تاریخ انتشار
جمعه ۱۷ بهمن ۱۳۹۹ ساعت ۱۹:۵۵
کد مطلب : ۴۳۰۴۴۰
دکتر فریدون عباسی در پاسخ به پرسشهای طلاب، فضلا و روحانیان کازرونی مقیم قم:
واقعیت رد اعتبار نامه تاجگردون از سوی نماینده کازرون
۰
کبنا ؛جلسه پرسش و پاسخ دکتر فریدون عباسی (نماینده کازرون در مجلس شورای اسلامی) با طلاب، فضلا و روحانیان کازرونی مقیم قم برگزار شد. این جلسه در تاریخ 15 بهمن ماه 1399 در دفتر مجمع طلاب و فضلای استان فارس در شهر مقدس قم برگزار شده است. او در این جلسه پیرامون طرح شفافیت آراء نمایندگان و اعتبار نامه تاجگردون توضیحاتی داد.
سؤال: رأی شما به طرح شفافیت آرا نمایندگان چه بود؟
طرح شفافیت آرا نمایندگان را امضا کردم اما به آن رأی ندادم
طرح شفافیت رو من امضا کردم ولی کار را که دنبال کردم دیدم اینها میخواهند طرح را ببرند توی کمیتهای در کمیسیون و معلوم نیست که چه چیزی تویش در میآورند. چون من خودم شفافم و راحت حرف میزنم اگر بگویند مالات را اعلام کن! می گویم: خب ما مالمان را باید به قوهی قضائیه طبق اصل ۱۴۰ اعلام کنیم این دیگر اینقدر بحث ندارد. در [ایام] انتخابات هم من میگفتم که ما قانون برایش داریم و همهی مسئولان باید اموالشان را به قوهی قضائیه اعلام کنند ولی بوی سیاسیاش بیشتر از بوی دیگرش بود! یعنی آن چیزی که امروز در مجلس دیدید که رأی نیاورد دلیلش این بود که باید دو سوم نمایندهها رأی میدادند. من دیدم حرکت سیاسیاش غالب است. از طرفی من یک اعتقاد دارم در سال ۹۴ و ۹۸ هم در انتخابات همین حرف را زدم؛ میگفتم: آیا جامعه ظرفیت شفافیت و شفاف شدن آرا را دارد یا ندارد؟! این سؤال اول است. یعنی آنهایی که میخواهند به ما رأی بدهند، من باید با نظر کدامشان حرکت کنم؟ یعنی رأیم شفاف باشد؛ مثلاً به یک موضوع رأی بدهم نگاه کنید تهدید میکردند از طریق پیامک که شما اگر رأی ندادی و شفاف نبود، دورهی بعد از رأی خبری نیست! ارعاب نماینده که دیگر نمیشود شفافیت؛ اینجوری که نمیشود به شفافیت رأی داد با تهدید! پس من، نه! امروز [در مجلس] نشستم که همه چیز را گوش بدهم. یک خورده هم دیر [شد] قرار بود ساعت ده [به سمت قم] راه بیافتم؛ نشستم که به رأی گیری برسم؛ به نتیجه نرسیدم که اینجوری که میخواهند مثل بودجه ببرند جلو؛
وضعیت مجلس جدید
در موضوع بودجه هم گفتند به کلیات رأی بدهید بعد در کمیسیون درستش میکنیم مثل [قانون] شرایط [انتخابات] ریاست جمهوری آن را هم گفتند به کلیات رأی بدهید تا بریم در کمیسیون شوراها آنجا درستش میکنیم؛ ولی ما دیدیم که نظرات خاص داده میشود؛ یعنی اگر چند تا چیز را در مورد [قانون] ریاست جمهوری درست نکرده بودند به آن [قانون هم] رأی نمیدادم. مثلاً در بودجه نظر ما از اول به رد کلیات بود چون بودجهای که دولت داده بود، درست نبود؛ دوباره این جریان سیاسی آمدند [و گفتند:] آقا! بیایید رأی بدهید بعد [آن را] میبریم درست میکنیم؛ قول دادند که دولت به شورای نگهبان گفته که من نظر مجلس رو تأمین میکنم؛ همهی اینها بر باد رفت؛ چرا؟! دیروز که بودجه رد شد برای این بود که حرفهایی که اول گفته بودند فقط ما یک ماه وقت تلف کردیم! هی شب دیر خوابیدیم! از صبح تا شب نشستیم که سهم کازرون یا سهم انرژی در کشور چه میشود؟ این همه کارگروه کار کردند بعد یک عدهای در کمیسیون تلفیق نمیخواهند ۴۵ نفره تصمیم بگیرند [بلکه] میخواهند یه عدهی خاصی تصمیم بگیرند.
واقعیت رد اعتبارنامه تاج گردون
این همان قضیهای بود که تاجگردون را به خاطرش رد کردند؛ دقت کنید اعتبارنامهی تاجگردون اینطوری رد شد که میگفتند هرچه دلش بخواهد را میرود در بودجه مینویسد! مثلاً همهاش برای گچساران کار میکند! حرفهایی که در مجلس زده شده نمیگویم اعتقاد بنده است خب اگر آن بد بود شما هم دارید بد میکنید. یعنی باید بودجه بیاید قشنگ در کمیسیون تلفیق بحث بشود؛ بعد بیاید در صحن؛ اجازه بدهید بقیه حرف بزنند؛ نه اینکه چند نفر بخواهند بودجه را ببندند.
این هیئت رئیسهی مجلس مجدداً رأی نخواهد آورد
این الآن مشکل ایجاد کرده که دور بعد این هیئت رئیسه رأی نخواهد آورد یعنی با این شکل ادارهی مجلس این زمزمه هست که اینها رأیشان را از دست دادهاند؛ یعنی رئیس مجلس که ۲۳۰ یا ۲۴۰ رأی آورده بعید است که دفعهی بعد ۱۴۰ یا ۱۵۰ رأی بیاورد؛ اگر بخواهد به همین روال حرکت کند.
بیشتر نمایندههای تهران طرفدار شفافیت و بیشتر نمایندگان شهرستانها مخالف شفافیتند
پس این بحث شفافیت آرا هم با اختلاف سه رأی، رأی نیاورد که بنده هم خدمتتان می گویم که اول با آن دید که واقعاً شفاف باشد، امضا کردم اما وقتی بخواهند سیاسی استفاده کنند من آدم بقیه نیستم؛ امروز من رأی مثبت ندادم؛ گفتم باید عوض بشود و دوباره بیاید که بحث کنیم! طولانی توضیح دادم که بدانید در مجلس چه خبر است. نمایندههای تهران بیشتر طرفدار شفافیتاند اما نماینده شهرستانها که من با آنها صحبت کردم موافق نیستند! می گویند که ما در شهرستانها با مشکل مواجه میشویم چون در شهرستانها خیلی به همدیگر گیر میدهند
طرح شفافیت آرا نمایندگان را امضا کردم اما به آن رأی ندادم / مردم ظرفیت شفافیت دارند؟! / کاندیدای ریاست جمهوری هستم
نماینده مجلس باید از جریانهای حزبی باشد
حالا من این پیشنهاد خودم است که باید از قبل معلوم باشد که نماینده مال چه جریان فکری یا حزبی است. مرامنامه، اساسنامه [داشته باشند و معلوم باشد] راجع به اقتصاد، سیاست خارجه، حزب و گروهش چه فکر میکنند. مردم به آن رأی بدهند نه اینکه مردم بیایند و بگویند چون این فرد قوممان است به او رأی میدهیم. آیا در کازرون غیر از این بود؟! یکی هفتهی آخر میآید چون فامیل یک عدهای است به او رأی میدهند؛ این به نظر من درست نیست.
مردم ظرفیت شفافیت دارند؟!
بهتر است از قبل مواضع طرف معلوم باشد و مردم به او رأی بدهند. مثلاً راجع به برجام که من منتقد بودم و مخالف برجام هستم بگویم: خوب یکی رفته بود به برجام رأی داده بود بعد در حوزهی انتخابیه او را [کتک] زدهاند! این چه شفافیت آراست؟! خوب من نسبت به برجام مخالفم ولی من دیگر اجازه نمیدهم که یک نمایندهای را در مراسم عزاداری امام حسین (ع) ضرب و جرح کنند که چرا رأی دادی! مردم ظرفیت شفافیت دارند؟!
سؤال: چرا مجلس انقلابی نسبت به برخی اشتباهات و اقدامات دولت اقدام جدی انجام نمیدهد؟
انتقاد از لاریجانی، خاتمی، احمدی نژاد و روحانی
من اول بگویم که من مشکلات کشور را همه را ناشی از رئیس دستگاه اجرایی می دانم چون رئیس دستگاه است که معاونش را انتخاب و وزرا را معرفی میکند و بعد [مشکل از] مجلسی [است] که به آنها رأی دادهاند. مجلسی که رئیسش هم دست شماها که قم هستید، بوده است. رئیس مجلس ۱۲ سال از قم بوده است. خوب این چطور مجلس را اداره کرده که یکی مثل آخوندی رأی بیاورد که بگوید: من افتخار میکنم که یک مسکن نساختهام! بعد این بحران مسکن در کشور به وجود بیاید. هر دفعه [هم که] آقای آخوندی را آوردند که استیضاح کنند، نشد. بعضاً رأی بیشتر هم آورد. این چطور مدیریتی است؟ یعنی ما فقط بگوییم رئیس جمهور مسئول بوده و رئیس مجلس مسئول نبوده است؟ تا دستگاه اجرایی درست نشود و از ایدئولوژی سازی دست برندارد، همین آش و همین کاسه است. میخواهد روحانی، احمدینژاد یا خاتمی باشه؛ فرقی نمیکند. من مرحوم هاشمی را میگذارم کنار چون هنوز فکرها به حضرت امام وصل بود؛ هنوز از امام خیلی فاصله نگرفته بودیم. او یک بدعتهایی در اقتصاد لیبرالیستی گذاشت ولی از وقتی که وارد دورهی خاتمی، احمدی نژاد و دورهی آقای روحانی شدیم، به چه سرنوشتی دچار شدیم؟ رئیس جمهورهای ما به جای پرداختن به امور اجرایی ایدئولوژی ساز شدند. یکی اسلام رحمانی درست کرد. آن یکی مکتب ایرانی؛ آن هم که بحث غرب و توسعه سیاسی و مطبوعات و اینها را؛ همه به سمتی میروند که دستگاه رهبری را تضعیف کنند. ایدئولوژی کار دستگاه رهبری و شخص رهبر است. اینها اشتباه میکنند.
انتقاد از نمایندگانی که دنبال اخذ تجهیزات و امکانات برای حوزه انتخابیه میروند
ما الآن در ۱۴۰۰ باید دنبال کسی برویم که واقعاً مجری باشد. پس شما از مجلس انقلابی که میرود دنبال اینکه برای حوزهی انتخابیه تجهیزات و امکانات بگیره انتظار دارید وزیر را درست انتخاب کند؟
تا میخواهی استیضاح کنی می گویند: از بیت گفتهاند که نکنید!
بعد هم تا میخواهی استیضاح کنی می گویند: از بیت گفتهاند که نکنید! دیگه اینجا چون علما هستید [می گویم:] آقای ذوالنور نمایندهی قم برای بار دومی که استیضاح روحانی مطرح شد، شب به من زنگ زد و گفت: آقای عباسی چه کار بکنیم؟ دفعهی قبل [برگ استیضاح را] برای من آورده بود، گفتم: چون مردش نیستی که پایش بایستی امضا نمیکنم. دفعهی اول اینطور جوابش دادم. دفعهی دوم چند ماه بعد یک شب زنگ زد؛ گفتم: اگر پایش بایستی من امضا کنم و دیگر امضایم را پس نمیگیرم؛ نگویید: آقا گفتا! من عقلم میگوید: اگر روحانی یک روز زودتر برود به نفع مملکت است؛ از قبل هم گفتهام. صبح که ثبتش کردند من جزو اولین نفراتی بودم که امضا کردم. امضایم را هم پس نگرفتم ولی چرا جلو نمیرود؟! جلوی ۷۳ امضا را گرفتند.
یک عدهای بچه مچه میخواهند وزیر را استیضاح کنند
یک عدهای بچه مچه هستند بلند میشوند، میروند، میخواهند وزیر را استیضاح کنند! اینکه گفتم بچه منظورم کم سن و سال است! جسارت نمیکنم! من میروم از یک بزرگی میپرسم: آقا واقعاً میخواهید وزیر را استیضاح کنید؟ میگوید: نه! حالا ما شمشیر را بالا بردهایم، پایین نمیآوریم! این یعنی سیاسیکاری! آقا! اگر قرار است وزیری استیضاح بشود با استدلال و منطق بیایید و استیضاح کنید.
طرح شفافیت آرا نمایندگان را امضا کردم اما به آن رأی ندادم / مردم ظرفیت شفافیت دارند؟! / کاندیدای ریاست جمهوری هستم
ما می گوییم: ملت! این انرژی قیمتش واقعی بشود؛ واقعی
خیلی جالبه یک سایتی به اسم خبرآنلاین هست که به یکی از نمایندگان قم منسوب بود، علیه من مطلب زده است. به من میگوید: احمدی نژادی (قصد دارد دیگر! برای انتخابات دارند کار میکنند!) بعد به من نسبت میدهد که میخواهند آب و برق مردم را گران کنند. بعد شما متن را میخوانی میبینی که من همچنین چیزی را نگفتهام. ما می گوییم: ملت! این انرژی قیمتش واقعی بشود. واقعی؛ یعنی میشود که اصلاً سود نگرفت؟! یعنی شما هر کاری می خوای بکنی بالاخره باید قیمت واقعی را بیرون بیاوری؛ یک سودی هم رویش بکشی و صرف توسعه بکنی. صرف تعمیرات بکنی. صرف اینکه این که آینده جمعیت زیاد میشود تکنولوژیمان توسعه پیدا میکند، برق میخواهیم شوخی نیست. همه شعار میدهند که از آفتاب استفاده کنید. بابا! همین انرژی خورشیدی سرمایه گذاری میخواهد؛ از کجا میخواهی بیاوری؟!
آیا شما حاضری ما مازوت نسوزانیم و ۲۵ درصد از کشور خاموش شود؟
آن یکی میگوید مازوت نسوزانید. من می گویم: آقای هنرمند که عکس من را زدی که مردم از شما بیزارند، آیا شما حاضری ما مازوت نسوزانیم و ۲۵ درصد از کشور خاموش شود؟! واقعاً در جمع شما کسی هست؟! واقعیت را من به شما بگویم که الان روزی ۲۵ میلیون لیتر مازوت سوزانده میشود؛ یک ذره که هوا سردتر بشود بیشتر میشود. چرا ما واقعیات را به مردم نگوییم؟ شفافیت یعنی اینها؛ ولی تا شما شفاف صحبت میکنی برایت در فضای مجازی کلیپ درست میکنند.
شیرازیها برای ما شاخ میشوند
یکی از کارهای دیگری که کردند بحث راه اندازی مرکز فنی و حرفهای کازرون بود. اصلاً مرکز فنی و حرفهای کازرون به وزارت نفت یا به ارتباطات من با زنگنه ربطی ندارد. ما رفتیم با وزیر کار و معاونش یک صحبتهایی کردیم. من ایده مهارت آموزی را دادم او هم پسندید. گفت: اگر مردش هستی من میآیم در کازرون این مرکز را راه میاندازم. خب ما در کازرون باید چه مرکزی راه بیاندازیم؟ اولش باید نفت و گاز و پتروشیمی راه بیاندازیم. موقعیتمان این است؛ اینها را با همین بچههای کازرون فکر کردیم و بچههای شیراز هم کمک کردند. رفتیم و این را راه انداختیم. حالا که راه انداختیم شیرازیها برای ما شاخ میشوند؛ می گویند: چرا بردید کازرون؟ این باید شیراز باشد! نمایندهی شیراز به همین صراحت گفت! گفتم: «گر تو بهتر میزنی بستان بزن!» تو هم برو و انجام بده؛ این خوش فکریه کازرونیها بوده است ما هم دنبالش رفتیم. یعنی میخواهند همه چیز را در حوزهی خودشان داشته باشند!
ما باید با زنگنه تعامل کنیم
نگاه کنید چرا من این بحث را الان مطرح کردم؟ چون همین مجلسی که به آن انقلابی می گوییم، سر استیضاح زنگنه همان اول آمدند از من التزام بگیرند که تو موضع ات راجع به زنگنه چیست؟! موضع ات را اعلام کن! گفتم: شما بگو موضع من راجع به انقلاب و نظام چیست؟ زنگنه چه کاره است؟ زنگنه چند روز دیگر رفتنی است! این هستش! ما باید برویم تعامل کنیم؛ فکر آیندهی انرژی کشور باشیم. بنده رفتم و گفتم هر کس وزیر بوده آقای نوذری، رستم قاسمی، میرکاظمی و زنگنه بیایند، من هم بشینم. چون همطراز اینها هستیم؛ بنشینیم و برای ۲۰، ۳۰ سال کشور تصمیم بگیریم. بنشینیم کار کنیم ببینیم کجا قانون میخواهد. پس این بحثهایی که می گویید، نه؛
متأسفانه نمایندهها اول مسئول تدارکات شهرستانند
مجلسی که نمایندهاش وقتی وزیری برای سؤال [به مجلس] میآید، میرود آنجا زانو بزند و بنشیند، برگه دستش باشد و بخواهد برای حوزهی انتخابیهاش امضا بگیرد این نمیتواند مسائل استراتژیک کشور را حل کند. اگر میبینیم اشکال هست مال این است که این برخوردها درست نیست و نمایندهها اول مسئول تدارکات شهرستانند بعداً اگر بتوانند یک ذره قانون گذاری میکنند.
سؤال: با توجه به قولهایی که شما برای تشکیل کارگروههای مختلف در شهرستان داده بودید و با توجه به وجود طلاب و روجانیانی با تخصصهای مختلف، تاکنون چه اقدامی انجام دادهاید؟
هر روز دفتر ما را زیر سئوال میبرند
ما آماده هستیم. دفترمان را هم بزرگ گرفتیم؛ هزینههایش را هم قبول کردیم که جا داشته باشیم. تجهیزات و امکانات آوردیم تا به آنهایی که میخواهند فکر کنند سرویس بدهیم. البته لازم هم نیست که حتماً حضور فیزیکی وجود داشته باشند. حتی میتوانند آنهایی که در قم یا جاهای دیگر هستند، کمک فکری بکنند. برای حرف، همه میآیند ولی مشکلی که ما داریم بیشتر آنهایی هستند که نمیتوانند کار کنند اما حرف میزنند. یعنی هر روز این دفتر ما را زیر سؤال میبرند. آقای صباحی تحقیق کردند من هم از طلبهها استفاده کردم. آنها هم خوب بودند. معتقد بودند؛ از قبل هم با من کار میکردند. من پنج سال است که آنها را میشناسم. ولی خوب بعضیها در کازرون ظرفیت ندارند یعنی فکر کردن و خروجی دادن سخت است ولی در فضای مجازی فحش به این بده، حال آن را بگیر و... کار راحتی است. ما مرتب در این چند ماه تنشهایی داشتیم به خصوص افرادی در کازرون حتی در آن ایامی که من کرونا گرفته و قرنطینه بودم علیه من کار میکردند که کو؟ این نمیآید در جمع مردم! حالا ما در اسفند ماه که کرونا گرفته بودیم تازه منتخب مردم بودیم؛ هنوز رسماً نماینده نشده بودیم. از همان موقع تخریب را شروع کردند و الآن هم هر کاری که ما میکنیم می گویند این کار را نمایندهی قبلی کرده است! من خدمتتان بگویم اتاقهای فکر هست. اگر میتوانید بیایید. اتاق سلامت روان ما خوب است؛ در موضوع اقتصاد، در بحثهای فرهنگی و در هنر ضعیف هستیم؛ یعنی تا من خودم نرفتم یکسری از شعرا، نویسندگان و هنرمندان را جمع کنم هیچ کس این کار را نکرد. ولی رفتیم و بعد هم پیگیری کردیم که از وزارت ارشاد بیایند و مثلاً مقبرهی آقای مردانی که متروک شده را یک مقداری بها بدهیم و یک آبادی و عمرانی به وجود بیاوریم. همانجا دعوت کنیم از شعرای نورآباد، از فراشبند و فیروزآباد و شب شعری برگزار کنیم و نویسندگان بیایند بنشیند.
در کازرون همهاش دوست دارند مرکز استان بشوند
در کازرون همهاش دوست دارند مرکز استان بشوند. خب! بدون زحمت که نمیشود مرکز استان شد. حاج آقا [نمایندهی طلاب نورآباد] اینجا هستند؛ آیا نورآبادیها حاضرند که به کازرون ملحق بشوند؟! برای چه بیایند؟! بیمارستانت درست است؟! حوزه علمیهات درس خارج دارد؟! حاضر نیستند پولشان را هم در کازرون سرمایه گذاری کنند! همهاش بزن و در رو! دلالی! تولید نمیخواهند بکنند! میخواهند فقط خرید و فروش خودرو انجام بدهند. اینها واقعیاتی است که من هر روز هرچه جلو میروم به آنها میرسم. به هر حال اتاق فکر هست دوستان تشریف بیاورند ما در خدمتشان هستیم.
سؤال: اقدامات خود را برای بخشهای مختلف شهرستان را به صورت مختصر بیان کنید.
کوهچناری ها خیلی به ما نزدیک نمیشوند
کوهچنار را اگر دقت کنید بحث روشناییهایش را چه شهردار نودان که دیشب با من صحبت میکرد و چه جاهای دیگر انجام شده است. تیرهای برق مثل بقیه جابجا شده یعنی ما همه را یکسان داریم میبینیم و هر کاری که میتوانیم در اصلاح شبکهی برق باید انجام بدهیم. زمینهای ورزشی را در کوهچنار با کمک خیرین شروع کردیم؛ سعی کردهایم جلو برویم. یک مقداری در خود کوهچنار خیلی به ما نزدیک نمیشوند. شاید چون ما پایگاه رأی درستی در قائمیه نداشتیم و آنجا مرکز شهرستان است؛ آدمها هنوز نیامده اند با ما همکاری بکنند با اینکه من اولین نمایندهای هستم که آنجا دفتر زدهام دفتر را هم در ملای انبار زدهام. یعنی نرفتم درون شهر؛ نرفتم نودان؛ گفتم جایی آن وسطها بگذاریم تا دسترسی زیاد باشد. با این حال هنوز اتاقهای فکرمان آنجا راه نیفتاده است.
طرح شفافیت آرا نمایندگان را امضا کردم اما به آن رأی ندادم / مردم ظرفیت شفافیت دارند؟! / کاندیدای ریاست جمهوری هستم
خشتیها خودشان قدرتمندند، با ما تماسی ندارند
در خشت فعالیتمان کم است چون خشتیها خودشان قدرتمندند، رابطه دارند، میتوانند مشکلاتشان را حل کنند با ما تماسی ندارند؛ یکی دو ماه گذشته عدهای از جوانترها به دفتر ما آمدند و شروع کردیم با آنها کار کنیم. یک مقدار در بحث لایروبی کانالها شروع کردیم الان هم بدهکاریم ۲۴ تا ۲۵ میلیون تومان گردنمان است که باید پرداخت کنیم.
آب را در تابستان به نخلستان کنارتخته رساندیم. ورزش کنارتخته، شهرکهای کشاورزی اقدام کنیم؛ شهرک صنعتی راه بندازیم و جاده را اصلاح کنیم. این چیزهایی [بود] که خود کنار تخته میخواستند؛ شهرداری کنارتخته هم به خاطر اینکه آنجا مسیر عبور هست و آسفالت زیاد مصرف میکند، اولین محمولهی قیر که ما توانستیم تهیه کنیم ۱۰۰ تن بود؛ البته خیلی نیست اما آن را به کنارتخته دادیم.
راه اندازی آب سرمشهد
بالاده هم از ابتدا من وقت گذاشتم روی بحث سرمشهد که آب آنجا را راه بیندازم آن را تا حد [نیاز] اولیه که میشد [تا] حداقل برای شست و شو آب باشد، انجام شد. ۳۴ کیلومتر فیبر نوری است؛ هزینهی سه و دو دهم میلیارد تومان برای کنده کاری و گذاشتن [نامفهوم] و حل مشکلات تملک زمینهاست. اینها کارهایی است که شده است. بحث بهداشت و درمانش را هم داریم دنبال میکنیم که آن ساختمانش هم تمام شود و اماکن ورزشی که انشاءالله در بالاده انجام خواهد شد.
به عقب افتادگی فامور رحم نمیکنند
برای فامور هم برنامهی خاصی داریم کهان شاالله استارت میخورد ولی بعضی مواقع قومیت گرایی باعث عقب افتادگی میشود مثلاً ما میآییم این کار میکنیم که فرض کنید چیزی راه بیفتد آن طرف شهرستان میبینی یک نفوذی دارند در شیراز یا جایی دیگر، دستگاه را از فامور برمیدارند محل خودشان میبرند یعنی دیگر رحم نمیکنند که فامور عقب افتاده است ولی این جاده که از زمان آقای دهقان ناصرآبادی زحمت کشیده بود میخورد به سمت پل آبگینه بیرون میآید آن معطل مانده بود که الحمدالله من معاون وزیر راه را بردم؛ او هم [آنجا را] دید و پولی هم برای آن جا گذاشت که طرحش دارد نهایی میشود و به زودی کار میشود. آن ۲۰۰ متری که ریزش کوه دارد آن را درست کنیم و با یک راه انحرافی راه بیندازیم و دسترسی به سمت کازرون و شیراز بهتر بشود و بحث تقاطع غیر همسطح بالاده به سمت فامور را هم شروع کردیم اعتباری گذاشتند برای اینکه طراحیاش تکمیل شود
ایمن سازی راهها نسبت به ساخت راه برایمان اولویت دارد
راههای حوزهی سیف آباد و قراء خمسه را داریم کار میکنیم که این اینجا بلوار بشود دوخطه کردن مسیر کازرون تا بالاده که پول میخواهد ولی توجه هم میخواهد ما الان در چند جبهه داریم کار میکنیم ایمن سازی راهها در همهی منطقه برایمان اولویت دارد نسبت به ساخت راه
سئوال: برای تقویت سیگنالهای تلفن همراه در برخی از مناطق کازرون چه اقداماتی صورت گرفته؟
مردم خودشان دزد را بگیرند
من 2 باز نزد وزیر ارتباطات رفتم. او یک نفر را که از قدیم آشنا با من بود به عنوان رابط گذاشت. ما هم آقای رسته (رئیس مخابرات کازرون) را رابط خود خودمان گذاشتیم؛ الحمدلله اصلاحات خوبی شده است. تجهیزات خوبی دادند. پول هم گذاشتند؛ ولی کمبود در کشور هست به خصوص در بحث تجهیزات مربوط به شرکت نوکیا که تحریم بود. اینها الان وارد کشور شده و طبق برنامهای که وجود دارد، آقای وزیر قول داد کازرون را در اولویت بگذارد. در نوبت دوم که من یک ماه پیش ایشان را دیدم. این قول را داده و دارد انجام میشه ولی [متأسفانه] تجهیزات را میدزدند. ما باید به مردم بگوییم؛ من دزد را چه کار کنم؟ خودتان دزد را بگیرید. هی ما میگذاریم، هی آنها میدزدند! یا آنتن تلویزیون را میدزدند یا باتری دیجیتال را می دزند! مسی در آن باشد، ترانسی باشد، همهی اینها این روزها قیمت پیدا کرده و میدزدند!
سئوال: مجلس چه کاری برای رشد جمعیت کشور انجام داده است
سه چهارم کشور هم از جمعیت خالی شده است
بحث [عدم] ازدیاد جمعیت، خطری است که کشور را تهدید میکند. سه چهارم کشور هم از جمعیت خالی شده این را هم در نظر بگیرید. روستاها متروک شدهاند. از شهرهای کوچک هم آمدهاند و در شهرهای بزرگ تراکم درست کردهاند. یکی از مشکلات جوانان بحث اقتصادی است جوان نگاه میکند و میگوید ما خودمان دانشجو داریم و در سن ۲۶، 27 ساله معمولاً ازدواج نمیکنند. میگوید: وقتی من یک خانه نمیتوانم تأمین بکنم، چطوری ازدواج کنم؟ شغلی ندارم. همین عدم اشتغال، امنیت شغلی وجود ندارد و گرانیها [هم هست.] اثرات تبلیغی هم وجود دارد؛ همین فضای مجازی و چیزهای دیگری که تشویق میکند حتی آنهایی هم که میخواهند ازدواج کنند روشنفکر بازی در میآورند و تک فرزند هستند تازه آن هم بعد از گذشت چند سال و می گویند ما اگر همین یک بچه را هم بزرگ کنیم بس است. از نظر فرهنگی و غیره روشنفکر بازی در میآورند. در مجلس باید شرایط تسهیل ازدواج به گونهای باشد که شرایط اقتصادی جامعه درست بشود. شغل گیر بیاید. آیا خود شما اگر دختر داشته باشید، حاضرید دخترتان را به یک جوان بی کار بدهید؟ ممکن است بعضی از ما سخت نگیریم اما از آن طرف هم قوانین و مقررات مربوط به ازدواج باید درست بشود. چرا طلاقها اینقدر زیاد است؟ بخشی از آن مربوط به همین شرایط اقتصادی است؛ بخشی مربوط به مواد مخدر است. ما اگر همه جانبه نپردازیم نمیشود. الحمدالله در کمیسیون فرهنگی جناب آقای آقاتهرانی هستند و دوستان دیگر هم هستند؛ دارند همین بحث ازدواج و تسهیلات آن را کار میکنند. ما هم حاضریم؛ یعنی من به آقای آقاتهرانی هم گفتم که من خودم هم دارم یک کارگروه برای این درست میکنم. یعنی حداقل من یک جلسه 3،2 ماه پیش گذاشتم که یکسری خانمهای تحصیل کرده آمدند که برای حقوق زن و خانواده اگر مطلبی دارند به من بدهند و من هم به کمیسیون فرهنگی و اجتماعی منتقل کنم تا رفع شود حالا شما اگر مطالب و طرحهایی هست، بنده داوطلبم تحویل بگیرم و دنبال کنم.
سئوال: با توجه به تاکید مقام معظم رهبری بر همکاری مجلس با دولت و رؤسای سه قوه (به ویژه رئیس جمهور) برخی از تعابیر از برخی از نمایندگان و حضرتعالی شنیده میشود که درست نیست.
نمیگذارم وزیر الکی استیضاح شود / رئیس جمهور باید استیضاح شود
این که از دولت حمایت کنیم خب من رابطهی خیلی خوبی با وزیر نیرو و همهی معاونینش، وزیر نفت و همهی معاونینش، مدیرانش و مدیران مناطق دارم؛ آنها به بنده به عنوان یک آدمی که دارم کمکشان میکنم، نگاه میکنند. یعنی این که نگذارم الکی استیضاح شود یا سؤال بی خود طرح بشود. بتوانم با نمایندهها صحبت بکنم که به سمت منطق و استدلال بیایند. معمولاً هم نمایندگان محترم همین طور هستند مسائل را سعی میکنیم با دولت حل کنیم. اگر شخص من مورد نظرتان هم من باشد، بله! من روی رئیس جمهور حرف دارم؛ من نظرم هم استیضاح ایشان بوده است. از چند سال پیش گفتم: ایشان اگر یک روز هم رئیس جمهور باشد به ضرر کشور است و دیدید هم که به ضرر کشور بوده است. چون ایشان تقابل میکند؛ دوقطبی سازی میکند؛ جلوی رهبری بعضاً میایستد؛ صحبت از رفراندوم میکند و از این حرفها؛ دقیقاً در مقابل حرف آقا میگوید رفراندوم برگزار کنیم. یعنی این سیستم رهبری را در جامعه نپذیرفته است. ما شوخی نداریم من سفت میایستم؛ بی احترامی که نمیکنیم. موافق بی احترامی به وزرا در مجلس نیستم. می گویم: باید حرفشان را گوش کرد. آقای ظریف که به مجلس آمده بود، من هم از این اتفاقی که افتاد، ناراحت شدم؛ ولی از آن طرف آنها هم نباید بی ادبی کنند. هم رئیس جمهور، هم وزرا باید درست حرف بزنند. چه معنا دارد که میگوید چهار عمل اصلی؟! من هم به او می گویم: تو اگر دکترای حقوق از انگلیس گرفتی بیا پنج دقیقه در مجلس انگلیسی صحبت کن. کسی که دکترای حقوق از انگلیس بگیرد، مگر میشود انگلیسی خوب بلد نباشد؟! چطوری دکترایت را گرفتی؟! تو که به همه میگی بی سواد! من یک بار گفتهام آخوند ما آمده مردم را به بهشت دعوت کند، چرا هی می گویی برید به جهنم؟! آیا همچین آدمی افتخار است برای جامعه روحانیت؟! پس بنده انتقاد میکنم سفت هم میایستم.
سئوال: آیا حضرتعالی قصد نامزدی در انتخابات ریاست جمهوری را دارید؟
حالا که فخری زاده شهید شد من باید برم و رئیس جمهور بشوم! به همین سادگی
برای ریاست جمهوری به بنده پیشنهاد دادهاند. نه این حزبها و دستگاههایی که هستند. اینها اصلاً متصور نیستند که ما آدمیم! همه میخواهند در ۵۰، ۶۰ نفر؛ میگویند: این، این و این؛ افراد را میسازند یا ممنوع التصویرت میکنند! یک عدهای آمدهاند سراغ بنده و گفتهاند که هستی؟ من هم گفتم: بله هستم! بعد از شهادت فخری زاده گفتم هستم! گفتند: چرا؟ گفتم چون شهریاری شهید شد من شدم رئیس انرژی اتمی؛ خرسند [امام جمعه کازرون] شهید شد، من شدم نمایندهی کازرون! حالا فخری زاده شهید شد من باید بروم و رئیس جمهور بشوم! به همین سادگی! چون من از نظر اعتقادی همانطور که در شفافیت آرا می گویم اول باید ظرفیت در جامعه ایجاد شود بعد صحبت از شفافیت بکنیم. من که چیز پنهانی ندارم؛ بحث ظرفیت در جامعه هم این است. چون ظرفیت را یک عدهای میخواهند بسازند که خودشان را قیم و متولی انقلاب و نظام میدانند میگویند ما یک نفر را بالا میآوریم خدا هم بعضاً میتواند انتخاب کند! خدا شاهد است من به شما بگویم اگر من ترور نشده بودم و زنده نمانده بودم، محال بود انرژی اتمی را دست منی بدهند که ۲۵ سال در انرژی اتمی کار کرده بودم؛ محال بود. ذهنشان همیشه دنبال این است که آقای x، y، z بیایند؛ به ما نمیدادند.
قیمهای اصولگرایان در کازرون
شاید اگر آقای خرسند هم شهید نمیشد و این طوری گردن ما نگذاشته بود که من بیایم و سفت بایستم، من نمایندهی مجلس هم نمیشدم! چرا؟ چون در کازرون اینجوری بود که یک عدهای خودشان را متولی اصولگرایی میدانستند و میگفتند: اصولگراها چهار نفرند ما باید بنشینیم با اینها مصاحبه کنیم و انتخاب کنیم. من هم گفتم: آره ارواح عمه تون! همینجوری! الآن کی گفته اصولگراها چهار نفر هستند؟! پس شیخیان اصولگرا نیست؟! اسم او هم نبود! آقای سیروس نیست؟! دیگری نیست؟! اینها نیستند؟! شماها کی هستید؟! اینها همان قیمها هستند. بعد وقتی من به آنها گفتم که من مستقل هستم و میروم از مردم رأی میگیرم؛ گفتند: نه! رأی شما در سبد اصولگرایی است! گفتم به شما چه مربوط است؟! رأی مال من است؛ شما میخواهید دربارهاش تصمیم بگیرید؟! نترس! من ۲۰۰۰ تا بیشتر رأی ندارم! شما چه کار دارید؟! شمایی که ادعای وحدت میکنید، بروید ببینم میتوانید بین آن چهارتای دیگر وحدت ایجاد کنید؟! آیا کردند؟! آیا آن ۳ نفر دیگر را یکی کردند؟! نتوانستند.
من مستقلم
آنهایی که دم از انقلاب و اینها میزنند میگویند جبهه انقلاب یا اصولگرایی یا هر چیزی؛ [مثل] همینها هستند؛ می گویند: ما باید بگوییم که چه کسی باشد. می گویم خیلی خوب اگر شما میگویید، پس ما مستقلیم. این دفعه هم بنده گفتم: مستقلم تا شورای نگهبان؛ چون علنی که نمیشود این حرفها را زد؛ الان میگویند تبلیغات پیش از موعد، ردت میکند شورا؛ اینجا در جمع خودمانی میگویم فرقی نمیکند.
هیچ هم اشکال ندارد که از کازرون، از جنوب کشور یکی بشود رئیس جمهور
بنده یک کارهایی هم دارم میکنم؛ به افرادی هم که گفتیم، جوانان، اینها استقبال کردهاند؛ هیچ هم اشکال ندارد از کازرون، از جنوب کشور یکی بشود رئیس جمهور؛ چرا باید خودمان را دست کم بگیریم؟ من برای ریاست مجلس هم با همین استدلال نامزد شدم. هی گفتند: کازرون قرمز است! نمیدانم اینها ضد انقلاباند! و از این حرفها! گفتم: شما بی خود کردید! نمایندهی کازرون میشود رئیس مجلس! ببینید! چون اینها ذهنها را بسته بودند؛ یک تبلیغ نگذاشتند ما بکنیم! بستند رسانهها را؛ چه اصلاح طلبها چه اصولگراها؛ فرقی نمیکند. بستند که هیچ کس نفهمد. عدهای از نمایندهها بعد از رأی گیری گفتند إ عباسی تو بودی؟! خیلی مسخره هستا! توی مجلس یعنی اینها نمیدانستند آنهایی که [اسمشان را] میخوانند کی هستند! و جالب است من از آقای میرسلیم بیشتر رأی آوردم! آقای میرسلیم داوطلب ریاست جمهوری بود؛ چه از زمانی که آقا [مقام معظم رهبری] رئیس جمهور بوده و میخواسته نخست وزیر بشود و [عضو] حزب موتلفه و... خب چطور میشود او ۱۲ تا رأی میآورد و من ۱۷ تا رأی میآورم؟! و آدمهایی که رأی دادند آدمهای شاخص مجلس به من رأی دادند! و بقیه اصلاً فکر نمیکردند که میشود؛ میگفتند حالا ائتلاف گفته و از قبل بسته بودند که باید چه کار کنند! ولی من میگفتم: نه! ما باید بگوییم از جنوب هم میتوانیم و کازرون میتواند نماینده در حد رئیس مجلس هم بدهد.
چرا همهاش رئیس جمهور از استانهای مرکزی، حاشیهی کویر و مشهد باشد؟!
الان هم معتقدم که ما میتوانیم در حد رئیس جمهور هم برویم؛ چی از بقیه کم داریم؟! شما فرصت بدهید، بچههای کازرون هم بالا میآیند. چرا همهاش از استانهای مرکزی؟! چرا همهاش از حاشیه کویر؟! چه خبر است؟! چرا همهاش مشهد؟!
چرا همهاش آیت الله رئیسی؟! من از شما سؤال میکنم: بابا! مگر قوهی قضاییه برای تمدن سازی کم جایی است؟! خب یک بار رفتید؛ این کار را کردید دیگر؛ خب کافیه؛ چرا همهاش دنبال آیت الله رئیسی هستید؟! من قوهی قضاییه را مهم میدانم. میگویم کسی از پس قوهی قضاییه برمی آید که جنسش از آن جا باشد. آقای رئیسی در برقراری عدالت در جامعهی ما میتواند نقش خیلی مهمی داشته باشد و دستگاه اجرائی راه را هموار کند که قوهی قضاییه بتواند کارش را انجام دهد. یکی باید در مجلس باشد که قوانین درست و حسابی تصویب کنند، در مجلس هدایت و راهنمایی کند؛ قوا اگر باهم منسجم نشوند رهبری نمیتواند در بُعد خارجی کار بکند رهبری نمیتواند جامعه را به سمت تمدن سازی پیش ببرد... آقای رئیسی را الان شما علما بروید هی به او فشار بیاورید که آقا بلند شو بیا رئیس جمهور شو! برای چی؟! مگر قوهی قضائیه را باید دست کم بگیریم؟! پلیس و قوهی قضاییه اگر درست بشود انقلاب بیمه است. این نظر من است. من به پلیس خیلی اهمیت میدهم؛ دنبال وجدان کار و انضباط اجتماعی هستیم؟ انضباط اقتصادی رهبری فرمودند این را؛ پلیس و قوه قضائیه را درست کنید آدم برای قوه مجریه زیاد است.
سؤال: رأی شما به طرح شفافیت آرا نمایندگان چه بود؟
طرح شفافیت آرا نمایندگان را امضا کردم اما به آن رأی ندادم
طرح شفافیت رو من امضا کردم ولی کار را که دنبال کردم دیدم اینها میخواهند طرح را ببرند توی کمیتهای در کمیسیون و معلوم نیست که چه چیزی تویش در میآورند. چون من خودم شفافم و راحت حرف میزنم اگر بگویند مالات را اعلام کن! می گویم: خب ما مالمان را باید به قوهی قضائیه طبق اصل ۱۴۰ اعلام کنیم این دیگر اینقدر بحث ندارد. در [ایام] انتخابات هم من میگفتم که ما قانون برایش داریم و همهی مسئولان باید اموالشان را به قوهی قضائیه اعلام کنند ولی بوی سیاسیاش بیشتر از بوی دیگرش بود! یعنی آن چیزی که امروز در مجلس دیدید که رأی نیاورد دلیلش این بود که باید دو سوم نمایندهها رأی میدادند. من دیدم حرکت سیاسیاش غالب است. از طرفی من یک اعتقاد دارم در سال ۹۴ و ۹۸ هم در انتخابات همین حرف را زدم؛ میگفتم: آیا جامعه ظرفیت شفافیت و شفاف شدن آرا را دارد یا ندارد؟! این سؤال اول است. یعنی آنهایی که میخواهند به ما رأی بدهند، من باید با نظر کدامشان حرکت کنم؟ یعنی رأیم شفاف باشد؛ مثلاً به یک موضوع رأی بدهم نگاه کنید تهدید میکردند از طریق پیامک که شما اگر رأی ندادی و شفاف نبود، دورهی بعد از رأی خبری نیست! ارعاب نماینده که دیگر نمیشود شفافیت؛ اینجوری که نمیشود به شفافیت رأی داد با تهدید! پس من، نه! امروز [در مجلس] نشستم که همه چیز را گوش بدهم. یک خورده هم دیر [شد] قرار بود ساعت ده [به سمت قم] راه بیافتم؛ نشستم که به رأی گیری برسم؛ به نتیجه نرسیدم که اینجوری که میخواهند مثل بودجه ببرند جلو؛
وضعیت مجلس جدید
در موضوع بودجه هم گفتند به کلیات رأی بدهید بعد در کمیسیون درستش میکنیم مثل [قانون] شرایط [انتخابات] ریاست جمهوری آن را هم گفتند به کلیات رأی بدهید تا بریم در کمیسیون شوراها آنجا درستش میکنیم؛ ولی ما دیدیم که نظرات خاص داده میشود؛ یعنی اگر چند تا چیز را در مورد [قانون] ریاست جمهوری درست نکرده بودند به آن [قانون هم] رأی نمیدادم. مثلاً در بودجه نظر ما از اول به رد کلیات بود چون بودجهای که دولت داده بود، درست نبود؛ دوباره این جریان سیاسی آمدند [و گفتند:] آقا! بیایید رأی بدهید بعد [آن را] میبریم درست میکنیم؛ قول دادند که دولت به شورای نگهبان گفته که من نظر مجلس رو تأمین میکنم؛ همهی اینها بر باد رفت؛ چرا؟! دیروز که بودجه رد شد برای این بود که حرفهایی که اول گفته بودند فقط ما یک ماه وقت تلف کردیم! هی شب دیر خوابیدیم! از صبح تا شب نشستیم که سهم کازرون یا سهم انرژی در کشور چه میشود؟ این همه کارگروه کار کردند بعد یک عدهای در کمیسیون تلفیق نمیخواهند ۴۵ نفره تصمیم بگیرند [بلکه] میخواهند یه عدهی خاصی تصمیم بگیرند.
واقعیت رد اعتبارنامه تاج گردون
این همان قضیهای بود که تاجگردون را به خاطرش رد کردند؛ دقت کنید اعتبارنامهی تاجگردون اینطوری رد شد که میگفتند هرچه دلش بخواهد را میرود در بودجه مینویسد! مثلاً همهاش برای گچساران کار میکند! حرفهایی که در مجلس زده شده نمیگویم اعتقاد بنده است خب اگر آن بد بود شما هم دارید بد میکنید. یعنی باید بودجه بیاید قشنگ در کمیسیون تلفیق بحث بشود؛ بعد بیاید در صحن؛ اجازه بدهید بقیه حرف بزنند؛ نه اینکه چند نفر بخواهند بودجه را ببندند.
این هیئت رئیسهی مجلس مجدداً رأی نخواهد آورد
این الآن مشکل ایجاد کرده که دور بعد این هیئت رئیسه رأی نخواهد آورد یعنی با این شکل ادارهی مجلس این زمزمه هست که اینها رأیشان را از دست دادهاند؛ یعنی رئیس مجلس که ۲۳۰ یا ۲۴۰ رأی آورده بعید است که دفعهی بعد ۱۴۰ یا ۱۵۰ رأی بیاورد؛ اگر بخواهد به همین روال حرکت کند.
بیشتر نمایندههای تهران طرفدار شفافیت و بیشتر نمایندگان شهرستانها مخالف شفافیتند
پس این بحث شفافیت آرا هم با اختلاف سه رأی، رأی نیاورد که بنده هم خدمتتان می گویم که اول با آن دید که واقعاً شفاف باشد، امضا کردم اما وقتی بخواهند سیاسی استفاده کنند من آدم بقیه نیستم؛ امروز من رأی مثبت ندادم؛ گفتم باید عوض بشود و دوباره بیاید که بحث کنیم! طولانی توضیح دادم که بدانید در مجلس چه خبر است. نمایندههای تهران بیشتر طرفدار شفافیتاند اما نماینده شهرستانها که من با آنها صحبت کردم موافق نیستند! می گویند که ما در شهرستانها با مشکل مواجه میشویم چون در شهرستانها خیلی به همدیگر گیر میدهند
طرح شفافیت آرا نمایندگان را امضا کردم اما به آن رأی ندادم / مردم ظرفیت شفافیت دارند؟! / کاندیدای ریاست جمهوری هستم
نماینده مجلس باید از جریانهای حزبی باشد
حالا من این پیشنهاد خودم است که باید از قبل معلوم باشد که نماینده مال چه جریان فکری یا حزبی است. مرامنامه، اساسنامه [داشته باشند و معلوم باشد] راجع به اقتصاد، سیاست خارجه، حزب و گروهش چه فکر میکنند. مردم به آن رأی بدهند نه اینکه مردم بیایند و بگویند چون این فرد قوممان است به او رأی میدهیم. آیا در کازرون غیر از این بود؟! یکی هفتهی آخر میآید چون فامیل یک عدهای است به او رأی میدهند؛ این به نظر من درست نیست.
مردم ظرفیت شفافیت دارند؟!
بهتر است از قبل مواضع طرف معلوم باشد و مردم به او رأی بدهند. مثلاً راجع به برجام که من منتقد بودم و مخالف برجام هستم بگویم: خوب یکی رفته بود به برجام رأی داده بود بعد در حوزهی انتخابیه او را [کتک] زدهاند! این چه شفافیت آراست؟! خوب من نسبت به برجام مخالفم ولی من دیگر اجازه نمیدهم که یک نمایندهای را در مراسم عزاداری امام حسین (ع) ضرب و جرح کنند که چرا رأی دادی! مردم ظرفیت شفافیت دارند؟!
سؤال: چرا مجلس انقلابی نسبت به برخی اشتباهات و اقدامات دولت اقدام جدی انجام نمیدهد؟
انتقاد از لاریجانی، خاتمی، احمدی نژاد و روحانی
من اول بگویم که من مشکلات کشور را همه را ناشی از رئیس دستگاه اجرایی می دانم چون رئیس دستگاه است که معاونش را انتخاب و وزرا را معرفی میکند و بعد [مشکل از] مجلسی [است] که به آنها رأی دادهاند. مجلسی که رئیسش هم دست شماها که قم هستید، بوده است. رئیس مجلس ۱۲ سال از قم بوده است. خوب این چطور مجلس را اداره کرده که یکی مثل آخوندی رأی بیاورد که بگوید: من افتخار میکنم که یک مسکن نساختهام! بعد این بحران مسکن در کشور به وجود بیاید. هر دفعه [هم که] آقای آخوندی را آوردند که استیضاح کنند، نشد. بعضاً رأی بیشتر هم آورد. این چطور مدیریتی است؟ یعنی ما فقط بگوییم رئیس جمهور مسئول بوده و رئیس مجلس مسئول نبوده است؟ تا دستگاه اجرایی درست نشود و از ایدئولوژی سازی دست برندارد، همین آش و همین کاسه است. میخواهد روحانی، احمدینژاد یا خاتمی باشه؛ فرقی نمیکند. من مرحوم هاشمی را میگذارم کنار چون هنوز فکرها به حضرت امام وصل بود؛ هنوز از امام خیلی فاصله نگرفته بودیم. او یک بدعتهایی در اقتصاد لیبرالیستی گذاشت ولی از وقتی که وارد دورهی خاتمی، احمدی نژاد و دورهی آقای روحانی شدیم، به چه سرنوشتی دچار شدیم؟ رئیس جمهورهای ما به جای پرداختن به امور اجرایی ایدئولوژی ساز شدند. یکی اسلام رحمانی درست کرد. آن یکی مکتب ایرانی؛ آن هم که بحث غرب و توسعه سیاسی و مطبوعات و اینها را؛ همه به سمتی میروند که دستگاه رهبری را تضعیف کنند. ایدئولوژی کار دستگاه رهبری و شخص رهبر است. اینها اشتباه میکنند.
انتقاد از نمایندگانی که دنبال اخذ تجهیزات و امکانات برای حوزه انتخابیه میروند
ما الآن در ۱۴۰۰ باید دنبال کسی برویم که واقعاً مجری باشد. پس شما از مجلس انقلابی که میرود دنبال اینکه برای حوزهی انتخابیه تجهیزات و امکانات بگیره انتظار دارید وزیر را درست انتخاب کند؟
تا میخواهی استیضاح کنی می گویند: از بیت گفتهاند که نکنید!
بعد هم تا میخواهی استیضاح کنی می گویند: از بیت گفتهاند که نکنید! دیگه اینجا چون علما هستید [می گویم:] آقای ذوالنور نمایندهی قم برای بار دومی که استیضاح روحانی مطرح شد، شب به من زنگ زد و گفت: آقای عباسی چه کار بکنیم؟ دفعهی قبل [برگ استیضاح را] برای من آورده بود، گفتم: چون مردش نیستی که پایش بایستی امضا نمیکنم. دفعهی اول اینطور جوابش دادم. دفعهی دوم چند ماه بعد یک شب زنگ زد؛ گفتم: اگر پایش بایستی من امضا کنم و دیگر امضایم را پس نمیگیرم؛ نگویید: آقا گفتا! من عقلم میگوید: اگر روحانی یک روز زودتر برود به نفع مملکت است؛ از قبل هم گفتهام. صبح که ثبتش کردند من جزو اولین نفراتی بودم که امضا کردم. امضایم را هم پس نگرفتم ولی چرا جلو نمیرود؟! جلوی ۷۳ امضا را گرفتند.
یک عدهای بچه مچه میخواهند وزیر را استیضاح کنند
یک عدهای بچه مچه هستند بلند میشوند، میروند، میخواهند وزیر را استیضاح کنند! اینکه گفتم بچه منظورم کم سن و سال است! جسارت نمیکنم! من میروم از یک بزرگی میپرسم: آقا واقعاً میخواهید وزیر را استیضاح کنید؟ میگوید: نه! حالا ما شمشیر را بالا بردهایم، پایین نمیآوریم! این یعنی سیاسیکاری! آقا! اگر قرار است وزیری استیضاح بشود با استدلال و منطق بیایید و استیضاح کنید.
طرح شفافیت آرا نمایندگان را امضا کردم اما به آن رأی ندادم / مردم ظرفیت شفافیت دارند؟! / کاندیدای ریاست جمهوری هستم
ما می گوییم: ملت! این انرژی قیمتش واقعی بشود؛ واقعی
خیلی جالبه یک سایتی به اسم خبرآنلاین هست که به یکی از نمایندگان قم منسوب بود، علیه من مطلب زده است. به من میگوید: احمدی نژادی (قصد دارد دیگر! برای انتخابات دارند کار میکنند!) بعد به من نسبت میدهد که میخواهند آب و برق مردم را گران کنند. بعد شما متن را میخوانی میبینی که من همچنین چیزی را نگفتهام. ما می گوییم: ملت! این انرژی قیمتش واقعی بشود. واقعی؛ یعنی میشود که اصلاً سود نگرفت؟! یعنی شما هر کاری می خوای بکنی بالاخره باید قیمت واقعی را بیرون بیاوری؛ یک سودی هم رویش بکشی و صرف توسعه بکنی. صرف تعمیرات بکنی. صرف اینکه این که آینده جمعیت زیاد میشود تکنولوژیمان توسعه پیدا میکند، برق میخواهیم شوخی نیست. همه شعار میدهند که از آفتاب استفاده کنید. بابا! همین انرژی خورشیدی سرمایه گذاری میخواهد؛ از کجا میخواهی بیاوری؟!
آیا شما حاضری ما مازوت نسوزانیم و ۲۵ درصد از کشور خاموش شود؟
آن یکی میگوید مازوت نسوزانید. من می گویم: آقای هنرمند که عکس من را زدی که مردم از شما بیزارند، آیا شما حاضری ما مازوت نسوزانیم و ۲۵ درصد از کشور خاموش شود؟! واقعاً در جمع شما کسی هست؟! واقعیت را من به شما بگویم که الان روزی ۲۵ میلیون لیتر مازوت سوزانده میشود؛ یک ذره که هوا سردتر بشود بیشتر میشود. چرا ما واقعیات را به مردم نگوییم؟ شفافیت یعنی اینها؛ ولی تا شما شفاف صحبت میکنی برایت در فضای مجازی کلیپ درست میکنند.
شیرازیها برای ما شاخ میشوند
یکی از کارهای دیگری که کردند بحث راه اندازی مرکز فنی و حرفهای کازرون بود. اصلاً مرکز فنی و حرفهای کازرون به وزارت نفت یا به ارتباطات من با زنگنه ربطی ندارد. ما رفتیم با وزیر کار و معاونش یک صحبتهایی کردیم. من ایده مهارت آموزی را دادم او هم پسندید. گفت: اگر مردش هستی من میآیم در کازرون این مرکز را راه میاندازم. خب ما در کازرون باید چه مرکزی راه بیاندازیم؟ اولش باید نفت و گاز و پتروشیمی راه بیاندازیم. موقعیتمان این است؛ اینها را با همین بچههای کازرون فکر کردیم و بچههای شیراز هم کمک کردند. رفتیم و این را راه انداختیم. حالا که راه انداختیم شیرازیها برای ما شاخ میشوند؛ می گویند: چرا بردید کازرون؟ این باید شیراز باشد! نمایندهی شیراز به همین صراحت گفت! گفتم: «گر تو بهتر میزنی بستان بزن!» تو هم برو و انجام بده؛ این خوش فکریه کازرونیها بوده است ما هم دنبالش رفتیم. یعنی میخواهند همه چیز را در حوزهی خودشان داشته باشند!
ما باید با زنگنه تعامل کنیم
نگاه کنید چرا من این بحث را الان مطرح کردم؟ چون همین مجلسی که به آن انقلابی می گوییم، سر استیضاح زنگنه همان اول آمدند از من التزام بگیرند که تو موضع ات راجع به زنگنه چیست؟! موضع ات را اعلام کن! گفتم: شما بگو موضع من راجع به انقلاب و نظام چیست؟ زنگنه چه کاره است؟ زنگنه چند روز دیگر رفتنی است! این هستش! ما باید برویم تعامل کنیم؛ فکر آیندهی انرژی کشور باشیم. بنده رفتم و گفتم هر کس وزیر بوده آقای نوذری، رستم قاسمی، میرکاظمی و زنگنه بیایند، من هم بشینم. چون همطراز اینها هستیم؛ بنشینیم و برای ۲۰، ۳۰ سال کشور تصمیم بگیریم. بنشینیم کار کنیم ببینیم کجا قانون میخواهد. پس این بحثهایی که می گویید، نه؛
متأسفانه نمایندهها اول مسئول تدارکات شهرستانند
مجلسی که نمایندهاش وقتی وزیری برای سؤال [به مجلس] میآید، میرود آنجا زانو بزند و بنشیند، برگه دستش باشد و بخواهد برای حوزهی انتخابیهاش امضا بگیرد این نمیتواند مسائل استراتژیک کشور را حل کند. اگر میبینیم اشکال هست مال این است که این برخوردها درست نیست و نمایندهها اول مسئول تدارکات شهرستانند بعداً اگر بتوانند یک ذره قانون گذاری میکنند.
سؤال: با توجه به قولهایی که شما برای تشکیل کارگروههای مختلف در شهرستان داده بودید و با توجه به وجود طلاب و روجانیانی با تخصصهای مختلف، تاکنون چه اقدامی انجام دادهاید؟
هر روز دفتر ما را زیر سئوال میبرند
ما آماده هستیم. دفترمان را هم بزرگ گرفتیم؛ هزینههایش را هم قبول کردیم که جا داشته باشیم. تجهیزات و امکانات آوردیم تا به آنهایی که میخواهند فکر کنند سرویس بدهیم. البته لازم هم نیست که حتماً حضور فیزیکی وجود داشته باشند. حتی میتوانند آنهایی که در قم یا جاهای دیگر هستند، کمک فکری بکنند. برای حرف، همه میآیند ولی مشکلی که ما داریم بیشتر آنهایی هستند که نمیتوانند کار کنند اما حرف میزنند. یعنی هر روز این دفتر ما را زیر سؤال میبرند. آقای صباحی تحقیق کردند من هم از طلبهها استفاده کردم. آنها هم خوب بودند. معتقد بودند؛ از قبل هم با من کار میکردند. من پنج سال است که آنها را میشناسم. ولی خوب بعضیها در کازرون ظرفیت ندارند یعنی فکر کردن و خروجی دادن سخت است ولی در فضای مجازی فحش به این بده، حال آن را بگیر و... کار راحتی است. ما مرتب در این چند ماه تنشهایی داشتیم به خصوص افرادی در کازرون حتی در آن ایامی که من کرونا گرفته و قرنطینه بودم علیه من کار میکردند که کو؟ این نمیآید در جمع مردم! حالا ما در اسفند ماه که کرونا گرفته بودیم تازه منتخب مردم بودیم؛ هنوز رسماً نماینده نشده بودیم. از همان موقع تخریب را شروع کردند و الآن هم هر کاری که ما میکنیم می گویند این کار را نمایندهی قبلی کرده است! من خدمتتان بگویم اتاقهای فکر هست. اگر میتوانید بیایید. اتاق سلامت روان ما خوب است؛ در موضوع اقتصاد، در بحثهای فرهنگی و در هنر ضعیف هستیم؛ یعنی تا من خودم نرفتم یکسری از شعرا، نویسندگان و هنرمندان را جمع کنم هیچ کس این کار را نکرد. ولی رفتیم و بعد هم پیگیری کردیم که از وزارت ارشاد بیایند و مثلاً مقبرهی آقای مردانی که متروک شده را یک مقداری بها بدهیم و یک آبادی و عمرانی به وجود بیاوریم. همانجا دعوت کنیم از شعرای نورآباد، از فراشبند و فیروزآباد و شب شعری برگزار کنیم و نویسندگان بیایند بنشیند.
در کازرون همهاش دوست دارند مرکز استان بشوند
در کازرون همهاش دوست دارند مرکز استان بشوند. خب! بدون زحمت که نمیشود مرکز استان شد. حاج آقا [نمایندهی طلاب نورآباد] اینجا هستند؛ آیا نورآبادیها حاضرند که به کازرون ملحق بشوند؟! برای چه بیایند؟! بیمارستانت درست است؟! حوزه علمیهات درس خارج دارد؟! حاضر نیستند پولشان را هم در کازرون سرمایه گذاری کنند! همهاش بزن و در رو! دلالی! تولید نمیخواهند بکنند! میخواهند فقط خرید و فروش خودرو انجام بدهند. اینها واقعیاتی است که من هر روز هرچه جلو میروم به آنها میرسم. به هر حال اتاق فکر هست دوستان تشریف بیاورند ما در خدمتشان هستیم.
سؤال: اقدامات خود را برای بخشهای مختلف شهرستان را به صورت مختصر بیان کنید.
کوهچناری ها خیلی به ما نزدیک نمیشوند
کوهچنار را اگر دقت کنید بحث روشناییهایش را چه شهردار نودان که دیشب با من صحبت میکرد و چه جاهای دیگر انجام شده است. تیرهای برق مثل بقیه جابجا شده یعنی ما همه را یکسان داریم میبینیم و هر کاری که میتوانیم در اصلاح شبکهی برق باید انجام بدهیم. زمینهای ورزشی را در کوهچنار با کمک خیرین شروع کردیم؛ سعی کردهایم جلو برویم. یک مقداری در خود کوهچنار خیلی به ما نزدیک نمیشوند. شاید چون ما پایگاه رأی درستی در قائمیه نداشتیم و آنجا مرکز شهرستان است؛ آدمها هنوز نیامده اند با ما همکاری بکنند با اینکه من اولین نمایندهای هستم که آنجا دفتر زدهام دفتر را هم در ملای انبار زدهام. یعنی نرفتم درون شهر؛ نرفتم نودان؛ گفتم جایی آن وسطها بگذاریم تا دسترسی زیاد باشد. با این حال هنوز اتاقهای فکرمان آنجا راه نیفتاده است.
طرح شفافیت آرا نمایندگان را امضا کردم اما به آن رأی ندادم / مردم ظرفیت شفافیت دارند؟! / کاندیدای ریاست جمهوری هستم
خشتیها خودشان قدرتمندند، با ما تماسی ندارند
در خشت فعالیتمان کم است چون خشتیها خودشان قدرتمندند، رابطه دارند، میتوانند مشکلاتشان را حل کنند با ما تماسی ندارند؛ یکی دو ماه گذشته عدهای از جوانترها به دفتر ما آمدند و شروع کردیم با آنها کار کنیم. یک مقدار در بحث لایروبی کانالها شروع کردیم الان هم بدهکاریم ۲۴ تا ۲۵ میلیون تومان گردنمان است که باید پرداخت کنیم.
آب را در تابستان به نخلستان کنارتخته رساندیم. ورزش کنارتخته، شهرکهای کشاورزی اقدام کنیم؛ شهرک صنعتی راه بندازیم و جاده را اصلاح کنیم. این چیزهایی [بود] که خود کنار تخته میخواستند؛ شهرداری کنارتخته هم به خاطر اینکه آنجا مسیر عبور هست و آسفالت زیاد مصرف میکند، اولین محمولهی قیر که ما توانستیم تهیه کنیم ۱۰۰ تن بود؛ البته خیلی نیست اما آن را به کنارتخته دادیم.
راه اندازی آب سرمشهد
بالاده هم از ابتدا من وقت گذاشتم روی بحث سرمشهد که آب آنجا را راه بیندازم آن را تا حد [نیاز] اولیه که میشد [تا] حداقل برای شست و شو آب باشد، انجام شد. ۳۴ کیلومتر فیبر نوری است؛ هزینهی سه و دو دهم میلیارد تومان برای کنده کاری و گذاشتن [نامفهوم] و حل مشکلات تملک زمینهاست. اینها کارهایی است که شده است. بحث بهداشت و درمانش را هم داریم دنبال میکنیم که آن ساختمانش هم تمام شود و اماکن ورزشی که انشاءالله در بالاده انجام خواهد شد.
به عقب افتادگی فامور رحم نمیکنند
برای فامور هم برنامهی خاصی داریم کهان شاالله استارت میخورد ولی بعضی مواقع قومیت گرایی باعث عقب افتادگی میشود مثلاً ما میآییم این کار میکنیم که فرض کنید چیزی راه بیفتد آن طرف شهرستان میبینی یک نفوذی دارند در شیراز یا جایی دیگر، دستگاه را از فامور برمیدارند محل خودشان میبرند یعنی دیگر رحم نمیکنند که فامور عقب افتاده است ولی این جاده که از زمان آقای دهقان ناصرآبادی زحمت کشیده بود میخورد به سمت پل آبگینه بیرون میآید آن معطل مانده بود که الحمدالله من معاون وزیر راه را بردم؛ او هم [آنجا را] دید و پولی هم برای آن جا گذاشت که طرحش دارد نهایی میشود و به زودی کار میشود. آن ۲۰۰ متری که ریزش کوه دارد آن را درست کنیم و با یک راه انحرافی راه بیندازیم و دسترسی به سمت کازرون و شیراز بهتر بشود و بحث تقاطع غیر همسطح بالاده به سمت فامور را هم شروع کردیم اعتباری گذاشتند برای اینکه طراحیاش تکمیل شود
ایمن سازی راهها نسبت به ساخت راه برایمان اولویت دارد
راههای حوزهی سیف آباد و قراء خمسه را داریم کار میکنیم که این اینجا بلوار بشود دوخطه کردن مسیر کازرون تا بالاده که پول میخواهد ولی توجه هم میخواهد ما الان در چند جبهه داریم کار میکنیم ایمن سازی راهها در همهی منطقه برایمان اولویت دارد نسبت به ساخت راه
سئوال: برای تقویت سیگنالهای تلفن همراه در برخی از مناطق کازرون چه اقداماتی صورت گرفته؟
مردم خودشان دزد را بگیرند
من 2 باز نزد وزیر ارتباطات رفتم. او یک نفر را که از قدیم آشنا با من بود به عنوان رابط گذاشت. ما هم آقای رسته (رئیس مخابرات کازرون) را رابط خود خودمان گذاشتیم؛ الحمدلله اصلاحات خوبی شده است. تجهیزات خوبی دادند. پول هم گذاشتند؛ ولی کمبود در کشور هست به خصوص در بحث تجهیزات مربوط به شرکت نوکیا که تحریم بود. اینها الان وارد کشور شده و طبق برنامهای که وجود دارد، آقای وزیر قول داد کازرون را در اولویت بگذارد. در نوبت دوم که من یک ماه پیش ایشان را دیدم. این قول را داده و دارد انجام میشه ولی [متأسفانه] تجهیزات را میدزدند. ما باید به مردم بگوییم؛ من دزد را چه کار کنم؟ خودتان دزد را بگیرید. هی ما میگذاریم، هی آنها میدزدند! یا آنتن تلویزیون را میدزدند یا باتری دیجیتال را می دزند! مسی در آن باشد، ترانسی باشد، همهی اینها این روزها قیمت پیدا کرده و میدزدند!
سئوال: مجلس چه کاری برای رشد جمعیت کشور انجام داده است
سه چهارم کشور هم از جمعیت خالی شده است
بحث [عدم] ازدیاد جمعیت، خطری است که کشور را تهدید میکند. سه چهارم کشور هم از جمعیت خالی شده این را هم در نظر بگیرید. روستاها متروک شدهاند. از شهرهای کوچک هم آمدهاند و در شهرهای بزرگ تراکم درست کردهاند. یکی از مشکلات جوانان بحث اقتصادی است جوان نگاه میکند و میگوید ما خودمان دانشجو داریم و در سن ۲۶، 27 ساله معمولاً ازدواج نمیکنند. میگوید: وقتی من یک خانه نمیتوانم تأمین بکنم، چطوری ازدواج کنم؟ شغلی ندارم. همین عدم اشتغال، امنیت شغلی وجود ندارد و گرانیها [هم هست.] اثرات تبلیغی هم وجود دارد؛ همین فضای مجازی و چیزهای دیگری که تشویق میکند حتی آنهایی هم که میخواهند ازدواج کنند روشنفکر بازی در میآورند و تک فرزند هستند تازه آن هم بعد از گذشت چند سال و می گویند ما اگر همین یک بچه را هم بزرگ کنیم بس است. از نظر فرهنگی و غیره روشنفکر بازی در میآورند. در مجلس باید شرایط تسهیل ازدواج به گونهای باشد که شرایط اقتصادی جامعه درست بشود. شغل گیر بیاید. آیا خود شما اگر دختر داشته باشید، حاضرید دخترتان را به یک جوان بی کار بدهید؟ ممکن است بعضی از ما سخت نگیریم اما از آن طرف هم قوانین و مقررات مربوط به ازدواج باید درست بشود. چرا طلاقها اینقدر زیاد است؟ بخشی از آن مربوط به همین شرایط اقتصادی است؛ بخشی مربوط به مواد مخدر است. ما اگر همه جانبه نپردازیم نمیشود. الحمدالله در کمیسیون فرهنگی جناب آقای آقاتهرانی هستند و دوستان دیگر هم هستند؛ دارند همین بحث ازدواج و تسهیلات آن را کار میکنند. ما هم حاضریم؛ یعنی من به آقای آقاتهرانی هم گفتم که من خودم هم دارم یک کارگروه برای این درست میکنم. یعنی حداقل من یک جلسه 3،2 ماه پیش گذاشتم که یکسری خانمهای تحصیل کرده آمدند که برای حقوق زن و خانواده اگر مطلبی دارند به من بدهند و من هم به کمیسیون فرهنگی و اجتماعی منتقل کنم تا رفع شود حالا شما اگر مطالب و طرحهایی هست، بنده داوطلبم تحویل بگیرم و دنبال کنم.
سئوال: با توجه به تاکید مقام معظم رهبری بر همکاری مجلس با دولت و رؤسای سه قوه (به ویژه رئیس جمهور) برخی از تعابیر از برخی از نمایندگان و حضرتعالی شنیده میشود که درست نیست.
نمیگذارم وزیر الکی استیضاح شود / رئیس جمهور باید استیضاح شود
این که از دولت حمایت کنیم خب من رابطهی خیلی خوبی با وزیر نیرو و همهی معاونینش، وزیر نفت و همهی معاونینش، مدیرانش و مدیران مناطق دارم؛ آنها به بنده به عنوان یک آدمی که دارم کمکشان میکنم، نگاه میکنند. یعنی این که نگذارم الکی استیضاح شود یا سؤال بی خود طرح بشود. بتوانم با نمایندهها صحبت بکنم که به سمت منطق و استدلال بیایند. معمولاً هم نمایندگان محترم همین طور هستند مسائل را سعی میکنیم با دولت حل کنیم. اگر شخص من مورد نظرتان هم من باشد، بله! من روی رئیس جمهور حرف دارم؛ من نظرم هم استیضاح ایشان بوده است. از چند سال پیش گفتم: ایشان اگر یک روز هم رئیس جمهور باشد به ضرر کشور است و دیدید هم که به ضرر کشور بوده است. چون ایشان تقابل میکند؛ دوقطبی سازی میکند؛ جلوی رهبری بعضاً میایستد؛ صحبت از رفراندوم میکند و از این حرفها؛ دقیقاً در مقابل حرف آقا میگوید رفراندوم برگزار کنیم. یعنی این سیستم رهبری را در جامعه نپذیرفته است. ما شوخی نداریم من سفت میایستم؛ بی احترامی که نمیکنیم. موافق بی احترامی به وزرا در مجلس نیستم. می گویم: باید حرفشان را گوش کرد. آقای ظریف که به مجلس آمده بود، من هم از این اتفاقی که افتاد، ناراحت شدم؛ ولی از آن طرف آنها هم نباید بی ادبی کنند. هم رئیس جمهور، هم وزرا باید درست حرف بزنند. چه معنا دارد که میگوید چهار عمل اصلی؟! من هم به او می گویم: تو اگر دکترای حقوق از انگلیس گرفتی بیا پنج دقیقه در مجلس انگلیسی صحبت کن. کسی که دکترای حقوق از انگلیس بگیرد، مگر میشود انگلیسی خوب بلد نباشد؟! چطوری دکترایت را گرفتی؟! تو که به همه میگی بی سواد! من یک بار گفتهام آخوند ما آمده مردم را به بهشت دعوت کند، چرا هی می گویی برید به جهنم؟! آیا همچین آدمی افتخار است برای جامعه روحانیت؟! پس بنده انتقاد میکنم سفت هم میایستم.
سئوال: آیا حضرتعالی قصد نامزدی در انتخابات ریاست جمهوری را دارید؟
حالا که فخری زاده شهید شد من باید برم و رئیس جمهور بشوم! به همین سادگی
برای ریاست جمهوری به بنده پیشنهاد دادهاند. نه این حزبها و دستگاههایی که هستند. اینها اصلاً متصور نیستند که ما آدمیم! همه میخواهند در ۵۰، ۶۰ نفر؛ میگویند: این، این و این؛ افراد را میسازند یا ممنوع التصویرت میکنند! یک عدهای آمدهاند سراغ بنده و گفتهاند که هستی؟ من هم گفتم: بله هستم! بعد از شهادت فخری زاده گفتم هستم! گفتند: چرا؟ گفتم چون شهریاری شهید شد من شدم رئیس انرژی اتمی؛ خرسند [امام جمعه کازرون] شهید شد، من شدم نمایندهی کازرون! حالا فخری زاده شهید شد من باید بروم و رئیس جمهور بشوم! به همین سادگی! چون من از نظر اعتقادی همانطور که در شفافیت آرا می گویم اول باید ظرفیت در جامعه ایجاد شود بعد صحبت از شفافیت بکنیم. من که چیز پنهانی ندارم؛ بحث ظرفیت در جامعه هم این است. چون ظرفیت را یک عدهای میخواهند بسازند که خودشان را قیم و متولی انقلاب و نظام میدانند میگویند ما یک نفر را بالا میآوریم خدا هم بعضاً میتواند انتخاب کند! خدا شاهد است من به شما بگویم اگر من ترور نشده بودم و زنده نمانده بودم، محال بود انرژی اتمی را دست منی بدهند که ۲۵ سال در انرژی اتمی کار کرده بودم؛ محال بود. ذهنشان همیشه دنبال این است که آقای x، y، z بیایند؛ به ما نمیدادند.
قیمهای اصولگرایان در کازرون
شاید اگر آقای خرسند هم شهید نمیشد و این طوری گردن ما نگذاشته بود که من بیایم و سفت بایستم، من نمایندهی مجلس هم نمیشدم! چرا؟ چون در کازرون اینجوری بود که یک عدهای خودشان را متولی اصولگرایی میدانستند و میگفتند: اصولگراها چهار نفرند ما باید بنشینیم با اینها مصاحبه کنیم و انتخاب کنیم. من هم گفتم: آره ارواح عمه تون! همینجوری! الآن کی گفته اصولگراها چهار نفر هستند؟! پس شیخیان اصولگرا نیست؟! اسم او هم نبود! آقای سیروس نیست؟! دیگری نیست؟! اینها نیستند؟! شماها کی هستید؟! اینها همان قیمها هستند. بعد وقتی من به آنها گفتم که من مستقل هستم و میروم از مردم رأی میگیرم؛ گفتند: نه! رأی شما در سبد اصولگرایی است! گفتم به شما چه مربوط است؟! رأی مال من است؛ شما میخواهید دربارهاش تصمیم بگیرید؟! نترس! من ۲۰۰۰ تا بیشتر رأی ندارم! شما چه کار دارید؟! شمایی که ادعای وحدت میکنید، بروید ببینم میتوانید بین آن چهارتای دیگر وحدت ایجاد کنید؟! آیا کردند؟! آیا آن ۳ نفر دیگر را یکی کردند؟! نتوانستند.
من مستقلم
آنهایی که دم از انقلاب و اینها میزنند میگویند جبهه انقلاب یا اصولگرایی یا هر چیزی؛ [مثل] همینها هستند؛ می گویند: ما باید بگوییم که چه کسی باشد. می گویم خیلی خوب اگر شما میگویید، پس ما مستقلیم. این دفعه هم بنده گفتم: مستقلم تا شورای نگهبان؛ چون علنی که نمیشود این حرفها را زد؛ الان میگویند تبلیغات پیش از موعد، ردت میکند شورا؛ اینجا در جمع خودمانی میگویم فرقی نمیکند.
هیچ هم اشکال ندارد که از کازرون، از جنوب کشور یکی بشود رئیس جمهور
بنده یک کارهایی هم دارم میکنم؛ به افرادی هم که گفتیم، جوانان، اینها استقبال کردهاند؛ هیچ هم اشکال ندارد از کازرون، از جنوب کشور یکی بشود رئیس جمهور؛ چرا باید خودمان را دست کم بگیریم؟ من برای ریاست مجلس هم با همین استدلال نامزد شدم. هی گفتند: کازرون قرمز است! نمیدانم اینها ضد انقلاباند! و از این حرفها! گفتم: شما بی خود کردید! نمایندهی کازرون میشود رئیس مجلس! ببینید! چون اینها ذهنها را بسته بودند؛ یک تبلیغ نگذاشتند ما بکنیم! بستند رسانهها را؛ چه اصلاح طلبها چه اصولگراها؛ فرقی نمیکند. بستند که هیچ کس نفهمد. عدهای از نمایندهها بعد از رأی گیری گفتند إ عباسی تو بودی؟! خیلی مسخره هستا! توی مجلس یعنی اینها نمیدانستند آنهایی که [اسمشان را] میخوانند کی هستند! و جالب است من از آقای میرسلیم بیشتر رأی آوردم! آقای میرسلیم داوطلب ریاست جمهوری بود؛ چه از زمانی که آقا [مقام معظم رهبری] رئیس جمهور بوده و میخواسته نخست وزیر بشود و [عضو] حزب موتلفه و... خب چطور میشود او ۱۲ تا رأی میآورد و من ۱۷ تا رأی میآورم؟! و آدمهایی که رأی دادند آدمهای شاخص مجلس به من رأی دادند! و بقیه اصلاً فکر نمیکردند که میشود؛ میگفتند حالا ائتلاف گفته و از قبل بسته بودند که باید چه کار کنند! ولی من میگفتم: نه! ما باید بگوییم از جنوب هم میتوانیم و کازرون میتواند نماینده در حد رئیس مجلس هم بدهد.
چرا همهاش رئیس جمهور از استانهای مرکزی، حاشیهی کویر و مشهد باشد؟!
الان هم معتقدم که ما میتوانیم در حد رئیس جمهور هم برویم؛ چی از بقیه کم داریم؟! شما فرصت بدهید، بچههای کازرون هم بالا میآیند. چرا همهاش از استانهای مرکزی؟! چرا همهاش از حاشیه کویر؟! چه خبر است؟! چرا همهاش مشهد؟!
چرا همهاش آیت الله رئیسی؟! من از شما سؤال میکنم: بابا! مگر قوهی قضاییه برای تمدن سازی کم جایی است؟! خب یک بار رفتید؛ این کار را کردید دیگر؛ خب کافیه؛ چرا همهاش دنبال آیت الله رئیسی هستید؟! من قوهی قضاییه را مهم میدانم. میگویم کسی از پس قوهی قضاییه برمی آید که جنسش از آن جا باشد. آقای رئیسی در برقراری عدالت در جامعهی ما میتواند نقش خیلی مهمی داشته باشد و دستگاه اجرائی راه را هموار کند که قوهی قضاییه بتواند کارش را انجام دهد. یکی باید در مجلس باشد که قوانین درست و حسابی تصویب کنند، در مجلس هدایت و راهنمایی کند؛ قوا اگر باهم منسجم نشوند رهبری نمیتواند در بُعد خارجی کار بکند رهبری نمیتواند جامعه را به سمت تمدن سازی پیش ببرد... آقای رئیسی را الان شما علما بروید هی به او فشار بیاورید که آقا بلند شو بیا رئیس جمهور شو! برای چی؟! مگر قوهی قضائیه را باید دست کم بگیریم؟! پلیس و قوهی قضاییه اگر درست بشود انقلاب بیمه است. این نظر من است. من به پلیس خیلی اهمیت میدهم؛ دنبال وجدان کار و انضباط اجتماعی هستیم؟ انضباط اقتصادی رهبری فرمودند این را؛ پلیس و قوه قضائیه را درست کنید آدم برای قوه مجریه زیاد است.