تاریخ انتشار
دوشنبه ۱۸ فروردين ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۳۷
کد مطلب : ۴۹۷۹۴۵
کبنا بررسی کرد؛
فرصتها و تهدیدهای دونمایندهای شدن بویراحمد، دنا و مارگون / حضور «تکراری»ها، «تکرار» همین وضعیت موجود خواهد بود / عبور از حلقه بسته سیاسی در بویراحمد با ورود چهرههای جوان و با تجربه امکانپذیر است
۰
کبنا ؛دونمایندهای شدن حوزه انتخابیه بویراحمد، دنا و مارگون میتواند فرصتی برای توسعه این حوزه انتخابیه باشد، اما اگر قرار بر آن باشد که باز هم همان چهرههای تکراری راهی مجلس شوند، آن فرصت نیز از دست میرود و گویا تنها تعداد نمایندگان از یک به دو افزایش یافته است. راه عبور از این وضعیت، شکستن حلقه بسته سیاسی بویراحمد و ورود هوای تازه با حضور چهرههای جوان و باتجربه است.
به گزارش کبنا، انتخابات در کهگیلویه و بویراحمد همیشه حالوهوای مختص به خود داشته است؛ شور و حال رقابتهای انتخاباتی در این استان بسیار بیشتر از میانگین کشوری است؛ نمود آن را میتوان در نرخ مشارکت انتخاباتی دید. اما در خود کهگیلویه و بویراحمد نیز رقابتهای انتخاباتی حوزه انتخابیه بویراحمد، دنا و مارگون بیشتر از دو حوزه دیگر است. حالا هم که قرار است این حوزه دو نمایندهای شود، انتظار میرود شور و حال انتخاباتی بیش از پیش شود.
در این حوزه انتخاباتی در طول سالهای گذشته همیشه چند چهره تکراری حضور داشتند و در نهایت یکی از آنها نیز به مجلس راه مییافت. اما حالا فضا برای افراد دیگری نیز باز میشود. ولی بااینوجود ممکن است هر کسی نیز فکر کند میتواند نماینده شود و در این فضا حضور پیدا کند. بههرحال دونمایندهای شدن هم مزایایی دارد و هم معایبی. اما در نهایت، وقتی که نمایندگان کهگیلویه و بویراحمد افزایش پیدا کنند قدرت چانهزنی بیشتری در سطح کشور پیدا میکنند و در نتیجه میتوانند منابع بیشتری را برای استان جذب کنند.
مهدی روشنفکر، محمد بهرامی، غلام محمد زارعی، ستار هدایتخواه، نادر منتظریان و .. نامهایی هستند که بیشترین بسامد را در حوزه انتخاباتی بویراحمد دارند. هر چند از بین این افراد، تاکنون منتظریان به مجلس راه نیافته است، اما در نهایت، پیشبینی میشود همین نامها بهعلاوه افرادی همچون شیرعلی خرامین، نستهن مقدم، نستور درخشندهپور و برخی دیگر که در گذشته هم سابقه نامزدی انتخابات مجلس داشتهاند، باز هم در انتخابات مجلس آینده شرکت کنند. اما تفاوتی که مجلس آینده با انتخاباتهای گذشته در این دارد این است که رأی دوم قرار است به چه کسی اختصاص یابد؟ یعنی آنهایی که رأیشان به روشنفکر، منتظریان، هدایتخواه و افرادی از این دست است، رأی دوم را به چه کسی میدهند؟ بسیاری فکر میکنند که تکلیف رأی اول مشخص است، یکی از همین نامهای تکراری ممکن است رأی اول را به خود اختصاص دهند. اما واقعا بویراحمد نیاز دارد از «تکراریها» عبور کند.
مهدی روشنفکر نماینده سابق بویراحمد، به هر دلیلی یا عملکردی که داشت، تکدورهای شد و نتوانست برای بار دوم راهی مجلس شود. شهروندان نشان دادند اگر از کسی رضایت نداشته باشند به او رأی بالا نمیدهند، اما به جای روشنفکر، محمد بهرامی راهی مجلس شد که او نیز با وجود آنکه برای بار نخست به مجلس رفت، چهرهای تکرای محسوب میشود و در این مدت یکساله نشان داد نه تنها از روشنفکر گامی فراتر نهاده، بلکه برخی از منتقدان او، حسرت دوران روشنفکر را میکشند. ستار هدایتخواه نیز در گذشته امتحانش را پس داده و به نظر نمیرسد حرف چندان جدید برای این حوزه انتخابیه داشته باشد. غلاممحمد زارعی نیز از این نظر به هدایتخواه شبیه است، حتی اگر از نظر سیاسی در دو سوی طیف قرار داشته باشند. دیگر تکراریها هم کموبیش اینگونهاند. بویراحمد، دنا و مارگون نیازی به بازیهای سیاسی چند چهره تکراری ندارد. حتی اگر این نامها توانایی بالایی هم داشته باشند، باز هم چون آزمون خود را پس دادهاند، نمیتوانند حرف جدید و استراتژی جدیدی برای این حوزه انتخابیه داشته باشند. بویراحمد، بیش از هر چیزی از نبود زیرساختهای اقتصادی، اشتغال، کارخانجاتهای بزرگ، شرکتها و عدم جذب سرمایهگذاری رنج میبرد که نمود آن را میتوان در راههای ارتباطی نامناسب، تورم بالا، بیکاری بالا، مشارکت اقتصادی پایین، نرخ روبهرشد آسیبهای اجتماعی و مواردی از این دست دید. متأسفانه آن چهرههای تکراری تاکنون هیچکدام نتوانستهاند، حتی یکی از این مشکلها را هم حل کنند. بیشتر هم وغم آنها و دغدغهشان در انتصابات خلاصه میشد؛ انتصاباتی که در وهله نخست ارتباطی به وظیفه آنها یعنی نظارت و قانونگذاری ندارد و در وهله بعدی نیز اغلب بینتیجه یا کمثمر بودهاند. این حوزه انتخابیه نیازی به قیلوقالهای سیاسی و نزاع بر سر قدرت ندارد. اینجا جاده میخواهد، کارخانه و شرکت میخواهد، سرمایهگذار و فرصتهای اشتغال میخواهد. اما یک نماینده افتخارش این است که در دفتر یک روزنامه حاضر شده و یک خبرنگار با او گفتوگو کرده است. آن دیگری افتخار میکند که در مجلس با صدای بلند فریاد زده است، یکی دیگر به سدی افتخار میکند که قرار است آب این حوزه را به استان فارس منتقل کند. البته همگی آنها نوید روزهای خوب را میدهند، اما با وجود چندین سال از حضور آنها در مجلس هنوز آن روز خوب نیامده و نرخ بیکاری نه تنها کاهش نیافته بلکه افزایش نیز یافته است. نرخ تورم نیز همینگونه است. حتی حالا نیز کمبود آب در حال افزایش است و نمایندگان باید در اقداماتی که انجام میدهند این محدودیت را نیز در نظر بگیرند. از این به بعد با ممنوعیت کشت برنج، برخی دیگر نیز ممکن است بیکار شوند. بنابراین مشکلاتی که قرار بود نمایندگان حل کنند، همچنان پابرجا هستند.
در این فضا، آن چهرههای تکراری که نمیتوانند از آن نگاه سنتی خود گامی فراتر روند، قادر به حل مشکلات بویراحمد، دنا و مارگون نیستند. در انتخابات پیش رو که قرار است این حوزه انتخابیه دونمایندهای شود، لازم است چهرههای جوانی حضور پیدا کنند که علاوه بر نوگرایی، تعاملات گسترده نیز داشته باشند. نمونهی چنین نمایندهای را ما در گچساران و باشت داشتهایم؛ غلامرضا تاجگردون زمانی نماینده شد که در مرکز کشور کولهباری از تجربه انباشته بود. او از تهران آمد و نمایندگی گچساران و باشت را بر عهده گرفت. اما افرادی همچون مهدی روشنفکر و محمد بهرامی، از یاسوج به تهران رفتند. تفاوت بین این دو مسیر بسیار فاحش است. کسی که از مرکز کشور به استان میآید، تعاملات گسترده و تجربههای بسیار دارد. اما کسی که از استان به مرکز کشور میرود تازه اول راهش است و قرار است سالهایی که نماینده است را به انباشت تجربه اختصاص دهد و احتمالا پس از آنکه نمایندگیاش به پایان رسید آنموقع تجربههای لازم را کسب کرده باشد! در واقع فرصت بویراحمد، دنا و مارگون از دست میرود تا عدهای کسب تجربه کنند
بویراحمد، دنا و مارگون سالها چوب این کمتجربگیها و آزمون و خطاها را خورده است. مردم دیگر از این نامها و چهرههای تکراری خسته شدهاند. عبور از این فضای تکراری منجر به ورود هوای تازهای به این حوزه انتخابیه میشود که ممکن است عبور از نابسامانیها و مشکلات را نیز به همراه داشته باشد. چهرههایی همچون شایان نادری، محمدرضا سیاهپور، حتی خداداد غریبپور و محمدعلی وکیلی میتوانند باعث ورود هوای تازه به فضای بویراحمد، دنا و مارگون شوند. سیاهپور که معاونت نظارت و بازرسی دادسرای عمومی و انقلاب تهران، سرپرست معاونت اجرایی دادسرای عمومی و انقلاب تهران، دادستانی یکی از شهرستانها، بازپرسی دادسرای ویژه تهران و ... را در کارنامه خود دارد، از جمله چهرههایی است که سالها در تهران و دیگر استانهای کشور مسئولیت داشته است، در این سالها باوجود همه محدودیتهای شغلی پاسخگوی هماستانیهای خود بوده است. شایان نادری که مدیرکل ستاد اجرایی فرمان امام استان کهگیلویه و بویراحمد بود توانست کارخانه قند یاسوج را به مدار تولید بازگرداند و سپس به ریاست سازمان امور عشایر کشور رسید و هماکنون در ستاد اجرایی فرمان امام کشور پست دارد. خداداد غریبپور که یک دوره گزینه وزارت صمت بود، سرپرست صندوق بازنشستگی کارکنان بانکها، ریاست ایمیدرو، معاون وزارت صمت، فرمانداری بویراحمد، مدیرعاملی پتروشیمی شازند اراک و ... از جمله سوابق اوست. محمدعلی وکیلی هم که در مجلس دهم به عنوان نماینده تهران راهی مجلس شد، از سیاستمداران و روزنامهنگاران برجسته کشور به حساب میآید. همه این نامها که بهعنوان مثال ذکر شدند، بیشترین سابقه را در مرکز کشور داشتهاند. افراد زیادی با چنین سوابق و تجربیاتی در بویراحمد، دنا و مارگون وجود دارند که میتوانند جای آن چهرههای تکراری را بگیرند و تحولی در این حوزه انتخابیه به وجود بیاورند.
اگر در انتخابات آینده همان چهرههای تکراری راهی مجلس شوند، گویا صرفا تعداد نمایندگان از یک به دو افزایش یافته است و تحول و تغییر چندانی نیز در بویراحمد، دنا و مارگون رخ نخواهد داد.
تحلیلهای بعدی کبنا نیوز را در این باره میخوانید.
برای پیگیری اخبار و تحلیلهای بیشتر، کانال خبری کبنا نیوز را دنبال کنید: @kebnanewsir
به گزارش کبنا، انتخابات در کهگیلویه و بویراحمد همیشه حالوهوای مختص به خود داشته است؛ شور و حال رقابتهای انتخاباتی در این استان بسیار بیشتر از میانگین کشوری است؛ نمود آن را میتوان در نرخ مشارکت انتخاباتی دید. اما در خود کهگیلویه و بویراحمد نیز رقابتهای انتخاباتی حوزه انتخابیه بویراحمد، دنا و مارگون بیشتر از دو حوزه دیگر است. حالا هم که قرار است این حوزه دو نمایندهای شود، انتظار میرود شور و حال انتخاباتی بیش از پیش شود.
در این حوزه انتخاباتی در طول سالهای گذشته همیشه چند چهره تکراری حضور داشتند و در نهایت یکی از آنها نیز به مجلس راه مییافت. اما حالا فضا برای افراد دیگری نیز باز میشود. ولی بااینوجود ممکن است هر کسی نیز فکر کند میتواند نماینده شود و در این فضا حضور پیدا کند. بههرحال دونمایندهای شدن هم مزایایی دارد و هم معایبی. اما در نهایت، وقتی که نمایندگان کهگیلویه و بویراحمد افزایش پیدا کنند قدرت چانهزنی بیشتری در سطح کشور پیدا میکنند و در نتیجه میتوانند منابع بیشتری را برای استان جذب کنند.
مهدی روشنفکر، محمد بهرامی، غلام محمد زارعی، ستار هدایتخواه، نادر منتظریان و .. نامهایی هستند که بیشترین بسامد را در حوزه انتخاباتی بویراحمد دارند. هر چند از بین این افراد، تاکنون منتظریان به مجلس راه نیافته است، اما در نهایت، پیشبینی میشود همین نامها بهعلاوه افرادی همچون شیرعلی خرامین، نستهن مقدم، نستور درخشندهپور و برخی دیگر که در گذشته هم سابقه نامزدی انتخابات مجلس داشتهاند، باز هم در انتخابات مجلس آینده شرکت کنند. اما تفاوتی که مجلس آینده با انتخاباتهای گذشته در این دارد این است که رأی دوم قرار است به چه کسی اختصاص یابد؟ یعنی آنهایی که رأیشان به روشنفکر، منتظریان، هدایتخواه و افرادی از این دست است، رأی دوم را به چه کسی میدهند؟ بسیاری فکر میکنند که تکلیف رأی اول مشخص است، یکی از همین نامهای تکراری ممکن است رأی اول را به خود اختصاص دهند. اما واقعا بویراحمد نیاز دارد از «تکراریها» عبور کند.
مهدی روشنفکر نماینده سابق بویراحمد، به هر دلیلی یا عملکردی که داشت، تکدورهای شد و نتوانست برای بار دوم راهی مجلس شود. شهروندان نشان دادند اگر از کسی رضایت نداشته باشند به او رأی بالا نمیدهند، اما به جای روشنفکر، محمد بهرامی راهی مجلس شد که او نیز با وجود آنکه برای بار نخست به مجلس رفت، چهرهای تکرای محسوب میشود و در این مدت یکساله نشان داد نه تنها از روشنفکر گامی فراتر نهاده، بلکه برخی از منتقدان او، حسرت دوران روشنفکر را میکشند. ستار هدایتخواه نیز در گذشته امتحانش را پس داده و به نظر نمیرسد حرف چندان جدید برای این حوزه انتخابیه داشته باشد. غلاممحمد زارعی نیز از این نظر به هدایتخواه شبیه است، حتی اگر از نظر سیاسی در دو سوی طیف قرار داشته باشند. دیگر تکراریها هم کموبیش اینگونهاند. بویراحمد، دنا و مارگون نیازی به بازیهای سیاسی چند چهره تکراری ندارد. حتی اگر این نامها توانایی بالایی هم داشته باشند، باز هم چون آزمون خود را پس دادهاند، نمیتوانند حرف جدید و استراتژی جدیدی برای این حوزه انتخابیه داشته باشند. بویراحمد، بیش از هر چیزی از نبود زیرساختهای اقتصادی، اشتغال، کارخانجاتهای بزرگ، شرکتها و عدم جذب سرمایهگذاری رنج میبرد که نمود آن را میتوان در راههای ارتباطی نامناسب، تورم بالا، بیکاری بالا، مشارکت اقتصادی پایین، نرخ روبهرشد آسیبهای اجتماعی و مواردی از این دست دید. متأسفانه آن چهرههای تکراری تاکنون هیچکدام نتوانستهاند، حتی یکی از این مشکلها را هم حل کنند. بیشتر هم وغم آنها و دغدغهشان در انتصابات خلاصه میشد؛ انتصاباتی که در وهله نخست ارتباطی به وظیفه آنها یعنی نظارت و قانونگذاری ندارد و در وهله بعدی نیز اغلب بینتیجه یا کمثمر بودهاند. این حوزه انتخابیه نیازی به قیلوقالهای سیاسی و نزاع بر سر قدرت ندارد. اینجا جاده میخواهد، کارخانه و شرکت میخواهد، سرمایهگذار و فرصتهای اشتغال میخواهد. اما یک نماینده افتخارش این است که در دفتر یک روزنامه حاضر شده و یک خبرنگار با او گفتوگو کرده است. آن دیگری افتخار میکند که در مجلس با صدای بلند فریاد زده است، یکی دیگر به سدی افتخار میکند که قرار است آب این حوزه را به استان فارس منتقل کند. البته همگی آنها نوید روزهای خوب را میدهند، اما با وجود چندین سال از حضور آنها در مجلس هنوز آن روز خوب نیامده و نرخ بیکاری نه تنها کاهش نیافته بلکه افزایش نیز یافته است. نرخ تورم نیز همینگونه است. حتی حالا نیز کمبود آب در حال افزایش است و نمایندگان باید در اقداماتی که انجام میدهند این محدودیت را نیز در نظر بگیرند. از این به بعد با ممنوعیت کشت برنج، برخی دیگر نیز ممکن است بیکار شوند. بنابراین مشکلاتی که قرار بود نمایندگان حل کنند، همچنان پابرجا هستند.
در این فضا، آن چهرههای تکراری که نمیتوانند از آن نگاه سنتی خود گامی فراتر روند، قادر به حل مشکلات بویراحمد، دنا و مارگون نیستند. در انتخابات پیش رو که قرار است این حوزه انتخابیه دونمایندهای شود، لازم است چهرههای جوانی حضور پیدا کنند که علاوه بر نوگرایی، تعاملات گسترده نیز داشته باشند. نمونهی چنین نمایندهای را ما در گچساران و باشت داشتهایم؛ غلامرضا تاجگردون زمانی نماینده شد که در مرکز کشور کولهباری از تجربه انباشته بود. او از تهران آمد و نمایندگی گچساران و باشت را بر عهده گرفت. اما افرادی همچون مهدی روشنفکر و محمد بهرامی، از یاسوج به تهران رفتند. تفاوت بین این دو مسیر بسیار فاحش است. کسی که از مرکز کشور به استان میآید، تعاملات گسترده و تجربههای بسیار دارد. اما کسی که از استان به مرکز کشور میرود تازه اول راهش است و قرار است سالهایی که نماینده است را به انباشت تجربه اختصاص دهد و احتمالا پس از آنکه نمایندگیاش به پایان رسید آنموقع تجربههای لازم را کسب کرده باشد! در واقع فرصت بویراحمد، دنا و مارگون از دست میرود تا عدهای کسب تجربه کنند
بویراحمد، دنا و مارگون سالها چوب این کمتجربگیها و آزمون و خطاها را خورده است. مردم دیگر از این نامها و چهرههای تکراری خسته شدهاند. عبور از این فضای تکراری منجر به ورود هوای تازهای به این حوزه انتخابیه میشود که ممکن است عبور از نابسامانیها و مشکلات را نیز به همراه داشته باشد. چهرههایی همچون شایان نادری، محمدرضا سیاهپور، حتی خداداد غریبپور و محمدعلی وکیلی میتوانند باعث ورود هوای تازه به فضای بویراحمد، دنا و مارگون شوند. سیاهپور که معاونت نظارت و بازرسی دادسرای عمومی و انقلاب تهران، سرپرست معاونت اجرایی دادسرای عمومی و انقلاب تهران، دادستانی یکی از شهرستانها، بازپرسی دادسرای ویژه تهران و ... را در کارنامه خود دارد، از جمله چهرههایی است که سالها در تهران و دیگر استانهای کشور مسئولیت داشته است، در این سالها باوجود همه محدودیتهای شغلی پاسخگوی هماستانیهای خود بوده است. شایان نادری که مدیرکل ستاد اجرایی فرمان امام استان کهگیلویه و بویراحمد بود توانست کارخانه قند یاسوج را به مدار تولید بازگرداند و سپس به ریاست سازمان امور عشایر کشور رسید و هماکنون در ستاد اجرایی فرمان امام کشور پست دارد. خداداد غریبپور که یک دوره گزینه وزارت صمت بود، سرپرست صندوق بازنشستگی کارکنان بانکها، ریاست ایمیدرو، معاون وزارت صمت، فرمانداری بویراحمد، مدیرعاملی پتروشیمی شازند اراک و ... از جمله سوابق اوست. محمدعلی وکیلی هم که در مجلس دهم به عنوان نماینده تهران راهی مجلس شد، از سیاستمداران و روزنامهنگاران برجسته کشور به حساب میآید. همه این نامها که بهعنوان مثال ذکر شدند، بیشترین سابقه را در مرکز کشور داشتهاند. افراد زیادی با چنین سوابق و تجربیاتی در بویراحمد، دنا و مارگون وجود دارند که میتوانند جای آن چهرههای تکراری را بگیرند و تحولی در این حوزه انتخابیه به وجود بیاورند.
اگر در انتخابات آینده همان چهرههای تکراری راهی مجلس شوند، گویا صرفا تعداد نمایندگان از یک به دو افزایش یافته است و تحول و تغییر چندانی نیز در بویراحمد، دنا و مارگون رخ نخواهد داد.
تحلیلهای بعدی کبنا نیوز را در این باره میخوانید.
برای پیگیری اخبار و تحلیلهای بیشتر، کانال خبری کبنا نیوز را دنبال کنید: @kebnanewsir