشیلی باشد که در انتخابات 1402 عرصه را واگذار کند.
مراودات گسترده و کانالیزه سید قدرت با بدنه مردمی و سران اصولگرایی او را محمل درد دلها کرده و نامه او شاید از سَر همین نقادیها و سخنان گلایه آلود هوادارانش باشد.
از طرف دیگر کم تحرکی و رها کردن فضای سیاسی توسط سید ناصر حسینی عملاً فضا را برای سایر رقبا به ویژه غلامرضا تاجگردون باز کرده که اسب مقصودش را چهار نعل براند و به نظر میآید ترس از زمین گیر شدن جریان اصولگرایی در شهرستانهای گچساران و باشت عامل دیگری بوده که سید قدرت با نامه ای بخواهد هر چه سریعتر سید ناصر را هُلی دهد.
از طرف دیگر، اردلان زینل زاده که انتخابات میان دوره 1400 گچساران را از دست داد، و در پاسخ به نامهی سید قدرت علاوه بر نیشهایی که به سید ناصر و ظاهر او زد، از اینکه در انتخابات میاندوره مجلس نیامد، اظهار پشیمانی کرده بود و عملاً خود را به عنوان یکی از کاندیداهای بالقوه آتی انتخابات مجلس مطرح کرد. زینل زاده نیز که یک دوره موفق در شهرداری دوگنبدان را در کارنامه دارد، عملکرد سید ناصر را تأیید نمیکند و میگوید دیگر همچنین اشتباهی نمیکنم.
شنیدهها می گویند که هراس اصولگرایان گچساران و باشت از میدان داری دوباره تاجگردون و اینکه صفر تا 100 مسائل به دست تاجگردون و طیفش بیفتد، آنها را به فکر انداخته است. عملکرد سید ناصر مردم، اصولگرایان را اقناع نکرده و رقبا نیز از وضعیت کنونی افسوس می خورند و اعتقادشان بر این است که اگر ما بودیم چنین بود و چنان بود. لذا همگی به این فکر هستند که یا باید از او عبور کنند و یا هم زمین و آسمان را بهم بدوزند تا فضایی را که بعد از 8 سال به دست آوردهاند دو مرتبه دو دستی تقدیم تاجگردون و طیفش نکنند. شاید حضور علیمراد جعفری و اردلان زینل زاده کنار غلامرضا تاجگردون بی ربط نباشد و تحرکات این دو پیامی برای حضور در انتخابات 1402 است. به نظر می آید اصولگرایان بطور صد درصدی به علیمراد جعفری یا زینل زاده روی بیاورند، تا شاید بتوانند دو سال میان دوره را با یک دوره 4 ساله حضور طیف میاناصولگرایی جبران کنند.
نامهی سید قدرت حسینی بحرینی ابعاد و جنبههای مختلفی دارد که فرصت بحث و بررسی آن فعلاً در اختیار نیست. سئوالی که در اینجا مطرح میشود این است که آیا سید قدرت حسینی با ترفند شفافیت سیاسی به دنبال بازگرداندن اعتماد سیاسی به سمت خود و خانوادهاش است؟ پرسشی که خیلی هم بیراهه نیست. هر چند که حیطه شفافیت سیاسی و اعتماد سیاسی بسیار وسیع است و این کنشهای سیاسی را نمیتوان در مسیر شفافیت و اعتماد تعریف کرد.
آن طرف قضیه برخی عقیده دیگری هم دارند، به طور مثال؛ سید قدرت را مأمور انتقال حرف بزرگان وخیرخواهان جریان حامی سید ناصر در سطح استان کهگیلویه و بویراحمد و شهرستانهای گچساران و باشت میدانند که بنا بر ملاحظات سیاسی و عاطفی این کار را برعهده برادر بزرگتر اقای نماینده گذاشتند. بعضی هم صراحتاً نظر میدهند که اصولگرایان و نیروهای موسوم به جریان انقلابی (اصولگرایان) در حال عبور از سید ناصر هستند و نامه سید قدرت از نشانههای آن است.
سید قدرت به وضوح گفته که سید ناصر کارآمدی لازم را در نظارت، ارتباط با بدنه اجتماعی، تقویت وحفظ نیروهای انقلابی ندارد و به او گوشزد میکند که باید از تاریخ درس بیاموزد. با بررسی کلیدواژههای این نامه آنچه بیشتر در ذهن متبادر میشود این است که اصولگرایان گچساران و باشت قصد عبور از سید ناصر را دارند. سید ناصر پختگی لازم را در عرصه سیاسی به ویژه شهرستانهای گچساران و باشت نداشت و هنوز هم کسب نکرده است. او بیشتر در حوزه دفاع مقدس به عنوان راوی خاطرات رزمندگان تبحر دارد و به نظر میرسد او در اقناع کردن حامیان و هوادارانش ضعیف عمل کرده و همین میتواند پاشنه آشیلی باشد که در انتخابات 1402 عرصه را واگذار کند.
مراودات گسترده و کانالیزه سید قدرت با بدنه مردمی و سران اصولگرایی او را محمل درد دلها کرده و نامه او شاید از سَر همین نقادیها و سخنان گلایه آلود هوادارانش باشد.
از طرف دیگر کم تحرکی و رها کردن فضای سیاسی توسط سید ناصر حسینی عملاً فضا را برای سایر رقبا به ویژه غلامرضا تاجگردون باز کرده که اسب مقصودش را چهار نعل براند و به نظر میآید ترس از زمین گیر شدن جریان اصولگرایی در شهرستانهای گچساران و باشت عامل دیگری بوده که سید قدرت با نامه ای بخواهد هر چه سریعتر سید ناصر را هُلی دهد.
از طرف دیگر، اردلان زینل زاده که انتخابات میان دوره 1400 گچساران را از دست داد، و در پاسخ به نامهی سید قدرت علاوه بر نیشهایی که به سید ناصر و ظاهر او زد، از اینکه در انتخابات میاندوره مجلس نیامد، اظهار پشیمانی کرده بود و عملاً خود را به عنوان یکی از کاندیداهای بالقوه آتی انتخابات مجلس مطرح کرد. زینل زاده نیز که یک دوره موفق در شهرداری دوگنبدان را در کارنامه دارد، عملکرد سید ناصر را تأیید نمیکند و میگوید دیگر همچنین اشتباهی نمیکنم.
شنیدهها می گویند که هراس اصولگرایان گچساران و باشت از میدان داری دوباره تاجگردون و اینکه صفر تا 100 مسائل به دست تاجگردون و طیفش بیفتد، آنها را به فکر انداخته است. عملکرد سید ناصر مردم، اصولگرایان را اقناع نکرده و رقبا نیز از وضعیت کنونی افسوس می خورند و اعتقادشان بر این است که اگر ما بودیم چنین بود و چنان بود. لذا همگی به این فکر هستند که یا باید از او عبور کنند و یا هم زمین و آسمان را بهم بدوزند تا فضایی را که بعد از 8 سال به دست آوردهاند دو مرتبه دو دستی تقدیم تاجگردون و طیفش نکنند. شاید حضور علیمراد جعفری و اردلان زینل زاده کنار غلامرضا تاجگردون بی ربط نباشد و تحرکات این دو پیامی برای حضور در انتخابات 1402 است. به نظر می آید اصولگرایان بطور صد درصدی به علیمراد جعفری یا زینل زاده روی بیاورند، تا شاید بتوانند دو سال میان دوره را با یک دوره 4 ساله حضور طیف میاناصولگرایی جبران کنند.