تاریخ انتشار
چهارشنبه ۲۱ آذر ۱۴۰۳ ساعت ۲۲:۳۲
کد مطلب : ۴۹۳۷۴۷
در جلسه تفسیر نهج البلاغه مطرح شد؛
آیت الله ملک حسینی: تو که مدیرکل بودی، مگر قرار نبود عالم گزینی و لایق گزینی کنی؟ / حلم به معنای تسلیم در برابر توهین نیست / حلم نشانهای از قدرت و توانمندی در مدیریت است
۱
کبنا ؛هر سهشنبه جلسه تفسیر نهج البلاغه در مسجد حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) واقع در محمودآباد یاسوج برگزار میشود. در این جلسه، آیتالله سید شرفالدین ملک حسینی، نماینده مردم استان کهگیلویه و بویراحمد در مجلس خبرگان رهبری، به تفسیر نهج البلاغه میپردازد.
ایمان هم وابسته به علم است
تو که مدیرکل بودی، مگر قرار نبود عالم گزینی و لایق گزینی کنی؟
به گزارش کبنا، در این جلسه آیتالله سید شرفالدین ملک حسینی به سخنرانی پرداخت و گفت: آیا کسانی که دانش دارند با کسانی که دانش ندارند مساویاند؟ این سؤال استفهامی نیست، بلکه استنکاری است، یعنی پاسخ آن روشن است. میدانید چرا قرآن این را بیان میکند؟ برای اینکه در قیامت بگوید حجت بر شما تمام بود، امیرالمؤمنین اعلم انسانها بود.
وی افزود: شما میگویید «نه»، فطرت تو پاسخ داد، و «غیرعالم را بر عالم ترجیح میدهید»، تو که مدیرکل بودی، مگر قرار نبود عالم گزینی و لایق گزینی کنی؟ قصه علم و تفاوت آن با جهل روشن است. در مکتب ما به «علم» نگاه سادۀ عالم و جاهل ندارند، علم به هویت انسان تبدیل میشود.
آیتالله ملک حسینی ادامه داد: «وقتی آمدید چیزی نمیدانستید، ابزارهایی که به شما دادیم، برای دانش بود، گوشی برای شنیدن، چشمی برای دیدن و تجربه کردن، فکر دادیم تا این علم را توسعه دهید و به نسلهای آینده منتقل کنید، تا شکر واقعی با این علم شکل بگیرد».
وی گفت: علم میتواند به لحاظ غایت و هدف معنا پیدا کند، چه دانشی؟ و چگونه آموختن؟ زوایای مختلفی است که در مکتب ما توضیح داده شده است، چرا که از مهمترین ابعاد وجودی انسان است، چون ایمان هم وابسته به علم است. لذا دین فراوان به این موضوع پرداخته است. علم برای انسان ارزشمند است، هم برای فرد عالم و هم برای فرد جاهلی که ادعای عالم بودن دارد.
انسان متقی نه فقط خود، دیگران را هم پاک میکند
آیتالله ملک حسینی گفت: امام شب را در مواجۀ انسان با خدا توصیف میکند، که منظور عبادت و عبودیت است، و روز را در مواجه با انسانها توصیف میکند. قصه این است که انسان متقی نه فقط خود، دیگران را هم پاک میکند؛ اگر طاهر است، مطهر میشود، اگر خوب است بقیه را هم خوب میکند، اگر هدایت شده است، هدایت هم میکند. این نیازمند یک تدبیر است و حلم این موضوع را نشان میدهد.
وی تأکید کرد: فردی توهینی به امام سجاد (ع) کرد، امام فرمود «اگر آنچه در حق من گفتی راست بود، خدا مرا ببخشد، و اگر دروغ بود خدا تو را ببخشد» امام قدرت دارد و اقتدار دارد که اینطور سخن میگوید. آیا ما تا به حال این شکلی حرف زدهایم؟ گاهی خیال میکنیم مدیریتِ قدرت «قدرت» است، بعضی مواقع انسانها بخاطر ضعف خود اعمال قدرت میکنند، از ترس سوت میزنند، دستی که بلند میشود از ترس میزند. «باید از انسان ترسویی که تفنگ پر به دست دارد ترسید. اگر شجاع و قدرتمند باشد هیچ ترسی نداریم، او مدیریت شده میزند.»
مدیریت احساس و مدیریت هدایت ائمه
آیتالله ملک حسینی اظهار کرد: بعضی مواقع کسی که به نمینه (سِحر) میآید و برای شما سخن میگوید، خیال میکنید دارد کسی را برای شما رسوا میکند، نه خیر، دارد عقدههای دل خودش را از شما باز میکند، فلان کس جرئت نکرد جلوی من فحش دهد و پشت سر من چهار تا فحش داد، اما تو میآیی و میگویی که فلانی این فحشها را به شما داده. «او نگفت، تو گفتی». تو که میگویی او این فحشها را داده اوضاعت خرابتر است.
آیت الله ملک حسینی بیان کرد: کسی خدمت امام سجاد آمد و گفت فلانی توهین سختی به شما کرد. راوی می گوید «امام از جا بلند شد، و گفت بیایید برویم، و رسیدیم به او». امام به آن فرد گفت «شنیدم چیزی درباره من گفتی، آنچه تو گفتی اگر راست است باید به درگاه خدا استغفار کرد، و اگر آنچه گفتی دروغ است، باید استغفار کنی». این مدیریت احساس و مدیریت هدایت است و شخصیت انسانها را تغییر میدهد.
چرا متقی باید علم داشته باشد؟
آیتالله ملک حسینی گفت: پرمزمت بودن بیسوادی و کم دانشی، این است که هر کسی خود را از آن بری میداند. قصه علم مثل قصه عقل است.
وی تصریح کرد: بعضیها ممکن است اعتراف به کم علمی کنند، ولی هیچ کس ادعای کمی عقل را در مورد خود نمیکند. هر کسی خیال میکند برترین عقل را دارد. مثلاً اگر به فرد بگویند پول کمی داری، علمت کم است، به او برنمی خورد، ولی موقع عقل، به همه برمیخورد. «گر از بسیط زمین عقل منعدم گردد، به خود کسی گمان نبرد که بیخرد است».
وی گفت: چرا متقی باید علم داشته باشد، و این چه علمی است که اگر متقی فاقد آن باشد، حق ندارید او را متقی بخوانید؟ علمی به لحاظ هدف، علم به لحاظ مضمون، علم به لحاظ انگیزههای رفتن به سوی کسب آن، این توضیحات باید در فرهنگ دین روشن شود. خداوند به انسان مؤمنِ عالم نمره و رفعت میدهد، اما چه عالمی؟ عالمی که در گروه متقین قرار بگیرد.
آیتالله ملک حسینی اظهار کرد: هم جواری حلم و علم به این جهت است که انسان یک قوه عقلیه و یک قوه عملیه دارد. «حلم» کمال قوه عملیه انسان و «علم» کمال قوه نظریه انسان است. انسان یک حوزه ادراک دارد و یک حوزه احساس دارد. علمِ مربوط به کمال یک حوزه توانمندی انسان است، و حلم مربوط به حوزه دیگری است. همجواری اینها اعجاز کلام امام است. علم جهل را از بین میبرد، و حلم جهالت و نادانی را از بین میبرد.
علم همراه با تکبر، همراه با میل به قدرت، میل به ثروت، بدبختی است
آیتالله ملک حسینی گفت: وقتی در مصطلحات افراد فهیم عرب، چه انبیاء و اولیاء و چه انسانهای پخته و سنجیده، علم در کنار حلم قرار میگیرد، ناظر به دانش و اندیشه است، و یک بار معنایی خاصی دارد. ارزشهای علم را نشان میدهد. میدانید که علم با غرور، تکبر، منفعت جویی یک بدبختی است. ممکن است خیلیهایمان عالم باشیم، ولی علم همراه با میل به قدرت، علم و میل به ثروت. «دانش هست ولی ارزش دانش وجود ندارد». بنابراین وقتی علم در کنار حلم قرار میگیرد یک بار معنایی خاص دارد. علما آنچنان اندیشه ورزانه در جامعه حاضر میشوند که احساس و رفتارشان کنترل شده است.
«حلم» نه هر صبر و مقاومتی است، حلم از مقوله مدیریت است
وی افزود: بنابراین اگر شما میشنوید که پیامبر آن چنان قاعدهمند و با شخصیت در جامعه حاضر میشد، این نشان حلم او است. پیامبر در برابر اذیتها هیچ واکنش تندی نشان نمیداد، حلم داشتند، صبر هم داشتند، ولی «حلم» بود. امام علی میگوید با کسی که پرخاشگرانه رفتار میکند، نرم رفتار کن، امید میرود که او هم نرم شود. اگر فرد یهودی بر پیامبر شکمبه گوسفند میریخت و توهین میکرد، بعد از مدتی پیامبر حال او را پرسید و چون مریض بود، سراغش رفت، این فرد مسلمان شد. «حلم» نه هر صبر و مقاومتی است، حلم از مقوله مدیریت است، یک رفتار مدیریت شده برای تأثیرگذاری است، انسان حلیم فردی است که خشم رها شده ندارد. حلم اعتدال احساسی و شخصیتی است.
صبور بودن با حلیم بودن فرق دارد
آیتالله ملک حسینی اظهار کرد: خلق عظیم پیامبر، در کنار شمشیرامیرالمؤمنین و ثروت خدیجه سه عنصری است که اسلام با آنها شکل گرفت. اگر ین سه نبود، خبری از اسلام نبود. این سه ضلع یک حقیقت بود که دین را نگاه داشت. مگر کم توهین کردند؟
وی گفت: چرا نمیگوییم صبر؟ صبور بودن با حلیم بودن فرق دارد. کسی که با تو دشمن است و به تو هجوم میآورد، اگر از خود شخصیت مدیریت شدهای نشان بدهی ممکن است خجالت بکشد، به فکر فرو برود وای بسا کسیکه با او دشمن هستی، به یک دوست صمیمی با تو تبدیل شود.
وی گفت: بسیاری از کسانی که در کنار پیامبر شمشیر زدند، کسانی بودند که زمانی به پیامبر توهین میکردند و آب دهان به روی او میانداختند. ولی حلم پیامبر باعث شد که آنها با پیامبر دوست شوند.
مدیریت خشم و رفتار اخلاقی در زندگی
نماینده مردم استان کهگیلویه و بویراحمد در مجلس خبرگان رهبری، در ادامه به مدیریت خشم و رفتار اخلاقی اشاره و نمونهای از زندگی حضرت علی (ع) را مطرح کرد.
وی در این خصوص گفت: «وقتی حضرت علی (ع) با عمر بن عبدود به مبارزه میپردازد و او را به خاک میاندازد، عمر به صورت مبارک حضرت علی (ع) تف میاندازد. این یک فرصت طلایی بود و امام میتوانست کارش را تمام کند. اما امام (ع) به دلیل مدیریت خشم خود، چند قدم عقب میرود و سپس او را میکشد، تنها و تنها برای خداوند متعال.»
آیتالله ملک حسینی ادامه داد: «بسیاری از ما خشمهای خود را با توهین به دیگران، نوشتن مقالات علیه آنها و سخنرانیهای تند بروز میدهیم. این رفتار هیچ اجری ندارد. اما وقتی که مفهوم پیدا میکند و عمل انسان و خشم او مدیریت شود، نتیجهای مثبت به همراه خواهد داشت.»
وی با تأکید بر رفتار اخلاقی ائمه اطهار (ع) گفت: «ائمه اطهار در عمر پربرکت خود با این اخلاق، انسانهای زیادی را تربیت کردند و به جامعه درسهای مهمی از صبر و حلم آموختند.»
حلم و علم در کنار هم مکمل یکدیگرند
آیتالله سید شرفالدین ملک حسینی در ادامه به ارتباط میان حلم و علم اشاره کرد و تأکید کرد که این دو ویژگی در کنار هم مکمل یکدیگر هستند.
وی در این خصوص بیان داشت: «حلم و علم در کنار هم هستند. اندیشه بیدانش کمتأثیر است و دانش چراغ پیشروی اندیشه است. هر کدام بدون دیگری ناقص است.»
آیتالله ملک حسینی ادامه داد: «حلم به ما کمک میکند تا در مواجهه با چالشها با آرامش و درایت عمل کنیم، در حالی که علم به ما ابزارهای لازم برای تحلیل و درک مسائل را میدهد. این دو ویژگی باید در کنار هم قرار گیرند تا فرد بتواند به بهترین شکل ممکن تصمیمگیری کند.»
حلم و صبر ریشه در عقل دارد
آیتالله سید شرفالدین ملک حسینی در ادامه به بررسی ریشههای حلم و صبر پرداخت و تأکید کرد که این دو ویژگی مهم ریشه در عقل دارند.
وی در این خصوص گفت: «حلم و صبر ریشه در عقل دارد. عقل به انسان کمک میکند تا در مواجهه با چالشها و مشکلات، با درک و آگاهی عمل کند و از واکنشهای احساسی پرهیز کند.»
آیتالله ملک حسینی افزود: «افرادی که دارای عقل و درایت هستند، میتوانند به خوبی در شرایط دشوار صبر کنند و با حلم و آرامش به حل مسائل بپردازند. این ویژگیها نه تنها در مدیریت، بلکه در زندگی روزمره نیز بسیار حائز اهمیت هستند.»
حلم نشانهای از قدرت و توانمندی در مدیریت است
آیتالله سید شرفالدین ملک حسینی به مفهوم حلم و ارتباط آن با قدرت انسانی پرداخت و گفت: «حلم نشانه دیگری از قدرت انسان است و نوعی توانمندی در ویژگیهای مدیریتی او به شمار میآید.»
وی در توضیح این موضوع افزود: «حلم به معنای صبر و کنترل نفس در مواجهه با چالشها و مشکلات است و نشان میدهد که فرد میتواند در شرایط دشوار به درستی تصمیمگیری کند و از قدرت خود به شکل مؤثر استفاده کند.»
شجاعت مدیریت توانمندیهاست، نه درندگی
نماینده مردم استان کهگیلویه و بویراحمد در مجلس خبرگان رهبری، در ادامه به تبیین مفهوم شجاعت پرداخت و گفت: «شجاعت به معنای مدیریت توانمندیهاست.»
وی در این خصوص افزود: «تفاوت شیر و گرگ چیست؟ هر دو قدرت دارند، اما شیر حیوانی را میگیرد و در عوض، گرگ حیوانها را تا جایی که قدرت دارد میدرد. این شجاعت نیست. کسی از شجاعت گرگ نمیگوید و شیر را نماد شجاعت میداند.»
آیتالله ملک حسینی ادامه داد: «بعضیها اعمال قدرت میکنند و تصور میکنند که شجاعت دارند، اما نه، این شجاعت نیست، بلکه درندگی است.»
وی بر این نکته تأکید کرد که شجاعت واقعی در استفاده عاقلانه و مسئولانه از قدرت نهفته است و باید از درندگی و سوءاستفاده از قدرت پرهیز کرد.
حلم به معنای تسلیم در برابر توهین نیست
وی در ادامه به تبیین مفهوم حلم پرداخت و تأکید کرد که این مفهوم به معنای تسلیم در برابر توهین نیست و گفت: «منظور از حلم این نیست که فرد در برابر توهینها بیتفاوت باشد.»
صبر و حلم در مدیریت از اصول اساسی است
آیتالله سید شرفالدین ملک حسینی به مقوله صبر و حلم در مدیریتها اشاره کرد و داستانی از مرحوم میرزای شیرازی را نقل کرد.
وی در این جلسه گفت: «مرحوم میرزای شیرازی مشهور به صفت حلم و بسیار باحوصله بود. برخی افراد تلاش میکردند تا او را عصبانی کنند. میگفتند اگر کسی در خیابان به مرحوم میرزای شیرازی توهین کند، او بیاعتنا رد میشود.»
آیتالله ملک حسینی ادامه داد: «یک بار به کسی گفتند که به جان مرحوم شیرازی بیفت و او را عصبانی کن تا ما این موضوع را در مجالس نقل کنیم. وقتی همین فرد میخواست میرزای شیرازی را که در راه کربلا بود، عصبانی کند، موفق نشد. در لحظهای که میرزای شیرازی از دُرشکه پیاده میشد، فرد مزبور با اسب کاری کرد که حیوان رم کند و میرزا را به زمین انداخت. در این لحظه انتظار میرفت که میرزا عصبانی شود، اما او فقط بلند شد و گفت: “من که میخواستم پیاده شوم!”»
وی افزود: «مرحوم میرزای شیرازی فرمانده مقاومت علیه استکبار بود و در برابر انگلیسیها ایستاد. او فردی بسیار شجاع بود و استقلال عراق به دلیل ایستادگی و شجاعت این مرد به دست آمد.»
آیتالله ملک حسینی همچنین به تعبیر امام خمینی (ره) از مرحوم میرزای شیرازی اشاره کرد و افزود: «امام خمینی (ره) برای این شخصیت بزرگ تعبیر “سلام الله علیها” را به کار میبرد.»
وی با استناد به فرمایش امام علی (ع) افزود: «در مدیریتها، باید افرادی را انتخاب کرد که از لحاظ حلم و صبر برتر از دیگران باشند.»
آیتالله ملک حسینی در بخش دیگری از سخنان خود به توصیف ویژگیهای متقیان از دیدگاه حضرت امیرالمؤمنین (ع) پرداخت و گفت: «بر اساس فرمایش حضرت علی (ع)، متقیان شبها در حال عبادت و روزها در حال تلاشهای مدیریتشده و کوششی مؤثر در جامعه هستند. این افراد تمام روز در خدمت جامعه به سر میبرند.»
وی همچنین افزود: «متقیان در خدمت به رشد خود و دیگران هستند و همواره تلاش میکنند تا به بهبود وضعیت جامعه کمک کنند.»
ایمان هم وابسته به علم است
تو که مدیرکل بودی، مگر قرار نبود عالم گزینی و لایق گزینی کنی؟
به گزارش کبنا، در این جلسه آیتالله سید شرفالدین ملک حسینی به سخنرانی پرداخت و گفت: آیا کسانی که دانش دارند با کسانی که دانش ندارند مساویاند؟ این سؤال استفهامی نیست، بلکه استنکاری است، یعنی پاسخ آن روشن است. میدانید چرا قرآن این را بیان میکند؟ برای اینکه در قیامت بگوید حجت بر شما تمام بود، امیرالمؤمنین اعلم انسانها بود.
وی افزود: شما میگویید «نه»، فطرت تو پاسخ داد، و «غیرعالم را بر عالم ترجیح میدهید»، تو که مدیرکل بودی، مگر قرار نبود عالم گزینی و لایق گزینی کنی؟ قصه علم و تفاوت آن با جهل روشن است. در مکتب ما به «علم» نگاه سادۀ عالم و جاهل ندارند، علم به هویت انسان تبدیل میشود.
آیتالله ملک حسینی ادامه داد: «وقتی آمدید چیزی نمیدانستید، ابزارهایی که به شما دادیم، برای دانش بود، گوشی برای شنیدن، چشمی برای دیدن و تجربه کردن، فکر دادیم تا این علم را توسعه دهید و به نسلهای آینده منتقل کنید، تا شکر واقعی با این علم شکل بگیرد».
وی گفت: علم میتواند به لحاظ غایت و هدف معنا پیدا کند، چه دانشی؟ و چگونه آموختن؟ زوایای مختلفی است که در مکتب ما توضیح داده شده است، چرا که از مهمترین ابعاد وجودی انسان است، چون ایمان هم وابسته به علم است. لذا دین فراوان به این موضوع پرداخته است. علم برای انسان ارزشمند است، هم برای فرد عالم و هم برای فرد جاهلی که ادعای عالم بودن دارد.
انسان متقی نه فقط خود، دیگران را هم پاک میکند
آیتالله ملک حسینی گفت: امام شب را در مواجۀ انسان با خدا توصیف میکند، که منظور عبادت و عبودیت است، و روز را در مواجه با انسانها توصیف میکند. قصه این است که انسان متقی نه فقط خود، دیگران را هم پاک میکند؛ اگر طاهر است، مطهر میشود، اگر خوب است بقیه را هم خوب میکند، اگر هدایت شده است، هدایت هم میکند. این نیازمند یک تدبیر است و حلم این موضوع را نشان میدهد.
وی تأکید کرد: فردی توهینی به امام سجاد (ع) کرد، امام فرمود «اگر آنچه در حق من گفتی راست بود، خدا مرا ببخشد، و اگر دروغ بود خدا تو را ببخشد» امام قدرت دارد و اقتدار دارد که اینطور سخن میگوید. آیا ما تا به حال این شکلی حرف زدهایم؟ گاهی خیال میکنیم مدیریتِ قدرت «قدرت» است، بعضی مواقع انسانها بخاطر ضعف خود اعمال قدرت میکنند، از ترس سوت میزنند، دستی که بلند میشود از ترس میزند. «باید از انسان ترسویی که تفنگ پر به دست دارد ترسید. اگر شجاع و قدرتمند باشد هیچ ترسی نداریم، او مدیریت شده میزند.»
مدیریت احساس و مدیریت هدایت ائمه
آیتالله ملک حسینی اظهار کرد: بعضی مواقع کسی که به نمینه (سِحر) میآید و برای شما سخن میگوید، خیال میکنید دارد کسی را برای شما رسوا میکند، نه خیر، دارد عقدههای دل خودش را از شما باز میکند، فلان کس جرئت نکرد جلوی من فحش دهد و پشت سر من چهار تا فحش داد، اما تو میآیی و میگویی که فلانی این فحشها را به شما داده. «او نگفت، تو گفتی». تو که میگویی او این فحشها را داده اوضاعت خرابتر است.
آیت الله ملک حسینی بیان کرد: کسی خدمت امام سجاد آمد و گفت فلانی توهین سختی به شما کرد. راوی می گوید «امام از جا بلند شد، و گفت بیایید برویم، و رسیدیم به او». امام به آن فرد گفت «شنیدم چیزی درباره من گفتی، آنچه تو گفتی اگر راست است باید به درگاه خدا استغفار کرد، و اگر آنچه گفتی دروغ است، باید استغفار کنی». این مدیریت احساس و مدیریت هدایت است و شخصیت انسانها را تغییر میدهد.
چرا متقی باید علم داشته باشد؟
آیتالله ملک حسینی گفت: پرمزمت بودن بیسوادی و کم دانشی، این است که هر کسی خود را از آن بری میداند. قصه علم مثل قصه عقل است.
وی تصریح کرد: بعضیها ممکن است اعتراف به کم علمی کنند، ولی هیچ کس ادعای کمی عقل را در مورد خود نمیکند. هر کسی خیال میکند برترین عقل را دارد. مثلاً اگر به فرد بگویند پول کمی داری، علمت کم است، به او برنمی خورد، ولی موقع عقل، به همه برمیخورد. «گر از بسیط زمین عقل منعدم گردد، به خود کسی گمان نبرد که بیخرد است».
وی گفت: چرا متقی باید علم داشته باشد، و این چه علمی است که اگر متقی فاقد آن باشد، حق ندارید او را متقی بخوانید؟ علمی به لحاظ هدف، علم به لحاظ مضمون، علم به لحاظ انگیزههای رفتن به سوی کسب آن، این توضیحات باید در فرهنگ دین روشن شود. خداوند به انسان مؤمنِ عالم نمره و رفعت میدهد، اما چه عالمی؟ عالمی که در گروه متقین قرار بگیرد.
آیتالله ملک حسینی اظهار کرد: هم جواری حلم و علم به این جهت است که انسان یک قوه عقلیه و یک قوه عملیه دارد. «حلم» کمال قوه عملیه انسان و «علم» کمال قوه نظریه انسان است. انسان یک حوزه ادراک دارد و یک حوزه احساس دارد. علمِ مربوط به کمال یک حوزه توانمندی انسان است، و حلم مربوط به حوزه دیگری است. همجواری اینها اعجاز کلام امام است. علم جهل را از بین میبرد، و حلم جهالت و نادانی را از بین میبرد.
علم همراه با تکبر، همراه با میل به قدرت، میل به ثروت، بدبختی است
آیتالله ملک حسینی گفت: وقتی در مصطلحات افراد فهیم عرب، چه انبیاء و اولیاء و چه انسانهای پخته و سنجیده، علم در کنار حلم قرار میگیرد، ناظر به دانش و اندیشه است، و یک بار معنایی خاصی دارد. ارزشهای علم را نشان میدهد. میدانید که علم با غرور، تکبر، منفعت جویی یک بدبختی است. ممکن است خیلیهایمان عالم باشیم، ولی علم همراه با میل به قدرت، علم و میل به ثروت. «دانش هست ولی ارزش دانش وجود ندارد». بنابراین وقتی علم در کنار حلم قرار میگیرد یک بار معنایی خاص دارد. علما آنچنان اندیشه ورزانه در جامعه حاضر میشوند که احساس و رفتارشان کنترل شده است.
«حلم» نه هر صبر و مقاومتی است، حلم از مقوله مدیریت است
وی افزود: بنابراین اگر شما میشنوید که پیامبر آن چنان قاعدهمند و با شخصیت در جامعه حاضر میشد، این نشان حلم او است. پیامبر در برابر اذیتها هیچ واکنش تندی نشان نمیداد، حلم داشتند، صبر هم داشتند، ولی «حلم» بود. امام علی میگوید با کسی که پرخاشگرانه رفتار میکند، نرم رفتار کن، امید میرود که او هم نرم شود. اگر فرد یهودی بر پیامبر شکمبه گوسفند میریخت و توهین میکرد، بعد از مدتی پیامبر حال او را پرسید و چون مریض بود، سراغش رفت، این فرد مسلمان شد. «حلم» نه هر صبر و مقاومتی است، حلم از مقوله مدیریت است، یک رفتار مدیریت شده برای تأثیرگذاری است، انسان حلیم فردی است که خشم رها شده ندارد. حلم اعتدال احساسی و شخصیتی است.
صبور بودن با حلیم بودن فرق دارد
آیتالله ملک حسینی اظهار کرد: خلق عظیم پیامبر، در کنار شمشیرامیرالمؤمنین و ثروت خدیجه سه عنصری است که اسلام با آنها شکل گرفت. اگر ین سه نبود، خبری از اسلام نبود. این سه ضلع یک حقیقت بود که دین را نگاه داشت. مگر کم توهین کردند؟
وی گفت: چرا نمیگوییم صبر؟ صبور بودن با حلیم بودن فرق دارد. کسی که با تو دشمن است و به تو هجوم میآورد، اگر از خود شخصیت مدیریت شدهای نشان بدهی ممکن است خجالت بکشد، به فکر فرو برود وای بسا کسیکه با او دشمن هستی، به یک دوست صمیمی با تو تبدیل شود.
وی گفت: بسیاری از کسانی که در کنار پیامبر شمشیر زدند، کسانی بودند که زمانی به پیامبر توهین میکردند و آب دهان به روی او میانداختند. ولی حلم پیامبر باعث شد که آنها با پیامبر دوست شوند.
مدیریت خشم و رفتار اخلاقی در زندگی
نماینده مردم استان کهگیلویه و بویراحمد در مجلس خبرگان رهبری، در ادامه به مدیریت خشم و رفتار اخلاقی اشاره و نمونهای از زندگی حضرت علی (ع) را مطرح کرد.
وی در این خصوص گفت: «وقتی حضرت علی (ع) با عمر بن عبدود به مبارزه میپردازد و او را به خاک میاندازد، عمر به صورت مبارک حضرت علی (ع) تف میاندازد. این یک فرصت طلایی بود و امام میتوانست کارش را تمام کند. اما امام (ع) به دلیل مدیریت خشم خود، چند قدم عقب میرود و سپس او را میکشد، تنها و تنها برای خداوند متعال.»
آیتالله ملک حسینی ادامه داد: «بسیاری از ما خشمهای خود را با توهین به دیگران، نوشتن مقالات علیه آنها و سخنرانیهای تند بروز میدهیم. این رفتار هیچ اجری ندارد. اما وقتی که مفهوم پیدا میکند و عمل انسان و خشم او مدیریت شود، نتیجهای مثبت به همراه خواهد داشت.»
وی با تأکید بر رفتار اخلاقی ائمه اطهار (ع) گفت: «ائمه اطهار در عمر پربرکت خود با این اخلاق، انسانهای زیادی را تربیت کردند و به جامعه درسهای مهمی از صبر و حلم آموختند.»
حلم و علم در کنار هم مکمل یکدیگرند
آیتالله سید شرفالدین ملک حسینی در ادامه به ارتباط میان حلم و علم اشاره کرد و تأکید کرد که این دو ویژگی در کنار هم مکمل یکدیگر هستند.
وی در این خصوص بیان داشت: «حلم و علم در کنار هم هستند. اندیشه بیدانش کمتأثیر است و دانش چراغ پیشروی اندیشه است. هر کدام بدون دیگری ناقص است.»
آیتالله ملک حسینی ادامه داد: «حلم به ما کمک میکند تا در مواجهه با چالشها با آرامش و درایت عمل کنیم، در حالی که علم به ما ابزارهای لازم برای تحلیل و درک مسائل را میدهد. این دو ویژگی باید در کنار هم قرار گیرند تا فرد بتواند به بهترین شکل ممکن تصمیمگیری کند.»
حلم و صبر ریشه در عقل دارد
آیتالله سید شرفالدین ملک حسینی در ادامه به بررسی ریشههای حلم و صبر پرداخت و تأکید کرد که این دو ویژگی مهم ریشه در عقل دارند.
وی در این خصوص گفت: «حلم و صبر ریشه در عقل دارد. عقل به انسان کمک میکند تا در مواجهه با چالشها و مشکلات، با درک و آگاهی عمل کند و از واکنشهای احساسی پرهیز کند.»
آیتالله ملک حسینی افزود: «افرادی که دارای عقل و درایت هستند، میتوانند به خوبی در شرایط دشوار صبر کنند و با حلم و آرامش به حل مسائل بپردازند. این ویژگیها نه تنها در مدیریت، بلکه در زندگی روزمره نیز بسیار حائز اهمیت هستند.»
حلم نشانهای از قدرت و توانمندی در مدیریت است
آیتالله سید شرفالدین ملک حسینی به مفهوم حلم و ارتباط آن با قدرت انسانی پرداخت و گفت: «حلم نشانه دیگری از قدرت انسان است و نوعی توانمندی در ویژگیهای مدیریتی او به شمار میآید.»
وی در توضیح این موضوع افزود: «حلم به معنای صبر و کنترل نفس در مواجهه با چالشها و مشکلات است و نشان میدهد که فرد میتواند در شرایط دشوار به درستی تصمیمگیری کند و از قدرت خود به شکل مؤثر استفاده کند.»
شجاعت مدیریت توانمندیهاست، نه درندگی
نماینده مردم استان کهگیلویه و بویراحمد در مجلس خبرگان رهبری، در ادامه به تبیین مفهوم شجاعت پرداخت و گفت: «شجاعت به معنای مدیریت توانمندیهاست.»
وی در این خصوص افزود: «تفاوت شیر و گرگ چیست؟ هر دو قدرت دارند، اما شیر حیوانی را میگیرد و در عوض، گرگ حیوانها را تا جایی که قدرت دارد میدرد. این شجاعت نیست. کسی از شجاعت گرگ نمیگوید و شیر را نماد شجاعت میداند.»
آیتالله ملک حسینی ادامه داد: «بعضیها اعمال قدرت میکنند و تصور میکنند که شجاعت دارند، اما نه، این شجاعت نیست، بلکه درندگی است.»
وی بر این نکته تأکید کرد که شجاعت واقعی در استفاده عاقلانه و مسئولانه از قدرت نهفته است و باید از درندگی و سوءاستفاده از قدرت پرهیز کرد.
حلم به معنای تسلیم در برابر توهین نیست
وی در ادامه به تبیین مفهوم حلم پرداخت و تأکید کرد که این مفهوم به معنای تسلیم در برابر توهین نیست و گفت: «منظور از حلم این نیست که فرد در برابر توهینها بیتفاوت باشد.»
صبر و حلم در مدیریت از اصول اساسی است
آیتالله سید شرفالدین ملک حسینی به مقوله صبر و حلم در مدیریتها اشاره کرد و داستانی از مرحوم میرزای شیرازی را نقل کرد.
وی در این جلسه گفت: «مرحوم میرزای شیرازی مشهور به صفت حلم و بسیار باحوصله بود. برخی افراد تلاش میکردند تا او را عصبانی کنند. میگفتند اگر کسی در خیابان به مرحوم میرزای شیرازی توهین کند، او بیاعتنا رد میشود.»
آیتالله ملک حسینی ادامه داد: «یک بار به کسی گفتند که به جان مرحوم شیرازی بیفت و او را عصبانی کن تا ما این موضوع را در مجالس نقل کنیم. وقتی همین فرد میخواست میرزای شیرازی را که در راه کربلا بود، عصبانی کند، موفق نشد. در لحظهای که میرزای شیرازی از دُرشکه پیاده میشد، فرد مزبور با اسب کاری کرد که حیوان رم کند و میرزا را به زمین انداخت. در این لحظه انتظار میرفت که میرزا عصبانی شود، اما او فقط بلند شد و گفت: “من که میخواستم پیاده شوم!”»
وی افزود: «مرحوم میرزای شیرازی فرمانده مقاومت علیه استکبار بود و در برابر انگلیسیها ایستاد. او فردی بسیار شجاع بود و استقلال عراق به دلیل ایستادگی و شجاعت این مرد به دست آمد.»
آیتالله ملک حسینی همچنین به تعبیر امام خمینی (ره) از مرحوم میرزای شیرازی اشاره کرد و افزود: «امام خمینی (ره) برای این شخصیت بزرگ تعبیر “سلام الله علیها” را به کار میبرد.»
وی با استناد به فرمایش امام علی (ع) افزود: «در مدیریتها، باید افرادی را انتخاب کرد که از لحاظ حلم و صبر برتر از دیگران باشند.»
آیتالله ملک حسینی در بخش دیگری از سخنان خود به توصیف ویژگیهای متقیان از دیدگاه حضرت امیرالمؤمنین (ع) پرداخت و گفت: «بر اساس فرمایش حضرت علی (ع)، متقیان شبها در حال عبادت و روزها در حال تلاشهای مدیریتشده و کوششی مؤثر در جامعه هستند. این افراد تمام روز در خدمت جامعه به سر میبرند.»
وی همچنین افزود: «متقیان در خدمت به رشد خود و دیگران هستند و همواره تلاش میکنند تا به بهبود وضعیت جامعه کمک کنند.»