تاریخ انتشار
چهارشنبه ۵ مرداد ۱۴۰۱ ساعت ۱۰:۳۷
کد مطلب : ۴۵۰۷۸۵
عماد افروغ: ترکيب حجاب تنبيهي و ماموران آموزش نديده فاجعهآفرين بوده است
نشر حجاب با روش های سلبی و تنبیهی نمیشود
۱
کبنا ؛عماد افروغ رئيس اسبق کميسيون فرهنگي مجلس و عضو هيات امناي دانشگاه باقرالعلوم (ع) در جديدترين اظهار نظرش بهکارگيري روش سنتي تنبيهي در مساله حجاب را مورد انتقاد قرار داده و رفتارهاي پرخاشگرانه نيروهاي امنيتي را به چالش کشيده است.
رئيس اسبق کميسيون فرهنگي مجلس شوراي اسلامي با تأکيد بر اينکه نمي توان صرفا با روشهاي تنبيهي نشر دهنده حجاب بود، گفت: ما بايد نگاه منظومه اي داشته باشيم. بايد بگوييم نيروي انتظامي! شما که داري وظيفه خودت را انجام مي دهي، مراتب امر به معروف و نهي از منکر را لحاظ کن و سعي کن از نيروهايي استفاده کني که آموزش ديده باشند. اصلا اين مسأله اخلاقي و تربيتي است. يعني تا جايي که امکان پذير هست بايد از رفتارهاي پرخاشگرايانه پرهيز شود.
افروغ در بخش ابتدايي از گفتگوي تفصيلي خود با پايگاه خبري «جماران» در خصوص اجباري يا اختياري بودن حجاب تاکيد ميکند: « با توجه به تأملاتي که در خصوص «فرهنگ شناسي» داشته ام و لايه مندي هايي که براي فرهنگ قائل هستم، بر اين باورم که فرهنگ چهار لايه دارد که لايه زيرين آن «هستيشناسي و جهان بيني»، لايه بعدي «ارزشها و باورها»، لايه سوم «الگوهاي رفتاري و هنجارها» و لايه چهارم «نمادها» هستند. شخصاً يک تقدم و تأخر فلسفي براي اين چهار لايه قائل هستم و معتقدم لايه «هستي شناسي و جهان بيني» زيرينترين و اساسيترين لايه يک فرهنگ محسوب ميشود؛ که هويت يک جامعه را هم بايد در آن لايه جستوجو کرد. وي در ادامه تصريح کرد: «تأسف خوردم که چرا عده اي کلمه بسيار سخيف و زننده چهار حرفي را به کار برده اند که اگر امروز مي بينيم عده اي روسري را عَلَم کردهاند، فردا ممکن است اين کلمه چهار حرفي را، که من خجالت مي کشم اسمش را ببرم، عَلَم خواهند کرد. اين توهين به انسان و شرافت يک زن مسلمان است. يعني تمام کساني که مثلا حجاب کاملي را رعايت نميکنند و محجبه به معناي مطلوب بعضيها نيستند، از ترس، روسري را بر نميدارند. يعني تمام کساني که در عالم مثلا قانون حجاب را ندارند، همه بيعفت هستند؟! اين چه حرفي است که زده ميشود؟» افروغ در بخش ديگري از گفتههاي خود گفت: «خيلي بايد مراقب حرف ها و قضاوت هايمان باشيم. تا آنجا که به ياد دارم رهبري معظم درباره برخي از افراد به اصطلاح بد حجاب از مفهوم عيب آشکار استفاده کردند. واي بر ما که هزاران عيب پنهان داريم. حجاب يک اصل ضروري دين اسلام است و در ضرورت، جايگاه، اهميت و گذشته فرهنگي، تاريخي و هويتي و قانون بودن آن شک و ترديدي نيست. اما بحث نحوه اشاعه و نشر حجاب است.»
وي افزود: «نميشود صرفاً با روشهاي سلبي و تنبيهي و اجتناب از روش هاي ترميمي و تربيتي و ايجابي نشر دهنده حجاب بود؛ به روش هاي ايجابي هم نياز داريم. حجاب يک ضرورت ديني، شرعي، فرهنگي، هويتي و تاريخي است. يعني ما در تاريخ قبل از اسلاممان نيز شاهد حجاب بوده ايم و ربطي به اسلام ندارد. قبل از اسلام، زرتشتيان هم حجاب را پاس مي داشتند. حتي در تخت جمشيد هم مي بينيد که نمادهاي مربوط به خانم ها پوشيده و محجبه است. اما بحث اصلي در نشر حجاب است که ما چگونه مي توانيم اين حجاب را ميان نوجوانان و جوانان خود نهادينه کنيم؟ اين روش اخلاقي و تربيتي و توجه به بسياري از ابعاد قانوني ديگر ميخواهد که به نظر من برخورد غير منظومهاي و يک سويه نگر نمي تواند حل کننده مشکل باشد.» بنابر اين از نظر بنده به عنوان يک جامعه شناس و کسي که کار فرهنگي کرده، مسأله اصلي حجاب اجباري يا عدم حجاب اجباري نيست؛ مسأله اين است که حجاب يک ضرورت است، اما نشر آن نمي تواند با روش هاي سلبي صرف رخ بدهد. روش سلبي در کنار روش ايجابي جواب مي دهد. البته اين در صورتي است که عدهاي نخواهند کار سازماني در خصوص بيحجابي کنند. اگر بخواهند کار سازماني در ارتباط با بي حجابي انجام دهند اينجاست که برخورد سلبي ضرورت مييابد. اما نوعا نمي توان مردم را متهم کرد به اينکه دارند با حجاب برخورد سازماني مي کنند و مي خواهند بي حجابي را نشر بدهند.
همچنين، افروغ در بخشي ديگر از گفتههاياش در رابطه با آموزش مأموران گشت ارشاد و متصديان امور فرهنگي تصريح کرد: «در اينکه بايد آموزش ببينند هيچ شکي نيست. بايد بگوييم نيروي انتظامي، شما که داري وظيفه خودت را انجام مي دهي، مراتب امر به معروف و نهي از منکر را لحاظ کن و سعي کن از نيروهايي استفاه کني که آموزش ديده باشند. اصولا اين يک مقوله اخلاقي و تربيتي است. يعني تا جايي که امکان پذير هست بايد از رفتارهاي پرخاشگرايانه پرهيز شود.
رئيس اسبق کميسيون فرهنگي مجلس شوراي اسلامي با تأکيد بر اينکه نمي توان صرفا با روشهاي تنبيهي نشر دهنده حجاب بود، گفت: ما بايد نگاه منظومه اي داشته باشيم. بايد بگوييم نيروي انتظامي! شما که داري وظيفه خودت را انجام مي دهي، مراتب امر به معروف و نهي از منکر را لحاظ کن و سعي کن از نيروهايي استفاده کني که آموزش ديده باشند. اصلا اين مسأله اخلاقي و تربيتي است. يعني تا جايي که امکان پذير هست بايد از رفتارهاي پرخاشگرايانه پرهيز شود.
افروغ در بخش ابتدايي از گفتگوي تفصيلي خود با پايگاه خبري «جماران» در خصوص اجباري يا اختياري بودن حجاب تاکيد ميکند: « با توجه به تأملاتي که در خصوص «فرهنگ شناسي» داشته ام و لايه مندي هايي که براي فرهنگ قائل هستم، بر اين باورم که فرهنگ چهار لايه دارد که لايه زيرين آن «هستيشناسي و جهان بيني»، لايه بعدي «ارزشها و باورها»، لايه سوم «الگوهاي رفتاري و هنجارها» و لايه چهارم «نمادها» هستند. شخصاً يک تقدم و تأخر فلسفي براي اين چهار لايه قائل هستم و معتقدم لايه «هستي شناسي و جهان بيني» زيرينترين و اساسيترين لايه يک فرهنگ محسوب ميشود؛ که هويت يک جامعه را هم بايد در آن لايه جستوجو کرد. وي در ادامه تصريح کرد: «تأسف خوردم که چرا عده اي کلمه بسيار سخيف و زننده چهار حرفي را به کار برده اند که اگر امروز مي بينيم عده اي روسري را عَلَم کردهاند، فردا ممکن است اين کلمه چهار حرفي را، که من خجالت مي کشم اسمش را ببرم، عَلَم خواهند کرد. اين توهين به انسان و شرافت يک زن مسلمان است. يعني تمام کساني که مثلا حجاب کاملي را رعايت نميکنند و محجبه به معناي مطلوب بعضيها نيستند، از ترس، روسري را بر نميدارند. يعني تمام کساني که در عالم مثلا قانون حجاب را ندارند، همه بيعفت هستند؟! اين چه حرفي است که زده ميشود؟» افروغ در بخش ديگري از گفتههاي خود گفت: «خيلي بايد مراقب حرف ها و قضاوت هايمان باشيم. تا آنجا که به ياد دارم رهبري معظم درباره برخي از افراد به اصطلاح بد حجاب از مفهوم عيب آشکار استفاده کردند. واي بر ما که هزاران عيب پنهان داريم. حجاب يک اصل ضروري دين اسلام است و در ضرورت، جايگاه، اهميت و گذشته فرهنگي، تاريخي و هويتي و قانون بودن آن شک و ترديدي نيست. اما بحث نحوه اشاعه و نشر حجاب است.»
وي افزود: «نميشود صرفاً با روشهاي سلبي و تنبيهي و اجتناب از روش هاي ترميمي و تربيتي و ايجابي نشر دهنده حجاب بود؛ به روش هاي ايجابي هم نياز داريم. حجاب يک ضرورت ديني، شرعي، فرهنگي، هويتي و تاريخي است. يعني ما در تاريخ قبل از اسلاممان نيز شاهد حجاب بوده ايم و ربطي به اسلام ندارد. قبل از اسلام، زرتشتيان هم حجاب را پاس مي داشتند. حتي در تخت جمشيد هم مي بينيد که نمادهاي مربوط به خانم ها پوشيده و محجبه است. اما بحث اصلي در نشر حجاب است که ما چگونه مي توانيم اين حجاب را ميان نوجوانان و جوانان خود نهادينه کنيم؟ اين روش اخلاقي و تربيتي و توجه به بسياري از ابعاد قانوني ديگر ميخواهد که به نظر من برخورد غير منظومهاي و يک سويه نگر نمي تواند حل کننده مشکل باشد.» بنابر اين از نظر بنده به عنوان يک جامعه شناس و کسي که کار فرهنگي کرده، مسأله اصلي حجاب اجباري يا عدم حجاب اجباري نيست؛ مسأله اين است که حجاب يک ضرورت است، اما نشر آن نمي تواند با روش هاي سلبي صرف رخ بدهد. روش سلبي در کنار روش ايجابي جواب مي دهد. البته اين در صورتي است که عدهاي نخواهند کار سازماني در خصوص بيحجابي کنند. اگر بخواهند کار سازماني در ارتباط با بي حجابي انجام دهند اينجاست که برخورد سلبي ضرورت مييابد. اما نوعا نمي توان مردم را متهم کرد به اينکه دارند با حجاب برخورد سازماني مي کنند و مي خواهند بي حجابي را نشر بدهند.
همچنين، افروغ در بخشي ديگر از گفتههاياش در رابطه با آموزش مأموران گشت ارشاد و متصديان امور فرهنگي تصريح کرد: «در اينکه بايد آموزش ببينند هيچ شکي نيست. بايد بگوييم نيروي انتظامي، شما که داري وظيفه خودت را انجام مي دهي، مراتب امر به معروف و نهي از منکر را لحاظ کن و سعي کن از نيروهايي استفاه کني که آموزش ديده باشند. اصولا اين يک مقوله اخلاقي و تربيتي است. يعني تا جايي که امکان پذير هست بايد از رفتارهاي پرخاشگرايانه پرهيز شود.