تاریخ انتشار
پنجشنبه ۶ دی ۱۳۹۷ ساعت ۱۴:۱۴
کد مطلب : ۴۰۵۸۰۴
روحانی قصهگو؛ هدفم ترویج دین نیست، ترویج آگاهی است
۰
کبنا ؛ قصهخوانی اجرا میشود، پیگیر صبحانه دانشآموزان، رنگآمیزی یک مدرسه، پیگیر ساختوساز سرویس بهداشتی و حیاط مدرسه هستم.
اینیکی از توئیت های اسماعیل آذری طلبهای است که در فضای مجازی به طلبه قصهگو مشهور است، کسی که امسال در بیست و یکمین جشنواره قصهگویی موردتقدیر قرار گرفت.
طلبهای اهل کهگیلویه و بویراحمد که بیشتر ساعتهای زندگیاش را در روستاها برای قصهگویی بچهها صرف میکند و از قصهگو شدنش برای بچههای روستا میگوید.
چه شد که قصهگویی برای بچهها را شروع کردید؟
من در یک استان محروم زندگی میکنم همیشه فکر میکردم برای کمک به مردم محروم استانم چهکاری میتوانم بکنم قدم کوچکی بردارم به این نتیجه رسیدم محرومیت بادانش و آگاهی باید برطرف میشود.
افراد باید به تفکری برسند خودشان قدمی بردارند قدم اول دانش و آگاهی است با ابزار آگاهی کتاب که مهمترین وسیله کسب دانش بهحساب میآید، گفتم این کار را با چه کسانی شروع کنم کودکان بهترین افرادی که میتوانم برایشان قصه بگویم، بعد فکر کردم با چه ابزاری با کتاب و قصه که راه ارتباطی با کودکان است، کتاب، روستا و کودک شد هدفم با شعار توپ، قصه و رنگ.
روستاهایی که برای قصه خواندن میروید را چطور انتخاب میکردید از قبل میدانستید کودکان چه قصههایی دوست دارند؟
روستاها را بر اساس محرومیت، فاصله و جمعیت انتخاب میکردم روستاهایی که از شهر فاصلهدارند به نسبت جمعیت کمتری داشتند کسی به آنجا سر نمیزند و دارای آسیبهای هستند.
در مورد انتخاب کتاب با یک عده ناشر و نویسنده در فضای مجازی در ارتباطم از آنها کمک میگیرم درعینحال خودم هم کتابها را رصد میکنم معیار انتخاب من برای قصهخوانی کودکان هر کتابی که به رشد فکری کودک و دنیای کودکان حل مسائلشان کمک کند.
برخورد روستائیان با شما چه طور است بهعنوان یک فرد غریبه و در چه مکانی بچههای را جمع میکنید؟
وقتی به روستاها میروم بچهها کتاب و وسایل بازی را میبینند جذب میشوند در منطقه ما به روحانیت ارادت و اعتماد خاصی دارند در بعضی روستاها از قبل شناخت پیدا کردند بهراحتی دور عرض ده دقیقه دورم جمع میشوند.
بچههای روستا با بچههای شهر متفاوتاند و مسئولیتهای بیشتری دارند خانوادههای آنها با حضورشان در جمعهای قصهخوانی مخالفت نمیکنند؟
بله اتفاق افتاده بستگی به فصل دارد هر چه روستاها از شهر فاصله داشته باشد فضای شهر غلبه نداشته باشد بجه ها کاریتر هستند، بچهها از دوران ابتدایی کمک خانواده هستند برای قارچ چینی، بلوط چینی چوپانی در هر فصلی فعالیتهای مربوط به خودشان را دارند پدرها و مادرهایشان مخالفت شدیدی ندارند ولی گاهی اتفاق افتاده که تذکر دادند فرزندانشان را از کار دور نکنم تا کمکحال خانواده باشند.
به روستاها برای قصهخوانی میروید تنها هستید یا کسی را برای کمک میبرید؟
من در حوزه درس میدهم گاهی اوقات طلبههایم را همراه میبرم آنها را گروهگروه میکنم تا خودشان به روستاها بروند با خانواده هم میروم بعضی وقتها از خود ساکنان روستا کمک میگیرم اما غالباً تنها میروم.
بیشتر بچهها را به مسجد میبرید برای قصه خواندن؟
نه من طبیعت را بیشتر دوست دارم ما زاگرس نشین هستیم بیشتر در زیر درختهای بلوط جمع میشویم.
شما در دهدشت زندگی میکنید ساعتهایی که به روستا میروید پیش آمد شب هم بمانید؟
روستاهایی که میروم ده دقیقه تا دو ساعت با شهر فاصلهدارند بعضی روستاها جادههایشان خاکی است و صعبالعبور ماشین شاسیبلند میخواهد اینها را پنجشنبه جمعه میروم تا از صبح تا ظهر آنجا باشم در روستاها نمیخوابم چون هم امکانات نیست و از طرفی هم نمی خوام مزاحم مردم باشم.
وقتهایی هم که شب نمیخواهم برگردم نزدیک روستاها شهرکی است که شب را پیش دوستانم میمانم تا روز جمعه را از دست ندهم.
با وسیله شخصی خودتان به روستاها میروید؟
تا 6 سال پیش با وسیله نقلیه خودم میرفتم اما امسال به لطف دوستان یک وانت مزدا خریدم و با این ماشین به روستاها میروم مدت فعالیتم بستگی دارد اگر حوصله داشته باشم و خسته نباشم کمتر از دو ساعت نیست قصه میخوانیم درباره قصهها با بچهها حرف میزنیم و در کنار آن نمایش و نقاشی هم داریم.
برنامههایی که در روستا دارید فقط برای کودکان است؟
نهفقط کودکان نیستند بچهها از 4 سال تا مقطع راهنمایی هستند گروهگروه میشوند.
با توجه به شروع فصل سرما فعالیتتان متوقف نمیشود ازآنجاییکه برنامههایتان در طبیعت اجرا میشود؟
نه متوقف نمیشود اگر باران بیاید اصلاً نمیروم اگر بروم بچهها را در مدرسه یا مسجد جمع میکنم، زمستان و پاییز در آفتاب خیلی سخت نمیگذرد.
شما هرروز برنامه رفتن به روستاها را دارید یا بیشتر آخر هفته میروید؟
نه هرروز میروم مدرس حوزهام، ساعتهای بیکاری به روستاهای نزدیک میروم، پنجشنبه جمعه که وقت آزاد بیشتری دارم به روستاهای محروم و صعبالعبور سر میزنم.
چند سال است که برنامه قصهخوانی در روستاها را دارید و تابهحال به چند روستا سر زدید؟
استان کهگیلویه و بویراحمد 1800 روستا دارد من که این تعداد را نرفتم به یکچیز اعتقاد و باور دارم اگر کار اساسی صورت گیرد باید متمرکز باشد بعضی روستاها را تا 50 بار رفتم بهصورت مداوم به بچهها سر میزنم تا کار اثرگذار باشد اینطور نیست یک روستا را یکبار بروم و فراموش شود.
من 5 شنبهها بالای سه تا روستا میروم جمعهها هم همینطور آماری ندارم جایی ثبت نکردم تابهحال چند تا روستا رفتم.
با توجه به اینکه شما روحانی هستید تمرکز و توجهتان بیشتر داستان خوانی مذهبی است یا نه؟
نه هر کتابی که با این معیارها همخوانی داشته باشد پرورش فکر، زیباتر کردن دنیای کودکان، آموزش مهربانی و مهارتهای زندگی ایرانی و خارجی، مذهبی و غیرمذهبی هم ندارد همه جور کتاب میخوانم.
قصهخوانی و رفتن به روستاها جزو نیتها یا نذری در زندگیتان بوده؟
دغدغهام همیشه این بوده یک کاری برای شهرم انجام دهم تا فقر، محرومیت و عدم عدالت آموزشی کمرنگ و از بین برود بچههای روستا دسترسی به خیلی از امکانات ندارند به بعضی مدارس که میروم امکانات فقط در حد یک میز، صندلی و تختهسیاه است در برخی روستاها بچههایشان سو تغذیه دارند امسال کاری که انجام دادیم دادن صبحانه به بیش از 2 هزار دانشآموز است تجهیز مدارس را هم شروع کردیم، وقتی در مدارس عدالت و امکانات آموزشی وجود ندارد دانشآموز نمیتواند رشد مناسبی داشته باشد.
بچهها باید در محیط مدرسه دسترسی به امکانات و وسایل ورزشی داشته باشند در هفته گذشته برای 100 مدرسه روستایی وسایل کمکآموزشی تهیه کردیم مثل الواح و کیتهایی که مربوط به علوم و ریاضی بود.
کار دیگری که امسال انجام دادم شناسایی مهدکودکهای روستایی بود که وسایل بازی و کتاب قصه در اختیارشان گذاشتیم برای شادی بخشیدن به چهره مدارس کار رنگآمیزی را شروع کردیم تا وقتی بچهها وارد مدرسه میشوند چهره شادی از مدرسه در ذهنشان نقش ببندد
رابطه شما با توجه به حضور در روستاها و دیدن کاستیهای آموزشی چطور است و بازخورد کار شما تابهحال از طرف آموزشوپرورش چطور بوده است؟
من سعی کردم کاری که میکنم بی حاشیه باشد اهل انتقاد زیاد و حاشیهسازی نیستم فقط میخواهم دانشآموزان به یک رشد مناسب برسند خودم را درگیر نظام اداری نمیکنم تا وقتم به حاشیهها تلف شود.
همیشه از خودم میپرسم من اسماعیل چهکاری میتوانم انجام بدهم که فلان وزارتخانه انجام نداده است من میتوانم انجام بدهم این سیاست با انتقاد کردن از دیگران و حاشیهسازی میانهای ندارد، وقتی آموزشوپرورش میگوید پول و امکانات ندارم اعتراض چه فایدهای دارد با آموزشوپرورش رابطه خوبی دارم مشکلی ندارم اگر درگیری فکری هم بوده من از کنارش رد شدم.
مشکلی که در روستاها همیشه شما را آزار داده و نتوانستید کمکی بکنید چه بوده است؟
فقر زیاد، بیکاری، عدم آگاهی معلمان، متأسفانه در مدارس ما آموزش جدی گرفته نمیشود اسم ما آموزشوپرورش است ولی معلم محوری به دانشآموز محوری و فکر محوری غلبه کرده است نکته دیگر اینکه دانشآموزان کودکی نمیکنند به رشد فکری نمیرسند بهجای اکتشاف فقط حفظ میکنند این کودکی را داغون میکند.
برای اینکه قصهگوی حرفهای باشید و با حرفهایتان بچهها را جذب کنید و رویشان اثرگذار باشد چهکار کردید؟
درباره کاری که انجام میدهم همیشه مطالعه دارم سالی یکی دوباره به تهران میروم و در کلاسهای قصهگویی شرکت میکنم در فضای مجازی از مشورت قصهگوها استفاده میکنم بعضی دوستانم هم محبت دارند اینجا میآیند من را همراهی میکنند و از تجربههایشان استفاده میکنم.
ماجرای تقدیر شما در جشنواره قصهگویی چه بود؟
در جشنواره قصهگویی مسئولان کانون پرورش فکری فعالیتهایم را در فضای مجازی دیده بودند موردتوجهشان قرار گرفت از من تقدیر شد با توجه به اینکه اصلاً دلم نمیخواهد از کمکهای دولتی بهرهمند شوم، اگر کمکی هم باشد کمکهای مردمی را ترجیح میدهم، کمکهای دولتی آسیبهایی دارد از تقدیری که داشتند تشکر میکنم در جمع بزرگان من را نیز بهحساب آوردند.
سیاست کمتوقعی همیشه در من وجود داشته به آن چیزی که الآن هست راضیام ولی از خودم راضی نیستم.
لباس روحانیت ازنظر شما وسیلهای نبوده تا بتوانید در بچهها نفوذ بیشتری داشته باشید یا اصلاً روحانی بودنتان در هدفی که دارید جایی ندارد؟
هدف اصلیام آموزش است بدون توجه به لباسی که به تن دارم اینکه بچهها به یک سطح از آگاهی برسند. خیلیها میگویند هدفت از این کار تبلیغ دین است من میگویم اشکالی ندارد تبلیغ دین باشد اما من اولین هدفم در فضای روستاها با توجه به محرومیتها بالا رفتن آگاهی و دانایی است تا محرومیت آموزشی کمتر شود بعضیها هم میگویند اگر هدفت تبلیغ دین نیست لباس روحانیت را در روستا نپوش چون این لباس روی بچهها اثر میگذارد من هم میپرسم یک معلم چطور میتواند ادعا کند وقتی درس میدهد نوع نگرش، تفکر و دیدگاهش روی بچهها تأثیر نمیگذارد همه ما بهنوعی در برخوردی کوتاه روی دیگران اثر میگذاریم اما من هدفم آن تأثیرگذاری که دیگران درباره آن فکر میکنند نیست.
کسی تابهحال از استانهای دیگر مشورت و کمک خواستند تا در بحث قصهگویی در روستاها به آنها کمک کنید؟
یکی از برنامههای روزمره من جوابگویی به همین افراد است که این کارها هم در فضای مجازی صورت میگیرد.
شما در فضای مجازی مخصوصاً توئیتر حضوری فعال دارید این فضا شما را در رسیدن به هدفتان چقدر یاری داده است؟
من کمکهای زیادی در فضای مجازی دریافت کردم اگر این کمکها نبود چطور میتوانستم به تجهیز 10 مدرسه کمک کنم و قصهخوانی را در 100 روستا ترویج بدهم تا هر وقت که بتوانم برنامه کتاب و کودک در روستاها را ادامه میدهم.
اینیکی از توئیت های اسماعیل آذری طلبهای است که در فضای مجازی به طلبه قصهگو مشهور است، کسی که امسال در بیست و یکمین جشنواره قصهگویی موردتقدیر قرار گرفت.
طلبهای اهل کهگیلویه و بویراحمد که بیشتر ساعتهای زندگیاش را در روستاها برای قصهگویی بچهها صرف میکند و از قصهگو شدنش برای بچههای روستا میگوید.
چه شد که قصهگویی برای بچهها را شروع کردید؟
من در یک استان محروم زندگی میکنم همیشه فکر میکردم برای کمک به مردم محروم استانم چهکاری میتوانم بکنم قدم کوچکی بردارم به این نتیجه رسیدم محرومیت بادانش و آگاهی باید برطرف میشود.
افراد باید به تفکری برسند خودشان قدمی بردارند قدم اول دانش و آگاهی است با ابزار آگاهی کتاب که مهمترین وسیله کسب دانش بهحساب میآید، گفتم این کار را با چه کسانی شروع کنم کودکان بهترین افرادی که میتوانم برایشان قصه بگویم، بعد فکر کردم با چه ابزاری با کتاب و قصه که راه ارتباطی با کودکان است، کتاب، روستا و کودک شد هدفم با شعار توپ، قصه و رنگ.
روستاهایی که برای قصه خواندن میروید را چطور انتخاب میکردید از قبل میدانستید کودکان چه قصههایی دوست دارند؟
روستاها را بر اساس محرومیت، فاصله و جمعیت انتخاب میکردم روستاهایی که از شهر فاصلهدارند به نسبت جمعیت کمتری داشتند کسی به آنجا سر نمیزند و دارای آسیبهای هستند.
در مورد انتخاب کتاب با یک عده ناشر و نویسنده در فضای مجازی در ارتباطم از آنها کمک میگیرم درعینحال خودم هم کتابها را رصد میکنم معیار انتخاب من برای قصهخوانی کودکان هر کتابی که به رشد فکری کودک و دنیای کودکان حل مسائلشان کمک کند.
برخورد روستائیان با شما چه طور است بهعنوان یک فرد غریبه و در چه مکانی بچههای را جمع میکنید؟
وقتی به روستاها میروم بچهها کتاب و وسایل بازی را میبینند جذب میشوند در منطقه ما به روحانیت ارادت و اعتماد خاصی دارند در بعضی روستاها از قبل شناخت پیدا کردند بهراحتی دور عرض ده دقیقه دورم جمع میشوند.
بچههای روستا با بچههای شهر متفاوتاند و مسئولیتهای بیشتری دارند خانوادههای آنها با حضورشان در جمعهای قصهخوانی مخالفت نمیکنند؟
بله اتفاق افتاده بستگی به فصل دارد هر چه روستاها از شهر فاصله داشته باشد فضای شهر غلبه نداشته باشد بجه ها کاریتر هستند، بچهها از دوران ابتدایی کمک خانواده هستند برای قارچ چینی، بلوط چینی چوپانی در هر فصلی فعالیتهای مربوط به خودشان را دارند پدرها و مادرهایشان مخالفت شدیدی ندارند ولی گاهی اتفاق افتاده که تذکر دادند فرزندانشان را از کار دور نکنم تا کمکحال خانواده باشند.
به روستاها برای قصهخوانی میروید تنها هستید یا کسی را برای کمک میبرید؟
من در حوزه درس میدهم گاهی اوقات طلبههایم را همراه میبرم آنها را گروهگروه میکنم تا خودشان به روستاها بروند با خانواده هم میروم بعضی وقتها از خود ساکنان روستا کمک میگیرم اما غالباً تنها میروم.
بیشتر بچهها را به مسجد میبرید برای قصه خواندن؟
نه من طبیعت را بیشتر دوست دارم ما زاگرس نشین هستیم بیشتر در زیر درختهای بلوط جمع میشویم.
شما در دهدشت زندگی میکنید ساعتهایی که به روستا میروید پیش آمد شب هم بمانید؟
روستاهایی که میروم ده دقیقه تا دو ساعت با شهر فاصلهدارند بعضی روستاها جادههایشان خاکی است و صعبالعبور ماشین شاسیبلند میخواهد اینها را پنجشنبه جمعه میروم تا از صبح تا ظهر آنجا باشم در روستاها نمیخوابم چون هم امکانات نیست و از طرفی هم نمی خوام مزاحم مردم باشم.
وقتهایی هم که شب نمیخواهم برگردم نزدیک روستاها شهرکی است که شب را پیش دوستانم میمانم تا روز جمعه را از دست ندهم.
با وسیله شخصی خودتان به روستاها میروید؟
تا 6 سال پیش با وسیله نقلیه خودم میرفتم اما امسال به لطف دوستان یک وانت مزدا خریدم و با این ماشین به روستاها میروم مدت فعالیتم بستگی دارد اگر حوصله داشته باشم و خسته نباشم کمتر از دو ساعت نیست قصه میخوانیم درباره قصهها با بچهها حرف میزنیم و در کنار آن نمایش و نقاشی هم داریم.
برنامههایی که در روستا دارید فقط برای کودکان است؟
نهفقط کودکان نیستند بچهها از 4 سال تا مقطع راهنمایی هستند گروهگروه میشوند.
با توجه به شروع فصل سرما فعالیتتان متوقف نمیشود ازآنجاییکه برنامههایتان در طبیعت اجرا میشود؟
نه متوقف نمیشود اگر باران بیاید اصلاً نمیروم اگر بروم بچهها را در مدرسه یا مسجد جمع میکنم، زمستان و پاییز در آفتاب خیلی سخت نمیگذرد.
شما هرروز برنامه رفتن به روستاها را دارید یا بیشتر آخر هفته میروید؟
نه هرروز میروم مدرس حوزهام، ساعتهای بیکاری به روستاهای نزدیک میروم، پنجشنبه جمعه که وقت آزاد بیشتری دارم به روستاهای محروم و صعبالعبور سر میزنم.
چند سال است که برنامه قصهخوانی در روستاها را دارید و تابهحال به چند روستا سر زدید؟
استان کهگیلویه و بویراحمد 1800 روستا دارد من که این تعداد را نرفتم به یکچیز اعتقاد و باور دارم اگر کار اساسی صورت گیرد باید متمرکز باشد بعضی روستاها را تا 50 بار رفتم بهصورت مداوم به بچهها سر میزنم تا کار اثرگذار باشد اینطور نیست یک روستا را یکبار بروم و فراموش شود.
من 5 شنبهها بالای سه تا روستا میروم جمعهها هم همینطور آماری ندارم جایی ثبت نکردم تابهحال چند تا روستا رفتم.
با توجه به اینکه شما روحانی هستید تمرکز و توجهتان بیشتر داستان خوانی مذهبی است یا نه؟
نه هر کتابی که با این معیارها همخوانی داشته باشد پرورش فکر، زیباتر کردن دنیای کودکان، آموزش مهربانی و مهارتهای زندگی ایرانی و خارجی، مذهبی و غیرمذهبی هم ندارد همه جور کتاب میخوانم.
قصهخوانی و رفتن به روستاها جزو نیتها یا نذری در زندگیتان بوده؟
دغدغهام همیشه این بوده یک کاری برای شهرم انجام دهم تا فقر، محرومیت و عدم عدالت آموزشی کمرنگ و از بین برود بچههای روستا دسترسی به خیلی از امکانات ندارند به بعضی مدارس که میروم امکانات فقط در حد یک میز، صندلی و تختهسیاه است در برخی روستاها بچههایشان سو تغذیه دارند امسال کاری که انجام دادیم دادن صبحانه به بیش از 2 هزار دانشآموز است تجهیز مدارس را هم شروع کردیم، وقتی در مدارس عدالت و امکانات آموزشی وجود ندارد دانشآموز نمیتواند رشد مناسبی داشته باشد.
بچهها باید در محیط مدرسه دسترسی به امکانات و وسایل ورزشی داشته باشند در هفته گذشته برای 100 مدرسه روستایی وسایل کمکآموزشی تهیه کردیم مثل الواح و کیتهایی که مربوط به علوم و ریاضی بود.
کار دیگری که امسال انجام دادم شناسایی مهدکودکهای روستایی بود که وسایل بازی و کتاب قصه در اختیارشان گذاشتیم برای شادی بخشیدن به چهره مدارس کار رنگآمیزی را شروع کردیم تا وقتی بچهها وارد مدرسه میشوند چهره شادی از مدرسه در ذهنشان نقش ببندد
رابطه شما با توجه به حضور در روستاها و دیدن کاستیهای آموزشی چطور است و بازخورد کار شما تابهحال از طرف آموزشوپرورش چطور بوده است؟
من سعی کردم کاری که میکنم بی حاشیه باشد اهل انتقاد زیاد و حاشیهسازی نیستم فقط میخواهم دانشآموزان به یک رشد مناسب برسند خودم را درگیر نظام اداری نمیکنم تا وقتم به حاشیهها تلف شود.
همیشه از خودم میپرسم من اسماعیل چهکاری میتوانم انجام بدهم که فلان وزارتخانه انجام نداده است من میتوانم انجام بدهم این سیاست با انتقاد کردن از دیگران و حاشیهسازی میانهای ندارد، وقتی آموزشوپرورش میگوید پول و امکانات ندارم اعتراض چه فایدهای دارد با آموزشوپرورش رابطه خوبی دارم مشکلی ندارم اگر درگیری فکری هم بوده من از کنارش رد شدم.
مشکلی که در روستاها همیشه شما را آزار داده و نتوانستید کمکی بکنید چه بوده است؟
فقر زیاد، بیکاری، عدم آگاهی معلمان، متأسفانه در مدارس ما آموزش جدی گرفته نمیشود اسم ما آموزشوپرورش است ولی معلم محوری به دانشآموز محوری و فکر محوری غلبه کرده است نکته دیگر اینکه دانشآموزان کودکی نمیکنند به رشد فکری نمیرسند بهجای اکتشاف فقط حفظ میکنند این کودکی را داغون میکند.
برای اینکه قصهگوی حرفهای باشید و با حرفهایتان بچهها را جذب کنید و رویشان اثرگذار باشد چهکار کردید؟
درباره کاری که انجام میدهم همیشه مطالعه دارم سالی یکی دوباره به تهران میروم و در کلاسهای قصهگویی شرکت میکنم در فضای مجازی از مشورت قصهگوها استفاده میکنم بعضی دوستانم هم محبت دارند اینجا میآیند من را همراهی میکنند و از تجربههایشان استفاده میکنم.
ماجرای تقدیر شما در جشنواره قصهگویی چه بود؟
در جشنواره قصهگویی مسئولان کانون پرورش فکری فعالیتهایم را در فضای مجازی دیده بودند موردتوجهشان قرار گرفت از من تقدیر شد با توجه به اینکه اصلاً دلم نمیخواهد از کمکهای دولتی بهرهمند شوم، اگر کمکی هم باشد کمکهای مردمی را ترجیح میدهم، کمکهای دولتی آسیبهایی دارد از تقدیری که داشتند تشکر میکنم در جمع بزرگان من را نیز بهحساب آوردند.
سیاست کمتوقعی همیشه در من وجود داشته به آن چیزی که الآن هست راضیام ولی از خودم راضی نیستم.
لباس روحانیت ازنظر شما وسیلهای نبوده تا بتوانید در بچهها نفوذ بیشتری داشته باشید یا اصلاً روحانی بودنتان در هدفی که دارید جایی ندارد؟
هدف اصلیام آموزش است بدون توجه به لباسی که به تن دارم اینکه بچهها به یک سطح از آگاهی برسند. خیلیها میگویند هدفت از این کار تبلیغ دین است من میگویم اشکالی ندارد تبلیغ دین باشد اما من اولین هدفم در فضای روستاها با توجه به محرومیتها بالا رفتن آگاهی و دانایی است تا محرومیت آموزشی کمتر شود بعضیها هم میگویند اگر هدفت تبلیغ دین نیست لباس روحانیت را در روستا نپوش چون این لباس روی بچهها اثر میگذارد من هم میپرسم یک معلم چطور میتواند ادعا کند وقتی درس میدهد نوع نگرش، تفکر و دیدگاهش روی بچهها تأثیر نمیگذارد همه ما بهنوعی در برخوردی کوتاه روی دیگران اثر میگذاریم اما من هدفم آن تأثیرگذاری که دیگران درباره آن فکر میکنند نیست.
کسی تابهحال از استانهای دیگر مشورت و کمک خواستند تا در بحث قصهگویی در روستاها به آنها کمک کنید؟
یکی از برنامههای روزمره من جوابگویی به همین افراد است که این کارها هم در فضای مجازی صورت میگیرد.
شما در فضای مجازی مخصوصاً توئیتر حضوری فعال دارید این فضا شما را در رسیدن به هدفتان چقدر یاری داده است؟
من کمکهای زیادی در فضای مجازی دریافت کردم اگر این کمکها نبود چطور میتوانستم به تجهیز 10 مدرسه کمک کنم و قصهخوانی را در 100 روستا ترویج بدهم تا هر وقت که بتوانم برنامه کتاب و کودک در روستاها را ادامه میدهم.