تاریخ انتشار
جمعه ۱۳ دی ۱۳۹۸ ساعت ۰۱:۵۷
کد مطلب : ۴۱۶۱۸۰
گفتار تحلیلی /
چرا آمریکا منطقی فکر نمیکند؟
۰
کبنا ؛ رهبر انقلاب اسلامی روز یازدهم دی ۱۳۹۸ در دیدار پرستاران، حاکمان فعلی آمریکا را به «منطقی بودن» توصیه کردند؛ گرچه آنها «منطقی» نیستند. این به این معناست که دشمن مبتلا به «اختلال محاسباتی»، در حوزه رفتار «منطقی» هم دچار خلأ است. اگر «اختلال محاسباتی» را خطای راهبردی در سطح کلان و «بیمنطقی» را خطاهایی در سیاستهای جزء در نظر بگیریم میتوان گفت که پیامد یک خطای راهبردی کلان میتواند «بیمنطقی» را هم در پی داشته باشد. از این رو، بخش تحلیل و تبیین پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR در گفتاری کوتاه از آقای دکتر سیدمحمد مرندی، استاد دانشگاه و متخصص مطالعات آمریکا به بررسی چرایی بیمنطقی ترامپ و سران سابق آمریکا میپردازد.
مشکل اصلی آمریکا تکبر است. برای اثبات این گزاره نیز میتوانیم به عملکرد آمریکا در قبال عراق نگاه کنیم. آنها ابتدا به صدام کمک کردند، و 'به او سلاح شیمیایی دادند' تا حتی رژیم بعث توانایی بمباران مردم خودش را داشته باشد. همچنین به صدام کمک کردند تا انقلابیون عراقی را سرکوب کند. ولی در نهایت با خود صدام جنگیدند که منجر به قتلعامهای وسیعی شد. در واقع یک پارادوکس به تمام معنا که حتی در بیان آن هم عاجزیم.
قربانی این سیاستها مردم هستند. آمار سازمان جهانی یونیسف میگوید که بیش از ۵۰۰هزار کودک عراقی در تحریمهای ایالات متحده علیه عراق کشته شدند. بعد از مدتی آمریکا در سال ۲۰۰۳ به بهانهی داشتن سلاح اتمی و ارتباط با القاعده به عراق حمله و این کشور را اشغال کرد. و مجددا شهروندان عراقی در این حملات کشته شدند و زیرساختهای کشور کاملاً متلاشی شد.
کمی از عراق فاصله بگیریم. در یک نگاه وسیعتر ما مسئلهی گروههای شبهنظامی تندروی تکفیری را داریم. آمریکاییها با همراهی سعودیها و اماراتیها و چند کشور دیگر به شکلگیری این جریان افراطی کمک کردند؛ که نتیجهی آن وارد شدن دهها هزار نفر به سوریه و شکلگیری جنگ مسلحانه شد. آنها همه چیز را تخریب کردند و هر کسی را که میتوانستند کشتند. همان گروه تکفیری، بعدتر به عراقی نقل مکان کرد که خانوادههای آنها هنوز داغدار غم جنایات آمریکاییها بودند. اما با این وضعیت بهوجود آمده، جمهوری اسلامی در عراق چگونه باید ایفای نقش میکرد؟ ایران به شکلگیری و بهوجود آمدن حشدالشعبی کمک کرد. و نیروهای داوطلب ایرانی هم به آنها کمک کردند. البته برای اینکه جلوی فاجعهی سقوط و تجزیهی این کشور و افتادن عراق به دست تکفیریها را بگیریم، شهید هم دادیم.
اینها نمونهای از حماقتهای آمریکاییهاست، اما مربوط به دورهی ترامپ نیست. یکی از حماقتهای ترامپ این است که روحیهی تکبر آمریکاییها را در سیاستهایش اعمال میکند. شاید این حُسن و یا شاید عیب او باشد. بهعنوان مثال ترامپ میخواست با قتلعام نیروهای حشدالشعبی در نقطهای که مرز مشترک سوریه و عراق است، این قهرمانانِ مردم عراق را تضعیف کند تا به تبع آن روابط سیاسی، اقتصادی و فرهنگی بین این دو کشور تضعیف شود. ولی تکّبر آمریکا اجازه نمیدهد تا آنها تحلیلی واقعی از شرایط عراق داشته باشند. آنها به ادعای خودشان و با تبلیغات سعودیها و اماراتیها مبنی بر اینکه حشدالشعبی منفور مردم عراق و ضد ایرانند را باور کردند و تصور کردند که با این قتلعام اتفاقی نمیافتد، ولی اشتباهشان این بود که نه تحلیل درستی از عراق دارند و نه فهمی از ضرر تکّبرشان نسبت به مردم و بی احترامیشان به دولت عراق که گفته بودند بمباران نکنید و این کار را کردند. به عبارتیدیگر زیر پا گذاشتن حاکمیت عراق موجب شد که آمریکا نه تنها در میان مردم عراق بلکه در ساحتی دیگر در بین مردم منطقهی غرب آسیا منفور بشود. بهخاطر همین سیاستهاست که ادامهی حضور آمریکائیها در عراق فقط هزینههای بیشتری برای آنها خواهد داشت و نهایتاً آنها مجبورند که این کشور را ترک کنند.
بیانات آیتالله خامنهای در این باره نیز کاملاً درست است؛ ایشان بر اساس منطق و استدلال و اطلاعات صحیح به وقایع منطقه نگاه میکنند. آمریکاییها نه فقط در عراق بلکه در سراسر منطقه منفورند. حتی دشمنان ما، کسانی که رابطهی بدی با ما دارند هم در منطقه از آمریکا بدشان میآید. حتی آنهایی که با آمریکا همکاری میکنند هم از آمریکا نفرت دارند. آمریکا به جای نگاه متوهمانهی خود اگر واقعبینانه به قضایا نگاه کند، و بهدنبال مقصر بگردد و تا زمانی که نفهمد مقصر اصلی خودش است، همین تناقضات در سیاستهایش دیده میشود. ما شکست آمریکائیها را در سوریه و در لبنان و در این روزهای گذشته در عراق و در یمن دیدیم، و در افغانستان هم میبینیم. متحدین آمریکا هم مثل رژیم سعودی و امارات و رژیمصهیونیستی در شرایط نامطلوبی قرار گرفتهاند. و رژیم سعودی و امارات به این روند نمیتوانند ادامه بدهند.
بنابراین فرمایشات رهبر انقلاب درواقع هشداری به آمریکائیها بود که ایران را تهدید نکنید، شرایط آمریکا در کل این منطقه وخیمتر از آن چیزی است که تصور میکنند و حوادث عراق در روزهای گذشته این موضوع را ثابت کرده است. هر نوع تعرضی به ایران باعث نابودی کل منافع آمریکا در سرتاسر منطقه میشود. همچنین ایشان در فرمایشات خودشان تلاش کردند تا به حکّام غیرمنطقی آمریکا تفهیم کنند که آنها درک واقعی از منطقه ندارند و مشکل اصلی آمریکا تکّبر و ناتوانیاش نسبت به درک واقعیت است. بهعبارتی دیگر آمریکا برخلاف آنچیزی که سعی میکند به آن تظاهر کند، بسیار واقعیت گریز است.
مشکل اصلی آمریکا تکبر است. برای اثبات این گزاره نیز میتوانیم به عملکرد آمریکا در قبال عراق نگاه کنیم. آنها ابتدا به صدام کمک کردند، و 'به او سلاح شیمیایی دادند' تا حتی رژیم بعث توانایی بمباران مردم خودش را داشته باشد. همچنین به صدام کمک کردند تا انقلابیون عراقی را سرکوب کند. ولی در نهایت با خود صدام جنگیدند که منجر به قتلعامهای وسیعی شد. در واقع یک پارادوکس به تمام معنا که حتی در بیان آن هم عاجزیم.
قربانی این سیاستها مردم هستند. آمار سازمان جهانی یونیسف میگوید که بیش از ۵۰۰هزار کودک عراقی در تحریمهای ایالات متحده علیه عراق کشته شدند. بعد از مدتی آمریکا در سال ۲۰۰۳ به بهانهی داشتن سلاح اتمی و ارتباط با القاعده به عراق حمله و این کشور را اشغال کرد. و مجددا شهروندان عراقی در این حملات کشته شدند و زیرساختهای کشور کاملاً متلاشی شد.
کمی از عراق فاصله بگیریم. در یک نگاه وسیعتر ما مسئلهی گروههای شبهنظامی تندروی تکفیری را داریم. آمریکاییها با همراهی سعودیها و اماراتیها و چند کشور دیگر به شکلگیری این جریان افراطی کمک کردند؛ که نتیجهی آن وارد شدن دهها هزار نفر به سوریه و شکلگیری جنگ مسلحانه شد. آنها همه چیز را تخریب کردند و هر کسی را که میتوانستند کشتند. همان گروه تکفیری، بعدتر به عراقی نقل مکان کرد که خانوادههای آنها هنوز داغدار غم جنایات آمریکاییها بودند. اما با این وضعیت بهوجود آمده، جمهوری اسلامی در عراق چگونه باید ایفای نقش میکرد؟ ایران به شکلگیری و بهوجود آمدن حشدالشعبی کمک کرد. و نیروهای داوطلب ایرانی هم به آنها کمک کردند. البته برای اینکه جلوی فاجعهی سقوط و تجزیهی این کشور و افتادن عراق به دست تکفیریها را بگیریم، شهید هم دادیم.
اینها نمونهای از حماقتهای آمریکاییهاست، اما مربوط به دورهی ترامپ نیست. یکی از حماقتهای ترامپ این است که روحیهی تکبر آمریکاییها را در سیاستهایش اعمال میکند. شاید این حُسن و یا شاید عیب او باشد. بهعنوان مثال ترامپ میخواست با قتلعام نیروهای حشدالشعبی در نقطهای که مرز مشترک سوریه و عراق است، این قهرمانانِ مردم عراق را تضعیف کند تا به تبع آن روابط سیاسی، اقتصادی و فرهنگی بین این دو کشور تضعیف شود. ولی تکّبر آمریکا اجازه نمیدهد تا آنها تحلیلی واقعی از شرایط عراق داشته باشند. آنها به ادعای خودشان و با تبلیغات سعودیها و اماراتیها مبنی بر اینکه حشدالشعبی منفور مردم عراق و ضد ایرانند را باور کردند و تصور کردند که با این قتلعام اتفاقی نمیافتد، ولی اشتباهشان این بود که نه تحلیل درستی از عراق دارند و نه فهمی از ضرر تکّبرشان نسبت به مردم و بی احترامیشان به دولت عراق که گفته بودند بمباران نکنید و این کار را کردند. به عبارتیدیگر زیر پا گذاشتن حاکمیت عراق موجب شد که آمریکا نه تنها در میان مردم عراق بلکه در ساحتی دیگر در بین مردم منطقهی غرب آسیا منفور بشود. بهخاطر همین سیاستهاست که ادامهی حضور آمریکائیها در عراق فقط هزینههای بیشتری برای آنها خواهد داشت و نهایتاً آنها مجبورند که این کشور را ترک کنند.
بیانات آیتالله خامنهای در این باره نیز کاملاً درست است؛ ایشان بر اساس منطق و استدلال و اطلاعات صحیح به وقایع منطقه نگاه میکنند. آمریکاییها نه فقط در عراق بلکه در سراسر منطقه منفورند. حتی دشمنان ما، کسانی که رابطهی بدی با ما دارند هم در منطقه از آمریکا بدشان میآید. حتی آنهایی که با آمریکا همکاری میکنند هم از آمریکا نفرت دارند. آمریکا به جای نگاه متوهمانهی خود اگر واقعبینانه به قضایا نگاه کند، و بهدنبال مقصر بگردد و تا زمانی که نفهمد مقصر اصلی خودش است، همین تناقضات در سیاستهایش دیده میشود. ما شکست آمریکائیها را در سوریه و در لبنان و در این روزهای گذشته در عراق و در یمن دیدیم، و در افغانستان هم میبینیم. متحدین آمریکا هم مثل رژیم سعودی و امارات و رژیمصهیونیستی در شرایط نامطلوبی قرار گرفتهاند. و رژیم سعودی و امارات به این روند نمیتوانند ادامه بدهند.
بنابراین فرمایشات رهبر انقلاب درواقع هشداری به آمریکائیها بود که ایران را تهدید نکنید، شرایط آمریکا در کل این منطقه وخیمتر از آن چیزی است که تصور میکنند و حوادث عراق در روزهای گذشته این موضوع را ثابت کرده است. هر نوع تعرضی به ایران باعث نابودی کل منافع آمریکا در سرتاسر منطقه میشود. همچنین ایشان در فرمایشات خودشان تلاش کردند تا به حکّام غیرمنطقی آمریکا تفهیم کنند که آنها درک واقعی از منطقه ندارند و مشکل اصلی آمریکا تکّبر و ناتوانیاش نسبت به درک واقعیت است. بهعبارتی دیگر آمریکا برخلاف آنچیزی که سعی میکند به آن تظاهر کند، بسیار واقعیت گریز است.