یعقوب درویشان خطاب به بزرگواری نوشت:
آقای بزرگواری؛ این انتظارمان نبود
1 بهمن 1400 ساعت 17:48
در زمان نمایندگی شما هم شاهد بروز حوادث کاملاً مشابهی در بهمئی گرمسیر و در همین روستای برج علیشیر و در دهدشت نزاع دسته جمعی منجر به قتل بودیم؛ در آن سالها هم رسانهای وجود نداشت و هم کسی این نزاعها را محل تسویه حساب سیاسی قرار نداد. آیا در آن درگیریهای خونین در بهمئی هم نمایندهی وقت که شما بودید و فرماندار وقت و مجموعهی زیر دست مقصر بودند؟ آیا بعد از آن اتفاقات نباید شما به عنوان ارشدترین مقام یک تغییر بنیادین را آغاز میکردید و با رویکردی فرهنگی؛ شروع به فرهنگ سازی میکردید تا ریشهی اینگونه نزاعهای خونین ریشه کن شود؟ آقای بزرگواری اینک جامعه نیاز به کار فرهنگی دارد نه تسویه حساب.. این روزها وظیفهی شما و سایر بزرگان سیاسی و متنفذان قومیتها، حضور در منطقه و نشست با سران طوایف و فرهنگ سازی است نه نشستن در کنجی و صدور بیانیه و نوشتن توئیت و دادن پیام...
یعقوب درویشیان از فعالین اجتماعی شهرستان کهگیلویه بزرگ در نامهای خطاب به سید علی محمد بزرگواری نماینده اسبق شهرستانهای کهگیلویه، بهمئی، چرام و لنده در خصوص نزاعهای دستهجمعی نوشت:
محضر محترم حجت الاسلام والمسلمین سید علی محمد بزرگواری (دامه برکاته)
عرض ادب و احترام از طرف خودم اصالتاً و سایر جوانان حوزه کهگیلویهی بزرگ نیابتاً؛ خدمتتان معروض میدارم و در خصوص اتفاقات اخیر ناشی از ناامنیها؛ قانون شکنیها و نابهنجاریهای رخ داده در شهرستان کهگیلویه، مطالبی چند را به سمع و نظر حضرتعالی برسانم؛
از آنجا که حضرتعالی در دورهی هشتم و نهم، ردای خدمت در قوهی مقننه را به تن داشتهاید و همچنین به عنوان یک پیشکسوت فرهنگی و مجاهد فی سبیل الله؛ از دوران دفاع مقدس تا دفاع از حرم ائمهی شریف در نبرد با شریرترین و شقیترین افراد در تاریخ معاصر؛ چهرهای شناخته شده و پاکدست و بی ریا هستید؛ صادقانه پوزش میطلبم و عذر تقصیر بنده را پذیرا باشید که جسارت به خود و قلمم میدهم تا کلامی چند را به شما یاد آور بشوم.
جناب حجت الاسلام بزرگواری: شما وقتی بعداز سی سال مجاهدت در راه آموزش فرزندان محروم کهگیلویهی بزرگ؛ پای در مسیر پرتلاطم نمایندگی و تقیین و نظارت بر اجرای قوانین گذاشتید و سپس به دنیا و مافیها پشت پا زدید و لباس رزم به تن کرده و در جبهههای محور مقاومت و در مکتب شهید سلیمانی هم در بخش نبرد مسلحانه و هم آموزش فرهنگی نیروهای محور مقاومت، مداومت به خرج دادید و جان شریفتان را تحفهای برای وصال به پروردگار یکتا گذاشتید؛ بیشتر از پیش به خلوص نیت و بزرگی روح و اخلاصتان پی بردیم و شما را الگوی برخی از جوانان و نوجوانان جامعه یافتیم. در این میان اما هر از گاهی در انتخابهایتان در عرصهی سیاست و حمایت از مردم دچار تناقضهایی شدهاید که با گذشت زمان و پرس و جوها و تحلیلها جوابی برای این پارادوکسها و تناقضها نیافتیم.
از آنجا که شما را با صراحت در لهجه و بیان و رک گویی شهرهی عوام و خواص می دانیم که البته نظر اکثریت اجتماع بر این امر میباشد قطعاً انتظار از حضرتعالی؛؛ بسیار سنگینتر شده و انتظار میرود تا در بسیاری از امور سنجدیده تر و دور اندیش تر؛ تصمیم گیری و حتی عمل نمائید که متاسفانه گاهی در پارهای از امور؛ آنچه می نمائید نبودهاید وبه عبارت دیگر سنجش رفتاری شما در پارهای از رفتارهایتان؛ از آرمانهای یک فرهنگی و از ایده آلهای یک رزمنده و از سطح تراز یک قانون گذار بسیار دورتر رفتهاید و گاهی افراط و گآهی تفریط به خرج دادهاید که این نوسان رفتاری شما به عنوان الگو؛ خسارات و صدماتی به جامعهی مریدان حضرتتان وارد کرده است.
جناب آقای بزرگواری؛ در جهت گیریهای اخیرتان نسبت به مواضع حجت الاسلام ابراهیم رئیسی؛ با آنکه انتقاد و نقد در جامعه آزاد میباشد؛ ولی حضرتتان برای دفاع از آقای محسن رضایی؛ هزینهی بسیار بالایی از پتانسیل نیروهای انقلابی و جوانانمان را سوخت کردید و با آنکه بهتر از شخص دیگری به پیروزی آقای رئیسی واقف بودید اما به دلایلی نامعلوم با انشقاق میان جبههی اصولگرائی؛ تلاش کردید تا با خود محوری وعدم استفاده از مشورت دوستانِ انقلابی؛ به میل خویش قدم بردارید و خسارات جبران ناپذیری را به نیروهای ولایتمدار شهرستان تحمیل کنید و حتی بعد از استقرار دولت انقلابی؛ با انتشار توئیت های مختلف به انتقاد از تیم اقتصادی دولت پرداختید و حتی بعد انتصاب آقای رضایی در تیم اقتصادی دولت؛ بازهم به حملات خویش ادامه داده و عملاً خود را سردرگم نشان دادید. هنوز فیلمهای نشست شما و آقای هاشمی پور و سایر عزیزان در فضای مجازی دست به دست ۶ میچرخد و دوستداران شما مات و متحیر از چنین رفتارهایی؛ هیچ جواب قانع کنندهای از شما دریافت نکردهاند. اینجا قصد واکاوی رفتار شما را در سایر موارد ندارم و میخواهم در موضوع نابهنجاریها و وضع موجود کهگیلویهی بزرگ دربارهی قتلها و خشونتها و اسلحههای غیر مجاز چند سطری را نیز خدمتتان عارض شوم.
در حوادث اخیر که استان کهگیلویه و بویراحمد را تحت الشعاع قرار دادهاند؛ شاهد انتشار مطالبی از سوی جنابعالی هستیم که خوشبختانه پیشرفت خوبی هم در گرافیک و هم در نشر عقاید خویش داشتهاید و با نام دفتر نشر آثار؛ عقاید و نظرات خود را با جامعه به اشتراک میگذارید. از آنجا که جامعهی کهگیلویهی بزرگ در یک قرن اخیر دچار دگردیسی سریع و فرآیند پوست اندازی شده است و جامعهی ما از سنت به مدرنیته تغییر فرم داده است؛ اما گاهی نیز شاهد تداخل سنتها با مدرنیته شدهایم که در این گذار شخصیتهای تأثیر گذار و الگوهای انسانی نتوانستهاند در این مرحلهی گذار تأثیر گذاری خویش را به منصه ظهور برساند و این مهم؛ باعث عقب ماندگی و در هم تنیدگی شده است که معضلاتی را به وجود آورده است. حفظ خرده فرهنگها و آداب و سنن و عدم تطابق این خرده فرهنگها با مدرنیته؛ کلاف پیچیدهی نابهنجاریها را بیشتر گره زده و شماها به عنوان الگو؛ قانون گذار و معلم نتوانستید این معادلات را حل کنید یا راهی برای تطابق آنها ارائه بدهید و به ناچار این بی نظمی را در فرهنگ مدرنیته پذیرفتید و جامعه نیز پا به پای شما وارد این معادلهی مجهول شد. به طور مثال به عنوان یک آموزگار و قانون گذار؛ بحث تیراندازی و وجود اسلحه را نتوانستید در شتاب سریع گذار از زندگی سنتی به صنعتی حل کنید و امروز درجامعهی نوین که قوائد عروسیها و سوگواریها تغییر کردهاند اما معضل اسلحه و تیراندازی مانند دُملی چرکین، یکی از چندین معضلات تلفیق دو سبک سنت و مدرنیسم شده است. ما از نیاکانی عشایری و پدرانی روستایی به فرزندانی شهرنشین سوق داده شدیم اما در این تفاوت میان نسلی، شما نتوانستید نقش خود را به خوبی اجرا کنید و عدم اجرای وظایف شما به عنوان الگو؛ معلم و قانون گذار؛ خساراتی را به جامعه وارد کرده است که هیچ توضیحی که ندارید بلکه مسولیت خود را نمیپذیرید.
جناب آقای بزرگواری؛ در مسئلهی اخیر که قلب آحاد جامعهی کهگیلویه بزرگ را به درد آورد و بعد از اجرای قانون شاهد قتل دیگری نیز بودیم؛ انتظار از حضرتعالی؛ آنچه شما از خود نشان دادید نبود؛ زیرا در طول تاریخ و گذشت زمان، آیندگان مارا به قضاوت خواهند نشست. وقت برای انتقاد بسیار است اما در کمال حیرت شاهد گفتار و رفتار و نوشتارهایی از جانب شما بودیم که باعث حیرتمان گردید!! آنجا که شما به جای ارائهی راهکار و بیان تجربیات گرانبهایتان به مسوولان استان جهت جلوگیری از حوادث بدتر و عدم ایجاد بحران؛ با حمله به یکی از معاونین استاندار؛ موجبات آغاز تشنج در جامعه و خصوصاً در رسانهها را فراهم آوردید. از شما که از سلالهی سادات جلیل القدر و از روحانیون بزرگ منطقه میباشید و از لحاظ طیفی و طایفهای عقبهای مهم و بزرگ را باخود دارید انتظارات بیشتر بلکه مهمتری میرود تا به عنوان یک سید معمّم و معلم و مجاهد؛ تجارب خویش را به عنوان راهکار بیان کنید و با تماسهای حضوری و تلفنی یاریگر مجریان قانون در برگزاری یک مراسم عزاداری باشید نه این که با ارسال توئیت و انتشار پیام، شورای تأمین و فرماندار شهرستان را مقصر جلوه بدهید و راه را برای آغاز برخی کج فهمیهای دیگران از ضعفها و مُفّرها باز کنید.. قطعاً در دورهی مدیریت هر مسئولی ضعفهایی وجود دارد و بالاترین پشتوانه؛ در اختیار گذاشتن تجارب شما بزرگان سیاسی و آگاهی بخشی به جامعه است نه اینکه در اوج دردها و رنجها نمک به زخم جامعه و مردم بپاشید. در موضوع روستای برج علیشیر شما با درج دو مطلب و حمله به معاون استاندار و فرماندار کهگیلویه و شورای تأمین؛ به نوعی به هنجارشکنان فرصت دادید تا راههایی برای توجیه بیابند و برخیها سخنان شما را فصل الخطاب قرار بدهند و آنچه برداشت قشری از جامعه شد تسویه حسابهای سیاسی باشد.
در زمان نمایندگی شما هم شاهد بروز حوادث کاملاً مشابهی در بهمئی گرمسیر و در همین روستای برج علیشیر و در دهدشت نزاع دسته جمعی منجر به قتل بودیم؛ در آن سالها هم رسانهای وجود نداشت و هم کسی این نزاعها را محل تسویه حساب سیاسی قرار نداد. آیا در آن درگیریهای خونین در بهمئی هم نمایندهی وقت که شما بودید و فرماندار وقت و مجموعهی زیر دست مقصر بودند؟ آیا بعد از آن اتفاقات نباید شما به عنوان ارشدترین مقام یک تغییر بنیادین را آغاز میکردید و با رویکردی فرهنگی؛ شروع به فرهنگ سازی میکردید تا ریشهی اینگونه نزاعهای خونین ریشه کن شود؟ آقای بزرگواری اینک جامعه نیاز به کار فرهنگی دارد نه تسویه حساب.. این روزها وظیفهی شما و سایر بزرگان سیاسی و متنفذان قومیتها، حضور در منطقه و نشست با سران طوایف و فرهنگ سازی است نه نشستن در کنجی و صدور بیانیه و نوشتن توئیت و دادن پیام...
به میدان بیائید و با یاری معتمدان محلی و تجربهی مجاهدت و معلمی و قانون گذاریتان؛ فرهنگی نو بنا کنید. شما سید جلیل القدر باید اکنون طلایه دار صلح خواهی باشید نه منتقد ضعف فلانیها و بهمانیها.. جامعه شما را شفاف و آگاه میدانند و قابل احترام. پس به میدان رایزنی و رو زنی وارد شوید و با عقبهی عظیم سادات و تجربه و استعانت از خداوند و معتمدان؛ ریشهی این آشوبها را بخشکانید. شما با ایل بزرگی که دارید و با کمک نیروهای امنیتی و خیّران و نمایندگان فعلی و سابق و اسبقتر؛ پا جای پای بزرگان مصالحه در اقوام بگذارید و با همکاری نهادهای فرهنگی و ارگانهای مرتبط؛ کمک کنید تا آرامش به جامعه برگردد. وقت برای تسویه حسابهای سیاسی و سرزنش کردن و ... اصلاً مناسب نیست بلکه در آینده میتوان هرچه دلتان خواست انجام بدهید. شما باید در نوع نگاه و بیان و انتخاب واژگان وسواس به خرج بدهید مبادا کمترین منفذی برای کسی باز بماند و بخواهد این مجراها را راهی برای نفاق و تنش قرار دهد.
اکنون وقت آن است تا دست تمام آنانی که میتوانند برای صلحی پایدار در میدان باشند در دست هم قرار بگیرد، جمع شوند، فرهنگ سازی کنند و برای صلح و سازش قومیتها در کنار هم قرار بگیرند تا مردم آواره نشوند و زندگیها بر باد نرود.
در حوزهی قلم و رسانه باید با رعایت حق الناس و حق الله؛ قلم بزنید و میدان داری کنید. شما را به عنوان معلم و مجاهد دعوت میکنیم تا با تکیه بر پتانسیل سابقهی قانون گذاری و پشتوانهی افتخار بزرگ سادات، صلابت و شهامت؛ صدق در گفتار و درستی در کردار و در نهایت داشتن پشتوانهی مردمی؛ در میدان کهگیلویه حضور پیدا کنید و با تمامی دوستان و خیرین و نخبگان و معتمدان و متنفذین و مسوولان؛ نقطهی پایانی باشید بر این همه آلام و درد و آوارگی.
یعقوب درویشیان
کد مطلب: 443776