تاریخ انتشار
دوشنبه ۱۸ بهمن ۱۴۰۰ ساعت ۱۰:۲۵
کد مطلب : ۴۴۴۴۱۱
روزنامه های صبح ایران نوشتند؛
انتشار فیلم قتل ناموسی جامعه را تکان داد / اساتید روزنامه نگاری: روان آزاری با تصاویر خشن کسب و کار رسانه نیست
۰
کبنا ؛قتل های ناموسی سالها است که قربانیان زیادی داشته و هر بار جامعه را با شوکی مواجه می کند که هر کدام بدتر و خشن تر از قبلی اتفاق افتاده اند. در این خصوص قوانین آنچنان دست و پاگیر و محدودکننده نبوده اند که خاطیان از ترس جان خود دست به چنین جنایت های خشنی نزنند، که جای بحث دارد. اما انتشار تصاویر فجیعی از قتل یک دختر 17 ساله در روزهای گذشته احساسات جامعه را جریحه دار کرد، روزنامه های صبح کشور، به ابعاد مختلف این موضوع پرداخته اند که در ادامه مطلب روزنامه اعتماد و گفت و گوی دو استاد روزنامه نگاری با روزنامه جوان را می خوانیم.
اعتماد نوشت: با پاهايي برهنه، تيشرت مشكي و يك شلوار جين در مقابل دوربين ميايستد و لبخند ميزند. لبخندش مانند زهر كژدمي است كه بر سر و جان يك زن ۱۷ ساله پاشيده شده باشد. دو شب پيش فيلم سر بريده شده يك زن اهوازي در دستان كسي كه گفته ميشود همسرش است، در شبكههاي مجازي منتشر شد. فيلمي دلخراش كه به دليل كجسليقگي برخي رسانهها بدون هيچ پوششي منتشر و به سرعت در شبكههاي اجتماعي چرخيد و بعد از حادثه كشتن پليس شيرازي و تيراندازي در خيابان ميرداماد تهران جامعه را به شكل جدي ملتهب و نگران كرد.
انتشار اين فيلم واكنشهاي زيادي را از سوي برخي مسوولان دولتي و مردم به همراه داشته است. يك روز پس از انتشار اين فيلم سرهنگ كارآگاه علي حسيني، رييس پليس فتا خوزستان، عنوان كرد كه نشر اين كليپها موجب جريحهدار شدن عواطف و احساسات عمومي جامعه ميشود. با وجود دستگير شدن عاملان جنايت توسط پليس، تهيه و انتشار اينگونه كليپها ميتواند باعث ايجاد ترس و جريحهدار شدن احساسات و تشويش اذهان عمومي شده و آسيبهاي رواني جبرانناپذيري به ويژه براي كودكان و نوجوانان به بار آورد. اين موضوع تا حدي در سطح كشور بازتاب داشت كه خبرگزاري ركنا به دليل انتشار بدون پوشش فيلم اين حادثه توقيف شد. پس از دستگيري همسر اين زن، برخي رسانهها، علت قتل را از سوي اين مرد فرار همسرش به تركيه اعلام كردند. مجيد ابهري، آسيبشناس اجتماعي و رفتارشناس در گفتوگو با «اعتماد» از آسيبهاي رواني بر جامعه با نشر چنين تصاويري ميگويد: «خشونت يكي از واكنشهاي رفتاري انسان است كه عوارض و آسيبهاي متعددي را حمل ميكند. پرخاشگري، درگيريهاي لفظي و فيزيكي و حتي جنايت و قتل زاييده خشونتهاي رفتاري هستند. متاسفانه در چند روز اخير از در و ديوار جامعه ما خشونت ميبارد. فيلمهاي خشن، اخبار تلخ و خشن همچنين بازيهاي خشونتزا در دست كودكان و نوجوانان، همه و همه باعث ميشود كه خشونت به عنوان يك فرآيند تلخ رفتاري در جامعه رشد يابد. همانطور كه ملاحظه ميكنيم قتل يك افسر بيگناه در خيابان به وسيله سلاح سرد آن هم توسط يك جاني و فرد بزهكار باعث شده كه امنيت به چالش كشيده شود. هنوز چند روز از اين حادثه تلخ نگذشته كه يك نفر سر همسر خود را ميبرد و به دست گرفته و ميگردد. انسان با ديدن چنين صحنهاي به ياد فيلمهاي چيني ميافتد. اينگونه صحنهها غالبا فقط در فيلمها ديده ميشود، اما اكنون در جامعه با كمال تاسف اينگونه صحنهها را ملاحظه ميكنيم.»
ابهري دليل وقوع اين حوادث تلخ را اينگونه توضيح ميدهد: «از نگاه رفتارشناسي و آسيبشناسي رفتاري دو گروه از دلايل در اين موضوعات خودنمايي ميكند. الف) دلايل محيطي؛ اخبار تلخ رسانهها به ويژه در فضاي مجازي و شبكههاي اجتماعي از يك طرف و كاهش نشاط در جامعه از سوي ديگر به افزايش خشونت و ضعف و فقدان مديريت و مهارت كنترل رفتارهاي هيجانآفرين منجر ميشود كه درنتيجه آن انسانها قادر به مديريت رفتارهاي هيجاني خود نخواهند بود. ب) دلايل فردي؛ در كنار دلايل محيطي دلايل فردي مانند بيكاري، اعتياد، پرخاشگري، مشكلات روحي و عصبي، گراني و ساير عوامل ديگر سبب ميشود كه فرد خود را به قول معروف به سيم آخر زده و درنهايت از سلاح سرد و گرم استفاده كند و حادثه تلخي را خلق كند.»
ابهري به صورت مصداقي درباره قتل اين زن اهوازي به دست شوهرش اعتقاد دارد اين مرد كه دليل قتل خود را سفر همسرش به تركيه بدون اطلاع و اجازه خود عنوان ميكند؛ حتي با واقعيت چنين اتفاقي واكنش در مقابل آن گرفتن حيات يك انسان نيست «مملكت براي خود قوه قضاييه و نيروي انتظامي دارد كه افراد ميتوانند براي احقاق حقوق و شكايت به آنها مراجعه كنند. اين مرد به كمك برادرش سر همسر جوان خود را بريده و به دست ميگيرد و متاسفانه برخي رسانهها تصوير آن را منتشر ميكنند. هر چند تصوير سر بريده در دست قاتل پوشانده ميشود اما به خوبي مشخص است كه اين مرد در دستش توپ يا هندوانه ندارد، بلكه سر يك انسان است كه در دست او قرار گرفته است.»
اين آسيبشناس درخصوص تاثير اين تصاوير روي رفتار نوجوانان و جوانان ميگويد: «نوجوانان و جوانان با ديدن و شنيدن اينگونه حوادث تلخ و ناگوار به سوي خشونت گرايش پيدا ميكنند. اين همه اخبار كشتار در كشورهاي ديگر، جنگ و بمباران و مسائل اينچنيني در زمينه افزايش خشونت تاثيرگذار هستند. در حالي كه نشاط در جامعه ما در سطح غير قابل قبولي پايين است. مسوولان نهادهاي فرهنگي و رسانههاي نوشتاري و تصويري بايد با بالا بردن سطح نشاط در جامعه و كالبدشكافي حوادث بپردازند و اجازه ندهند خشونت بيش از اين افزايش يافته و جامعه را به سوي تلخكامي، حوادث تلخ و عوارض هولناك سوق دهد.»
با انتشار فيلم سر بريده زن ۱۷ ساله اهوازي برخي مردم در كامنتهايي مربوط به اين رويداد واكنشهايي نشان دادند كه بر آنها مروري ميكنيم.
يك مرد ميگويد؛ باز هم فيلمبردار مقصر است؟!
يك خانم؛ هيچ بلايي هم به سر قاتل نميارن. خانواده دختر رضايت ميدن آزاد ميشه. خيلي از زنها و دخترها اينجوري كشته شدن و بعد قاتلهاشون آزاد شدن.
برخي ديگر از كامنتها؛ «چرا پخش نكنند. بگذاريد مردم واقعيت جامعه را ببينن.»، «كارش شبيه داعش بود»، «چرا قانون بايد اجازه بده چنين وحشيهايي زنده بمونن!»
روانآزاری با تصاویر خشن کسبوکار رسانه نیست
همان طور که دانستن حق مردم است، رسانه باید تأثیر پیام روی مخاطب را به عنوان بخشی از حقوق مخاطب در نظر بگیرد. نمایش خشونت عریان، تصاویر منافیعفت و تمامی اخباری که باعث جریحهدار شدن افکار عمومی میشود، جزئی از خطوط قرمز اخلاقی رسانههای حرفهای در سراسر دنیاست.
روز گذشته یک رسانه آنلاین به دلیل پخش تصاویر و مطالب مغایر با عفت عمومی و بهداشت روانی جامعه از سوی مراجع قانونی توقیف شد. هیئت نظارت بر مطبوعات حکم توقیف سایت خبری «رکنا» را پس از پخش ویدئوی دلخراش یک قتل صادر کرد. این برای نخستین بار نیست که رسانههای عمدتاً متعلق به بخش خصوصی، برای جلب نگاه مخاطبان و بالا بردن میزان تماشای اخبار خود، دست به انتشار اخبار، عکسها و ویدئوهایی میزنند که از سوی جامعه غیراخلاقی شمرده میشوند و به صورت مستقیم سلامت روانی جامعه را تهدید میکنند. «جوان» در ادامه نظرات دو تن از استادان پیشکسوت ارتباطات و روزنامهنگاری را درباره حقوق مخاطب و حد آزادی رسانه در نشر اخبار و تصاویر جویا شده است. رسانه موظف به پاسداشت اخلاق است
دکتر محمدمهدی فرقانی، روزنامهنگار باسابقه و استاد پیشکسوت ارتباطات در گفتگو با «جوان» با اشاره به اینکه اخبار حوادث جزو جذابترین اخبار در همه رسانهها هستند، میگوید: «در میان اخبار حوادث نیز خبرهای مربوط به جنایات و قتل و حواشی مربوط به آنها از پرمخاطبترین خبرها به شمار میآیند، اما در همه دنیا شیوهنامههایی برای انتشار اخبار و تصاویر مرتبط با حوادث وجود دارد که رسانههای معتبر آن را رعایت میکنند.» فرقانی میافزاید: «رسانهها در مقابل اخبار حوادث با یک تناقض روبهرو هستند؛ از سویی باید آخرین اخبار را در اختیار مخاطب قرار دهند و از سوی دیگر موظف به پاسداشت عواطف انسانی و اخلاق عمومی هستند. رسانه نباید آنچه را که با روح و روان مردم در تعارض است، منتشر کند و این کار به نوعی خودسانسوری اخلاقی در راستای حقوق مخاطب است.»
استاد پیشکسوت ارتباطات با تأکید بر اینکه رعایت اصول اخلاقی رسانه در جامعه ما که مدعی اخلاقمداری است، باید بیشتر از سایر نقاط دنیا باشد، میافزاید: «روزنامهنگار موظف به رعایت اخلاق حرفهای و مسئولیت اجتماعی است. این مسئله در رسانههای حرفهای که دارای نظام سردبیری و نظارت سازمانی هستند، بیشتر رعایت میشود و خبرنگار خود را موظف میداند خبر را با سردبیر هماهنگ کند، این تفاوت رسانههای حرفهای و آماتور است. متأسفانه بخشی از آنچه امروز شاهد آن هستیم، حاصل بیتجربگی و بیاطلاعی کسانی است که کار خبری میکنند، اما از مسئولیتهای روزنامهنگاری آگاهی ندارند و تلاش دارند با هر چه عریانتر نشان دادن موضوعات برای رسیدن به منافع مادی و معنوی در رقابت با دیگر رسانهها جلو بیفتند.»
لزوم آموزش خبرنگار حرفهای
فرقانی آموزش حرفهای خبرنگاری را در کاهش انتشار اخبار و تصاویر منافی اخلاق مؤثر میداند و میگوید: «یک روزنامهنگار حرفهای آموزشدیده به خوبی میداند که نیاز مخاطب چیست و چه چیزی را چگونه باید منتشر کند. روزنامهنگار حرفهای به افکار عمومی احترام میگذارد و باعث جریحهدار شدن اخلاق نمیشود.»
وی با تأکید بر اینکه در کنار تربیت روزنامهنگار حرفهای، نیازمند تدوین آییننامههای اخلاقی و حرفهای خبرنگاری هستیم، ادامه میدهد: «آموزش نقطه پایان مسئولیت خبرنگار نیست و در کنار آن باید اصول و مقررات مناسب با وظایف رسانهها تدوین شود که با رعایت آن فضای حرفهای و اخلاقی بر فعالیت رسانه و خبرنگار حاکم شود.»
نمایش خشونت در رسانه به ترویج خشونت کمک میکند
دکتر حسینعلی افخمی، استاد باسابقه ارتباطات و فارغالتحصیل رشته روزنامهنگاری از دانشگاه لیدز انگلستان در گفتگو با «جوان» به موضوع مخاطب عام رسانهها و لزوم توجه به این نکته اشاره میکند و میگوید: «فرض اصلی در فعالیت رسانه این است که مخاطب عام بیننده یا خواننده این خبر است. رسانه حق ندارد بدون در نظر گرفتن اینکه همه گروههای سنی مخاطب او هستند، دست به انتشار تصاویر بزند. در مورد اخبار حوادث و جنگ، تصور کنید یک خانم باردار اگر چنین تصاویر خشونتبار و تکاندهندهای را ببیند، چه تأثیری روی او و جنین خواهد گذاشت که شاید جبرانناپذیر باشد!»
افخمی با انتقاد از پخش تصاویر مربوط با اخبار قتل و جنایات در رسانهها میافزاید: «رسانه باید بداند بین آن چیزی که مأمور پلیس، کارآگاه یا قاضی از حادثه میبیند و آنچه مردم عادی باید از آن حادثه بدانند یا ببینند، تفاوت عمدهای است. مردم لازم نیست تصاویر حوادث را ببینند. در این نوع خبرها، نوشتن خبر به حد کافی میتواند در تصویرسازی ذهن مخاطب تأثیرگذار باشد ولی تماشای تصاویر به صورت مستقیم بر ذهن و روان افراد تأثیر سوء میگذارد.»
وی با اشاره به اینکه رسانههای کشور انگلیس و دیگر کشورهای اروپایی و امریکایی در نشر تصاویر دقت زیادی انجام میدهند تا مخاطب کمترین آسیب روحی را ببیند، میگوید: «طبق آییننامهها، تصاویر صحنههای دلخراش، یا پخش نمیشود یا به بیننده پیش از آن تذکر داده میشود و باز هم تا حد ممکن از نمایش تصاویر به صورت واضح و عریان جلوگیری میشود.»
استاد پیشکسوت ارتباطات تأکید میکند: «رسانهها باید توجه داشته باشند که از نظر اخلاق حرفهای، نمایش یک تصویر از خشونت میتواند به دامن زدن به آن و تقلید دیگران از آن کمک کند. تصاویر میتوانند باعث ایجاد نفرت و تشدید خشونت شود و حتی در اقلیتهای قومی این کار میتواند به ترویج یک عمل در دیگر اعضای آن قوم و گروه کمک کند.»
افخمی میگوید: «تا زمانی که در ایران تعریف درستی از روزنامهنگار حرفهای نداشته باشیم و روزنامهنگار از حقوق مادی و معنوی خود و مسئولیتهای آن بیخبر باشد، نمیتوانیم انتظار داشته باشیم دیگر شاهد انتشار اخبار و تصاویر منافی اخلاق و عفت عمومی نباشیم.»
وی ادامه میدهد: «همان طور که پزشک مسئول سلامت و درمان افراد است و در چارچوبهای قانونی فعالیت میکند، روزنامهنگار نیز به عنوان پزشک اجتماع باید از نظر اخلاق حرفهای دارای چارچوبهای رفتاری باشد.»
افخمی با اشاره به اینکه رسانههای ضعیف و غیرحرفهای برای دیده شدن دست به هر کار غیراخلاقی میزنند، میگوید: «یکی از راههای دیده شدن برای این رسانهها دستاویز قرار دادن «ترین»هاست و تلاش میکنند با نشر اولین خبرها و تصاویر خود را مطرح کنند.»
این استاد دانشگاه معتقد است: «باید در کنار قدرت قضایی برای کنترل فعالیت رسانهها، اخلاق حرفهای در قالب نظام سردبیری گسترش پیدا کند و روزنامهنگار حرفهای از سوی مدیران مسئول و سردبیران رسانهها مورد حمایت قرار گیرد.»
اعتماد نوشت: با پاهايي برهنه، تيشرت مشكي و يك شلوار جين در مقابل دوربين ميايستد و لبخند ميزند. لبخندش مانند زهر كژدمي است كه بر سر و جان يك زن ۱۷ ساله پاشيده شده باشد. دو شب پيش فيلم سر بريده شده يك زن اهوازي در دستان كسي كه گفته ميشود همسرش است، در شبكههاي مجازي منتشر شد. فيلمي دلخراش كه به دليل كجسليقگي برخي رسانهها بدون هيچ پوششي منتشر و به سرعت در شبكههاي اجتماعي چرخيد و بعد از حادثه كشتن پليس شيرازي و تيراندازي در خيابان ميرداماد تهران جامعه را به شكل جدي ملتهب و نگران كرد.
انتشار اين فيلم واكنشهاي زيادي را از سوي برخي مسوولان دولتي و مردم به همراه داشته است. يك روز پس از انتشار اين فيلم سرهنگ كارآگاه علي حسيني، رييس پليس فتا خوزستان، عنوان كرد كه نشر اين كليپها موجب جريحهدار شدن عواطف و احساسات عمومي جامعه ميشود. با وجود دستگير شدن عاملان جنايت توسط پليس، تهيه و انتشار اينگونه كليپها ميتواند باعث ايجاد ترس و جريحهدار شدن احساسات و تشويش اذهان عمومي شده و آسيبهاي رواني جبرانناپذيري به ويژه براي كودكان و نوجوانان به بار آورد. اين موضوع تا حدي در سطح كشور بازتاب داشت كه خبرگزاري ركنا به دليل انتشار بدون پوشش فيلم اين حادثه توقيف شد. پس از دستگيري همسر اين زن، برخي رسانهها، علت قتل را از سوي اين مرد فرار همسرش به تركيه اعلام كردند. مجيد ابهري، آسيبشناس اجتماعي و رفتارشناس در گفتوگو با «اعتماد» از آسيبهاي رواني بر جامعه با نشر چنين تصاويري ميگويد: «خشونت يكي از واكنشهاي رفتاري انسان است كه عوارض و آسيبهاي متعددي را حمل ميكند. پرخاشگري، درگيريهاي لفظي و فيزيكي و حتي جنايت و قتل زاييده خشونتهاي رفتاري هستند. متاسفانه در چند روز اخير از در و ديوار جامعه ما خشونت ميبارد. فيلمهاي خشن، اخبار تلخ و خشن همچنين بازيهاي خشونتزا در دست كودكان و نوجوانان، همه و همه باعث ميشود كه خشونت به عنوان يك فرآيند تلخ رفتاري در جامعه رشد يابد. همانطور كه ملاحظه ميكنيم قتل يك افسر بيگناه در خيابان به وسيله سلاح سرد آن هم توسط يك جاني و فرد بزهكار باعث شده كه امنيت به چالش كشيده شود. هنوز چند روز از اين حادثه تلخ نگذشته كه يك نفر سر همسر خود را ميبرد و به دست گرفته و ميگردد. انسان با ديدن چنين صحنهاي به ياد فيلمهاي چيني ميافتد. اينگونه صحنهها غالبا فقط در فيلمها ديده ميشود، اما اكنون در جامعه با كمال تاسف اينگونه صحنهها را ملاحظه ميكنيم.»
ابهري دليل وقوع اين حوادث تلخ را اينگونه توضيح ميدهد: «از نگاه رفتارشناسي و آسيبشناسي رفتاري دو گروه از دلايل در اين موضوعات خودنمايي ميكند. الف) دلايل محيطي؛ اخبار تلخ رسانهها به ويژه در فضاي مجازي و شبكههاي اجتماعي از يك طرف و كاهش نشاط در جامعه از سوي ديگر به افزايش خشونت و ضعف و فقدان مديريت و مهارت كنترل رفتارهاي هيجانآفرين منجر ميشود كه درنتيجه آن انسانها قادر به مديريت رفتارهاي هيجاني خود نخواهند بود. ب) دلايل فردي؛ در كنار دلايل محيطي دلايل فردي مانند بيكاري، اعتياد، پرخاشگري، مشكلات روحي و عصبي، گراني و ساير عوامل ديگر سبب ميشود كه فرد خود را به قول معروف به سيم آخر زده و درنهايت از سلاح سرد و گرم استفاده كند و حادثه تلخي را خلق كند.»
ابهري به صورت مصداقي درباره قتل اين زن اهوازي به دست شوهرش اعتقاد دارد اين مرد كه دليل قتل خود را سفر همسرش به تركيه بدون اطلاع و اجازه خود عنوان ميكند؛ حتي با واقعيت چنين اتفاقي واكنش در مقابل آن گرفتن حيات يك انسان نيست «مملكت براي خود قوه قضاييه و نيروي انتظامي دارد كه افراد ميتوانند براي احقاق حقوق و شكايت به آنها مراجعه كنند. اين مرد به كمك برادرش سر همسر جوان خود را بريده و به دست ميگيرد و متاسفانه برخي رسانهها تصوير آن را منتشر ميكنند. هر چند تصوير سر بريده در دست قاتل پوشانده ميشود اما به خوبي مشخص است كه اين مرد در دستش توپ يا هندوانه ندارد، بلكه سر يك انسان است كه در دست او قرار گرفته است.»
اين آسيبشناس درخصوص تاثير اين تصاوير روي رفتار نوجوانان و جوانان ميگويد: «نوجوانان و جوانان با ديدن و شنيدن اينگونه حوادث تلخ و ناگوار به سوي خشونت گرايش پيدا ميكنند. اين همه اخبار كشتار در كشورهاي ديگر، جنگ و بمباران و مسائل اينچنيني در زمينه افزايش خشونت تاثيرگذار هستند. در حالي كه نشاط در جامعه ما در سطح غير قابل قبولي پايين است. مسوولان نهادهاي فرهنگي و رسانههاي نوشتاري و تصويري بايد با بالا بردن سطح نشاط در جامعه و كالبدشكافي حوادث بپردازند و اجازه ندهند خشونت بيش از اين افزايش يافته و جامعه را به سوي تلخكامي، حوادث تلخ و عوارض هولناك سوق دهد.»
با انتشار فيلم سر بريده زن ۱۷ ساله اهوازي برخي مردم در كامنتهايي مربوط به اين رويداد واكنشهايي نشان دادند كه بر آنها مروري ميكنيم.
يك مرد ميگويد؛ باز هم فيلمبردار مقصر است؟!
يك خانم؛ هيچ بلايي هم به سر قاتل نميارن. خانواده دختر رضايت ميدن آزاد ميشه. خيلي از زنها و دخترها اينجوري كشته شدن و بعد قاتلهاشون آزاد شدن.
برخي ديگر از كامنتها؛ «چرا پخش نكنند. بگذاريد مردم واقعيت جامعه را ببينن.»، «كارش شبيه داعش بود»، «چرا قانون بايد اجازه بده چنين وحشيهايي زنده بمونن!»
روانآزاری با تصاویر خشن کسبوکار رسانه نیست
همان طور که دانستن حق مردم است، رسانه باید تأثیر پیام روی مخاطب را به عنوان بخشی از حقوق مخاطب در نظر بگیرد. نمایش خشونت عریان، تصاویر منافیعفت و تمامی اخباری که باعث جریحهدار شدن افکار عمومی میشود، جزئی از خطوط قرمز اخلاقی رسانههای حرفهای در سراسر دنیاست.
روز گذشته یک رسانه آنلاین به دلیل پخش تصاویر و مطالب مغایر با عفت عمومی و بهداشت روانی جامعه از سوی مراجع قانونی توقیف شد. هیئت نظارت بر مطبوعات حکم توقیف سایت خبری «رکنا» را پس از پخش ویدئوی دلخراش یک قتل صادر کرد. این برای نخستین بار نیست که رسانههای عمدتاً متعلق به بخش خصوصی، برای جلب نگاه مخاطبان و بالا بردن میزان تماشای اخبار خود، دست به انتشار اخبار، عکسها و ویدئوهایی میزنند که از سوی جامعه غیراخلاقی شمرده میشوند و به صورت مستقیم سلامت روانی جامعه را تهدید میکنند. «جوان» در ادامه نظرات دو تن از استادان پیشکسوت ارتباطات و روزنامهنگاری را درباره حقوق مخاطب و حد آزادی رسانه در نشر اخبار و تصاویر جویا شده است. رسانه موظف به پاسداشت اخلاق است
دکتر محمدمهدی فرقانی، روزنامهنگار باسابقه و استاد پیشکسوت ارتباطات در گفتگو با «جوان» با اشاره به اینکه اخبار حوادث جزو جذابترین اخبار در همه رسانهها هستند، میگوید: «در میان اخبار حوادث نیز خبرهای مربوط به جنایات و قتل و حواشی مربوط به آنها از پرمخاطبترین خبرها به شمار میآیند، اما در همه دنیا شیوهنامههایی برای انتشار اخبار و تصاویر مرتبط با حوادث وجود دارد که رسانههای معتبر آن را رعایت میکنند.» فرقانی میافزاید: «رسانهها در مقابل اخبار حوادث با یک تناقض روبهرو هستند؛ از سویی باید آخرین اخبار را در اختیار مخاطب قرار دهند و از سوی دیگر موظف به پاسداشت عواطف انسانی و اخلاق عمومی هستند. رسانه نباید آنچه را که با روح و روان مردم در تعارض است، منتشر کند و این کار به نوعی خودسانسوری اخلاقی در راستای حقوق مخاطب است.»
استاد پیشکسوت ارتباطات با تأکید بر اینکه رعایت اصول اخلاقی رسانه در جامعه ما که مدعی اخلاقمداری است، باید بیشتر از سایر نقاط دنیا باشد، میافزاید: «روزنامهنگار موظف به رعایت اخلاق حرفهای و مسئولیت اجتماعی است. این مسئله در رسانههای حرفهای که دارای نظام سردبیری و نظارت سازمانی هستند، بیشتر رعایت میشود و خبرنگار خود را موظف میداند خبر را با سردبیر هماهنگ کند، این تفاوت رسانههای حرفهای و آماتور است. متأسفانه بخشی از آنچه امروز شاهد آن هستیم، حاصل بیتجربگی و بیاطلاعی کسانی است که کار خبری میکنند، اما از مسئولیتهای روزنامهنگاری آگاهی ندارند و تلاش دارند با هر چه عریانتر نشان دادن موضوعات برای رسیدن به منافع مادی و معنوی در رقابت با دیگر رسانهها جلو بیفتند.»
لزوم آموزش خبرنگار حرفهای
فرقانی آموزش حرفهای خبرنگاری را در کاهش انتشار اخبار و تصاویر منافی اخلاق مؤثر میداند و میگوید: «یک روزنامهنگار حرفهای آموزشدیده به خوبی میداند که نیاز مخاطب چیست و چه چیزی را چگونه باید منتشر کند. روزنامهنگار حرفهای به افکار عمومی احترام میگذارد و باعث جریحهدار شدن اخلاق نمیشود.»
وی با تأکید بر اینکه در کنار تربیت روزنامهنگار حرفهای، نیازمند تدوین آییننامههای اخلاقی و حرفهای خبرنگاری هستیم، ادامه میدهد: «آموزش نقطه پایان مسئولیت خبرنگار نیست و در کنار آن باید اصول و مقررات مناسب با وظایف رسانهها تدوین شود که با رعایت آن فضای حرفهای و اخلاقی بر فعالیت رسانه و خبرنگار حاکم شود.»
نمایش خشونت در رسانه به ترویج خشونت کمک میکند
دکتر حسینعلی افخمی، استاد باسابقه ارتباطات و فارغالتحصیل رشته روزنامهنگاری از دانشگاه لیدز انگلستان در گفتگو با «جوان» به موضوع مخاطب عام رسانهها و لزوم توجه به این نکته اشاره میکند و میگوید: «فرض اصلی در فعالیت رسانه این است که مخاطب عام بیننده یا خواننده این خبر است. رسانه حق ندارد بدون در نظر گرفتن اینکه همه گروههای سنی مخاطب او هستند، دست به انتشار تصاویر بزند. در مورد اخبار حوادث و جنگ، تصور کنید یک خانم باردار اگر چنین تصاویر خشونتبار و تکاندهندهای را ببیند، چه تأثیری روی او و جنین خواهد گذاشت که شاید جبرانناپذیر باشد!»
افخمی با انتقاد از پخش تصاویر مربوط با اخبار قتل و جنایات در رسانهها میافزاید: «رسانه باید بداند بین آن چیزی که مأمور پلیس، کارآگاه یا قاضی از حادثه میبیند و آنچه مردم عادی باید از آن حادثه بدانند یا ببینند، تفاوت عمدهای است. مردم لازم نیست تصاویر حوادث را ببینند. در این نوع خبرها، نوشتن خبر به حد کافی میتواند در تصویرسازی ذهن مخاطب تأثیرگذار باشد ولی تماشای تصاویر به صورت مستقیم بر ذهن و روان افراد تأثیر سوء میگذارد.»
وی با اشاره به اینکه رسانههای کشور انگلیس و دیگر کشورهای اروپایی و امریکایی در نشر تصاویر دقت زیادی انجام میدهند تا مخاطب کمترین آسیب روحی را ببیند، میگوید: «طبق آییننامهها، تصاویر صحنههای دلخراش، یا پخش نمیشود یا به بیننده پیش از آن تذکر داده میشود و باز هم تا حد ممکن از نمایش تصاویر به صورت واضح و عریان جلوگیری میشود.»
استاد پیشکسوت ارتباطات تأکید میکند: «رسانهها باید توجه داشته باشند که از نظر اخلاق حرفهای، نمایش یک تصویر از خشونت میتواند به دامن زدن به آن و تقلید دیگران از آن کمک کند. تصاویر میتوانند باعث ایجاد نفرت و تشدید خشونت شود و حتی در اقلیتهای قومی این کار میتواند به ترویج یک عمل در دیگر اعضای آن قوم و گروه کمک کند.»
افخمی میگوید: «تا زمانی که در ایران تعریف درستی از روزنامهنگار حرفهای نداشته باشیم و روزنامهنگار از حقوق مادی و معنوی خود و مسئولیتهای آن بیخبر باشد، نمیتوانیم انتظار داشته باشیم دیگر شاهد انتشار اخبار و تصاویر منافی اخلاق و عفت عمومی نباشیم.»
وی ادامه میدهد: «همان طور که پزشک مسئول سلامت و درمان افراد است و در چارچوبهای قانونی فعالیت میکند، روزنامهنگار نیز به عنوان پزشک اجتماع باید از نظر اخلاق حرفهای دارای چارچوبهای رفتاری باشد.»
افخمی با اشاره به اینکه رسانههای ضعیف و غیرحرفهای برای دیده شدن دست به هر کار غیراخلاقی میزنند، میگوید: «یکی از راههای دیده شدن برای این رسانهها دستاویز قرار دادن «ترین»هاست و تلاش میکنند با نشر اولین خبرها و تصاویر خود را مطرح کنند.»
این استاد دانشگاه معتقد است: «باید در کنار قدرت قضایی برای کنترل فعالیت رسانهها، اخلاق حرفهای در قالب نظام سردبیری گسترش پیدا کند و روزنامهنگار حرفهای از سوی مدیران مسئول و سردبیران رسانهها مورد حمایت قرار گیرد.»