تاریخ انتشار
يکشنبه ۲۰ بهمن ۱۳۹۸ ساعت ۱۲:۵۱
کد مطلب : ۴۱۷۵۵۶
در جمع مردم طایفه اولاد میرزا علی؛
دهدشت| موحد؛ هم در پروژههای خُرد و کلان درخشیدم هم در کارهای فردی / توضیحات موحد در مورد پتروشیمی دهدشت
۰
کبنا ؛نشست هم اندیشی جمعی از مردم (طایفه اولاد میرزاعلی) با سید محمد موحد کاندیدای یازدهمین دوره انتخابات مجلس کهگیلویه بزرگ در روز تقریباً بارانی (شنبه 19 بهمن ماه) در برخی روستاهای حومه غربی دهدشت برگزار شد.
این دعوتها که به درخواست خود مردم میباشد زمانشان از قبل هماهنگ میشود.
ترافیک این نشستهای هماندیشی، دیدارهای خانگی از یک سو و از سوی دیگر حجم تماسهای تلفنی مردم با موحد به حدی بالاست که قابل تصور نیست اما موحد حواسش به همه هست و پاسخ همه را میداد.
برای اینکه بتوان یک عکس از موحد گرفت که تلفن در دستش نباشد باید همیشه دقایقی صبر کرد.
سید محمد موحد، در بین جمعی از اهالی روستای بیدمنجگان اظهار کرد: آری کهگیلویه را با هزار و 130 روستای فاقد امکانات تحویل گرفتم، شهر دهدشت را با وضعیتی تحویل گرفتم که از کوچکترین زیر ساخت محروم بود، آبش جیرهای بود، برقش جیرهای بود و کوچکترین امکانات بهداشتی نداشت.
برای یک عمل آپاندیس و یک عمل معمولی بیمار باید به حوزههای کناری، مراجعه میکرد، مخابرات در سطحی بود که مردم برای تماس باید میآمدند در مخابرات مینشستند ساعتها وقت میگذراندند تا بتوانند تماسی بگیرند.
دست روی هر کدام از زیر ساختهای آن روز بگذارید ما با مشکل روبه رو بودیم.
از دستگاه قضایی وارد عرصه تقنین و نمایندگی مجلس شدم، با لطف خدا و دعای همین مردم توانستیم در یک مدت مشخصی یک تحول چشمگیر و اساسی در این حوزه انتخابیه که 8 سال آن مربوط به گچساران و کهگیلویه بود و در همان دوران یکی از کارهای بسیار مهمی که بنده توانستم انجام دهم جدایی کهگیلویه از گچساران بود.
بعد از آنکه توانستیم قدمهای اولیه را در زیرساختهای مناطق محروم برداریم، رفتیم به سمت پروژههای کلان، پروژه پتروشیمی، جاده پاتاوه-دهدشت، سیمان، فسفات و سایر پروژهها و همه به یاد دارید ما کلنگ پتروشیمی را به زمین زدیم و همین آقای تاجگردون نماینده گچساران معاون سازمان مدیریت و برنامه ریزی و اقای باهنر نایب رئیس مجلس بود که برای کلنگ زنی آمدند، مقرر شد که در هزار روز به پایان برسد و پایان سالی بود که بنده نماینده این منطقه بودم و از این منطقه خداحافظی کردم، این در کارهای کلان بود و در کارهای جزئی به قول آقایان و فردی هم تلاش کردم که برخی موارد جز ذخایر قبر بنده است و سپس داستانی از پیگیری مشکل فردی داد؛ که تنها فرزند سالم یک خانواده بود و دیگر خواهر و برادرهایش معلول هستند و او اشک میریخت برای کاری که مشکل داشت که با پیگیری رفع شد و اعتقاد دارم یکی از کارهایی که موجب نجات من از عذاب قبر میشود نجات این مردم است که آن فرد الان مسئولیتی هم دارد، اینها کارهایی است که اسمش را میگذارند فردی.
یه زمانی نامهای نوشتم پیش معاون صداسیما، 15 نفر را که مراجعه کرده بودند برای اشتغال در آن نامه نوشتم یک جمله زیر آن نوشت بسمه تعالی امور اداری موحد عزیز است همین. (تشویق حضار)
همین را بردم دادم به امور اداری آن 15 نفر استخدام شدند الانم هم در صداسیما مشغولند، این میشود کار فردی آیا این بد است؟ این گره گشایی از کارهای مردم است و بنده افتخار میکنم، خدا را شاکرم که چنین نعمتی را به بنده ارزانی داشت، ما به لطف خدا هم در پروژههای کلان و کوچک درخشیدیم، هم در کارگشایی از مشکلات مردم.
این دعوتها که به درخواست خود مردم میباشد زمانشان از قبل هماهنگ میشود.
ترافیک این نشستهای هماندیشی، دیدارهای خانگی از یک سو و از سوی دیگر حجم تماسهای تلفنی مردم با موحد به حدی بالاست که قابل تصور نیست اما موحد حواسش به همه هست و پاسخ همه را میداد.
برای اینکه بتوان یک عکس از موحد گرفت که تلفن در دستش نباشد باید همیشه دقایقی صبر کرد.
سید محمد موحد، در بین جمعی از اهالی روستای بیدمنجگان اظهار کرد: آری کهگیلویه را با هزار و 130 روستای فاقد امکانات تحویل گرفتم، شهر دهدشت را با وضعیتی تحویل گرفتم که از کوچکترین زیر ساخت محروم بود، آبش جیرهای بود، برقش جیرهای بود و کوچکترین امکانات بهداشتی نداشت.
برای یک عمل آپاندیس و یک عمل معمولی بیمار باید به حوزههای کناری، مراجعه میکرد، مخابرات در سطحی بود که مردم برای تماس باید میآمدند در مخابرات مینشستند ساعتها وقت میگذراندند تا بتوانند تماسی بگیرند.
دست روی هر کدام از زیر ساختهای آن روز بگذارید ما با مشکل روبه رو بودیم.
از دستگاه قضایی وارد عرصه تقنین و نمایندگی مجلس شدم، با لطف خدا و دعای همین مردم توانستیم در یک مدت مشخصی یک تحول چشمگیر و اساسی در این حوزه انتخابیه که 8 سال آن مربوط به گچساران و کهگیلویه بود و در همان دوران یکی از کارهای بسیار مهمی که بنده توانستم انجام دهم جدایی کهگیلویه از گچساران بود.
بعد از آنکه توانستیم قدمهای اولیه را در زیرساختهای مناطق محروم برداریم، رفتیم به سمت پروژههای کلان، پروژه پتروشیمی، جاده پاتاوه-دهدشت، سیمان، فسفات و سایر پروژهها و همه به یاد دارید ما کلنگ پتروشیمی را به زمین زدیم و همین آقای تاجگردون نماینده گچساران معاون سازمان مدیریت و برنامه ریزی و اقای باهنر نایب رئیس مجلس بود که برای کلنگ زنی آمدند، مقرر شد که در هزار روز به پایان برسد و پایان سالی بود که بنده نماینده این منطقه بودم و از این منطقه خداحافظی کردم، این در کارهای کلان بود و در کارهای جزئی به قول آقایان و فردی هم تلاش کردم که برخی موارد جز ذخایر قبر بنده است و سپس داستانی از پیگیری مشکل فردی داد؛ که تنها فرزند سالم یک خانواده بود و دیگر خواهر و برادرهایش معلول هستند و او اشک میریخت برای کاری که مشکل داشت که با پیگیری رفع شد و اعتقاد دارم یکی از کارهایی که موجب نجات من از عذاب قبر میشود نجات این مردم است که آن فرد الان مسئولیتی هم دارد، اینها کارهایی است که اسمش را میگذارند فردی.
یه زمانی نامهای نوشتم پیش معاون صداسیما، 15 نفر را که مراجعه کرده بودند برای اشتغال در آن نامه نوشتم یک جمله زیر آن نوشت بسمه تعالی امور اداری موحد عزیز است همین. (تشویق حضار)
همین را بردم دادم به امور اداری آن 15 نفر استخدام شدند الانم هم در صداسیما مشغولند، این میشود کار فردی آیا این بد است؟ این گره گشایی از کارهای مردم است و بنده افتخار میکنم، خدا را شاکرم که چنین نعمتی را به بنده ارزانی داشت، ما به لطف خدا هم در پروژههای کلان و کوچک درخشیدیم، هم در کارگشایی از مشکلات مردم.