تاریخ انتشار
يکشنبه ۱۶ دی ۱۳۹۷ ساعت ۱۷:۳۳
کد مطلب : ۴۰۶۱۳۹
دکتر «نوید هاشمیطبا» فنومنولوژِیست و عضو هیئت علمی رسمی دانشگاه:
حذف کنکور: از چاله به چاه
۰
کبنا ؛
این یادداشت، موضوع بسیار حیاتی را هدف قرار داده است که ارتباط مستقیم با آینده تحصیلی و شغلی نوجوانان این ملک دارد. آنقدر موضوع انتخاب شده، با اهمیت است که به ناچار برای یادداشت حاضر، عنوانی جذب کننده و شاید "پوپولیستی" گزیده شده است. اگر آموزش و پرورش و آموزش عالی، سریع و صریح اعلام نمینمودند که تایید و حمایت و تصویب "حذف کنکور" را از بالاترین مراجع کسب نمودهاند و برای 85 درصد رشتهها، سوابق دانش آموزان و به طور خاص، "معدل دیپلم"، ملاک خواهد بود، قطعا عنوانی متفاوت برای این نوشتار، انتخاب میشد. عنوانی چون: "کنکور تدریجی به جای کنکور آنی."
باری، مجلس شورای اسلامی، دهم شهریورماه سال 1392، قانون سنجش و پذیرش دانشجو را مصوب نمود. شورای سنجش و پذیرش دانشجو نیز طی جلسات طولانی پانزدهم و شانزدهم که هفته گذشته (8 و 10 دیماه 1397) برگزار شد، مصوباتی داشت که براساس و بر محور مصوبه مجلس بود. پیش از ورود تخصصی به این بحث، لازم است تاکید شود که صاحب این قلم، در مقاطع مختلف و بارها در کنکور سراسری حضور یافته و به علاوه، بارها مسئول برگزاری کنکور هم بوده و پشت تریبون ندا داده است: "داوطلبین گرامی آغاز کنید!" تخلفات احتمالی را گزارش نموده و با پروسه کنکور آشنایی کامل دارد.
از این رو، هم راهبر و هم کاربر این سیستم عظیم بوده و با نقاط ضعف و قوت آن آشناست. تهدیدات و فرصتهای آن را نیز میشناسد.
موضوع اصلی مقاله حاضر، کنکور "آنی" (اسمی که راقم این سطور بر کنکور فعلی نهاده است) و مشخصا" طرحهای مطروحه برای حذف آن است. امری که به زعم نگارنده، "مطالعه کافی" در خصوص آن صورت نگرفته است. از خوانندگان محترم، چه خانوادههای عزیز که فرزند کنکوری به اصطلاح دارند یا خواهند داشت از طرفی و مسئولان وزارت آموزش و پرورش از صدر تا ذیل، از طرف دیگر تقاضا (بلکه به آنان توصیه) میشود که با حوصله در محیطی آرام و با نوشیدن یک دمنوش، این مقاله را مطالعه فرمایند. هرچند عزیزان تصمیم خود را گرفته و مصوب نموده و در پی ابلاغ آئین نامهاند.
پیشگفتار
هنگامی که از کنکور صحبت به میان میآید، بلافاصله از اصطلاحات "غول کنکور" و "کاسبان کنکور" صحبت میشود. اصطلاحاتی که بیشتر کاربرد احساسی دارند تا منطقی. گاه و بی گاه، آمارهایی نیز از هزینههای خانوادهها و درآمدهای کلان کلاسهای کنکور و موسسات آموزشی ارائه میشوند. باید اذعان داشت که این آمارها، نگرانیها، اشاره کردن ناکارآمدیها، همه، کم و بیش صحیحاند. اما صحبت از حذف کنکور با تکیه بر سوابق تحصیلی دانش آموزان در مدرسه، با "شرایط کنونی" و بدون یک طرح جامع و مانع، اگر ناآگاهانه باشد (که اینگونه مینماید) قصوری بزرگ و اگر آگاهانه باشد (که ابدا" گمان نمیرود) مصداق " کَلِمَهُ الْحَقِّ یُرَادُ بِهَا بَاطِلٌ" است. امری که قطعا" تبعات جبران ناپذیری خواهد داشت و شاید تبعات آن از پل دریاچه ارومیه (برای کم کردن فاصله تبریز و ارومیه) که صدها هزار تن سنگ و خاک و نخاله در آن تخلیه شد، ناگوارتر باشد.
در این یادداشت، با رویکرد فنومنولوژیکال، متمرکز بر مسئله؛ نه تفاسیر به رای و نظر این و آن، مسئله کنکور مورد بررسی واقع شده و راه حلی مناسب نیز، برای مشکلات آن ارائه میشود. به این منظور نگارنده، از سه منظر به این مسئله مهم ورود میکند. منظر نخست بررسی کنکور، ضرورت وجود و مشکلات آن است. منظر دوم، حذف کنکور با روش انتخاب شده این روزها و تبعات مترتب بر آن است. منظر سوم، پیشنهادی بدیل و با هزینهاندک و کارآمدی بالا برای جایگزینی کنکور "آنی" با کنکور "تدریجی" است.
کنکور «آنی» نامطلوب
تا سال گذشته، کنکور، امتحانی چند ساعته برای "مرگ و زندگی" بود. داوطلبان از یک سال (شاید چند سال) زودتر آماده میشدند تا در یک رقابت میلیونی، "تست زنی" کنند و رتبهای قابل قبول برای پذیرش در رشته دلخواه دانشگاهی کسب نمایند. این رقابت فشرده با ورود موسساتی که انواع روشهای تست زنی و حل سریع مسئلهها را آموزش میدهند به رقابتی نه چندان علمی و سالم تبدیل شده است. از منظری منطقی، داوطلبینی که سرعت عمل نداشته باشند، یا در شرایط کنکور، با استرس بسیار دست به گریبان باشند، موفق نخواهند بود. کسانی که روش پاسخهای "میان بر" را ندانند و مطالب را "مفهومی" درک نمایند، نیز شکستی تلخ را تجربه خواهند نمود.
از زاویهای دیگر، با حسابی سرانگشتی، اگر حتی دو درصد داوطلبین، روز کنکور، از حال مساعدی برخوردار نباشند یا کسالت داشته باشند یا حادثهای برای خود یا خانواده شان روی داده باشد، فرصت پذیرش را از دست خواهند داد. یعنی هر سال، بیست هزار نفر کم و بیش (که نیاز به تحقیقی آکادمیک دارد)، به دلایلی مشابه از حق مسلم خود محروم میشوند. این عزیزان معلوم نیست که سال دیگر حتی بتوانند به این رقابت بازگردند.
جالب است بدانیم که این روش ناصواب و بلکه خطرناک تا سطح دبستان هم پایین آمده است. وزیر محترم آموزش و پرورش، این حقیقت تلخ را دریافته و در حد توان خود و با محدودیتهای قانونی موجود، برای حذف استرس مازاد و تربیت زودهنگام ناسالم برای کنکور آنی تمام تلاش خود را نموده است.
راهکار پیش رو: فاجعه
هرچند اشکالات فوق بر مکانیزم فعلی سنجش علمی داوطلبین وارد است. اما باید اذعان داشت که اگر کنکور برداشته شود و معدل دیپلم یعنی "ارزیابی مدرسهها" ملاک رتبهبندی داوطلبین واقع شود، اتفاقات و تبعات بسیار ناخوشایندی در پیش خواهیم داشت. منظور آن است که بدون یک بدیل بسیار مطالعه و تحقیق شده، نباید روش فعلی را برای دهها سال به کار رفته و نهادینه شده را به یکباره حذف نمود. در این گونه یادداشتها، آوردن مثالهای کارا، بسیار دشوار است و هرچند در مثل "مناقشه" نیست، شورای سردبیری روزنامه به دلایل متعدد محتاط است.
اکنون سوال آن است که آیا بدیل "غول کنکور" طراحی شده و تست شده و در سمپوزسیومها و اطاق فکرها توسط دانشمندان و خبرگان، محک خورده و آماده بهره برداری است؟ آیا دانشگاهها، برای این امر مهم و حیاتی اظهارنظر کردهاند؟ هرچند نمایندگان بر اصل حذف کنکور مصوبه دادهاند، آیا مردم که صاحبان این حق هستند، از تبعات آن آگاهند و برای این مهم آمادهاند؟ آیا آموزش لازم را دیدهاند و منابع لازم انسانی و محیطی و مالی را دارند و اصولا این تفویض اختیار، از طرف آنان پذیرفته است؟ برای آگاهی همه عزیزان هموطن و مسئولین کوشا، برخی تبعات ملاک قرار دادن سوابق تحصیلی به جای کنکور در زیر لیست میشود:
1- بسیار محتمل است که معلمین، تدریس "مفهومی" خود را به شیوه کلاس کنکور تبدیل نمایند تا دانش آموزان در امتحانات پایان ترم نمرات بهتری بگیرند. به طریق اولی، اگر فعالیتهای کلاسی، معیار ارزیابی دانش آموزان باشد، آنگاه قضاوت و ارزیابی معلمین عزیز، "تنها ملاک ارزشیابی خواهد بود. در این شرایط کافی است برخی از معلمین وسوسه شوند و رفتاری سالم، منصفانه و حرفهای نداشته باشند (امری که رویداد آن برای هر صنفی ممکن است). در این صورت عملکرد سیستم آتی سنجش و نیز معلمین صالح و صادق همه با چالش جدی مواجه خواهند شد.
2- بند یک، خوشبینانهترین حالت است. این احتمال وجود دارد که برخی خانوادهها برای کسب نمرات بهتر، معلمین و کادر آموزشی و اداری مدرسهها را تحت فشار شدید قرار دهند تا نمرات بهتری به دانش آموزان بدهند یا امتحانات را سادهتر برگزار کنند. در این صورت فرهنگسازی ارزیابی کیفی دوره ابتدایی که چندسالی است در دستور کار است نیز با ورود به دوران متوسطه بی اثر خواهد شد.
3- قبولی کنکور مدارس اگر تاکنون با توجه به کلاسهای کنکور، صددرصد معیار خوب و بدی آنها نبوده، دیگر "تنها" معیار طبقهبندی کیفی مدارس خواهد بود و مدارس سعی میکنند دانشآموزان مستعد تر را بگیرند و روند را به گونهای پیش برند که نمرات آنها، برای ورود به دانشگاه، "رتبه آور" باشد.
4- نظارت بر مدارس برای اطمینان از "منصفانه و جوانمردانه" بودن سیستم ارزیابی آنها و نیز امتحانات برگزار شده، بسیار دشوار بوده، وظیفه سنگینی را بر آموزش و پرورش نواحی تحمیل میکند که بعید است سرفصل بودجه و نیرو و طرح مناسب برای پیاده سازی آن داشته باشند. این نظارت دائمی، شائبه دخالت در مدیریت مستقل مدارس را به دنبال خواهد داشت.
5- سیل تقلب، با انگیزه قبولی کنکور، مدارس و دانش آموزان را سخت تهدید و پریشان خواهد ساخت.
6- این بند، خطرناکترین موضوع را بیان میدارد. گزینش دانشجو توسط دانشگاهها با آزمون یا امتحان داخلی که نگاشتی از گزینش مقاطع تحصیلات تکمیلی در آموزش عالی
(بهطور نیمهمتمرکز) خواهد بود، بسیار چالش برانگیز است. به دلیل حجم بزرگ متقاضیان و حساسیت امر، امکان نفوذ و لابی و رانت اطلاعاتی و فشار و توصیه و هر فساد دیگری وجود خواهد داشت. اصولا" با این کار، وظیفه سنجش که رسالت و ماموریت اصلی سازمان سنجش است به دانشگاهها محول خواهد شد.
7- از بعد اجرایی، هرچند هنوز آئین نامه آن ابلاغ نشده است، به عنوان یک آنالیست و فنومنولوژیست، لازم است که تاکید شود مشکلات بسیار جدی در پیش رو خواهد بود. صدها هزار داوطلب برای انتخاب رشته- دانشگاه، دچار سردرگمی خواهند شد. ممکن است تعداد بسیاری براساس علاقه دانشگاه و رشتهای را انتخاب کنند و تعداداندکی رشته دیگر در دانشگاه دیگری را و رقابت در محل اول بسیار و در محل دوماندک باشد. کنترل این "تبعیضها" بسیار دشوار است.
8- باز هم از بعد اجرایی، دانشگاهها در بررسی سوابق و مدارک و نیز پذیرش این تعداد داوطلب، نیروی جدید ندارند و پروسهها نیز برای اولین بار و به سرعت، تعریف و ابلاغ میشوند. این حجم کار جدید، نیاز به سیستمها، سامانهها و پرتالهای کارآمد دارد که محال است طی چند روز پس از مصوبه، قابل توسعه و بهرهبرداری باشند.
9- از نظر منابع، هزینه این پروسه و مصوبات در سرفصلهای بودجه سال گذشته دیده نشده است و در بودجه سال آتی نیز با توجه به ارائه بودجه پیش از مصوبه، بعید است دیده شده باشد.
>راهکار کنکور "تدریجی"
این مقاله پیشنهاد میکند که برای جایگزین کردن کنکور"آنی" با روش ارزیابی مناسب منصفانه، کنکور "تدریجی" طراحی و پیاده سازی شود. در کنکور تدریجی، میزان دانش و دانایی و معلومات دانش آموزان در دو سال یا سه سال آخر متوسطه دو، طی امتحانات ترمیک برای دروس انتخابی که به طور "سراسری" برگزار میشود، ارزیابی خواهند شد. به این صورت، معلم و کادر آموزشی مدرسه جز آموزش، نقشی در ارزیابی و نمره دادن به دانش آموزان "مدرسه خود" نخواهند داشت.
اما این مهم، چگونه قابل پیاده سازی است؟ دانشگاه پیام نور، مصداقی موفق برای این پروسه محسوب میشود. هرچند، روالهای دیگر مانند کلاسهای نیمه حضوری آن، در تقابل با ماموریت آن دانشگاه، قابل تامل و بررسی است، باید اظهار داشت که انصافا" و بحق، در حوزه ارزشیابی با برگزاری امتحانات سراسری "همزمان" و طرح سوال به طور "متمرکز"، توفیقات بزرگی داشته است. به طور مشخص و به عنوان یک مثال، برای درسهای مهندسی نرم افزار که کتاب نگارنده (SE by Pressman) سالها مرجع درسی معرفی شده است، دانشجویان تمام 1100 صفحه رحلی دو جلدی را امتحان میدهند، در حالیکه در کلاسهای حضوری دانشگاههای دیگر به زحمت 500 صفحه آن تدریس شده است.
اکنون راهکار پیشنهادی به تفصیل بیان میشود و امید میرود مورد توجه واقع شود:
1- درسهایی که برای کنکور مدنظرند، به طور روشن بازبینی و اصلاح شوند. کتابهای کنکور در نقاط مبهم و ایهام کتابها رشد و نمو کردهاند. آنجا که در کتاب آمده است: " در این خصوص، مطالعه کنید" یا " چه راه حلهای دیگری و موارد مرتبطی میشناسید." مفاد کمک آموزشی و تقویتی و هر آنچه برای فهم و مطالعه بیشتر لازم است، باید توسط آموزش و پرورش تهیه و ارائه شود.
2- سوالات درسهای مهمی که برای رتبهبندی کنکور مدنظرند، به طور متمرکز و با سیستم قرنطینه کنکوری طراحی شوند و برای مدارس سراسر کشور ارسال شوند.
3- برگههای پاسخ نامه با سربرگهای "کد دار" طراحی و توزیع شوند و به طور "محرمانه" و "ناشناس" با کلید مشخص تصحیح شوند. به این صورت هیچ معلمی نمیداند برگه چه دانشآموزی از کدام مدرسه کدام شهر را تصحیح میکند.
4- هر برگه تصحیح شده در اختیار معلم دیگری قرار گیرد و تصحیح مجدد شود. در صورتی که اختلاف "معنادار" نمره وجود داشته باشد، یک معلم با تجربه "صاحب کرسی درس"، اختلاف نمره را معین میکند و نمره نهایی را میگذارد.
5- پس از تصحیح نهایی و معلوم شدن نمره کسب شده، کد پاسخنامه با نمره تعیین شده، در پورتال "طراحی شده" وارد میشوند و این نمره ملاک تعیین رتبه کنکور "تدریجی" خواهد بود.
این تمام ماجراست. کلاسهای کنکور هم احتمالا طرحهایی برای ارتقای توان علمی و فکری دانشآموزان خواهند داشت. اشکالی هم ندارد. زیرا توجه و تلاش برای بالابردن سرعت عمل در تست زنی و راه میان بر یافتن جواب به بهبود درک مفاهیم و حل تشریحی سوالات و تفسیر و تعیین و تبین مطالب درسی معطوف خواهد شد. داوطلبین از استرس آنی امتحان خارج میشوند. نهایتا" آنچه به طور تدریجی خوانده شود و آزموده شود، بهتر در ذهنها خواهد نشست و با ورود به دانشگاه با داوطلبین فرسوده "تنظیم مجدد شده" (Reset) رها شده از چنگال غول کنکور مواجه نخواهیم بود.
قابل ذکر است که برای پیاده سازی این پیشنهاد، غیر از بازبینی، اصلاح و تکمیل مطالب درسی کتابها، یک طرح عملیاتی (Action Plan) باید طراحی و پیاده سازی شود. این طرح اجرایی، باید به طور تدریحی طراحی و سنجیده و پیاده شود به علت حساسیت امر، لازم است که طرح پیشنهادی به طور پایلوت و نمونهسازی پیاده شود و محک خورد.
پایان این یادداشت دو تاکید است؛ تاکید نخست بر این موضوع است که در پروسههای مدیریت مدرن ریسک، همواره ریسک سیستمها و راهکارهای جدید بالاتر از ریسک راهکارهای متداول و قدیمی است. زیرا راهکارهای متداول آزمون خویش را پس دادهاند و با خطرات آنها آشنایی وجود دارد. بنابراین نه تنها راهکار مصوب بر محور "معدل دیپلم"، حتی برای جایگزینی کنکور "آنی"، با کنکور "تدریجی" پیشنهادی این مقاله، مدیریت کارآمد ریسک با حضور کمیتهای متشکل از خبرگان ریسک، ضروری است. این مدیریت کارآمد، به ترتیب شناسایی ریسکها، تخمین آنها، تخفیف آنها، پایش دائمی آنها و کنترل آنها را در دستور کار خواهد داشت.
تاکید دوم هم آن است که این مقاله با علم به این موضوع تنظیم شده است که مسئولان تصمیم خود را برای محوریت معدل دیپلم برای 85درصد رشتهها و تفویض اختیار جذب دانشجو به دانشگاهها اتخاذ کردهاند. اما از آن روی که این مسئله یک امر ملی است و با آینده نسلها ارتباط دارد، لازم بود که این چند کلام قلمی شود و به افکار عمومی و سپس تاریخ سپرده شود. با امید و آرزوی موفقیت همه دستاندرکاران و ذکر این نکته که عقربههای زمان به عقب باز نمیگردند و فرصت اصلاح اشتباهات بسیار نخواهد بود.
هیچ آییـنه، دگر آهــن نشد
هیــچ نانی، گنـدم خرمـن نشد
هیچ انگـوری، دگر غوره نشد
هیـچ میـوه، پخته باکوره نشد
پختـه گرد و از تغیـّر دور شو
رو چو برهـان محقق نور شو
باری، مجلس شورای اسلامی، دهم شهریورماه سال 1392، قانون سنجش و پذیرش دانشجو را مصوب نمود. شورای سنجش و پذیرش دانشجو نیز طی جلسات طولانی پانزدهم و شانزدهم که هفته گذشته (8 و 10 دیماه 1397) برگزار شد، مصوباتی داشت که براساس و بر محور مصوبه مجلس بود. پیش از ورود تخصصی به این بحث، لازم است تاکید شود که صاحب این قلم، در مقاطع مختلف و بارها در کنکور سراسری حضور یافته و به علاوه، بارها مسئول برگزاری کنکور هم بوده و پشت تریبون ندا داده است: "داوطلبین گرامی آغاز کنید!" تخلفات احتمالی را گزارش نموده و با پروسه کنکور آشنایی کامل دارد.
از این رو، هم راهبر و هم کاربر این سیستم عظیم بوده و با نقاط ضعف و قوت آن آشناست. تهدیدات و فرصتهای آن را نیز میشناسد.
موضوع اصلی مقاله حاضر، کنکور "آنی" (اسمی که راقم این سطور بر کنکور فعلی نهاده است) و مشخصا" طرحهای مطروحه برای حذف آن است. امری که به زعم نگارنده، "مطالعه کافی" در خصوص آن صورت نگرفته است. از خوانندگان محترم، چه خانوادههای عزیز که فرزند کنکوری به اصطلاح دارند یا خواهند داشت از طرفی و مسئولان وزارت آموزش و پرورش از صدر تا ذیل، از طرف دیگر تقاضا (بلکه به آنان توصیه) میشود که با حوصله در محیطی آرام و با نوشیدن یک دمنوش، این مقاله را مطالعه فرمایند. هرچند عزیزان تصمیم خود را گرفته و مصوب نموده و در پی ابلاغ آئین نامهاند.
پیشگفتار
هنگامی که از کنکور صحبت به میان میآید، بلافاصله از اصطلاحات "غول کنکور" و "کاسبان کنکور" صحبت میشود. اصطلاحاتی که بیشتر کاربرد احساسی دارند تا منطقی. گاه و بی گاه، آمارهایی نیز از هزینههای خانوادهها و درآمدهای کلان کلاسهای کنکور و موسسات آموزشی ارائه میشوند. باید اذعان داشت که این آمارها، نگرانیها، اشاره کردن ناکارآمدیها، همه، کم و بیش صحیحاند. اما صحبت از حذف کنکور با تکیه بر سوابق تحصیلی دانش آموزان در مدرسه، با "شرایط کنونی" و بدون یک طرح جامع و مانع، اگر ناآگاهانه باشد (که اینگونه مینماید) قصوری بزرگ و اگر آگاهانه باشد (که ابدا" گمان نمیرود) مصداق " کَلِمَهُ الْحَقِّ یُرَادُ بِهَا بَاطِلٌ" است. امری که قطعا" تبعات جبران ناپذیری خواهد داشت و شاید تبعات آن از پل دریاچه ارومیه (برای کم کردن فاصله تبریز و ارومیه) که صدها هزار تن سنگ و خاک و نخاله در آن تخلیه شد، ناگوارتر باشد.
در این یادداشت، با رویکرد فنومنولوژیکال، متمرکز بر مسئله؛ نه تفاسیر به رای و نظر این و آن، مسئله کنکور مورد بررسی واقع شده و راه حلی مناسب نیز، برای مشکلات آن ارائه میشود. به این منظور نگارنده، از سه منظر به این مسئله مهم ورود میکند. منظر نخست بررسی کنکور، ضرورت وجود و مشکلات آن است. منظر دوم، حذف کنکور با روش انتخاب شده این روزها و تبعات مترتب بر آن است. منظر سوم، پیشنهادی بدیل و با هزینهاندک و کارآمدی بالا برای جایگزینی کنکور "آنی" با کنکور "تدریجی" است.
کنکور «آنی» نامطلوب
تا سال گذشته، کنکور، امتحانی چند ساعته برای "مرگ و زندگی" بود. داوطلبان از یک سال (شاید چند سال) زودتر آماده میشدند تا در یک رقابت میلیونی، "تست زنی" کنند و رتبهای قابل قبول برای پذیرش در رشته دلخواه دانشگاهی کسب نمایند. این رقابت فشرده با ورود موسساتی که انواع روشهای تست زنی و حل سریع مسئلهها را آموزش میدهند به رقابتی نه چندان علمی و سالم تبدیل شده است. از منظری منطقی، داوطلبینی که سرعت عمل نداشته باشند، یا در شرایط کنکور، با استرس بسیار دست به گریبان باشند، موفق نخواهند بود. کسانی که روش پاسخهای "میان بر" را ندانند و مطالب را "مفهومی" درک نمایند، نیز شکستی تلخ را تجربه خواهند نمود.
از زاویهای دیگر، با حسابی سرانگشتی، اگر حتی دو درصد داوطلبین، روز کنکور، از حال مساعدی برخوردار نباشند یا کسالت داشته باشند یا حادثهای برای خود یا خانواده شان روی داده باشد، فرصت پذیرش را از دست خواهند داد. یعنی هر سال، بیست هزار نفر کم و بیش (که نیاز به تحقیقی آکادمیک دارد)، به دلایلی مشابه از حق مسلم خود محروم میشوند. این عزیزان معلوم نیست که سال دیگر حتی بتوانند به این رقابت بازگردند.
جالب است بدانیم که این روش ناصواب و بلکه خطرناک تا سطح دبستان هم پایین آمده است. وزیر محترم آموزش و پرورش، این حقیقت تلخ را دریافته و در حد توان خود و با محدودیتهای قانونی موجود، برای حذف استرس مازاد و تربیت زودهنگام ناسالم برای کنکور آنی تمام تلاش خود را نموده است.
راهکار پیش رو: فاجعه
هرچند اشکالات فوق بر مکانیزم فعلی سنجش علمی داوطلبین وارد است. اما باید اذعان داشت که اگر کنکور برداشته شود و معدل دیپلم یعنی "ارزیابی مدرسهها" ملاک رتبهبندی داوطلبین واقع شود، اتفاقات و تبعات بسیار ناخوشایندی در پیش خواهیم داشت. منظور آن است که بدون یک بدیل بسیار مطالعه و تحقیق شده، نباید روش فعلی را برای دهها سال به کار رفته و نهادینه شده را به یکباره حذف نمود. در این گونه یادداشتها، آوردن مثالهای کارا، بسیار دشوار است و هرچند در مثل "مناقشه" نیست، شورای سردبیری روزنامه به دلایل متعدد محتاط است.
اکنون سوال آن است که آیا بدیل "غول کنکور" طراحی شده و تست شده و در سمپوزسیومها و اطاق فکرها توسط دانشمندان و خبرگان، محک خورده و آماده بهره برداری است؟ آیا دانشگاهها، برای این امر مهم و حیاتی اظهارنظر کردهاند؟ هرچند نمایندگان بر اصل حذف کنکور مصوبه دادهاند، آیا مردم که صاحبان این حق هستند، از تبعات آن آگاهند و برای این مهم آمادهاند؟ آیا آموزش لازم را دیدهاند و منابع لازم انسانی و محیطی و مالی را دارند و اصولا این تفویض اختیار، از طرف آنان پذیرفته است؟ برای آگاهی همه عزیزان هموطن و مسئولین کوشا، برخی تبعات ملاک قرار دادن سوابق تحصیلی به جای کنکور در زیر لیست میشود:
1- بسیار محتمل است که معلمین، تدریس "مفهومی" خود را به شیوه کلاس کنکور تبدیل نمایند تا دانش آموزان در امتحانات پایان ترم نمرات بهتری بگیرند. به طریق اولی، اگر فعالیتهای کلاسی، معیار ارزیابی دانش آموزان باشد، آنگاه قضاوت و ارزیابی معلمین عزیز، "تنها ملاک ارزشیابی خواهد بود. در این شرایط کافی است برخی از معلمین وسوسه شوند و رفتاری سالم، منصفانه و حرفهای نداشته باشند (امری که رویداد آن برای هر صنفی ممکن است). در این صورت عملکرد سیستم آتی سنجش و نیز معلمین صالح و صادق همه با چالش جدی مواجه خواهند شد.
2- بند یک، خوشبینانهترین حالت است. این احتمال وجود دارد که برخی خانوادهها برای کسب نمرات بهتر، معلمین و کادر آموزشی و اداری مدرسهها را تحت فشار شدید قرار دهند تا نمرات بهتری به دانش آموزان بدهند یا امتحانات را سادهتر برگزار کنند. در این صورت فرهنگسازی ارزیابی کیفی دوره ابتدایی که چندسالی است در دستور کار است نیز با ورود به دوران متوسطه بی اثر خواهد شد.
3- قبولی کنکور مدارس اگر تاکنون با توجه به کلاسهای کنکور، صددرصد معیار خوب و بدی آنها نبوده، دیگر "تنها" معیار طبقهبندی کیفی مدارس خواهد بود و مدارس سعی میکنند دانشآموزان مستعد تر را بگیرند و روند را به گونهای پیش برند که نمرات آنها، برای ورود به دانشگاه، "رتبه آور" باشد.
4- نظارت بر مدارس برای اطمینان از "منصفانه و جوانمردانه" بودن سیستم ارزیابی آنها و نیز امتحانات برگزار شده، بسیار دشوار بوده، وظیفه سنگینی را بر آموزش و پرورش نواحی تحمیل میکند که بعید است سرفصل بودجه و نیرو و طرح مناسب برای پیاده سازی آن داشته باشند. این نظارت دائمی، شائبه دخالت در مدیریت مستقل مدارس را به دنبال خواهد داشت.
5- سیل تقلب، با انگیزه قبولی کنکور، مدارس و دانش آموزان را سخت تهدید و پریشان خواهد ساخت.
6- این بند، خطرناکترین موضوع را بیان میدارد. گزینش دانشجو توسط دانشگاهها با آزمون یا امتحان داخلی که نگاشتی از گزینش مقاطع تحصیلات تکمیلی در آموزش عالی
(بهطور نیمهمتمرکز) خواهد بود، بسیار چالش برانگیز است. به دلیل حجم بزرگ متقاضیان و حساسیت امر، امکان نفوذ و لابی و رانت اطلاعاتی و فشار و توصیه و هر فساد دیگری وجود خواهد داشت. اصولا" با این کار، وظیفه سنجش که رسالت و ماموریت اصلی سازمان سنجش است به دانشگاهها محول خواهد شد.
7- از بعد اجرایی، هرچند هنوز آئین نامه آن ابلاغ نشده است، به عنوان یک آنالیست و فنومنولوژیست، لازم است که تاکید شود مشکلات بسیار جدی در پیش رو خواهد بود. صدها هزار داوطلب برای انتخاب رشته- دانشگاه، دچار سردرگمی خواهند شد. ممکن است تعداد بسیاری براساس علاقه دانشگاه و رشتهای را انتخاب کنند و تعداداندکی رشته دیگر در دانشگاه دیگری را و رقابت در محل اول بسیار و در محل دوماندک باشد. کنترل این "تبعیضها" بسیار دشوار است.
8- باز هم از بعد اجرایی، دانشگاهها در بررسی سوابق و مدارک و نیز پذیرش این تعداد داوطلب، نیروی جدید ندارند و پروسهها نیز برای اولین بار و به سرعت، تعریف و ابلاغ میشوند. این حجم کار جدید، نیاز به سیستمها، سامانهها و پرتالهای کارآمد دارد که محال است طی چند روز پس از مصوبه، قابل توسعه و بهرهبرداری باشند.
9- از نظر منابع، هزینه این پروسه و مصوبات در سرفصلهای بودجه سال گذشته دیده نشده است و در بودجه سال آتی نیز با توجه به ارائه بودجه پیش از مصوبه، بعید است دیده شده باشد.
>راهکار کنکور "تدریجی"
این مقاله پیشنهاد میکند که برای جایگزین کردن کنکور"آنی" با روش ارزیابی مناسب منصفانه، کنکور "تدریجی" طراحی و پیاده سازی شود. در کنکور تدریجی، میزان دانش و دانایی و معلومات دانش آموزان در دو سال یا سه سال آخر متوسطه دو، طی امتحانات ترمیک برای دروس انتخابی که به طور "سراسری" برگزار میشود، ارزیابی خواهند شد. به این صورت، معلم و کادر آموزشی مدرسه جز آموزش، نقشی در ارزیابی و نمره دادن به دانش آموزان "مدرسه خود" نخواهند داشت.
اما این مهم، چگونه قابل پیاده سازی است؟ دانشگاه پیام نور، مصداقی موفق برای این پروسه محسوب میشود. هرچند، روالهای دیگر مانند کلاسهای نیمه حضوری آن، در تقابل با ماموریت آن دانشگاه، قابل تامل و بررسی است، باید اظهار داشت که انصافا" و بحق، در حوزه ارزشیابی با برگزاری امتحانات سراسری "همزمان" و طرح سوال به طور "متمرکز"، توفیقات بزرگی داشته است. به طور مشخص و به عنوان یک مثال، برای درسهای مهندسی نرم افزار که کتاب نگارنده (SE by Pressman) سالها مرجع درسی معرفی شده است، دانشجویان تمام 1100 صفحه رحلی دو جلدی را امتحان میدهند، در حالیکه در کلاسهای حضوری دانشگاههای دیگر به زحمت 500 صفحه آن تدریس شده است.
اکنون راهکار پیشنهادی به تفصیل بیان میشود و امید میرود مورد توجه واقع شود:
1- درسهایی که برای کنکور مدنظرند، به طور روشن بازبینی و اصلاح شوند. کتابهای کنکور در نقاط مبهم و ایهام کتابها رشد و نمو کردهاند. آنجا که در کتاب آمده است: " در این خصوص، مطالعه کنید" یا " چه راه حلهای دیگری و موارد مرتبطی میشناسید." مفاد کمک آموزشی و تقویتی و هر آنچه برای فهم و مطالعه بیشتر لازم است، باید توسط آموزش و پرورش تهیه و ارائه شود.
2- سوالات درسهای مهمی که برای رتبهبندی کنکور مدنظرند، به طور متمرکز و با سیستم قرنطینه کنکوری طراحی شوند و برای مدارس سراسر کشور ارسال شوند.
3- برگههای پاسخ نامه با سربرگهای "کد دار" طراحی و توزیع شوند و به طور "محرمانه" و "ناشناس" با کلید مشخص تصحیح شوند. به این صورت هیچ معلمی نمیداند برگه چه دانشآموزی از کدام مدرسه کدام شهر را تصحیح میکند.
4- هر برگه تصحیح شده در اختیار معلم دیگری قرار گیرد و تصحیح مجدد شود. در صورتی که اختلاف "معنادار" نمره وجود داشته باشد، یک معلم با تجربه "صاحب کرسی درس"، اختلاف نمره را معین میکند و نمره نهایی را میگذارد.
5- پس از تصحیح نهایی و معلوم شدن نمره کسب شده، کد پاسخنامه با نمره تعیین شده، در پورتال "طراحی شده" وارد میشوند و این نمره ملاک تعیین رتبه کنکور "تدریجی" خواهد بود.
این تمام ماجراست. کلاسهای کنکور هم احتمالا طرحهایی برای ارتقای توان علمی و فکری دانشآموزان خواهند داشت. اشکالی هم ندارد. زیرا توجه و تلاش برای بالابردن سرعت عمل در تست زنی و راه میان بر یافتن جواب به بهبود درک مفاهیم و حل تشریحی سوالات و تفسیر و تعیین و تبین مطالب درسی معطوف خواهد شد. داوطلبین از استرس آنی امتحان خارج میشوند. نهایتا" آنچه به طور تدریجی خوانده شود و آزموده شود، بهتر در ذهنها خواهد نشست و با ورود به دانشگاه با داوطلبین فرسوده "تنظیم مجدد شده" (Reset) رها شده از چنگال غول کنکور مواجه نخواهیم بود.
قابل ذکر است که برای پیاده سازی این پیشنهاد، غیر از بازبینی، اصلاح و تکمیل مطالب درسی کتابها، یک طرح عملیاتی (Action Plan) باید طراحی و پیاده سازی شود. این طرح اجرایی، باید به طور تدریحی طراحی و سنجیده و پیاده شود به علت حساسیت امر، لازم است که طرح پیشنهادی به طور پایلوت و نمونهسازی پیاده شود و محک خورد.
پایان این یادداشت دو تاکید است؛ تاکید نخست بر این موضوع است که در پروسههای مدیریت مدرن ریسک، همواره ریسک سیستمها و راهکارهای جدید بالاتر از ریسک راهکارهای متداول و قدیمی است. زیرا راهکارهای متداول آزمون خویش را پس دادهاند و با خطرات آنها آشنایی وجود دارد. بنابراین نه تنها راهکار مصوب بر محور "معدل دیپلم"، حتی برای جایگزینی کنکور "آنی"، با کنکور "تدریجی" پیشنهادی این مقاله، مدیریت کارآمد ریسک با حضور کمیتهای متشکل از خبرگان ریسک، ضروری است. این مدیریت کارآمد، به ترتیب شناسایی ریسکها، تخمین آنها، تخفیف آنها، پایش دائمی آنها و کنترل آنها را در دستور کار خواهد داشت.
تاکید دوم هم آن است که این مقاله با علم به این موضوع تنظیم شده است که مسئولان تصمیم خود را برای محوریت معدل دیپلم برای 85درصد رشتهها و تفویض اختیار جذب دانشجو به دانشگاهها اتخاذ کردهاند. اما از آن روی که این مسئله یک امر ملی است و با آینده نسلها ارتباط دارد، لازم بود که این چند کلام قلمی شود و به افکار عمومی و سپس تاریخ سپرده شود. با امید و آرزوی موفقیت همه دستاندرکاران و ذکر این نکته که عقربههای زمان به عقب باز نمیگردند و فرصت اصلاح اشتباهات بسیار نخواهد بود.
هیچ آییـنه، دگر آهــن نشد
هیــچ نانی، گنـدم خرمـن نشد
هیچ انگـوری، دگر غوره نشد
هیـچ میـوه، پخته باکوره نشد
پختـه گرد و از تغیـّر دور شو
رو چو برهـان محقق نور شو