تاریخ انتشار
پنجشنبه ۳۰ فروردين ۱۴۰۳ ساعت ۱۲:۵۴
کد مطلب : ۴۷۴۹۷۰
حادثه تلخ بیمارستان شهید جلیل یاسوج؛

ماجرای ضرب و جرح چیف رزیدنت جراحی بیمارستان شهید جلیل یاسوج چه بود؟

۳۲
۲
ماجرای ضرب و جرح چیف رزیدنت جراحی بیمارستان شهید جلیل یاسوج چه بود؟
کبنا ؛پایگاه خبری پزشکان و قانون از اتفاق عجیبی در بیمارستان شهید جلیل یاسوج خبر داد. پایگاه خبری کبنا نیوز نیز با محمود شهامت معاون درمان دانشگاه علوم پزشکی کهگیلویه و بویراحمد در این خصوص صحبت کرد که وی اصل ماجرا را تایید کرد و گفت: قرار است که این موضوع در دفتر معاون سیاسی استانداری مورد بررسی قرار بگیرد.
به گزارش کبنا به نقل از پایگاه خبری پزشکان و قانون، روز دوشنبه ۲۷ فروردین ۱۴۰۳، سه تن از پرسنل کادر یگان امداد نیروی انتظامی که به عنوان ضابطان قضائی و محافظ یک زندانی بستری در بخش جراحی بیمارستان شهید جلیل یاسوج در محوطه بیمارستان حضور داشتند، با چیف رزیدنت جراحی این بیمارستان (دستیار ارشد دوره تخصص) درگیر شده و در برابر دیدگان کادر درمان و مردم، اقدام به ضرب و جرح این پزشک جوان می‌کنند.
دکتر سهراب شریفی که در این درگیری از ناحیه دست و سر مجروح شده است در گفت‌وگو با خبرنگار پایگاه خبری پزشکان و قانون جزئیات واقعه را شرح داد. براساس گفته‌های وی، فرمانده نیروی انتظامی شهرستان بویراحمد پس از باخبر شدن از این اتفاق در بیمارستان شهید جلیل حاضر شده و در جلسه‌ای که جمعی از مدیران بیمارستان و کادر نیروی انتظامی حضور داشته‌اند، اظهار داشته است: «وقتی فیلم دوربین‌ها را دیدم و متوجه شدم که نیروهای ما در برابر بی‌احترامی این پزشک، دست درآورده‌اند (کتک‌کاری کرده‌اند) خوشحال شدم و دلم خنک شد.» این گفته فرمانده انتظامی شهرستان بویراحمد، واکنش دکتر علیرضا جلیل فرزند شهید جلیل و رئیس این بیمارستان را به همراه داشته است. دکتر جلیل پس از این اتفاق، از سمت ریاست بیمارستان استعفا کرد. همچنین دکتر محمود شهامت معاون درمان دانشگاه علوم پزشکی یاسوج، ضمن تایید آنچه در بیمارستان شهید جلیل به وقوع پیوسته است به  گفت: «قضاوت» درمورد این حادثه، بر عهده نهادهای ذیربط است اما من به عنوان معاون درمان دانشگاه، قطعا این حادثه را تا حصول نتیجه «پیگیری» خواهم کرد. مشروح گفت‌وگوی خبرنگار پایگاه خبری پزشکان و قانون (پالنا) با رزیدنت آسیب‌دیده و همچنین معاون درمان دانشگاه علوم پزشکی یاسوج در ادامه همین گزارش خواهد آمد.
دکتر سهراب شریفی در تشریح آنچه عصر بیست و هفتم فروردین در بیمارستان شهید جلیل یاسوج گذشت گفت: من چیف رزیدنت جراحی بیمارستان شهید جلیل یاسوج هستم. براساس روال روتینی که داریم، ما هر روز در دو نوبت صبح و عصر، بیماران خودمان را راند (ویزیت بیمار) می‌کنیم. دوشنبه ساعت ۴ عصر درحالی که من در بخش جراحی واقع در طبقه چهار بیمارستان مشغول رسیدگی به بیماران بودم، به من اطلاع داده شد که بالای سر یک بیمار بدحال اورژانسی حاضر شوم. به همین علت راند خودم را نیمه کاره رها کردم و به اتفاق سه نفر دیگر از رزیدنت‌های جراحی به سمت آسانسور حرکت کردیم. در بیمارستان‌هایی که مثل بیمارستان شهید جلیل تراکم کاری و جمعیت بالاست، آسانسورهای کوچکی تعبیه می‌شود تا در چنین مواقعی که لازم است پزشکان برای رسیدگی به بیماران اورژانسی بین طبقات تردد کنند، معطل نشده و به سرعت بتوانند خودشان را به بیمار برسانند. چنین آسانسوری در بیمارستان شهید جلیل هم وجود دارد و بالای سر آن هم نوشته شده «مخصوص متخصصین».
من و همکارانم هم به سمت همین آسانسور رفتیم. مانیتور آسانسور نشان می‌داد که آسانسور از طبقه همکف به سمت طبقه چهارم در حرکت است. وقتی آسانسور رسید و در باز شد، دو‌نفر از پرسنل یگان امداد نیروی انتظامی داخل بودند که اتفاقا همدیگر را به خوبی می‌شناختیم. چون آن زندانی، مریض خود من بود و در طول یک هفته‌ای که در بخش جراحی۲ بیمارستان بستری بود، من حداقل روزی دو بار بالای سر او حاضر می‌شدم و به همین مناسبت، من و نیروهای یگان امداد همراه مریض، دائم همدیگر را می‌دیدیم.
دکتر شریفی ادامه داد: از آنجا که من روی مانیتور آسانسور دیده بودم که اینها از طبقه همکف به طبقه چهارم آمده بودند، طبیعتا انتظار داشتم که با باز شدن در، از آسانسور خارج شوند ولی این اتفاق نیفتاد و دیدم سر جای خود ایستاده‌اند. باتوجه به کوچک بودن آسانسور، گفتم: «لطفا بفرمایید بیرون.»
اما آنها گفتند: «نه ما فعلا کار داریم.»
پرسیدم: «مگر شما همین الان از پایین به طبقه چهارم نیامدید؟»
گفتند: «نه فعلا کار داریم.»
باتوجه به اینکه با وجود آن دو نفر، من و همکارانم در آسانسور جا نمیشدیم، از سوار شدن منصرف شدم و تصمیم گرفتم از راه‌پله استفاده کنم. در همین حین، یکی از آن دو نفر مأمور گفت: «مگر همه چیز باید مال دکترها باشد؟ دکترها هم باید یک جایی قانون را رعایت کنند!»
وقتی این را شنیدم من هم گفتم: «پس اگر بحث رعایت قانون است، روی این آسانسور نوشته شده «مخصوص متخصصین». بنابراین شما که مجری قانون هستید هم باید قانون را رعایت می‌کردید و نباید سوار می‌شدید.»
بعد وارد آسانسور شدم، دستم را پشت شانه یکی از آن دو نفر گذاشتم و گفتم: «الان ما بیمار اورژانسی داریم. پس لطف کنید از آسانسور خارج شوید تا ما به مریضمان برسیم.»
بعد از گفتن این حرف، آن مامور من را از آسانسور به بیرون هل داد.
گفتم: «چکار میکنی؟ مگر نمیگویی قانون را رعایت کنیم؟ این آسانسور مخصوص پزشکان است.»
و دوباره سعی کردم وارد آسانسور شوم. اما بار دیگر هم مرا به بیرون هل داد و این بار دستش را هم به نشانه تهدید روی اسلحه کمری خود گذاشت.
وقتی برای بار سوم خواستم وارد آسانسور شوم، با من گلاویز شد و هر دو نفرشان مرا به بیرون آسانسور هل دادند و شروع به کتک زدن من کردند. در همین وقت، یک نفر دیگر هم از بخش جراحی آمد و به این دو نفر اضافه شد و جلوی چشم دیگر همکاران و پرسنل بیمارستان و مردم، شروع به کتک زدن من کردند و فحش‌های ناموسی رکیکی به من دادند که من تا امروز نشنیده بودم. البته من هم سعی میکردم از خودم دفاع کنم. ولی هم دوربین‌های بیمارستان همه چیز را ضبط کرده و هم عده زیادی از نزدیک شاهد بودند که شروع کننده درگیری من نبودم و من فقط سعی میکردم از خودم دفاع کنم. در فیلم کاملا مشخص است که نه تنها با مشت و لگد مرا می‌زدند بلکه یکی از آنها با دستبندی که در اختیار داشت به سر من ضربه می‌زد. من از ناحیه آرنج دست راستم آسیب دیده‌ام و چند جراحت روی دستم است و همچنین چندین نقطه سرم ورم کرده است.
بهرحال بعد از درگیری، مردم برای جدا کردن ما جلو آمدند. اما این افراد قصد دستگیری من را داشتند. من هم از شلوغی استفاده کرده و به سرعت از بیمارستان خارج شدم.
رزیدنت جراحی بیمارستان شهید جلیل یاسوج افزود: در این فرصت که من از بیمارستان خارج شدم، آن سه نفر با دیگر افراد یگان امداد نیروی انتظامی تماس می‌گیرند و تعدادی نیروی دیگر هم به آنها اضافه می‌شود. ماموران که تعدادشان ده بیست نفر می‌شود، شروع به گشتن اتاق به اتاق بیمارستان می‌کنند تا مرا پیدا کنند. در این گشت و گذار، هم به اتاق بیماران رفته و آرامش آنها را بر هم زده‌اند و هم وارد اتاق‌‌های رزیدنت‌های خانم و آقا شده‌اند. حتی خانم‌ها در اتاقشان نیمه‌ پوشیده بوده‌اند و مقنعه و روپوش نداشتند. همین مساله باعث اعتراض یکی از خانم دکترها شده و می‌گوید: «چه می‌کنید؟ چرا سرزده وارد اتاق شدید؟»
ولی آن مامور در پاسخ می‌گوید: «خفه شو. ما هر کاری لازم بدانیم می‌کنیم ...» و از این دست حرف‌ها.
در این جست‌وجوها، ماموران حتی با مهندس جوادی مدیر داخلی و آقای تازیک مدیر حراست بیمارستان هم درگیری لفظی پیدا می‌کنند.

بعد از مدتی، آقای مهندس تازیک مدیر حراست بیمارستان که با بازبینی فیلم دوربین‌ها در جریان جزئیات ماوقع قرار گرفته بود، با من تماس گرفت و با اعلام اینکه موضوع را با استاندار و فرماندار و برخی دیگر از مقامات شهر و استان در میان گذاشته‌ است، خواستار آن شد که به بیمارستان بروم و در جلسه‌ای مساله حل و فصل شود.
چون کتک خورده بودم و فحش‌های ناموسی شنیده بودم، تمایلی به مصالحه نداشتم و می‌خواستم شکایت کنم. اما بهرحال پذیرفتم و به بیمارستان رفتم. در جلسه‌ای که برگزار شده بود، سرهنگ گرجیان فرمانده نیروی انتظامی شهرستان بویراحمد، رئیس بازرسی نیرو، سروان سپندار رئیس کلانتری ۱۳ یاسوج (که از قضا عموی یکی از ماموران ضارب است) و عده دیگری از نیروهای انتظامی حضور داشتند. از طرف بیمارستان هم دکتر جلیل رئیس بیمارستان، آقای جوادی مدیر داخلی، آقای تازیک مدیر حراست، آقای یزدان‌پناه مسئول حقوقی بیمارستان، دکتر گرجی‌پور رزیدنت سال دوی جراحی که شاهد ماجرا بود و من حضور داشتیم.
در این جلسه سرهنگ‌ گرجیان فرمانده انتظامی شهرستان بویراحمد قبل از همه شروع به صحبت کرد. اما صحبت‌ها، ادبیات و لحن ایشان اصلا بویی از مصالحه نداشت. حتی خطاب به من (بدون پیشوند دکتر یا آقا یا...) گفت: «شریفی! من از تو به عنوان یک پزشک انتظار نداشتم که روی پلیس دست بلند کنی!»
یعنی طوری صحبت می‌کرد که انگار من آن سه مامور را کتک زده‌ام!
اما در بین صحبتهایش چیزی گفت که بیش از دیگر حرف‌ها مرا رنجاند. ایشان گفت: «ما ابتدا که فهمیدیم کسی با نیروهای پلیس درگیر شده خیلی ناراحت شدیم ولی وقتی فیلمها را دیدم و متوجه شدم که بچه‌های ما دست درآورده‌اند (کنایه از اینکه کتک زده‌اند) خیلی خوشحال شدم و دلم خنک شد!»

وقتی فرمانده انتظامی شهرستان این جملات را به زبان آورد، آقای دکتر جلیل از جا برخاست و رو به من گفت: «آقای دکتر شریفی! من به عنوان رئیس بیمارستان و بخشی از این نظام از شما عذرخواهی می‌کنم که با یه دستمزد ناچیز در این بیمارستان مشغول خدمت به مردم ما شده‌اید ولی از طرف پلیسی که باید حافظ امنیت شما باشد، مورد ضرب و جرح قرار گرفته‌اید.»
با شنیدن این صحبت‌ها، نیروهای انتظامی ناراحت شده اتاق جلسه را ترک کردند. رئیس کلانتری ۱۳ (عموی ضارب) هم با لحن تهدیدآمیزی به دکتر جلیل گفت: «من برای تو دارم!»
وقتی جلسه اینطور نیمه‌کاره تمام شد، مسئولین بیمارستان با نیروهای انتظامی که از مدتی قبل جهت تامین امنیت به صورت دائم در بیمارستان شهید جلیل مستقر شده‌اند، تماس گرفتند و از آنها خواستند این موضوع را صورتجلسه کنند تا بتوان مساله را از طریق قضایی پیگیری کرد. اما متاسفانه آن مامورین از تنظیم صورتجلسه امتناع کردند. وقتی ما اصرار کردیم و گفتیم که ما شاکی هستیم و شما وظیفه دارید که صورتجلسه‌ این اتفاق را بنویسید، گفتند: «ما باید از فرمانده خودمان کسب تکلیف کنیم!»
بالاخره تماس‌هایی گرفتند ولی درنهایت پاسخ دادند که سرهنگ گرجیان گفته‌اند: «اظهارات این افراد را به هیچ وجه نگیرید.»
تصمیم بر این شد که با ۱۱۰ تماس بگیریم. دو مرتبه با ۱۱۰ تماس گرفتیم و تماسمان ثبت شد ولی از طرف آنها هم هیچ کس نیامد!

معاون درمان دانشگاه علوم پزشکی یاسوج: پیگیر موضوع هستیم

معاون درمان دانشگاه علوم پزشکی یاسوج هم سسضمن تایید این ماجرا گفت: این اتفاق افتاده است. اما درباره اینکه حق با کیست و چه کسی مقصر بوده است، من الان نمی‌توانم اظهارنظری بکنم چون تا الان فقط صحبت‌های همکاران خودم را شنیده‌ام. اما اگر آنچه برای من روایت شده صحت داشته باشد، حق کاملا با همکاران ما است.
دکتر محمود شهامت اظهار داشت: پیرو این اتفاق، همان شب، من، مدیر حراست دانشگاه، مدیرکل امنیتی استانداری و فرماندار شهرستان وارد پیگیری موضوع شدیم. حتی با پیگیری‌های بنده، همان شب قاضی کشیک دادسرای نظام هم به بیمارستان آمد و جلسه‌ای برگزار شد. در آن جلسه، همه آنچه شما روایت کردید (به نقل از دکتر شریفی) از طرف دوستان گفته شد و آن جمله فرمانده انتظامی شهرستان که گفته بود «دلم خنک شد» هم از طرف دوستان نقل شد. این نقل قول باعث شد که بلافاصله باوجودی که ساعت یک بامداد شده بود، از سرهنگ گرجیان فرمانده انتظامی شهرستان بویراحمد خواسته شود که به جلسه ما بپیوندد. حتی قاضی کشیک دادسرای نظام انقدر از این برخورد نیروی انتظامی ناراحت شده بود که به ما گفت: «حالا دیگر اگر شما هم پیگیری نکنید، ما خودمان این موضوع را به جد پیگیری قضایی خواهیم کرد.»
 
معاون درمان دانشگاه علوم پزشکی یاسوج گفت: «من هم در آن جلسه گفتم که من به شخص دکتر شریفی کاری ندارم. ایشان اگر بخواهد می‌تواند رضایت بدهد. اما حسب اینکه در این بیمارستان چنین اتفاقی افتاده و چنین برخوردی شده و چیزی که دوستان از ورود یگان امداد به اتاقهای بیمارستان (در شرایطی که برخی از بچه‌ها نیمه‌ برهنه بوده‌اند) برای من تعریف کردند و جملاتی که فرمانده نیروی انتظامی به زبان آورده و استنکاف پلیس بیمارستان از تنظیم صورتجلسه و نیامدن پلیس ۱۱۰ و ... من به عنوان معاون درمان دانشگاه علوم پزشکی یاسوج این حق را برای خودم قائل هستم که موضوع را پیگیری کنم.» 
وی افزود: «نهایتا آن شب ماجرا به سازش منجر نشد و از این رو ما خواستار این شدیم که روز بعد، دوستان استانداری مساله استنکاف پلیس ۱۱۰ و صحبتهایی که زده شده را پیگیری کنند، فیلم دوربین‌ها را بازبینی کنند، از مامورانی که طرف مقابل دعوا بودند بازجویی کرده و نتیجه را به ما هم اعلام کنند.»
دکتر شهامت ادامه داد: از طرفی قرار بود صبح چهارشنبه من جلسه‌ای با مدیرکل امنیتی استاندار درباره این موضوع داشته باشم. از طرفی همزمان جلسه‌ای در دفتر حاج‌آقا حسینی امام‌جمعه محترم یاسوج با حضور رئیس بیمارستان شهید جلیل، فرمانده نیروی انتظامی و دیگر افراد مرتبط با موضوع برگزار شده بود و لازم بود که دکتر شریفی هم در آن جلسه حضور داشته باشد. به همین علت قرار شد که جلسه ما با مدیرکل امنیتی استاندار به بعد از جلسه دفتر امام جمعه موکول شود. اما از آنجا که آن جلسه طولانی شد، جلسه ما در استانداری به صبح شنبه موکول شد. اما مطمئن باشید که ما پیگیر این موضوع هستیم و تا صحت و سقم این مساله مشخص نشود، کار را رها نمی‌کنیم.
دکتر شهامت تصریح کرد: من در جلسه همان شب هم گفتم که حتی اگر فرضا مشخص شود که رزیدنت ما مقصر درگیری بوده است، باز هم این نوع برخورد سیستماتیک نیروی انتظامی از دید ما قابل چشم‌پوشی نیست. از طرفی همانطور که عرض کردم، حق و حقوق دکتر شریفی یک بحث است، اما اینکه رزیدنت‌های ما احساس امنیت داشته باشند یک بحث دیگر است. شأن و جایگاه پزشکان ما باید برای افکار عمومی و حتی مسئولان انتظامی و امنیتی محترم باشد. بنابراین شما مطمئن باشید که ما پیگیر موضوع هستیم. آقای حاج هاشمی معاون سیاسی امنیتی استاندار هم پیگیر موضوع هستند، شخص فرماندار یاسوج هم پیگیر هستند و می‌خواهم بگویم دوستان واقعا پای کار هستند. ما اگر لازم باشد از شخص استاندار محترم استان هم خواهیم خواست که به موضوع ورود کنند و در هرحال من نتیجه پیگیری‌ها را به شما هم اطلاع خواهم داد تا مردم عزیزمان را در جریان امر بگذارید.
نام شما

آدرس ايميل شما

احسان
Iran, Islamic Republic of
هر چه بگندد نمکش می زنند وای از آن روز که بگندد نمک...
Iran, Islamic Republic of
تنها واژه ای که میشه گفت اینه که متاسفیم‌ خاله خرزویی شده
ققنوس
Iran, Islamic Republic of
ما هم مثل بقیه از هیچی خبر نداریم و حق قضاوت نداریم .
ولی بخدا حضرات شبکه بهداشت خصوصا پزشکان ، انگار از دماغ فیل افتادن , فک میکنن چون دکترن ، کوچیک و بزرگ باید جلو پاشون خم و راست بشه .

ککا دکتری ، خدا خو نیسی ایقد فیس و افاده داری
Iran, Islamic Republic of
کی باید با تخلفات برخورد کنه؟ کدوم نهاد باید با پلیس متخلف برخورد کنه؟ چه خبره تو این استان؟ فریاد رس کیه
کادر درمان
Iran, Islamic Republic of
دانشگاه علوم پزشکی از بس بی عدالتی و پارتی بازی و باند بازی در خودش دیده ؛ دیگه این چیزا برای پرسنل عادیه!!!!!
معاونت درمانی که تمامی انتصاباتش قومی گرایی هسش چه انتظاری ازش میره؟؟؟؟
رضا
Iran, Islamic Republic of
بابا بدبختی استان ما زیر سر همین استاندار وآقای هاشمی معاون ایشان هست وآقای دکتر جلیل واقعا شهامت وشجاعت خودش را با این استعفا نشان داد کاش استاندار مسئولین استانی رئیس دانشگاه علوم پزشکی ما هم به اندازه یک صدم دکتر جلیل شجاعت وشهادت داشتند .
بیمار
Iran, Islamic Republic of
خدا را بشناسید شماها از موضوع قدرت حرف میزنید حق بدهید به ارباب رجوع هم نابود کردید سیستم درمان
رضا
Iran, Islamic Republic of
درودبرشرف اقای دکتر
واقعاجای تاسف داردحتی اگرحق باشماهم نباشددرباره اسانسورانسانیت حکم میکردشماذینفع باشیدحتی اگرتوهین هم بکردی که قطعادورازذهن هست که یک پزشک فحاشی کند ولی بازهم چون درحال امدادبودی حق باشماست
تااخردنبال شکایتت بگیر
شان شمادرجامعه مشخص ومحبوبیت شمانیزمعین هست
Iran, Islamic Republic of
وای به حال جامعه ای که مردم عادی باید بیان درگیری بین نیروانتظامی و پزشک رو میانجیگری کنن
Iran, Islamic Republic of
گش. ارشاذ
Iran, Islamic Republic of
چ اوضاعی شده
Iran, Islamic Republic of
عجب فیلمی است
برنو
Iran, Islamic Republic of
دانش آموزان مردودی بودند حالا افاده میکنند .
Iran, Islamic Republic of
وقتی این برخورد نظم و قانون باشد چه انتظاری از مردم عادی همراه بیمار باید داشته باشد
حیدرزاده
Iran, Islamic Republic of
حتما زندانی مریض نبوده .
حق پرست
Canada
تمام پزشکان خوبو از استان و یاسوج فراری دادن به هاطر همین برخورد
حق پرست
Canada
تمام پزشکان خوبو از استان و یاسوج فراری دادن به هاطر همین برخورد زشت و زنتده
پرستار
Iran, Islamic Republic of

دردناکه
ما مدتهاست برای جلوگیری از ضرب و شتم پرستاران و پزشکان زحمتکش بیمارستانها از نیروی انتظامی کمک میخواستیم ح
اینها درده جناب کبنا... درد
ما نمیدونیم بقول مجری معروف فرزاد حسنی بالاخره تا کی باید این ادبیات طلبکارانه باشه. ..
Belgium
اين از نيروي انتظامي
خدا به داد بقيه مردم عادي برسد
Iran, Islamic Republic of
کارکنان بیمارستان هرروز با همراه بیماران درگیر میشن حقش بود که کتک بخوره دست مامور درد نکنه.
Iran, Islamic Republic of
اوضاع خرابتر از ایناست وقتی دکتر جلیل که فرزند شهید هست و از خودی اینجور تهدید میشه وای به حال مردم عادی، چه بلاهایی که سرشون نمیره.
Iran, Islamic Republic of
بایدم اینطور با پزشک برخورد کنن
همشهری
Iran, Islamic Republic of
اون وقت برید بگید چرا دکتر نیک اقبال و دکتر ملک حسینی نمیان تو استان خدمت کنند!
اگر مسئولین بهداشت درمان و استاندار و شورای تامین از همه مهمتر سیستم قضایی با این افراد برخورد نکنن // و این اجازه رو بدهند که اونها هم به هر طریقی که می تونند از شخصیت و سلامت و جان خود دفاع کنند که البته مطلوب هیچ جامعه ای نیست !!!
خود دانید....این راه که می روید به ترکستان است
عشق لر
Iran, Islamic Republic of
قربون خدا برم قربون دست ماموران برم
درود بر یگان امداد
Iran, Islamic Republic of
دادستان باید ورود کنند.
صادق
Iran, Islamic Republic of
در تمام بخش هایش در این استان ویژه؛ عادت کرده اند به سرخودی عمل کردن واقعا باید برخورد قهری و کیفری سنیگین صورت بگیره
اول شخص مسئول کل باید اخراج بشه نیرو های خاطی تا ابد در تمام مشاغل نظام ممنوع بشن...
شهروند هوشیار تخرانی
Iran, Islamic Republic of
آقای شریفی اااا ببخشید دکتر شریفی اگر از ما شکایت نمیکنی خواستم بگم از این به بعد با مامورها کل کن نکن داداش حالا آسانسور پر بود از راه پله برو اشل پزشکی رو حفظ کن /مناسب شخص پزشک نیست اونجوری درگیر میشی تو بیمارستان خوب میزنن شما رو مثل پزشک های تهرانی رفتار کن بیمارستان جای قلدر بازی و کشوندن مامور و ماگردم از آسانسور نیست دوتا پله میرفتی وقتی بیمار حالش بده ناهار می‌خورید بع میرید برای بررسی تازه اگر برید حالا 6تا پله رو میفرستی الان داستان نداشتی ...
Iran, Islamic Republic of
اسانسور مخصوص کادر درمان جدا هست؟ چرا یک زندانی و مامور باید ازش استفاده کنن و با قلدری بگن پیاده هم نمیشیم؟
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
عجب چه دوره زمانه ای شده
Iran, Islamic Republic of
بگو برای چی کتک خورد وقتی با کادر انتظامی و حراست مثل برده برخورد می کنن و فشار می آورند تا تو سر مردم مظلوم بزنن تا گند کاری پزشکی رو سرپوش بگذارن خب صبرشون لبریز شده و اونا هم وجدان دارن دیگه
سید غفار
Iran, Islamic Republic of
قابل توجه فرمانده انتظامی استان اگر اقای /تنبیه نشه بخاطر اون حرفهای غیر قانونی وقلدر مابانه ما مستقیم به دفتر رهبری مراجعه خواهیم کرد
Iran, Islamic Republic of
رفوزه های سیکلی
ابتلای ترانه علیدوستی به یک بیماری با منشا نامشخص؟

ابتلای ترانه علیدوستی به یک بیماری با منشا نامشخص؟

مادر ترانه علیدوستی در صفحه‌ی شخصی خود در اینستاگرام اعلام کرد که این بازیگر مشهور به ...
مشکل ۵۰ ساله بازنشستگان حل شد

مشکل ۵۰ ساله بازنشستگان حل شد

با پیگیری سازمان بازرسی کل کشور، معضل چندین ساله بازنشستگان کشوری در خصوص تأخیر در برقراری ...
مشکل تعطیلی پنجشنبه‌

مشکل تعطیلی پنجشنبه‌

اگر قدرت اقتصادی ما به شکلی بود که پول ملی ما «ریال» از ارز‌های مسلط بر بازار‌های بین ...
1