کهگیلویه و بویراحمد و ترنم ناموزون انتصابات / «انسجام مدیریتی» به‌عنوان شرط اولیه موفقیت دولت در استان تاکنون فراهم نشده است / نگاهی به بازماندگان، ابقاءشدگان و حامیان دولت در سایه در دولت چهاردهم در استان کهگیلویه و بویراحمد

کبنا ؛در حالی که انسجام و یکپارچگی شرط اولیه موفقیت دولت است، در کهگیلویه و بویراحمد هنوز بسیاری از دستگاه‌های اداری توسط کسانی اداره می‌شوند که کمترین تعلقی نسبت به سیاست‌های دولت چهاردهم ندارند.
به گزارش کبنا، یکی از تفکیک‌های مهم که معمولاً در تحلیل‌های سیاسی نادیده گرفته می‌شود، تفکیک میان امور اجرایی، نمایندگی و مطالبه‌گری است. این سه بخش اقتضائات خاص خود را دارند. هر چند می‌توان سیاهه‌ای از تفاوت‌ها و شباهت‌های میان آنها را نوشت، اما آنچه در این یادداشت برای ما مهم است، میزان «تکثر و تنوع» در آنهاست. در یک استان، هر چند اگر نمایندگان مجلس با دولت مستقر دارای همسویی باشند، امور بهتر پیش می‌روند، اما همسویی این دو نهاد الزامی نیست؛ نمایندگان می‌توانند از گرایش‌های سیاسی مختلف باشند و در حوزه مسئولیتی خود نیز موفق شوند. مثلاً در کهگیلویه و بویراحمد که دارای سه نماینده است، حتی اگر یک نماینده اصولگرا، یکی اصلاح‌طلب و دیگری مستقل باشد، به شرط سایر موارد، می‌توانند به درستی به وظیفه خود عمل کنند. در زمینه مطالبه‌گری و فعالیت‌های سیاسی و اجتماعی، حتماً حدی از تکثر و تنوع لازم است. جامعه مدنی در هر استان چنانچه متنوع و متکثر باشد و گرایش‌ها و جریان‌های مختلف سیاسی در آن اجازه فعالیت داشته باشند، نظارت بهتر و دقیق‌تری بر دولت و نمایندگان صورت می‌گیرد. اما بر خلاف دو بخش دیگر که نام بردیم، در بخش اجرایی، حتماً باید انسجام وجود داشته باشد. در نبود انسجام بین دستگاه‌های اجرایی، دولت نمی‌تواند در پیاده‌سازی اهداف خود موفق شود.
با توجه به مقدمه بالا که مخاطبان مصادیق آن را می‌توانند به تفصیل در متون مختلف مطالعه کنند، می‌توان نتیجه گرفت در استانی همچون کهگیلویه و بویراحمد، دستگاه‌های اداری باید به افرادی سپرده شود که با سیاست‌های دولت جدید همسویی دارند. روشن است افرادی که از مخالفین سرسخت مسعود پزشکیان در انتخابات تیرماه بودند نمی‌توانند به‌درستی در راستای کمک به دولت عمل کنند.
بااین‌وجود، حتی اگر افراد غیرهمسو با دولت نیز در این دوره منصوب شده باشند، باید سیاست‌های خود را تغییر دهند و متوجه گردند که دولت عوض شده و الأن نه با دولت سیزدهم بلکه با دولت چهاردهم در همکاری هستند.
هر چند در بین استان‌های کشور، نخستین تغییر استاندار در کهگیلویه و بویراحمد رخ داد؛ اما پس از آن چرخ تغییرات آنقدر کند شد که از نظر ناظر بیرونی، انگار بی‌حرکت مانده است. با وجود برخی تغییرات، هنوز بسیاری از دستگاه‌های اجرایی استان توسط کسانی اداره می‌شوند که کمترین تعلقی به دولت چهاردهم و گفتمان سیاسی آن ندارند. این در حالی است که هر جا که تنوع و تکثر لازم باشد، در امور اجرایی، وجود آن نشانه عدم وحدت است و به کلیت برنامه‌ریزی و پیاده‌سازی آن ضربه می‌زند.
با وجود تغییر اغلب معاونت‌های استانداری، هنوز یک معاونت مهم آن به عهده یکی از نیروهایی است که بارها علناً تعلق خود را به سیاست‌های دولت پیشین اعلام کرده است. اما روشن است که معاون اقتصادی به عنوان سرتیم اقتصادی کهگیلویه و بویراحمد حتماً باید با گفتمان سیاسی و اقتصادی دولت همسو باشد. تیمی که دارای بازیکنان با گرایش‌های سیاسی مختلف باشد و توسط فردی مدیریت شود که اساساً با سیاست‌گذاری دولت حاکم مخالف است، نمی‌تواند به موفقیت چندانی برسد. احسان عسکری که بالاخره پس از تلاش‌های زیادی و علیرغم مخالفت‌های زیاد، توانست به عضویت هیأت علمی دانشگاه یاسوج درآید، همچنان در رأس سرتیم اقتصادی استان است. از آن طرف، دانشگاه یاسوج به عنوان دانشگاه مادر استان، به ریاست فردی پیش می‌رود که نه تنها از نیروهای دولت پیشین است، بلکه در ایام تبلیغات انتخاباتی، علناً در ستاد انتخاباتی رقیب رئیس جمهور حاضر شد. حالا که بیش از شش ماه از ریاست جمهوری پزشکیان می‌گذرد، به تدریج کلید تغییر رؤسای دانشگاه‌ها به صدا درآمده است. در روزهای اخیر رؤسای هشت دانشگاه در سطح کشور تغییر کردند. در استان کهگیلویه و بویراحمد نیز، رئیس دانشگاه علوم پزشکی تغییر کرد. هر چند دانشگاه علمی کاربردی نیز در معرض تغییر قرار دارد، اما حالا بیشترین گمانه‌زنی‌ها در مورد زمان تغییر رئیس دانشگاه یاسوج به گوش می‌رسد. این روزها علاوه بر سطح علمی دانشگاه و روند آن که کمی نگران‌کننده است، نگرانی‌هایی در مورد برخی واگذاری پیمان‌ها نیز وجود دارد. گفته می‌شود معاون توسعه حالا در حال کاشت بذری است که در آینده نتیجه آن را می‌بیند.
اما علاوه بر دانشگاه‌های استان، جهاد کشاورزی، امور عشایر، منابع طبیعی، تعاونی روستایی نیز همچنان به وسیله مدیران بازمانده از دولت قبل اداره می‌شود که کمترین همسویی با سیاست‌های دولت جدید ندارند. البته برخی از آنها به دلیل وابستگی و نزدیکی به نمایندگان استان، توانسته‌اند فعلا در جایگاه خود ابقاء شوند.
یکی از نگرانی‌های این روزهای افکار عمومی درباره رأس دستگاه‌های فرهنگی استان، یعنی فرهنگ و ارشاد اسلامی کهگیلویه و بویراحمد است. امین درخشان مدیرکل جوان این اداره که نسبت به سیاست‌ها و گفتمان دولت سیزدهم مدیر موفقی محسوب می‌شد، در دولت چهاردهم نیز ابقاء شده است. منتقدان می‌گویند اگر دولت تغییر کرده، چرا نباید مدیران نیز تغییر کنند. اگر هم حالا مدیری از دولت قبل دوباره ابقاء شده، نباید همان سیاست‌های دولت سیزدهم را اجرا کند. درخشان چنانچه می‌خواهد در دولت چهاردهم مدیر موفقی شود، لازم است تجدیدنظری اساسی در سیاست‌های فرهنگی و هنری خود به وجود بیاورد. نمی‌توان با تفکر دولت سیزدهم در دولت چهاردهم مدیریت کرد و انتظار موفقیت داشت.
در حوزه‌ دستگاه‌ها و مجموعه‌های اقتصادی، علاوه بر جهاد کشاورزی و زیرمجموعه‌های آن که در بالا به برخی از آنها اشاره شد، این روزها گفته می‌شود قرار است یکی از مدیران سابق استانداری، به مدیرعاملی شرکت شهرک‌های صنعتی کهگیلویه و بویراحمد منصوب شود. روشن است که اعضای دولت در سایه و از مخالفان جدی دولت چهاردهم نمی‌توانند مدیر موفقی در همین دولت چهاردهم باشد. انتصاب چنین افرادی، مصداق دقیق عدم انسجام در دولت است. کارخانه سیمان، شرکت نمایشگاه‌های استان و ... نیز همچنان با همان دست‌فرمان دولت قبلی مدیریت می‌شوند.
اگر این عدم تغییرها را فاکتور بگیریم، برخی از انتصابات نیز اساساً متناسب با سیاست دولت چهاردهم نیست. درحالی‌که وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی، یکی از اصلاح‌طلب‌ترین وزاری دولت است، در کهگیلویه و بویراحمد فردی به عنوان نماینده او و مدیرکل منصوب شده که کمترین نسبت سیاسی با دولت ندارد. انتصاب مهرجو به مدیرکلی تعاون، کار و رفاه اجتماعی کهگیلویه و بویراحمد را به تلاش‌های یکی از نمایندگان استان نسبت می‌دهند.
این عدم انسجام در مجموعه پزشکی و نهادهای متولی سلامت و درمان استان نیز دیده می‌شود. هر چند روز گذشته رئیس دانشگاه علوم پزشکی تغییر کرد، اما همچنان معاون درمان و برخی دیگر از معاونت‌ها و بیمارستان‌هایی همچون امام سجاد، شهید جلیل و شهید رجایی همچنان به وسیله مدیران پیشین مدیریت می‌شوند.
دستگاه‌ها و مناصب زیاد دیگری می‌توان نام برد و مثال زد که می‌توان آنها را از مصادیق عدم انسجام در دولت دانست. همان‌طور که گفته شد در دولت لازم است انسجام و وحدت وجود داشته باشد. حتی رهبر انقلاب در دیدار کارگزاران نظام، شرط اول حل مسائل کشور را انسجام عنوان کرد و همان روز رئیس جمهور کشور با زبانی دیگر، عامل اصلی پیشرفت کشور را وحدت اعلام کرد. بنابراین مجموعه دولت در استان در این روزها که گفته می‌شود وفاق شکست خورده است، بیشترین تلاش خود را برای انتصاب افرادی نمایند که علاوه بر شایستگی و مهارت، از همسویی گفتمانی با دولت برخوردار هستند.