تاریخ انتشار
سه شنبه ۱۲ تير ۱۴۰۳ ساعت ۱۰:۲۳
کد مطلب : ۴۷۷۷۵۹
یادداشت؛
سهم جریان روشنفکر از ریاستجمهوری جلیلی؛ تقریباً هیچ!
۲
کبنا ؛با کشیده شده انتخابات بهدور دوم، بنا بر سازوکار و تعهدات موجود در این جبهه انقلاب، قالیباف ناچار موظف به حمایت از جلیلی شد و به دنبال آن ستادها و نیروهای وی نیز باید در اختیار و همراه ستادهای جلیلی قرار میگرفتند. دراینخصوص دو نکته قابلتوجه است؛
1.همیشه در چنین مواردی که کاندیدی به نفع کاندید دیگری کنار میکشد و یا به کاندید دیگری میپیوندد، مثل این دفعه که در دور دوم ستادهای قالیباف به جلیلی پیوستند، قاعدتاً سکان ستادهای اصلی همچنان در دست همان باند و دسته و گروه اصلی بوده (گروه جلیلی) و گروهی که به آنها پیوستند (مثلاً ستادها و نیروهای قالیباف) به عنوان مهمان و سیاهی لشکر و در درجه پایینتر حضور خواهند یافت و همه امور در دست همان افراد و نیروها و مسئولان ستاد کاندید اصلی (جلیلی) باقی خواهد ماند. دست آخر نیز که اگر پیروزی حاصل شود، این مسئولان و گردانندگان ستاد اصلی هستند که شناخته میشوند و در سطح کشور و استان و شهرستان به صورت شبکهای به ستاد مرکزی و رئیس جمهور منتخب در ارتباط بوده و بقیه اعضاء و گروه کاندید ائتلاف کننده و حامی در این بین، جایگاهی چندانی ندارند و از غنیمت تقسیم پستها و مدیریتها، نصیب چندانی نخواهند برد.
2.شرایط در یاسوج متفاوتتر است و با توجه به اینکه اصولگرایان از چند دوره انتخابات مجلس به دو دسته و گروه تقسیم شده و هر کدام جریان سیاسی مخصوص به خود را دارند و پایگاه منطقهای و حوزهای (سفلی علیا) رای آوری متفاوتی دارند، شرایط را به مراتب پیچیدهتر کرده است. در دور اول، در رقابت و مسابقه برای مسئولیت ستادها، باند روشنفکر با توجه به ارتباط روشنفکر و قالیباف، ستاد وی را به دست گرفتند و با توجه به ارتباط هدایتخواه با جریان جلیلی و عضویت وی در جبهه پایداری، سکان ستاد جلیلی در استان به یکی از نزدیکان و بستگان وی (پسر عموی داماد وی) به نام سید ابراهیم افتخاری که اتفاقاً ساکن استان نیست و در استان فارس مسئولیت یک حوزه علیمه را به عهده دارد، رسید و شناختی از نیروهای جریانی و گروهی بویراحمد ندارد و حوزه و منطقه روشنفکر را نمیشناسد و ارتباطی ندارد. در دور دوم ناچارا باید ستادهای قالیباف به ستادهای جلیلی میپیوستند و اعلام حمایت میکردند که اینکار انجام شد. اما آنچه روشن است سکان ستادهای جلیلی در دست همان مسئولان ستاد خودش بوده و نیروهای قالیباف جایگاهی در این ستاد ندارند و مسئولان ستاد جلیلی در تهران هم آنها را نمیشناسند و این نیروهای قالیباف صرفاً سیاهی لشکر و بازار گرم کن این ستادها خواهند بود.
علاوه بر این باتوجهبه تقابل و اختلافات میان جریان روشنفکر و هدایت خواه و حسینی و اصولگرایان سنتی، دست آخر چیزی دست طیف روشنفکر را نخواهد گرفت و در ستادهای جلیلی (بهعنوان رئیسجمهور احتمالی) جایگاهی ندارند و در تهران اعضای ستاد جلیلی را خواهند شناخت و در صورت موفقیت، تصمیمگیرنده مقدرات سیاسی استان و یاسوج، هدایت خواه و افتخاری و همراهان آنها خواهند بود و کسی رؤسای ستادهای قالیباف (پیشوا، خلقی پور و آن همه حکمی که برای مسئولیتهای ستادی در ستاد قالیباف صادر شد) را نمیشناسند و موردتوجه قرار نخواهند گرفت و دراینبین جریان روشنفکر سرشان بیکلاه خواهد ماند و ضرر خواهند کرد؛ کمااینکه همین مدت کوتاه بعد انتخابات مجلس که روشنفکر به مجلس راه نیافت، حذف نیروهای وی سرعت گرفت و سهمی هم از مسئولیتهای استانی برای وی در نظر گرفته نشد. مثلاً در فصل بهار، دکتر فرزین از نیروهای وابسته به روشنفکر از ریاست پارک علم و فناوری استان کنار گذاشته شد و نصرالله افتخاری از نزدیکان هدایت خواه جایگزین وی شد.
خلاصه اینکه هم در سطح کشوری، قاعدتاً چیزی از ریاستجمهوری جلیلی به طیف قالیباف و مسئولان ستادی وی نخواهد رسید و در چینش دولت غالباً یاران و همراهان خود در ستاد جلیلی را بکار خواهند گرفت و حالا ممکن است چندتایی هم از کابینه و برخی مدیران را برای خالی نبودن عریضه به تیم قالیباف بدهند. این قصه در حوزه بویراحمد شدت بیشتری مییابد و باتوجهبه اختلافات موجود، طیف روشنفکر بینصیب خواهد شد و حتی ممکن است که ضرر هم بکنند و نیروهایشان (هر چند انقلابی باشند حذف شوند) و در آینده برای انتخابات مجلس شرایط را از دست دهند و نیروهایش قلعوقمع شوند و درمانده داشتن یک عضو در هیئتهای اجرائی باشند. چراکه بههرحال این گروه خود را وارث انتخابات ریاستجمهوری و جریان اصولگرایی میدانند و سهمی برای نیروهای روشنفکر لحاظ نخواهد شد.
1.همیشه در چنین مواردی که کاندیدی به نفع کاندید دیگری کنار میکشد و یا به کاندید دیگری میپیوندد، مثل این دفعه که در دور دوم ستادهای قالیباف به جلیلی پیوستند، قاعدتاً سکان ستادهای اصلی همچنان در دست همان باند و دسته و گروه اصلی بوده (گروه جلیلی) و گروهی که به آنها پیوستند (مثلاً ستادها و نیروهای قالیباف) به عنوان مهمان و سیاهی لشکر و در درجه پایینتر حضور خواهند یافت و همه امور در دست همان افراد و نیروها و مسئولان ستاد کاندید اصلی (جلیلی) باقی خواهد ماند. دست آخر نیز که اگر پیروزی حاصل شود، این مسئولان و گردانندگان ستاد اصلی هستند که شناخته میشوند و در سطح کشور و استان و شهرستان به صورت شبکهای به ستاد مرکزی و رئیس جمهور منتخب در ارتباط بوده و بقیه اعضاء و گروه کاندید ائتلاف کننده و حامی در این بین، جایگاهی چندانی ندارند و از غنیمت تقسیم پستها و مدیریتها، نصیب چندانی نخواهند برد.
2.شرایط در یاسوج متفاوتتر است و با توجه به اینکه اصولگرایان از چند دوره انتخابات مجلس به دو دسته و گروه تقسیم شده و هر کدام جریان سیاسی مخصوص به خود را دارند و پایگاه منطقهای و حوزهای (سفلی علیا) رای آوری متفاوتی دارند، شرایط را به مراتب پیچیدهتر کرده است. در دور اول، در رقابت و مسابقه برای مسئولیت ستادها، باند روشنفکر با توجه به ارتباط روشنفکر و قالیباف، ستاد وی را به دست گرفتند و با توجه به ارتباط هدایتخواه با جریان جلیلی و عضویت وی در جبهه پایداری، سکان ستاد جلیلی در استان به یکی از نزدیکان و بستگان وی (پسر عموی داماد وی) به نام سید ابراهیم افتخاری که اتفاقاً ساکن استان نیست و در استان فارس مسئولیت یک حوزه علیمه را به عهده دارد، رسید و شناختی از نیروهای جریانی و گروهی بویراحمد ندارد و حوزه و منطقه روشنفکر را نمیشناسد و ارتباطی ندارد. در دور دوم ناچارا باید ستادهای قالیباف به ستادهای جلیلی میپیوستند و اعلام حمایت میکردند که اینکار انجام شد. اما آنچه روشن است سکان ستادهای جلیلی در دست همان مسئولان ستاد خودش بوده و نیروهای قالیباف جایگاهی در این ستاد ندارند و مسئولان ستاد جلیلی در تهران هم آنها را نمیشناسند و این نیروهای قالیباف صرفاً سیاهی لشکر و بازار گرم کن این ستادها خواهند بود.
علاوه بر این باتوجهبه تقابل و اختلافات میان جریان روشنفکر و هدایت خواه و حسینی و اصولگرایان سنتی، دست آخر چیزی دست طیف روشنفکر را نخواهد گرفت و در ستادهای جلیلی (بهعنوان رئیسجمهور احتمالی) جایگاهی ندارند و در تهران اعضای ستاد جلیلی را خواهند شناخت و در صورت موفقیت، تصمیمگیرنده مقدرات سیاسی استان و یاسوج، هدایت خواه و افتخاری و همراهان آنها خواهند بود و کسی رؤسای ستادهای قالیباف (پیشوا، خلقی پور و آن همه حکمی که برای مسئولیتهای ستادی در ستاد قالیباف صادر شد) را نمیشناسند و موردتوجه قرار نخواهند گرفت و دراینبین جریان روشنفکر سرشان بیکلاه خواهد ماند و ضرر خواهند کرد؛ کمااینکه همین مدت کوتاه بعد انتخابات مجلس که روشنفکر به مجلس راه نیافت، حذف نیروهای وی سرعت گرفت و سهمی هم از مسئولیتهای استانی برای وی در نظر گرفته نشد. مثلاً در فصل بهار، دکتر فرزین از نیروهای وابسته به روشنفکر از ریاست پارک علم و فناوری استان کنار گذاشته شد و نصرالله افتخاری از نزدیکان هدایت خواه جایگزین وی شد.
خلاصه اینکه هم در سطح کشوری، قاعدتاً چیزی از ریاستجمهوری جلیلی به طیف قالیباف و مسئولان ستادی وی نخواهد رسید و در چینش دولت غالباً یاران و همراهان خود در ستاد جلیلی را بکار خواهند گرفت و حالا ممکن است چندتایی هم از کابینه و برخی مدیران را برای خالی نبودن عریضه به تیم قالیباف بدهند. این قصه در حوزه بویراحمد شدت بیشتری مییابد و باتوجهبه اختلافات موجود، طیف روشنفکر بینصیب خواهد شد و حتی ممکن است که ضرر هم بکنند و نیروهایشان (هر چند انقلابی باشند حذف شوند) و در آینده برای انتخابات مجلس شرایط را از دست دهند و نیروهایش قلعوقمع شوند و درمانده داشتن یک عضو در هیئتهای اجرائی باشند. چراکه بههرحال این گروه خود را وارث انتخابات ریاستجمهوری و جریان اصولگرایی میدانند و سهمی برای نیروهای روشنفکر لحاظ نخواهد شد.