تاریخ انتشار
يکشنبه ۵ مرداد ۱۴۰۴ ساعت ۰۲:۴۹
کد مطلب : ۵۰۲۳۰۵
گزارش کبنانیوز از اشتغال در پروژه گازی گچساران؛
اگر شفافیت اصل است، چرا فهرستها پنهان بودند؟ / روایت تاجگردون از پشتپرده اشتغال در طرح تسکو: از این پس جذب نیرو فقط از مسیر کاریابی رسمی انجام میشود / ۹۰ درصد نیروهای طرح تسکو غیربومی بودند / جوانان در صف کار، برخی در صف توصیه!
۰
کبنا ؛افشای ترکیب ناعادلانه نیروهای پروژه تسکو، و ورود دیرهنگام به ماجرای اشتغال جوانان بومی، این پرسش را پیشروی افکار عمومی گذاشته که آیا عدالت شغلی در این منطقه صرفاً در زمان افشاگریها فعال میشود؟ و چرا نظارت نهادهای مسئول همیشه با تأخیر همراه است؟
به گزارش کبنا نیوز، در روزهای اخیر، غلامرضا تاجگردون، نماینده مردم شهرستانهای گچساران و باشت، با انتشار دو پست در فضای مجازی به موضوع جذب نیرو در پروژه «تزریق گاز» (تسکو) پرداخته است. او با انتشار لیستی از اسامی جوانان جویای کار و توضیحاتی پیرامون فرایند جذب نیرو در این پروژه صنعتی، تلاش کرده است زوایای پنهان و مسائل مرتبط با بومیسازی اشتغال را برای افکار عمومی روشن سازد.
در روزهایی که بیکاری، تلخترین واژه در ذهن جوانان استان کهگیلویه و بویراحمد و بهویژه شهرستانهای گچساران و باشت است، انتشار یک لیست از نیروهای بومی معرفیشده برای اشتغال در پروژه تزریق گاز (تسکو)، موجی از امید، پرسش و تردید را در افکار عمومی برانگیخته است.
غلامرضا تاجگردون، نماینده مجلس و رئیس کمیسیون برنامه و بودجه، با انتشار پستهایی صریح در فضای مجازی کوشید تا با روایت شخصی از ماجرا، مردم را در جریان پشتپردهها قرار دهد؛ از حضور ۹۰ درصدی نیروهای غیربومی تا تلاش برای رساندن سهم بومیها به ۷۵ درصد. این افشاگری در ظاهر گامی مثبت و مسئولانه است، اما وقتی دقیقتر نگاه میکنیم، با یک سؤال بنیادین روبهرو میشویم: چرا این شفافیت، اینقدر دیر اتفاق افتاد؟
اگر روند استخدام نیروها واقعاً با چنین حجم وسیعی از بیعدالتی و بیتوجهی به نیروهای بومی انجام شده، چرا تا امروز صدایی از نهادهای اجرایی بلند نشد؟ آیا این سکوت، حاصل مصلحتسنجیهای شخصی بود یا نشانهای از ضعف ساختاری در نظارت و اطلاعرسانی؟
پست اول
غلامرضا تاجگردون در پست اول خود نوشت، «قابل توجه همشهریان عزیز، لیستی در فضای مجازی منتشر شده است که بیانگر معرفی تعدادی از جوانان بیکار منطقه توسط اداره کار برای طرح تزریق گاز یا همان تسکو است.
مدت قابل توجهی مسئولین محترم شهرستان موضوع نیروهای این طرح را پیگیر بودند. بررسی لازم که صورت گرفت، متوجه شدند قریب به ۹۰ درصد از کارکنان این مجموعه غیر بومی، حتی از استانهای دیگر هستند که تاکنون نسبت به این وضع اعتراضی نشده بود.
تلاشهایی صورت گرفت که در جابجایی نیروها، سهم نیروها به نفع نیروهای بومی تغییر کند. مسئولین محترم نفت نیز در این مسیر همراهی کردند. خوشبختانه پذیرفتند که نیروهای کلیدی طرح، یعنی آنانی که در طرح قریب به ده سال کار میکردند، بمانند و مابقی نیروی بومی بکار گرفته شود.
قرار شد – اگر اشتباه نکنم – ۴ برابر نیروی مورد نیاز توسط اداره کار و واحدهای کاریابی (متناسب با تخصصهای مورد نیاز و تخصص افراد ثبتنام کرده در واحدها) معرفی شود. با این اتفاق سهم نیروهای بومی به حداقل ۷۵ درصد افزایش پیدا میکند. یعنی از ده درصد به ۷۵ درصد، و از این جهت تلاش مسئولین قابل تقدیر است.
من هنوز لیست کامل را ندیدهام. از اداره کار خواستم و چون مسئولش در مرخصی بود، قرار شد روزهای آتی در اختیارم قرار گیرد، ولی آنچه که مشخص است منتشر شده و در فضای مجازی نشر داده شده است.
اینکه همه حق دارند سر کار بروند، حق طبیعی جوانان عزیز است و انشاءالله با طرحهای جدیدی که آغاز خواهد شد، گوشهای از این مشکلات حل خواهد شد.
اما چیزی که میتواند در کنار خوشحالی افزایش سهم نیروهای بومی و بهکار گرفتن تعدادی جوان، ناراحتکننده شود، اعمال نفوذ، تبعیض و فامیلبازی است.
به عنوان نماینده شما عزیزان خوشحال میشوم هر کسی با اطلاع متقن نسبت به فامیلبازی و سوءاستفاده اطلاعی دارد، در زیر همین پست و در قالب کامنت آنچه که میداند اعلام کند و قول میدهم پیگیر باشم.
فقط خواهشمندم دقت بفرمایید این شهر مملو از اقوام و طوایف مختلف است و تعداد بیکاران هم زیاد است، و همه فامیل و وابستهاند. در اظهار نظر، حرمت اقوام و اشخاص را رعایت فرمایید. ممنون از همکاری شما.»
پست دوم
غلامرضا تاجگردون در پست دوم خود نوشت، «این پست را امروز گذاشتم تا نظر همشهریان عزیزم را دریافت کنم.
چند نکته که خواهشمندم به نکات زیر توجه لازم داشته باشید:
– خیلی از دوستان دلسوز فرمودند چرا این پست را گذاشتم تا موضوع در معرض حرف قرار گیرد.
اعتقاد دارم قبل از هر چیز، شناخت نظر مردم و دغدغه آنان مهم است.
– اصل را بر شفافیت میگذارم و اعتقاد دارم شفافیت رضایتمندی را بالاتر برده و از فساد اداری و سیاسی جلوگیری میکند.
همچنانکه میدانیم، دغدغه اصلی مردم، بالاخص جوانان عزیز، بیکاری است و نظام جمهوری اسلامی به حکم قانون اساسی وظیفه دارد شرایط ایجاد اشتغال را برای شهروندان خود فراهم کند.
– کامنتها و دایرکتهای ارسالی عمدتاً حول این موضوع بود که ایکاش میشد جذب و بهکارگیری این نوع نیروها بهصورت آزمون بود تا حرف و حدیث کمتر میشد.
ولی کمتر کسی به این نکته توجه کرد که همین مجموعه و در یک فرایند کاملاً مخفی و دوستانه نیرو جذب کرده بود و ۹۰ درصد آن غیربومی بود و آن ۱۰ درصد توصیهای بود.
لیست را بررسی اولیه کردم. در حد شناختم میتوانم اینطور ادعا کنم که در لیست از اکثریت قریب به اتفاق طوایف و اقشار در لیست وجود دارد و انشاءالله بتوانند در ادامه موفق شوند.
جذب این نوع فعالیتها به دلیل غیر دائمی بودن و خاص بودن، آزمون معنا ندارد، ولی میتوان بهتر گزینش کرد.
نکته مهمتر اینکه عمدتاً فنی و تخصصی است.
– برخی افراد محترم در قالب کامنت، استوری و یا دایرکت، خواست شخصی خود را در قالب دفاع از طایفه مطرح میکنند، در صورتیکه همگان میدانند این روش نسخه قدیمی بوده و راه صحیح حمایت از قاطبه مردم، بالاخص آنانی که صدا ندارند، است.
– امیدوار بودم کسی مستند از اعمال نفوذ و دخالت مسئولانه حرف بزند که مطلبی ارائه نشد، ولی خود بررسی خواهم کرد و حتماً اگر مستندی یافت شود برخورد خواهد شد.
– حرف آخر... جوانان عزیز جویای کار،
از این به بعد نیروهای مورد نیاز فقط از واحدهای کاریابی لیست گرفته خواهد شد.
لطفاً لطفاً لطفاً مشخصات خود همراه با تخصص خود را در این واحدها ثبت کنید که گِله پیش نیاید.
از آنانی که در فضای مجازی احساسی یا دلسوزانه در دفاع از ایل یا طایفه نام میبرند، درخواست دارم طوری بیان کنید که فردا روزی شرمنده اظهارنظر غیرواقع و غیرمسئولانه خود نشوید و خواست خود را به نام ایل بیان نفرمایید.
من خود را وکیل همه مردم میدانم. با همه تلاشم کار را در تمام ابعاد ادامه خواهیم داد و هیچ چیز و هیچ رفتاری ما را از ادامه کار برای خدمت بازنمیدارد و تلاش ادامه دارد.»
به گزارش کبنا نیوز، آنچه در دو پست غلامرضا تاجگردون برجسته است، تأکید صریح بر شفافسازی، مقابله با فامیلگرایی و اهتمام بر بومیسازی اشتغال است. اما در کنار این رویکرد مثبت، چند نکته انتقادی باقی میماند: چرا تا قبل از افشای این لیست، هیچ نهادی مسئولانه درباره ترکیب ۹۰ درصد غیربومی نیروها سخنی نگفته بود؟ اگرچه تاجگردون از مردم خواسته که مستندات فساد را ارائه کنند، ولی مکانیزم گزارشدهی رسمی و مصونیت در برابر تبعات افشاگری هنوز تعریفنشده است. نبود آزمون و تکیه بر معرفی از کاریابیها، میتواند بستری برای نفوذهای غیراخلاقی ایجاد کند، مگر آنکه نهادهای ناظر قاطعانه ورود کنند. تاجگردون میگوید «در لیست، از همه طوایف حضور دارند»، که بهنوعی تأیید سهمبندی طایفهای در جذب نیرو است، هرچند آن را رد میکند.
افزایش سهم نیروهای بومی گامی ارزشمند است، اما راه نجات اشتغال در شفافیت واقعی، گزینش حرفهای، نظارت مستمر و طرد رانتسالاری است. مطالبهگری مسئولانه و رسانهای، کلید پاسخگویی شفافتر در آینده خواهد بود.
تاجگردون در پستهای خود به نکات مهمی مانند مقابله با فامیلبازی، پرهیز از قومگرایی، و لزوم ثبتنام در واحدهای کاریابی رسمی اشاره کرده است. این سخنان در جای خود حائز اهمیتاند، اما تناقضی در آنها نهفته است: چگونه میتوان مردم را از «دفاع قومگرایانه» بر حذر داشت، اما در عین حال، به شکل غیررسمی تأیید کرد که «تقریباً همه طوایف» در لیست حضور دارند؟
اینجاست که اصل ماجرا زیر سایه نوعی «شفافیت مشروط» قرار میگیرد؛ شفافیتی که ممکن است خودش ابزار بازتولید نوع جدیدی از تبعیض شود، اگر به ساختار تبدیل نشود.
مشکل اصلی، نه فقط فامیلگرایی و توصیهمحوری، بلکه نبود یک سیستم آزمونمحور و رقابتی برای جذب نیرو در پروژههایی حتی موقتی است. اگر به گفته آقای تاجگردون آزمون معنا ندارد، چرا همین فرایندهای غیررسمی و پنهانی سالها در حال اجرا بوده و کسی پرسشی از آن نداشته است؟ اگر آزمون ممکن نیست، پس نظارت حداکثری و گزارشدهی عمومی و دورهای باید الزام قانونی شود.
در میان همه این مباحث، یک نکته را نباید فراموش کرد: درد جوان بیکار، نه سیاسی است، نه جناحی؛ بلکه اقتصادی و انسانی است. او کار میخواهد، نه پست اینستاگرامی. او عدالت میخواهد، نه دلجوییهای کلامی. بنابراین راه حل ریشهای، نه در افشاگریهای موردی، بلکه در طراحی یک سازوکار دائمی، مستقل، قانونمند و ناظر است.
کبنا نیوز بهعنوان رسانهای مردمی، ضمن استقبال از هر گام در مسیر شفافسازی، وظیفه دارد هشدار دهد: عدالت، محصول شجاعت فردی نیست؛ حاصل نهادینهسازی نظارت است.
تاجگردون و دیگر مسئولان باید بدانند، هر چند مردم از افزایش سهم بومیان خوشحالاند، اما اعتماد عمومی، با شفافیت تدریجی و موسمی ترمیم نخواهد شد. تا زمانی که حق انتخاب برابر، مسیر شغلی شفاف و فرصت رقابتی برای همه شهروندان فراهم نشود، هر فهرست، هر سهمیه و هر سکوت، زیر تیغ تردید خواهد ماند.


به گزارش کبنا نیوز، در روزهای اخیر، غلامرضا تاجگردون، نماینده مردم شهرستانهای گچساران و باشت، با انتشار دو پست در فضای مجازی به موضوع جذب نیرو در پروژه «تزریق گاز» (تسکو) پرداخته است. او با انتشار لیستی از اسامی جوانان جویای کار و توضیحاتی پیرامون فرایند جذب نیرو در این پروژه صنعتی، تلاش کرده است زوایای پنهان و مسائل مرتبط با بومیسازی اشتغال را برای افکار عمومی روشن سازد.
در روزهایی که بیکاری، تلخترین واژه در ذهن جوانان استان کهگیلویه و بویراحمد و بهویژه شهرستانهای گچساران و باشت است، انتشار یک لیست از نیروهای بومی معرفیشده برای اشتغال در پروژه تزریق گاز (تسکو)، موجی از امید، پرسش و تردید را در افکار عمومی برانگیخته است.
غلامرضا تاجگردون، نماینده مجلس و رئیس کمیسیون برنامه و بودجه، با انتشار پستهایی صریح در فضای مجازی کوشید تا با روایت شخصی از ماجرا، مردم را در جریان پشتپردهها قرار دهد؛ از حضور ۹۰ درصدی نیروهای غیربومی تا تلاش برای رساندن سهم بومیها به ۷۵ درصد. این افشاگری در ظاهر گامی مثبت و مسئولانه است، اما وقتی دقیقتر نگاه میکنیم، با یک سؤال بنیادین روبهرو میشویم: چرا این شفافیت، اینقدر دیر اتفاق افتاد؟
اگر روند استخدام نیروها واقعاً با چنین حجم وسیعی از بیعدالتی و بیتوجهی به نیروهای بومی انجام شده، چرا تا امروز صدایی از نهادهای اجرایی بلند نشد؟ آیا این سکوت، حاصل مصلحتسنجیهای شخصی بود یا نشانهای از ضعف ساختاری در نظارت و اطلاعرسانی؟
پست اول
غلامرضا تاجگردون در پست اول خود نوشت، «قابل توجه همشهریان عزیز، لیستی در فضای مجازی منتشر شده است که بیانگر معرفی تعدادی از جوانان بیکار منطقه توسط اداره کار برای طرح تزریق گاز یا همان تسکو است.
مدت قابل توجهی مسئولین محترم شهرستان موضوع نیروهای این طرح را پیگیر بودند. بررسی لازم که صورت گرفت، متوجه شدند قریب به ۹۰ درصد از کارکنان این مجموعه غیر بومی، حتی از استانهای دیگر هستند که تاکنون نسبت به این وضع اعتراضی نشده بود.
تلاشهایی صورت گرفت که در جابجایی نیروها، سهم نیروها به نفع نیروهای بومی تغییر کند. مسئولین محترم نفت نیز در این مسیر همراهی کردند. خوشبختانه پذیرفتند که نیروهای کلیدی طرح، یعنی آنانی که در طرح قریب به ده سال کار میکردند، بمانند و مابقی نیروی بومی بکار گرفته شود.
قرار شد – اگر اشتباه نکنم – ۴ برابر نیروی مورد نیاز توسط اداره کار و واحدهای کاریابی (متناسب با تخصصهای مورد نیاز و تخصص افراد ثبتنام کرده در واحدها) معرفی شود. با این اتفاق سهم نیروهای بومی به حداقل ۷۵ درصد افزایش پیدا میکند. یعنی از ده درصد به ۷۵ درصد، و از این جهت تلاش مسئولین قابل تقدیر است.
من هنوز لیست کامل را ندیدهام. از اداره کار خواستم و چون مسئولش در مرخصی بود، قرار شد روزهای آتی در اختیارم قرار گیرد، ولی آنچه که مشخص است منتشر شده و در فضای مجازی نشر داده شده است.
اینکه همه حق دارند سر کار بروند، حق طبیعی جوانان عزیز است و انشاءالله با طرحهای جدیدی که آغاز خواهد شد، گوشهای از این مشکلات حل خواهد شد.
اما چیزی که میتواند در کنار خوشحالی افزایش سهم نیروهای بومی و بهکار گرفتن تعدادی جوان، ناراحتکننده شود، اعمال نفوذ، تبعیض و فامیلبازی است.
به عنوان نماینده شما عزیزان خوشحال میشوم هر کسی با اطلاع متقن نسبت به فامیلبازی و سوءاستفاده اطلاعی دارد، در زیر همین پست و در قالب کامنت آنچه که میداند اعلام کند و قول میدهم پیگیر باشم.
فقط خواهشمندم دقت بفرمایید این شهر مملو از اقوام و طوایف مختلف است و تعداد بیکاران هم زیاد است، و همه فامیل و وابستهاند. در اظهار نظر، حرمت اقوام و اشخاص را رعایت فرمایید. ممنون از همکاری شما.»
پست دوم
غلامرضا تاجگردون در پست دوم خود نوشت، «این پست را امروز گذاشتم تا نظر همشهریان عزیزم را دریافت کنم.
چند نکته که خواهشمندم به نکات زیر توجه لازم داشته باشید:
– خیلی از دوستان دلسوز فرمودند چرا این پست را گذاشتم تا موضوع در معرض حرف قرار گیرد.
اعتقاد دارم قبل از هر چیز، شناخت نظر مردم و دغدغه آنان مهم است.
– اصل را بر شفافیت میگذارم و اعتقاد دارم شفافیت رضایتمندی را بالاتر برده و از فساد اداری و سیاسی جلوگیری میکند.
همچنانکه میدانیم، دغدغه اصلی مردم، بالاخص جوانان عزیز، بیکاری است و نظام جمهوری اسلامی به حکم قانون اساسی وظیفه دارد شرایط ایجاد اشتغال را برای شهروندان خود فراهم کند.
– کامنتها و دایرکتهای ارسالی عمدتاً حول این موضوع بود که ایکاش میشد جذب و بهکارگیری این نوع نیروها بهصورت آزمون بود تا حرف و حدیث کمتر میشد.
ولی کمتر کسی به این نکته توجه کرد که همین مجموعه و در یک فرایند کاملاً مخفی و دوستانه نیرو جذب کرده بود و ۹۰ درصد آن غیربومی بود و آن ۱۰ درصد توصیهای بود.
لیست را بررسی اولیه کردم. در حد شناختم میتوانم اینطور ادعا کنم که در لیست از اکثریت قریب به اتفاق طوایف و اقشار در لیست وجود دارد و انشاءالله بتوانند در ادامه موفق شوند.
جذب این نوع فعالیتها به دلیل غیر دائمی بودن و خاص بودن، آزمون معنا ندارد، ولی میتوان بهتر گزینش کرد.
نکته مهمتر اینکه عمدتاً فنی و تخصصی است.
– برخی افراد محترم در قالب کامنت، استوری و یا دایرکت، خواست شخصی خود را در قالب دفاع از طایفه مطرح میکنند، در صورتیکه همگان میدانند این روش نسخه قدیمی بوده و راه صحیح حمایت از قاطبه مردم، بالاخص آنانی که صدا ندارند، است.
– امیدوار بودم کسی مستند از اعمال نفوذ و دخالت مسئولانه حرف بزند که مطلبی ارائه نشد، ولی خود بررسی خواهم کرد و حتماً اگر مستندی یافت شود برخورد خواهد شد.
– حرف آخر... جوانان عزیز جویای کار،
از این به بعد نیروهای مورد نیاز فقط از واحدهای کاریابی لیست گرفته خواهد شد.
لطفاً لطفاً لطفاً مشخصات خود همراه با تخصص خود را در این واحدها ثبت کنید که گِله پیش نیاید.
از آنانی که در فضای مجازی احساسی یا دلسوزانه در دفاع از ایل یا طایفه نام میبرند، درخواست دارم طوری بیان کنید که فردا روزی شرمنده اظهارنظر غیرواقع و غیرمسئولانه خود نشوید و خواست خود را به نام ایل بیان نفرمایید.
من خود را وکیل همه مردم میدانم. با همه تلاشم کار را در تمام ابعاد ادامه خواهیم داد و هیچ چیز و هیچ رفتاری ما را از ادامه کار برای خدمت بازنمیدارد و تلاش ادامه دارد.»
به گزارش کبنا نیوز، آنچه در دو پست غلامرضا تاجگردون برجسته است، تأکید صریح بر شفافسازی، مقابله با فامیلگرایی و اهتمام بر بومیسازی اشتغال است. اما در کنار این رویکرد مثبت، چند نکته انتقادی باقی میماند: چرا تا قبل از افشای این لیست، هیچ نهادی مسئولانه درباره ترکیب ۹۰ درصد غیربومی نیروها سخنی نگفته بود؟ اگرچه تاجگردون از مردم خواسته که مستندات فساد را ارائه کنند، ولی مکانیزم گزارشدهی رسمی و مصونیت در برابر تبعات افشاگری هنوز تعریفنشده است. نبود آزمون و تکیه بر معرفی از کاریابیها، میتواند بستری برای نفوذهای غیراخلاقی ایجاد کند، مگر آنکه نهادهای ناظر قاطعانه ورود کنند. تاجگردون میگوید «در لیست، از همه طوایف حضور دارند»، که بهنوعی تأیید سهمبندی طایفهای در جذب نیرو است، هرچند آن را رد میکند.
افزایش سهم نیروهای بومی گامی ارزشمند است، اما راه نجات اشتغال در شفافیت واقعی، گزینش حرفهای، نظارت مستمر و طرد رانتسالاری است. مطالبهگری مسئولانه و رسانهای، کلید پاسخگویی شفافتر در آینده خواهد بود.
تاجگردون در پستهای خود به نکات مهمی مانند مقابله با فامیلبازی، پرهیز از قومگرایی، و لزوم ثبتنام در واحدهای کاریابی رسمی اشاره کرده است. این سخنان در جای خود حائز اهمیتاند، اما تناقضی در آنها نهفته است: چگونه میتوان مردم را از «دفاع قومگرایانه» بر حذر داشت، اما در عین حال، به شکل غیررسمی تأیید کرد که «تقریباً همه طوایف» در لیست حضور دارند؟
اینجاست که اصل ماجرا زیر سایه نوعی «شفافیت مشروط» قرار میگیرد؛ شفافیتی که ممکن است خودش ابزار بازتولید نوع جدیدی از تبعیض شود، اگر به ساختار تبدیل نشود.
مشکل اصلی، نه فقط فامیلگرایی و توصیهمحوری، بلکه نبود یک سیستم آزمونمحور و رقابتی برای جذب نیرو در پروژههایی حتی موقتی است. اگر به گفته آقای تاجگردون آزمون معنا ندارد، چرا همین فرایندهای غیررسمی و پنهانی سالها در حال اجرا بوده و کسی پرسشی از آن نداشته است؟ اگر آزمون ممکن نیست، پس نظارت حداکثری و گزارشدهی عمومی و دورهای باید الزام قانونی شود.
در میان همه این مباحث، یک نکته را نباید فراموش کرد: درد جوان بیکار، نه سیاسی است، نه جناحی؛ بلکه اقتصادی و انسانی است. او کار میخواهد، نه پست اینستاگرامی. او عدالت میخواهد، نه دلجوییهای کلامی. بنابراین راه حل ریشهای، نه در افشاگریهای موردی، بلکه در طراحی یک سازوکار دائمی، مستقل، قانونمند و ناظر است.
کبنا نیوز بهعنوان رسانهای مردمی، ضمن استقبال از هر گام در مسیر شفافسازی، وظیفه دارد هشدار دهد: عدالت، محصول شجاعت فردی نیست؛ حاصل نهادینهسازی نظارت است.
تاجگردون و دیگر مسئولان باید بدانند، هر چند مردم از افزایش سهم بومیان خوشحالاند، اما اعتماد عمومی، با شفافیت تدریجی و موسمی ترمیم نخواهد شد. تا زمانی که حق انتخاب برابر، مسیر شغلی شفاف و فرصت رقابتی برای همه شهروندان فراهم نشود، هر فهرست، هر سهمیه و هر سکوت، زیر تیغ تردید خواهد ماند.


