تاریخ انتشار
پنجشنبه ۲۴ مرداد ۱۳۹۸ ساعت ۰۱:۴۹
کد مطلب : ۴۱۱۹۱۹
تحلیلی بر انتخابات گچساران و باشت (3)
رایزنی در تاکتیک اصولگرایان/سه گزینه و یک گزینه کدام خواهد بود؟
۰
کبنا ؛انتخابات مجلس شورای اسلامی علاوه بر ایجاد شور و اشتیاق سیاسی در جامعه، به نوعی تمرینی در جهت رسیدن به ایده آل های یک جامعه و کنار هم قرار گرفتن دیدگاه های متکثر است. در واقع انتخابات آزمونی است که در آن هر جامعه ای با تجاربی سیاسی روبرو می شود و اگر مدیریت شود این نوزاد انتخابات در مسیر رشد قرار می گیرد.
خورشیدی آزاد تحلیل گر سیاسی در یادداشتی کوتاه درباره تصمیم اخیر اصولگرایان شهرستان های گچساران و باشت مبنی بر پیش رفتن با 3 گزینه، آن را به ضرر جناح اصولگرا دانسته و معتقد است تک کاندیداتوری شانس بیشتری برای موفقیت دارد.
علارغم آنکه همه اظهارنظرهای خورشیدی قابل تأمل و محتمل است، ایجاد شور و نشاط در جامعه و پرورش میوه نارس انتخابات، هم در جهت رشد سیاسی جامعه و هم در جهت رسیدن به گزینه ای کاریزماتیک و اصلح خواهد بود.
احتمالات زیادی وجود دارد و قطعا چند کاندیداتوری ممکن است زمینه ایجاد اختلافات باشد، که یا از طرف رقیب ایجاد شود و یا در بین سه کاندیدی که در این مسیر قدم گذاشته اند!
اما خورشیدی آزاد باید یک مسئله را درنظر آورد، و آن هم موضوعی بسیار مهم است، اینکه «مردم» کدام یک از این سه گزینه را بر دیگری ترجیح می دهند؟ در واقع آیا ترجیح سیاسی مردم مشخص است؟
وقتی از سوی کاندیداها هنوز حرکت هایی دیده نشده، افکار عمومی شکل نمی گیرد و آنچه دیده می شود، کاندیداهایی با گروه هایی کوچک از طرفداران هستند و این به ایجاد موجی از افکار عمومی برای طرفداری از یک کاندید نمی انجامد.
پس با درنظر داشتن مردم و افکار عمومی، کاندیداها در یک فضای سالم سیاسی به رقابت پرداخته و خودبخود به مرور زمان کاندید اصلح مشخص می شود. به زعم نویسنده، هر چند گزینه های روی میز اصولگرایان تجربیات کم یا زیاد یا متفاوتی از نمایندگی و سیاست دارند ولی در حال حاضر همگی تقریبا در یک جایگاه هستند، و باید در جهت وحدت جمعی و رشد سیاسی فردی به رقابت بپردازند.
از طرفی نخبگان جامعه شامل نخبگان سیاسی، اجتماعی می توانند در نقش تحلیل گر و راهبر نقش مثبتی در بدست آمدن کاندیدی اصلح داشته باشند.
در مسیر رسیدن به یک کاندید، طبقه متوسط شهری نقش پررنگی می تواند داشته باشد، به دلیل آنکه این طبقه دارای تفکر سیاسی و رهبری افکار در جامعه هستند. این طبقه به نوعی چشم و گوش سیاسی در جامعه را تشکیل می دهند و با توجه به وجدان جمعی در جامعه،این گروه باید رسالتی را بر دوش خود احساس کند؛ بیش از پیش ناظر بر تحرکات کاندیداها باشند و گزینه اصلح را بدون پیش داوری های سیاسی و بدور از حقه های سیاسی و بزرگ نمایی ها و کوچک نمایی ها با تدبیر اندیشه انتخاب کنند.
در رابطه با طبقه متوسط شهری؛با وجود آنکه عده ای از تحلیل گرها بر این باور هستند که طبقه متوسط شهری به دلیل نزدیکی به روحیات اصلاح طلبانه، تاجگردون را به عنوان گزینه نهایی خود انتخاب می کنند، اما چنین نظری ساده انگارانه است، تکیه بر قرائن و شواهد، و رجوع به هوش سیاسی خود دلیل محکم تری برای انتخاب گزینه نهایی می باشد.
اما سوالی مهمی که پیش می آید این است که کدام یک از اصولگرایان جزو سه گزینه خواهند بود؟ سیدقدرت حسینی، اردلان زینل زاده، زراعت کیش، علیزاده، جعفری یا غلامرضا پاکدل، فولادی وندا؟ و در صورت انتخاب یک گزینه، کدامیک از این افراد اصلح خواهد بود؟
خورشیدی آزاد تحلیل گر سیاسی در یادداشتی کوتاه درباره تصمیم اخیر اصولگرایان شهرستان های گچساران و باشت مبنی بر پیش رفتن با 3 گزینه، آن را به ضرر جناح اصولگرا دانسته و معتقد است تک کاندیداتوری شانس بیشتری برای موفقیت دارد.
علارغم آنکه همه اظهارنظرهای خورشیدی قابل تأمل و محتمل است، ایجاد شور و نشاط در جامعه و پرورش میوه نارس انتخابات، هم در جهت رشد سیاسی جامعه و هم در جهت رسیدن به گزینه ای کاریزماتیک و اصلح خواهد بود.
احتمالات زیادی وجود دارد و قطعا چند کاندیداتوری ممکن است زمینه ایجاد اختلافات باشد، که یا از طرف رقیب ایجاد شود و یا در بین سه کاندیدی که در این مسیر قدم گذاشته اند!
اما خورشیدی آزاد باید یک مسئله را درنظر آورد، و آن هم موضوعی بسیار مهم است، اینکه «مردم» کدام یک از این سه گزینه را بر دیگری ترجیح می دهند؟ در واقع آیا ترجیح سیاسی مردم مشخص است؟
وقتی از سوی کاندیداها هنوز حرکت هایی دیده نشده، افکار عمومی شکل نمی گیرد و آنچه دیده می شود، کاندیداهایی با گروه هایی کوچک از طرفداران هستند و این به ایجاد موجی از افکار عمومی برای طرفداری از یک کاندید نمی انجامد.
پس با درنظر داشتن مردم و افکار عمومی، کاندیداها در یک فضای سالم سیاسی به رقابت پرداخته و خودبخود به مرور زمان کاندید اصلح مشخص می شود. به زعم نویسنده، هر چند گزینه های روی میز اصولگرایان تجربیات کم یا زیاد یا متفاوتی از نمایندگی و سیاست دارند ولی در حال حاضر همگی تقریبا در یک جایگاه هستند، و باید در جهت وحدت جمعی و رشد سیاسی فردی به رقابت بپردازند.
از طرفی نخبگان جامعه شامل نخبگان سیاسی، اجتماعی می توانند در نقش تحلیل گر و راهبر نقش مثبتی در بدست آمدن کاندیدی اصلح داشته باشند.
در مسیر رسیدن به یک کاندید، طبقه متوسط شهری نقش پررنگی می تواند داشته باشد، به دلیل آنکه این طبقه دارای تفکر سیاسی و رهبری افکار در جامعه هستند. این طبقه به نوعی چشم و گوش سیاسی در جامعه را تشکیل می دهند و با توجه به وجدان جمعی در جامعه،این گروه باید رسالتی را بر دوش خود احساس کند؛ بیش از پیش ناظر بر تحرکات کاندیداها باشند و گزینه اصلح را بدون پیش داوری های سیاسی و بدور از حقه های سیاسی و بزرگ نمایی ها و کوچک نمایی ها با تدبیر اندیشه انتخاب کنند.
در رابطه با طبقه متوسط شهری؛با وجود آنکه عده ای از تحلیل گرها بر این باور هستند که طبقه متوسط شهری به دلیل نزدیکی به روحیات اصلاح طلبانه، تاجگردون را به عنوان گزینه نهایی خود انتخاب می کنند، اما چنین نظری ساده انگارانه است، تکیه بر قرائن و شواهد، و رجوع به هوش سیاسی خود دلیل محکم تری برای انتخاب گزینه نهایی می باشد.
اما سوالی مهمی که پیش می آید این است که کدام یک از اصولگرایان جزو سه گزینه خواهند بود؟ سیدقدرت حسینی، اردلان زینل زاده، زراعت کیش، علیزاده، جعفری یا غلامرضا پاکدل، فولادی وندا؟ و در صورت انتخاب یک گزینه، کدامیک از این افراد اصلح خواهد بود؟
تاجگردون برای بار سوم ۸۰۰۰۰ رای میاره.
اخه زراعت کیش برای شورای بردیان هم دای نمیاره.