تاریخ انتشار
دوشنبه ۲۰ دی ۱۴۰۰ ساعت ۰۲:۰۰
کد مطلب : ۴۴۳۳۳۵
وزارت رفاه معتقد است خط فقر ۴ میلیون تومان است نه ۱۰ میلیون تومان؛
شوخی تلخ با خط فقر
۱
کبنا ؛کسی نیست که نداند وضعیت اقتصادی کشور و به دنبال آن شرایط مالی مردم چقدر نامناسب است. این مسئله آنقدر قابل لمس و روشن است که نمونه کوچک آن را میتوان در اتوبوس خوابی برخی از مردم دید یا سفرههایی که هرروز کوچکتر میشود. اما نهادی چون وزارت کار که کوچکترین وظیفه آن حفظ و صیانت از نیروی کار به ویژه کارگران است، انگار نمیخواهد شرایط موجود جامعه را قبول کند یا اینکه میخواهد همه چیز را خوب جلوه دهد تا انتظارات را نسبت به خودشان کم کند که مسئولانش از وزیر کار گرفته تا معاونش، ادعاهای عجیبی را مطرح میکنند. حجتالله عبدالملکی وزیر کار معتقد است که هنوز هم میتوان با یک میلیون تومان شغل ایجاد کرد و حالا هم معاون رفاه اجتماعی وزیر رفاه، یعنی داریوش ابوحمزه ادعایی عجیبتر را مطرح کرده و میگوید: «متاسفانه نهادهای مختلفی شروع کردند عددهایی را حالا با انگیزههای مختلف برای خط فقر مطرح کردند و یکی از این اعداد، ۱۰ میلیون تومان برای خط فقر بود. این عدد مبنای علمی و کارشناسی ندارد و با این ۱۰ میلیون، ۹۰ درصد ایرانیها زیر خط فقر میآیند. خط فقر برمبنای حداقل کالری مورد نیاز افراد در ماه براساس یک استاندارد بینالمللی تعریف میشود که ۲ هزار و ۱۰۰ کالری برای هر فرد است. این خط فقر خوراکی است. به طور طبیعی هر فرد هزینههای غیرخوراکی هم دارد که با یک ضریبی، خط فقر خوراکی به بقیه هزینهها تعمیم داده میشود. خط فقر به طور میانگین در کشور برای خانوار ۴ نفره حدود ۴ میلیون تومان و برای شهر تهران کمی بیشتر و نزدیک به ۵ میلیون است. ممکن است در ذهن شما استاندارد نرمالی باشد، ما از این استاندارد صحبت نمیکنیم بلکه در رابطه با خط فقر که یک استاندارد بینالمللی برای حداقل معیشت است، صحبت میکنیم.»
اين جا زنـدگي نميكنيد، ظاهرا...
آرمانملی در این زمینه نوشت: میانگین خط فقر در کشور برای یک خانواده 4نفره 4 میلیون تومان تعیین شده که این میزان برای شهرهای بزرگ مثل تهران بین 4.5 تا 5 میلیون تومان برآورد میشود این سخنان معاون اجتماعی وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی است که در یک برنامه تلویزیونی اعلام کرده خط فقر به معنای حداقل هزینههای مورد نیاز زندگی بوده و با استاندارد نرمالی که در اذهان عمومی وجود دارد متفاوت است. داریوش ابوحمزه معتقد است این استاندارد جهانی بوده و قاعدتا از سوی وزارت کار تعریف نشده است. درواقع در حالی این معاون وزیر خط فقر را آن هم با استناد استانداردهای جهانی 2 تا 2.5 برابر کمتر از آمار رسمی اعلام میکند که این رقم نه تنها از سوی مرکز آمار ایران برای میانگین کشوری 8 میلیون تومان اعلام شده بلکه این مرکز خطفقر را در کلانشهری مثل تهران 10 میلیون تومان برآورد کرده که بر خلاف ادعای ابوحمزه حداقل هزینههایی است که یک خانواده 4 نفره برای تامین ابتداییترین مخارج زندگی به آن نیاز دارد از سوی دیگر این اعداد با آنچه سازمان تامین اجتماعی که زیرمجموعه همین وزارتخانه عریض و طویل است نیز در تضاد است بهطوریکه میانگین خط فقر از سوی این سازمان در سال 1400، 7 میلیون تومان و برای کلانشهرها 10 میلیون تومان اعلام شده است. بنابراین اعلام این ارقام در حالیکه وضعیت معیشتی خانوارها به ویژه اقشار کم درآمدی همچون جامعه کارگری با حقوقهای 4 میلیون تومانی گویای وضعیت موجود است چه توجیهی داشته و معاون وزیر از این تناقض قصد دارد به چه اهدافی برسد آیا این روشی برای افزایش قدرت چانهزنی در جلسات تعیین دستمزد است تا با اتکا بر همین آمار متناقض و غیرواقعی دستاوردی غیرواقعی برای عملکرد وزارتخانهای رقم زنند که از ابتدا مبنای خود را بر آمار و اعداد ارقام غیر واقعی همچون شغلهای یکمیلیون تومانی بنا گذاشته است، موضوعی که فارغ از سمت و سوی سیاسی صداقت تمامی اقشار جامعه بوده و حداقل اگر قادر به بهبود وضعیت نیستید مردم را نادان و ناآگاه فرض نکنید!
تضاد 2 برابری
براساس این گزارش در یک برنامه تلویزیونی معاون اجتماعی وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی میانگین خط فقر برای خانوادهای 4 نفری را در کل کشور 4 میلیون تومان برآورده کرده که این میزان برای شهرهای بزرگی همچن تهران 4.5 تا 5 میلیون تومان برآورد شده است. البته اگرچه داریوش ابوحمزه از عدم حضور ذهن برای اعلام دقیق خط فقر در تهران خبر داده اما همین میزان نیز با آنچه مراکز رسمی آماری و حتی سازمان تامین اجتماعی اعلام کرده تفاوت تا 2 برابری دارد. از سوی دیگر این معاون وزیر گفته که تعریف خطر فقر به معنای هزینههای حداقلی است که براساس استاندارد جهانی تعیین شده و وزارت متبوع او دخل و تصرفی در آن ندارد که بهنظر میرسد این اظهارات با آگاهی از تناقض موجود برای فرار روبه جلو عنوان شده است. در واقع در تعریف خط فقر آمده است: خط فقر یا آستانه فقر حداقل درآمدی است که برای زندگی در یک کشور خاص در نظر گرفته میشود و به تعبیر سادهتر برای تامین حداقلهای زندگی به میزانی از درآمد نیاز است که آن خط فقر نامید میشود. این تعریف نشان میدهد که نمیتوان با استناد بر استاندارد جهانی و در حالیکه اقتصاد ایران با استانداردهای جهانی فاصله زیادی دارد خط فقری تعریف کرد که براساس درآمدها و هزینههای هر کشور تعیین میشود از سوی دیگر این اعداد در حالی مطرح میشوند که میزان خط فقر برای هر نفر در سال 99 با افزایش ۳۸ درصدی به یکمیلیون و ۲۵۴ هزار تومان برآورد شده است که این میزان با توجه به شیوع بیماری کرونا و مشکلاتی که در نتیجه آن بر اقتصاد کشور تحمیل شد قطعا با رشد مواجه بوده است بهگونهای که مرکز پژوهشهای مجلس در گزارشی اعلام کرده خط فقر نسبت در سال 1400 نسبت به 2 سال گذشته حداقل رشد 80 درصدی داشته است بنابراین با احتساب رشد 38 درصدی که در سال 99 رقم خورده این رقم باید با رشد 42 درصدی همراه میشد که حداقل رقم خط فقر برای هر نفر را یک میلیون 780 هزار تومان میرساند که برای یک خانواده 4 نفره به رقم 7 میلیون و 120 هزار تومان میرسد رقمی که سازمان تامین اجتماعی که بر حسب اتفاق زیر مجموعه وزارتخانه عریض و طویل تعاون، کار و رفاه اجتماعی است. متوسط خط فقر در سال ۱۴۰۰ حدود ۷ میلیون تومان در ماه برآورد کرده که این رقم برای شهرهای بزرگ عددی بیش از ۱۰ میلیون تومان تعیین شده است هممچنین مرکز آمار ایران نیز در گزارشی از میزان هزینههای زندگی اعلام کرده که کف هزینه زندگی در کلانشهری چون تهران برای هر خانوار حدود ۱۰ میلیون تومان در ماه است؛ این آمار کف هزینه زندگی در ارزانترین استان کشور یعنی سیستانوبلوچستان را حدود ۶. ۵ میلیون تومان و بهطور متوسط در سطح کشور بیش از ۸ میلیون تومان اعلام شده است البته فارغ از اعداد و ارقامی که مراکز رسمی اعلام کردهاند بانکمرکزی نیز حداقل خط فقر را در کلانشهر تهران بیش از 11 میلیون تومان برآورد کرده در این رابطه داوودی نماینده سراب در مجلس میگوید: با اعلام رسمی بانکمرکزی خط فقر در سالجاری 11 میلیون تومان است که درصد قابل توجهی از مردم ایران بر همین اساس زیر خط فقر هستند و باید فکر اساسی برای زندگی آنان شده و سبد حمایتی به آنان داده شود. درواقع بر اساس آمار میزان جمعیت کشور که در زیر خط فقر قرار دارند بیش از 24 میلیون نفر عنوان شده که در خوشبینانهترین حالت در صورتیکه همین آمار غیر رسمی معاونم وزی را هم در نظر بگیریم جمعیت فقیر کشور به 10 میلیون نفر میرسد.
واکنش کاربران
نکته اینجاست که این مقام مسئول و امثال او آنقدر از مردم فاصله گرفتهاند که نمیدانند، ۴ میلیون فقط پول اجاره خانه آنهم در مناطق رو به پایین است؛ خرید خوراک و پوشاک که دیگر پیشکش. از سوی دیگر معاون رفاه اجتماعی وزیر رفاه در حالی خطر فقر را ۴میلیون تومان میداند که چندی پیش علی رضایی، عضو کمیسیون تلفیق بودجه ۱۴۰۱ با بیان اینکه طبقه متوسط جامعه در حال از بین رفتن است، گفته بود: «مشکل جوامع جهان سوم، فقر و فساد و از همه مهمتر تبعیض است درحالی که اگر منابعی هست، باید برای همه باشد و نهادهای حمایتی با این حجم منابع باید بگویند که چه خدمتی به طبقات ضعیف جامعه کردند. واقعیتها باید به مردم گفته شود و انقباضی و یا انضباطی بودن بودجه دردی از مشکلات مردم دوا نمیکند زیرا مردم انتظار دارند که وضع تولید، اشتغال و معیشت آنها بهبود یابد و هر بودجهای که به بهبود معیشت مردم کمک نکند، ۲ ریال هم نمیارزد. مرکز آمار، خط فقر را ۱۲ میلیون اعلام کرده است درحالی که بسیاری از طبقات ضعیف جامعه با یارانه ۴۵ هزار تومانی و حقوق روزمزد، معیشت خانواده را تامین میکنند.» حالا این ادعا و اظهارات داریوش ابوحمزه با بازتابهایی از سوی کاربران شبکههای اجتماعی روبه رو شده است.
یکی از کاربران در این باره نوشته است: «خیلی کودکانه صحبت میکنه وای به حال این ملت با این معاون وزیرش».
یکی دیگر از کاربران گفته است: «تو تاریخ گیر کرده. ۴ میلیون کرایه خانه هم نمیشود تا چه برسد به کل معیشت زندگی!»
دیگری نوشت: «حقوق کارگر و کارمندی که ده روز اول تمام میشه کمی خجالت بکشید از مردم».
یکی دیگر از کاربران اینطور مینویسد: «مستمری ازکارافتادگی من که بیشاز مبلغ اعلامی است ظرف ۳ روز تمام میشود».
کاربران دیگر نوشته اند: «بدون احتساب مسکن و اجاره عرض فرمودید؟ یعنی ملت ما در فضا زندگی میکنند و به چارچوب خانه به عنوان سرپناه احتیاجی ندارند؟ شما بفرمایید در کجای شهرهای بزرگ ایران میتوان با ۴ میلیون خانه اجاره نمود با فرض حداقل ۲۰۰ میلیون پول پیش اجاره (شما فقط سود بانکی تهیه این مبلغ را حساب نفرمایید). در ضمن هزینه بهداشت و تحصیل و...پیشکش تان»، «قبل از هرگونه اظهار نظر درباره اقتصاد یک خانواده بهتر بود اول فرمول محاسبه خط فقر هر خانوار را عنوان میکردی بعد اظهار نظر میفرمودی، شما هم نه از اقتصاد خانوار چیزی میدانی و نه از فشار مضاعف تورم بر خانواده و نه از خط فقر»، «چرا فضایی حرف میزنید؟ مگر شما در این کشور زندگی نمیکنید؟ چرا فرار رو به جلو میکنید؟»، «یعنی اگه به خودش این حقوق را بدهند میتواند زندگی کند؟»، «بسیار حرف عجیبی است. ۴ میلیون برای گذران زندگی یک فرد تنها هم سخته. چقدر اجاره بده چقدر بخوره؟»، «الان کرایه یک خونه ۴۰ متری ۵ تومانه. بعد چطور با ۴ میلیون میشه زندگی کرد؟»، «خط فقر دو نفره وزندگی ساده ماهی ده، دوازده میلیونه»، «یعنی فتوسنتز هم کنی چهارتومن جواب نمیده»، «آقا این دیگه یقیناً خط مرگ است نه خط فقر! یعنی هر نفر روزی ۱/۴ دلار! احتمالا مزاح میفرمایند».
بنابراین آگرچه هنوز اهداف ابوحمزه از اعلام چینین آماری بهدرستی مشخص نیست اما بهنظر میرسد وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی که پیش از این وزیر آن در آستانه دریافت کارت زرد مجلس قرار گرفت و با واسطهگری رئیس مجلس موفق به دریافت فرجه چند ماهه شد قصد دارد تا از هر روشی همچون آمار سازی برای فرار از استیضاح به عنوان نخستین عضو کابینه سیزدهم استفاده کند.
اين جا زنـدگي نميكنيد، ظاهرا...
آرمانملی در این زمینه نوشت: میانگین خط فقر در کشور برای یک خانواده 4نفره 4 میلیون تومان تعیین شده که این میزان برای شهرهای بزرگ مثل تهران بین 4.5 تا 5 میلیون تومان برآورد میشود این سخنان معاون اجتماعی وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی است که در یک برنامه تلویزیونی اعلام کرده خط فقر به معنای حداقل هزینههای مورد نیاز زندگی بوده و با استاندارد نرمالی که در اذهان عمومی وجود دارد متفاوت است. داریوش ابوحمزه معتقد است این استاندارد جهانی بوده و قاعدتا از سوی وزارت کار تعریف نشده است. درواقع در حالی این معاون وزیر خط فقر را آن هم با استناد استانداردهای جهانی 2 تا 2.5 برابر کمتر از آمار رسمی اعلام میکند که این رقم نه تنها از سوی مرکز آمار ایران برای میانگین کشوری 8 میلیون تومان اعلام شده بلکه این مرکز خطفقر را در کلانشهری مثل تهران 10 میلیون تومان برآورد کرده که بر خلاف ادعای ابوحمزه حداقل هزینههایی است که یک خانواده 4 نفره برای تامین ابتداییترین مخارج زندگی به آن نیاز دارد از سوی دیگر این اعداد با آنچه سازمان تامین اجتماعی که زیرمجموعه همین وزارتخانه عریض و طویل است نیز در تضاد است بهطوریکه میانگین خط فقر از سوی این سازمان در سال 1400، 7 میلیون تومان و برای کلانشهرها 10 میلیون تومان اعلام شده است. بنابراین اعلام این ارقام در حالیکه وضعیت معیشتی خانوارها به ویژه اقشار کم درآمدی همچون جامعه کارگری با حقوقهای 4 میلیون تومانی گویای وضعیت موجود است چه توجیهی داشته و معاون وزیر از این تناقض قصد دارد به چه اهدافی برسد آیا این روشی برای افزایش قدرت چانهزنی در جلسات تعیین دستمزد است تا با اتکا بر همین آمار متناقض و غیرواقعی دستاوردی غیرواقعی برای عملکرد وزارتخانهای رقم زنند که از ابتدا مبنای خود را بر آمار و اعداد ارقام غیر واقعی همچون شغلهای یکمیلیون تومانی بنا گذاشته است، موضوعی که فارغ از سمت و سوی سیاسی صداقت تمامی اقشار جامعه بوده و حداقل اگر قادر به بهبود وضعیت نیستید مردم را نادان و ناآگاه فرض نکنید!
تضاد 2 برابری
براساس این گزارش در یک برنامه تلویزیونی معاون اجتماعی وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی میانگین خط فقر برای خانوادهای 4 نفری را در کل کشور 4 میلیون تومان برآورده کرده که این میزان برای شهرهای بزرگی همچن تهران 4.5 تا 5 میلیون تومان برآورد شده است. البته اگرچه داریوش ابوحمزه از عدم حضور ذهن برای اعلام دقیق خط فقر در تهران خبر داده اما همین میزان نیز با آنچه مراکز رسمی آماری و حتی سازمان تامین اجتماعی اعلام کرده تفاوت تا 2 برابری دارد. از سوی دیگر این معاون وزیر گفته که تعریف خطر فقر به معنای هزینههای حداقلی است که براساس استاندارد جهانی تعیین شده و وزارت متبوع او دخل و تصرفی در آن ندارد که بهنظر میرسد این اظهارات با آگاهی از تناقض موجود برای فرار روبه جلو عنوان شده است. در واقع در تعریف خط فقر آمده است: خط فقر یا آستانه فقر حداقل درآمدی است که برای زندگی در یک کشور خاص در نظر گرفته میشود و به تعبیر سادهتر برای تامین حداقلهای زندگی به میزانی از درآمد نیاز است که آن خط فقر نامید میشود. این تعریف نشان میدهد که نمیتوان با استناد بر استاندارد جهانی و در حالیکه اقتصاد ایران با استانداردهای جهانی فاصله زیادی دارد خط فقری تعریف کرد که براساس درآمدها و هزینههای هر کشور تعیین میشود از سوی دیگر این اعداد در حالی مطرح میشوند که میزان خط فقر برای هر نفر در سال 99 با افزایش ۳۸ درصدی به یکمیلیون و ۲۵۴ هزار تومان برآورد شده است که این میزان با توجه به شیوع بیماری کرونا و مشکلاتی که در نتیجه آن بر اقتصاد کشور تحمیل شد قطعا با رشد مواجه بوده است بهگونهای که مرکز پژوهشهای مجلس در گزارشی اعلام کرده خط فقر نسبت در سال 1400 نسبت به 2 سال گذشته حداقل رشد 80 درصدی داشته است بنابراین با احتساب رشد 38 درصدی که در سال 99 رقم خورده این رقم باید با رشد 42 درصدی همراه میشد که حداقل رقم خط فقر برای هر نفر را یک میلیون 780 هزار تومان میرساند که برای یک خانواده 4 نفره به رقم 7 میلیون و 120 هزار تومان میرسد رقمی که سازمان تامین اجتماعی که بر حسب اتفاق زیر مجموعه وزارتخانه عریض و طویل تعاون، کار و رفاه اجتماعی است. متوسط خط فقر در سال ۱۴۰۰ حدود ۷ میلیون تومان در ماه برآورد کرده که این رقم برای شهرهای بزرگ عددی بیش از ۱۰ میلیون تومان تعیین شده است هممچنین مرکز آمار ایران نیز در گزارشی از میزان هزینههای زندگی اعلام کرده که کف هزینه زندگی در کلانشهری چون تهران برای هر خانوار حدود ۱۰ میلیون تومان در ماه است؛ این آمار کف هزینه زندگی در ارزانترین استان کشور یعنی سیستانوبلوچستان را حدود ۶. ۵ میلیون تومان و بهطور متوسط در سطح کشور بیش از ۸ میلیون تومان اعلام شده است البته فارغ از اعداد و ارقامی که مراکز رسمی اعلام کردهاند بانکمرکزی نیز حداقل خط فقر را در کلانشهر تهران بیش از 11 میلیون تومان برآورد کرده در این رابطه داوودی نماینده سراب در مجلس میگوید: با اعلام رسمی بانکمرکزی خط فقر در سالجاری 11 میلیون تومان است که درصد قابل توجهی از مردم ایران بر همین اساس زیر خط فقر هستند و باید فکر اساسی برای زندگی آنان شده و سبد حمایتی به آنان داده شود. درواقع بر اساس آمار میزان جمعیت کشور که در زیر خط فقر قرار دارند بیش از 24 میلیون نفر عنوان شده که در خوشبینانهترین حالت در صورتیکه همین آمار غیر رسمی معاونم وزی را هم در نظر بگیریم جمعیت فقیر کشور به 10 میلیون نفر میرسد.
واکنش کاربران
نکته اینجاست که این مقام مسئول و امثال او آنقدر از مردم فاصله گرفتهاند که نمیدانند، ۴ میلیون فقط پول اجاره خانه آنهم در مناطق رو به پایین است؛ خرید خوراک و پوشاک که دیگر پیشکش. از سوی دیگر معاون رفاه اجتماعی وزیر رفاه در حالی خطر فقر را ۴میلیون تومان میداند که چندی پیش علی رضایی، عضو کمیسیون تلفیق بودجه ۱۴۰۱ با بیان اینکه طبقه متوسط جامعه در حال از بین رفتن است، گفته بود: «مشکل جوامع جهان سوم، فقر و فساد و از همه مهمتر تبعیض است درحالی که اگر منابعی هست، باید برای همه باشد و نهادهای حمایتی با این حجم منابع باید بگویند که چه خدمتی به طبقات ضعیف جامعه کردند. واقعیتها باید به مردم گفته شود و انقباضی و یا انضباطی بودن بودجه دردی از مشکلات مردم دوا نمیکند زیرا مردم انتظار دارند که وضع تولید، اشتغال و معیشت آنها بهبود یابد و هر بودجهای که به بهبود معیشت مردم کمک نکند، ۲ ریال هم نمیارزد. مرکز آمار، خط فقر را ۱۲ میلیون اعلام کرده است درحالی که بسیاری از طبقات ضعیف جامعه با یارانه ۴۵ هزار تومانی و حقوق روزمزد، معیشت خانواده را تامین میکنند.» حالا این ادعا و اظهارات داریوش ابوحمزه با بازتابهایی از سوی کاربران شبکههای اجتماعی روبه رو شده است.
یکی از کاربران در این باره نوشته است: «خیلی کودکانه صحبت میکنه وای به حال این ملت با این معاون وزیرش».
یکی دیگر از کاربران گفته است: «تو تاریخ گیر کرده. ۴ میلیون کرایه خانه هم نمیشود تا چه برسد به کل معیشت زندگی!»
دیگری نوشت: «حقوق کارگر و کارمندی که ده روز اول تمام میشه کمی خجالت بکشید از مردم».
یکی دیگر از کاربران اینطور مینویسد: «مستمری ازکارافتادگی من که بیشاز مبلغ اعلامی است ظرف ۳ روز تمام میشود».
کاربران دیگر نوشته اند: «بدون احتساب مسکن و اجاره عرض فرمودید؟ یعنی ملت ما در فضا زندگی میکنند و به چارچوب خانه به عنوان سرپناه احتیاجی ندارند؟ شما بفرمایید در کجای شهرهای بزرگ ایران میتوان با ۴ میلیون خانه اجاره نمود با فرض حداقل ۲۰۰ میلیون پول پیش اجاره (شما فقط سود بانکی تهیه این مبلغ را حساب نفرمایید). در ضمن هزینه بهداشت و تحصیل و...پیشکش تان»، «قبل از هرگونه اظهار نظر درباره اقتصاد یک خانواده بهتر بود اول فرمول محاسبه خط فقر هر خانوار را عنوان میکردی بعد اظهار نظر میفرمودی، شما هم نه از اقتصاد خانوار چیزی میدانی و نه از فشار مضاعف تورم بر خانواده و نه از خط فقر»، «چرا فضایی حرف میزنید؟ مگر شما در این کشور زندگی نمیکنید؟ چرا فرار رو به جلو میکنید؟»، «یعنی اگه به خودش این حقوق را بدهند میتواند زندگی کند؟»، «بسیار حرف عجیبی است. ۴ میلیون برای گذران زندگی یک فرد تنها هم سخته. چقدر اجاره بده چقدر بخوره؟»، «الان کرایه یک خونه ۴۰ متری ۵ تومانه. بعد چطور با ۴ میلیون میشه زندگی کرد؟»، «خط فقر دو نفره وزندگی ساده ماهی ده، دوازده میلیونه»، «یعنی فتوسنتز هم کنی چهارتومن جواب نمیده»، «آقا این دیگه یقیناً خط مرگ است نه خط فقر! یعنی هر نفر روزی ۱/۴ دلار! احتمالا مزاح میفرمایند».
بنابراین آگرچه هنوز اهداف ابوحمزه از اعلام چینین آماری بهدرستی مشخص نیست اما بهنظر میرسد وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی که پیش از این وزیر آن در آستانه دریافت کارت زرد مجلس قرار گرفت و با واسطهگری رئیس مجلس موفق به دریافت فرجه چند ماهه شد قصد دارد تا از هر روشی همچون آمار سازی برای فرار از استیضاح به عنوان نخستین عضو کابینه سیزدهم استفاده کند.