تاریخ انتشار
جمعه ۱۹ شهريور ۱۴۰۰ ساعت ۲۰:۴۵
کد مطلب : ۴۳۸۸۴۴
عباس عبدی نوشت؛
بخشي از دست پنهان پشت بحران کرونا در ايران
۰
کبنا ؛
رمدسيوير و فاويپيراوير به عنوان دو داروي موثر براي اين بيماري شناخته شد. ماده اوليه آن وارد و در داخل توليد و هر عدد رمدسيوير 700000 تومان فروخته شد! در مقاطعي قيمت آن در بازار سياه و غيرقانوني به 50 ميليون هم رسيده بود! ظاهرا با ورود نهادهاي بازرسي قيمت به 340 هزار تومان کاهش يافت. فارغ از اين وضعيت بغرنج چند نکته بسيار مهم در اين ماجرا وجود دارد.
به گزارش کبنا، عباس عبدی نوشت: چند روز پيش يادداشتي نوشتم با اين عنوان که «آيا دستي پشت ماجراست؟» موضوع مربوط به شرح مسائلي بود که پيرامون واکسن و درمان کرونا وجود داشت. با پناه بردن به نظريه توطئه نتيجه گرفته بودم که حتما دستهايي پشت ماجراست که شاهد چنين تصميماتي هستيم، والا عقل سليم نميپذيرد که بدون وجود چنين دستهايي، شاهد اين حد از سياستهاي نابخردانه و ضد مردمي باشيم. همان روز يکي از دوستان پرسيد که آيا دست پنهان را پيدا کردي؟ گفتم اگر پيدا کرده بودم که به آن اشاره ميکردم. اکنون فقط ميتوان منتظر بود تا آشکار شود. اکنون ميخواهم قرايني از يکي از اين دستهاي پنهان را تقديم کنم، بلکه پاسخي براي آن يافت شود. زماني که کرونا آمد براي مقابله با آن چند راه پيش روي بشر بود؛ اول پيشگيري، دوم درمان و سوم ايمني. پيشگيري يعني همان پروتکلهايي که گفته شد و همه با آن آشنا هستيم. همچون رعايت فاصله، قرنطينه، کاهش ارتباطات فيزيکي، شستوشوي دستها، ضدعفوني کردن، ماسک زدن و خوردن برخي مواد غذايي و مواد تقويتي و... البته اين پروتکلها به مرور اصلاح ميشد ولي چندان غيرمتعارف يا نامعقول نبود. سختترين آنها که ماسک بود، براي ما شناخته شده بود و از نزديک شدن به افراد مبتلا به آنفلوآنزا پرهيز ميکرديم يا ماسک ميزديم. راه سوم يعني ايمني نيز همان پيشگيري است به علت تفاوت کيفي متمايز شده است. اين راه فقط از طريق توليد واکسن عملي بود که حداقل يکسال و شايد هم بيشتر زمان لازم داشت تا به واکسن مورد اعتماد دست يافته شود. در اين فاصله بخش درمان از همه مهمتر بود، زيرا بشر نميتوانست درمان را به ماهها و سالهاي بعد موکول کند. در نتيجه طبيعي بود که براي بيماران بايد دارو تجويز شود. برخي داروها آمد و رفت. تصور ميشد موثر است، پس از مدتي از گردونه تجويز حذف شدند. ترکيبي از داروهاي بيماريهاي مشابه را تجويز کردند.
اثربخشي دارو نيز نيازمند مطالعات مفصلي است ولي فرصت اين کار نبود و بيماران را بايد با دارو يا حتي دارونما راضي ميکردند. در اين ميان دو دارو بيش از بقيه جدي تلقي شد. رمدسيوير و فاويپيراوير به عنوان دو داروي موثر براي اين بيماري شناخته شد. ماده اوليه آن وارد و در داخل توليد و هر عدد رمدسيوير 700000 تومان فروخته شد! در مقاطعي قيمت آن در بازار سياه و غيرقانوني به 50 ميليون هم رسيده بود! ظاهرا با ورود نهادهاي بازرسي قيمت به 340 هزار تومان کاهش يافت. فارغ از اين وضعيت بغرنج چند نکته بسيار مهم در اين ماجرا وجود دارد. اول اينکه شرکتهاي توليدکننده اين داروها در ايران کدام هستند و صاحبان سهام و ذينفعان آنها چه کساني هستند؟ اين شرکتها ذاتا هيچ کار بدي نکردهاند، دارو توليد و عرضه ميکنند و اين به نفع مردم است البته سود هم ميبرند اشکالي هم ندارد. ولي چرا دارويي که تا چند ماه پيش از آن داروي بيمارستاني محسوب ميشد، به يک باره و هنگامي که تاريخ مصرف آن در حال تمام شدن است در داروخانهها توزيع شد؟! چه کسي دستور اين کار را داد؟ و چه اثري بر قيمت آن داشت؟ و او چه سهمي از کارخانه توليد اين دارو را داشته است؟ مساله ديگر و مهمتر اينکه اين دو دارو در ابتدا براساس شواهد و قراين اوليه به بيماران تجويز شد ولي چرا تجويز آن ادامه يافت؟ در حالي که بايد گزارشهاي علمي و معتبر اثربخشي داروها تهيه و منتشر ميشد. چرا در حالي که بسياري معتقد بودند؛ اين داروها به ويژه فاويپيراوير اثربخشي ندارد، صدها ميليارد تومان از مواد آن وارد و در اينجا تبديل به دارو و به خورد مردم و بيماران داده شد. گفته ميشود که فروش رمدسيوير فقط در سال 1399، بيش از 2140 ميليارد تومان بوده است. شرکت اکتوور چه نقشي در توليد اين داروها داشته و آقاي سعيد نمکي چه نقش يا سهمي در اين شرکت دارد؟ شرکت (سبحان انکولوژي) برکت در توليد اين دارو چه نقشي داشته است؟ آيا تاخير در واردات واکسن ربطي به اين پاسخها ندارد؟ همچنين جزييات قرارداد توليد واکسن اسپوتنيک شرکت اکتوور با روسها چرا متفاوت از واقعيت آن اعلام شد؟ بهطور کلي اعضاي کدام يک از شرکتهاي دارويي در شوراها و کانونهاي تصميمساز حضور دارند که بتوانند در تصميمات نظام درماني و دارويي کشور اثرگذار باشند؟ تعداد زيادي داروساز، ويرولوژيست، ايمنولوژيست و اپيدميولوژيست هرکدام طرف قرارداد يا عنصر اصلي توليد يک يا چند دارو و واکسن با شرکتها و دستگاههاي حکومتي يا خصوصي هستند. اصل اين کار ايراد ندارد. ولي حضور آنان در کميتههاي علمي و تصميمسازي موجب تعارض منافع و ايراد است. شايد پاسخ به اين پرسشهاي روشن، به ما نشان دهد که آيا دستي پنهان در ماجراي عدم واردات واکسن بوده است يا خير؟ بهطور کلي بايد يک تحقيق کامل از سياست دارويي در ماجراي کرونا صورت پذيرد تا خيلي از ابهامات رفع شود.
به گزارش کبنا، عباس عبدی نوشت: چند روز پيش يادداشتي نوشتم با اين عنوان که «آيا دستي پشت ماجراست؟» موضوع مربوط به شرح مسائلي بود که پيرامون واکسن و درمان کرونا وجود داشت. با پناه بردن به نظريه توطئه نتيجه گرفته بودم که حتما دستهايي پشت ماجراست که شاهد چنين تصميماتي هستيم، والا عقل سليم نميپذيرد که بدون وجود چنين دستهايي، شاهد اين حد از سياستهاي نابخردانه و ضد مردمي باشيم. همان روز يکي از دوستان پرسيد که آيا دست پنهان را پيدا کردي؟ گفتم اگر پيدا کرده بودم که به آن اشاره ميکردم. اکنون فقط ميتوان منتظر بود تا آشکار شود. اکنون ميخواهم قرايني از يکي از اين دستهاي پنهان را تقديم کنم، بلکه پاسخي براي آن يافت شود. زماني که کرونا آمد براي مقابله با آن چند راه پيش روي بشر بود؛ اول پيشگيري، دوم درمان و سوم ايمني. پيشگيري يعني همان پروتکلهايي که گفته شد و همه با آن آشنا هستيم. همچون رعايت فاصله، قرنطينه، کاهش ارتباطات فيزيکي، شستوشوي دستها، ضدعفوني کردن، ماسک زدن و خوردن برخي مواد غذايي و مواد تقويتي و... البته اين پروتکلها به مرور اصلاح ميشد ولي چندان غيرمتعارف يا نامعقول نبود. سختترين آنها که ماسک بود، براي ما شناخته شده بود و از نزديک شدن به افراد مبتلا به آنفلوآنزا پرهيز ميکرديم يا ماسک ميزديم. راه سوم يعني ايمني نيز همان پيشگيري است به علت تفاوت کيفي متمايز شده است. اين راه فقط از طريق توليد واکسن عملي بود که حداقل يکسال و شايد هم بيشتر زمان لازم داشت تا به واکسن مورد اعتماد دست يافته شود. در اين فاصله بخش درمان از همه مهمتر بود، زيرا بشر نميتوانست درمان را به ماهها و سالهاي بعد موکول کند. در نتيجه طبيعي بود که براي بيماران بايد دارو تجويز شود. برخي داروها آمد و رفت. تصور ميشد موثر است، پس از مدتي از گردونه تجويز حذف شدند. ترکيبي از داروهاي بيماريهاي مشابه را تجويز کردند.
اثربخشي دارو نيز نيازمند مطالعات مفصلي است ولي فرصت اين کار نبود و بيماران را بايد با دارو يا حتي دارونما راضي ميکردند. در اين ميان دو دارو بيش از بقيه جدي تلقي شد. رمدسيوير و فاويپيراوير به عنوان دو داروي موثر براي اين بيماري شناخته شد. ماده اوليه آن وارد و در داخل توليد و هر عدد رمدسيوير 700000 تومان فروخته شد! در مقاطعي قيمت آن در بازار سياه و غيرقانوني به 50 ميليون هم رسيده بود! ظاهرا با ورود نهادهاي بازرسي قيمت به 340 هزار تومان کاهش يافت. فارغ از اين وضعيت بغرنج چند نکته بسيار مهم در اين ماجرا وجود دارد. اول اينکه شرکتهاي توليدکننده اين داروها در ايران کدام هستند و صاحبان سهام و ذينفعان آنها چه کساني هستند؟ اين شرکتها ذاتا هيچ کار بدي نکردهاند، دارو توليد و عرضه ميکنند و اين به نفع مردم است البته سود هم ميبرند اشکالي هم ندارد. ولي چرا دارويي که تا چند ماه پيش از آن داروي بيمارستاني محسوب ميشد، به يک باره و هنگامي که تاريخ مصرف آن در حال تمام شدن است در داروخانهها توزيع شد؟! چه کسي دستور اين کار را داد؟ و چه اثري بر قيمت آن داشت؟ و او چه سهمي از کارخانه توليد اين دارو را داشته است؟ مساله ديگر و مهمتر اينکه اين دو دارو در ابتدا براساس شواهد و قراين اوليه به بيماران تجويز شد ولي چرا تجويز آن ادامه يافت؟ در حالي که بايد گزارشهاي علمي و معتبر اثربخشي داروها تهيه و منتشر ميشد. چرا در حالي که بسياري معتقد بودند؛ اين داروها به ويژه فاويپيراوير اثربخشي ندارد، صدها ميليارد تومان از مواد آن وارد و در اينجا تبديل به دارو و به خورد مردم و بيماران داده شد. گفته ميشود که فروش رمدسيوير فقط در سال 1399، بيش از 2140 ميليارد تومان بوده است. شرکت اکتوور چه نقشي در توليد اين داروها داشته و آقاي سعيد نمکي چه نقش يا سهمي در اين شرکت دارد؟ شرکت (سبحان انکولوژي) برکت در توليد اين دارو چه نقشي داشته است؟ آيا تاخير در واردات واکسن ربطي به اين پاسخها ندارد؟ همچنين جزييات قرارداد توليد واکسن اسپوتنيک شرکت اکتوور با روسها چرا متفاوت از واقعيت آن اعلام شد؟ بهطور کلي اعضاي کدام يک از شرکتهاي دارويي در شوراها و کانونهاي تصميمساز حضور دارند که بتوانند در تصميمات نظام درماني و دارويي کشور اثرگذار باشند؟ تعداد زيادي داروساز، ويرولوژيست، ايمنولوژيست و اپيدميولوژيست هرکدام طرف قرارداد يا عنصر اصلي توليد يک يا چند دارو و واکسن با شرکتها و دستگاههاي حکومتي يا خصوصي هستند. اصل اين کار ايراد ندارد. ولي حضور آنان در کميتههاي علمي و تصميمسازي موجب تعارض منافع و ايراد است. شايد پاسخ به اين پرسشهاي روشن، به ما نشان دهد که آيا دستي پنهان در ماجراي عدم واردات واکسن بوده است يا خير؟ بهطور کلي بايد يک تحقيق کامل از سياست دارويي در ماجراي کرونا صورت پذيرد تا خيلي از ابهامات رفع شود.