تاریخ انتشار
چهارشنبه ۹ خرداد ۱۴۰۳ ساعت ۰۱:۰۷
کد مطلب : ۴۷۶۴۲۹
یادداشت؛
آیا نسخهی بروز شده سناریو ۱۳۹۲ اصلاحطلبان در ۱۴۰۳ تکرار میشود/ محمد صدر گزینه اصلاحطلبان میشود؟
۰
کبنا ؛با اتفاقات ناخواستهای که در سپهر سیاسی کشور پیش آمد کشور در آستانه انتخابات قریبالوقوع ریاستجمهوری قرار گرفته است.
انتخاباتی که بهواسطه جایگاه ریاستجمهوری در ساختار سیاسی و اداری کشور از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. شرایط خاص کشور و اتفاقاتی که در سالهای اخیر به وقوع پیوسته، سبب حساسیت و اهمیت مضاعف انتخابات پیشرو میشود.
کلیت انتخابات و تحولات و نامزدها تا حدود زیادی قابلتحلیل و پیشبینی است؛ اما برخی حوادث خاص در طول تاریخ انتخابات ریاستجمهوری در اکثر دورهها همچون ۷۶، ۸۴ و ۹۲ این واقعیت را نشان میدهد که انتخابات ممکن است محمل اتفاقات بزرگ و مهم و خارج از پیشبینی باشد.
در دوره قبل باتوجهبه حضور شهید آیتالله رئیسی در انتخابات تقریباً تکلیف همه نیروهای جریان اصولگرا برای حضور و یا ادامه کار روشن بود و شرایط برای حضور اصلاحطلبان در آن انتخابات فراهم نشد و عبدالناصر همتی نیز نتوانست نامزد کامل این جریان باشد و در نهایت نیز رأی قابلقبولی به دست نیاورد. اما به نظر میرسد در این دوره شرایط کاملاً با ۱۴۰۰ متفاوت است و همین امر سبب گمانهزنیهای گسترده و احتمال حضور گزینههای زیادی در عرصه انتخابات شده است.
در جریان اصولگرا حضور سعید جلیلی قطعی به نظر میرسد. او اعلام غیررسمی کاندیداتوریاش را زودتر از بقیه انجام داد و خود و برخی از نزدیکانش در دولت سعی دارند وی را میراثدار دولت فعلی جلوه دهند. جلیلی دارای شبکه فعال و قدرتمندی است که از نفوذ خوبی در دولت سیزدهم نیز برخوردار بود.
با وجود موفقیت لیست نزدیک به جلیلی در انتخابات مجلس در تهران و عزم این طیف برای به دستگرفتن ریاست مجلس اما آنها در مجلس هیچ توفیقی به دست نیاوردند و حالا بیش از هر زمان دیگری خود را برای تداوم قدرت در دولت مستحق و جدی میبینند.
محمدباقر قالیباف اگر چه به ریاست مجلس رسیده است و اگر چه بهشدت آسیبپذیر بهویژه از طرف طیف خود اصولگرا است؛ ولی بعید است که در انتخابات شرکت نکند. او امیدوار به عدم حضور اصلاحطلبان و یا نیروهای میانه است.
علی لاریجانی یکی از جدیترین گزینههای ریاستجمهوری است اگر قرار باشد اصلاحطلبان گزینه مستقل و قدرتمندی در صحنه نداشته باشند و برخی از آنها و دولتیهای سابق و نیروهای مستقل از لاریجانی حمایت کنند، او میتواند یکی از دو رقیب اصلی انتخابات باشد.
ولی به نظر میرسد اصلاحطلبان اگرچه دنبال خلق حادثه خرداد ۱۳۹۲ هستند؛ اما در نوع استراتژیشان تغییر ایجاد خواهند کرد و رحم خود را تا جای ممکن به دیگران اجاره ندهند.
زمزمههای از حضور احتمالی سید محمد صدر عضو برجسته مجمع تشخیص مصلحت نظام و از کارگزاران باسابقه کشور این گمانه را تقویت کرده است که آنها بر روی یک نیروی جدی و با چارچوب این بار شرطبندی خواهند کرد.
این اتفاق یقیناً شانس لاریجانی را به حداقل خواهد رساند و سایر گزینههای اصلاحطلب همچون همتی، محسن هاشمی و پزشکیان به حاشیه خواهند رفت و حتی سبب یک اجماع در طیف اصولگرا خواهد شد و آنها مجبور به یکیشدن میشوند که در این صورت ممکن است قالیباف نیرویی باشد که مجبور به کنار رفتن باشد.
در این میان نباید از فتاح نیز بهسادگی گذشت وی در بدنه دولت حامیانی دارد و در یک مؤسسه اقتصادی قدرتمند حضور دارد.
پایگاه اصلاحطلبان با ریزش و چالش اساسی روبرو است و به صحنه آوردن حامیان سابق این طیف سخت و دشوار است؛ اما دوقطبی ممکن است رونقی به این فضا ببخشد.
از طرف دیگر بهاحتمال زیاد برای رئیسجمهور آینده باید یکمیزان رأی حداقلی متصور بود و بعید است از رونقهای قبلی خبری باشد.
محمد صدر هنوز به پیشنهاد رهبران اصلاحطلب پاسخی نداده است ضمن آن که تا قطعیشدن حضور و حمایت این گزینه باید منتظر ماند. علیاکبر صالحی، عارف و مجید انصاری هم بیمیل به حضور در صحنه نیستند؛ اما تصمیم نهایی با محمد خاتمی و شورای رهبری اصلاحطلبان است.
در جریان اصولگرا نباید از حضور نامهایی همچون زاکانی، بذرپاش نیز بهسادگی گذشت.
و البته گزینه محمود احمدینژاد که قطع و یقین قصد ثبتنام دارد و اگر تأیید شود شانس بالاتری از سایر گزینهها برای پیروزی خواهد داشت؛ ولی هیچ نشانهای از ملاطفت شورای نگهبان در پرونده صلاحیتش دیده نمیشود و بعید است او نامزد نهایی انتخابات پیشرو باشد.
انتخاباتی که بهواسطه جایگاه ریاستجمهوری در ساختار سیاسی و اداری کشور از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. شرایط خاص کشور و اتفاقاتی که در سالهای اخیر به وقوع پیوسته، سبب حساسیت و اهمیت مضاعف انتخابات پیشرو میشود.
کلیت انتخابات و تحولات و نامزدها تا حدود زیادی قابلتحلیل و پیشبینی است؛ اما برخی حوادث خاص در طول تاریخ انتخابات ریاستجمهوری در اکثر دورهها همچون ۷۶، ۸۴ و ۹۲ این واقعیت را نشان میدهد که انتخابات ممکن است محمل اتفاقات بزرگ و مهم و خارج از پیشبینی باشد.
در دوره قبل باتوجهبه حضور شهید آیتالله رئیسی در انتخابات تقریباً تکلیف همه نیروهای جریان اصولگرا برای حضور و یا ادامه کار روشن بود و شرایط برای حضور اصلاحطلبان در آن انتخابات فراهم نشد و عبدالناصر همتی نیز نتوانست نامزد کامل این جریان باشد و در نهایت نیز رأی قابلقبولی به دست نیاورد. اما به نظر میرسد در این دوره شرایط کاملاً با ۱۴۰۰ متفاوت است و همین امر سبب گمانهزنیهای گسترده و احتمال حضور گزینههای زیادی در عرصه انتخابات شده است.
در جریان اصولگرا حضور سعید جلیلی قطعی به نظر میرسد. او اعلام غیررسمی کاندیداتوریاش را زودتر از بقیه انجام داد و خود و برخی از نزدیکانش در دولت سعی دارند وی را میراثدار دولت فعلی جلوه دهند. جلیلی دارای شبکه فعال و قدرتمندی است که از نفوذ خوبی در دولت سیزدهم نیز برخوردار بود.
با وجود موفقیت لیست نزدیک به جلیلی در انتخابات مجلس در تهران و عزم این طیف برای به دستگرفتن ریاست مجلس اما آنها در مجلس هیچ توفیقی به دست نیاوردند و حالا بیش از هر زمان دیگری خود را برای تداوم قدرت در دولت مستحق و جدی میبینند.
محمدباقر قالیباف اگر چه به ریاست مجلس رسیده است و اگر چه بهشدت آسیبپذیر بهویژه از طرف طیف خود اصولگرا است؛ ولی بعید است که در انتخابات شرکت نکند. او امیدوار به عدم حضور اصلاحطلبان و یا نیروهای میانه است.
علی لاریجانی یکی از جدیترین گزینههای ریاستجمهوری است اگر قرار باشد اصلاحطلبان گزینه مستقل و قدرتمندی در صحنه نداشته باشند و برخی از آنها و دولتیهای سابق و نیروهای مستقل از لاریجانی حمایت کنند، او میتواند یکی از دو رقیب اصلی انتخابات باشد.
ولی به نظر میرسد اصلاحطلبان اگرچه دنبال خلق حادثه خرداد ۱۳۹۲ هستند؛ اما در نوع استراتژیشان تغییر ایجاد خواهند کرد و رحم خود را تا جای ممکن به دیگران اجاره ندهند.
زمزمههای از حضور احتمالی سید محمد صدر عضو برجسته مجمع تشخیص مصلحت نظام و از کارگزاران باسابقه کشور این گمانه را تقویت کرده است که آنها بر روی یک نیروی جدی و با چارچوب این بار شرطبندی خواهند کرد.
این اتفاق یقیناً شانس لاریجانی را به حداقل خواهد رساند و سایر گزینههای اصلاحطلب همچون همتی، محسن هاشمی و پزشکیان به حاشیه خواهند رفت و حتی سبب یک اجماع در طیف اصولگرا خواهد شد و آنها مجبور به یکیشدن میشوند که در این صورت ممکن است قالیباف نیرویی باشد که مجبور به کنار رفتن باشد.
در این میان نباید از فتاح نیز بهسادگی گذشت وی در بدنه دولت حامیانی دارد و در یک مؤسسه اقتصادی قدرتمند حضور دارد.
پایگاه اصلاحطلبان با ریزش و چالش اساسی روبرو است و به صحنه آوردن حامیان سابق این طیف سخت و دشوار است؛ اما دوقطبی ممکن است رونقی به این فضا ببخشد.
از طرف دیگر بهاحتمال زیاد برای رئیسجمهور آینده باید یکمیزان رأی حداقلی متصور بود و بعید است از رونقهای قبلی خبری باشد.
محمد صدر هنوز به پیشنهاد رهبران اصلاحطلب پاسخی نداده است ضمن آن که تا قطعیشدن حضور و حمایت این گزینه باید منتظر ماند. علیاکبر صالحی، عارف و مجید انصاری هم بیمیل به حضور در صحنه نیستند؛ اما تصمیم نهایی با محمد خاتمی و شورای رهبری اصلاحطلبان است.
در جریان اصولگرا نباید از حضور نامهایی همچون زاکانی، بذرپاش نیز بهسادگی گذشت.
و البته گزینه محمود احمدینژاد که قطع و یقین قصد ثبتنام دارد و اگر تأیید شود شانس بالاتری از سایر گزینهها برای پیروزی خواهد داشت؛ ولی هیچ نشانهای از ملاطفت شورای نگهبان در پرونده صلاحیتش دیده نمیشود و بعید است او نامزد نهایی انتخابات پیشرو باشد.