تاریخ انتشار
جمعه ۱۷ دی ۱۴۰۰ ساعت ۱۴:۴۹
کد مطلب : ۴۴۳۲۴۰
یادداشت؛

ناتمام ماندن پروژه مدرسه «سیدروح الله بزرگواری» پس از 5 سال!

۰
ناتمام ماندن پروژه مدرسه «سیدروح الله بزرگواری» پس از 5 سال!
کبنا ؛
ضمن عرض تسلیت به مناسبت ایام شهادت ام ابیها، مادر سادات، حضرت فاطمه زهرا(س)، قلم خود را مزین می کنم به حدیثی ارزشمند از پیامبر خدا حضرت محمد مصطفی(ص) که فرمودند؛ «إنَّ اللّه‏ يَغضَبُ لِغَضَبِ فاطِمَةَ و يَرضى لِرِضاها، به يقين خداوند با خشم فاطمه به خشم مى‏ آيد و با خشنودى او خشنود مى شود».
انشاءالله که جامعه انسانها از سیره نبوی پیامبر اکرم(ص) و رهروی از حکمت علوی امام علی(ع) و فاطمه زهرا(س) درس بگیرند و جامعه ای سرشار از صلح، عدالت، انسجام و معنویت را در سایه ولایتمداری و با تأسی از الگوهای اخلاقی و انسانی معصومین علیهم السلام، تجربه کنیم.
سخن از خیر و انفاق که می آید بی درنگ انفاق مولایمان حضرت علی(ع) یادمان می آید که هنگام نماز، انگشتر خود را به سائلی می بخشد. و همچنین یاد انفاق مادرمان فاطمه زهرا(س) می افتیم که لباس عروسی اش را در همان شب عروسی به زنی نیازمند انفاق می کند. هزاران درس ایثار و گذشت را از مکتب اهل بیت علیهم السلام آموخته ایم که بیش از 1400 سال است، همچون چراغی پر نور، ظلمت های کبر و نخوت را محو نموده و رهروان واقعی انسانیت و خداجویی را ماندگار کرده اند. انسان هایی که همه هستی را در خدا دیده اند و برای رسیدن به مقام الهی، از تمام منیت ها و نفسانیات خود گذشته اند و هرگز به آلاف و اولوف دنیا، نه تنها دل نمی بندند، که نگاهی هم ندارند. چه نیکو تر آن است که بیان ویژگیهای اهل انفاق را از صاحب بخشندگی بخوانیم. در حديث معراج آمده است :
«يا أحمدُ ، إنَّ أهلَ الخَيرِ و أهلَ الآخِرَةِ رَقيقَةٌ وُجوهُهم، كثيرٌ حَياؤهُم، قليلٌ حُمْقُهُم ، كثيرٌ نَفْعُهُم ، قليلٌ مَكْرُهُم ، النّاسُ مِنْهم في راحَةٍ، و أنفسُهُم مِنْهم في تَعَبٍ ، كلامُهُم مَوْزونٌ ، مُحاسِبينَ لأنفُسِهِم مُتْعِبينَ لَها ، تَنامُ أعيُنُهم و لا تَنامُ قلوبُهُم ، أعينُهُم باكِيَةٌ ، و قُلوبُهُم ذاكِرَةٌ . إذا كُتِبَ النّاسُ مِن الغافِلينَ كُتِبوا مِن الذّاكِرينَ ··· لا يَشْغَلُهُم عَنِ اللّه ِ شَيءٌ طَرْفَةَ عَينٍ ، و لا يُريدونَ كَثْرَةَ الطَّعامِ ، و لا كَثرةَ الكلامِ ، و لا كَثرةَ اللِّباسِ . النّاسُ عِندَهُم مَوْتى ، و اللّه ُ عِندَهُم حيٌّ قَيّومٌ . اى احمد! همانا اهل خير و اهل آخرت مردمانى كم رو و پر شرم هستند ، نادانيشان اندك است و سودشان بسيار و مكرشان اندك ، مردم از دست آنان آسوده اند و خودشان از خويشتن در رنجند ، سخنشان سنجيده است، از نفسهاى خود حساب مى كشند و آن را سرزنش مى كنند ، چشمانشان مى خوابد اما دلهايشان نمى خوابد ، ديدگانشان گريان است ، دلهايشان به ياد خداست ، آن گاه كه مردم در غفلت به سر مى برند آنان در زمره ذاكرين هستند ... هيچ چيز لحظه اى آنان را از خدا باز نمى دارد ، نه خواهان خوراك زيادند و نه خواستار پر گويى و نه خواهان پوشاك زياد ، مردم نزد آنان مردگانند و خدا در نظرشان زنده و قيّوم».
تدبر و تعمق در این حدیث بیانگر ارزش های انسانی است. ارزش هایی که باید آنقدر خودساخته و خداباور باشی که بتوانی مصداقی از این تعالیم قرار بگیری. شاید هیچ بشری را با ذهن قاصرمان، نمایی از قیاس با این حدیث نباشد، ولی اهل ایمان و خداجو را اگر اندک بدانیم، سایه وجود شان آنقدر وسعت داده می شود که جسم و فکر و آسمان بشریت را تجلی خداباوری می بخشند. از تمثیل در دوردست ها و از بیان نایده ها که بگذریم، در همین سالهای نزدیک و یادآوری زندگی سالک فاطمی و رهرو علوی «سیدروح الله بزرگواری»، اراده ها را قوی، غیرت مان را آگاهی و وجودمان را دینی می کند.
گرچه هیچ فرزندی را بدون نقش سازنده ای که والدین بویژه پدر، جامعه و محیط در شکوفایی آن دارند، نمی توان تحلیل کرد، لیکن، وقتی پدری چون سیدعلی محمد بزرگواری که ژرفای وجودش را برای اصالت دین علوی و حقانیت ولایت علی(ع) ساخته و خود را آگاهانه برای ابقای مشی دینی و باورهای اسلامی در خطرگاههای بسیار قرار داده است، معلم، خادم مردم، صادق به گفتار و عمل، تبیین کننده، راهبر و مصداقی از انسان وارسته و پارسایی برای فرزند باشد، اگر امثال «سید روح الله» غیر از این می شد که بودند، باید بشریت را در میزان تقوای شان مشابه هم می دانستند.
در اردیبهشت سال 84 پایان حصر روحی «سیدروح الله بزرگواری» در جسم فانی اش بود. زندگی 25 ساله اش که باید تاریخ ساز می شد، به گونه ای مقدر شده بود که نامی جاودان را در صفحات زندگیِ انفاق کنندگان بدست آورد. پس از اهداء بخشی از اعضاء، فرصت زندگی مجدد را به چند نفر از همنوعان فراهم نمود. این تفکر نوع دوستانه که برگرفته از کمال انسانی و بینش آگاهانۀ حضرت حجت الاسلام بزرگواری و شناخت شخصیت وجودی و چگونگی تربیت و تعالی فرزند گرانقدرشان بود، باید فراتر از جسم ها می رفت. خرداد سال 1393 در جشنواره خیرین مدرسه ساز، باز هم «سیدروح الله» روح معنویت را به مجمع خیرین، انفاق کرد. آنجایی که باید مسئولان استانی، بویژه نمایندگان استان، بخشی از داشته های مالی خود را جهت حمایت از خیرین مدرسه ساز اهداء و به قولی انفاق می کردند، نماینده محترم مردم کهگیلویه بزرگ، هر آنچه را داشتند و شاید تمام سرمایه مالی اش بود، انفاق کرد. آنجا هم درک خدمت که برگرفته از منش مولایش علی(ع) بود با مهر پدری و صدالبته حکمتی که پروردگار به عنوان دروازه های انفاق و گذشت به نام «سید روح الله» ها گشوده است، آمیخته شد تا مجموع سرمایه اهدایی نماینده مردم کهگیلویه بزرگ و خیرین خداباور مدرسه ساز، پیشنهاد ساخت مدرسه ای با زیربنای 2 هزار و 65 متر مربع در 2 طبقه برای دانش آموزان حوزه انتخابیه اش باشد. این بار مقرر شد که «سیدروح الله» برای دانش آموزانی که می خواهند الفبای انسانیت را بیاموزند، طلیعۀ آموزه های هر روزشان، فرهنگ «سیدروح اله» باشد. فرهنگی که برای دین باوران، برای علم گرایان، برای نواندیشان، برای اقتصادانان و برای تمامی مکاتب و اندیشه های مادی و الهی، صبغه ای تازه از معرفت و تفکر ربانی به انسان و زندگی انسانی است.

اکنون که 7 سال از کلنگ زندگی مدرسه «سید روح الله بزرگواری» می گذرد، نباید فراموش کنیم که دانش آموزانی که تشنه کسب علم هستند و فراگیری اندیشۀ سرمایه های انسانی و ملی خود را پشتوانه ای در جهت توسعه و استقلال سرزمین خود می دانند، تدبیر دولتمردان و اهتمام مسئولان شهرستان و استان را خواهان هستند تا هرچه سریعتر بخش های باقی مانده را تکمیل، مدرسه را تجهیز و امکان استفاده و بهره برداری آموزشی را فراهم نمایند. هر آنچه باید می شد را «سید روح الله بزرگواری» در دلها به ودیعه گذاشت و اکنون دولت خدمتگزار، استاندار مردمی و فهیم، نماینده دلسوز، مسئولان متعهد و دستان پرمهر خیرین را همتی مضاعف و حمایت از مردم و دانش آموزان نیاز است که امید آن داریم یکی از شادی هایمان در جشن انقلاب 1400، افتتاح مدرسه «سیدروح الله» باشد.
حُسن مقطع کلام چه نیکوتر آن باشد که از زبان مادرمان فاطمه زهرا(س) تقدیم کنیم؛

قالت فاطِمةُ الزَّهْراءُ عليها السلام : «حُبِّبَ إلىَّ مِنْ دُنْياكُمْ ثَلاثٌ، تِلاوَةٌ كِتابِ اللَّهِ، وَالنَّظَرُ في وَجْهِ رَسولِ اللَّهِ، وَالإنْفاقُ في سَبيلِ اللَّهِ». مى‌فرمايد: از دنياى شما سه چيز محبوب من هست: تلاوت قرآن‌، نگاه به چهره رسول خدا، انفاق‌
والعاقبه للمتقین
شادی روحشان صلوات
 
نام شما

آدرس ايميل شما

ناگفته‌های جنایت‌های هولناک خرمدین از زبان همسرش

ناگفته‌های جنایت‌های هولناک خرمدین از زبان همسرش

«من همیشه از اکبر می‌ترسیدم. وحشت داشتم که با او مخالفت کنم. برای همین مجبور بودم که ...
مجلس، شورای نگهبان و نظام رتبه‌بندی معلمان

مجلس، شورای نگهبان و نظام رتبه‌بندی معلمان

اجرای نادرست نظام رتبه‌بندی معلمان ضمن سوزاندن فرصت‌های اعتلای کیفیت نظام آموزشی و اعتلای ...
ازدواج به سبک خانواده‌های سیاسی

ازدواج به سبک خانواده‌های سیاسی

ازدواج در نسل اول سیاسی‌ها یا سنتی در قالب معرفی دوست و خانواده بوده یا در خلال مبارزه ...
1