تاریخ انتشار
چهارشنبه ۲۴ مهر ۱۳۹۸ ساعت ۰۱:۰۸
کد مطلب : ۴۱۳۹۶۷
یادداشت|
خصوصیسازی و بحران نابرابری آموزشی
علیرضا اوحدینیا
۱
کبنا ؛ جهان پس اتمام جنگ جهانی دوم با ظهور موجی از دولتهای رفاه در کشورهای توسعهیافته مواجه شد.
ظهور اندیشههای فریدمن و تاسی تاچر و ریگان از اندیشه او مبنی بر اهمیت خصوصیسازی و رهاسازی بازار به دست نامرئی بازار پولی سازی بهداشت و آموزش هم ازجمله برنامههای دولت تاچر و نئولیبرالیست ها بود ولی او فقط توانست ده درصد آموزش انگلیس را خصوصی کند.
اما روایت خصوصیسازی دولتهای ایران پس از جنگ نیز با شدتی فراتر از آنچه تاچر به دنبال آن بود پیگیری شد. هرکدام از دولتها به طریقی این پروژه را ادامه دانند.
خصوصیسازی آموزش نیز با حمایت از مدارس غیردولتی و تأسیس دانشگاه آزاد در ایران شدت یافت و تا به امروز ادامه یافته است. هرساله روندی افزاینده داشته است تا جایی که بر اساس گزارش بانک جهانی در سال گذشته ایران بیشتر خصوصیسازی را در امر آموزش داشته حتی بیشتر از کشورهای داعیهدار نئولیبرالیسم.
طرح حذف زبان انگلیسی از مدارس، حذف مدارس نمونه و سمپاد و هیئتامنایی، رایگان شدن هزینه آب و برق و گاز در مدارس غیرانتفاعی و. نمونههای از طرحهای ست که در مجلس در ماهها و روزهای اخیر در مجلس به تصویب رسیدهاند.
حذف زبان انگلیسی با استدلالهای رفع انحصار از زبان انگلیسی و سپردن آموزش آن به مراکز پولی آموزش زبان میتواند نشانی از عدم درک ملزومان جهان امروزی باشد که نمایندگان مجلس از آن غافلاند.
نتیجه چنین امری شکاف بیشازپیش زبان گفتوگو بین شهروند ایرانی و جامعه جهانی است.
پرواضح ست کسانی به مراکز آموزش زبان میروند که پولدارند و طبقات محروم جامعه هستند که دچار خسران میشوند.
حذف مدارس سمپاد، نمونه و هیئتامنایی و اصولاً هر نوع مدرسهای که دانشآموز را گزینش کند و جدایی بین دانشآموزان و طبقات مختلف جامعه بیندازد میتواند امیدبخش و عدالت مآبانه باشد به شرطی که پیش از آن به تقویت مدارس دولتی پرداخته باشیم کسانی که در مدارس خاص درس میخوانند با حذف این مدارس وارد مدارس غیردولتی میشوند که قدرتی عجیب در ساختار آموزشی ایران دارند که سریعاً برخلاف اصل ۳۰ قانون اساسی است و اصولاً حذف این مدارس مخصوصاً نمونه و سمپاد که دارای عملکردی قوی هستند البته با گزینش بهترینها، باعث رونق مدارس غیردولتی و پولی با شهریههای کلان خواهد شد و تنها رقیبان قدرتمند خود را حذف خواهند کرد و طبیعتاً یکهتازی میکنند و این طرح فقط به سود پول و خصوصیسازی و مافیای مدارس غیردولتی خواهد بود.
مدارس غیردولتی با این منطق تأسیس شدند که دولت به دلیل مقتضیات جنگ هزینه تأمین آموزش رایگان و مدرسهسازی را نداشت و نیاز به بخش خصوصی بود که بتواند بخشی از مشکلات را برطرف کند.
با اتمام جنگ این رویه با استدلالهای خصوصیسازی در اقتصاد و آموزش و بهداشت و کاهش هزینههای دولت ادامه یافت.
به نظر میرسد وزارت آموزشوپرورش و مجلس باید بهجای سیاستها و طرحهای مثل رایگان شدن آب و برق و گاز مدارس غیردولتی، در حمایت از مدارس پولی و غیرانتفاعی از مدارس کپری و مناطق محروم حمایت کند و آنها را در اولویت خود قرار دهد نه اینکه روزبهروز بیشازپیش بر طبل پولی شدن آموزش و کالایی شدن تحصیلات بکوبد.
ظهور اندیشههای فریدمن و تاسی تاچر و ریگان از اندیشه او مبنی بر اهمیت خصوصیسازی و رهاسازی بازار به دست نامرئی بازار پولی سازی بهداشت و آموزش هم ازجمله برنامههای دولت تاچر و نئولیبرالیست ها بود ولی او فقط توانست ده درصد آموزش انگلیس را خصوصی کند.
اما روایت خصوصیسازی دولتهای ایران پس از جنگ نیز با شدتی فراتر از آنچه تاچر به دنبال آن بود پیگیری شد. هرکدام از دولتها به طریقی این پروژه را ادامه دانند.
خصوصیسازی آموزش نیز با حمایت از مدارس غیردولتی و تأسیس دانشگاه آزاد در ایران شدت یافت و تا به امروز ادامه یافته است. هرساله روندی افزاینده داشته است تا جایی که بر اساس گزارش بانک جهانی در سال گذشته ایران بیشتر خصوصیسازی را در امر آموزش داشته حتی بیشتر از کشورهای داعیهدار نئولیبرالیسم.
طرح حذف زبان انگلیسی از مدارس، حذف مدارس نمونه و سمپاد و هیئتامنایی، رایگان شدن هزینه آب و برق و گاز در مدارس غیرانتفاعی و. نمونههای از طرحهای ست که در مجلس در ماهها و روزهای اخیر در مجلس به تصویب رسیدهاند.
حذف زبان انگلیسی با استدلالهای رفع انحصار از زبان انگلیسی و سپردن آموزش آن به مراکز پولی آموزش زبان میتواند نشانی از عدم درک ملزومان جهان امروزی باشد که نمایندگان مجلس از آن غافلاند.
نتیجه چنین امری شکاف بیشازپیش زبان گفتوگو بین شهروند ایرانی و جامعه جهانی است.
پرواضح ست کسانی به مراکز آموزش زبان میروند که پولدارند و طبقات محروم جامعه هستند که دچار خسران میشوند.
حذف مدارس سمپاد، نمونه و هیئتامنایی و اصولاً هر نوع مدرسهای که دانشآموز را گزینش کند و جدایی بین دانشآموزان و طبقات مختلف جامعه بیندازد میتواند امیدبخش و عدالت مآبانه باشد به شرطی که پیش از آن به تقویت مدارس دولتی پرداخته باشیم کسانی که در مدارس خاص درس میخوانند با حذف این مدارس وارد مدارس غیردولتی میشوند که قدرتی عجیب در ساختار آموزشی ایران دارند که سریعاً برخلاف اصل ۳۰ قانون اساسی است و اصولاً حذف این مدارس مخصوصاً نمونه و سمپاد که دارای عملکردی قوی هستند البته با گزینش بهترینها، باعث رونق مدارس غیردولتی و پولی با شهریههای کلان خواهد شد و تنها رقیبان قدرتمند خود را حذف خواهند کرد و طبیعتاً یکهتازی میکنند و این طرح فقط به سود پول و خصوصیسازی و مافیای مدارس غیردولتی خواهد بود.
مدارس غیردولتی با این منطق تأسیس شدند که دولت به دلیل مقتضیات جنگ هزینه تأمین آموزش رایگان و مدرسهسازی را نداشت و نیاز به بخش خصوصی بود که بتواند بخشی از مشکلات را برطرف کند.
با اتمام جنگ این رویه با استدلالهای خصوصیسازی در اقتصاد و آموزش و بهداشت و کاهش هزینههای دولت ادامه یافت.
به نظر میرسد وزارت آموزشوپرورش و مجلس باید بهجای سیاستها و طرحهای مثل رایگان شدن آب و برق و گاز مدارس غیردولتی، در حمایت از مدارس پولی و غیرانتفاعی از مدارس کپری و مناطق محروم حمایت کند و آنها را در اولویت خود قرار دهد نه اینکه روزبهروز بیشازپیش بر طبل پولی شدن آموزش و کالایی شدن تحصیلات بکوبد.