چهارمين جلسه رسيدگي به اتهامات شبنم نعمتزاده دختر وزير سابق صنعت، معدن و تجارت؛
پدرم مدير خوبي بود؛ نه پدر خوبي
30 مهر 1398 ساعت 9:40
قاضي گفت: چه جور است که پرسنل را ميدانيد ولي نميدانيد داروها کجاست. قاضي مسعودي مقام از متهم نعمتزاده پرسيد؟ چند حساب بانکي داريد؟ متهم پاسخ داد: گفته شده 500 تا. حساب که به نام شرکت باز ميشود، بانک به نام صاحبان امضا هم حساب را باز ميکند. من به هيچ شهرستاني نرفتم که حساب باز کنم. قاضي گفت: شما يعني 500 حساب پشتيبان داريد؟ متهم نعمتزاده گفت: نه. شايد 20 يا 30 تا.
چهارمين جلسه رسيدگي به اتهامات شبنم نعمتزاده دختر وزير سابق صنعت، معدن و تجارت، احمدرضا لشگريپور و شرکت توسعه دارويي رسا برگزار شد.
قاضي مسعودي مقام ضمن تفهيم اتهام مجدد متهم شبنم نعمتزاده گفت: شبنم نعمتزاده فرزند محمدرضا متهم هستيد به مشارکت در اخلال عمده از طريق اخلال در توزيع مايحتاج عمومي دارو به مبلغ يک هزار و 850 ميليارد و 148 ميليون و 379 هزار و 599 ريال با علم به موثر بودن در ضربه زدن به نظام جمهوري اسلامي، مشارکت در تحصيل مال از طريق نامشروع به همان مبلغ ذکر شده و سوءاستفاده از جواز و امتياز تعويض شده، مشارکت در اخلال نظام دارويي کشور، فعاليت غيرمجاز در شبکه دارويي در استان البرز بدون مجوز وزارت بهداشت و نگهداري غيرمجاز دارو بدون تشريفات قانوني در حکم قاچاق؛ سپس از او خواست که براي ارائه آخرين دفاعياتش در جايگاه قرار گيرد.
شبنم نعمتزاده با حضور در جايگاه در آخرين دفاع از خود گفت: من داروساز و فارغ التحصيل دانشگاه شهيد بهشتي هستم و از سال 88 براي خودم کار را آغاز کردم. صحبتي شد و مطرح کردند که اين موارد براي من مزيت ايجاد کرده است اما اين تجربيات من بود که مزيتي ايجاد کرد.
وي گفت: من در شرکتهايي که تاسيس ميشد، حضور داشتم. دو شرکت ثبت شد و مسئوليت هر دو با من بود و حدود هشت ماه طول کشيد تا مجوز را گرفتيم، بعد از آن هم بيان شد که شرکتهاي فوريتي بايد حتما اسم فوريت را داشته باشند و بعد نيز دوباره اين قانون برداشته شد اما در آخرين قانون گفته شد که شرکتهاي دارويي ميتوانند فوريت را در عنوان خود قيد کنند يا نکنند. در نتيجه ما نيز با يک شرکت کار کرديم. نعمتزاده با اشاره به اتهاماتي که در سالهاي 96 و 97 درباره او مطرح شده است، گفت: مواردي وجود داشت که من آنها را در يک نامه محرمانه به قاضي دادهام و لازم نميدانم که اينجا درباره آن بحث کنم. بنده از مديرعاملم شکايت کردم اما الان به نوع ديگري مطرح شده است و من بايد خودم پاسخگو باشم. وي ادامه داد: آقاي قاضي ما يک دنيا و يک آخرت داريم. وي ادامه داد: رسانهها شايد برخي موارد را عادلانه مطرح نميکنند. کسي که نوشته چرا شرکت سودآور نيست خودش استاد اقتصاد است و ميداند يک شرکت تا سه سال اول ممکن است سودآور نباشد. وي تصريح کرد: وقتي يک بقالي کرکرهاش پايين ميآيد همه ميگويند چه شده؟ و همه کساني که طلبکار هستند به دنبالش ميگردند. وقتي يک پخش با اين بدهي وجود دارد حل مشکلات آن خيلي مهم است. آقاي لشگريپور کارش را بلد بود و ميتوانست کار انجام دهد اما نداد. متهم نعمتزاده گفت: در نتيجه بنده به دنبال سرمايهگذار رفتم و هيچ دليلي نداشت که من به اين شرکت پول بدهم چراکه سه سال گذشته بود. شبنم نعمتزاده ادامه داد: من مال باختهام و برخلاف موارد اتهامي آمدهام جلو و گفتم که بدهي را پرداخت ميکنم. نعمتزاده افزود: من آبروي خود و خانوادهام را نميبرم و صادقانه کار کردم. پدر من پدر خوبي نبود ولي براي مملکت مدير خوبي بوده است و به عنوان مدير خوب به او مديونم؛ نه به عنوان پدرم. بنده براي کارها شخصا مراجعه ميکردم و آقازادگي و دختر فلاني بودن براي من صدق ندارد.
40 سال من تنها بودم
نعمتزاده گفت: 40 سال من تنها بودم و پدري نداشتم بيش از صد تا شهرک صنعتي پدرم راهاندازي کرده است و تمام عيد و تعطيلات در ماهشهر بوديم تا ماهشهر ساخته شود آنجا بيابان بود تا ساخته شد. به همين دليل به عنوان مدير از پدرم سپاسگزارم و دلم ميخواهد مديران و جوانان از امثالي مثل پدرم استفاده کنند و حتي طلبکارها. ايشان همه جوره به همه مشاوره ميدهد و ايشان اطلاعات زيادي دارد ولي اتفاقاتي به او نسبت داده شده است که خوب نبوده است. در خانواده پدر خوبي نبوده و نه شب و نه صبح او را ميديديم و وقتي خواب بوديم ميآمد و وقتي بيدار ميشديم رفته بود. انتسابها صحيح نيست. وي افزود: کارمن شخصي و خصوصي بوده و کارم را از صفر شروع کردم. پول را جمع کردم و در ابتدا از بانک ملت 50 ميليون و سري بعد100 ميليون و به همين طريق آن را افزايش دادم. پلهپله کار کردم و اعتبارم از همه چيز مهمتر است و از افرادي که مرا کمک کردند ممنونم. وي افزود: شرکت فارابي حدود 46 ميليارد بدهکاري را عنوان کرده در حالي که حدود 40 ميليارد آن پرداخت شده و اصلاً سوء نيت نبوده است و تمام دارايي و آبروي کاري و خانوادگيام از بين رفته و من مشکلي در زندگي نداشتم. در اين هنگام قاضي خطاب به متهم گفت به موضوعات اصلي بپردازيد. متهمه گفت: حدود 7 ميليارد آورده رياليام است.
متهم گفت: من 100 نفر پرسنل را حقوق ميدادم.
قاضي گفت: چه جور است که پرسنل را ميدانيد ولي نميدانيد داروها کجاست. قاضي مسعودي مقام از متهم نعمتزاده پرسيد؟ چند حساب بانکي داريد؟ متهم پاسخ داد: گفته شده 500 تا. حساب که به نام شرکت باز ميشود، بانک به نام صاحبان امضا هم حساب را باز ميکند. من به هيچ شهرستاني نرفتم که حساب باز کنم. قاضي گفت: شما يعني 500 حساب پشتيبان داريد؟ متهم نعمتزاده گفت: نه. شايد 20 يا 30 تا.
قاضي مسعودي مقام گفت: شما دسته چک ميخواستيد چون اگر چکتان درست کار کند بانک باز هم به شما دسته چک ميدهد. متهم نعمتزاده گفت: من با دو سه حساب کار ميکردم که گزارشات و پرينت کامل آن وجود دارد. در اين هنگام قاضي مسعودي ختم چهارمين جلسه رسيدگي به پرونده شبنم نعمتزاده، محمدرضا لشگري پور و شرکت دارويي رسا را اعلام کرد و گفت: جلسه پنجم و آخرين جلسه دادگاه ساعت 9 صبح روز چهارشنبه اول آبان ماه برگزار خواهد شد.
کد مطلب: 414107