تاریخ انتشار
چهارشنبه ۸ اسفند ۱۳۹۷ ساعت ۱۳:۲۸
کد مطلب : ۴۰۷۵۳۷
تحرکات و فعالیتهای انتخاباتی در کهگیلویه و بویراحمد (بخش نهم)
36 سالگی حضور «محمد موحد» در صحنه انتخابات کهگیلویه
۱۱
کبنا ؛گروه سیاسی- سید محمد موحد را چه موافقش باشیم و چه مخالف یک مورد کاملاً خاص حتی در کشور است. خاص از جهت آمار حضور در صحنه انتخابات کشور است و طبیعی است برای به دست آوردن چنین آماری فعال و پر ارتباطات بودن یک ضرورت است.
موحد در تمام دورههای انتخابات مجلس شهرستان کهگیلویه یا حضور داشته است و یا نقش بازی کرده است. در تاریخ انتخابات کشور موحد یکی از رکورداران آن محسوب میشود. طبق آمارهای رسمی تا قبل از مجلس دهم در کل کشور سه نماینده از جمله محمد رضا باهنر، احمد ناطق نوری و رضا عبدالهی از حوزه ماه نشان تجربه 7 دوره حضور در مجلس شواری اسلامی را دارند. حسن سبحانی نیا از نیشابور و سید محمود دعایی از تهران نیز تجربه 6 دوره حضور در مجلس شورای اسلامی را دارند. هم چنین 19 نماینده در تاریخ مجلس شورای اسلامی هستند که سابقه 5 دوره نمایندگی در مجلس را دارند و محمد موحد یکی از این افراد در کنار حسن روحانی، علی اکبر ناطق نوری، محمدعلی موحدی کرمانی و.. است.
موحد گر چه از جهت تعداد آمار حضور در مجلس با 5 دوره حضور به صورت مشترک در رتبه سوم قرار دارد ولی از این جهت که او عمرش با عمر انتخابات مجلس شورای اسلامی گره خورده است و در تمام تجربههای انتخاباتی کهگیلویه حضور داشته است یک مورد خاص محسوب میشود.
وی فقط در دوره اول انتخابات در کهگیلویه حضور نداشت و رقابت آن دوره میان بهرام تاجگردون و امیرحسین خوبانی بود انتخاباتی که در پایان با یک سری درگیری همراه بود. موحد در آن دوره که یک معلم ساده در دبیرستان شریعتی دهدشت بود از بهرام تاجگردون حمایت میکرد.
وی در دور دوم وارد صحنه انتخابات شد و هنوز هم مردم بر این باورند که در آن دوره گویی ارادهای از بالا برای بردن نجفی رهنانی به مجلس وجود داشت. در سایت مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی در معرفی نجفی رهنانی آمده است که با 51 درصد آرا و تعداد 71 160 رای موفق به راهیابی به مجلس شد.
در دور سوم اما موحد انتخابات را که آن دوره و حتی یک دوره بعد از آن که شامل کهگیلویه آنزمان و گچساران آنزمان میشد از تاجگردون شکست خورد. ولی وی دور چهارم تاجگردون را شکست داد و در دورههای پنجم و ششم و هفتم نیز انتخابات را در کهگیلویه پیروز شد تا ثابت کند که جمله معروف تاجگردون در موردش بیراه نبوده است که گفته بود اگر موحد به مجلس رفت، توپ هم وی را بیرون نخواهد آورد.
حوادث و اعتراضات بعد از انتخابات هفتم مجلس شورای اسلامی در سال 82 سبب شد وی در 86 در کهگیلویه نامزد نشود و به بهبهان نقل مکان کند ولی موحد در بهبهان هم پیروز شد. مصائب موحد از 1390 شروع شد هر چه بود شورای نگهبان و دستگاههای نظارتی به سختی این انتخابات را تایید کرد ولی موحد بعدها و شاید هم به خاطر اتفاقات بهبهان هزینه سنگینی پرداخت کرد.
اما همه مسئله جنبه رمانتیک و اسطورهای ندارد و حالا موحد در کارنامهاش در کنار پیروزی، شکست نیز خورده است. در دورانی که شرایط سختی بر اقتصاد کشور حاکم است این موضوع هم برای موحد برگ برنده است و هم شرایط دشواری را به وجود آورده است. این شرایط سخت برای موحد که در قدرت نیست و رقیبش در قدرت است و بهواسطه همین شرایط سخت نمیتواند کاری کند یک حسن است چرا که مردم با یاداوری دوران موحد به رقیبش نمره منفی میدهند بدون اینکه بخواهند شرایط را در نظر بگیرند. برای موحد هم شرایط سختیهای خودش را دارد او هم حالا محل مراجعه است و هم خوب میداند اگر باز به مجلس برود شرایط سختی خواهد داشت. این تردیدها باعث نشده است که موحد دست از تلاش برای رسیدن مجدد به مجلس بردارد و او بیش از هر دوره دیگری در حال فعالیت است.
فعالیت انتخاباتی موحد از فردای 7 اسفند که یک شکست سنگین از عدل هاشمی پور خورد، آغاز شد. وی حاضر نشد به رقیبش تبریک بگوید و از همان زمان فعالیتهای انتخاباتی خود را تشدید کرد. حضور در مراسمات فاتحه خوانی که از محدود فرصتهای کنش گری فعالین انتخاباتی است و زمانی گفته میشد بنای این کار توسط موحد گذاشته شد تشدید شده است وی که حالا وقت و فرصت بیشتری دارد در اکثر مراسمات شرکت میکند و گاهی در نقش صاحب عزا ظاهر میشود.
. موحد از 1390 تا 1394 ارتباط و تلاش زیادی برای تغییر نگاه شورای نگهبان به خود داشت و احتمالاً از قبل برخی سفارشات در تهران نامنویسی کرد اما وقتی عکس بعد از نامنویسی حاج آقا در فرمانداری تهران در رسانهها درج شد برای همگان کاملاً روشن بود که او نیتش تهران نیست و به احتمال خیلی زیاد به کهگیلویه خواهد آمد طرفدارانش ابتدا برای مدیریت اوضاع صحبت از حضور آقا در بویراحمد، بهبهان و حتی ماهشهر میکردند.
حتی نزدیکترین افراد به موحد بر روی حضور موحد در کهگیلویه و یا حداقل تایید صلاحیت نهاییاش تردید داشتند که اگر این گونه نبود برخی از آنها زودتر به کمپین عدل هاشمی پور نمیپیوستند. در همان سال پایانی انتخابات چندین نشست انتخاباتی میان موحد و چهرههای نزدیک به وی برای تعیین تکلیف انتخابات برگزار شد و گفته میشد موحد همه را به آینده موکول میکرد نشستهایی که با حضور کریمیان، مژدهی پور، فیاض بخش و حتی هاشمی پور برگزار شد.
موحد به کهگیلویه آمد ولی خیلی زود اعلام شد که صلاحیت او برای تهران تایید شده است و نمیتواند در کهگیلویه نامزد شود چنین مانعی کاملاً روشن نشد از کجا به وی اعلام شد. طرفدارانش شخص موسی خادمی را عامل میدانستند ولی مطلعین خوب میدانستند این موضوع در اختیار خادمی نیست و احتمالاً از جای دیگری چنین موضوعی مطرح شده است.
وی به سختی و در دو روز بسیار تلخ برای طرفدرانش به هر قیمتی بود مجوز بازگشتش را گرفت و در حالی خستگی از چهرهاش میبارید به دهدشت بازگشت و کاملاً معلوم بود که هنوز هم موحد سالهای دور طرفدارانش هست.
اما هر چه بود موحد بازی را به هاشمی پور واگذار کرد و مدتها در شوک این شکست بود و از همان زمان تاکنون هم در اندیشه جبران شکست.
در یک مقطع کوتاه صحبت راجع به احتمال استانی شدن انتخابات مجلس سبب برخی تحلیلها شد که اکثر آن تحلیلها موحد را یکی از مستعدترین گزینهها برای آن شکل از انتخابات میدانستند. طرحی که به نظر میرسد شانسی برای اجرایی شدن نداشته باشد.
با این اوصاف موحد به جهت ارتباطات بالایی که دارد چه در گذشته و تا حدودی هم اینک میتواند در چندین حوزه انتخابیه در کشور گزینه جدیای باشد حوزههای چون کهگیلویه، ماهشهر، بهبهان، گچساران، بویراحمد از این حوزهها هستند.
در یک مقطع کوتاه نیز صحبتهایی مبنی بر طرحی بود که مطابق آن نمایندگان که سابقه سه دوره پیاپی حضور در مجلس را داشتند دیگر نمیتوانند نامزد شوند که به احتمال زیاد این طرح جدیتی پشت آن نبوده است و بیشتر توسط کسانی مطرح شده است که رقیبانی دارند که در حال حاضر در بیرون از مجلس در حال فعالیت هستند و سه دوره هم نماینده بودهاند.
موحد اگر چه همیشه در صدر بوده است ولی هرگز نتوانست یک چهره سیاسی ملی شود وی به سطح پایینی از روابط و قدرت راضی بوده است. برخی منتقدین دو نقد را متوجه عملکرد موحد میدانند اول اینکه ولی با اینهمه سابقه این فرصت را داشت که به یک جایگاه بالا همچون رئیس برخی کمیسیونها و یا برخی جایگاههای سیاسی برسد ولی در زمانی هم که در مجلس نبود چنین امکانی برایش به وجود نیامد. حتی برخیها می گویند موحد میتوانست برای مجلس خبرگان نیز برنامه ریزی کند اما شاید عدم سواد کافی فقهی مانع از این کار شد. ایراد دوم مترتب بر موحد این است که وی هرگز مجال رشد به سایر گزینهها نداد که در این مورد گفته میشود این ایراد متوجه موحد نیست و چهرهها باید خودشان را بالا میکشیدند و موحدی که خود را چندان سیاسی نمیبیند و وامدار سیاسیون نیست این موضوع یعنی کادرسازی برایش اولویت نبود هر چند نماینده فعلی کهگیلویه خود زمانی از نزدیکان موحد بود.
با این همه او هنوز در صحنه است و در تلاش است تا آخرین شانس خود را در آستانه پیری از دست ندهد. موحد قطعاً انرژی و توان سابق را نخواهد داشت او بیش از هر دورهای در این دوره فعال است. جایی هم از لحاظ اداری و کاری مشغول نیست و مدام در تعامل با مردم است. حضور هاشمی پور در قدرت و محدودیت برای هر حرکتی شانس موحد را بالا میبرد ولی هاشمی پور هم ظاهراً برخی از قواعد بازی را یاد گرفته است و ابداً نمیتوان از حالا پیروز انتخابات اینده را مشخص کرد.
گزینههای سوم و چهارم نیز تاثیرگذار هستند. خیلیها معتقدند در دور قبل اشتراکات و هم پوشانیهای منطقهای و قومی میان کامرانی گزینه اصلاح طلبان با محمد موحد بیشترین آسیب را در مقابل هاشمی پور به رای موحد وارد کرد.
موحد یک اصولگراست اصولگرایی که البته جریان برایش اولویت نبوده است و به همین خاطر سابقه همراهی با هاشمی رفسنجانی، محمد خاتمی، احمدی نژاد، ولایتی و رئیسی را در کارنامه خود دارد. او تاریخ بلند انتخابات کهگیلویه است با وی و در دوران طولانی وی هر اتفاقی افتاده است. در اوایل دهه هفتاد یکی از طرفداران موحد در کاروان انتخاباتیاش در القچین چرام در یک درگیری کشته شد. او در همان انتخابات توانست یک هم منطقهای و هم لباسی خود یعنی محقق را شکست دهد و حرف و حدیثهای زیادی در مورد موفقیت وی و نحوه مدیریت ناصر منصوری فرماندار وقت پدید آید.
در دوران وی دهدشت تجربه یک غروب و شب پر آشوب را از سرگذراند. در دوران وی و نمایندگیاش در جلوی رئیس جمهور وقت یعنی محمود احمدی نژاد و در هنگام سخنرانیاش مردم دهدشت به وی کفش پرتاب کردند و با شعار دروغ است دروغ است مانع از سخنرانیاش شدند. و چه حوادث بسیار دیگری که کهگیلویه با موحد و موحد در کهگیلویه با هم تجربه کردند و اینک در یک تجربه جدید موحد در سن بالا و بعد از 36 سال حضور انتخاباتی میخواهد باز تجربه جدیدی را خلق کند ولی اینکه شب جمعه انتخابات دور یازدهم که دوم اسفند 1398 خواهد بود شبی شیرین برای وی رقم خواهد خورد و یا تلخ چون شب 7 اسفند 94 خواهد بود بر کسی روشن نیست و باید حداقل یک سال دیگر منتظر ماند و دید در دو ضلعی دو گزینه اصولگرا و صاحب نفوذ کهگیلویه و در یکی از محدود حوزههایی که همیشه اصلاح طلبان شکست خورده آن بودهاند چه خواهد شد.
طرفدارانش وی را قویترین نمایندگان میدانند و می گویند در دوران موحد شهرستان کهگیلویه از اقتدار خوبی برخوردار بوده است اقتداری که اینک در دوران هاشمی پور در شرایط خوبی قرار ندارد. اما منتقدین موحد این حرف را قبول ندارند و معقتدند که در دوران موحد نیز هیچ چیزی نصیب کهگیلویه نشد و بحران مهاجرت امروزی از همان دوران آغاز شد.
برخی از آنها نیز میپذیرند که موحد در حوزه حمایت از اشتغال جوانان کارهای زیادی انجام داد ولی طرحها و پروژههای عام المنفعه هرگز اولویت موحد نبود و دهدشت نحیف شدهی امروز بیش از هر کسی محصول موحد است.
موحد شبیه هیچ کدام از سایر نمایندگان تاریخ استان نیست او نه شبیه هدایتخواه ایدئولوگ است، نه شبیه تاجگردون چهره ملی است، نه شبیه سید باقر موسوی تند، کادر ساز و محبوب است، نه شبیه بزرگواری جریانی است و حتی شبیه زارع نیز نیست که در کنار مسائل شخصی گهگاهی توسعه حوزه انتخابیهاش نیز برایش یک دغدغه است. با این وجود اما وی از اقتدار و چهره مردمی خوبی برخوردار است که مخالفان سر سختی نیز دارد. موحد یک ریش سفید مدرن با لباس روحانیت است.
موحد را چه موافقش باشیم و چه مخالف بخش مهمی از تاریخ کهگیلویه و حتی تاریخ آماری مجلس شورای اسلامی است و حالا امیدوار است که با پیروزی در صحنه انتخابات یک آمار کاملاً انحصاری و دست نیافتنی برای خود دست و پا کند.
موحد در تمام دورههای انتخابات مجلس شهرستان کهگیلویه یا حضور داشته است و یا نقش بازی کرده است. در تاریخ انتخابات کشور موحد یکی از رکورداران آن محسوب میشود. طبق آمارهای رسمی تا قبل از مجلس دهم در کل کشور سه نماینده از جمله محمد رضا باهنر، احمد ناطق نوری و رضا عبدالهی از حوزه ماه نشان تجربه 7 دوره حضور در مجلس شواری اسلامی را دارند. حسن سبحانی نیا از نیشابور و سید محمود دعایی از تهران نیز تجربه 6 دوره حضور در مجلس شورای اسلامی را دارند. هم چنین 19 نماینده در تاریخ مجلس شورای اسلامی هستند که سابقه 5 دوره نمایندگی در مجلس را دارند و محمد موحد یکی از این افراد در کنار حسن روحانی، علی اکبر ناطق نوری، محمدعلی موحدی کرمانی و.. است.
موحد گر چه از جهت تعداد آمار حضور در مجلس با 5 دوره حضور به صورت مشترک در رتبه سوم قرار دارد ولی از این جهت که او عمرش با عمر انتخابات مجلس شورای اسلامی گره خورده است و در تمام تجربههای انتخاباتی کهگیلویه حضور داشته است یک مورد خاص محسوب میشود.
وی فقط در دوره اول انتخابات در کهگیلویه حضور نداشت و رقابت آن دوره میان بهرام تاجگردون و امیرحسین خوبانی بود انتخاباتی که در پایان با یک سری درگیری همراه بود. موحد در آن دوره که یک معلم ساده در دبیرستان شریعتی دهدشت بود از بهرام تاجگردون حمایت میکرد.
وی در دور دوم وارد صحنه انتخابات شد و هنوز هم مردم بر این باورند که در آن دوره گویی ارادهای از بالا برای بردن نجفی رهنانی به مجلس وجود داشت. در سایت مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی در معرفی نجفی رهنانی آمده است که با 51 درصد آرا و تعداد 71 160 رای موفق به راهیابی به مجلس شد.
در دور سوم اما موحد انتخابات را که آن دوره و حتی یک دوره بعد از آن که شامل کهگیلویه آنزمان و گچساران آنزمان میشد از تاجگردون شکست خورد. ولی وی دور چهارم تاجگردون را شکست داد و در دورههای پنجم و ششم و هفتم نیز انتخابات را در کهگیلویه پیروز شد تا ثابت کند که جمله معروف تاجگردون در موردش بیراه نبوده است که گفته بود اگر موحد به مجلس رفت، توپ هم وی را بیرون نخواهد آورد.
حوادث و اعتراضات بعد از انتخابات هفتم مجلس شورای اسلامی در سال 82 سبب شد وی در 86 در کهگیلویه نامزد نشود و به بهبهان نقل مکان کند ولی موحد در بهبهان هم پیروز شد. مصائب موحد از 1390 شروع شد هر چه بود شورای نگهبان و دستگاههای نظارتی به سختی این انتخابات را تایید کرد ولی موحد بعدها و شاید هم به خاطر اتفاقات بهبهان هزینه سنگینی پرداخت کرد.
اما همه مسئله جنبه رمانتیک و اسطورهای ندارد و حالا موحد در کارنامهاش در کنار پیروزی، شکست نیز خورده است. در دورانی که شرایط سختی بر اقتصاد کشور حاکم است این موضوع هم برای موحد برگ برنده است و هم شرایط دشواری را به وجود آورده است. این شرایط سخت برای موحد که در قدرت نیست و رقیبش در قدرت است و بهواسطه همین شرایط سخت نمیتواند کاری کند یک حسن است چرا که مردم با یاداوری دوران موحد به رقیبش نمره منفی میدهند بدون اینکه بخواهند شرایط را در نظر بگیرند. برای موحد هم شرایط سختیهای خودش را دارد او هم حالا محل مراجعه است و هم خوب میداند اگر باز به مجلس برود شرایط سختی خواهد داشت. این تردیدها باعث نشده است که موحد دست از تلاش برای رسیدن مجدد به مجلس بردارد و او بیش از هر دوره دیگری در حال فعالیت است.
فعالیت انتخاباتی موحد از فردای 7 اسفند که یک شکست سنگین از عدل هاشمی پور خورد، آغاز شد. وی حاضر نشد به رقیبش تبریک بگوید و از همان زمان فعالیتهای انتخاباتی خود را تشدید کرد. حضور در مراسمات فاتحه خوانی که از محدود فرصتهای کنش گری فعالین انتخاباتی است و زمانی گفته میشد بنای این کار توسط موحد گذاشته شد تشدید شده است وی که حالا وقت و فرصت بیشتری دارد در اکثر مراسمات شرکت میکند و گاهی در نقش صاحب عزا ظاهر میشود.
. موحد از 1390 تا 1394 ارتباط و تلاش زیادی برای تغییر نگاه شورای نگهبان به خود داشت و احتمالاً از قبل برخی سفارشات در تهران نامنویسی کرد اما وقتی عکس بعد از نامنویسی حاج آقا در فرمانداری تهران در رسانهها درج شد برای همگان کاملاً روشن بود که او نیتش تهران نیست و به احتمال خیلی زیاد به کهگیلویه خواهد آمد طرفدارانش ابتدا برای مدیریت اوضاع صحبت از حضور آقا در بویراحمد، بهبهان و حتی ماهشهر میکردند.
حتی نزدیکترین افراد به موحد بر روی حضور موحد در کهگیلویه و یا حداقل تایید صلاحیت نهاییاش تردید داشتند که اگر این گونه نبود برخی از آنها زودتر به کمپین عدل هاشمی پور نمیپیوستند. در همان سال پایانی انتخابات چندین نشست انتخاباتی میان موحد و چهرههای نزدیک به وی برای تعیین تکلیف انتخابات برگزار شد و گفته میشد موحد همه را به آینده موکول میکرد نشستهایی که با حضور کریمیان، مژدهی پور، فیاض بخش و حتی هاشمی پور برگزار شد.
موحد به کهگیلویه آمد ولی خیلی زود اعلام شد که صلاحیت او برای تهران تایید شده است و نمیتواند در کهگیلویه نامزد شود چنین مانعی کاملاً روشن نشد از کجا به وی اعلام شد. طرفدارانش شخص موسی خادمی را عامل میدانستند ولی مطلعین خوب میدانستند این موضوع در اختیار خادمی نیست و احتمالاً از جای دیگری چنین موضوعی مطرح شده است.
وی به سختی و در دو روز بسیار تلخ برای طرفدرانش به هر قیمتی بود مجوز بازگشتش را گرفت و در حالی خستگی از چهرهاش میبارید به دهدشت بازگشت و کاملاً معلوم بود که هنوز هم موحد سالهای دور طرفدارانش هست.
اما هر چه بود موحد بازی را به هاشمی پور واگذار کرد و مدتها در شوک این شکست بود و از همان زمان تاکنون هم در اندیشه جبران شکست.
در یک مقطع کوتاه صحبت راجع به احتمال استانی شدن انتخابات مجلس سبب برخی تحلیلها شد که اکثر آن تحلیلها موحد را یکی از مستعدترین گزینهها برای آن شکل از انتخابات میدانستند. طرحی که به نظر میرسد شانسی برای اجرایی شدن نداشته باشد.
با این اوصاف موحد به جهت ارتباطات بالایی که دارد چه در گذشته و تا حدودی هم اینک میتواند در چندین حوزه انتخابیه در کشور گزینه جدیای باشد حوزههای چون کهگیلویه، ماهشهر، بهبهان، گچساران، بویراحمد از این حوزهها هستند.
در یک مقطع کوتاه نیز صحبتهایی مبنی بر طرحی بود که مطابق آن نمایندگان که سابقه سه دوره پیاپی حضور در مجلس را داشتند دیگر نمیتوانند نامزد شوند که به احتمال زیاد این طرح جدیتی پشت آن نبوده است و بیشتر توسط کسانی مطرح شده است که رقیبانی دارند که در حال حاضر در بیرون از مجلس در حال فعالیت هستند و سه دوره هم نماینده بودهاند.
موحد اگر چه همیشه در صدر بوده است ولی هرگز نتوانست یک چهره سیاسی ملی شود وی به سطح پایینی از روابط و قدرت راضی بوده است. برخی منتقدین دو نقد را متوجه عملکرد موحد میدانند اول اینکه ولی با اینهمه سابقه این فرصت را داشت که به یک جایگاه بالا همچون رئیس برخی کمیسیونها و یا برخی جایگاههای سیاسی برسد ولی در زمانی هم که در مجلس نبود چنین امکانی برایش به وجود نیامد. حتی برخیها می گویند موحد میتوانست برای مجلس خبرگان نیز برنامه ریزی کند اما شاید عدم سواد کافی فقهی مانع از این کار شد. ایراد دوم مترتب بر موحد این است که وی هرگز مجال رشد به سایر گزینهها نداد که در این مورد گفته میشود این ایراد متوجه موحد نیست و چهرهها باید خودشان را بالا میکشیدند و موحدی که خود را چندان سیاسی نمیبیند و وامدار سیاسیون نیست این موضوع یعنی کادرسازی برایش اولویت نبود هر چند نماینده فعلی کهگیلویه خود زمانی از نزدیکان موحد بود.
با این همه او هنوز در صحنه است و در تلاش است تا آخرین شانس خود را در آستانه پیری از دست ندهد. موحد قطعاً انرژی و توان سابق را نخواهد داشت او بیش از هر دورهای در این دوره فعال است. جایی هم از لحاظ اداری و کاری مشغول نیست و مدام در تعامل با مردم است. حضور هاشمی پور در قدرت و محدودیت برای هر حرکتی شانس موحد را بالا میبرد ولی هاشمی پور هم ظاهراً برخی از قواعد بازی را یاد گرفته است و ابداً نمیتوان از حالا پیروز انتخابات اینده را مشخص کرد.
گزینههای سوم و چهارم نیز تاثیرگذار هستند. خیلیها معتقدند در دور قبل اشتراکات و هم پوشانیهای منطقهای و قومی میان کامرانی گزینه اصلاح طلبان با محمد موحد بیشترین آسیب را در مقابل هاشمی پور به رای موحد وارد کرد.
موحد یک اصولگراست اصولگرایی که البته جریان برایش اولویت نبوده است و به همین خاطر سابقه همراهی با هاشمی رفسنجانی، محمد خاتمی، احمدی نژاد، ولایتی و رئیسی را در کارنامه خود دارد. او تاریخ بلند انتخابات کهگیلویه است با وی و در دوران طولانی وی هر اتفاقی افتاده است. در اوایل دهه هفتاد یکی از طرفداران موحد در کاروان انتخاباتیاش در القچین چرام در یک درگیری کشته شد. او در همان انتخابات توانست یک هم منطقهای و هم لباسی خود یعنی محقق را شکست دهد و حرف و حدیثهای زیادی در مورد موفقیت وی و نحوه مدیریت ناصر منصوری فرماندار وقت پدید آید.
در دوران وی دهدشت تجربه یک غروب و شب پر آشوب را از سرگذراند. در دوران وی و نمایندگیاش در جلوی رئیس جمهور وقت یعنی محمود احمدی نژاد و در هنگام سخنرانیاش مردم دهدشت به وی کفش پرتاب کردند و با شعار دروغ است دروغ است مانع از سخنرانیاش شدند. و چه حوادث بسیار دیگری که کهگیلویه با موحد و موحد در کهگیلویه با هم تجربه کردند و اینک در یک تجربه جدید موحد در سن بالا و بعد از 36 سال حضور انتخاباتی میخواهد باز تجربه جدیدی را خلق کند ولی اینکه شب جمعه انتخابات دور یازدهم که دوم اسفند 1398 خواهد بود شبی شیرین برای وی رقم خواهد خورد و یا تلخ چون شب 7 اسفند 94 خواهد بود بر کسی روشن نیست و باید حداقل یک سال دیگر منتظر ماند و دید در دو ضلعی دو گزینه اصولگرا و صاحب نفوذ کهگیلویه و در یکی از محدود حوزههایی که همیشه اصلاح طلبان شکست خورده آن بودهاند چه خواهد شد.
طرفدارانش وی را قویترین نمایندگان میدانند و می گویند در دوران موحد شهرستان کهگیلویه از اقتدار خوبی برخوردار بوده است اقتداری که اینک در دوران هاشمی پور در شرایط خوبی قرار ندارد. اما منتقدین موحد این حرف را قبول ندارند و معقتدند که در دوران موحد نیز هیچ چیزی نصیب کهگیلویه نشد و بحران مهاجرت امروزی از همان دوران آغاز شد.
برخی از آنها نیز میپذیرند که موحد در حوزه حمایت از اشتغال جوانان کارهای زیادی انجام داد ولی طرحها و پروژههای عام المنفعه هرگز اولویت موحد نبود و دهدشت نحیف شدهی امروز بیش از هر کسی محصول موحد است.
موحد شبیه هیچ کدام از سایر نمایندگان تاریخ استان نیست او نه شبیه هدایتخواه ایدئولوگ است، نه شبیه تاجگردون چهره ملی است، نه شبیه سید باقر موسوی تند، کادر ساز و محبوب است، نه شبیه بزرگواری جریانی است و حتی شبیه زارع نیز نیست که در کنار مسائل شخصی گهگاهی توسعه حوزه انتخابیهاش نیز برایش یک دغدغه است. با این وجود اما وی از اقتدار و چهره مردمی خوبی برخوردار است که مخالفان سر سختی نیز دارد. موحد یک ریش سفید مدرن با لباس روحانیت است.
موحد را چه موافقش باشیم و چه مخالف بخش مهمی از تاریخ کهگیلویه و حتی تاریخ آماری مجلس شورای اسلامی است و حالا امیدوار است که با پیروزی در صحنه انتخابات یک آمار کاملاً انحصاری و دست نیافتنی برای خود دست و پا کند.