تاریخ انتشار
شنبه ۷ مرداد ۱۴۰۲ ساعت ۱۰:۱۳
کد مطلب : ۴۶۵۳۱۸
یادداشت توماس فریدمن در نیویورک تایمز؛
پیشنهاد بایدن برای عادی سازی روابط بین عربستان و اسرائیل / تل آویو بر سر دوراهی: الحاق کرانه باختری به اسرائیل یا بستنِ پیمانی بزرگتر از کمپ دیوید؟ / خواسته ریاض از واشنگتن: یک معاهده امنیتی دوجانبه در سطح ناتو که آمریکا را موظف میکند در صورت حمله ایران، از عربستان دفاع کند
۱
کبنا ؛توماس فریدمن در نیویورک تایمز نوشت: برای صدها هزار حامی دموکراسی در اسرائیل که سعی کردند مانع کودتای قضایی نتانیاهو شوند، سلب اختیارات کلیدی دادگاه عالی اسرائیل، مطمئنا یک شکست تلخ است. اما هنوز میتوان امیدوار بود. ممکن است نتیجه مذاکرات بین ایالات متحده و عربستان سعودی، به کمک مخالفان نتانیاهو بیاید.
به گزارش کبنا از انتخاب: در ادامه این مطلب آمده است: در مصاحبه هفته گذشته من با بایدن در دفتر بیضی کاخ سفید، تاکید و تمرکز بر این بود که بایدن از نتانیاهو میخواهد تا زمانی که برای طرح اصلاحات قضایی اش حداقل یک اجماع سمبلیک در اسرائیل وجود ندارد، دست به این کار نزند. اما این تمام چیزی نیست که در مورد آن صحبت کردیم. بایدن در حال بررسی امکان رسیدن به یک توافق امنیتی دوجانیه میان امریکا و عربستان است که شامل عادی سازی روابط عربستان سعودی با اسرائیل میشود، مشروط بر اینکه اسرائیل امتیازاتی به فلسطینیها بدهد که امکان «راهحل دو کشوری» برای مساله فلسطین و اسرائیل را حفظ کند.
پس از گفتگوهای چند روز گذشته بین بایدن، جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی اش، آنتونی بلینکن، وزیر خارجه و برت مک گورک، مقام ارشد کاخ سفید که مسئول هماهنگی امور خاورمیانه است، رئیس جمهور امریکا، سالیوان و مک گورک را به عربستان سعودی فرستاده است. آنها صبح پنجشنبه به ریاض رفتند تا امکان دستیابی به نوعی تفاهم بین امریکا، عربستان سعودی، اسرائیل و فلسطین را بررسی کنند.
بایدن هنوز تصمیم خود را برای ادامه این کار نگرفته، اما به تیمش چراغ سبز نشان داده تا با محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان سعودی بنشینند و بررسی کنند که آیا رسیدن به نوعی توافق امکان پذیر است یا نه و در صورت امکان، بهای آن چیست. حتی اگر بایدن تصمیم بگیرد فورا مرحله بعدی این طرح را دنبال کند، به نتیجه رساندن چنین توافق چندملیتی ای، زمان بر، دشوار و پیچیده خواهد بود. اما گفتگوهای فعلی که برای بررسی امکان رسیدن به توافق است، سریعتر از آنچه فکر میکردم پیش میرود و به دو دلیل، این گفتگوها اهمیت زیادی دارد.
اولا، یک پیمان امنیتی بین ایالات متحده و عربستان که منجر به عادی سازی روابط بین ریاض و تل آویو شود و در عین حال روابط عربستان و چین را محدود کند، موجب تغییرات اساسی در خاورمیانه خواهد شد. چنین توافقی حتی بزرگتر از پیمان صلح کمپ دیوید بین مصر و اسرائیل است، زیرا صلح بین اسرائیل و عربستان سعودی که مقدسترین شهرهای اسلام یعنی مکه و مدینه در آنجاست، راه را برای صلح بین اسرائیل و کل جهان اسلام، از جمله کشورهای مهمی مانند اندونزی و شاید حتی پاکستان هموار میکند. این یک میراث مهم سیاست خارجی برای بایدن خواهد بود.
ثانیا، اگر ایالات متحده یک ائتلاف امنیتی با عربستان سعودی ایجاد کند که به موجب آن، ریاض متعهد شود روابطش با اسرائیل را عادی کند و در مقابل، اسرائیل امتیازات معنی داری را به فلسطینیها بدهد، ائتلاف نتانیاهو که متشکل از «خود برتر پنداران یهودی» و افراط گرایان مذهبی است، باید به این سوال پاسخ دهند: شما میتوانید کرانه باختری را به اسرائیل ضمیمه کنید، یا با عربستان سعودی و کل جهان اسلام صلح داشته باشید، اما نمیتوانید همزمان هر دو را داشته باشید، کدام را انتخاب میکنید؟
حالا آیا این سوال، موجب شکل گیری بحث جالبی درون کابینه نتانیاهو نمیشود؟
من دوست دارم بزالل اسموتریچ، وزیر دارایی تندروی اسرائیل را ببینم که به تلویزیون اسرائیل میرود تا به مردم توضیح دهد که چرا فکر میکند الحاق کرانه باختری و ۲.۹ میلیون ساکن فلسطینی آن به نفع اسرائیل است، نه عادی سازی روابط با عربستان سعودی و بقیه جهان اسلام.
صلح عربستان و اسرائیل میتواند به طور چشمگیری از تقابل مسلمانان و یهودیان که بیش از یک قرن پیش با شروع درگیریهای یهودی-فلسطینی به وجود آمده، بکاهد. اما قبل از اینکه بتوان انتخاب بین الحاق کرانه باختری یا عادی سازی روابط را در برابر این دولت افراطی اسرائیل مطرح کرد، باید با بسیاری از چیزها موافقت شود. گفتنی است، جیک سالیوان امروز برای گردشگری در ریاض نیست.
سعودیها به دنبال سه خواسته اصلی از واشنگتن هستند:
۱. یک معاهده امنیتی دوجانبه در سطح ناتو که ایالات متحده را موظف میکند در صورت حمله به عربستان سعودی (به احتمال زیاد توسط ایران) از این کشور دفاع کند.
۲. برنامه هستهای غیر نظامی، تحت نظارت ایالات متحده.
۳. امکان خرید تسلیحات پیشرفتهتر امریکایی، مانند سامانه دفاع موشکی تاد، که برای سعودیها در برابر زرادخانه موشکهای میانبرد و دوربرد ایران مفید است؛ و در مقابل، از جمله چیزهایی که امریکا از سعودیها میخواهد، این موارد است:
۱. پایان دادن به جنگ در یمن که البته درگیریها در سال گذشته کاهش یافته است.
۲. ارائه یک بسته کمکی بزرگ و بی سابقه از جانب عربستان به مؤسسات فلسطینی در کرانه باختری
۳. اعمال محدودیتهای قابل توجه بر روابط رو به رشد ریاض و پکن
به گزارش کبنا از انتخاب: در ادامه این مطلب آمده است: در مصاحبه هفته گذشته من با بایدن در دفتر بیضی کاخ سفید، تاکید و تمرکز بر این بود که بایدن از نتانیاهو میخواهد تا زمانی که برای طرح اصلاحات قضایی اش حداقل یک اجماع سمبلیک در اسرائیل وجود ندارد، دست به این کار نزند. اما این تمام چیزی نیست که در مورد آن صحبت کردیم. بایدن در حال بررسی امکان رسیدن به یک توافق امنیتی دوجانیه میان امریکا و عربستان است که شامل عادی سازی روابط عربستان سعودی با اسرائیل میشود، مشروط بر اینکه اسرائیل امتیازاتی به فلسطینیها بدهد که امکان «راهحل دو کشوری» برای مساله فلسطین و اسرائیل را حفظ کند.
پس از گفتگوهای چند روز گذشته بین بایدن، جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی اش، آنتونی بلینکن، وزیر خارجه و برت مک گورک، مقام ارشد کاخ سفید که مسئول هماهنگی امور خاورمیانه است، رئیس جمهور امریکا، سالیوان و مک گورک را به عربستان سعودی فرستاده است. آنها صبح پنجشنبه به ریاض رفتند تا امکان دستیابی به نوعی تفاهم بین امریکا، عربستان سعودی، اسرائیل و فلسطین را بررسی کنند.
بایدن هنوز تصمیم خود را برای ادامه این کار نگرفته، اما به تیمش چراغ سبز نشان داده تا با محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان سعودی بنشینند و بررسی کنند که آیا رسیدن به نوعی توافق امکان پذیر است یا نه و در صورت امکان، بهای آن چیست. حتی اگر بایدن تصمیم بگیرد فورا مرحله بعدی این طرح را دنبال کند، به نتیجه رساندن چنین توافق چندملیتی ای، زمان بر، دشوار و پیچیده خواهد بود. اما گفتگوهای فعلی که برای بررسی امکان رسیدن به توافق است، سریعتر از آنچه فکر میکردم پیش میرود و به دو دلیل، این گفتگوها اهمیت زیادی دارد.
اولا، یک پیمان امنیتی بین ایالات متحده و عربستان که منجر به عادی سازی روابط بین ریاض و تل آویو شود و در عین حال روابط عربستان و چین را محدود کند، موجب تغییرات اساسی در خاورمیانه خواهد شد. چنین توافقی حتی بزرگتر از پیمان صلح کمپ دیوید بین مصر و اسرائیل است، زیرا صلح بین اسرائیل و عربستان سعودی که مقدسترین شهرهای اسلام یعنی مکه و مدینه در آنجاست، راه را برای صلح بین اسرائیل و کل جهان اسلام، از جمله کشورهای مهمی مانند اندونزی و شاید حتی پاکستان هموار میکند. این یک میراث مهم سیاست خارجی برای بایدن خواهد بود.
ثانیا، اگر ایالات متحده یک ائتلاف امنیتی با عربستان سعودی ایجاد کند که به موجب آن، ریاض متعهد شود روابطش با اسرائیل را عادی کند و در مقابل، اسرائیل امتیازات معنی داری را به فلسطینیها بدهد، ائتلاف نتانیاهو که متشکل از «خود برتر پنداران یهودی» و افراط گرایان مذهبی است، باید به این سوال پاسخ دهند: شما میتوانید کرانه باختری را به اسرائیل ضمیمه کنید، یا با عربستان سعودی و کل جهان اسلام صلح داشته باشید، اما نمیتوانید همزمان هر دو را داشته باشید، کدام را انتخاب میکنید؟
حالا آیا این سوال، موجب شکل گیری بحث جالبی درون کابینه نتانیاهو نمیشود؟
من دوست دارم بزالل اسموتریچ، وزیر دارایی تندروی اسرائیل را ببینم که به تلویزیون اسرائیل میرود تا به مردم توضیح دهد که چرا فکر میکند الحاق کرانه باختری و ۲.۹ میلیون ساکن فلسطینی آن به نفع اسرائیل است، نه عادی سازی روابط با عربستان سعودی و بقیه جهان اسلام.
صلح عربستان و اسرائیل میتواند به طور چشمگیری از تقابل مسلمانان و یهودیان که بیش از یک قرن پیش با شروع درگیریهای یهودی-فلسطینی به وجود آمده، بکاهد. اما قبل از اینکه بتوان انتخاب بین الحاق کرانه باختری یا عادی سازی روابط را در برابر این دولت افراطی اسرائیل مطرح کرد، باید با بسیاری از چیزها موافقت شود. گفتنی است، جیک سالیوان امروز برای گردشگری در ریاض نیست.
سعودیها به دنبال سه خواسته اصلی از واشنگتن هستند:
۱. یک معاهده امنیتی دوجانبه در سطح ناتو که ایالات متحده را موظف میکند در صورت حمله به عربستان سعودی (به احتمال زیاد توسط ایران) از این کشور دفاع کند.
۲. برنامه هستهای غیر نظامی، تحت نظارت ایالات متحده.
۳. امکان خرید تسلیحات پیشرفتهتر امریکایی، مانند سامانه دفاع موشکی تاد، که برای سعودیها در برابر زرادخانه موشکهای میانبرد و دوربرد ایران مفید است؛ و در مقابل، از جمله چیزهایی که امریکا از سعودیها میخواهد، این موارد است:
۱. پایان دادن به جنگ در یمن که البته درگیریها در سال گذشته کاهش یافته است.
۲. ارائه یک بسته کمکی بزرگ و بی سابقه از جانب عربستان به مؤسسات فلسطینی در کرانه باختری
۳. اعمال محدودیتهای قابل توجه بر روابط رو به رشد ریاض و پکن