تاریخ انتشار
يکشنبه ۱۱ مهر ۱۴۰۰ ساعت ۲۳:۵۶
کد مطلب : ۴۳۹۷۹۸
یادداشت؛
راهکارهای برون رفت استان از بن بست استضعاف و محرومیت
سید نورمحمد حسینی سوق
۰
کبنا ؛خدا نیاورد آن روزی را که سیاست ما و سیاست مسئولین کشور ما پشت کردن به دفاع از محرومین و رو آوردن به حمایت از سرمایه دارها گردد و اغنیا و ثروتمندان از اعتبار و عنایت بیشتری برخوردار شوند. معاذ اللَّه که این با سیره و روش انبیا و امیر المؤمنین و ائمه معصومین- علیهم السلام- سازگار نیست.» (صحیفه امام، ج 20، ص: 341)
سلام علیکم و رحمه الله:
فی الواقع در روزهای گذشته به استان کهگیلویه و بویراحمد سفر کردید. اطلاعات میدانی ما حاکی از این است که در این استان طرح آنچنانی وجود ندارد که بهدست مبارک افتتاح شود ولذا آنچه به ذهن ما متبادر میشود این است که حضرتعالی برای معضل یابی و جهت آشنایی با مشکلات این استان تشریف فرما شدید.
از آنجایی که سالهاست با معضلات و مشکلات این استان آشنایی علمی و تحقیقاتی دارم و بعلاوه به دلیل اینکه از طریق مجاری استانی گوش شنوایی برای شنیدن دردها وجود ندارشت و ندارد برای انجام وظیفه شرعی و دل خویشتن و پیشگاه تاریخ و رسالت علمی آنچه به ذهنم خطور کرده است تقدیم مینمایم.
میتوان معضلات استان را به اشکال متفاوتی دسته بندی نمود. از هر کسی که سؤال بپرسی میگوید مشکل مسکن و فقر و فرهنگ و ... نگاه بنده به معضلات از این سنخ نیست که آمار همه اینها در دسترس شماست و احتیاجی به رنج سفر نبود. من قصد دارم از معضلات عمیق و کلی و ضرورت یک پارادایم شیفت مدیریتی با شما صحبت نمایم.
حضرت عالی نیک می دانی که یکی از محوریترین شعارهای این نظام، دفاع از مستضعفان و محرومیت زدایی بود.
بیش از چهل سال از پیروزی انقلاب میگذرد. به عبارتی نیم قرن از استقرار حکومتی که داعیه دار نجات مستضعفین و محرومیت زدایی و رفع شکافها و گسترش عدالت اجتماعی بود، میگذرد. زحمات زیادی هم کشیده شد. پیشرفتهای این استان در خصوص، سطح سواد و آموزش، سرمایه انسانی، وضعیت بهداشت، بالارفتن امید به زندگی و کاهش مرگ و میر و آب و برق و گاز رسانی و ارتباطات مخابراتی و گسترش دانشگاهها وپرورش نیروی انسانی، به بسیار زیاد است. وضعیت مشارکت سیاسی و گسترش نهادهای سیاسی، کشاورزی و خصوصاً باغداری و همچنین دگرگونی ساختاری در سازمان اجتماعی پیشرفت و بهبود بسیار خوبی داشته است، اگر شاخص رفاه را به داشتن ماشین و منزل و خوراک و پوشاک و.. خلاصه نماییم هیچکدام از ما منکر بهبودی هزار درصدی نسبت به قبل نیستیم. به جز عقول خسته و بیمار و مغرض، هیچ عقل سلیم و حساب گری نمیتواند منکر تأثیر جهت گیری انقلاب بر رشد و بهبوداین مؤلفهها باشد.
ولی جناب آقای رئیسی با خوشبینانه ترین نگاه، استان ما تازه به سطح تهران و شیراز 1355 یعنی بیش از نیم قرن پیش رسیده است. جادههای بسیار نامناسب، گسترش شدید حاشیه نشینی، گسترش فقر روز افزون، فاصله بین مدیران و مردم، تبعیضها، پارتی بازیها، باند بازیها، نبود زیر ساخت صنعتی، تضعیف فرهنگ بومی و ناتوانی در تجدید ساخت یک فرهنگ منسجم و پویا، فقر شدید محیطهای شهری، افزایش خودکشی و خودسوزیها، اعتیاد و مهمتر از همه مدیریت ناکار آمد مانع این شده و میشود که مردم شیرینی آن نعمات را احساس نمایند.
جناب آقای رییسی ریاست محترم و محبوب:
هنوز ندای عدالت طلبانه و شعارهای فقر زدایی و محرومیت زدایی و رفع فساد و تبعیض حضرتعالی گوش تک تک هوادارانت و قاطبه مردم ایران و حتی مخالفانت را نوازش میدهد. با این دید با شما به صحبت و به سیاستهای اصلاح طلبانه واقعی شما به امید نشستیم.
کل جمعیت این استان تا یک میلیون فاصله زیادی دارد. استعداهای طبیعی و خدادادی و ظرفیتهای بسیار بالایی دارد. ما استان فقیر و نداری نیستیم ما استان ضعیفی هستیم. بسیار ضعیف. سالها قبل در دیدار با رهبر طاغوت، شاه مطرود و مخلوع، یکی از اهالی، تنها درخواستش این بود که فرض کنید ما موجودات باغ وحش شما هستیم. در همین حد به ما امکانات و بودجه دهید. قطعاً بیان این قصه درشان رهبران این انقلاب نیست ولی ما این جمله را نمیگوییم. ما می گوییم استانهای برخوردار، از قبل نفت ما فربه شدند، از قبل آب ما زمینهای آنها آبیاری شده است، اکسیژن تولید شده جنگلهای ما، دود غلیظ کارخانهها و کارگاههای مناطق برخوردار را خنثی و به هوای آنها لطافت میدهد، با وجود این شرایطی که کشور را به بدترین شیوه ممکن به بخش خصوصی که نه به بخشهای های خصولتی و زالو صفتتر از سرمایه داری سپردند تنها کارخانه مهم کارخانه استان کارخانه قند را نابود و پروژههای مهم نیمه کاره مثل پتروشیمی و سیمان و معادن را در وسط کار رها نمودند و..... با این شرایط جوانان این شهر جذب کدام کارخانه و کارگاه شوند؟
جناب آقای رییسی: بیش از 99 درصد ما شیعه هستند، همه ما ایرانی هستیم. هر زمانی این دو گوهر در معرض آسیب دشمن افتادند، ما از جان خویش و سفره مختصرخود گذشتیم.
تاریخ مبارزات این انقلاب را در همه شهرستانها ببین، هیچ مسجدی را به جز مسجد شهیدان گچساران نخواهی دید که قتلگاه و مشهد شش نفر از مبارزان باشد، ولی مسجد جامع کرمان تریبون دار شده است. ماموران طاغوت آنجا هم بی حرمتیهایی کردند. ولی تفاوت مسجد شهیدان و یا جامع گچساران با مساجد کرمان و تهران و شیراز از زمین تا آسمان است.
در آخرین آزمون سخت الهی و اجتماعی، مردمان این استان، نقشهای بسیار پرمعنایی در پاکسازی و خنثی کردن فتنه کردستان، دفاع جانانه از آبادان، فتح بستان، حماسه فتح خرمشهر، عملیات رمضان، بدر و خیبرو فتح فاو و عبور از اروند و کربلای چهار و پنج و 10 و دفاع از حلبچه و فتح دهلران و نهایتاً قصه پر محنت پد خندق و ... بازی کردند.
جناب رئیسی همین سهم عظیم مردم را هم هیچگاه تلویزیون و رسانه ملی و نویسندگان تاریخی جنگ حاضر نشدند به رسمیت بشناسند چرا که تاریخ جنگ را فرماندهان عالی رتبه و عزیزان دل محترم ما مینویسند. طبیعی است و آنها هم حق دارند که اول از مردمان و رزمندگان خودتعریف میکنند. از این سرزمین یک فرمانده عالی رتبه هم انتخاب نشد.
جناب آقای رئیسی:
سخن به درازا میکشید مرثیه این جمعیت مستضعف و محروم بحر طویلی است که بسیار موزون و محزون است. ولی قبل از شما کسانی آمدند و از عدالت و پباده شدن سیاست علوی و توسعه و سازندگی و اصلاحات و ... برایمان صحبت نمودند. به جر موارد فوق که گفتیم شکرگزاریم، تکانی ندیدیم. شعار حضرت عالی احیای آرمانهای انقلاب است. مدیریت سنتی و خسته و ناتوان، درد اصلی استان ماست. حرف اصلی این نوع مدیریت این است که پول بیاورید تا ما توزیع کنیم. متاسفانه فقط توزیع میکنند. دقت دارند ولی دقت آنها هم زیاد نیست. نگاه آنها عدالتی مطلوب نیست. نظارت دارند ولی نظارت قوی هم ندارند. این یعنی بگیر و ببند و بده به دست من شیرمرد.
ما معتقدیم مدیریت صحیح و علمی و ارزشی و انقلابی معجزه میکند. پول و اعتبار مهم و اصل است ولی همه چیز پول نیست. اگر مدیریت استان ما از بالندگی خوبی برخور دار بود بعد از پنجاه سال هنوز نمیگفتیم استان محروم و مستضعف. برای یافتن مدیریت بالنده قطعاً باید از این دایره بسته انتخاب، و مدلهای تجربه شده بی نتیجه خود را رها سازی. کلیشهای صحبت نمیکنم. ولی در جنگ زمانی که اعتماد به مغزهای جدید و بی درجه اعتماد شد، و نقشههای جنگی را نه بر اساس مدلهای تئوریک جنگ بل بر اساس زمین و استعداد و واقعیت طراحی کردیم، آنگاه به ناگهان قفل جبهه باز شد و خاک میهن آزاد شد. الان هم کشور قفل است. راهی جز، یک پارادایم شیفت مدیریتی وجود ندارد. بسیاری از دولتها با این پارادایم کهنه کار کردند. قطعاً نتایجی گرفتند ولی کارایی و بهره وری این پارادایمها بسیار پایین و هدر رفت های بسیاری دارد. فاصله و شکاف جغرافیایی، جنسیتی، طبقاتی، آموزشی، قدرتی، و ... همه و همه از ویژگیهای یک جامعه غیر الهی و غیر مذهبی و سکولاریستی و حاصل دنباله روی این پارادایم است. ما طرفدار مساوات و سیاستهای سوسیالیستی نیستیم ولی حواستان باشد که این شکاف از ویژگیهای یک جامعه سرمایه داری هم بالاتر رفته است. از انجایی که وجود محرومیت و فقر و در یک کلام استضعاف در جامعه بر خلاف آرمانهای انقلاب و امام است.
ما از شما به جد میخواهیم به عنوان پایلوت، در این استان شاخصهایی مشخص نمایید. وضع موجود و درجه استضعاف و محرومیت این منطقه و قوم احصا شود چون تا شاخصهای دقیق مشخص نشود، هر نوع برنامه ریزی رانندگی در شب تاریک و در جاده ناهموار است. راهکاری رفع استضعاف هم مشخص شود. زمان هم مشخص شود. ده ساله بیست ساله و صد ساله و ... هر چه باشد. شما در پایان هر سال، میزان کار و فعالیت و اثر بخشی کیفی و استضعاف زدایی مدیرانت را اندازه بگیر. بعد میتوانی به سرعت از این تجربه، مدلهای بسیار عالمانهتری طراحی و تئوریزه نمایید و در کل کشور اجرا نمایید. تا مثلث مدیریت کشورمان را که دچار بی عدالتی و تبعیض و فساد و مرتب لرزان است بر قاعده عدالت علوی استوار کنیم. و آنگاه همه آحاد این مردم و ارکان این جامعه با یک همسازی و هماهنگی به تعادل نسبی حقیقی و آرامش نسبی الهی دست مییابند.
اگر توفیق داشتی خدای را سپاس کن که به یکی مهمترین شعارهای انقلاب عمل نمودی و گرنه ... !
سید نورمحمد حسینی سوق هشتم مهر ماه 1400
+
سلام علیکم و رحمه الله:
فی الواقع در روزهای گذشته به استان کهگیلویه و بویراحمد سفر کردید. اطلاعات میدانی ما حاکی از این است که در این استان طرح آنچنانی وجود ندارد که بهدست مبارک افتتاح شود ولذا آنچه به ذهن ما متبادر میشود این است که حضرتعالی برای معضل یابی و جهت آشنایی با مشکلات این استان تشریف فرما شدید.
از آنجایی که سالهاست با معضلات و مشکلات این استان آشنایی علمی و تحقیقاتی دارم و بعلاوه به دلیل اینکه از طریق مجاری استانی گوش شنوایی برای شنیدن دردها وجود ندارشت و ندارد برای انجام وظیفه شرعی و دل خویشتن و پیشگاه تاریخ و رسالت علمی آنچه به ذهنم خطور کرده است تقدیم مینمایم.
میتوان معضلات استان را به اشکال متفاوتی دسته بندی نمود. از هر کسی که سؤال بپرسی میگوید مشکل مسکن و فقر و فرهنگ و ... نگاه بنده به معضلات از این سنخ نیست که آمار همه اینها در دسترس شماست و احتیاجی به رنج سفر نبود. من قصد دارم از معضلات عمیق و کلی و ضرورت یک پارادایم شیفت مدیریتی با شما صحبت نمایم.
حضرت عالی نیک می دانی که یکی از محوریترین شعارهای این نظام، دفاع از مستضعفان و محرومیت زدایی بود.
بیش از چهل سال از پیروزی انقلاب میگذرد. به عبارتی نیم قرن از استقرار حکومتی که داعیه دار نجات مستضعفین و محرومیت زدایی و رفع شکافها و گسترش عدالت اجتماعی بود، میگذرد. زحمات زیادی هم کشیده شد. پیشرفتهای این استان در خصوص، سطح سواد و آموزش، سرمایه انسانی، وضعیت بهداشت، بالارفتن امید به زندگی و کاهش مرگ و میر و آب و برق و گاز رسانی و ارتباطات مخابراتی و گسترش دانشگاهها وپرورش نیروی انسانی، به بسیار زیاد است. وضعیت مشارکت سیاسی و گسترش نهادهای سیاسی، کشاورزی و خصوصاً باغداری و همچنین دگرگونی ساختاری در سازمان اجتماعی پیشرفت و بهبود بسیار خوبی داشته است، اگر شاخص رفاه را به داشتن ماشین و منزل و خوراک و پوشاک و.. خلاصه نماییم هیچکدام از ما منکر بهبودی هزار درصدی نسبت به قبل نیستیم. به جز عقول خسته و بیمار و مغرض، هیچ عقل سلیم و حساب گری نمیتواند منکر تأثیر جهت گیری انقلاب بر رشد و بهبوداین مؤلفهها باشد.
ولی جناب آقای رئیسی با خوشبینانه ترین نگاه، استان ما تازه به سطح تهران و شیراز 1355 یعنی بیش از نیم قرن پیش رسیده است. جادههای بسیار نامناسب، گسترش شدید حاشیه نشینی، گسترش فقر روز افزون، فاصله بین مدیران و مردم، تبعیضها، پارتی بازیها، باند بازیها، نبود زیر ساخت صنعتی، تضعیف فرهنگ بومی و ناتوانی در تجدید ساخت یک فرهنگ منسجم و پویا، فقر شدید محیطهای شهری، افزایش خودکشی و خودسوزیها، اعتیاد و مهمتر از همه مدیریت ناکار آمد مانع این شده و میشود که مردم شیرینی آن نعمات را احساس نمایند.
جناب آقای رییسی ریاست محترم و محبوب:
هنوز ندای عدالت طلبانه و شعارهای فقر زدایی و محرومیت زدایی و رفع فساد و تبعیض حضرتعالی گوش تک تک هوادارانت و قاطبه مردم ایران و حتی مخالفانت را نوازش میدهد. با این دید با شما به صحبت و به سیاستهای اصلاح طلبانه واقعی شما به امید نشستیم.
کل جمعیت این استان تا یک میلیون فاصله زیادی دارد. استعداهای طبیعی و خدادادی و ظرفیتهای بسیار بالایی دارد. ما استان فقیر و نداری نیستیم ما استان ضعیفی هستیم. بسیار ضعیف. سالها قبل در دیدار با رهبر طاغوت، شاه مطرود و مخلوع، یکی از اهالی، تنها درخواستش این بود که فرض کنید ما موجودات باغ وحش شما هستیم. در همین حد به ما امکانات و بودجه دهید. قطعاً بیان این قصه درشان رهبران این انقلاب نیست ولی ما این جمله را نمیگوییم. ما می گوییم استانهای برخوردار، از قبل نفت ما فربه شدند، از قبل آب ما زمینهای آنها آبیاری شده است، اکسیژن تولید شده جنگلهای ما، دود غلیظ کارخانهها و کارگاههای مناطق برخوردار را خنثی و به هوای آنها لطافت میدهد، با وجود این شرایطی که کشور را به بدترین شیوه ممکن به بخش خصوصی که نه به بخشهای های خصولتی و زالو صفتتر از سرمایه داری سپردند تنها کارخانه مهم کارخانه استان کارخانه قند را نابود و پروژههای مهم نیمه کاره مثل پتروشیمی و سیمان و معادن را در وسط کار رها نمودند و..... با این شرایط جوانان این شهر جذب کدام کارخانه و کارگاه شوند؟
جناب آقای رییسی: بیش از 99 درصد ما شیعه هستند، همه ما ایرانی هستیم. هر زمانی این دو گوهر در معرض آسیب دشمن افتادند، ما از جان خویش و سفره مختصرخود گذشتیم.
تاریخ مبارزات این انقلاب را در همه شهرستانها ببین، هیچ مسجدی را به جز مسجد شهیدان گچساران نخواهی دید که قتلگاه و مشهد شش نفر از مبارزان باشد، ولی مسجد جامع کرمان تریبون دار شده است. ماموران طاغوت آنجا هم بی حرمتیهایی کردند. ولی تفاوت مسجد شهیدان و یا جامع گچساران با مساجد کرمان و تهران و شیراز از زمین تا آسمان است.
در آخرین آزمون سخت الهی و اجتماعی، مردمان این استان، نقشهای بسیار پرمعنایی در پاکسازی و خنثی کردن فتنه کردستان، دفاع جانانه از آبادان، فتح بستان، حماسه فتح خرمشهر، عملیات رمضان، بدر و خیبرو فتح فاو و عبور از اروند و کربلای چهار و پنج و 10 و دفاع از حلبچه و فتح دهلران و نهایتاً قصه پر محنت پد خندق و ... بازی کردند.
جناب رئیسی همین سهم عظیم مردم را هم هیچگاه تلویزیون و رسانه ملی و نویسندگان تاریخی جنگ حاضر نشدند به رسمیت بشناسند چرا که تاریخ جنگ را فرماندهان عالی رتبه و عزیزان دل محترم ما مینویسند. طبیعی است و آنها هم حق دارند که اول از مردمان و رزمندگان خودتعریف میکنند. از این سرزمین یک فرمانده عالی رتبه هم انتخاب نشد.
جناب آقای رئیسی:
سخن به درازا میکشید مرثیه این جمعیت مستضعف و محروم بحر طویلی است که بسیار موزون و محزون است. ولی قبل از شما کسانی آمدند و از عدالت و پباده شدن سیاست علوی و توسعه و سازندگی و اصلاحات و ... برایمان صحبت نمودند. به جر موارد فوق که گفتیم شکرگزاریم، تکانی ندیدیم. شعار حضرت عالی احیای آرمانهای انقلاب است. مدیریت سنتی و خسته و ناتوان، درد اصلی استان ماست. حرف اصلی این نوع مدیریت این است که پول بیاورید تا ما توزیع کنیم. متاسفانه فقط توزیع میکنند. دقت دارند ولی دقت آنها هم زیاد نیست. نگاه آنها عدالتی مطلوب نیست. نظارت دارند ولی نظارت قوی هم ندارند. این یعنی بگیر و ببند و بده به دست من شیرمرد.
ما معتقدیم مدیریت صحیح و علمی و ارزشی و انقلابی معجزه میکند. پول و اعتبار مهم و اصل است ولی همه چیز پول نیست. اگر مدیریت استان ما از بالندگی خوبی برخور دار بود بعد از پنجاه سال هنوز نمیگفتیم استان محروم و مستضعف. برای یافتن مدیریت بالنده قطعاً باید از این دایره بسته انتخاب، و مدلهای تجربه شده بی نتیجه خود را رها سازی. کلیشهای صحبت نمیکنم. ولی در جنگ زمانی که اعتماد به مغزهای جدید و بی درجه اعتماد شد، و نقشههای جنگی را نه بر اساس مدلهای تئوریک جنگ بل بر اساس زمین و استعداد و واقعیت طراحی کردیم، آنگاه به ناگهان قفل جبهه باز شد و خاک میهن آزاد شد. الان هم کشور قفل است. راهی جز، یک پارادایم شیفت مدیریتی وجود ندارد. بسیاری از دولتها با این پارادایم کهنه کار کردند. قطعاً نتایجی گرفتند ولی کارایی و بهره وری این پارادایمها بسیار پایین و هدر رفت های بسیاری دارد. فاصله و شکاف جغرافیایی، جنسیتی، طبقاتی، آموزشی، قدرتی، و ... همه و همه از ویژگیهای یک جامعه غیر الهی و غیر مذهبی و سکولاریستی و حاصل دنباله روی این پارادایم است. ما طرفدار مساوات و سیاستهای سوسیالیستی نیستیم ولی حواستان باشد که این شکاف از ویژگیهای یک جامعه سرمایه داری هم بالاتر رفته است. از انجایی که وجود محرومیت و فقر و در یک کلام استضعاف در جامعه بر خلاف آرمانهای انقلاب و امام است.
ما از شما به جد میخواهیم به عنوان پایلوت، در این استان شاخصهایی مشخص نمایید. وضع موجود و درجه استضعاف و محرومیت این منطقه و قوم احصا شود چون تا شاخصهای دقیق مشخص نشود، هر نوع برنامه ریزی رانندگی در شب تاریک و در جاده ناهموار است. راهکاری رفع استضعاف هم مشخص شود. زمان هم مشخص شود. ده ساله بیست ساله و صد ساله و ... هر چه باشد. شما در پایان هر سال، میزان کار و فعالیت و اثر بخشی کیفی و استضعاف زدایی مدیرانت را اندازه بگیر. بعد میتوانی به سرعت از این تجربه، مدلهای بسیار عالمانهتری طراحی و تئوریزه نمایید و در کل کشور اجرا نمایید. تا مثلث مدیریت کشورمان را که دچار بی عدالتی و تبعیض و فساد و مرتب لرزان است بر قاعده عدالت علوی استوار کنیم. و آنگاه همه آحاد این مردم و ارکان این جامعه با یک همسازی و هماهنگی به تعادل نسبی حقیقی و آرامش نسبی الهی دست مییابند.
اگر توفیق داشتی خدای را سپاس کن که به یکی مهمترین شعارهای انقلاب عمل نمودی و گرنه ... !
سید نورمحمد حسینی سوق هشتم مهر ماه 1400
+
عالی بود.اگر رییس جمهور بخواند!