تاریخ انتشار
پنجشنبه ۳ مهر ۱۳۹۹ ساعت ۰۰:۳۵
کد مطلب : ۴۲۵۸۸۸
سعید حجاریان؛
مردم زير «اين همه فشار» چرا بايد اعتماد كنند؟
۰
کبنا ؛تئوريسين اصلاحات درباره علت و ميزان بياعتمادي مردم به حاکميت و زمينهها و روندي که طي کرده است، گفت: بياعتمادي مردم به قدرت يا به بيان ديگر، نهاد دولت سابقه طولاني دارد. اولين نشانههاي بياعتمادي در دولت مهندس بازرگان رخ داد. مرحوم بازرگان بههرحال شخصيتي مرضيالطرفين محسوب ميشد و به گمان بسياري از جمله شخص امام صلاحيت نخستوزيري داشت منتهي اختيار مملکتداري به او سپرده نشد. خود ايشان ميگويد، چاقوي بيدسته به من دادهاند؛ يعني همين بحثي که تا امروز گشوده است؛ شکاف اختيار و مسئوليت و ميبينيم دولت موقت هر کاري ميکند، يک نفر يا يک گروه يک جاي مملکت خرابکاري ميکند. يکي تصفيه ميکند، يکي خودسري ميکند تا جايي که بازرگان ميگويد: ابليس کي گذاشت که ما بندگي کنيم / يکدم نشد بي سرخر زندگي کنيم. سعيد حجاريان به انصافنيوز گفت: اين اولين جرقه بياعتمادي بعد از انقلاب بود و مردم و بعضي گروهها فهميدند احتمالا در روي همان پاشنه خواهد چرخيد. هر اختلاف و تنش يا هر نقضعهدي ظرف بياعتمادي را پر و پرتر کرده است. در پي اين روند بياعتمادي، هر کس هزينه داد، راه خودش را جدا کرد. نتيجه آنکه با حکومت کوچکشدهاي مواجه هستيم که نهتنها همه مردم بلکه حتي بنيانگذاران و کارگزاران خود را نمايندگي نميکند تا جايي که مردم بهگمانم کارگري در امارات و کويت را به شهروندي در ايران ترجيح ميدهند.
با «آزردگي نهادينه» مواجهيم
حجاريان گفت: از اين گذشته، من بهدفعات گفتهام دروغ يکي از عوامل اصلي اين وضعيت نابهنجار ماست که بياعتمادي يک از نتايج آن اســت. بهعلاوه ما در جمهوري اسلامي با مسالهاي مــواجه هستيم بهنام «آزردگي نهادينه». يــعني کــسي نيــست از برخورد نهادهاي دولتي مصون باشد. و از هــمه مهمتر يک دهه پيش با پديدهاي روبهرو بوديم که در دوربين زل ميزد و دروغ ميگفت. حالا ما بــا پديدههايي مواجه هستيم که به بيتالمال دستاندازي ميکنند و ميگويند «فلان شخص اجازه داده». مردمي که بهخاطر 25 گرم کره در صف نگه داشته ميشوند بايد اين چيزها را تحمل کنند و اعتماد بورزند؟! وي خاطرنشان کرد: شما الان بهآساني ميتوانيد ميزان متوسط حقوق بهعلاوه تاخيرهاي مترتب بر آن، نرخ دلار و همچنين دستمزد روزانه افراد را در اختيار داشته باشيد. سازمان ملل ميگويد درآمد روزانه زير 1 دلار فقر شديد است حالا شما با توجه آنچه در واقعيت وجود دارد، نسبت ما و فقر شديد را به دست بياوريد. متاسفانه بايد گفت، بعضي قشرها که البته در حال گسترش هم هستند، توانايي تامين کالري لازم در يک روز را ندارند چه برسد به زندگي بسامان. ولي با اين اوصاف، از اين مردم زير ضرب همچنان انتظار اعتماد ميرود!
ترمز قتلهاي زنجيرهاي
او در پاسخ به اينکه در زمان دولت اصلاحات تلاش براي اعتمادسازي به چه صورت بوده است، گفت: رئيسدولت اصلاحات از اين سنخ کارهاي نمادين نکرد چون کشور شرايط جنگي نداشت اما در عمل از حقوق مردم حراست کرد، فساد را کاهش داد و به لحاظ امنيتي کشور را حفظ کرد و مهمتر از همه ترمز قتلهاي زنجيرهاي را کشيد. من نميخواهم دوره اصلاحات را سراسر سفيد نشان دهم اما استنباطم اين است هنرمندان و قشرهايي که در فراموشي و زير فشار بودند قدري توانستند به فعاليتهاي خود سامان بدهند؛ البته خط و نشانها همچنان باقي بود! حجاريان درباره اينکه آيا هنوز راهي براي اعتمادسازي وجود دارد گفت: من معتقدم راه اعتمادسازي، در کشوري با شرايط ما، همان مقوله مراقبت يا (charity state) را نادرست ميدانم منتهي در ايران بعضي آن را با دولت رفاه يکي ميدانند. با همين ملاحظه معتقدم دولت بايد مساله اشتغال را از وضعيت بحران خارج کند. توجه کنيد از حل مساله و برطرف کردن کامل بيکاري نميگويم چون در کوتاهمدت اتفاق نميافتد. ببينيد اگر بيکار وجود نداشته باشد يا بيکار نااميد نباشد، ناهنجاري کم ميشود و ديگر نميبينيم کسي به جرم دزديدن نان محکوم به اعدام شود يا بهخاطر دزديدن پوشک براي بچهاش يا حتي چند عدد نارنج دادگاهي شود. وي توضيح داد: گاهي اوقات مثلا در زماني که کشور در وضعيت اورژانسي است، نياز به دولت خيّر داريم تا سيلزدهها و زلزلهزدهها را مديريت کند، اقلام حمايتي توزيع کند و حتي تا مدتي پول بپردازد. الان، زمان کروناست و ممکن است چنين شود اما دولت خيّر، موقت است و کارويژه آن بايد بعد از مدتي متوقف و کمکها قطع شود تا دوباره کسبوکار راه بيفتد و اعتمادبهنفس مردم آسيبديده بهجاي خودش برگردد. فراموش نکنيد، براي يک سرپرست خانوار که شغل و درآمد خوبي داشته و بهعلت سيل، زلزله يا موارد ديگر شغل و خانه و سرمايهاش را از دست داده، ساده نيست با حمايت زندگي کند و خواسته اصلي او احياي وضعيت پيشين است. حجاريان گفت: اما دولت مراقب مربوط به دوره ثبات است و استمرار دارد و مراقب است بلايي به سر مردم نيايد. اين تفکيک را در دو مساله بهداشت و درمان يا دوگانه آسيبپذير و آسيبديده ميبينيم. وي گفت: هر اختلاف و تنش يا هر نقض عهدي ظرف بياعتمادي را پر و پرتر کرده است. در پي اين روند بياعتمادي، هر کس هزينه داد، راه خودش را جدا کرد. تا جايي که مردم بهگمانم کارگري در امارات و کويت را به شهروندي در ايران ترجيح ميدهند.
با «آزردگي نهادينه» مواجهيم
حجاريان گفت: از اين گذشته، من بهدفعات گفتهام دروغ يکي از عوامل اصلي اين وضعيت نابهنجار ماست که بياعتمادي يک از نتايج آن اســت. بهعلاوه ما در جمهوري اسلامي با مسالهاي مــواجه هستيم بهنام «آزردگي نهادينه». يــعني کــسي نيــست از برخورد نهادهاي دولتي مصون باشد. و از هــمه مهمتر يک دهه پيش با پديدهاي روبهرو بوديم که در دوربين زل ميزد و دروغ ميگفت. حالا ما بــا پديدههايي مواجه هستيم که به بيتالمال دستاندازي ميکنند و ميگويند «فلان شخص اجازه داده». مردمي که بهخاطر 25 گرم کره در صف نگه داشته ميشوند بايد اين چيزها را تحمل کنند و اعتماد بورزند؟! وي خاطرنشان کرد: شما الان بهآساني ميتوانيد ميزان متوسط حقوق بهعلاوه تاخيرهاي مترتب بر آن، نرخ دلار و همچنين دستمزد روزانه افراد را در اختيار داشته باشيد. سازمان ملل ميگويد درآمد روزانه زير 1 دلار فقر شديد است حالا شما با توجه آنچه در واقعيت وجود دارد، نسبت ما و فقر شديد را به دست بياوريد. متاسفانه بايد گفت، بعضي قشرها که البته در حال گسترش هم هستند، توانايي تامين کالري لازم در يک روز را ندارند چه برسد به زندگي بسامان. ولي با اين اوصاف، از اين مردم زير ضرب همچنان انتظار اعتماد ميرود!
ترمز قتلهاي زنجيرهاي
او در پاسخ به اينکه در زمان دولت اصلاحات تلاش براي اعتمادسازي به چه صورت بوده است، گفت: رئيسدولت اصلاحات از اين سنخ کارهاي نمادين نکرد چون کشور شرايط جنگي نداشت اما در عمل از حقوق مردم حراست کرد، فساد را کاهش داد و به لحاظ امنيتي کشور را حفظ کرد و مهمتر از همه ترمز قتلهاي زنجيرهاي را کشيد. من نميخواهم دوره اصلاحات را سراسر سفيد نشان دهم اما استنباطم اين است هنرمندان و قشرهايي که در فراموشي و زير فشار بودند قدري توانستند به فعاليتهاي خود سامان بدهند؛ البته خط و نشانها همچنان باقي بود! حجاريان درباره اينکه آيا هنوز راهي براي اعتمادسازي وجود دارد گفت: من معتقدم راه اعتمادسازي، در کشوري با شرايط ما، همان مقوله مراقبت يا (charity state) را نادرست ميدانم منتهي در ايران بعضي آن را با دولت رفاه يکي ميدانند. با همين ملاحظه معتقدم دولت بايد مساله اشتغال را از وضعيت بحران خارج کند. توجه کنيد از حل مساله و برطرف کردن کامل بيکاري نميگويم چون در کوتاهمدت اتفاق نميافتد. ببينيد اگر بيکار وجود نداشته باشد يا بيکار نااميد نباشد، ناهنجاري کم ميشود و ديگر نميبينيم کسي به جرم دزديدن نان محکوم به اعدام شود يا بهخاطر دزديدن پوشک براي بچهاش يا حتي چند عدد نارنج دادگاهي شود. وي توضيح داد: گاهي اوقات مثلا در زماني که کشور در وضعيت اورژانسي است، نياز به دولت خيّر داريم تا سيلزدهها و زلزلهزدهها را مديريت کند، اقلام حمايتي توزيع کند و حتي تا مدتي پول بپردازد. الان، زمان کروناست و ممکن است چنين شود اما دولت خيّر، موقت است و کارويژه آن بايد بعد از مدتي متوقف و کمکها قطع شود تا دوباره کسبوکار راه بيفتد و اعتمادبهنفس مردم آسيبديده بهجاي خودش برگردد. فراموش نکنيد، براي يک سرپرست خانوار که شغل و درآمد خوبي داشته و بهعلت سيل، زلزله يا موارد ديگر شغل و خانه و سرمايهاش را از دست داده، ساده نيست با حمايت زندگي کند و خواسته اصلي او احياي وضعيت پيشين است. حجاريان گفت: اما دولت مراقب مربوط به دوره ثبات است و استمرار دارد و مراقب است بلايي به سر مردم نيايد. اين تفکيک را در دو مساله بهداشت و درمان يا دوگانه آسيبپذير و آسيبديده ميبينيم. وي گفت: هر اختلاف و تنش يا هر نقض عهدي ظرف بياعتمادي را پر و پرتر کرده است. در پي اين روند بياعتمادي، هر کس هزينه داد، راه خودش را جدا کرد. تا جايي که مردم بهگمانم کارگري در امارات و کويت را به شهروندي در ايران ترجيح ميدهند.
مرجع : آرمان ملي