تاریخ انتشار
دوشنبه ۷ مهر ۱۴۰۴ ساعت ۲۰:۴۲
کد مطلب : ۵۰۴۵۷۴
گزارش محلی؛
روستای «گل بادام» پنجماه در عطش آب / ۱۶ خانوار با انشعاب و کنتور اما بینصیب از شبکه / وعدههای میلیاردی مسئولان در برابر تشنگی روستاییان!
۰
کبنا ؛روستای کوچک «گل بادام» در بخش کبگیان، با تنها ۱۶ خانوار، بیش از پنج ماه است که هیچگونه آب آشامیدنی در شبکه ندارد؛ در حالیکه همه اهالی دارای انشعاب رسمی و کنتور هستند و خط پمپاژ اصلی نیز از کنار خانههایشان عبور میکند.
به گزارش کبنا، تابستان ۱۴۰۴ یکی از سختترین فصلهای کمآبی برای ایران بود؛ در این فصل، بارشهای ضعیف، در ترکیب با مدیریت ناکارآمد، فشار مضاعفی بر دوش مردم بهویژه روستاییان و عشایر گذاشت. این گروهها که صدایشان کمتر به جایی میرسد، عملاً در صف اول آسیبپذیری قرار داشتند.
کهگیلویه و بویراحمد، که در ظاهر به واسطه رودها و چشمههای فراوانش نباید دغدغه آب داشته باشد، امروز درگیر تنش جدی آبی شده است. آمارها نشان میدهد بیش از ۱۸ شهر و دستکم ۲۰۰ روستای استان با تنش آبی مواجهاند. مدیرعامل شرکت آب و فاضلاب استان، خود اذعان کرده تنش شدید آبی در بسیاری از نقاط وجود دارد. استاندار نیز از اختصاص بیش از هزار میلیارد تومان اعتبار برای رفع این معضل در ۲۰۳ روستا خبر داده است. با این همه، واقعیت میدانی نشان میدهد مشکل نه تنها رفع نشده، بلکه در مقایسه با سالهای گذشته شدت یافته است. چند سال پیش، حدود ۱۲۵ روستا در تنش آبی بودند و اکنون این عدد به ۲00 و طبق برخی اخبار به 250 روستا رسیده است. در همین حال، فرسودگی شبکه آبرسانی که بنا بر گزارشها بیش از ۵۰ درصد خطوط انتقال و توزیع را شامل میشود، هدررفت گستردهای ایجاد کرده است؛ تا جایی که در برخی مناطق، نیمی از آب تولیدی هرگز به دست مصرفکننده نمیرسد.
در این تش آبی، قصه روستای کوچک «گل بادام» از توابع بخش کبگیان، تصویری روشن از شکاف بین آمار و واقعیت است. این روستا با جمعیتی در حدود ۱۶ خانوار، بیش از پنج ماه است که به گفته اهالی، هیچگونه آب آشامیدنی در شبکه ندارد. شگفتانگیز آنکه اهالی همه دارای انشعاب رسمی و کنتور هستند و حتی خط پمپاژ اصلی از مسیر روستای آنها عبور میکند. با این حال، سهمی از آب نصیبشان نمیشود، در حالیکه روستاهای مجاور بدون مشکل خاصی از همین شبکه بهرهمندند. بارها پیگیری کردهاند، اما پاسخی جز وعده و تعویق نشنیدهاند.
مدیر آب و فاضلاب شهرستان بویراحمد، که شانزده سال است بر صندلی مدیریت تکیه زده، در برابر چنین وضعیتی چه مسئولیتی برعهده میگیرد؟ ابتداییترین فلسفه وجودی یک سازمان خدماترسان، تأمین آب شرب سالم برای مردم است؛ اما این اصل در گل بادام به کلی مغفول مانده است.
این تضاد، شکاف بین سخنان برخی مسئولان و واقعیت زیست روزمره مردم را آشکار میکند. در سطح کلان، آمار از اختصاص میلیاردها تومان برای رفع بحران میگوید، اما در سطح خرد، یک روستا با داشتن امتیاز و شبکه، پنج ماه تمام بدون آب مانده است. این تناقض را نمیتوان صرفاً به کاهش بارش یا تغییرات اقلیمی نسبت داد. بخش مهمی از مشکل ریشه در مدیریت، نظارت ناکافی، فرسودگی شبکه و ناتوانی در اولویتبندی صحیح دارد.
تنش آب در کهگیلویه و بویراحمد، بیش از هر چیزی، یک مسئله انسانی و اجتماعی است. اگر عزم و ارادهای جدی برای اصلاح شبکه، تخصیص عادلانه منابع و پاسخگویی مدیران وجود نداشته باشد، تابستانهای سختتری در انتظار خواهد بود.
به گزارش کبنا، تابستان ۱۴۰۴ یکی از سختترین فصلهای کمآبی برای ایران بود؛ در این فصل، بارشهای ضعیف، در ترکیب با مدیریت ناکارآمد، فشار مضاعفی بر دوش مردم بهویژه روستاییان و عشایر گذاشت. این گروهها که صدایشان کمتر به جایی میرسد، عملاً در صف اول آسیبپذیری قرار داشتند.
کهگیلویه و بویراحمد، که در ظاهر به واسطه رودها و چشمههای فراوانش نباید دغدغه آب داشته باشد، امروز درگیر تنش جدی آبی شده است. آمارها نشان میدهد بیش از ۱۸ شهر و دستکم ۲۰۰ روستای استان با تنش آبی مواجهاند. مدیرعامل شرکت آب و فاضلاب استان، خود اذعان کرده تنش شدید آبی در بسیاری از نقاط وجود دارد. استاندار نیز از اختصاص بیش از هزار میلیارد تومان اعتبار برای رفع این معضل در ۲۰۳ روستا خبر داده است. با این همه، واقعیت میدانی نشان میدهد مشکل نه تنها رفع نشده، بلکه در مقایسه با سالهای گذشته شدت یافته است. چند سال پیش، حدود ۱۲۵ روستا در تنش آبی بودند و اکنون این عدد به ۲00 و طبق برخی اخبار به 250 روستا رسیده است. در همین حال، فرسودگی شبکه آبرسانی که بنا بر گزارشها بیش از ۵۰ درصد خطوط انتقال و توزیع را شامل میشود، هدررفت گستردهای ایجاد کرده است؛ تا جایی که در برخی مناطق، نیمی از آب تولیدی هرگز به دست مصرفکننده نمیرسد.
در این تش آبی، قصه روستای کوچک «گل بادام» از توابع بخش کبگیان، تصویری روشن از شکاف بین آمار و واقعیت است. این روستا با جمعیتی در حدود ۱۶ خانوار، بیش از پنج ماه است که به گفته اهالی، هیچگونه آب آشامیدنی در شبکه ندارد. شگفتانگیز آنکه اهالی همه دارای انشعاب رسمی و کنتور هستند و حتی خط پمپاژ اصلی از مسیر روستای آنها عبور میکند. با این حال، سهمی از آب نصیبشان نمیشود، در حالیکه روستاهای مجاور بدون مشکل خاصی از همین شبکه بهرهمندند. بارها پیگیری کردهاند، اما پاسخی جز وعده و تعویق نشنیدهاند.
مدیر آب و فاضلاب شهرستان بویراحمد، که شانزده سال است بر صندلی مدیریت تکیه زده، در برابر چنین وضعیتی چه مسئولیتی برعهده میگیرد؟ ابتداییترین فلسفه وجودی یک سازمان خدماترسان، تأمین آب شرب سالم برای مردم است؛ اما این اصل در گل بادام به کلی مغفول مانده است.
این تضاد، شکاف بین سخنان برخی مسئولان و واقعیت زیست روزمره مردم را آشکار میکند. در سطح کلان، آمار از اختصاص میلیاردها تومان برای رفع بحران میگوید، اما در سطح خرد، یک روستا با داشتن امتیاز و شبکه، پنج ماه تمام بدون آب مانده است. این تناقض را نمیتوان صرفاً به کاهش بارش یا تغییرات اقلیمی نسبت داد. بخش مهمی از مشکل ریشه در مدیریت، نظارت ناکافی، فرسودگی شبکه و ناتوانی در اولویتبندی صحیح دارد.
تنش آب در کهگیلویه و بویراحمد، بیش از هر چیزی، یک مسئله انسانی و اجتماعی است. اگر عزم و ارادهای جدی برای اصلاح شبکه، تخصیص عادلانه منابع و پاسخگویی مدیران وجود نداشته باشد، تابستانهای سختتری در انتظار خواهد بود.