کد QR مطلبدریافت لینک صفحه با کد QR

در گفت و گو با نماینده مجلس ششم:

اصولگرايان تا به واقع گرايی می رسند؛ حذف می شوند

29 ارديبهشت 1400 ساعت 7:32

انتخابات ریاست‌جمهوری آینده به روزهای سرنوشت‌ساز خود رسیده و جامعه در آستانه یک آزمون بزرگ قرار گرفته است. این در حالی است که به نظر می‌رسد انتخابات آینده حول محور سه چهره برجسته سیاسی؛ یعنی اسحاق جهانگیری، علی لاریجانی و ابراهیم رئیسی قرار خواهد داشت.


انتخابات ریاست‌جمهوری آینده به روزهای سرنوشت‌ساز خود رسیده و جامعه در آستانه یک آزمون بزرگ قرار گرفته است. این در حالی است که به نظر می‌رسد انتخابات آینده حول محور سه چهره برجسته سیاسی؛ یعنی اسحاق جهانگیری، علی لاریجانی و ابراهیم رئیسی قرار خواهد داشت؛ چهره‌هایی که هر کدام مطالبات بخش‌هایی از جامعه را نمایندگی می‌کنند.
به گزارش کبنا، به همین دلیل و برای تحلیل و آرایش سیاسی انتخابات ریاست‌جمهوری آینده «آرمان ملی» با دکتر احمد شیرزاد نماینده مجلس ششم و فعال سیاسی اصلاح‌طلب گفت‌وگو کرده است. شیرزاد معتقد است: «‌آنچه نگران‌کننده خواهد بود این است که شورای نگهبان آقای لاریجانی را به عنوان سهمیه اصلاح‌طلبان در انتخابات قلمداد کند و بقیه گزینه‌های جریان اصلاحات را کنار بگذارد. بنده معتقدم به اندازه‌ای که تصور می‌شود پایگاه رأی آقای لاریجانی نسبت به گزینه‌های اصلاح‌طلب بیشتر است این امر واقعیت ندارد. در این زمینه تجربه انتخابات ریاست‌جمهوری سال92 به خوبی به کار ما می‌آید. در نتیجه شرایط آقای لاریجانی در حال حاضر با شرایط آقای روحانی در انتخابات سال92 متفاوت است و نباید شرایط را یکسان فرض کرد. این نکته را نیز در نظر بگیرید که پایگاه رأی آقای‌لاریجانی در جامعه گسترده و بزرگ نیست. واقعیت این است که بخش قابل‌توجهی از رأی‌دهندگان به دنبال ماجراجویی‌های ضدانقلاب و افراطی‌های داخل نیستند». در ادامه ماحصل این گفت‌وگو را می‌خوانید.
*در شرایطی که آقای رئیسی در انتخابـــــات ریاست‌جمهوری سال96 حدود16 میلیون رأی به دست آورد به نظر می‌رسد گزینه‌ای هم وزن ایشان در انتخابات آینده ریاست‌جمهوری وجود نداشته باشد. آیا آقای جهانگیری از چنین پتانسیلی برخوردار‌ند که در رقابت با آقای رئیسی به پیروزی دست پیدا کنند؟ آقای رئیسی در انتخابات گذشته حضور داشته و در معرض آرای مردم قرار گرفته‌اند. این در حالی است که پس از انتخابات نیز صداوسیما از همه ظرفیت‌های خود برای حمایت از ایشان استفاده کرده و در طول چهار سال گذشته این رویکرد به‌خوبی قابل مشاهده بوده است. البته آقای رئیسی به تازگی از صداوسیما خواسته‌اند که تصویر ایشان را پخش نکنند. این در حالی است که این درخواست بیشتر شبیه به مزاح است تا واقعیت. صداوسیما هر کاری قرار بوده درباره آقای‌ رئیسی انجام بدهد انجام داده و چنین درخواست‌هایی در شرایط کنونی تاثیر ندارد. نکته دیگر اینکه سرنوشت انتخابات در جامعه ایران هیچ‌گاه از پیش مشخص و قطعی نبوده است. در شرایط کنونی نیز همین وضعیت وجود دارد. در ظاهر شاید ایشان نسبت به بقیه اصولگرایان شانس بیشتری داشته باشند. تعدد گزینه‌های اصولگرایی برای حضور در انتخابات به معنای این نیست که این جریان گزینه‌های زیادی برای انتخابات دارد. برعکسش در بین اصولگرایانی که در انتخابات ثبت‌نام کرده‌اند تقریبأ گزینه‌ای هم سطح آقای رئیسی در بین اصولگرایان مشاهده نمی‌شود. واقعیت این است که در انتخابات آینده جامعه ایران در معرض یک آزمون جدی قرار خواهد گرفت. این آزمون نیز بین  اصولگرایی از جنس آقای رئیسی که نسبتأ معتدل است و اصلاح‌طلبی از جنس آقای جهانگیری وجود دارد. در شرایط کنونی هجمه‌ها و حمله‌ها نسبت به آقای جهانگیری افزایش پیدا کرده است. با این وجود جامعه ایران با توجه به میانگین سنی بالایی که پیدا کرده نسبت به آینده نگران است که مدیریت اجرایی کشور را به دست افراد بی‌تجربه بسپارد.    
*چرا این نگرانی بین مردم ایجاد شده است؟ مردم ترجیح می‌دهند از کسی در انتخابات حمایت کنند که از کابینه منسجم‌تر و کارآمدتری برخوردار باشد. جامعه ایران در دوران ریاست‌جمهوری آقای احمدی‌نژاد یک تجربه تلخ را از سر گذارنده است. در این دوره مردم ایران کار را به دست کسی سپردند که از ابتدا نسبت به عملکرد وی اطمینان نداشتند. مردم باید انتخاب کنند چه کسی رئیس‌جمهور خواهد شد. اینکه از امروز عنوان کنیم چه کسی برنده انتخابات خواهد شد نوعی پیش‌داوری است که زیاد محلی از اعراب ندارد. در این زمینه می‌توان به انتخابات ریاست‌جمهوری سال76 توجه کرد. در آن مقطع زمانی آقای ناطق‌نوری گزینه مورد‌نظر اصولگرایان بود و از همه نوع حمایتی نیز برخوردار بودند. به همین دلیل نیز بسیاری گمان می‌کردند ایشان بدون‌هیچ مشکل جدی‌ای در انتخابات پیروز خواهند شد. این در حالی است که در عمل اتفاق دیگری رخ داد و آقای خاتمی موفق شدند با رأی بالایی در انتخابات به پیروزی دست پیدا کنند. نکته دیگری که حائز اهمیت است اتفاقاتی است که در مناظره‌ها و تبلیغات انتخاباتی رخ می‌دهد. برخی از رسانه‌ها، هجمه‌های گسترده‌ای را علیه آقای جهانگیری و دولت آقای روحانی به راه انداخته‌اند. این هجمه به خوبی نشان می‌دهد گزینه اصلاح‌طلبان برای انتخابات ریاست‌جمهوری به اندازه‌ای که ما فکر می‌کنیم گزینه محتملی نیست و می‌توان به پیروزی ایشان در انتخابات امیدوار بود.  نکته دارای اهمیت این است که کاندیدای ریاست‌جمهوری در عرصه کارشناسی و به‌خصوص در زمینه حل مشکلات مردم چه برنامه‌هایی را ارائه می‌کنند. امروز یکی از مهمترین دغدغه‌های  مردم درباره رئیس‌جمهور آینده رویکرد کشور در زمینه سیاست خارجی است. این در حالی است که همه به خوبی به این نکته آگاهی دارند که دولت به تنهایی در عرصه سیاست خارجی تعیین‌کننده نیست. با این وجود رویکرد دولت در این زمینه دارای اهمیت است. اگر اصولگرایان بخواهند از این موضوع مهم طفره بروند و با اما و اگر از کنار آن عبور کنند شرایط به ضرر آنها تمام خواهد شد. رفتار فرهنگی و حقوق بشری اصولگرایان نیز دارای اهمیت است. نگرش این جریان نسبت به آزادی‌های اجتماعی و سیاسی نیز دارای اهمیت است. نباید فراموش کنیم که در شرایط کنونی جریان اصولگرایی با نقاط ضعف برجسته‌ای مواجه است. این در حالی است که در سال‌های گذشته این جریان نقاط قوت برجسته‌ای از خود نشان نداده است.  
*مهمترین نقاط ضعف اصولگرایان  در شرایط کنونی چیست؟ یکی از مهمترین نقاط ضعف این جریان شعارزدگی اسـت. این نوع شعارزدگی به خوبی در رفتار اخیر اصولگرایان نیز مشاهده می‌شود. عدم‌پایبندی به قانون دیگری چالشی است که جریان اصولگرایــی با آن مواجه است. هنگامی که رئیس قوه قضائیه عنوان می‌کند برای خرید محصولات هپکو تلاش‌هایی صورت گرفته به معنای آن اســــت که یک قوه به دلیل مسائل انتخاباتی پا را فراتر از حوزه اختیاران خود قرار داده و در حوزه اجرایی دخالت مـــی‌کند. در ظاهر کاندیداهای مورد‌ نظر اصولگرایان ژست ضد فساد به خود گرفته‌اند و به شدت تهاجمی برخورد می‌کنند. این در حالی است که همین برخورد‌های غیراخلاقی و تهاجمی در نهایت به ضرر اصولگرایان و به سود اصلاح‌طلبان تمام خواهد شد. حوزه فرهنگ دیگر چالش مهم اصولگرایان است. این در حالی است که در این حوزه جامعه نگرانی‌های جدی در زمینه ایجاد محدودیت‌های فرهنگی توسط اصولگرایان دارد. به عنوان مثال از رفتار امام جمعه محترم مشهد غافل نیستیم و اطلاع داریم ایشان نسبت نزدیکی با آقای رئیسی دارند. اگر‌چه آقای روحانی زیاد موفق نشد در مقابل رویکرد‌های فرهنگی ایستادگی کند اما از چنین رویکردهایی استقبال نیز نکرد. سوال اینجاست که اگر آقای رئیسی به عنوان رئیس‌جمهور انتخاب شوند در مقابل چنین رویکردهایی از طرف نزدیکان خود چه خواهند کرد؟ آیا در این زمینه نگرانی‌های مردم صحیح و منطقی نیست؟ شاید اصولگرایان در این زمینه تغییراتی ایجاد کنند اما این تغییرات برای مردم جامعه قابل‌اعتماد نیست. واقعیت این است که هر کسی در جریان اصولگرایی فرآیند واقع‌بینانه‌ای را طی کرد توسط همین جریان حذف شد؛ اتفاقی که برای آقایان ناطق‌نوری، علی مطهری یا حتی علی لاریجانی رخ داده که در اصولگرایی هیچ‌کدام تردیدی وجود نداشته است. در همین راستا به نظر می‌رسد اصولگرایان این نکته را بر‌نمی‌تابند که برخی از اصولگرایان در یک روند اصلاحی قرار بگیرند. این در حالی است که اگر آقای رئیسی هم به عنوان رئیس‌جمهور انتخاب شدند باید جامعه از پایین فشار بیاورد که یک روند اصلاحی در مدیریت کشور رخ دهد. 
*آیا چنین رویکــــردی در عمل قابل‌تحقق است؟ پیشینه جریان اصولگرایی در این زمینه اطمینان‌بخش نیست. در سال‌های اخیر این رویکرد در جریان اصولگرایی مشاهده نشده که در نگرش‌های این جریان تغییراتی صورت بگیرد که در نهایت در این جریان نهادینه شود. در شرایط کنونی عملکرد اصولگرایان در مجلس یازدهم پیش‌روی همگان قرار دارد. این در حالی است که هیچ‌کدام از کاندیداهای اصولگرایان هیچ‌گونه انتقاد صریحی نسبت به اقدامات حاشیه ساز مجلس انجام نداده‌اند. این نکته به‌خصوص نسبت به انتخابات شورای شهر وجود داشته است. مبارزه با فساد در شعار محقق نمی‌شود. هنگامی که یک جریان سیاسی منابع انسانی انتخابات شورای شهر را در نظر نمی‌گیرد و به‌صورت انحصارگرایی با آن برخورد می‌کند حتما نوعی رانت اقتصادی نیز در پشت آن وجود دارد. در دوران طولانی مدیریت آقای قالیباف در شهرداری تهران ما شاهد چنین مسائلی بوده‌ایم. اگر کسی به دنبال برخورد با فساد اقتصادی است باید از همین نقطه آغاز کند. اصولگرایان باید این نکته را در نظر داشته باشند که انتخابات ریاست‌جمهوری نمی‌تواند پرشکوه و با حضور گسترده مردم صورت بگیرد در حالی که در کنار آن یک انتخابات بی‌رمق شورای شهر برگزار شود. واقعیت این است که عملکرد انحصارگرایانه مجلس یازدهم به شدت انتخابات شوراها را از رمق انداخته است. به همین دلیل نیز چشم‌انداز انتخابات شوراها در هاله‌ای از ابهام قرار گرفته است.
*سوال اینجاست‌ آیا آقای رئیسی در این زمینه موضع‌گیری داشته‌اند؟ بدون‌تردید رانت سیاسی در انتخابات شوراها نتیجه جز رانت اقتصادی در عملکرد آینده شهرداری‌ها ندارد. با حضور علی لاریجانـی معادلات انتخاباتی شکل پیچیده‌ای به خود گرفته است.
*آیا شرایطی را متصـور هستیــد که در نهایت جریان اصلاحات از آقای لاریجانی در انتخابات حمایـت کنند؟ آقای لاریجانی دارای مواضعی بینابینی هستند. با این وجود آنچه نگران‌کننده خواهد بود این است که شورای‌نگهبان آقای لاریجانی را به عنوان سهمیه اصلاح‌طلبان در انتخابات قلمداد کند و بقیه گزینه‌های جریان اصلاحات را کنار بگذارد. بنده معتقدم به اندازه‌ای که تصور می‌شود پایگاه رأی آقای لاریجانی نسبت به گزینه‌های اصلاح‌طلب بیشتر است واقعیت ندارد. در این زمینه تجربه انتخابات ریاست‌جمهوری سال92 به خوبی به کار ما می‌آید. کاندیدای اصلاح‌طلبان در این سال آقای عارف بودند و آقای روحانی به عنوان یک گزینه میانه‌رو شناخته می‌شدند. در فضای انتخابات مشخص شده که آقای روحانی هم امکانات بیشتری برای کار کردن دارند و هم اینکه زمینه رأی برای ایشان فراهم‌تر است. به‌همین دلیل نیز جریان اصلاحات در یک اقدام هوشمندانه پشت سر آقای روحانی قرار گرفت و از ایشان حمایت کرد. البته ایثار و فداکاری تاریخی آقای عارف نیز در این زمینه قابل‌توجه بوده است. در نتیجه شرایط آقای لاریجانی در حال حاضر با شرایط آقای روحانی در انتخابات سال92 متفاوت است و نباید شرایط را یکسان فرض کرد. این نکته را نیز در نظر بگیرید که پایگاه رأی آقای لاریجانی در جامعه گسترده و بزرگ نیست. واقعیت این است که بخش قابل‌توجهی از رأی‌دهندگان به دنبال ماجراجویی‌هایی ضدانقلاب و افراطیون داخل نیستند. بخش عمده جامعه کسانی هستند که به دنبال آرامش در عرصه داخلی و سیاست خارجی هستند. به همین دلیل اگر فکر کنیم کسانی که با شعارهای پرطمطراق در انتخابات حضور پیدا می‌کنند قطعا به پیروزی می‌رسند خیال باطلی است. شاید مردم در انتخابات آینده از رویکردی آزموده شده پیروی کنند که در گذشته تجربه شده و نتیجه مطلوبی برای آنها به همراه داشته است.  
*با توجه به احتمال تایید‌صلاحیت آقای عارف آیا بهتر نبود ایشان در مناظره‌های انتخاباتی حضور پیدا می‌کردند و سپس براساس نظرسنجی‌های صورت گرفته یکی از گزینه‌های جریان اصلاحات به سود دیگری کناره‌گیری می‌کرد؟ واقعیت این است که در سال‌های اخیر آقای عارف در مظان مخالفت‌های زیادی از سوی طیف‌های مختلف اصلاح‌طلبی قرار داشته‌اند. به همین دلیل ایشان ترجیح دادند وارد رقابت‌های انتخابات نشوند. در عرف سیاسی جهان نیز اگر کسی در انتخاباتی حضور پیدا کرد و مورد استقبال قرار نگرفت معمولا دیگر در انتخابات حضور پیدا نمی‌کند و با تردیدهایی در این زمینه مواجه است. آقای محسن رضایی تنها استثنایی‌اند که هر بار به دنبال این هستند که آرای آنها به چه میزان تغییر یا افزایش پیدا کرده است. به همین دلیل معتقدم آقای عارف بی‌گدار به آب نزده و تصمیم عقلایی گرفته است. در زمینه مناظره‌ها نیز جای نگرانی برای جریان اصلاحات وجود ندارد.


کد مطلب: 434325

آدرس مطلب :
https://www.kebnanews.ir/news/434325/اصولگرايان-واقع-گرايی-می-رسند-حذف-شوند

کبنانیوز
  https://www.kebnanews.ir

1