تاریخ انتشار
سه شنبه ۴ شهريور ۱۴۰۴ ساعت ۱۴:۳۱
کد مطلب : ۵۰۳۳۳۶
نقدی بر عملکرد سرپرست دانشگاه یاسوج در پرتو اظهاراتش در نشست خبری اخیر؛

دانشگاه یاسوج بر اساس اصول فلسفه غرب اداره می‌شود! / سرپرست دانشگاه: ما و همکارانمان به فلسفه دیالکتیکی هگل معتقدیم / رئیس قبلی دانشگاه پاسخ دهد که 220 میلیارد تومان بدهی انباشته شده به چه علتی بوده است / آقای سرپرست همین که امور دانشگاه بگذرد، کافی نیست! / شایعاتی در مورد تلاش عده‌ای برای جذب هیأت علمی به صورت غیرشفاف با روکشی از قانون

۱۰
۰
دانشگاه یاسوج بر اساس اصول فلسفه غرب اداره می‌شود! / سرپرست دانشگاه: ما و همکارانمان به فلسفه دیالکتیکی هگل معتقدیم / رئیس قبلی دانشگاه پاسخ دهد که 220 میلیارد تومان بدهی انباشته شده به چه علتی بوده است / آقای سرپرست همین که امور دانشگاه بگذرد، کافی نیست! / شایعاتی در مورد تلاش عده‌ای برای جذب هیأت علمی به صورت غیرشفاف با روکشی از قانون
کبنا ؛دانشگاه یاسوج پس از تغییر رئیس و انتصاب سرپرست جدید، همچنان درگیر چالش‌های مدیریتی و مالی است؛ از بدهی‌های سنگین ۲۲۰ میلیارد تومانی تا انتصاب معاونانی که منتقدان آن را غیرتخصصی می‌دانند. در کنار این مسائل، حاشیه‌هایی مثل نحوه‌ی تعامل با رسانه‌ها، ارجاع به فلسفه‌ی غرب و به‌ویژه آرای فردریش هگل در مدیریت و اخباری مبنی بر تلاش عده‌ای برای جذب غیرشفاف هیأت علمی، فضای دانشگاه را پرابهام کرده است.
به گزارش کبنا، شیوه‌ی مدیریتی دانشگاه یاسوج در طول سال‌های گذشته محل انتقاد بوده است؛ در حالی که این دانشگاه باید محل تولید علم و فرهنگ در سطح استان باشد، در مواردی حاشیه‌های سیاسی باعث اختلال در عملکرد آن شده بود. اما بالاخره در اواخر سال گذشته رئیس پیشین برکنار و سرپرست جدید برای آن منصوب شد.
هرچند عده‌ای انتصاب سرپرست را به یکی از نمایندگان استان در مجلس نسبت می‌دهند، اما خود او چنین چیزی را رد می‌کند و معتقد است نه‌تنها در سطح دانشگاه یاسوج، بلکه حتی در سطح استانی نیز کمتر فردی همچون او شرایط سرپرستی و ریاست دانشگاه را دارد. وی در نشست خبری اخیر عنوان کرد:
«از نظر سابقه اجرایی، کمتر کسی در دانشگاه یاسوج یا حتی سایر دانشگاه‌ها رزومه مشابهی دارد. من دو سال مدیر گروه، پنج سال معاون آموزشی دانشکده، دو سال رئیس دانشکده، دو سال مدیر برنامه‌ریزی آموزشی دانشگاه، دو سال معاون آموزشی دانشگاه و سه سال رئیس دانشگاه علمی‌کاربردی استان بوده‌ام. هم‌اکنون نیز دارای مرتبه علمی استاد تمام با پایه ۳۶ هستم که حدود ۱۸ تا ۱۹ پایه آن به‌صورت سالانه و مابقی به‌عنوان پایه تشویقی بابت فعالیت‌های پژوهشی و آموزشی دریافت شده است.»
اما برخی از منتقدان معتقدند به دلیل عملکردی که پیش از این در دانشگاه علمی‌کاربردی داشته، ممکن است نتواند مشکلات دانشگاه یاسوج را رفع کند. برخی از منتقدان، دلیل این پیش‌بینی را در نحوه‌ی انتصاب معاونین دانشگاه می‌دانند. همان‌طور که خودش می‌گوید: «متأسفانه در حوزه‌ی مالی با چالش‌های جدی مواجه هستیم.» بااین‌حال فردی را به این معاونت منصوب کرده که از نظر سابقه‌ی اجرایی و تخصصی، چندان سنخیتی با معاونت مالی ندارد.
اما مسأله تنها یک معاون نیست. اخیراً شنیده شد که یکی دیگر از معاونین دانشگاه برخورد نامناسبی با اعضای هیأت علمی دارد و گویا معتقد است پشتش به نیروهای سیاسی خارج از دانشگاه گرم است و دست به چنین اقداماتی می‌زند. البته سرپرست دانشگاه چنین انتقاداتی را قبول ندارد و معتقد است نه معاونین و نه خود او بر اساس فشارهای بیرون از دانشگاه منصوب نشده‌اند. نوری‌پور در همان نشست خبری عنوان کرد:
«این مسئولیت بر پایه‌ی سوابق علمی و اجرایی من بوده و ارتباطی با فشار یا حمایت جریان‌های خاص ندارد.»
پس از انتشار متن سخنان نوری‌پور در نشست خبری، عده‌ای در ارتباط با همین پایگاه خبری عنوان کردند: اگر سرپرست دانشگاه معتقد است که توانایی مدیریت صحیح آن دانشگاه را دارد، آیا بهتر نیست یک صفحه در مورد عملکردش در دانشگاه علمی‌کاربردی کهگیلویه و بویراحمد توضیح دهد؟
مسأله‌ی مهم، بدهی‌های انباشته‌شده از دوره‌ی پیشین است که سرپرست دانشگاه، آن را ۲۲۰ میلیارد تومان عنوان کرده است. رئیس سابق دانشگاه باید پاسخ دهد این بدهی چگونه و در چه بخش‌هایی انباشته شده است. باید دید آیا رئیس سابق هم این ادعا را تأیید می‌کند یا خیر! به‌هرحال چنانچه این بدهی واقعیت داشته باشد، بهتر بود فردی به معاونت مالی منصوب می‌شد که از سابقه‌ی بالایی در حوزه‌ی اقتصادی برخوردار باشد، نه کسی که از نظر تحصیلی کمترین ارتباطی نه با اقتصاد و نه حتی با عدد و رقم و آمار دارد.
روشن است که وظیفه‌ی دانشگاه صرفاً تولید علم نیست؛ دانشگاه مسئولیت اجتماعی نیز دارد و باید با جامعه و صنعت ارتباط بگیرد. در این میان سرپرست دانشگاه هم باید طرح و برنامه ارائه دهد و تنها گذران امور دانشگاه را قانع‌کننده نداند.
اما نکته‌ای که در سخنان سرپرست دانشگاه بسیار مورد توجه قرار گرفت، ارجاع کلی او به فلسفه‌ی فردریش هگل فیلسوف آلمانی است؛ این در حالی است که رئیس دانشگاه در جامعه‌ی اسلامی باید به احادیث امام علی، امام صادق و حتی قرآن کریم ارجاع دهد. جمهوری اسلامی به مدیری نیاز دارد که گفتمان سیاسی‌اش را پذیرفته باشد؛ نه اینکه به‌طور کلی و آن هم ناقص، فلسفه‌ی دیالکتیک را محور اصلی مدیریت خود و همکارانش قرار دهد. حتی مسعود پزشکیان، رئیس‌جمهور هم نهج‌البلاغه را محور سخنان خود قرار داده است؛ پس چطور است که سرپرست دانشگاه می‌گوید اغلب انتصابات در دانشگاه همسو با گفتمان دولت چهاردهم بوده است؟ آیا رئیس‌جمهور هم فلسفه‌ی غرب را به‌عنوان مبنای گفتمان سیاسی خود در نظر گرفته است؟
در حالی که انتظار می‌رفت با تغییر رئیس دانشگاه، برخورد با رسانه‌ها و مطبوعات تغییر کند، به نظر می‌رسد رویکرد پیشین همچنان پابرجاست. سرپرست دانشگاه با لحنی که به نظر می‌رسد تهدیدی به شکل مستتر در آن وجود دارد، گفته بود: «تا زمانی که انتقادها صادقانه باشد، در کنار خبرنگاران خواهیم بود؛ اما اگر غیر از این باشد، طبیعتاً نوع تعامل ما نیز متفاوت خواهد شد.»
خط و نشان کشیدن برای رسانه‌ها به هر صورت که باشد، با اعتقاد به اصل شفافیت منافات دارد و اگر چنین رویکردی نهادینه شود، نتیجه‌ی آن روشن و عیان خواهد بود.
هرچند به‌طور کلی حالا کمی آرامش در دانشگاه حاکم شده است، اما مسائلی همچنان وجود دارد و هنوز رفع نشده‌اند. علاوه بر مواردی که در بالا به آنها اشاره شد، شنیده می‌شود عده‌ای برای کرسی‌های هیأت علمی در دانشگاه یاسوج دندان تیز کرده‌اند و در پی آن هستند به هر نحوی ـ چه با فراخوان و چه خارج از آن ـ به جذب هیأت علمی در این دانشگاه درآیند. روشن است جذب هیأت علمی خارج از روال مرسوم، ضربه‌ی بزرگی بر پیکره‌ی آموزش عالی و خیانت به این نظام و مردم است.
البته برخی از این افراد دیگر همچون گذشته به‌صورت آشکار و از راه‌های کاملاً غیرقانونی وارد نمی‌شوند. شنیده می‌شود برخی از این افراد به ریاست دانشگاه فشار می‌آورند که در برخی رشته‌های دانشگاه ظرفیت‌هایی برای جذب هیأت علمی در نظر گرفته شود؛ یعنی از همان ابتدا آن کرسی هیأت علمی به خاطر آنها در دفترچه‌ی جذب نیرو قرار گیرد. صرفاً برنامه‌ریزی می‌کنند که در مراحل جذب نیز با استفاده از رانت‌هایی که دارند، امتیاز بیشتری از سایر رقبا کسب کنند. پس در این شیوه، شکل قانونی کار رعایت می‌شود، اما بر همگان عیان است که جذب آن فرد قانونی نبوده است. این هم یکی از شیوه‌هایی است که شنیده می‌شود اخیراً برخی در پی آن هستند تا بر اساس آن در دانشگاه جذب شوند.
به‌هرحال باید کمی فرصت داد و دید در ماه‌های آینده و با شروع سال تحصیلی جدید، وضعیت دانشگاه یاسوج به کدام سمت و سو می‌رود؛ آن‌موقع می‌توان قضاوت‌های بهتر و دقیق‌تری به دست داد.
نام شما

آدرس ايميل شما

Iran, Islamic Republic of
اعصای محترم شورای عالی انقلاب فرهنگی؛ چنین فردی با چنین بیان و افکار واندیشه ای صلاحیت سرپرست دانشگاه یاسوج را ندارد
Iran, Islamic Republic of
بنده خدا توان مدیریتی واجرایی ندارد
ناتوان وناکارامد.
علی شیر
Iran, Islamic Republic of
درود بر شما، عالی نوشتین
Iran, Islamic Republic of
هزینه ساخت و ساز شده به جای نقد و تهمت به گذشتگان خودت داری چه کار می کنی؟
Iran, Islamic Republic of
درحد سرپرستی دانشگاه یاسوج نیست واشتباه کرده است
Iran, Islamic Republic of
نوری یک کارمفید ومثبتی که در دانشگاه علمی کاربردی انجام داده است را بگوید چی بوده است؟
علی
Iran, Islamic Republic of

اتفاقا بر طبق نظریه های به قول شما غربی حرکت کنه قطعا موفق خواهد بود
Hiva
Iran, Islamic Republic of
کو وته نونه هگل کیه.
یه چی سر کاغذ سیش نوشتنه، یو هم سرش خونده
بهرامی
Iran, Islamic Republic of
تو راس ایگی
سعید
Iran, Islamic Republic of
فقط یه چیز رو می دونم نویسنده این متن استفاده ابزاری /
با توجه به سیاق متن و اعتقادی به مسیر اونها نداره
آیا «توافق‌های ابراهیم» گامی به‌سوی «اسرائیل بزرگ» است؟

آیا «توافق‌های ابراهیم» گامی به‌سوی «اسرائیل بزرگ» است؟

بنیامین نتانیاهو ایده «اسرائیل بزرگ» را نه‌فقط پروژه‌ای سیاسی بلکه مأموریتی دینی می‌داند ...
کلاهبرداری ۷۰ میلیاردی با جعل نامه رهبری!

کلاهبرداری ۷۰ میلیاردی با جعل نامه رهبری!

فردی که نامه منتسب به مقام معظم رهبری و رئیس قوه قضاییه را جعل کرده بود به ۱۲ سال حبس ...
سوریه در پسااسد؛ زمین بازی جدید نتانیاهو و اردوغان | درگیری میان تل‌آویو و آنکارا نزدیک است؟

سوریه در پسااسد؛ زمین بازی جدید نتانیاهو و اردوغان | درگیری میان تل‌آویو و آنکارا نزدیک است؟

در یک تقسیم‌بندی فرضی، بخش جنوبی سوریه تا حومه دمشق می‌تواند تحت نفوذ اسرائیل قرار گیرد ...
1