تاریخ انتشار
شنبه ۲۸ تير ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۴۹
کد مطلب : ۵۰۲۰۲۹
کبنا بررسی کرد؛
دانشگاه یاسوج در گذار / آیا دانشگاه در حال تبدیل به شرکت سهامی نمایندگان است؟ / انتظارات افکار عمومی از رئیس جدید!
۰
کبنا ؛هر چند از زمان تغییر ریاست دانشگاه یاسوج بیش از چهار ماه میگذرد، اما گویا برخی از مشکلات انباشتهشده دوره قبل همچنان پابرجاست و انتظارات از مدیریت جدید پاسخ درستی نیافته است.
به گزارش کبنا، اواخر سال ۱۴۰۳ بود که پس از تغییر ریاست دانشگاه علوم پزشکی یاسوج، بالاخره نوبت تغییر ریاست دانشگاه یاسوج نیز رسید. طی حکمی از سوی وزیر علوم، مهدی نوریپور، جایگزین بهادر کرمی شد. اکنون که بیش از چهار ماه از آن روزها میگذرد وقت مناسبی برای بازخوانی وضعیت دانشگاه در دوره جدید و مرور آنچه گذشت، است.
در دوره ریاست پیشین دانشگاه، نارضایتیها به تدریج افزایش یافت تا جایی که پس از سانحه سقوط هواپیمای حامل رئیس جمهور و پس از آن، برگزاری انتخابات زودهنگام ریاست جمهوری، انتقادات از عملکرد رئیس وقت دانشگاه به اوج رسید. یکی از موضوعات پرحاشیه آن روزها، فشارهای سیاسی بود که گفته میشد رئیس دانشگاه بر برخی اعضای هیأت علمی وارد میکرد تا به نامزد مورد علاقهاش رای دهند. گفته میشد سیاست چماق و هویج برای پیشبرد اهداف سیاسی به کار گرفته میشد و اعضای هیأت علمی و کارکنان دانشگاه در قالب تقسیمبندی «خودی» و «غیرخودی» قرار میگرفتند. گویی تنها آنانی که همسویی سیاسی با رئیس داشتند، «خودی» محسوب میشدند و سایرین به حاشیه رانده میشدند. حتی حضور شخص رئیس دانشگاه در ستاد یکی از نامزدهای انتخابات، بر این فضا دامن زد. اما شاید او هرگز تصور نمیکرد که سرانجام مسعود پزشکیان رئیسجمهور شود و سیاستهای دولت دچار تغییراتی شود.
با آغاز دوره ریاست جمهوری پزشکیان، تغییراتی در میان معاونین و مدیران دانشگاه صورت گرفت که گفته میشد هدف آن حفظ جایگاه رئیس دانشگاه بود. اما انتقادات آنچنان شدت گرفت که این اقدامات نتوانست مانع تغییر ریاست شود. در همین دوره، برخی شاخصهای علمی دانشگاه رو به نزول گذاشت و رسانههای مستقل و منتقد از جمله پایگاه خبری کبنا نیوز، گزارشهای انتقادی در این زمینه منتشر کردند. اما جالب آنکه چندین بار از سوی ریاست وقت دانشگاه مورد شکایت قرار گرفتیم، گویی پاسخ به مطالبهگری، شکایت است.
با رفتن رئیس پیشین، مهدی نوریپور به جای او منصوب شد. رئیس جدید در بدو ورود با انبوهی از مشکلات به ارث رسیده روبرو بود؛ از جمله مسائل مربوط به جذب و مدیریت دانشجویان خارجی که علیرغم تبلیغات گسترده دوره گذشته، به دلیل ضعف در برنامهریزی و مدیریت، به مشکلات عدیدهای دچار شده بود.
با این حال، هرچند تنها چهار ماه از حضور رئیس جدید میگذرد، اما انتظار میرفت تغییرات و اصلاحات مؤثری در دانشگاه انجام شود. متأسفانه به نظر میرسد رویههای نامطلوب گذشته چندان اصلاح نشدهاند. یکی از مهمترین انتقادات، موضوع انتصابات است که همچنان به قوت خود باقی است. برخی معتقدند دانشگاه تبدیل به مجموعهای شده که تصمیمگیریها و انتصابات آن بیشتر شبیه یک شرکت سهامی است تا نهادی علمی و آموزشی. اگرچه نمیتوان این ادعا را به طور قطعی تأیید یا تکذیب کرد، اما گفته میشود برخی معاونتها به افرادی واگذار شده که نه تخصص لازم دارند و نه تجربه کافی؛ بلکه بیشتر به دلیل نزدیکی سیاسی یا وابستگی به نمایندگان استان انتخاب شدهاند. ظاهراً این معاونتها و مدیریتها بین نزدیکان سه نماینده استان تقسیم شدهاند تا مبادا خاطر یکی از نمایندگان مکدر شود.
موضوع انتصابات، تنها چالش دانشگاه نیست. یکی از گلایههای جدی اعضای هیأت علمی، نبود برنامهریزی منسجم و مدون در جذب دانشجویان خارجی است. انتظار میرفت در دوره جدید ریاست، این مسئله مهم سامان پیدا کند، اما تاکنون پیشرفتی محسوس دیده نشده است.
علاوه بر این، برخی پروژههای دانشگاه نیز با حواشی و حرف و حدیثهایی همراه شدهاند که در روزهای آینده در یادداشتی جداگانه و با تمرکز بر عملکرد معاونت مالی دانشگاه به آنها خواهیم پرداخت.
اما شاید مهمترین نگرانی افکار عمومی، وضعیت نزولی برخی شاخصهای علمی دانشگاه باشد که عمدتاً در دوره ریاست پیشین رخ داده است. در شرایطی که دانشگاههای کشور به رقابت علمی و ارتقای کیفی پرداختهاند، دانشگاه یاسوج با چالشهایی مواجه است که امید میرود با مدیریت جدید، برنامههای مشخص و مؤثری برای ارتقای سطح پژوهشی و آموزشی دانشگاه تدوین و اجرا شود. باید منتظر ماند در ماههای آینده چه اقداماتی در این زمینه صورت میگیرد. در صورت عدم اصلاحات لازم و کافی، ما در همین پایگاه خبری، مطالبهگری را ادامه میدهیم. چرا که معتقدیم در این دانشگاه نیروهایی وجود دارند که میتوانند در نهایت به توسعه استان کمک کنند و مهمتر از همه دانشگاه یاسوج دارای ظرفیتهایی است که متأسفانه طی سالهای گذشته مغفول ماندهاند.
این یادداشت نافی خدمات دانشگاه یاسوج نیست و صرفاً در راستای اصلاح برخی رویهها و فرایندهای نادرست منتشر شده است. کبنا نیوز آمادگی درج جوابیه رئیس آن دانشگاه را دارد.
به گزارش کبنا، اواخر سال ۱۴۰۳ بود که پس از تغییر ریاست دانشگاه علوم پزشکی یاسوج، بالاخره نوبت تغییر ریاست دانشگاه یاسوج نیز رسید. طی حکمی از سوی وزیر علوم، مهدی نوریپور، جایگزین بهادر کرمی شد. اکنون که بیش از چهار ماه از آن روزها میگذرد وقت مناسبی برای بازخوانی وضعیت دانشگاه در دوره جدید و مرور آنچه گذشت، است.
در دوره ریاست پیشین دانشگاه، نارضایتیها به تدریج افزایش یافت تا جایی که پس از سانحه سقوط هواپیمای حامل رئیس جمهور و پس از آن، برگزاری انتخابات زودهنگام ریاست جمهوری، انتقادات از عملکرد رئیس وقت دانشگاه به اوج رسید. یکی از موضوعات پرحاشیه آن روزها، فشارهای سیاسی بود که گفته میشد رئیس دانشگاه بر برخی اعضای هیأت علمی وارد میکرد تا به نامزد مورد علاقهاش رای دهند. گفته میشد سیاست چماق و هویج برای پیشبرد اهداف سیاسی به کار گرفته میشد و اعضای هیأت علمی و کارکنان دانشگاه در قالب تقسیمبندی «خودی» و «غیرخودی» قرار میگرفتند. گویی تنها آنانی که همسویی سیاسی با رئیس داشتند، «خودی» محسوب میشدند و سایرین به حاشیه رانده میشدند. حتی حضور شخص رئیس دانشگاه در ستاد یکی از نامزدهای انتخابات، بر این فضا دامن زد. اما شاید او هرگز تصور نمیکرد که سرانجام مسعود پزشکیان رئیسجمهور شود و سیاستهای دولت دچار تغییراتی شود.
با آغاز دوره ریاست جمهوری پزشکیان، تغییراتی در میان معاونین و مدیران دانشگاه صورت گرفت که گفته میشد هدف آن حفظ جایگاه رئیس دانشگاه بود. اما انتقادات آنچنان شدت گرفت که این اقدامات نتوانست مانع تغییر ریاست شود. در همین دوره، برخی شاخصهای علمی دانشگاه رو به نزول گذاشت و رسانههای مستقل و منتقد از جمله پایگاه خبری کبنا نیوز، گزارشهای انتقادی در این زمینه منتشر کردند. اما جالب آنکه چندین بار از سوی ریاست وقت دانشگاه مورد شکایت قرار گرفتیم، گویی پاسخ به مطالبهگری، شکایت است.
با رفتن رئیس پیشین، مهدی نوریپور به جای او منصوب شد. رئیس جدید در بدو ورود با انبوهی از مشکلات به ارث رسیده روبرو بود؛ از جمله مسائل مربوط به جذب و مدیریت دانشجویان خارجی که علیرغم تبلیغات گسترده دوره گذشته، به دلیل ضعف در برنامهریزی و مدیریت، به مشکلات عدیدهای دچار شده بود.
با این حال، هرچند تنها چهار ماه از حضور رئیس جدید میگذرد، اما انتظار میرفت تغییرات و اصلاحات مؤثری در دانشگاه انجام شود. متأسفانه به نظر میرسد رویههای نامطلوب گذشته چندان اصلاح نشدهاند. یکی از مهمترین انتقادات، موضوع انتصابات است که همچنان به قوت خود باقی است. برخی معتقدند دانشگاه تبدیل به مجموعهای شده که تصمیمگیریها و انتصابات آن بیشتر شبیه یک شرکت سهامی است تا نهادی علمی و آموزشی. اگرچه نمیتوان این ادعا را به طور قطعی تأیید یا تکذیب کرد، اما گفته میشود برخی معاونتها به افرادی واگذار شده که نه تخصص لازم دارند و نه تجربه کافی؛ بلکه بیشتر به دلیل نزدیکی سیاسی یا وابستگی به نمایندگان استان انتخاب شدهاند. ظاهراً این معاونتها و مدیریتها بین نزدیکان سه نماینده استان تقسیم شدهاند تا مبادا خاطر یکی از نمایندگان مکدر شود.
موضوع انتصابات، تنها چالش دانشگاه نیست. یکی از گلایههای جدی اعضای هیأت علمی، نبود برنامهریزی منسجم و مدون در جذب دانشجویان خارجی است. انتظار میرفت در دوره جدید ریاست، این مسئله مهم سامان پیدا کند، اما تاکنون پیشرفتی محسوس دیده نشده است.
علاوه بر این، برخی پروژههای دانشگاه نیز با حواشی و حرف و حدیثهایی همراه شدهاند که در روزهای آینده در یادداشتی جداگانه و با تمرکز بر عملکرد معاونت مالی دانشگاه به آنها خواهیم پرداخت.
اما شاید مهمترین نگرانی افکار عمومی، وضعیت نزولی برخی شاخصهای علمی دانشگاه باشد که عمدتاً در دوره ریاست پیشین رخ داده است. در شرایطی که دانشگاههای کشور به رقابت علمی و ارتقای کیفی پرداختهاند، دانشگاه یاسوج با چالشهایی مواجه است که امید میرود با مدیریت جدید، برنامههای مشخص و مؤثری برای ارتقای سطح پژوهشی و آموزشی دانشگاه تدوین و اجرا شود. باید منتظر ماند در ماههای آینده چه اقداماتی در این زمینه صورت میگیرد. در صورت عدم اصلاحات لازم و کافی، ما در همین پایگاه خبری، مطالبهگری را ادامه میدهیم. چرا که معتقدیم در این دانشگاه نیروهایی وجود دارند که میتوانند در نهایت به توسعه استان کمک کنند و مهمتر از همه دانشگاه یاسوج دارای ظرفیتهایی است که متأسفانه طی سالهای گذشته مغفول ماندهاند.
این یادداشت نافی خدمات دانشگاه یاسوج نیست و صرفاً در راستای اصلاح برخی رویهها و فرایندهای نادرست منتشر شده است. کبنا نیوز آمادگی درج جوابیه رئیس آن دانشگاه را دارد.