تاریخ انتشار
چهارشنبه ۲۸ آذر ۱۴۰۳ ساعت ۱۴:۴۵
کد مطلب : ۴۹۴۰۰۱
کبنا بررسی کرد
ریاست دانشگاه یاسوج به چه کسی میرسد؟ / تعاملات سیاسی نامتعارف و واسطهگری، دانشگاه را به عقب بازمیگرداند / نماینده تسلیم سهمخواهیِ عدهای منفعتطلب تسلیم نشود
۰
کبنا ؛شنیدهها حاکی از آن هستند که بالاخره، نوبت به تغییر رئیس دانشگاه یاسوج نیز رسید. نمایندگانی که در انتصاب رئیس جدید نقش ایفا میکنند، بدانند با واسطهگری و تعاملات سیاسی نامتعارف، نه تنها به توسعه استان و شاخصهای علمی دانشگاه لطمه میزنند، بلکه در نهایت دود این انتخاب اشتباه به چشم خودشان خواهد رفت.
به گزارش کبنا، به نظر میرسد قطار تغییر مدیران به دانشگاه یاسوج نیز رسیده است. بر اساس اطلاعاتی که به این پایگاه خبری رسیده، گزینههایی برای ریاست این دانشگاه در نظر گرفته شده است. رئیس کنونی دانشگاه رفتنی شده؛ اما چه بهتر که فردی ریاست این دانشگاه را بر عهده بگیرد که علاوه بر همسویی گفتمانی با دولت چهاردهم، امکان رشد و ظهور به همه دانشگاهیان با هر سلیقهای را فراهم کند.
گفته میشود یکی از اساتید دانشکده کشاورزی دانشگاه یاسوج، به واسطه یکی از فارغالتحصیلان دکترای این دانشگاه، به یکی از نمایندگان استان معرفی شده و این استاد، در ازای پادرمیانی این فارغالتحصیل، به او قول همکاری برای جذب او تحت عنوان هیئت علمی در دانشگاه را داده است؛ به همین راحتی فردی از یکی قول میگیرد که اگر در فرایند جذب من به عنوان هیئت علمی کمک کنی، من نیز تأیید نماینده جهت موافقت با ریاست شما در دانشگاه را به دست میآورم. در این میان به راحتی، اصولی همچون شایستهسالاری، تعهد، تجربه و تخصص ذبح میشود تا برخی به نان و نوایی برسند.
نمایندهای که با این روشها در فرایند عزل و نصب ریاست دانشگاه دخالت میکند، علاوه بر آنکه دانشگاه را به حاشیه میبرد و نارضایتی بدنه دانشگاه را موجب میشود، در نهایت به ضرر خود نیز رفتار میکند. کافیست نگاهی به عاقبت نمایندگان پیشین و دخالتهای آنها در دانشگاه یاسوج انداخت. در دورهای، ستار هدایتخواه نماینده وقت بویراحمد در مجلس شورای اسلامی، تقش زیادی در دانشگاه یاسوج ایفا کرد، حتی بسیاری از نیروهایی که از نظر سیاسی به او نزدیک بودند، وارد دانشگاه شدند. همین حالا نیز برخی از نیروهای وابسته به او در دانشگاه حضور دارند. اما به واسطه تندرویهای سیاسی بعضی از این نیروها، بسیاری از افراد دانشگاهی، برای «نه گفتن به هدایتخواه» به سمت نماینده مخالف او یعنی غلاممحمد زارعی رفتند. در واقع، پررنگشدن نقش هدایتخواه در دانشگاه، علیه خود او شد. سپس بدنه دانشگاهی به سمت زارعی رفتند. اگر نزدیکان سیاسی هدایتخواه در دورهای وارد دانشگاه شدند، پس از آنکه دانشگاه به زارعی نزدیک شد، نزدیکان فامیلی و طایفهای زارعی در دانشگاه غلبه یافتند. در واقع هم هدایتخواه و هم زارعی یک راه را رفتند؛ با این تفاوت که یکی از آنها سیاسی و دیگری طایفهای عمل کرد.
رئیس کنونی دانشگاه نیز هر چند اعتقادی به این نوع رفتارهای سیاسی نداشت؛ اما او نیز تقریباً همان راه پیشینیان را در پیش گرفت. با این تفاوت که بورسیهها را بر صدر نشاند و قدر نهاد و مناصب مهم دانشگاه را در اختیار آنها قرار داد. حالا هم که دولت عوض شده، با تغییر برخی از معاونین میخواهد دوباره همان مسیر را ادامه دهد. اما این بار دیگر چنین سیاستهایی جواب نداده و زمزمههایی از تغییر رئیس کنونی دانشگاه شنیده میشود.
بنابراین نباید نماینده کنونی، همان راه نمایندگان سابق و اسبق را در پیش بگیرد و در فرایند تعیین رئیس دانشگاه بازی بخورد. چرا که علاوه بر سیاسیشدن دانشگاه و بیراهه رفتن آن، هم دانشگاه از مسیر توسعه باز میماند، هم نارضایتی در بدنه دانشگاه افزایش مییابد و هم در نهایت دود این نارضایتی به چشم خود نماینده میرود.
حال که دانشگاه یاسوج بیش از دو سال است که از نظر مدیریتی در برخی جهات ناکارآمد بوده، نباید همان مسیر گذشته تکرار شود و فردی همچون رئیس کنونی ریاست دانشگاه را بر عهده بگیرد. با تغییر صرفاً یک نام، هیچ چیزی در دانشگاه عوض نمیشود. این دانشگاه به کسی نیاز دارد که بتواند آن را بازآفرینی کند. شخصی که از بدنه دانشگاه باشد و ارتباطات گستردهای در دانشگاه داشته باشد. نه فردی که در دانشکدهای صرفاً با چند صد دانشجو بدون ارتباط با کل بدنه دانشجویی. روشن است فردی که حالا بخواهد با واسطه به ریاست برسد، در ادامه نیز به دلیل همین مناسبات سیاسی، ممکن است دانشگاه را تبدیل به مکانی برای زد و بند کند. فردی که در طول سالهای گذشته مدام رنگ به رنگ شده و با هر دولت و سیاست، رنگ عوض کرده، مشخص است که نمیتواند ثبات سیاسی داشته باشد و ممکن است هر جا که منفعتش ایجاب کند، بر بسیاری از اقداماتی که به نفع دانشگاه است چشم ببندد. از سوی دیگر، افراد بسیار دیگری نیز در دانشگاه هستند که علاوه بر توانایی ریاست دانشگاه، از محبوبیت برخوردارند و میتوانند رضایت و مشارکت نسبی همه بدنه دانشگاه را به دست بیاورند و این نهاد علمی را به ریل اصلی خود برگردانند. با توجه به این موارد، لازم است نماینده یا نمایندگان استان بدانند نباید بدون در نظر گرفتن بدنه دانشگاه، در عزل و نصبهای دانشگاه نقش ایفا کنند.
این مطلب نافی خدمات مسئولان دانشگاه یاسوج نیست و صرفاً در راستای اصلاح رویهها و فرایندها منتشر شده و پایگاه خبری کبنا نیوز آمادگی درج جوابیه مسئولان این دانشگاه را دارد.
به گزارش کبنا، به نظر میرسد قطار تغییر مدیران به دانشگاه یاسوج نیز رسیده است. بر اساس اطلاعاتی که به این پایگاه خبری رسیده، گزینههایی برای ریاست این دانشگاه در نظر گرفته شده است. رئیس کنونی دانشگاه رفتنی شده؛ اما چه بهتر که فردی ریاست این دانشگاه را بر عهده بگیرد که علاوه بر همسویی گفتمانی با دولت چهاردهم، امکان رشد و ظهور به همه دانشگاهیان با هر سلیقهای را فراهم کند.
گفته میشود یکی از اساتید دانشکده کشاورزی دانشگاه یاسوج، به واسطه یکی از فارغالتحصیلان دکترای این دانشگاه، به یکی از نمایندگان استان معرفی شده و این استاد، در ازای پادرمیانی این فارغالتحصیل، به او قول همکاری برای جذب او تحت عنوان هیئت علمی در دانشگاه را داده است؛ به همین راحتی فردی از یکی قول میگیرد که اگر در فرایند جذب من به عنوان هیئت علمی کمک کنی، من نیز تأیید نماینده جهت موافقت با ریاست شما در دانشگاه را به دست میآورم. در این میان به راحتی، اصولی همچون شایستهسالاری، تعهد، تجربه و تخصص ذبح میشود تا برخی به نان و نوایی برسند.
نمایندهای که با این روشها در فرایند عزل و نصب ریاست دانشگاه دخالت میکند، علاوه بر آنکه دانشگاه را به حاشیه میبرد و نارضایتی بدنه دانشگاه را موجب میشود، در نهایت به ضرر خود نیز رفتار میکند. کافیست نگاهی به عاقبت نمایندگان پیشین و دخالتهای آنها در دانشگاه یاسوج انداخت. در دورهای، ستار هدایتخواه نماینده وقت بویراحمد در مجلس شورای اسلامی، تقش زیادی در دانشگاه یاسوج ایفا کرد، حتی بسیاری از نیروهایی که از نظر سیاسی به او نزدیک بودند، وارد دانشگاه شدند. همین حالا نیز برخی از نیروهای وابسته به او در دانشگاه حضور دارند. اما به واسطه تندرویهای سیاسی بعضی از این نیروها، بسیاری از افراد دانشگاهی، برای «نه گفتن به هدایتخواه» به سمت نماینده مخالف او یعنی غلاممحمد زارعی رفتند. در واقع، پررنگشدن نقش هدایتخواه در دانشگاه، علیه خود او شد. سپس بدنه دانشگاهی به سمت زارعی رفتند. اگر نزدیکان سیاسی هدایتخواه در دورهای وارد دانشگاه شدند، پس از آنکه دانشگاه به زارعی نزدیک شد، نزدیکان فامیلی و طایفهای زارعی در دانشگاه غلبه یافتند. در واقع هم هدایتخواه و هم زارعی یک راه را رفتند؛ با این تفاوت که یکی از آنها سیاسی و دیگری طایفهای عمل کرد.
رئیس کنونی دانشگاه نیز هر چند اعتقادی به این نوع رفتارهای سیاسی نداشت؛ اما او نیز تقریباً همان راه پیشینیان را در پیش گرفت. با این تفاوت که بورسیهها را بر صدر نشاند و قدر نهاد و مناصب مهم دانشگاه را در اختیار آنها قرار داد. حالا هم که دولت عوض شده، با تغییر برخی از معاونین میخواهد دوباره همان مسیر را ادامه دهد. اما این بار دیگر چنین سیاستهایی جواب نداده و زمزمههایی از تغییر رئیس کنونی دانشگاه شنیده میشود.
بنابراین نباید نماینده کنونی، همان راه نمایندگان سابق و اسبق را در پیش بگیرد و در فرایند تعیین رئیس دانشگاه بازی بخورد. چرا که علاوه بر سیاسیشدن دانشگاه و بیراهه رفتن آن، هم دانشگاه از مسیر توسعه باز میماند، هم نارضایتی در بدنه دانشگاه افزایش مییابد و هم در نهایت دود این نارضایتی به چشم خود نماینده میرود.
حال که دانشگاه یاسوج بیش از دو سال است که از نظر مدیریتی در برخی جهات ناکارآمد بوده، نباید همان مسیر گذشته تکرار شود و فردی همچون رئیس کنونی ریاست دانشگاه را بر عهده بگیرد. با تغییر صرفاً یک نام، هیچ چیزی در دانشگاه عوض نمیشود. این دانشگاه به کسی نیاز دارد که بتواند آن را بازآفرینی کند. شخصی که از بدنه دانشگاه باشد و ارتباطات گستردهای در دانشگاه داشته باشد. نه فردی که در دانشکدهای صرفاً با چند صد دانشجو بدون ارتباط با کل بدنه دانشجویی. روشن است فردی که حالا بخواهد با واسطه به ریاست برسد، در ادامه نیز به دلیل همین مناسبات سیاسی، ممکن است دانشگاه را تبدیل به مکانی برای زد و بند کند. فردی که در طول سالهای گذشته مدام رنگ به رنگ شده و با هر دولت و سیاست، رنگ عوض کرده، مشخص است که نمیتواند ثبات سیاسی داشته باشد و ممکن است هر جا که منفعتش ایجاب کند، بر بسیاری از اقداماتی که به نفع دانشگاه است چشم ببندد. از سوی دیگر، افراد بسیار دیگری نیز در دانشگاه هستند که علاوه بر توانایی ریاست دانشگاه، از محبوبیت برخوردارند و میتوانند رضایت و مشارکت نسبی همه بدنه دانشگاه را به دست بیاورند و این نهاد علمی را به ریل اصلی خود برگردانند. با توجه به این موارد، لازم است نماینده یا نمایندگان استان بدانند نباید بدون در نظر گرفتن بدنه دانشگاه، در عزل و نصبهای دانشگاه نقش ایفا کنند.
این مطلب نافی خدمات مسئولان دانشگاه یاسوج نیست و صرفاً در راستای اصلاح رویهها و فرایندها منتشر شده و پایگاه خبری کبنا نیوز آمادگی درج جوابیه مسئولان این دانشگاه را دارد.