تاریخ انتشار
شنبه ۲ مرداد ۱۴۰۰ ساعت ۱۹:۲۶
کد مطلب : ۴۳۷۱۲۲
با صدور پیامی مطرح شد؛
سوگنامه «سید رضا عسکری» در فقدان استاد «علی خواجوی»
۱
کبنا ؛علی خواجوی سیاستمدار کهگیلویه و بویراحمدی روز پنجشنبه (31 تیرماه 1400) بر اثر کرونا جان خود را از دست داد.
سید رضا عسکری فعال سیاسی اصلاحطلب در رثای «علی خواجوی» با ارسال دلنوشتهای درگذشت این سیاستمدار با اخلاق را تسلیت گفت.
به گزارش کبنا، در این پیام آمده است؛
بنام خالق هستی.
بگذار تا بگریم چون ابر در بهاران.
خواجوی چهره در نقاب خاک کشید.
چندی پیش وقتی خبر ابتلای استاد اخلاق و مرد نجابت و شرافت را شنیدم به این فکر میکردم که چرا باید در کشوری با پتانسیلهای ایران افراد بالای ۵۰سال هنوز واکسینه نشده باشند؟ تا عزیزانی چون خواجوی پنجه در پنجه مرگ نیاندازند و استان بلکه کشور در خوف از دست دادن چنین سرمایههایی به خود نلرزد.
جوابها و دلایل زیادی در ذهنم مرور شد که صد بار افسوس خوردم.
در این سوگنامه محل و مجال ذکر تفصیلیِ دلایل مرتبط با این موضوع نیست فقط میتوان گفت دال دلایل ساختار و سازگار حاکم بر کشور پهناور و مستعد ایران است، انشاء الله که در وقت دیگری به آن بپردازم.
اما حال و هوای روز یکم مرداد در استان و خصوصا گچساران مغموم و عجیب بود.
جمع زیادی از فعالین فرهنگی، سیاسی، اجتماعی، مدنی و رسانهای از سراسر استان بر مزار خواجوی گریستند.
دوستان نام آشنای خواجوی ناباورانه خفتنش در دل خاک را نظارهگر بودند، همه به هم تسلیت میگفتند ولی اشک و آه امان همه را بریده بود.
دوست دیرینی در وصفش گفت که خواجوی سیاستمداری بود که سیاست را به بند ناف اخلاق بسته بود.
دوست دیگری با حال زار و جسم نحیف بر مزار یار غارش گریه میکرد.
و زجه بلند دوستی دیگر در جمع همه را به شیون واداشت.
همه پیام داده بودند و همدرد بودند، از احزاب وجمعیتها و گروهها تا شخصیتهای کشوری و استانی.
همه مات و مبهوت بودیم، تدبیر و صبر هم کار آمد نبود، چهرهها مغموم و محزون بودند احساس همگان بر این بود که یار تکرار ناشدنی رفته است و مادر دهر دگر چنین فرزندی در استان نزاید.
حال ماییم ومیراث خواجوی؛ اخلاقش، صبوری و مردمداریش، ادب و نجابتش، آزادیخواهی آزاداندیشی اش، ایثار و فداکاریش، بیاعتناییش به قدرت و ثروت، استواریش در عقیده و راه، پایبندیش به کار و خرد جمعی، چهارچوب و شاخصهای شخصیتی و معرفتیش، خیراندیشی و دلسوزیش در حق دیگران و تعلق خاطر به مردم و استان.
خواجوی مظلوم بود و حامی مظلومان، همه عمرش حامی فرهنگیان بود، همیشه به فکر دیگران بود و برای خود چیزی نخواست، با مردم وبرای مردم و درکنار مردم بود ودر این راه هزینههای زیادی داد و برای یک لحظه نیز آخ نگفت.
خواجوی زنده است چون سیره و روش خواجوی چراغ راه زندگان یویژه جوانان است.
خواجوی در قلب و ذهن احاد جامعه بخصوص سیاستمداران هماره زنده است و از تجربه و روش او بهره میبرند.
حال ماییم و خلاء وجود چنین انسان ارزشمند و فرهیخته ای، خواجوی زنده و جاوید خواهد ماند چون آثار رفتار و عملش در جانها ودلها زنده است.
خواجوی را زنده بداریم با ادامه راهش و الگو قرار دادن سیره و اخلاق و رفتارش، و او را به دیگران نیز معرفی کنیم.
یادش گرامی و یادش تا ابد زنده باد.
سیدرضا عسکری
۱۴۰۰/۵/۲
سید رضا عسکری فعال سیاسی اصلاحطلب در رثای «علی خواجوی» با ارسال دلنوشتهای درگذشت این سیاستمدار با اخلاق را تسلیت گفت.
به گزارش کبنا، در این پیام آمده است؛
بنام خالق هستی.
بگذار تا بگریم چون ابر در بهاران.
خواجوی چهره در نقاب خاک کشید.
چندی پیش وقتی خبر ابتلای استاد اخلاق و مرد نجابت و شرافت را شنیدم به این فکر میکردم که چرا باید در کشوری با پتانسیلهای ایران افراد بالای ۵۰سال هنوز واکسینه نشده باشند؟ تا عزیزانی چون خواجوی پنجه در پنجه مرگ نیاندازند و استان بلکه کشور در خوف از دست دادن چنین سرمایههایی به خود نلرزد.
جوابها و دلایل زیادی در ذهنم مرور شد که صد بار افسوس خوردم.
در این سوگنامه محل و مجال ذکر تفصیلیِ دلایل مرتبط با این موضوع نیست فقط میتوان گفت دال دلایل ساختار و سازگار حاکم بر کشور پهناور و مستعد ایران است، انشاء الله که در وقت دیگری به آن بپردازم.
اما حال و هوای روز یکم مرداد در استان و خصوصا گچساران مغموم و عجیب بود.
جمع زیادی از فعالین فرهنگی، سیاسی، اجتماعی، مدنی و رسانهای از سراسر استان بر مزار خواجوی گریستند.
دوستان نام آشنای خواجوی ناباورانه خفتنش در دل خاک را نظارهگر بودند، همه به هم تسلیت میگفتند ولی اشک و آه امان همه را بریده بود.
دوست دیرینی در وصفش گفت که خواجوی سیاستمداری بود که سیاست را به بند ناف اخلاق بسته بود.
دوست دیگری با حال زار و جسم نحیف بر مزار یار غارش گریه میکرد.
و زجه بلند دوستی دیگر در جمع همه را به شیون واداشت.
همه پیام داده بودند و همدرد بودند، از احزاب وجمعیتها و گروهها تا شخصیتهای کشوری و استانی.
همه مات و مبهوت بودیم، تدبیر و صبر هم کار آمد نبود، چهرهها مغموم و محزون بودند احساس همگان بر این بود که یار تکرار ناشدنی رفته است و مادر دهر دگر چنین فرزندی در استان نزاید.
حال ماییم ومیراث خواجوی؛ اخلاقش، صبوری و مردمداریش، ادب و نجابتش، آزادیخواهی آزاداندیشی اش، ایثار و فداکاریش، بیاعتناییش به قدرت و ثروت، استواریش در عقیده و راه، پایبندیش به کار و خرد جمعی، چهارچوب و شاخصهای شخصیتی و معرفتیش، خیراندیشی و دلسوزیش در حق دیگران و تعلق خاطر به مردم و استان.
خواجوی مظلوم بود و حامی مظلومان، همه عمرش حامی فرهنگیان بود، همیشه به فکر دیگران بود و برای خود چیزی نخواست، با مردم وبرای مردم و درکنار مردم بود ودر این راه هزینههای زیادی داد و برای یک لحظه نیز آخ نگفت.
خواجوی زنده است چون سیره و روش خواجوی چراغ راه زندگان یویژه جوانان است.
خواجوی در قلب و ذهن احاد جامعه بخصوص سیاستمداران هماره زنده است و از تجربه و روش او بهره میبرند.
حال ماییم و خلاء وجود چنین انسان ارزشمند و فرهیخته ای، خواجوی زنده و جاوید خواهد ماند چون آثار رفتار و عملش در جانها ودلها زنده است.
خواجوی را زنده بداریم با ادامه راهش و الگو قرار دادن سیره و اخلاق و رفتارش، و او را به دیگران نیز معرفی کنیم.
یادش گرامی و یادش تا ابد زنده باد.
سیدرضا عسکری
۱۴۰۰/۵/۲