تاریخ انتشار
يکشنبه ۲۹ تير ۱۴۰۴ ساعت ۱۹:۰۴
کد مطلب : ۵۰۲۰۷۳
کبنا بررسی کرد؛
تابستان؛ فصل هشدارهای نادیده گرفته شده / آیا دستگاههای فرهنگی و اجتماعی در کهگیلویه و بویراحمد نسبت به آسیبهای اجتماعی بیتفاوتی پیشه کردهاند؟ / یک ماه از تابستان گذشت!
۰
کبنا ؛پیش از تابستان به دستگاههای متولی هشدار دادیم که باید برنامهها و تدابیر لازم برای پیشگیری از آسیبهای اجتماعی طراحی شود. اما حالا که یک ماه از تابستان گذشته، خبر چندانی از اقدامات لازم و اساسی نیست. در مقابل، این مردم و سمنها هستند که پا پیش گذاشتهاند.
به گزارش کبنا، پیش از شروع تابستان، ما در همین پایگاه خبری سلسلهگزارشهایی با هدف هشدار و مطالبهگری از مسئولان فرهنگی و اجتماعی استان کهگیلویه و بویراحمد منتشر کردیم.. در آن گزارشها با نگاهی مبتنی بر واقعیتهای میدانی و تجربیات پیشین، گفتیم که تابستان فصل اوجگیری برخی آسیبهای اجتماعی هست.
تجربه سالهای گذشته نشان داده با آغاز تابستان و افزایش فراغت و بیبرنامگی بهویژه در بین نوجوانان و جوانان، میزان برخی ناهنجاریها و آسیبها نظیر بزهکاری، مصرف مواد، خشونت خیابانی، پرسهزنیهای بیهدف، و نزاعهای دستهجمعی افزایش مییابد. به همین دلیل هم بود که پیشاپیش هشدار دادیم که تابستان، برای سیاستگذاران اجتماعی، نباید فصل خواب تابستانی باشد.
اما حالا که حدود یک ماه از آغاز تابستان گذشته، میتوان گفت دستگاههایی که وظیفهشان کاهش و پیشگیری از آسیبهای اجتماعی است، اقدامات جدی و درخور چندانی نداشتهاند.
دفتر امور اجتماعی و فرهنگی استانداری که اساساً باید نقش هماهنگکننده دستگاههای فرهنگی و اجتماعی را ایفا کند، آنقدر خبری از آن شنیده نمیشود که گویی به سکوت و انفعال روی آورده است. دیگر دستگاهها هم وضع چندان بهتری ندارند. اداره کل بهزیستی، اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی، اداره ورزش و جوانان، سازمان تبلیغات اسلامی، اوقاف، حوزههای علمیه، حوزه هنری و ... تقریباً همگی همینگونه هستند.
متأسفانه اقدامات اغلب این دستگاهها، در حد برگزاری چند مناسبت تقویمی باقی مانده است. البته آن هم معمولاً پشت درهای بسته و با حضور چند مدیر و کارمند و چند بنر تبلیغاتی برگزار میشود و اغلب هم دغدغهای برای اثرگذاری واقعی در جامعه دیده نمیشود.
فراموش کردهایم که مناسبتسازی به تنهایی، جای برنامهریزی راهبردی و نظاممند را نمیگیرد. جامعه امروز، بهویژه نسل نوجوان و جوان، نه تنها با این مراسمهای تکراری و نمادین جذب نمیشوند، بلکه اتفاقاً در برابرشان احساس بیتفاوتی دارند. جوان امروز، اهل تجربه، مشارکت، پرسشگری و دیدن نتایج واقعی است. او را نمیشود با چند مراسم درونی و صوری، به میدان کشید.
یکی از مهمترین چالشهایی که در کار دستگاههای فرهنگی و اجتماعی دیده میشود، فقدان شناخت کافی و عمیق از نسل جوان است. نسل Z که اکنون بخش عمده نوجوانان و جوانان ما را شکل میدهد، در فضای دیگری تنفس میکند. آنها نسل رسانه، سرعت، تنوع، هویتهای سیال و ارتباطات افقی هستند. آنها نسلی هستند که نمیشود با روشهای دهه شصتی یا حتی هفتادی جذبشان کرد.
اما متأسفانه هنوز در برخی ادارات تفکری حاکم است که بهکل این نسل را یا نادیده میگیرد یا درک نمیکند. نتیجهاش هم میشود فاصله گرفتن جوانان از برنامههای فرهنگی رسمی و رها شدن در فضای مجازی و در نهایت افزایش احتمال آسیبپذیری.
نباید فراموش کرد که اولین گام در کاهش آسیبهای اجتماعی، دیدن آسیبها و شناخت گروههای در معرض آن است. اگر همچنان بخواهیم چشممان را روی واقعیت ببندیم و به مراسمهای کلیشهای بسنده کنیم، معلوم نیست در سالهای آینده با چه شکافهای اجتماعیای مواجه خواهیم شد.
آسیب اجتماعی، زخمی پنهان بر پیکر جامعه است که اگر دیده نشود، بهتدریج به بحران تبدیل میشود. از افسردگی نوجوانان تا اعتیاد، از طلاق خاموش تا ترک تحصیل، از خشونت خانگی تا خودکشی، همه اینها نشانههایی هستند که به ما میگویند باید به وقتش اقدام کنیم. تابستان، فصل فرصت و تهدید توأمان است. فرصت برای خلاقیت، کارآفرینی، مهارتآموزی و تجربههای نو و تهدید برای انحراف، بیهدفی و افتادن در دام آسیبها. انتخاب اینکه کفه کدام طرف سنگینتر شود، بر دوش سیاستگذاران فرهنگی است. اما فعلاً به نظر میرسد که این ترازو جدی گرفته نشده است.
در این بین، آنچه جای تأمل و البته تحسین دارد، حرکت نهادهای مردمی است. وقتی دستگاههای دولتی ساکت و کمبرنامهاند، این مردماند که گاهی بار مسئولیت را به دوش میکشند. نمونه روشنش بنیاد «یاران مانا» در دهدشت است. این بنیاد با برگزاری برنامههای تجلیل توانسته در ماههای اخیر، جای خالی برخی برنامههای دولتی را تا حدی پر کند. مهمتر از همه، موفق شده با نسل جوان ارتباط بگیرد و فضایی برای مشارکتشان فراهم کند.
اگر برخی از دستگاههای متولی اراده انجام این مأموریتها را ندارند، چرا زمینه را برای تقویت سازمانهای مردمنهاد فراهم نمیکنیم؟ میشود سازوکاری طراحی کرد که سازمانهای مردمنهاد فعالتر، کارآمدتر و نزدیکتر به زیست واقعی مردم، با سهولت بیشتری مجوز بگیرند، از حمایت مادی و معنوی برخوردار شوند و در سیاستگذاریهای فرهنگی استان نقش داشته باشند. اگر مردم خودجوش وارد میدان شدهاند، باید به آنها میدان داد، نه اینکه صرفاً تماشایشان کرد.
این یادداشت نافی خدمات دستگاههای فرهنگی استان کهگیلویه و بویراحمد نیست و صرفاً در راستای اصلاح برخی رویهها و فرایندهای نادرست منتشر شده است. کبنا نیوز آمادگی درج جوابیه مدیران آن دستگاهها را دارد.
به گزارش کبنا، پیش از شروع تابستان، ما در همین پایگاه خبری سلسلهگزارشهایی با هدف هشدار و مطالبهگری از مسئولان فرهنگی و اجتماعی استان کهگیلویه و بویراحمد منتشر کردیم.. در آن گزارشها با نگاهی مبتنی بر واقعیتهای میدانی و تجربیات پیشین، گفتیم که تابستان فصل اوجگیری برخی آسیبهای اجتماعی هست.
تجربه سالهای گذشته نشان داده با آغاز تابستان و افزایش فراغت و بیبرنامگی بهویژه در بین نوجوانان و جوانان، میزان برخی ناهنجاریها و آسیبها نظیر بزهکاری، مصرف مواد، خشونت خیابانی، پرسهزنیهای بیهدف، و نزاعهای دستهجمعی افزایش مییابد. به همین دلیل هم بود که پیشاپیش هشدار دادیم که تابستان، برای سیاستگذاران اجتماعی، نباید فصل خواب تابستانی باشد.
اما حالا که حدود یک ماه از آغاز تابستان گذشته، میتوان گفت دستگاههایی که وظیفهشان کاهش و پیشگیری از آسیبهای اجتماعی است، اقدامات جدی و درخور چندانی نداشتهاند.
دفتر امور اجتماعی و فرهنگی استانداری که اساساً باید نقش هماهنگکننده دستگاههای فرهنگی و اجتماعی را ایفا کند، آنقدر خبری از آن شنیده نمیشود که گویی به سکوت و انفعال روی آورده است. دیگر دستگاهها هم وضع چندان بهتری ندارند. اداره کل بهزیستی، اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی، اداره ورزش و جوانان، سازمان تبلیغات اسلامی، اوقاف، حوزههای علمیه، حوزه هنری و ... تقریباً همگی همینگونه هستند.
متأسفانه اقدامات اغلب این دستگاهها، در حد برگزاری چند مناسبت تقویمی باقی مانده است. البته آن هم معمولاً پشت درهای بسته و با حضور چند مدیر و کارمند و چند بنر تبلیغاتی برگزار میشود و اغلب هم دغدغهای برای اثرگذاری واقعی در جامعه دیده نمیشود.
فراموش کردهایم که مناسبتسازی به تنهایی، جای برنامهریزی راهبردی و نظاممند را نمیگیرد. جامعه امروز، بهویژه نسل نوجوان و جوان، نه تنها با این مراسمهای تکراری و نمادین جذب نمیشوند، بلکه اتفاقاً در برابرشان احساس بیتفاوتی دارند. جوان امروز، اهل تجربه، مشارکت، پرسشگری و دیدن نتایج واقعی است. او را نمیشود با چند مراسم درونی و صوری، به میدان کشید.
یکی از مهمترین چالشهایی که در کار دستگاههای فرهنگی و اجتماعی دیده میشود، فقدان شناخت کافی و عمیق از نسل جوان است. نسل Z که اکنون بخش عمده نوجوانان و جوانان ما را شکل میدهد، در فضای دیگری تنفس میکند. آنها نسل رسانه، سرعت، تنوع، هویتهای سیال و ارتباطات افقی هستند. آنها نسلی هستند که نمیشود با روشهای دهه شصتی یا حتی هفتادی جذبشان کرد.
اما متأسفانه هنوز در برخی ادارات تفکری حاکم است که بهکل این نسل را یا نادیده میگیرد یا درک نمیکند. نتیجهاش هم میشود فاصله گرفتن جوانان از برنامههای فرهنگی رسمی و رها شدن در فضای مجازی و در نهایت افزایش احتمال آسیبپذیری.
نباید فراموش کرد که اولین گام در کاهش آسیبهای اجتماعی، دیدن آسیبها و شناخت گروههای در معرض آن است. اگر همچنان بخواهیم چشممان را روی واقعیت ببندیم و به مراسمهای کلیشهای بسنده کنیم، معلوم نیست در سالهای آینده با چه شکافهای اجتماعیای مواجه خواهیم شد.
آسیب اجتماعی، زخمی پنهان بر پیکر جامعه است که اگر دیده نشود، بهتدریج به بحران تبدیل میشود. از افسردگی نوجوانان تا اعتیاد، از طلاق خاموش تا ترک تحصیل، از خشونت خانگی تا خودکشی، همه اینها نشانههایی هستند که به ما میگویند باید به وقتش اقدام کنیم. تابستان، فصل فرصت و تهدید توأمان است. فرصت برای خلاقیت، کارآفرینی، مهارتآموزی و تجربههای نو و تهدید برای انحراف، بیهدفی و افتادن در دام آسیبها. انتخاب اینکه کفه کدام طرف سنگینتر شود، بر دوش سیاستگذاران فرهنگی است. اما فعلاً به نظر میرسد که این ترازو جدی گرفته نشده است.
در این بین، آنچه جای تأمل و البته تحسین دارد، حرکت نهادهای مردمی است. وقتی دستگاههای دولتی ساکت و کمبرنامهاند، این مردماند که گاهی بار مسئولیت را به دوش میکشند. نمونه روشنش بنیاد «یاران مانا» در دهدشت است. این بنیاد با برگزاری برنامههای تجلیل توانسته در ماههای اخیر، جای خالی برخی برنامههای دولتی را تا حدی پر کند. مهمتر از همه، موفق شده با نسل جوان ارتباط بگیرد و فضایی برای مشارکتشان فراهم کند.
اگر برخی از دستگاههای متولی اراده انجام این مأموریتها را ندارند، چرا زمینه را برای تقویت سازمانهای مردمنهاد فراهم نمیکنیم؟ میشود سازوکاری طراحی کرد که سازمانهای مردمنهاد فعالتر، کارآمدتر و نزدیکتر به زیست واقعی مردم، با سهولت بیشتری مجوز بگیرند، از حمایت مادی و معنوی برخوردار شوند و در سیاستگذاریهای فرهنگی استان نقش داشته باشند. اگر مردم خودجوش وارد میدان شدهاند، باید به آنها میدان داد، نه اینکه صرفاً تماشایشان کرد.
این یادداشت نافی خدمات دستگاههای فرهنگی استان کهگیلویه و بویراحمد نیست و صرفاً در راستای اصلاح برخی رویهها و فرایندهای نادرست منتشر شده است. کبنا نیوز آمادگی درج جوابیه مدیران آن دستگاهها را دارد.