تاریخ انتشار
پنجشنبه ۱۷ فروردين ۱۴۰۲ ساعت ۱۵:۲۹
کد مطلب : ۴۶۰۶۹۷
تحلیلی بر فضای سیاسی و انتخاباتی کهگیلویه و بویراحمد؛
۱۴۰۲؛ سال انتخابات ( قسمت اول؛ بویراحمد، دنا و مارگون)
۱۰
کبنا ؛
انتخابات نقطه ثقل و مرکزی تحولات در کهگیلویه و بویراحمد است. بویژه اگر سال، سال انتخابات باشد دیگر هیچ تحرک و فعالیتی نیست که خارج از مدار انتخابات باشد. کهگیلویه و بویراحمد در طول دورههای مختلف یکی از بالاترین نرخهای مشارکت در انتخاباتها را داشته است و شور و هیجان و رقابت انتخاباتی در این استان نیز در بالاترین سطح ممکن قرار دارد. با این وجود اما فعلا خبری از آن شور و حرارت همیشگی نیست هر چند این موضوع نه به معنای رخوت مطلق در فضای انتخاباتی است اما نمیتوان بخشی از سردی این روزها را نادیده گرفت و یقیناً رخوت فعلی بیتأثیر در فرآیند و تحولات آتی نخواهد بود.
تا اسفند ماه به صورت تقویمی زمان زیادی باقی مانده است اما برای نامزدهای انتخابات زمان به سرعت برق و باد پیش خواهد رفت و در این میان قطع و یقین کنش فاتحه خوانی پر رونقترین حوزه فعالیت خواهد بود. هیچ مراسم تشییع و ختمی از دست نخواهد رفت و سایتهای خبری و تحلیلی استان محل مبالغه گویی و بزرگ نمایی حرفها و تحرکات کوچک نامزدها خواهد شد.
انتخابات پیش رو را میتوان از زوایای مختلفی به تحلیل و ارزیابی نشست و این پایگاه خبری هم پیش از این و هم بعد از این به صورت موردی و با بهانههای مختلف صحنه رقابت و انتخابات و احتمالات را تحلیل و بررسی خواهد کرد. اما در این مطلب ابتدایی در ابتدای سال انتخابات به صورت گذرا نگاهی به نامزدهای احتمالی و نکتههایی در رابطه با آنها در سه حوزه انتخابیه در استان خواهیم داشت.
در سال گذشته در مقطعی صحبت از احتمال دو نمایندهای شدن حوزه انتخابیه بویراحمد، دنا و مارگون بود و برخی نسبت به تحقق این مهم بسیارامیدوار بودند اما وقتی لیست حوزههای انتخابیه که تعداد کرسیهایشان افزایش پیدا کرده بود منتشر شد نامی از بویراحمد نبود که احتمالاً یا شرایط چنین موضوعی را نداشت و یا اگر داشت برای عملیاتی کردن آن لابی خاصی صورت نگرفته بود. بنابراین کهگیلویه وبویراحمد همچنان با کمترین تعداد ممکن نماینده در مجلس دوازدهم نیز حضور خواهد داشت هر چند حتی اگر آن یک کرسی نیز اضافه میشد تأثیر چندانی در وزن مجمع نمایندگان استان نداشت. همچنین در هفته اخیر شاهد تصویب طرحی در کمیسیون داخلی و شوراهای مجلس شورای اسلامی بودیم که مانع از نامزدی مجدد افرادی میشود که بیش از سه دوره نماینده بودند. دلایل چنین طرحی مشخص نیست و البته و با توجه به تکرار این طرح در دورههای قبل و رد آن توسط شورای نگهبان احتمال زیاد این طرح نهایی نشود اما بر فرض قانونی شدن آن چنین طرحی در استان تنها جلوی نامزدی مجدد محمد موحد را خواهد گرفت که اگر این طرح هم نباشد وی این دور آخرین دور بواسطه شرایط سنیاش خواهد بود که در آن شرکت خواهد کرد.
در طول سالهایی که از دورههای انتخابات مجلس در استان میگذرد هر چقدر به جلو آمادهایم از فعالیت و تأثیرات حزبی و جناحی کاسته شده است و به همان میزان بر تأثیر عوامل قومی افزوده گردیده است و بویژه در دوره قبل اوج این اتفاق را در حوزه انتخابیه بویراحمد شاهد بودیم. البته کهگیلویه و گچساران نیز شرایطی تقریباً مشابهی داشتند و پیشبینی میشود در انتخابات دوازدهم نیز همین موضوع تکرار شود.
آسیب چنین نگاهی بسیار شدید و نگرانکننده است و اگر تعریف ابتدایی توسعه را مبنا قرار دهیم چنین اتفاقاتی به معنای واقعی کلمه ضد توسعه هستند و در عمل نیز نه تنها سهمی از توسعه و پیشرفت عاید استان و مردم استان نمیشود که شاهد واپس گرایی در اکثر حوزهها و تضعیف نیروی انسانی نخبه استان هستیم.
بار اصلی رقابت در چنین فضایی نیز بر دوش همان شعارها و مناسبات قومی است و بخش زیادی از رونق انتخاباتی نیز برخاسته از محافل و نگرشهای قومی است. نه حالا که از همان فردای دوم اسفند ۹۸ تاکنون شور و تحرک انتخاباتی در استان داغ بوده است و هم نماینده فعلی بویراحمد و هم نامزدهای احتمالی فعالیت در دو حوزه را از دست ندادهاند. اول حضور در فاتحه خوانی و حفظ مناسبات قومی بوده است و دوم برخی مطالب و مصاحبهها در سایتها و پایگاههای خبری استان است. همین حالا نیز کل استراتژی و برنامهریزیها حول همین دو حوزه است و البته برخی فعالیتها و رفتارها بر سر صندوقهای رای.
بعد از پیروزی مهدی روشنفکر با رای بسیار بالا در دور قبل در تحلیلی در رابطه با آن سال و پیروزی روشنفکر آمده بود در تاریخ بویراحمد سال ۱۳۹۸ با نام مهدی روشنفکر عجین خواهد بود.
آن روز خاص برای روشنفکر با اعلام رسمی ورود و انتشار ویروس کرونا در سطح کشور همراه بود و دوران کرونا با دوران قبل از آن از جهات بسیاری متفاوت بود. روشنفکر در سه سال گذشته تلاش کرده است با عدم موضعگیری روشن و همچنین ارتباط با گروههای مختلف خود را نمایندهای مستقل نشان دهد. هر چند نام وی در میان نمایندگان دعوتکننده از رئیسی برای حضور در انتخابات سیزدهم ریاست جمهوری بود. روشنفکر در طول حضور دولت سیزدهم خود را به دولت نزدیک کرده است و بسیاری از نیروهای خود را در مناصب مختلف مستقر کرده است. با این وجود دو نقد شدید به روشنفکر وارد است اول آن که ترکیب نیروهای مورد حمایت روشنفکر برای مناصب مدیریتی اکثر قریب به اتفاق از یک منطقه و ایل خاص هستند و دیگر اینکه وی نخواست و یا نتوانست هیچ مدیری را در سطح ملی معرفی و حمایت نماید. اشکالی که نه تنها بر روشنفکر وارد است که نمایندگان ادوار تاریخ استان نیز چنین ضعفی را داشتند که بخشی از آن نیز به عدم وجود نیروی انسانی توانمند و باتجربه در استان بر میگشت که همان نیز نتیجه انحصار در عرصه نمایندگی بوده است. در این میان باید تاجگردون را تا حدودی مستثنا کرد.
البته روشنفکر کمی قبل از آغاز اعتراضات پاییز ۱۴۰۱ در یک نطق پر سروصدا در مجلس خواستار اصلاحات ساختاری و برخورد با فساد در کشور شد کلید واژهای که برخی آن را متعلق به مصطفی تاجزاده میدانند. هم چنین گروهی دیگر از منتقدین روشنفکر معتقدند وی در طول اعتراضات ۱۴۰۱ هیچ گونه موضعگیری ایجابی و یا سلبی نداشت که این برای نماینده مردم قابل قبول نیست. هر چند در نهایت یک صحبت از وی در مورد نوع اطاعت از رهبری و قرار گرفتن آن جمله به عنوان تیتر خبری شبکه ایران اینترنشنال تا حدودی به جبران مافات برای روشنفکر کمک کرد.
روشنفکر و همچنین موحد در ابتدا و در ترکیب نمایندگان استان نام تاجگردون را در کنار خود داشتند هر چند پیشبینی میشد تاجگردون در مجلس جدید قدرت سابق را نخواهد داشت ولی هر چه بود او از نفوذ و ارتباطات خوبی برخوردار بود و مجمع نمایندگان با حضور تاجگردون تفاوتهای زیادی با مجمع نمایندگان بدون تاجگردون داشت. اعتبارنامه تاجگردون اما با مدیریت زاکانی رد شد و بعدها تاجگردون مدعی شد که روشنفکر به اعتبارنامهاش رای منفی داد و موحد نیز با بهانه کرونا در جلسه بررسی اعتبارنامه حاضر نشد. یک سال خالی بودن صندلی نمایندگی حوزه انتخابیه در گچساران و عدم تعیین کفیل برای این حوزه فرصت خوبی در اختیار روشنفکر و موحد گذاشت تا با نزدیکی به کلانتری استاندار وقت و جمالی معاون سیاسی اش به نفوذ خودشان در ساختار سیاسی استان کمک کنند. و البته امضای موحد پای نامه سؤال از رئیس جمهور باز روشنفکر را به مدیران ارشد استان نزدیکتر کرد و همو نیز در هر فرصتی به تعریف و تمجید از کلانتری میپرداخت. حتی در مراسم تودیع کلانتری این تعاریف ادامه داشت و موحد و حسینی پور نیز آنقدر از خوبیهای کلانتری گفتند که وحیدی وزیر کشور قول استفاده از این ظرفیت را داد، قولی که البته خیلی زود و شاید به عمد به بایگانی سپرده شد.
روشنفکر از ابتدا که وارد عرصه انتخابات شد تاکنون بدون کمترین نطق و اظهار نظر و با تمسک به همان مناسبات قومی و منطقهای کار خود را به پیش برده است و در دوره نمایندگی نیز با پیگیری و فشار نیز توانسته است بخشهایی از طرفداران خود را راضی کند و حتی خارج از حوزه حامیانش برای نیروهای دیگری نیز کار کند. با این وجود ریزش در میان طرفداران روشنفکر که در قدرت حاضر است نیز طبیعی و اجتناب ناپذیر است. روشنفکر در دور قبل با اتکا به مسائل قومی و منطقهای و جذب آرای مخالف اصولگرایی و جذب تعدادی از اصلاح طلبان به آن سطح از موفقیت رسید. حالا اگر هم فرض را بگذاریم بر ریزش در آراء وی نباید از یک رای ثابت در میان حامیان سابقش به سادگی بگذریم و هم اینکه او در طی این مدت توانسته است با همان حمایتهای مدیریتی در خارج از ایل و منطقه قصد دارد در وهله اول اگر ریزشی بوده است آن ریزش را جبران کند و در غیر این صورت نیز بر آرای قبلی خود بیفزاید.
او اما در این راه مخاطراتی نیز دارد از همه مهمتر اینکه از درون اقلیم و جغرافیای روشنفکر چند گزینه قصد کاندیداتوری دارند که در رأس آنها میتوان به شیرعلی خرامین عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی استان و از نیروهای اصولگرایی استان اشاره کرد. خرامین یکی از گزینههایی است که در ادوار گذشته نیز زمزمههایی از نامزدی وی به گوش میرسید. او با وجود اشتراک جغرافیایی و قومی با روشنفکر در دو دور گذشته حاضر به حمایت از روشنفکر نشد و تا حدودی نقش اپوزیسیون روشنفکر را بازی میکرد اپوزیسیونی که در سال گذشته به صورت شبه رسمی توسط چند تن از لیدرهای سابق روشنفکر که در ستاد وی حضار بودند تشکیل شد و در ابتدا به صورت جدی فعال بود. اما مدتی است در رخوت و کما به سر میبرد. در نامهای که اواخر سال ۱۴۰۱ از طرف روشنفکر خطاب به قالیباف رئیس مجلس برای بکارگیری چند تن از نزدیکان روشنفکر در هلدینگهای اقتصادی منتشر شد اکثر نامها همان کسانی هستند که بعدتر اپوزیسیون بیشتر مجازی عبور از روشنفکر را کلید زدند.
خرامین نام گروه انتخاباتی خود را جبهه نجات بویراحمد گذاشته است تا واکنشی به جریان ندای وحدت باشد. خرامین خود شخصاً حضور زیادی در رسانهها و برخی برنامههای عمومی دارد. در ابتدای حضور خرامین این حضور با واکنشهای مثبت زیادی مواجه شد اما در ادامه و با توجه به رخوت عمومی فضا کلی حوزه انتخابیه و شرایط فعلی نمیتوان تحلیل خاصی داشت و بنظر میرسد بخشی از آن حرارات و شور اولیه خرامین و تیمش به سمت نوعی سکوت بعنوان احتمالاً نوعی تاکتیک مدیریت شده است.
در نقطه دیگر بنظر میرسد غلام محمد زارعی دیگر قصد کاندیداتوری ندارد او بعد از پنج دوره حضور در انتخابات و سه شکست و دو پیروزی احتمالاً شرایط را برای نامزدی مناسب نمیداند. همچنین گفته میشود برخی از نزدیکان وی در ادارات توسط روشنفکر جذب شدهاند و حمایت میشوند. البته نمیتوان با قطعیت گفت که زارع نمیآید ولی اگر بیاید نیز شرایط برای زارعی بیش از آن که شبیه ۱۳۹۰ باشد شبیه ۱۳۹۸ سخت و دشوار خواهد بود و حتی احتمال تکرار ۱۳۹۴ و آرای آن سال نیز بعید مینماید.
نادر منتظریان یکی دیگر از فعالترین نامزدهای عرصه انتخابات در بویراحمد و دنا است. او در دور قبل اگر چه دیر اعلام حضور کرد ولی توانست رای قابل قبولی بدست بیاورد هر چند در پشت این رای حمایت یک جریان ریشه دار سیاسی بود. جریانی که رابطهاش با روشنفکر اصطلاحاً رابطه « مار و پیهن» است. منتظریان هم در حوزه استحفاظی روشنفکر فعالیتهایی با چراغ خاموش داشته است و هم در میان نیروهای دانشگاهی نیز پیگیر بوده است و گفته میشود با اکثر اساتید دانشگاههای استان دیدار داشته است تا خود را یک نیروی میانه و مستقل و توسعه گرا نشان دهد. منتظریان البته با وجود سن بازنشستگی در جایی از وزارت نفت مشغول به کار شده است که برخی میگویند برای حضور در انتخابات باید در ادامه از چنین سمتی استعفا دهد و البته برخی معتقدند نیازی به این کار نیست.
محمد بهرامی برای چهارمین بار نیز قصد نامزدی دارد. برخی بر حسب تجربههای تاریخی معتقدند این دور دیگر دور بهرامی است اما در بیرون «فکتی» از چنین احتمالی ارائه نمیدهند و اتفاق مثبتی به نفع وی نیز دیده نمیشود. بویژه که بخشی از جوانان حامی بهرامی ممکن است به رخوت سیاسی این روزها نیز مبتلا شده باشند. او نه در قدرت بوده است که بتواند به جذب بیشتر نیرو کمک کند و نه هم از بیرون شانس ائتلافی دارد. کلامیدواری گمانه اولی از اینجا ناشی میشود که وی عرصه را رها نکرده است و در نهایت ممکن است مزد این استمرار و مقاومت را بگیرد. البته بهرامی نیز بیکار ننشسته است وی سعی داشته است در تمامی فاتحه خوانی حضور داشته باشد و در رسانه نیز گاه و بیگاه حاضر شود که آخرین مورد به متن خوانیایشان در یک کلیپ تصویری برای روز سیزده بدر برمی گردد.
نمی توان از هیچ قطعیتی سخن گفت چرا که صحنه، صحنه انتخابات و یک کنش اجتماعی است. هر چند میتوان پیشبینی و تحلیل داشت ولی هر لحظه ممکن است اتفاقاتی بیفتد که کل محاسبات را بهم بریزد. بویژه که تمام این نامزدها باید تأییدیه شورای نگهبان را بدست بیاورند. در این میان نیز نباید یک احتمال را نادیده گرفت و آن هم این که احتمال حضور ستار هدایتخواه در صحنه انتخابات وجود دارد و اگر هدایتخواه بیاید نه آن که وی قطعی میتواند شرایط خوبی داشته باشد که قطعن تحولات انتخابات شکل و شمایل دیگری به خود خواهد گرفت. در طی سال گذشته نامهای همچون ربانی، آراوند که دارای اشتراکات منطقهای با روشنفکر هستند در رسانهها قصد خود برای حضور در انتخابات را اعلام کردند و آراوند در عرصه عمومی نیز فعال است.
لیست آمده میتوانست لیست بلندتر و حتی کیفیتری باشد منوط به اینکه چهرههای سیاسی وبویژه اصلاح طلب و دارای رزومه مدیریتی همچون خدادادغریب پور، محمدعلی وکیلی، فتاح محمدی و یا حتی غلامرضا پناه نیز در آن حاضر میشدند ولی بسیار بسیار بعید است که هم این افراد بیایند و هم شرایط برای آمدنشان مهیا شود.
نامهای کوچک و بزرگ، آشنا و غریبه دیگری نیز تا اسفند ۱۴۰۲ به میان خواهد آمد اما هر چه جلوتر برویم فضا بیشتر انتخاباتی خواهد شد ولی این احتمال هست این فضا و حرارات تکرار ۱۳۹۸ و یا ۹۰ و ۹۴ نباشد اما هر چه است رقابت و هیجان در بویراحمد در اوج خواهد بود.
تا اسفند ماه به صورت تقویمی زمان زیادی باقی مانده است اما برای نامزدهای انتخابات زمان به سرعت برق و باد پیش خواهد رفت و در این میان قطع و یقین کنش فاتحه خوانی پر رونقترین حوزه فعالیت خواهد بود. هیچ مراسم تشییع و ختمی از دست نخواهد رفت و سایتهای خبری و تحلیلی استان محل مبالغه گویی و بزرگ نمایی حرفها و تحرکات کوچک نامزدها خواهد شد.
انتخابات پیش رو را میتوان از زوایای مختلفی به تحلیل و ارزیابی نشست و این پایگاه خبری هم پیش از این و هم بعد از این به صورت موردی و با بهانههای مختلف صحنه رقابت و انتخابات و احتمالات را تحلیل و بررسی خواهد کرد. اما در این مطلب ابتدایی در ابتدای سال انتخابات به صورت گذرا نگاهی به نامزدهای احتمالی و نکتههایی در رابطه با آنها در سه حوزه انتخابیه در استان خواهیم داشت.
در سال گذشته در مقطعی صحبت از احتمال دو نمایندهای شدن حوزه انتخابیه بویراحمد، دنا و مارگون بود و برخی نسبت به تحقق این مهم بسیارامیدوار بودند اما وقتی لیست حوزههای انتخابیه که تعداد کرسیهایشان افزایش پیدا کرده بود منتشر شد نامی از بویراحمد نبود که احتمالاً یا شرایط چنین موضوعی را نداشت و یا اگر داشت برای عملیاتی کردن آن لابی خاصی صورت نگرفته بود. بنابراین کهگیلویه وبویراحمد همچنان با کمترین تعداد ممکن نماینده در مجلس دوازدهم نیز حضور خواهد داشت هر چند حتی اگر آن یک کرسی نیز اضافه میشد تأثیر چندانی در وزن مجمع نمایندگان استان نداشت. همچنین در هفته اخیر شاهد تصویب طرحی در کمیسیون داخلی و شوراهای مجلس شورای اسلامی بودیم که مانع از نامزدی مجدد افرادی میشود که بیش از سه دوره نماینده بودند. دلایل چنین طرحی مشخص نیست و البته و با توجه به تکرار این طرح در دورههای قبل و رد آن توسط شورای نگهبان احتمال زیاد این طرح نهایی نشود اما بر فرض قانونی شدن آن چنین طرحی در استان تنها جلوی نامزدی مجدد محمد موحد را خواهد گرفت که اگر این طرح هم نباشد وی این دور آخرین دور بواسطه شرایط سنیاش خواهد بود که در آن شرکت خواهد کرد.
در طول سالهایی که از دورههای انتخابات مجلس در استان میگذرد هر چقدر به جلو آمادهایم از فعالیت و تأثیرات حزبی و جناحی کاسته شده است و به همان میزان بر تأثیر عوامل قومی افزوده گردیده است و بویژه در دوره قبل اوج این اتفاق را در حوزه انتخابیه بویراحمد شاهد بودیم. البته کهگیلویه و گچساران نیز شرایطی تقریباً مشابهی داشتند و پیشبینی میشود در انتخابات دوازدهم نیز همین موضوع تکرار شود.
آسیب چنین نگاهی بسیار شدید و نگرانکننده است و اگر تعریف ابتدایی توسعه را مبنا قرار دهیم چنین اتفاقاتی به معنای واقعی کلمه ضد توسعه هستند و در عمل نیز نه تنها سهمی از توسعه و پیشرفت عاید استان و مردم استان نمیشود که شاهد واپس گرایی در اکثر حوزهها و تضعیف نیروی انسانی نخبه استان هستیم.
بار اصلی رقابت در چنین فضایی نیز بر دوش همان شعارها و مناسبات قومی است و بخش زیادی از رونق انتخاباتی نیز برخاسته از محافل و نگرشهای قومی است. نه حالا که از همان فردای دوم اسفند ۹۸ تاکنون شور و تحرک انتخاباتی در استان داغ بوده است و هم نماینده فعلی بویراحمد و هم نامزدهای احتمالی فعالیت در دو حوزه را از دست ندادهاند. اول حضور در فاتحه خوانی و حفظ مناسبات قومی بوده است و دوم برخی مطالب و مصاحبهها در سایتها و پایگاههای خبری استان است. همین حالا نیز کل استراتژی و برنامهریزیها حول همین دو حوزه است و البته برخی فعالیتها و رفتارها بر سر صندوقهای رای.
بعد از پیروزی مهدی روشنفکر با رای بسیار بالا در دور قبل در تحلیلی در رابطه با آن سال و پیروزی روشنفکر آمده بود در تاریخ بویراحمد سال ۱۳۹۸ با نام مهدی روشنفکر عجین خواهد بود.
آن روز خاص برای روشنفکر با اعلام رسمی ورود و انتشار ویروس کرونا در سطح کشور همراه بود و دوران کرونا با دوران قبل از آن از جهات بسیاری متفاوت بود. روشنفکر در سه سال گذشته تلاش کرده است با عدم موضعگیری روشن و همچنین ارتباط با گروههای مختلف خود را نمایندهای مستقل نشان دهد. هر چند نام وی در میان نمایندگان دعوتکننده از رئیسی برای حضور در انتخابات سیزدهم ریاست جمهوری بود. روشنفکر در طول حضور دولت سیزدهم خود را به دولت نزدیک کرده است و بسیاری از نیروهای خود را در مناصب مختلف مستقر کرده است. با این وجود دو نقد شدید به روشنفکر وارد است اول آن که ترکیب نیروهای مورد حمایت روشنفکر برای مناصب مدیریتی اکثر قریب به اتفاق از یک منطقه و ایل خاص هستند و دیگر اینکه وی نخواست و یا نتوانست هیچ مدیری را در سطح ملی معرفی و حمایت نماید. اشکالی که نه تنها بر روشنفکر وارد است که نمایندگان ادوار تاریخ استان نیز چنین ضعفی را داشتند که بخشی از آن نیز به عدم وجود نیروی انسانی توانمند و باتجربه در استان بر میگشت که همان نیز نتیجه انحصار در عرصه نمایندگی بوده است. در این میان باید تاجگردون را تا حدودی مستثنا کرد.
البته روشنفکر کمی قبل از آغاز اعتراضات پاییز ۱۴۰۱ در یک نطق پر سروصدا در مجلس خواستار اصلاحات ساختاری و برخورد با فساد در کشور شد کلید واژهای که برخی آن را متعلق به مصطفی تاجزاده میدانند. هم چنین گروهی دیگر از منتقدین روشنفکر معتقدند وی در طول اعتراضات ۱۴۰۱ هیچ گونه موضعگیری ایجابی و یا سلبی نداشت که این برای نماینده مردم قابل قبول نیست. هر چند در نهایت یک صحبت از وی در مورد نوع اطاعت از رهبری و قرار گرفتن آن جمله به عنوان تیتر خبری شبکه ایران اینترنشنال تا حدودی به جبران مافات برای روشنفکر کمک کرد.
روشنفکر و همچنین موحد در ابتدا و در ترکیب نمایندگان استان نام تاجگردون را در کنار خود داشتند هر چند پیشبینی میشد تاجگردون در مجلس جدید قدرت سابق را نخواهد داشت ولی هر چه بود او از نفوذ و ارتباطات خوبی برخوردار بود و مجمع نمایندگان با حضور تاجگردون تفاوتهای زیادی با مجمع نمایندگان بدون تاجگردون داشت. اعتبارنامه تاجگردون اما با مدیریت زاکانی رد شد و بعدها تاجگردون مدعی شد که روشنفکر به اعتبارنامهاش رای منفی داد و موحد نیز با بهانه کرونا در جلسه بررسی اعتبارنامه حاضر نشد. یک سال خالی بودن صندلی نمایندگی حوزه انتخابیه در گچساران و عدم تعیین کفیل برای این حوزه فرصت خوبی در اختیار روشنفکر و موحد گذاشت تا با نزدیکی به کلانتری استاندار وقت و جمالی معاون سیاسی اش به نفوذ خودشان در ساختار سیاسی استان کمک کنند. و البته امضای موحد پای نامه سؤال از رئیس جمهور باز روشنفکر را به مدیران ارشد استان نزدیکتر کرد و همو نیز در هر فرصتی به تعریف و تمجید از کلانتری میپرداخت. حتی در مراسم تودیع کلانتری این تعاریف ادامه داشت و موحد و حسینی پور نیز آنقدر از خوبیهای کلانتری گفتند که وحیدی وزیر کشور قول استفاده از این ظرفیت را داد، قولی که البته خیلی زود و شاید به عمد به بایگانی سپرده شد.
روشنفکر از ابتدا که وارد عرصه انتخابات شد تاکنون بدون کمترین نطق و اظهار نظر و با تمسک به همان مناسبات قومی و منطقهای کار خود را به پیش برده است و در دوره نمایندگی نیز با پیگیری و فشار نیز توانسته است بخشهایی از طرفداران خود را راضی کند و حتی خارج از حوزه حامیانش برای نیروهای دیگری نیز کار کند. با این وجود ریزش در میان طرفداران روشنفکر که در قدرت حاضر است نیز طبیعی و اجتناب ناپذیر است. روشنفکر در دور قبل با اتکا به مسائل قومی و منطقهای و جذب آرای مخالف اصولگرایی و جذب تعدادی از اصلاح طلبان به آن سطح از موفقیت رسید. حالا اگر هم فرض را بگذاریم بر ریزش در آراء وی نباید از یک رای ثابت در میان حامیان سابقش به سادگی بگذریم و هم اینکه او در طی این مدت توانسته است با همان حمایتهای مدیریتی در خارج از ایل و منطقه قصد دارد در وهله اول اگر ریزشی بوده است آن ریزش را جبران کند و در غیر این صورت نیز بر آرای قبلی خود بیفزاید.
او اما در این راه مخاطراتی نیز دارد از همه مهمتر اینکه از درون اقلیم و جغرافیای روشنفکر چند گزینه قصد کاندیداتوری دارند که در رأس آنها میتوان به شیرعلی خرامین عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی استان و از نیروهای اصولگرایی استان اشاره کرد. خرامین یکی از گزینههایی است که در ادوار گذشته نیز زمزمههایی از نامزدی وی به گوش میرسید. او با وجود اشتراک جغرافیایی و قومی با روشنفکر در دو دور گذشته حاضر به حمایت از روشنفکر نشد و تا حدودی نقش اپوزیسیون روشنفکر را بازی میکرد اپوزیسیونی که در سال گذشته به صورت شبه رسمی توسط چند تن از لیدرهای سابق روشنفکر که در ستاد وی حضار بودند تشکیل شد و در ابتدا به صورت جدی فعال بود. اما مدتی است در رخوت و کما به سر میبرد. در نامهای که اواخر سال ۱۴۰۱ از طرف روشنفکر خطاب به قالیباف رئیس مجلس برای بکارگیری چند تن از نزدیکان روشنفکر در هلدینگهای اقتصادی منتشر شد اکثر نامها همان کسانی هستند که بعدتر اپوزیسیون بیشتر مجازی عبور از روشنفکر را کلید زدند.
خرامین نام گروه انتخاباتی خود را جبهه نجات بویراحمد گذاشته است تا واکنشی به جریان ندای وحدت باشد. خرامین خود شخصاً حضور زیادی در رسانهها و برخی برنامههای عمومی دارد. در ابتدای حضور خرامین این حضور با واکنشهای مثبت زیادی مواجه شد اما در ادامه و با توجه به رخوت عمومی فضا کلی حوزه انتخابیه و شرایط فعلی نمیتوان تحلیل خاصی داشت و بنظر میرسد بخشی از آن حرارات و شور اولیه خرامین و تیمش به سمت نوعی سکوت بعنوان احتمالاً نوعی تاکتیک مدیریت شده است.
در نقطه دیگر بنظر میرسد غلام محمد زارعی دیگر قصد کاندیداتوری ندارد او بعد از پنج دوره حضور در انتخابات و سه شکست و دو پیروزی احتمالاً شرایط را برای نامزدی مناسب نمیداند. همچنین گفته میشود برخی از نزدیکان وی در ادارات توسط روشنفکر جذب شدهاند و حمایت میشوند. البته نمیتوان با قطعیت گفت که زارع نمیآید ولی اگر بیاید نیز شرایط برای زارعی بیش از آن که شبیه ۱۳۹۰ باشد شبیه ۱۳۹۸ سخت و دشوار خواهد بود و حتی احتمال تکرار ۱۳۹۴ و آرای آن سال نیز بعید مینماید.
نادر منتظریان یکی دیگر از فعالترین نامزدهای عرصه انتخابات در بویراحمد و دنا است. او در دور قبل اگر چه دیر اعلام حضور کرد ولی توانست رای قابل قبولی بدست بیاورد هر چند در پشت این رای حمایت یک جریان ریشه دار سیاسی بود. جریانی که رابطهاش با روشنفکر اصطلاحاً رابطه « مار و پیهن» است. منتظریان هم در حوزه استحفاظی روشنفکر فعالیتهایی با چراغ خاموش داشته است و هم در میان نیروهای دانشگاهی نیز پیگیر بوده است و گفته میشود با اکثر اساتید دانشگاههای استان دیدار داشته است تا خود را یک نیروی میانه و مستقل و توسعه گرا نشان دهد. منتظریان البته با وجود سن بازنشستگی در جایی از وزارت نفت مشغول به کار شده است که برخی میگویند برای حضور در انتخابات باید در ادامه از چنین سمتی استعفا دهد و البته برخی معتقدند نیازی به این کار نیست.
محمد بهرامی برای چهارمین بار نیز قصد نامزدی دارد. برخی بر حسب تجربههای تاریخی معتقدند این دور دیگر دور بهرامی است اما در بیرون «فکتی» از چنین احتمالی ارائه نمیدهند و اتفاق مثبتی به نفع وی نیز دیده نمیشود. بویژه که بخشی از جوانان حامی بهرامی ممکن است به رخوت سیاسی این روزها نیز مبتلا شده باشند. او نه در قدرت بوده است که بتواند به جذب بیشتر نیرو کمک کند و نه هم از بیرون شانس ائتلافی دارد. کلامیدواری گمانه اولی از اینجا ناشی میشود که وی عرصه را رها نکرده است و در نهایت ممکن است مزد این استمرار و مقاومت را بگیرد. البته بهرامی نیز بیکار ننشسته است وی سعی داشته است در تمامی فاتحه خوانی حضور داشته باشد و در رسانه نیز گاه و بیگاه حاضر شود که آخرین مورد به متن خوانیایشان در یک کلیپ تصویری برای روز سیزده بدر برمی گردد.
نمی توان از هیچ قطعیتی سخن گفت چرا که صحنه، صحنه انتخابات و یک کنش اجتماعی است. هر چند میتوان پیشبینی و تحلیل داشت ولی هر لحظه ممکن است اتفاقاتی بیفتد که کل محاسبات را بهم بریزد. بویژه که تمام این نامزدها باید تأییدیه شورای نگهبان را بدست بیاورند. در این میان نیز نباید یک احتمال را نادیده گرفت و آن هم این که احتمال حضور ستار هدایتخواه در صحنه انتخابات وجود دارد و اگر هدایتخواه بیاید نه آن که وی قطعی میتواند شرایط خوبی داشته باشد که قطعن تحولات انتخابات شکل و شمایل دیگری به خود خواهد گرفت. در طی سال گذشته نامهای همچون ربانی، آراوند که دارای اشتراکات منطقهای با روشنفکر هستند در رسانهها قصد خود برای حضور در انتخابات را اعلام کردند و آراوند در عرصه عمومی نیز فعال است.
لیست آمده میتوانست لیست بلندتر و حتی کیفیتری باشد منوط به اینکه چهرههای سیاسی وبویژه اصلاح طلب و دارای رزومه مدیریتی همچون خدادادغریب پور، محمدعلی وکیلی، فتاح محمدی و یا حتی غلامرضا پناه نیز در آن حاضر میشدند ولی بسیار بسیار بعید است که هم این افراد بیایند و هم شرایط برای آمدنشان مهیا شود.
نامهای کوچک و بزرگ، آشنا و غریبه دیگری نیز تا اسفند ۱۴۰۲ به میان خواهد آمد اما هر چه جلوتر برویم فضا بیشتر انتخاباتی خواهد شد ولی این احتمال هست این فضا و حرارات تکرار ۱۳۹۸ و یا ۹۰ و ۹۴ نباشد اما هر چه است رقابت و هیجان در بویراحمد در اوج خواهد بود.
قطعا ایندوره با انتخاب یک فرد تمام بویراحمدی پاسخ خواهیم داد