عدالت اجتماعی، اهداف سیاسی منطقه ای، انفعال رسانه های استان در مواجهه با اعتبارنامه تاجگردون

در روز های اخیر موضوع بررسی اعتبار نامه تاجگردون در مجلس یازدهم در کنار آتش سوزی زاگرس یکی از مهم ترین اتفاقات در کل کشور بوده است. به نظر می رسد در این موضوع برای اولین بار است که شاهد حجم حساسیت و پیگیری مردمی و رسانه ای در موضوع اعتبارنامه نمایندگان هستیم.
تاجگردون در فرایند منتخب شدن در سومین دوره نمایندگی خود در مجلس شورای اسلامی، با حواشی رسانه ای زیادی مواجه شد. از روزهای قبل از تایید صلاحیت کاندیداها تا چند روز قبل از زمان شروع رسمی تبلیغات انتخاباتی تایید صلاحیت تاجگردون در ابهام قرار داشت. با وجود اسناد منتشره از تخلفات منتسب شده به تاجگردون در فضای مجازی،رسانه های محلی، کشوری و خبرگزاری ها شورای نگهبان با تایید تاجگردون خط بطلانی بر همه فشارهای رسانه های منتقد تاجگردون کشید. 
سخنگوی شورای نگهبان پس از انتشار نامه تاییدصلاحیت تاجگردون، و قبل از اعلام نظر رسمی شورای نگهبان، در پاسخ به این سوال که گفته می شد برخی با فشار به شورا تاییدیه گرفته‌اند، خاطر نشان کرده بود: «خیر اینگونه نیست، ما در مرحله گذشته هیأت مرکزی و هیأت استانی را داشتیم و مرحله کنونی مرحله شورای نگهبان است، اسامی ممکن است از جهت ترتیبات اداری دیر و یا زود اعلام شود اما آنچه اعلام شده است همگی مصوبات هیأت مرکزی و هیأت استانی است. در این مرحله هم که امروز در خدمت شما هستیم، مرحله رسیدگی به شکایات است که طبیعتاً هر شکایتی باشد بررسی می‌شود و اگر حقی از کسی تضییع شده باشد طبیعتاً احقاق حق خواهد شد. اصلاً و ابداً هیچکس با فشار تأیید صلاحیت نشده است و اینها همگی شایعه است، ما نظرات هیأت مرکزی را اعلام کردیم که همگی مستند به مدارک قطعی در پرونده‌های آنان است».
مردم استان کهگیلویه و بویراحمد در طول سالهای پس از انقلاب اسلامی وفاداری خود را بارها به این نظام نشان داده اند، و با وجود محرومیت، با حضور گسترده خود در مناسبات مختلف همواره نظام را مورد حمایت خود قرار داده اند و مهر تاییدی بر این انقلاب زده اند. و اما با وجود نظارت شورای نگهبان، و تایید رسمی صلاحیت تاجگردون در روز 22 بهمن 98، تکلیف برای قریب به اکثریت مردم گچساران و باشت روشن شد برای آنکه برای بار سوم، تاجگردون را به عنوان منتخب خود برگزینند.
با وجود همه انتقاداتی که به تاجگردون می شد، اما شور و اشتیاق مردم و گمانه زنی ها برای حضور قدرتمند دوباره تاجگردون در مجلس شورای اسلامی وجود داشت. اما با بررسی اعتبارنامه نمایندگان و اعتراض نمایندگان، مجلس آب پاکی را روی دست مردم حوزه انتخابیه ریخت. «با وجود انتخابات آزاد مردمی و با وجود رد شدن کاندیدا از فیلتر شورای نگهبان» قانون حق اعتراض برای نمایندگان قائل شده است. 
طی چند روز گذشته، برخی از منتقدان، و اشخاص و موجی از افکار عمومی واکنش های مختلفی به این رویداد سیاسی نشان دادند، که بیشتر بصورت احساسات شخصی و فردی در مطالب منتشر شده در رسانه ها و فضای مجازی خود را نشان داد. همچنین منتقدان با تکیه بر تخلفاتی منتسب به تاجگردون و دخالت ها در شهرستان و استان موضع موافق خود را نسبت به رد اعتبارنامه تاجگردون نشان دادند.
تنها نهادی که بصورت رسمی اعلام موضع مخالف کرده است، شورای ائتلاف نیروهای انقلاب کهگیلویه و بویراحمد است که در بیانیه خود با تاکید بر اهمیت طهارت اقتصادی خواستار بررسی دقیق عملکرد و فعالیت های نماینده گچساران و باشت شده و در بخشی از بیانیه نوشته است: « از شعبه رسیدگی کننده، کمیسیون تحقیق و هیئت رئیسه مجلس شورای اسلامی درخواست می‌نماید بررسی اعتبارات و تخصیص‌های لحاظ شده در طول هشت سال گذشته از طریق اعتبارات ملی و استانی نحوه‌ی توزیع و هزینه کرد و پیمانکاران طرح‌های اجرا شده را در مناطق و شهرستان‌های استان بررسی کرده و میزان اجرای عدالت را بر اساس شاخصهای وسعت و جمعیت سنجش وچگونگی احقاق یاتضییع حقوق عامه راجهت تنویرافکارعموم ومردم شریف استان مشخص واعلام نمایند».
در این بین فعالان سیاسی اصلاح طلب و اصولگرا و رسانه ها، نسبت به این جریان در سکوت و انفعال به سر می برند.
چه باید کرد و چه خواهد شد؟ در صورت رد اعتبارنامه تاجگردون، این «مردم گچساران و باشت» هستند که به مدت دو سال از حق قانونی خود که داشتن نماینده در مجلس شورای اسلامی است محروم خواهند شد. حق و حقوق مردم گچساران -که به دستگاه های نظارت کننده در مسئله تایید صلاحیت اعتماد کرده اند و در نهایت نماینده ای را با رای خود منتخب کرده اند- چه می شود؟ حال که دیگر فرصت انتخابات تا دو سال آینده وجود ندارد، چرا حق و حقوق مردم حوزه انتخابیه باید به پای این اعتراض ذبح شود؟
دو دیدگاه کلیو گمانه زنی ها و تحلیل، در میان افکار عمومی و رسانه ها در این رابطه ایجاد شده است. اول آنکه رسانه های استانی نسبت به حق و حقوق مردم حوزه انتخابیه رویکرد مطالبه گرانه داشته باشند و از انفعال رسانه ای به نقش فعال خود در این جریان برسند.
دوم آنکه؛ این تصور وجود دارد که مردم باید در سطح کشوری و ملی درنظر گرفته شوند و در این بین به اعتراضات در فقدان عدالت در بودجه ریزی و تخصیص اعتبارات استناد می شود. نماینده مردم تهران در این زمینه گفته است: «برخی از شهرها 10 تا 20 درصد تخصیص اعتبار شده اند و برخی شهرها تا 80 درصد». و از قِبَل این رویکرد موضع فعال و انتقادی را در پیش گیرند.
همه اینها در حالی است که مردم حوزه انتخابیه، در این دو شهر در این 8 ساله نسبت به اختصاص نیافتن بودجه به شهر خود انتقاد و گلایه مند بوده اند. «نماینده داشتن» مردم گچساران و باشت یک بحث و حق عمومی است و پذیرفتنی نیست که با این حق سلیقه ای برخورد شود. نگاه های سیاسی و جناحی به حقوق مردم در این شرایط باید کنار گذاشته شود.
در چند روز گذشته برخی رسانه ها در استان با یک رفتار دوگانه بر هجمه علیه تاجگردون متمرکز شده اند، ولی نه در گذشته و نه در موارد مشابه هیچ حرکتی از این دست رسانه ها برای آگاهی بخشی و شفاف سازی نسبت به وضعیت نماینده صورت نگرفت و این دوگانگی ها سبب تردید نسبت به نیات پشت برخی تحرکات رسانه ای می شود.
گچساران و باشت هر چند که به واسطه اسم نماینده، منابع نفت و گاز، و تیم های ورزشی شاید در گوشه و کنار کشور، نامی آشنا باشد، اما هنوز هم این منطقه جزء شهرهای محروم کشوری است، با نگاه به آمارهای توسعه ای در کشور، مشاهده می شود که این دو شهر به لحاظ اقتصادی، اشتغال زایی در محرومیت و در رتبه های انتهایی در بین استان های دیگر قرار دارد. از لحاظ مسائل اجتماعی، فقر فرهنگی، آسیب های اجتماعی در رتبه های اول در کشور قرار دارد. جاده های این استان و این دو شهر همواره مرگ بسیاری از همشهریان را به همراه داشته است. این دو شهرستان و در کل استان کهگیلویه و بویراحمد جزء مناطق توسعه نیافته است و هنوز راه زیادی را باید طی کند تا به تعادلی در عدالت اجتماعی برسد. در عدالت اجتماعی باید مناطق محروم تر بیشتر از مناطق ثروتمند و توسعه یافته مورد توجه قرار بگیرند، پس چگونه و با چه عدالتی مردم گچساران و باشت از حق داشتن «نماینده» باید محروم باشند و تفاوت تخصیص بودجه دلیلی برای برکناری نماینده ذکر می شود؟
استان کهگیلویه و بویراحمد یک استان محروم در ابعاد مختلف منابع انسانی و دارای حداقل امکانات است که در آتش سوزی های اخیر در استان عمق این کمبود ها و مشکلات نمایان شد؛ رسانه ها می توانند در کنار مدیران و نمایندگان‌ مجلس  در مسیر توسعه استان گام بردارند و در مقابل اگر ایراد و اشکالی در مسیر توسعه استان وجود دارد، از آن چشم پوشی نکنند.
در جریان بررسی اعتبارنامه تاجگردون دو گروه از رسانه ها بیش از بقیه  فعال هستند یک‌گروه طرفداران تاجگردون که هیچ انتقادی را بر نمی تابند و به طرفداری صرف از وی می پردازند، و گروه مخالفی که جز به حذف تاجگردون با نیات سیاسی و منطقه ای، هدف دیگری را دنبال نمی کنند.
یک رویکرد نیز در این بین، در افکار عمومی وجود دارد که صرفا با رویکرد اخلاقی به تخلفات منتسب شده به نماینده چشم دوخته اند.
اما در نهایت مردم گچساران و باشت متضرر این جریان خواهند بود، و رسانه های «مردمی» نقش مهمی در ایجاد حق مطالبه گری، به دور از اهداف سیاسی و به دور از طرفداری از نماینده می توانند داشته باشند.