تاریخ انتشار
چهارشنبه ۱۶ فروردين ۱۴۰۲ ساعت ۱۲:۳۲
کد مطلب : ۴۶۰۶۴۵
یادداشت ارسالی:
وقتی که در دانشگاه یاسوج حداقلهای آزاد اندیشی تعطیل باشد!
۴
کبنا ؛یادداشت ارسالی؛ چند روز پیش گفتگویی با دکتر کرمی ریاست دانشگاه یاسوج در پایگاه وزین خبری تحلیلی کبنا نیوز انتشار یافت و همچنین دو ماه پیش مطلبی تحت عنوان «وقتی که اساتید دانشگاه یاسوج هیچ نقشی در مسائل جامعه ندارند» در این سایت خبری منتشر شد که نظرم را به خود جلب کرد. فصل مشترک این دو گزارش خبری کبنا نیوز، نقش اساتید در مسائل و آزاد اندیشی و اجازه نقد و گفتگو بوده است. بنده به عنوان یک دانشجو در این دانشگاه که در حوزههای فرهنگی، اجتماعی و سیاسی نیز فعالیتهایی دارم، به نوبه خود نیز این مساله همیشه برایم جای سوال بوده است و در ابتدای امر تصورم بر آن بود که همه تقصیرات متوجه اساتید است و سهم و نقش آنها و از طرفی ظرفیت اثرگذاری آنها را بسیار زیاد تصور میکردم.
به فراخور فعالیتها و فضایی که بوده و گفتگوهایی که با برخی اساتید داشته و بعضاً برای برخی از جلسات از آنها به را گفتگو، مناظره و.. دعوت به عمل میآوریم، مسائل بسیاری دستگیر خواهد شد. در ابتدا باید تقسیم بندی اساتید و نوع رشتهها و سهمی که میتوانند در حل مسائل گوناگون جامعه داشته باشند، به تفکیک مورد توجه قرار داد؛
اساتید حوزههای علوم پایه و مهندسی در زمینههای مربوط به خود میبایست با دستگاههای مربوطه ارتباط گرفته و به عکس دستگاههای مربوطه نیز باید در برنامهها و امور خود با دعوت و استفاده از این ظرفیتهای علمی در باروری و کارآمدی خود تلاش نمایند. این بخش به علت تعطیلی حوزههای صنعتی استان (مثلاً شهرکهای صنعتی و...) و کم تحرکی مضاعف دستگاههای مربوطه و عدم استقبال و استفاده از ظرفیتهای علمی دانشگاهی، تا حدودی تعطیل میباشد و بدین وسیله عرصه ای برای فعالیت و خودنمایی اساتید دانشگاه و بهره گیری از آنها وجود ندارد.
در حوزههای علوم انسانی و اجتماعی که نظریه پردازی و سخنرانی و مناظره و گفتگو را میتوان انتظار داشت نیز این دانشگاه از رونق افتاده و به نوعی تعطیل است و در سطوح بسیار کوچک، گاهی حرکتی و سخنرانی و یا نشستی تدارک دیده میشود که بلافاصله به خاموشی میگراید. علیرغم تاکیدات مقام معظم رهبری مبنی بر توسعه فضای بحث و گفتگو و ارائه طریق و نظر، و تاکیدات معظم له بر راه اندازی کرسیهای آزاداندیشی، این مهم عملاً تعطیل شده است و در حد حرف و شعار، مسئولان گاهی به آن تمسک میجویند. بارها برای برنامه و مناسبتها و مسائل و اتفاقات روز در تدارک برنامه بودهایم و بنا بر دعوت از اساتید برای مناظره، میزگرد و ... داشتهایم که متاسفانه با استقبال سرد اساتید مواجه بودهایم. در ریشه یابی این سردی و عدم استقبال متوجه آن شدهایم که اگرچه شعار کرسی آزاد اندیشی و .... در بیان مسئولان بسیار نمود دارد، ولی عملاً با هر نظر و گفتار ولو اندک، مخالف هستند و اساتید از عواقب اظهارات حداقل انتقادی (حتی در سطح انتقاد از مدیران اجرایی) نیز واهمه دارند و خود را به برخی از مقامات و جایگاهها پاسخگو میبینند. این بیم و واهمه نسبت به عواقب حضور در برنامههای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی و اظهار نظر علمی و دانشگاهی، موجب شده است که برنامههای کرسیهای آزاد اندیشی و سایر برنامههای مشابه، تعطیل شوند و در این راستا بنده خود به عنوان یک دانشجو انتظار چندانی نمیتوانم از اساتید داشته باشم و بیمها و نگرانیهای آنها را درک میکنم.
شخص ریاست دانشگاه تا حدودی نسبتاً نگاهی نو و خوب به این مسائل دارد، ولی ضروری است که نهادهای مرتبط در دانشگاه (نهاد مقام معظم رهبری، معاونتهای فرهنگی و ...) با ایجاد بسترسازی برای گرم نگه داشتن توصیه رهبر معظم انقلاب مبنی بر ترویج کرسیهای آزاد اندیشی در دانشگاهها و سایر برنامههایی که معظم له سیاسی بودن دانشجو و دانشگاه و انعکاس صدای نقد جامعه بودن را توجه داشتهاند، را فراهم نموده و با تدارک ایمنی و تضمینهای کافی، اساتید را در ارائه نقد و ارائه طریق مشوق باشند.
به فراخور فعالیتها و فضایی که بوده و گفتگوهایی که با برخی اساتید داشته و بعضاً برای برخی از جلسات از آنها به را گفتگو، مناظره و.. دعوت به عمل میآوریم، مسائل بسیاری دستگیر خواهد شد. در ابتدا باید تقسیم بندی اساتید و نوع رشتهها و سهمی که میتوانند در حل مسائل گوناگون جامعه داشته باشند، به تفکیک مورد توجه قرار داد؛
اساتید حوزههای علوم پایه و مهندسی در زمینههای مربوط به خود میبایست با دستگاههای مربوطه ارتباط گرفته و به عکس دستگاههای مربوطه نیز باید در برنامهها و امور خود با دعوت و استفاده از این ظرفیتهای علمی در باروری و کارآمدی خود تلاش نمایند. این بخش به علت تعطیلی حوزههای صنعتی استان (مثلاً شهرکهای صنعتی و...) و کم تحرکی مضاعف دستگاههای مربوطه و عدم استقبال و استفاده از ظرفیتهای علمی دانشگاهی، تا حدودی تعطیل میباشد و بدین وسیله عرصه ای برای فعالیت و خودنمایی اساتید دانشگاه و بهره گیری از آنها وجود ندارد.
در حوزههای علوم انسانی و اجتماعی که نظریه پردازی و سخنرانی و مناظره و گفتگو را میتوان انتظار داشت نیز این دانشگاه از رونق افتاده و به نوعی تعطیل است و در سطوح بسیار کوچک، گاهی حرکتی و سخنرانی و یا نشستی تدارک دیده میشود که بلافاصله به خاموشی میگراید. علیرغم تاکیدات مقام معظم رهبری مبنی بر توسعه فضای بحث و گفتگو و ارائه طریق و نظر، و تاکیدات معظم له بر راه اندازی کرسیهای آزاداندیشی، این مهم عملاً تعطیل شده است و در حد حرف و شعار، مسئولان گاهی به آن تمسک میجویند. بارها برای برنامه و مناسبتها و مسائل و اتفاقات روز در تدارک برنامه بودهایم و بنا بر دعوت از اساتید برای مناظره، میزگرد و ... داشتهایم که متاسفانه با استقبال سرد اساتید مواجه بودهایم. در ریشه یابی این سردی و عدم استقبال متوجه آن شدهایم که اگرچه شعار کرسی آزاد اندیشی و .... در بیان مسئولان بسیار نمود دارد، ولی عملاً با هر نظر و گفتار ولو اندک، مخالف هستند و اساتید از عواقب اظهارات حداقل انتقادی (حتی در سطح انتقاد از مدیران اجرایی) نیز واهمه دارند و خود را به برخی از مقامات و جایگاهها پاسخگو میبینند. این بیم و واهمه نسبت به عواقب حضور در برنامههای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی و اظهار نظر علمی و دانشگاهی، موجب شده است که برنامههای کرسیهای آزاد اندیشی و سایر برنامههای مشابه، تعطیل شوند و در این راستا بنده خود به عنوان یک دانشجو انتظار چندانی نمیتوانم از اساتید داشته باشم و بیمها و نگرانیهای آنها را درک میکنم.
شخص ریاست دانشگاه تا حدودی نسبتاً نگاهی نو و خوب به این مسائل دارد، ولی ضروری است که نهادهای مرتبط در دانشگاه (نهاد مقام معظم رهبری، معاونتهای فرهنگی و ...) با ایجاد بسترسازی برای گرم نگه داشتن توصیه رهبر معظم انقلاب مبنی بر ترویج کرسیهای آزاد اندیشی در دانشگاهها و سایر برنامههایی که معظم له سیاسی بودن دانشجو و دانشگاه و انعکاس صدای نقد جامعه بودن را توجه داشتهاند، را فراهم نموده و با تدارک ایمنی و تضمینهای کافی، اساتید را در ارائه نقد و ارائه طریق مشوق باشند.