تاریخ انتشار
شنبه ۲۱ آبان ۱۴۰۱ ساعت ۱۲:۰۹
کد مطلب : ۴۵۴۳۳۲
گذر از بحرانها با «عذرخواهی»
۰
کبنا ؛درحاليکه بسياري از جامعه شناسان و روانشناسان معتقدند که در پرونده فوت مهسا اميني، يک عذرخواهي ساده از سوي مسئولان کشور ميتوانست همه چيز را ختم بهخير کند، درکره جنوبي و بعد از فاجعه جشن هالووين که منجر به کشته شدن 156 نفر شد، رئيس جمهور اين کشور رسما از هموطنان خود «عذرخواهي » کرد. فرهنگي که هنوز در بين مسئولان ما نهادينه نشده است و هنوز فرهنگ عذرخواهي در ايره المعارف آنها تعريف نشده است.
بد نيست برخي از مسئولان که نه در موضوع هواپيماي اوکرايني و هم فوت مهسا اميني، عذرخواهي را کسرشان خود ميدانستند، صحبتهاي «يون سوک يول»، رئيس جمهور کره جنوبي را بشنوند که از مردم کره عذرخواهي کرد: « نميتوانم خود را با والديني که فرزندشان را در اين حادثه از دست دادهاند، مقايسه کنم؛ اما به عنوان رئيسجمهور که بايد از جان و امنيت مردم محافظت کند، قلبم شکسته است. متاسفم و از خانوادههاي داغديده در اين مصيبت و از مردمي که در اين درد و اندوه شريک هستند، عذرخواهي مي کنم.» اين گفتهها در شرايطي مطرح ميشود که او ميتوانست تقصيرات يا عذرخواهي را به گردن شهردار سئول بيندازد. او در کنار عذرخواهي از مردم کره جنوبي وعده داد مسئولاني را که نتوانستهاند به اين حادثه واکنش موثر نشان دهند، مورد بازخواست قرار دهد.»
عذرخواهيهاي معروف
اين عذرخواهي اما اولين بار نبود که يک مقام ارشد کشوري خارجي يا يک شرکت بين المللي، از هموطنان و مشتريان خود ميکند.
همين چند روز پيش نيز جک دورسي مدير سابق توئيتر، پس از اينکه 50 درصد کارمندانش توسط ايلان ماسک اخراج شدند، بدون آنکه اتهامي متوجه وي باشد و تنها از روي مسئوليت اجتماعي از اينکه اين شرکت را بيش از حد سريع بسط و گسترش داد، از کارمندانش عذر خواهي کرد. يا هنوز عذرخواهي شينزو آبه، نخستوزير پيشين ژاپن که به دليل هزينههاي غيرقانوني مربوط به برگزاري يک مهماني شام که دفتر کارش براي هوادارانش برگزار کرده بود، از ياد نبردهاند. يا در سال 99، امانوئل مکرون، رئيس جمهوري فرانسه طي گفت و گو با تلويزيون الجزيره از مسلمان جهان به خاطر نقش فرانسه در نسلکشي روآندا عذرخواهي کرد. از اين نمونهها در اخبار جهان بسيار است، برعکس کشور ما که نميتوان عذرخواهي در زمان تصدي مسئوليت حتي يک مسئول رده پايين نيز به ياد آورد. همچنين چند روز پيش بود که ويبوتي جها که از سوي حزب جمهوريخواه براي رقابت در منطقه 16 مجلس ايالتي نيويورک نامزد شده است، در صفحه توئيتر خود نوشت: «من يک توييت را حذف کردم که چندين ماه پيش توسط شخصي براي من ارسال شده بود! من فکر ميکنم برخي از گروههاي مسلمان از محتوا و مقايسه انجام شده در آن ناراضي بودند. من شوخي خوبي نکردم.» اين فرهنگ حتي دربين بالاترين مقام هاي ارشد مديريتي جهان نيز رايج است کمااينکه چندي قبل وزير آموزش و پرورش کشورمان در سخناني اظهار کرد: دبيرکل سازمان ملل از رئيس جمهور عذرخواهي کرده بود که نتوانستند در دوران کرونا به ايران واکسن دهند.
عذرخواهيهاي خصوصي
علاوه برچهرههاي سياسي و مقامات ارشد دولتي، فرهنگ عذرخواهي در ميان شرکتهاي بزرگ و بين المللي نيز وجود دارد. شرکتهايي که بهدليل اهمال يا نقصي که در توليد يکي از محصولاتشان رخ ميدهد (برخلاف کشور ما که فقط توجيح ميکنند يا فرهنگ «ميخواي بخواه، نميخواي، نخواه» از مردم و مشتريان خود بابت کيفيت نامناسب محصولاتشان عذرخواهي کردهاند. به عنوان مثال يک شرکت ژاپني به دليل افزايش تنها 2 هزار و 600 توماني محصولات بعد از 25 سال با انتشار ويدئويي رسما از مصرف کنندگان عذرخواهي کرد. سال گذشته نيز جي اچ هان، مديرعامل سامسونگ به دليل جنجال پيرامون يک اپليکيشن از پيش نصب شده که روي عملکرد سري گلکسي اس 22 تاثير گذاشت، در برابر سهامداران اين شرکت عذرخواهي کرد. همچنين در تابستان امسال شرکت مارس ريگلي، توليدکننده شکلاتهاي اسنيکرز بابت پخش ويدئويي تبليغاتي که در آن تايوان به عنوان يک «کشور» معرفي شده بود عذرخواهي کرد. ولي شايد مشهورترين عذرخواهي مديرعامل يک شرکت بين المللي در سالهاي اخير، همان عذرخواهي مديرعامل شرکت تويوتا در سال 1388 است. رئيس شرکت تويوتا به دليل صدور فراخوان براي 1/4 ميليون دستگاه خودروي توليدي اين شرکت به دليل نقص فني از مشتريان خود عذرخواهي کرد. اينها تنها نمونه هايي از دهها عذرخواهي رسمي غولهاي صنعتي يا چهرههاي مشهور سياسي هستند که در سالهاي اخير منتشر شده است.
ترس از عذرخواهي
اما چرا مسئولان و مديران کشوري تا اين حد از عذرخواهي بابت خطاهاي خود هراسان هستند؟ سوالي که سيد جواد ميري، جامعه شناس جويا شديم و او در گفت و گو با آرمان امروز، در خصوص ريشههاي اين موضوع ميگويد: «اين رفتار، تنها مختص ايران نيست بلکه ريشه در فرهنگ برخي از کشورهاي ديگر نيز دارد. بهبياني در هر کشوري که فرهنگ پدرسالارانه و ذهنيت قبيلهاي به معناي اينکه در خانه يا طايفه، بزرگ آن مجموعه همه کاره است و نبايد وي را زير سوال برد، حاکم است. در اين شرايط که مسئولان در اين کشورها و در زمان تصدي يک صندلي، خود را مالک آن ميدانند و نميتوان اميدوار بود از مردم بابت خطاهايي که داشتهاند يا انجام ميدهند، عذرخواهي کنند! کما اينکه شاهد بوديم که آنها اين عذرخواهي را دليلي براي تزلزل صندلي مديريتشان ميدانند يا کسر شان مديريتي تلقي ميشود.» وي با بيان اينکه رابطه مسئولان در اين نوع کشورها عمودي (از بالا به پايين) تعريف ميشود، معتقد است که در فرهنگ ايران نيز وضعيت برخي از مسئولان که حجم بسيار زيادي نيز شامل ميشود، نيز به همين منوال است و در ادامه گفتههايش ميافزايد: «اين موضوع البته ريشه در تاريخ و فرهنگ سنتي ما دارد، مثلا در فرهنگ ما، اگر پدر خطايي نسبت به فرزند خود مرتکب شود لازم نيست که از وي عذرخواهي کند ولي برعکس، اگر فرزند مرتکب خطايي شود، حتما بايد از پدرش عذرخواهي کند. يا در فرهنگ مذهبي و عرفي ما عاق والدين موضوع مصطلحي است، اما چيزي در مورد عاق فرزندان وجود ندارد. درحاليکه «حقوق» امري دو طرفه است. يعني هم پدر به گردن فرزند حق دارد و هم فرزند به گردن پدر.»
ميري ادامه ميدهد: همين ذهنيت در حوزه سياست، مديريت ورزشي، فرهنگي و سطوح اجتماعي کشور ما نيز رسوخ پيدا کرده است. به عبارتي درست است که ايران از ساختار طايفهاي عبور کرده و تبديل به «ملت» شده است، اما همچنان بنيان ذهني جامعه در بيشتر ابعاد از ساختار طايفهاي عبور نکرده است. براي همين وقتي فردي رئيس يک سازمان يا نهاد، حتي سطوح بالاتر نظير نماينده مجلس، وزير و حتي رئيس جمهور ميشود، خواه ناخواه اين ذهنيت در مورد وي وجود دارد که همه بايد از وي تبعيت کنند، در حاليکه ما در راس هرم، يعني رهبر معظم انقلاب اين وضعيت را شاهد نيستيم و رفتار ايشان با مردم همواره دلسوزانه و پدرانه بوده است. اما در مقابل برخي از مسئولان معتقدند که با عذرخواهي از مردم، حرمت رياست آنها از بين خواهد رفت يا ممکن است به ساختار قدرتشان خدشه وارد شود. اين جامعه شناس با اشاره به تاريخ کشورمان در اين زمينه بيان ميکند: با وجوديکه بيش از 100 سال از مشروطه ميگذرد و در کشور تفکيک قوا شکل گرفته است، اما برخي از مديران کمتر انتقاد يا اعتراضي را ميپذيرند، درحاليکه اين انتقادها لازمه برقرار عدالت در يک جامعه است.
بد نيست برخي از مسئولان که نه در موضوع هواپيماي اوکرايني و هم فوت مهسا اميني، عذرخواهي را کسرشان خود ميدانستند، صحبتهاي «يون سوک يول»، رئيس جمهور کره جنوبي را بشنوند که از مردم کره عذرخواهي کرد: « نميتوانم خود را با والديني که فرزندشان را در اين حادثه از دست دادهاند، مقايسه کنم؛ اما به عنوان رئيسجمهور که بايد از جان و امنيت مردم محافظت کند، قلبم شکسته است. متاسفم و از خانوادههاي داغديده در اين مصيبت و از مردمي که در اين درد و اندوه شريک هستند، عذرخواهي مي کنم.» اين گفتهها در شرايطي مطرح ميشود که او ميتوانست تقصيرات يا عذرخواهي را به گردن شهردار سئول بيندازد. او در کنار عذرخواهي از مردم کره جنوبي وعده داد مسئولاني را که نتوانستهاند به اين حادثه واکنش موثر نشان دهند، مورد بازخواست قرار دهد.»
عذرخواهيهاي معروف
اين عذرخواهي اما اولين بار نبود که يک مقام ارشد کشوري خارجي يا يک شرکت بين المللي، از هموطنان و مشتريان خود ميکند.
همين چند روز پيش نيز جک دورسي مدير سابق توئيتر، پس از اينکه 50 درصد کارمندانش توسط ايلان ماسک اخراج شدند، بدون آنکه اتهامي متوجه وي باشد و تنها از روي مسئوليت اجتماعي از اينکه اين شرکت را بيش از حد سريع بسط و گسترش داد، از کارمندانش عذر خواهي کرد. يا هنوز عذرخواهي شينزو آبه، نخستوزير پيشين ژاپن که به دليل هزينههاي غيرقانوني مربوط به برگزاري يک مهماني شام که دفتر کارش براي هوادارانش برگزار کرده بود، از ياد نبردهاند. يا در سال 99، امانوئل مکرون، رئيس جمهوري فرانسه طي گفت و گو با تلويزيون الجزيره از مسلمان جهان به خاطر نقش فرانسه در نسلکشي روآندا عذرخواهي کرد. از اين نمونهها در اخبار جهان بسيار است، برعکس کشور ما که نميتوان عذرخواهي در زمان تصدي مسئوليت حتي يک مسئول رده پايين نيز به ياد آورد. همچنين چند روز پيش بود که ويبوتي جها که از سوي حزب جمهوريخواه براي رقابت در منطقه 16 مجلس ايالتي نيويورک نامزد شده است، در صفحه توئيتر خود نوشت: «من يک توييت را حذف کردم که چندين ماه پيش توسط شخصي براي من ارسال شده بود! من فکر ميکنم برخي از گروههاي مسلمان از محتوا و مقايسه انجام شده در آن ناراضي بودند. من شوخي خوبي نکردم.» اين فرهنگ حتي دربين بالاترين مقام هاي ارشد مديريتي جهان نيز رايج است کمااينکه چندي قبل وزير آموزش و پرورش کشورمان در سخناني اظهار کرد: دبيرکل سازمان ملل از رئيس جمهور عذرخواهي کرده بود که نتوانستند در دوران کرونا به ايران واکسن دهند.
عذرخواهيهاي خصوصي
علاوه برچهرههاي سياسي و مقامات ارشد دولتي، فرهنگ عذرخواهي در ميان شرکتهاي بزرگ و بين المللي نيز وجود دارد. شرکتهايي که بهدليل اهمال يا نقصي که در توليد يکي از محصولاتشان رخ ميدهد (برخلاف کشور ما که فقط توجيح ميکنند يا فرهنگ «ميخواي بخواه، نميخواي، نخواه» از مردم و مشتريان خود بابت کيفيت نامناسب محصولاتشان عذرخواهي کردهاند. به عنوان مثال يک شرکت ژاپني به دليل افزايش تنها 2 هزار و 600 توماني محصولات بعد از 25 سال با انتشار ويدئويي رسما از مصرف کنندگان عذرخواهي کرد. سال گذشته نيز جي اچ هان، مديرعامل سامسونگ به دليل جنجال پيرامون يک اپليکيشن از پيش نصب شده که روي عملکرد سري گلکسي اس 22 تاثير گذاشت، در برابر سهامداران اين شرکت عذرخواهي کرد. همچنين در تابستان امسال شرکت مارس ريگلي، توليدکننده شکلاتهاي اسنيکرز بابت پخش ويدئويي تبليغاتي که در آن تايوان به عنوان يک «کشور» معرفي شده بود عذرخواهي کرد. ولي شايد مشهورترين عذرخواهي مديرعامل يک شرکت بين المللي در سالهاي اخير، همان عذرخواهي مديرعامل شرکت تويوتا در سال 1388 است. رئيس شرکت تويوتا به دليل صدور فراخوان براي 1/4 ميليون دستگاه خودروي توليدي اين شرکت به دليل نقص فني از مشتريان خود عذرخواهي کرد. اينها تنها نمونه هايي از دهها عذرخواهي رسمي غولهاي صنعتي يا چهرههاي مشهور سياسي هستند که در سالهاي اخير منتشر شده است.
ترس از عذرخواهي
اما چرا مسئولان و مديران کشوري تا اين حد از عذرخواهي بابت خطاهاي خود هراسان هستند؟ سوالي که سيد جواد ميري، جامعه شناس جويا شديم و او در گفت و گو با آرمان امروز، در خصوص ريشههاي اين موضوع ميگويد: «اين رفتار، تنها مختص ايران نيست بلکه ريشه در فرهنگ برخي از کشورهاي ديگر نيز دارد. بهبياني در هر کشوري که فرهنگ پدرسالارانه و ذهنيت قبيلهاي به معناي اينکه در خانه يا طايفه، بزرگ آن مجموعه همه کاره است و نبايد وي را زير سوال برد، حاکم است. در اين شرايط که مسئولان در اين کشورها و در زمان تصدي يک صندلي، خود را مالک آن ميدانند و نميتوان اميدوار بود از مردم بابت خطاهايي که داشتهاند يا انجام ميدهند، عذرخواهي کنند! کما اينکه شاهد بوديم که آنها اين عذرخواهي را دليلي براي تزلزل صندلي مديريتشان ميدانند يا کسر شان مديريتي تلقي ميشود.» وي با بيان اينکه رابطه مسئولان در اين نوع کشورها عمودي (از بالا به پايين) تعريف ميشود، معتقد است که در فرهنگ ايران نيز وضعيت برخي از مسئولان که حجم بسيار زيادي نيز شامل ميشود، نيز به همين منوال است و در ادامه گفتههايش ميافزايد: «اين موضوع البته ريشه در تاريخ و فرهنگ سنتي ما دارد، مثلا در فرهنگ ما، اگر پدر خطايي نسبت به فرزند خود مرتکب شود لازم نيست که از وي عذرخواهي کند ولي برعکس، اگر فرزند مرتکب خطايي شود، حتما بايد از پدرش عذرخواهي کند. يا در فرهنگ مذهبي و عرفي ما عاق والدين موضوع مصطلحي است، اما چيزي در مورد عاق فرزندان وجود ندارد. درحاليکه «حقوق» امري دو طرفه است. يعني هم پدر به گردن فرزند حق دارد و هم فرزند به گردن پدر.»
ميري ادامه ميدهد: همين ذهنيت در حوزه سياست، مديريت ورزشي، فرهنگي و سطوح اجتماعي کشور ما نيز رسوخ پيدا کرده است. به عبارتي درست است که ايران از ساختار طايفهاي عبور کرده و تبديل به «ملت» شده است، اما همچنان بنيان ذهني جامعه در بيشتر ابعاد از ساختار طايفهاي عبور نکرده است. براي همين وقتي فردي رئيس يک سازمان يا نهاد، حتي سطوح بالاتر نظير نماينده مجلس، وزير و حتي رئيس جمهور ميشود، خواه ناخواه اين ذهنيت در مورد وي وجود دارد که همه بايد از وي تبعيت کنند، در حاليکه ما در راس هرم، يعني رهبر معظم انقلاب اين وضعيت را شاهد نيستيم و رفتار ايشان با مردم همواره دلسوزانه و پدرانه بوده است. اما در مقابل برخي از مسئولان معتقدند که با عذرخواهي از مردم، حرمت رياست آنها از بين خواهد رفت يا ممکن است به ساختار قدرتشان خدشه وارد شود. اين جامعه شناس با اشاره به تاريخ کشورمان در اين زمينه بيان ميکند: با وجوديکه بيش از 100 سال از مشروطه ميگذرد و در کشور تفکيک قوا شکل گرفته است، اما برخي از مديران کمتر انتقاد يا اعتراضي را ميپذيرند، درحاليکه اين انتقادها لازمه برقرار عدالت در يک جامعه است.