تاریخ انتشار
شنبه ۱۲ مهر ۱۴۰۴ ساعت ۱۹:۵۳
کد مطلب : ۵۰۴۷۶۴
روایتی از یک انحراف مدیریتی؛
رونمایی از حلقهی حواریون و مدیرعامل در سایهی آبفای کهگیلویه و بویراحمد / آبفا، میان زلال وعدهها و گلآلود واقعیتها / این نفوذ، آیا نتیجه شایستگی است یا بازیگری در صحنه قدرت؟
۲
کبنا ؛در روزهایی که جامعه از شوک «حقوقهای نجومی» نگرانیهای دارد، در شرکت آب و فاضلاب کهگیلویه و بویراحمد نیز فصلی تازه از این دفتر تلخ ورق خورده است؛ فصلی با عنوان «حلقهی حواریون» و مدیرعاملی در سایه، که ظاهراً آب را گلآلود کرده تا چهرهها در آن شفافتر دیده نشوند.
رضا رضایی، مدیری غیربومی از ایلام، با شعار «آباد کردن ویرانهی آبفا» آمده بود، اما گویا در عمل، همان دستمال کهنهی گذشته را برای تمیز کردن شیشهی چرکآلود شرکت به کار گرفته است؛ اشکالات که تنها با نیروی تازه و اندیشهای نو میتوان آن را اصلاح کرد، نه با بازماندگان و عاملان همان ایرادات.
با این حال، نشانهها حکایت از آن دارند که رضایی، نهتنها از مسببان وضع موجود فاصله نگرفته، بلکه برخی از آنان امروز در حلقهی مدیریتی او جا خوش کردهاند؛ حلقهای بسته، منسجم و قدرتمند که در میان کارکنان، به نام «حواریون» شناخته میشوند.
در مرکز این دایرهی بسته، معاون مالی و توسعهی شرکت آبفا قرار دارد؛ فردی باسابقه در ادوار مختلف، که کارشناسان از او به عنوان یکی از طراحان وضعیت کنونی یاد میکنند. او به «مدیرعامل در سایه» شهرت یافته و بر بسیاری از تصمیمات مالی، انضباطی و حتی رسانهای شرکت، سایه افکنده است.
او که خود را نیروی سیاسی چهرهای بانفوذ در استان کهگیلویه و بویراحمد میداند، با زیرکی توانسته است رضایی را قانع کند که نمایندهی آن جریان [تاجگردون] در آبفا است؛ و همین باور، او را به مرد همهکارهی شرکت بدل ساخته است. تصمیمات مالی از میز او عبور میکند، سفرها، بودجهها، انتصابات، هزینهها و... با امضای او رقم میخورد، و صدای منتقدان، از همین مسیر خاموش میشود. هیچ تصمیمی بدون نظر او به نتیجه نمیرسد.
نمونهاش، ماجرای حقوق نجومی است که هفتهی گذشته افشا شد. یکی از مدیران داخلی، با شجاعت سوتزنی، پرده از فیشهای نجومی این حلقه برداشت. اما پاداش او نه تقدیر، که تبعید بود. اتاقش قفل شد، و او به شهری دیگر فرستاده شد تا شاید درس عبرتی برای دیگران باشد.
این برخورد، یادآور رفتارهایی است که سالهاست در تار و پود این شرکت ریشه دواندهاند: فشار به رسانهها، تهدید خبرنگاران، و خفه کردن صدای پرسشگران. قانون مطبوعات صراحت دارد که هر مقام دولتی در صورت اعمال فشار بر رسانهها، از خدمت منفصل میشود، اما آقای معاون، نهتنها از این هشدارها نهراسید، بلکه به گفته منابع آگاه، برای اخراج خبرنگاری که خبر حقوق نجومیاش را منتشر کرده بود نیز فشارهایی اعمال کرد.
در پی انتشار آن خبر، تیم بازرسی و حراست وزارت نیرو به استان کهگیلویه و بویراحمد آمدند. افکار عمومی هنوز منتظر نتایج آن بررسیاند، اما در ظاهر، اوضاع همچنان در دستان همان حلقهی محدود باقی است؛ حلقهای که خود را فراتر از قانون میبیند.
برخی کارگران سادهی آبفا ــ همان قرائتکنندگان کنتور که شش ماه است حقوقشان معوق مانده ــ نیز طعم تلخ این مدیریت دوگانه را چشیدهاند. وقتی برای دریافت حقوق ناچیز خود فریاد زدند، به جای پاسخ، حکم خانهنشینی گرفتند. اکنون، کنتورهای شهرها ماههاست قرائت نشدهاند و بعضاً قبوض با احتساب معوقات سنگین صادر میشوند؛ و مردم، قربانی این بیعدالتی مضاعفاند.
این دوگانگی تلخ میان حقوقهای نجومی در بالا و بیحقوقی در پایین، شالودهی اعتماد عمومی را از درون متلاشی کرده است. شرکت آبفا اکنون به دو قطب تقسیم شده: حلقهی ممتاز با امتیازات ویژه، و بدنهی فراموششدهای از کارکنان خسته و بیانگیزه.
در چنین فضایی، پرسش اصلی پابرجاست:
آیا رضایی واقعاً آمده تا آب را زلال کند، یا تنها تماشاگر امواجی است که دیگران برایش ساختهاند؟ البته نمیتوان از اقدامات مثبت او در حوزهی شفافسازی مناقصات و مزایدهها چشم پوشید؛ اقداماتی که بارها مورد تقدیر قرار گرفته است. اما او باید بداند که با مدیریت اجارهای نمیتوان ویرانهای را آباد کرد.
در پیچوخم مدیریت شرکت آب و فاضلاب، معاون مالی، که قاعدتاً باید در پس دیوارهای دفتر خود به مدیریت حسابوکتاب مشغول باشد، چرا در ماموریتهای فنی، دوشادوش مدیرعامل، در کوه و کمر دیده میشود؟ آیا این حضور، نشانهای از وسعت اختیارات اوست یا پردهای از رازی ناگشوده؟ این همراهی مداوم، نهتنها شائبههایی را در میان کارکنان بهوجود آورده، بلکه پرسش از حدود و ثغور وظایف این مقام را به ضرورتی انکارناپذیر بدل کرده است.
همانطوری که مطرح شد، در حالی که آبداران، کنتورخوانان و کارگران زحمتکش شرکت آب و فاضلاب با حقوقهای ناچیز و تأخیرهای مکرر در دریافت دستمزد دستوپنجه نرم میکنند، گزارشها از دریافت حقوقهای کلان توسط برخی مدیران ارشد، بهویژه معاون مالی، حکایت دارد. این نابرابری آشکار، زخمی عمیق بر پیکر عدالت شرکت وارد میکند. حتی اگر رسانهها در برابر این بیعدالتی سکوت کنند، یا گاهاً منتقدان داخلی تبعید شوند یا پروندههایی برای ساکت کردن برخی معترضان ساخته شود، وجدان بیدار کارکنان همچنان شبها از این ناعدالتی به درد خواهد آمد. آیا این تضاد فاحش، نشانهای از بیتوجهی به حقوق اولیه کارکنان نیست؟
مدیرعامل جدید شرکت آب و فاضلاب، که بهتازگی سکان هدایت این مجموعه را در دست گرفته، به نظر کمترین نقش را در این نارساییها دارد. اما در پس این ظاهر، معاون مالی با زیرکی تمام، صحنه را چنان چیده که گویی او معمار اصلی تصمیمات است. این طراحیهای هوشمندانه، مدیرعامل را در شبکهای از تصمیمگیریهای ازپیشتعیینشده گرفتار کرده و معاون را به بازیگری محوری در این نمایش بدل ساخته است. آیا این صحنهآرایی، نشانهای از مدیریت در سایه نیست؟
معاون مالی با ادعای نزدیکی به تاجگردون، خود را در جایگاه نمایندهای قدرتمند در شرکت آب و فاضلاب تثبیت کرده است. اما نشانههای نارضایتی تاجگردون از عملکرد آنها در فرمانداری گچساران و معاونت آب و فاضلاب، حکایت از آن دارد که این ادعا بیش از آنکه واقعی باشد، ابزاری برای تحکیم قدرت است. این معاون با ظرافتی حسابشده، خود را بهعنوان پل ارتباطی با تاجگردون به مدیرعامل معرفی کرده و از این رهگذر، به مهرهای کلیدی در تصمیمگیریهای شرکت تبدیل شده است. این نفوذ، آیا نتیجه شایستگی است یا بازیگری در صحنه قدرت؟
آنچه در شرکت آب و فاضلاب میگذرد، نهتنها پرسشهایی جدی در برابر مدیران این مجموعه قرار داده، بلکه ضرورت شفافیت و پاسخگویی را بیش از پیش آشکار ساخته است. نابرابری در پرداخت حقوق، حضور غیرمتعارف معاون مالی در ماموریتهای فنی، و نفوذ گسترده او در تصمیمگیریها، همگی زنگ خطری برای سلامت مدیریت این شرکت است. رسانهها و نهادهای نظارتی موظفند با نگاهی موشکافانه، این مسائل را زیر ذرهبین قرار دهند و از مدیران بخواهند که به جای سکوت، پاسخگوی عملکرد خود باشند. آیا زمان آن نرسیده که پرده از این رازهای مدیریتی برداشته شود؟
رسانهها و افکار عمومی ناظرند؛ و اگر روزی نشانهای ببینند که رضایی واقعاً قصد نجات آبفا را دارد، او را بدون چشمداشت حمایت خواهند کرد. اما تا آن روز، حلقهی حواریون و مدیرعامل در سایه باید پاسخ دهند که:
چرا حقوق آبداران و کنتورخوانان با تأخیر و قطرهچکانی پرداخت میشود، در حالی که فیشهای نجومی بر میز معاون مالی برق میزنند؟
چرا کارمندان عادی ۲۰ تا ۲۸ میلیون تومان میگیرند، اما برخی تا سه برابر آن دریافتی دارند؟
و چرا مدیری که باید در اتاقش به امور مالی برسد، در همهی سفرهای فنی و میدانی حضور دارد؟
پاسخ به این پرسشها، آزمون صداقت و شجاعت مدیرعامل جدید است.
آب را میتوان گلآلود کرد تا ماهی گرفت، اما نمیتوان حقیقت را در گل پنهان کرد.
این مطلب در راستای اصلاح رویهها و فرایندها منتشر شده و نافی خدمات کارکنان خدوم این شرکت نیست و کبنا نیوز آمادگی دارد که پاسخ مسئولان مربوطه را منتشر کند.
رضا رضایی، مدیری غیربومی از ایلام، با شعار «آباد کردن ویرانهی آبفا» آمده بود، اما گویا در عمل، همان دستمال کهنهی گذشته را برای تمیز کردن شیشهی چرکآلود شرکت به کار گرفته است؛ اشکالات که تنها با نیروی تازه و اندیشهای نو میتوان آن را اصلاح کرد، نه با بازماندگان و عاملان همان ایرادات.
با این حال، نشانهها حکایت از آن دارند که رضایی، نهتنها از مسببان وضع موجود فاصله نگرفته، بلکه برخی از آنان امروز در حلقهی مدیریتی او جا خوش کردهاند؛ حلقهای بسته، منسجم و قدرتمند که در میان کارکنان، به نام «حواریون» شناخته میشوند.
در مرکز این دایرهی بسته، معاون مالی و توسعهی شرکت آبفا قرار دارد؛ فردی باسابقه در ادوار مختلف، که کارشناسان از او به عنوان یکی از طراحان وضعیت کنونی یاد میکنند. او به «مدیرعامل در سایه» شهرت یافته و بر بسیاری از تصمیمات مالی، انضباطی و حتی رسانهای شرکت، سایه افکنده است.
او که خود را نیروی سیاسی چهرهای بانفوذ در استان کهگیلویه و بویراحمد میداند، با زیرکی توانسته است رضایی را قانع کند که نمایندهی آن جریان [تاجگردون] در آبفا است؛ و همین باور، او را به مرد همهکارهی شرکت بدل ساخته است. تصمیمات مالی از میز او عبور میکند، سفرها، بودجهها، انتصابات، هزینهها و... با امضای او رقم میخورد، و صدای منتقدان، از همین مسیر خاموش میشود. هیچ تصمیمی بدون نظر او به نتیجه نمیرسد.
نمونهاش، ماجرای حقوق نجومی است که هفتهی گذشته افشا شد. یکی از مدیران داخلی، با شجاعت سوتزنی، پرده از فیشهای نجومی این حلقه برداشت. اما پاداش او نه تقدیر، که تبعید بود. اتاقش قفل شد، و او به شهری دیگر فرستاده شد تا شاید درس عبرتی برای دیگران باشد.
این برخورد، یادآور رفتارهایی است که سالهاست در تار و پود این شرکت ریشه دواندهاند: فشار به رسانهها، تهدید خبرنگاران، و خفه کردن صدای پرسشگران. قانون مطبوعات صراحت دارد که هر مقام دولتی در صورت اعمال فشار بر رسانهها، از خدمت منفصل میشود، اما آقای معاون، نهتنها از این هشدارها نهراسید، بلکه به گفته منابع آگاه، برای اخراج خبرنگاری که خبر حقوق نجومیاش را منتشر کرده بود نیز فشارهایی اعمال کرد.
در پی انتشار آن خبر، تیم بازرسی و حراست وزارت نیرو به استان کهگیلویه و بویراحمد آمدند. افکار عمومی هنوز منتظر نتایج آن بررسیاند، اما در ظاهر، اوضاع همچنان در دستان همان حلقهی محدود باقی است؛ حلقهای که خود را فراتر از قانون میبیند.
برخی کارگران سادهی آبفا ــ همان قرائتکنندگان کنتور که شش ماه است حقوقشان معوق مانده ــ نیز طعم تلخ این مدیریت دوگانه را چشیدهاند. وقتی برای دریافت حقوق ناچیز خود فریاد زدند، به جای پاسخ، حکم خانهنشینی گرفتند. اکنون، کنتورهای شهرها ماههاست قرائت نشدهاند و بعضاً قبوض با احتساب معوقات سنگین صادر میشوند؛ و مردم، قربانی این بیعدالتی مضاعفاند.
این دوگانگی تلخ میان حقوقهای نجومی در بالا و بیحقوقی در پایین، شالودهی اعتماد عمومی را از درون متلاشی کرده است. شرکت آبفا اکنون به دو قطب تقسیم شده: حلقهی ممتاز با امتیازات ویژه، و بدنهی فراموششدهای از کارکنان خسته و بیانگیزه.
در چنین فضایی، پرسش اصلی پابرجاست:
آیا رضایی واقعاً آمده تا آب را زلال کند، یا تنها تماشاگر امواجی است که دیگران برایش ساختهاند؟ البته نمیتوان از اقدامات مثبت او در حوزهی شفافسازی مناقصات و مزایدهها چشم پوشید؛ اقداماتی که بارها مورد تقدیر قرار گرفته است. اما او باید بداند که با مدیریت اجارهای نمیتوان ویرانهای را آباد کرد.
در پیچوخم مدیریت شرکت آب و فاضلاب، معاون مالی، که قاعدتاً باید در پس دیوارهای دفتر خود به مدیریت حسابوکتاب مشغول باشد، چرا در ماموریتهای فنی، دوشادوش مدیرعامل، در کوه و کمر دیده میشود؟ آیا این حضور، نشانهای از وسعت اختیارات اوست یا پردهای از رازی ناگشوده؟ این همراهی مداوم، نهتنها شائبههایی را در میان کارکنان بهوجود آورده، بلکه پرسش از حدود و ثغور وظایف این مقام را به ضرورتی انکارناپذیر بدل کرده است.
همانطوری که مطرح شد، در حالی که آبداران، کنتورخوانان و کارگران زحمتکش شرکت آب و فاضلاب با حقوقهای ناچیز و تأخیرهای مکرر در دریافت دستمزد دستوپنجه نرم میکنند، گزارشها از دریافت حقوقهای کلان توسط برخی مدیران ارشد، بهویژه معاون مالی، حکایت دارد. این نابرابری آشکار، زخمی عمیق بر پیکر عدالت شرکت وارد میکند. حتی اگر رسانهها در برابر این بیعدالتی سکوت کنند، یا گاهاً منتقدان داخلی تبعید شوند یا پروندههایی برای ساکت کردن برخی معترضان ساخته شود، وجدان بیدار کارکنان همچنان شبها از این ناعدالتی به درد خواهد آمد. آیا این تضاد فاحش، نشانهای از بیتوجهی به حقوق اولیه کارکنان نیست؟
مدیرعامل جدید شرکت آب و فاضلاب، که بهتازگی سکان هدایت این مجموعه را در دست گرفته، به نظر کمترین نقش را در این نارساییها دارد. اما در پس این ظاهر، معاون مالی با زیرکی تمام، صحنه را چنان چیده که گویی او معمار اصلی تصمیمات است. این طراحیهای هوشمندانه، مدیرعامل را در شبکهای از تصمیمگیریهای ازپیشتعیینشده گرفتار کرده و معاون را به بازیگری محوری در این نمایش بدل ساخته است. آیا این صحنهآرایی، نشانهای از مدیریت در سایه نیست؟
معاون مالی با ادعای نزدیکی به تاجگردون، خود را در جایگاه نمایندهای قدرتمند در شرکت آب و فاضلاب تثبیت کرده است. اما نشانههای نارضایتی تاجگردون از عملکرد آنها در فرمانداری گچساران و معاونت آب و فاضلاب، حکایت از آن دارد که این ادعا بیش از آنکه واقعی باشد، ابزاری برای تحکیم قدرت است. این معاون با ظرافتی حسابشده، خود را بهعنوان پل ارتباطی با تاجگردون به مدیرعامل معرفی کرده و از این رهگذر، به مهرهای کلیدی در تصمیمگیریهای شرکت تبدیل شده است. این نفوذ، آیا نتیجه شایستگی است یا بازیگری در صحنه قدرت؟
آنچه در شرکت آب و فاضلاب میگذرد، نهتنها پرسشهایی جدی در برابر مدیران این مجموعه قرار داده، بلکه ضرورت شفافیت و پاسخگویی را بیش از پیش آشکار ساخته است. نابرابری در پرداخت حقوق، حضور غیرمتعارف معاون مالی در ماموریتهای فنی، و نفوذ گسترده او در تصمیمگیریها، همگی زنگ خطری برای سلامت مدیریت این شرکت است. رسانهها و نهادهای نظارتی موظفند با نگاهی موشکافانه، این مسائل را زیر ذرهبین قرار دهند و از مدیران بخواهند که به جای سکوت، پاسخگوی عملکرد خود باشند. آیا زمان آن نرسیده که پرده از این رازهای مدیریتی برداشته شود؟
رسانهها و افکار عمومی ناظرند؛ و اگر روزی نشانهای ببینند که رضایی واقعاً قصد نجات آبفا را دارد، او را بدون چشمداشت حمایت خواهند کرد. اما تا آن روز، حلقهی حواریون و مدیرعامل در سایه باید پاسخ دهند که:
چرا حقوق آبداران و کنتورخوانان با تأخیر و قطرهچکانی پرداخت میشود، در حالی که فیشهای نجومی بر میز معاون مالی برق میزنند؟
چرا کارمندان عادی ۲۰ تا ۲۸ میلیون تومان میگیرند، اما برخی تا سه برابر آن دریافتی دارند؟
و چرا مدیری که باید در اتاقش به امور مالی برسد، در همهی سفرهای فنی و میدانی حضور دارد؟
پاسخ به این پرسشها، آزمون صداقت و شجاعت مدیرعامل جدید است.
آب را میتوان گلآلود کرد تا ماهی گرفت، اما نمیتوان حقیقت را در گل پنهان کرد.
این مطلب در راستای اصلاح رویهها و فرایندها منتشر شده و نافی خدمات کارکنان خدوم این شرکت نیست و کبنا نیوز آمادگی دارد که پاسخ مسئولان مربوطه را منتشر کند.
هر دو قرار داد خلاف قوانین و مقررات واگذارگردید .همه اسناد در شرکت آبفا موجود است .
از یک طرف همین آقایون که حلقه دورش زدن و مشوق مدیر عامل هستن از طرف دیگر گزارش را همه جا میدم .