تاریخ انتشار
سه شنبه ۱۶ خرداد ۱۴۰۲ ساعت ۰۰:۴۲
کد مطلب : ۴۶۳۲۲۱
هاآرتص گزارش داد؛
در کانال تهران-واشنگتن و تل آویو-ریاض چه میگذرد؟ / وقتی توافق بایدن با ایران به برنامه اتمی بن سلمان و چراغ سبز نتانیاهو به جمهوریخواهان ضد سعودی گره میخورد
۰
کبنا ؛روزنامه هاآرتص چاپ اسرائیل نوشت: پس از وقفهای تقریباً یک ساله، ایالات متحده بار دیگر در حال بررسی امکان شروع دور جدید مذاکرات با ایران بر سر توافق هستهای است. اقدامات تهران در سال گذشته، به ویژه فروش گسترده پهپادهای تهاجمی به روسیه برای استفاده در جنگ اوکراین، ادامه غنی سازی اورانیوم با غنای بالا و تحولات پاییز در ایران، واشنگتن را وادار کرد تا تلاشهای خود برای احیای توافق هستهای را برای مدت قابل توجهی متوقف کند. اما به نظر میرسد اخیراً دولت بایدن امیدوار است که بتواند ایران را برای امضای یک توافق جدید، شاید در قالب یک توافق موقت محدود (اعمال محدودیت بر غنی سازی اورانیوم در ازای آزادسازی داراییهای بلوکه شده ایران) متقاعد کند، چیزی که به عنوان "کمتر در برابر کمتر" شناخته میشود.
به گزارش کبنا، در ادامه این مطلب آمده است: باراک راوید، روزنامه نگار، روز چهارشنبه در سایت خبری والا گزارش داد که برت مک گورک، مشاور ارشد بایدن در امور خاورمیانه، ماه گذشته میلادی با هدف آغاز یک روند دیپلماتیک جدید با ایران، به عمان سفر کرده است. هدف از این گفتگوها بررسی این موضوع بود که آیا ایران با اعمال محدودیت بر برنامه هستهای اش و مهار تحرکاتش در منطقه موافقت خواهد کرد یا خیر. پیش از این، در ژانویه ۲۰۲۱، ایالات متحده پیشنهادهایی را برای احیای برجام که دونالد ترامپ در سال ۲۰۱۸ از آن خارج شده بود، ارائه کرد، اما ایرانیها طفره رفتند و مذاکرات به جایی نرسید.
اکنون به نظر میرسد که واشنگتن امیدوار است پنجره جدیدی باز شده باشد، اما فکر میکند که تنها چارچوب عملی برای این توافق، چارچوبی است که دامنه آن محدود باشد و شامل کاهش تحریمها بشود. اظهارات رسمی ایالات متحده در مورد این موضوع هنوز محتاطانه و غیرصریح است. سخنگوی کاخ سفید، روز چهارشنبه در یک نشست خبری، با بیان اینکه رئیس جمهور هنوز هم راه حل دیپلماتیک را به شدت ترجیح میدهد، افزود: «اما ایرانیها با حسن نیت مذاکره نمیکردند.»
اگر مذاکرات از سر گرفته شود، ایران از موضع قدرت نسبی وارد آن خواهد شد. این کشور بهایی برای کمک به تهاجم روسیه و... پرداخت نکرده است. شاید برعکس: تقویت همبستگی با مسکو، موقعیت استراتژیک تهران را در خاورمیانه ارتقا داد، روابطش با چین نیز نزدیکتر شد و ارتباط جمهوری اسلامی با کشورهای سنی بهویژه عربستان سعودی و مصر گرمتر شده است.
در طول این دوره، ایران به پیشبرد غنیسازی اورانیوم تا جایی ادامه داد که طبق اطلاعات ایالات متحده، اکنون این توانایی را دارد که ظرف ۱۲ روز پس از تصمیمگیری، مقدار کافی اورانیوم با غنای بالا برای ساخت یک بمب هستهای تولید کند. (نصب بمب بر روی کلاهک هستهای تقریباً به دو سال زمان نیاز دارد.) مجله اکونومیست این هفته ایران را یک کشور "در آستانه هستهای شدن" نامید و مدعی شد که تهران میتواند در شش ماه، به اندازه کافی اورانیوم غنی شده برای ساخت هفت بمب، تولید کند. روز چهارشنبه، آژانس بین المللی انرژی اتمی اعلام کرد دو پرونده تحقیقاتی علیه ایران بسته شده است، تا تهران دستاورد دیگری را به ثبت برساند. یکی از پروندههای تحقیقاتی بسته شده، درباره تأسیسات هستهای بود که بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل در یک سخنرانی در سازمان ملل به آن اشاره کرد، و پرونده دیگر درباره کشف ذرات اورانیوم با غنای ۷/۸۳ درصد در تاسیسات فردو بود.
اگرچه نتانیاهو به شدت این واقعیت را رد میکند، اما حقیقت این است که او با متقاعد کردن ترامپ به خروج از برجام، در هدفش برای محدود کردن برنامه هستهای ایران شکست خورد. توافق هایی که بایدن ممکن است در حال حاضر با ایران به دست بیاورد، میتواند برای نتانیاهو یک شکست تمام عیار باشد. در هر صورت، او مانند نفتالی بنت، یائیر لاپید و بنی گانتز، رقبایش در دولت پیشین اسرائیل، با احیای توافق اصلی (برجام) مخالف است.
پیشرفتی که به نظر میرسد در کانال آمریکا-ایران حاصل شده است، با امیدها برای پیشرفت در کانال اسرائیل-عربستان، بی ارتباط نیست. چند ماه است که اسرائیل و آمریکا در تلاش برای احیای گفتگوهای عادی سازی روابط اورشلیم و ریاض هستند. اخیراً امیدواری محتاطانهای در مورد احتمال دستیابی به یک پیشرفت در این زمینه، به وجود آمده است. خواستههای عربستان، همانطور که برای اولین بار در دسامبر سال گذشته مطرح شد، عمدتاً درخواستهایی است که از امریکاییها دارند: اضافه شدن به جمع متحدین اصلی خارج از ناتو ایالات متحده، دریافت دهها میلیارد دلار تسلیحات پیشرفته امریکایی (که برخی از آنها به وعدههای عمل نشده دوران ترامپ برمیگردد) و موافقت واشنگتن با یک پروژه هستهای غیرنظامی در عربستان سعودی.
در مورد سوم، واشنگتن در واقع به اورشلیم نیاز دارد. اینکه روسای جمهور سابق ایالات متحده از ارائه کمک به سعودیها برای چنین پروژه حساسی سر باز زده اند، بی دلیل نیست. محمد بن سلمان، ولیعهد سعودی، اعلام کرده است که میخواهد کشورش تا سال ۲۰۵۰ استفاده از نفت را کنار بگذارد، اما اصرار او بر ساخت رآکتورهای هستهای برای استفاده غیرنظامی در عربستان، با توجه به شرایط نظام سیاسی عربستان و نگرانیها درباره ثبات آن، با نارضایتی در غرب مواجه شده است. برای دولتی که به دنبال این است که پیش از انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۴، یک دستاورد دیپلماتیک از طریق چیزی مانند توافق هستهای با ایران کسب کند، کار دشواری است که کنگره را برای تصویب هدیهای با این ارزش به سعودی ها، راضی کند. ذکر ملیت سعودی برخی از عاملان حملات ۱۱ سپتامبر، برای بسیج قانونگذاران جمهوری خواه جهت مخالفت با چنین توافقی کافی است.
در اسرائیل برخی گمان میکنند رویکرد دولت ایالات متحده در قبال نتانیاهو دقیقاً با این مساله در ارتباط است. به عقیده دستیاران بایدن، فقط نخست وزیر اسرائیل میتواند تاییدیه چنین اقدامی را از جمهوری خواهان بگیرد. واشنگتن به یاد دارد که در زمان توافق ابراهیم، این نتانیاهو بود که به دولت ترامپ اعلام کرد با فروش جنگندههای پیشرفته اف-۳۵ به امارات متحده عربی مخالفت نخواهد کرد. لیندسی گراهام، سناتور کهنه کار جمهوری خواه که از دوستان نتانیاهو است، اخیراً به ریاض و اورشلیم سفر کرده و در حال پیشبرد یک توافق است. برت مک گورک، مشاور عالی جو بایدن در امور خاورمیانه و آموس هوکشتاین، هماهنگ کننده ویژه بایدن برای زیرساختهای جهانی و امنیت انرژی نیز سفری با پایتختهای عربستان و اسرائیل داشته اند.
نتانیاهو به دلیل وضعیت تیره و تارش در جبهه داخلی، حتی بیشتر از بایدن در آرزوی دستاوردی در ارتباط با سعودی هاست. با این حال، دادن چنین امتیازی به سعودی ها، موضوع کوچکی نیست. برخی از کارشناسان هستهای اسرائیل، از جمله کارکنان ارشد سابق نهادهای امنیتی، از این ایده، به دلیل نگرانی از شروع مسابقه تسلیحات هستهای در منطقه و مشروعیت بخشیدن به توافق ایران و روسیه برای تامین راکتورهای غیرنظامی تهران، ابراز شگفتی کرده اند.
سوالی که در پایان مطرح خواهد شد این است که آیا این مساله تعیین کننده برای توافق عربستان و اسرائیل است و آیا نتانیاهو تصمیم خواهد گرفت که با هدف دستیابی به توافق عادی سازی روابط با عربستان، به بایدن کمک کند تا تایید جمهوری خواهان برای دادن امتیاز هستهای به عربستان را اخذکند؟
همانطور که امیر تیبون و جاناتان لیس این هفته در هاآرتص گزارش دادند، موانع متعددی در ارتباط با مذاکرات با عربستان سعودی باقی مانده است. دولت نتانیاهو اخیراً به یک دستاورد خاص میبالد: پرواز مستقیم به شهرهای مقدس مکه و مدینه در عربستان سعودی برای اعراب اسرائیلی که در پایان ماه ژوئن مراسم حج را انجام خواهند داد. اما این هنوز نهایی نشده است، و ناامیدی زمانی بیشتر میشود که بدانیم ایالات متحده و اسرائیل قبلاً در اواخر دوره دولت پیشین، در این مورد به توافق رسیده اند.
در حالی که آمریکاییها به دنبال راهی برای بازگشت به مذاکرات با ایران هستند، اسرائیل تهدیداتش را افزایش داده است. هفته گذشته، به دنبال اظهارات مقامات ارشد امنیتی در کنفرانس هرتزلیا، تنش ها افزایش یافت. در این هفته، رزمایش بزرگی که توسط ستاد کل ارتش اسرائیل به نام «مشت قاطع» برگزار شده است، جلب توجه میکند.
این رزمایش یک سناریوی «درگیری در چند جبهه همزمان» را پیاده میکند. به عبارت دیگر، هدف آن بررسی چگونگی مقابله ارتش در جنگی است که همزمان در چندین جبهه آغاز میشود. با توجه حال و هوای این روزها، مطمئنا ایران نیز در این سناریو جایگاهی دارد. دولت کنونی تل آویو چند میلیارد شِکِل (واحد پول اسرائیل) به ارتش برای تقویت آمادگیها برای حمله احتمالی آینده به ایران اختصاص داده است. دولت بنت-لپید نیز همین روند را دنبال میکرد.
برای دومین بار در یک ماه، و هشتمین بار در ۱۴ ماه گذشته، ژنرال مایکل کوریلا، فرمانده سنتکام، به اسرائیل سفرکرده است. کوریلا که برای مشاهده رزمایش آمده بود، با یوآو گالانت، وزیر دفاع و هرتزل هالوی، رئیس ستاد ارتش اسرائیل ملاقات کرد، اما این تنها اشتیاق به صهیون نیست که او را به اینجا میآورد. مانند دیگر سفرهای اخیر مقامات ارشد دولت بایدن به اسرائیل، کوریلا نیز تا حدی برای ایفای نقش مراقبتی به اسرائیل سفر کرده است: به منظور اطمینان از اینکه اسرائیل از همکاری با ایالات متحده خشنود است و برای حرکتهای مستقل و غافلگیرکننده درباره ایران برنامه ریزی نمیکند.
اگر دولت بایدن واقعاً مایل به از سرگیری مذاکرات باشد، تهدیدهای مکرر اسرائیل علیه ایران لزوماً برای واشنگتن بد نیست. یک تهدید نظامی معتبر میتواند تا حدودی به تحریک تهران برای دستیابی به توافق کمک کند. اما در عمل، علیرغم آمادگیهای روزافزون و گسترده، ایران نیز قادر به درک وضعیت در حال تحول منطقه است.
روابط بایدن با نتانیاهو به دلیل تلاش نتانیاهو برای تصویب قوانین کودتاگونه اصلاحات قضایی و اتحاد نامقدسی که با احزاب راست افراطی ایجاد کرده، همچنان پرتنش است. او در حال حاضر با گذشت بیش از پنج ماه از تشکیل دولتش، موفق به دریافت کارت دعوت برای سفر به کاخ سفید نشده است. طبیعتا اگر پیشرفتی در کانال سعودی اتفاق بیفتد، این وضعیت تغییر خواهد کرد. احتمال اینکه نتانیاهو بر خلاف نظر ایالات متحده به ایران حمله کند اندک است، به خصوص اگر توافق جدید آمریکایی-ایرانی شکل بگیرد. اسرائیل برای حمله، چه از نظر عملیاتی و چه حمایت دیپلماتیک، به شدت به ایالات متحده نیاز دارد.
به گزارش کبنا، در ادامه این مطلب آمده است: باراک راوید، روزنامه نگار، روز چهارشنبه در سایت خبری والا گزارش داد که برت مک گورک، مشاور ارشد بایدن در امور خاورمیانه، ماه گذشته میلادی با هدف آغاز یک روند دیپلماتیک جدید با ایران، به عمان سفر کرده است. هدف از این گفتگوها بررسی این موضوع بود که آیا ایران با اعمال محدودیت بر برنامه هستهای اش و مهار تحرکاتش در منطقه موافقت خواهد کرد یا خیر. پیش از این، در ژانویه ۲۰۲۱، ایالات متحده پیشنهادهایی را برای احیای برجام که دونالد ترامپ در سال ۲۰۱۸ از آن خارج شده بود، ارائه کرد، اما ایرانیها طفره رفتند و مذاکرات به جایی نرسید.
اکنون به نظر میرسد که واشنگتن امیدوار است پنجره جدیدی باز شده باشد، اما فکر میکند که تنها چارچوب عملی برای این توافق، چارچوبی است که دامنه آن محدود باشد و شامل کاهش تحریمها بشود. اظهارات رسمی ایالات متحده در مورد این موضوع هنوز محتاطانه و غیرصریح است. سخنگوی کاخ سفید، روز چهارشنبه در یک نشست خبری، با بیان اینکه رئیس جمهور هنوز هم راه حل دیپلماتیک را به شدت ترجیح میدهد، افزود: «اما ایرانیها با حسن نیت مذاکره نمیکردند.»
اگر مذاکرات از سر گرفته شود، ایران از موضع قدرت نسبی وارد آن خواهد شد. این کشور بهایی برای کمک به تهاجم روسیه و... پرداخت نکرده است. شاید برعکس: تقویت همبستگی با مسکو، موقعیت استراتژیک تهران را در خاورمیانه ارتقا داد، روابطش با چین نیز نزدیکتر شد و ارتباط جمهوری اسلامی با کشورهای سنی بهویژه عربستان سعودی و مصر گرمتر شده است.
در طول این دوره، ایران به پیشبرد غنیسازی اورانیوم تا جایی ادامه داد که طبق اطلاعات ایالات متحده، اکنون این توانایی را دارد که ظرف ۱۲ روز پس از تصمیمگیری، مقدار کافی اورانیوم با غنای بالا برای ساخت یک بمب هستهای تولید کند. (نصب بمب بر روی کلاهک هستهای تقریباً به دو سال زمان نیاز دارد.) مجله اکونومیست این هفته ایران را یک کشور "در آستانه هستهای شدن" نامید و مدعی شد که تهران میتواند در شش ماه، به اندازه کافی اورانیوم غنی شده برای ساخت هفت بمب، تولید کند. روز چهارشنبه، آژانس بین المللی انرژی اتمی اعلام کرد دو پرونده تحقیقاتی علیه ایران بسته شده است، تا تهران دستاورد دیگری را به ثبت برساند. یکی از پروندههای تحقیقاتی بسته شده، درباره تأسیسات هستهای بود که بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل در یک سخنرانی در سازمان ملل به آن اشاره کرد، و پرونده دیگر درباره کشف ذرات اورانیوم با غنای ۷/۸۳ درصد در تاسیسات فردو بود.
اگرچه نتانیاهو به شدت این واقعیت را رد میکند، اما حقیقت این است که او با متقاعد کردن ترامپ به خروج از برجام، در هدفش برای محدود کردن برنامه هستهای ایران شکست خورد. توافق هایی که بایدن ممکن است در حال حاضر با ایران به دست بیاورد، میتواند برای نتانیاهو یک شکست تمام عیار باشد. در هر صورت، او مانند نفتالی بنت، یائیر لاپید و بنی گانتز، رقبایش در دولت پیشین اسرائیل، با احیای توافق اصلی (برجام) مخالف است.
پیشرفتی که به نظر میرسد در کانال آمریکا-ایران حاصل شده است، با امیدها برای پیشرفت در کانال اسرائیل-عربستان، بی ارتباط نیست. چند ماه است که اسرائیل و آمریکا در تلاش برای احیای گفتگوهای عادی سازی روابط اورشلیم و ریاض هستند. اخیراً امیدواری محتاطانهای در مورد احتمال دستیابی به یک پیشرفت در این زمینه، به وجود آمده است. خواستههای عربستان، همانطور که برای اولین بار در دسامبر سال گذشته مطرح شد، عمدتاً درخواستهایی است که از امریکاییها دارند: اضافه شدن به جمع متحدین اصلی خارج از ناتو ایالات متحده، دریافت دهها میلیارد دلار تسلیحات پیشرفته امریکایی (که برخی از آنها به وعدههای عمل نشده دوران ترامپ برمیگردد) و موافقت واشنگتن با یک پروژه هستهای غیرنظامی در عربستان سعودی.
در مورد سوم، واشنگتن در واقع به اورشلیم نیاز دارد. اینکه روسای جمهور سابق ایالات متحده از ارائه کمک به سعودیها برای چنین پروژه حساسی سر باز زده اند، بی دلیل نیست. محمد بن سلمان، ولیعهد سعودی، اعلام کرده است که میخواهد کشورش تا سال ۲۰۵۰ استفاده از نفت را کنار بگذارد، اما اصرار او بر ساخت رآکتورهای هستهای برای استفاده غیرنظامی در عربستان، با توجه به شرایط نظام سیاسی عربستان و نگرانیها درباره ثبات آن، با نارضایتی در غرب مواجه شده است. برای دولتی که به دنبال این است که پیش از انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۴، یک دستاورد دیپلماتیک از طریق چیزی مانند توافق هستهای با ایران کسب کند، کار دشواری است که کنگره را برای تصویب هدیهای با این ارزش به سعودی ها، راضی کند. ذکر ملیت سعودی برخی از عاملان حملات ۱۱ سپتامبر، برای بسیج قانونگذاران جمهوری خواه جهت مخالفت با چنین توافقی کافی است.
در اسرائیل برخی گمان میکنند رویکرد دولت ایالات متحده در قبال نتانیاهو دقیقاً با این مساله در ارتباط است. به عقیده دستیاران بایدن، فقط نخست وزیر اسرائیل میتواند تاییدیه چنین اقدامی را از جمهوری خواهان بگیرد. واشنگتن به یاد دارد که در زمان توافق ابراهیم، این نتانیاهو بود که به دولت ترامپ اعلام کرد با فروش جنگندههای پیشرفته اف-۳۵ به امارات متحده عربی مخالفت نخواهد کرد. لیندسی گراهام، سناتور کهنه کار جمهوری خواه که از دوستان نتانیاهو است، اخیراً به ریاض و اورشلیم سفر کرده و در حال پیشبرد یک توافق است. برت مک گورک، مشاور عالی جو بایدن در امور خاورمیانه و آموس هوکشتاین، هماهنگ کننده ویژه بایدن برای زیرساختهای جهانی و امنیت انرژی نیز سفری با پایتختهای عربستان و اسرائیل داشته اند.
نتانیاهو به دلیل وضعیت تیره و تارش در جبهه داخلی، حتی بیشتر از بایدن در آرزوی دستاوردی در ارتباط با سعودی هاست. با این حال، دادن چنین امتیازی به سعودی ها، موضوع کوچکی نیست. برخی از کارشناسان هستهای اسرائیل، از جمله کارکنان ارشد سابق نهادهای امنیتی، از این ایده، به دلیل نگرانی از شروع مسابقه تسلیحات هستهای در منطقه و مشروعیت بخشیدن به توافق ایران و روسیه برای تامین راکتورهای غیرنظامی تهران، ابراز شگفتی کرده اند.
سوالی که در پایان مطرح خواهد شد این است که آیا این مساله تعیین کننده برای توافق عربستان و اسرائیل است و آیا نتانیاهو تصمیم خواهد گرفت که با هدف دستیابی به توافق عادی سازی روابط با عربستان، به بایدن کمک کند تا تایید جمهوری خواهان برای دادن امتیاز هستهای به عربستان را اخذکند؟
همانطور که امیر تیبون و جاناتان لیس این هفته در هاآرتص گزارش دادند، موانع متعددی در ارتباط با مذاکرات با عربستان سعودی باقی مانده است. دولت نتانیاهو اخیراً به یک دستاورد خاص میبالد: پرواز مستقیم به شهرهای مقدس مکه و مدینه در عربستان سعودی برای اعراب اسرائیلی که در پایان ماه ژوئن مراسم حج را انجام خواهند داد. اما این هنوز نهایی نشده است، و ناامیدی زمانی بیشتر میشود که بدانیم ایالات متحده و اسرائیل قبلاً در اواخر دوره دولت پیشین، در این مورد به توافق رسیده اند.
در حالی که آمریکاییها به دنبال راهی برای بازگشت به مذاکرات با ایران هستند، اسرائیل تهدیداتش را افزایش داده است. هفته گذشته، به دنبال اظهارات مقامات ارشد امنیتی در کنفرانس هرتزلیا، تنش ها افزایش یافت. در این هفته، رزمایش بزرگی که توسط ستاد کل ارتش اسرائیل به نام «مشت قاطع» برگزار شده است، جلب توجه میکند.
این رزمایش یک سناریوی «درگیری در چند جبهه همزمان» را پیاده میکند. به عبارت دیگر، هدف آن بررسی چگونگی مقابله ارتش در جنگی است که همزمان در چندین جبهه آغاز میشود. با توجه حال و هوای این روزها، مطمئنا ایران نیز در این سناریو جایگاهی دارد. دولت کنونی تل آویو چند میلیارد شِکِل (واحد پول اسرائیل) به ارتش برای تقویت آمادگیها برای حمله احتمالی آینده به ایران اختصاص داده است. دولت بنت-لپید نیز همین روند را دنبال میکرد.
برای دومین بار در یک ماه، و هشتمین بار در ۱۴ ماه گذشته، ژنرال مایکل کوریلا، فرمانده سنتکام، به اسرائیل سفرکرده است. کوریلا که برای مشاهده رزمایش آمده بود، با یوآو گالانت، وزیر دفاع و هرتزل هالوی، رئیس ستاد ارتش اسرائیل ملاقات کرد، اما این تنها اشتیاق به صهیون نیست که او را به اینجا میآورد. مانند دیگر سفرهای اخیر مقامات ارشد دولت بایدن به اسرائیل، کوریلا نیز تا حدی برای ایفای نقش مراقبتی به اسرائیل سفر کرده است: به منظور اطمینان از اینکه اسرائیل از همکاری با ایالات متحده خشنود است و برای حرکتهای مستقل و غافلگیرکننده درباره ایران برنامه ریزی نمیکند.
اگر دولت بایدن واقعاً مایل به از سرگیری مذاکرات باشد، تهدیدهای مکرر اسرائیل علیه ایران لزوماً برای واشنگتن بد نیست. یک تهدید نظامی معتبر میتواند تا حدودی به تحریک تهران برای دستیابی به توافق کمک کند. اما در عمل، علیرغم آمادگیهای روزافزون و گسترده، ایران نیز قادر به درک وضعیت در حال تحول منطقه است.
روابط بایدن با نتانیاهو به دلیل تلاش نتانیاهو برای تصویب قوانین کودتاگونه اصلاحات قضایی و اتحاد نامقدسی که با احزاب راست افراطی ایجاد کرده، همچنان پرتنش است. او در حال حاضر با گذشت بیش از پنج ماه از تشکیل دولتش، موفق به دریافت کارت دعوت برای سفر به کاخ سفید نشده است. طبیعتا اگر پیشرفتی در کانال سعودی اتفاق بیفتد، این وضعیت تغییر خواهد کرد. احتمال اینکه نتانیاهو بر خلاف نظر ایالات متحده به ایران حمله کند اندک است، به خصوص اگر توافق جدید آمریکایی-ایرانی شکل بگیرد. اسرائیل برای حمله، چه از نظر عملیاتی و چه حمایت دیپلماتیک، به شدت به ایالات متحده نیاز دارد.