تاریخ انتشار
سه شنبه ۵ مهر ۱۴۰۱ ساعت ۱۴:۲۵
کد مطلب : ۴۵۲۸۶۰
چریک بازی سلبریتیهای ورزشی به روایت امیررضا واعظ آشتیانی؛
ورزشکاری که به پرچم کشورش وفادار نیست از تیم ملی برود/ برخی میخواهند اردوی تیمهای ملی را تعطیل کنند/ با وعده پناهندگی برخی ورزشکاران را اغفال کردهاند/ آقای علی کریمی از مشاوره سیاسی خود در دبی دوری کن! / کریمی در مسیر مدیر کانال آمد نیوزحرکت میکند
۰
کبنا ؛ این روزها بازار برخی سلبریتیها در فضای مجازی به شدت گرم است. آتش اغتشاشات باعث شده است تا برخی از افراد تاریخمصرف گذشته بار دیگر به صدر اخبار آمده و برای خود «برند سازی» کنند. از کارگردانی که فیلمهایش در سالهای اخیر با فروش ناامیدکننده روبرو شده تا برخی ورزشکاران پا به سن گذاشته همه درصحنه آشوب حاضرشده تا ظرف رادیکالیسم در جامعه را پر کنند.
برخی با کشف حجاب، گروهی دیگر با تشویق به اقدامات خرابکارانه و تعدادی دیگر با ادعای خداحافظی از دوران حرفهای در میانه یک فتنه تینیجری به دنبال گرم کردن بازار کسبوکار خود هستند. این افراد اغلب به دلیل نداشتن تحلیل سیاسی و اجتماعی عمیق، طعمه برخی سرویسهای اطلاعاتی کشورهای غربی شده و نقش پیادهنظام را برای آنها بازی میکنند.
تحریم ورزش ایران ازجمله اهداف اصلی در پروژه فشار حداکثری بود که هدفش حذف ورزش ایران از مسابقات بینالمللی و بایکوت کامل آن است، برخی ورزشکاران بهعنوان بازیگر این پروژه امنیتی نقش بازی کرده و خواسته یا ناخواسته برای آن عرق میریزند!
برخی دیگر نیز با توهم رهبری و سازماندهی اغتشاشات سودای دیگری در سردارندف امیررضا واعظی آشتیانی در گفتگو با «مشرق» پرده از زندگی این افراد برداشته است.
مدیرعامل سابق باشگاه استقلال میگوید که اعلام خداحافظی برخی ورزشکاران از تیم ملی را باید به فال نیک گرفت زیرا کسانی که اعتقادی به پرچم ایران دارند نباید از برند تیم ملی بهره برده و برای خود بازار سازی کنند. عضو سابق شورای شهر تهران میگوید که در پشت این سناریو برخی به دنبال گرفتن ویزا در کشورهای غربی هستند!
در ادامه گفتگوی عضو شورای مرکزی حزب موتلفه را میخوانید:
** این روزها برخی ورزشکاران تحت تأثیر شبکههای اجتماعی یک پروژه جدید راه انداخته و میگویند دیگر حاضر نیستند زیر پرچم ایران برای کشورشان مسابقه بدهند! به نظر میرسد یک سناریو خاص این افراد را هدایت میکند.
سلبریتیهای ورزشی قبل از اینکه ورزشکار باشند، شهروند ایرانی محسوب شده و باید به پرچم کشور وفادار باشد، اگر به این پرچم مقدس اعتقادی ندارد بهتر است از حضور در تیم ملی استعفا داده و برود؛ مهمتر آنکه رفتن این دست افراد اصلاً مهم نیست.
** درواقع بودونبود ورزشکاری که عرق ملی ندارد برای مردم بیاهمیت است...
بله اینها فکر میکنند اگر تهدید به استعفا کنند، برایشان نامه فدایت شوم نوشته و با تشریفات خاص دوباره به تیم ملی باز میگردند. این افراد بهتر است هر چهزودتر خداحافظی کنند! زیرا جوانان بااستعدادی در جامعه هستند که خیلی زود جای این افراد را خواهند گرفت؛ این دسته افراد معدود باید بدانند اگر پرچم مقدس جمهوری اسلامی ایران نبود ،نمیتوانستند کلکسیون شخصی خود را از مدال پرکرده و برای خود برند سازی کنند.
** همین افراد معدود آتش بیار معرکه شده و تحریک به اغتشاش میکنند.
این افراد باید بدانند هر چه دارند از صدقهسر جمهوری اسلامی ایران است. اینها گمان میکنند کشور به آنها نیاز دارد، اما ایران عزیز ما بسیاری جوانان دیگر را در نوبت خدمت دارد؛ ازاینرو این افراد محدود باید ارزش جایگاه خود را خوب دانسته و سکوی مسائل سیاسی نشوند.
پروژه ایجاد اغتشاش و تحریم ورزش ایران توسط ورزشکارانی که در آستانه بازنشستگی قرار دارند!
** این افراد میگویند ما مسئولیت اجتماعی داشته و باید به فالوئرهای مجازی خودمان پاسخ دهیم!
اکثر این افراد همیشه شعار میدهند که نباید سیاست در ورزش دخالت کند؛ حالا چطور شده است که ورزش برای آنها سیاسی شده است؟ اگر قرار باشد سیاست در ورزش دخالت نکند، ورزشکاران نیز حق ندارند سیاسی باشند. سوالم از این دسته آن است که چطور شده که مسئولیت اجتماعی این افراد جهتدهی به سمت اغتشاش در کشور است!
آحاد مردم در جمهوری اسلامی نسبت به مسائل سیاسی آگاه هستند و نسبت به سرنوشت خود حساس هستند؛ اما اگر ورزشکاری تحت تأثیر جو دعوت به اغتشاش میکند؛ ملت چنین فردی را برنتابیده و او را طرد خواهند کرد. همانطوری که پیشازاین بسیاری که در برابر مردم قرار گرفتند از دایره بیرون افتاده و در کنج عزلت از یادها فراموش شدند. تیم ملی متعلق به مردم است، اگر کسی به خاطر مسائل جناحی و ساختگی قرار است آن را ترک کنند، بهتر است هر چه سریعتر خداحافظی کرده و فرصت را برای دیگران فراهم کنند.
** البته یک سری از این افراد روغن ریخته را نذر کردهاند، ورزشکاری که در سن بازنشستگی قرار دارد و خوب میداند که حتی توانایی آوردن یک مدال نیز ندارد، حالا در شبکههای اجتماعی پست سیاسی و دعوت به اغتشاش گذاشته تا خودشان را در بورس نگهدارند...
بخشی از این افراد همانطور که گفتید در آستانه بازنشستگی و سپری کردن دوران افول سعی دارند خودشان را هنوز در معرض افکار عمومی قرار دهند، برخی دیگر نیز به دنبال گرفتن مهاجرت و حتی پناهندگی به کشورهای غربی هستند و گمان میکنند همراهی با این موج اغتشاش میتواند مسیر اقدام آنها را آسان کند. تعدادی دیگر از این افراد میگویند اگر مواضع رادیکال بگیریم باعث برخورد قضایی شده و پروسه اخذ ویزا آسانتر خواهد شد!
** درواقع از آب گلآلود شده برای خودشان ماهی گرفته و دغدغه مردم را ندارند!
دقیقاً همینطور است، بیشتر دنبال یک سابقه برای خود میگردند. آنها فکر میکنند آنجا همهچیز برای آنها فراهم هست، درحالیکه خبر ندارند باید صبح تا شبکار کنند تا حداقل شکمشان سیر شود.
** برخی از این افراد بودند که گمان میکردند با گرفتن پناهندگی فرش قرمز زیر پای آنها پهن میشود، ولی حالا زیر پرچم کشورهای دست چندم بهسختی معیشت کرده و دیگر خبری از آن قراردادهای کلان چندمیلیاردی نیست.
اینها مقطع کوتاهی در برخی کشورها رفتهاند و فکر میکنند آنجا مدینه فاضله است، متأسفانه چشم این افراد بستهشده است. مگر در فرانسه جلیقه زردها سرکوب نشدند، مگر در آمریکا پلیس برخورد خشن با معترضان ندارد، این استاندارد دوگانه در غرب از نگاه برخی در داخل پنهان مانده است.
این گروهکها در دهه شصت دست به کشتار مردم زده و بسیاری را شهید کردهاند. برخی از این گروههای تجزیهطلب در اوایل انقلاب زنان کرد را در خیابانهای شهر سنندج اعدام دست جمعی میکردند. نگاه سطحی در پدیده سلبریتیها باعث شده است که برخی پشت جنایتکارترین باندها و گروهکها قرار بگیرند. البته این افراد انگشتشمار هستند.
یک مافیای بسیار قدرتمند بینالمللی در ورزش وجود دارد، این مافیای سیاسی تحریم ورزش در ایران را هدایت میکند. مثلاً در جودو، دوچرخهسواری و فوتبال اقداماتی صورت گرفته تا نشان دهند ورزش از سیاست جدا نیست. همانطور که در ماجرای جنگ در اوکراین ورزش روسیه به شکل عجیب تحریم شد درباره ایران نیز همین مدل را پیش میبرند. کشورهای غربی در یک دروغ بزرگ میگویند ورزش سیاسی نیست اما در برخورد با کشورهایی چون ایران کاملاً موضوع سیاسی است!
برخی از اینها حتی یک پیشنهاد ساده برای ادامه فعالیت هم ندارند، برای همین اغتشاشات را ابزاری برای دیده شدن در نظر گرفتهاند و در نقش کاذب خود فرورفتهاند. این آمدنیوزهای ورزشی و هنری پولهای میلیاردی گرفته زندگی اعیانی داشته اما طوری وانمود میکنند که نگران وضعیت مردم هستند. باید به این افراد گفت که اگر آزادیهای درون جمهوری اسلامی ایران نبود که به این ثروتهای بادآورده نمیرسیدند.
** علی کریمی فرصتطلبانه وارد گود شده و درحالیکه خودش در خارج کشور اقامت دارد، برخی نوجوانان کم سن و سال یا همان گروه سنی تینیجری را دعوت به اقدامات ساختارشکنانه و خشن میکند.
آقای علی کریمی قدری به خود فرصت داده وسعی کند از افراد بهتری در امارات مشورت بگیرد؛ جریان معاندی که به کریمی خط میدهد گروهی آلوده و فاسد است که از شهرت کریمی استفاده کرده و بهاصطلاح روی او سوار شدهاند. افرادی چون کریمی بهگونهای رفتار کنند که بعدها پشیمان نشوند.
برخی با کشف حجاب، گروهی دیگر با تشویق به اقدامات خرابکارانه و تعدادی دیگر با ادعای خداحافظی از دوران حرفهای در میانه یک فتنه تینیجری به دنبال گرم کردن بازار کسبوکار خود هستند. این افراد اغلب به دلیل نداشتن تحلیل سیاسی و اجتماعی عمیق، طعمه برخی سرویسهای اطلاعاتی کشورهای غربی شده و نقش پیادهنظام را برای آنها بازی میکنند.
تحریم ورزش ایران ازجمله اهداف اصلی در پروژه فشار حداکثری بود که هدفش حذف ورزش ایران از مسابقات بینالمللی و بایکوت کامل آن است، برخی ورزشکاران بهعنوان بازیگر این پروژه امنیتی نقش بازی کرده و خواسته یا ناخواسته برای آن عرق میریزند!
برخی دیگر نیز با توهم رهبری و سازماندهی اغتشاشات سودای دیگری در سردارندف امیررضا واعظی آشتیانی در گفتگو با «مشرق» پرده از زندگی این افراد برداشته است.
مدیرعامل سابق باشگاه استقلال میگوید که اعلام خداحافظی برخی ورزشکاران از تیم ملی را باید به فال نیک گرفت زیرا کسانی که اعتقادی به پرچم ایران دارند نباید از برند تیم ملی بهره برده و برای خود بازار سازی کنند. عضو سابق شورای شهر تهران میگوید که در پشت این سناریو برخی به دنبال گرفتن ویزا در کشورهای غربی هستند!
در ادامه گفتگوی عضو شورای مرکزی حزب موتلفه را میخوانید:
** این روزها برخی ورزشکاران تحت تأثیر شبکههای اجتماعی یک پروژه جدید راه انداخته و میگویند دیگر حاضر نیستند زیر پرچم ایران برای کشورشان مسابقه بدهند! به نظر میرسد یک سناریو خاص این افراد را هدایت میکند.
سلبریتیهای ورزشی قبل از اینکه ورزشکار باشند، شهروند ایرانی محسوب شده و باید به پرچم کشور وفادار باشد، اگر به این پرچم مقدس اعتقادی ندارد بهتر است از حضور در تیم ملی استعفا داده و برود؛ مهمتر آنکه رفتن این دست افراد اصلاً مهم نیست.
** درواقع بودونبود ورزشکاری که عرق ملی ندارد برای مردم بیاهمیت است...
بله اینها فکر میکنند اگر تهدید به استعفا کنند، برایشان نامه فدایت شوم نوشته و با تشریفات خاص دوباره به تیم ملی باز میگردند. این افراد بهتر است هر چهزودتر خداحافظی کنند! زیرا جوانان بااستعدادی در جامعه هستند که خیلی زود جای این افراد را خواهند گرفت؛ این دسته افراد معدود باید بدانند اگر پرچم مقدس جمهوری اسلامی ایران نبود ،نمیتوانستند کلکسیون شخصی خود را از مدال پرکرده و برای خود برند سازی کنند.
** همین افراد معدود آتش بیار معرکه شده و تحریک به اغتشاش میکنند.
این افراد باید بدانند هر چه دارند از صدقهسر جمهوری اسلامی ایران است. اینها گمان میکنند کشور به آنها نیاز دارد، اما ایران عزیز ما بسیاری جوانان دیگر را در نوبت خدمت دارد؛ ازاینرو این افراد محدود باید ارزش جایگاه خود را خوب دانسته و سکوی مسائل سیاسی نشوند.
پروژه ایجاد اغتشاش و تحریم ورزش ایران توسط ورزشکارانی که در آستانه بازنشستگی قرار دارند!
** این افراد میگویند ما مسئولیت اجتماعی داشته و باید به فالوئرهای مجازی خودمان پاسخ دهیم!
اکثر این افراد همیشه شعار میدهند که نباید سیاست در ورزش دخالت کند؛ حالا چطور شده است که ورزش برای آنها سیاسی شده است؟ اگر قرار باشد سیاست در ورزش دخالت نکند، ورزشکاران نیز حق ندارند سیاسی باشند. سوالم از این دسته آن است که چطور شده که مسئولیت اجتماعی این افراد جهتدهی به سمت اغتشاش در کشور است!
آحاد مردم در جمهوری اسلامی نسبت به مسائل سیاسی آگاه هستند و نسبت به سرنوشت خود حساس هستند؛ اما اگر ورزشکاری تحت تأثیر جو دعوت به اغتشاش میکند؛ ملت چنین فردی را برنتابیده و او را طرد خواهند کرد. همانطوری که پیشازاین بسیاری که در برابر مردم قرار گرفتند از دایره بیرون افتاده و در کنج عزلت از یادها فراموش شدند. تیم ملی متعلق به مردم است، اگر کسی به خاطر مسائل جناحی و ساختگی قرار است آن را ترک کنند، بهتر است هر چه سریعتر خداحافظی کرده و فرصت را برای دیگران فراهم کنند.
** البته یک سری از این افراد روغن ریخته را نذر کردهاند، ورزشکاری که در سن بازنشستگی قرار دارد و خوب میداند که حتی توانایی آوردن یک مدال نیز ندارد، حالا در شبکههای اجتماعی پست سیاسی و دعوت به اغتشاش گذاشته تا خودشان را در بورس نگهدارند...
بخشی از این افراد همانطور که گفتید در آستانه بازنشستگی و سپری کردن دوران افول سعی دارند خودشان را هنوز در معرض افکار عمومی قرار دهند، برخی دیگر نیز به دنبال گرفتن مهاجرت و حتی پناهندگی به کشورهای غربی هستند و گمان میکنند همراهی با این موج اغتشاش میتواند مسیر اقدام آنها را آسان کند. تعدادی دیگر از این افراد میگویند اگر مواضع رادیکال بگیریم باعث برخورد قضایی شده و پروسه اخذ ویزا آسانتر خواهد شد!
** درواقع از آب گلآلود شده برای خودشان ماهی گرفته و دغدغه مردم را ندارند!
دقیقاً همینطور است، بیشتر دنبال یک سابقه برای خود میگردند. آنها فکر میکنند آنجا همهچیز برای آنها فراهم هست، درحالیکه خبر ندارند باید صبح تا شبکار کنند تا حداقل شکمشان سیر شود.
** برخی از این افراد بودند که گمان میکردند با گرفتن پناهندگی فرش قرمز زیر پای آنها پهن میشود، ولی حالا زیر پرچم کشورهای دست چندم بهسختی معیشت کرده و دیگر خبری از آن قراردادهای کلان چندمیلیاردی نیست.
اینها مقطع کوتاهی در برخی کشورها رفتهاند و فکر میکنند آنجا مدینه فاضله است، متأسفانه چشم این افراد بستهشده است. مگر در فرانسه جلیقه زردها سرکوب نشدند، مگر در آمریکا پلیس برخورد خشن با معترضان ندارد، این استاندارد دوگانه در غرب از نگاه برخی در داخل پنهان مانده است.
زندگی لاکچری سلبریتیهای اغتشاش به روایت تصویر
** این سلبریتیها میگویند ما به دنبال آزادی اجتماعی هستیم! در فضای مجازی عکس بیحجاب همسران خود را منتشر کرده و ادعا میکنند هدف آنها از پیوستن به اغتشاشات شعار عجیبی چون «زن؛ زندگی و آزادی» است که شعار یک گروهک تروریستی و تجزیهطلب کرد بوده است.این گروهکها در دهه شصت دست به کشتار مردم زده و بسیاری را شهید کردهاند. برخی از این گروههای تجزیهطلب در اوایل انقلاب زنان کرد را در خیابانهای شهر سنندج اعدام دست جمعی میکردند. نگاه سطحی در پدیده سلبریتیها باعث شده است که برخی پشت جنایتکارترین باندها و گروهکها قرار بگیرند. البته این افراد انگشتشمار هستند.
ترویج سبک زندگی نامتعارف سلبریتیها در شبکههای اجتماعی
** اما همین گروه کوچک با اقدامات خود، در پروژه بزرگ «تحریم ورزش» ایران بازی میکنند...یک مافیای بسیار قدرتمند بینالمللی در ورزش وجود دارد، این مافیای سیاسی تحریم ورزش در ایران را هدایت میکند. مثلاً در جودو، دوچرخهسواری و فوتبال اقداماتی صورت گرفته تا نشان دهند ورزش از سیاست جدا نیست. همانطور که در ماجرای جنگ در اوکراین ورزش روسیه به شکل عجیب تحریم شد درباره ایران نیز همین مدل را پیش میبرند. کشورهای غربی در یک دروغ بزرگ میگویند ورزش سیاسی نیست اما در برخورد با کشورهایی چون ایران کاملاً موضوع سیاسی است!
** درباره فوتبال صحبت کردید، این روزها بارها نام علی کریمی را شنیدهایم. این فرد در شبکههای مجازی یادآور رفتارهای معدوم نیما زم مدیر کانال تروریستی آمد نیوز بوده و مانند او رفتار خشونتآمیز را ترویج میکند...
برای من بسیار عجیب است که چرا کاخنشینها طرفدار مردم و کوخنشینها شدهاند، افرادی که شکمشان سیر است و دوران قهرمانشان تمامشده گویی بوی کباب به مشامشان خورده و فکر میکنند نظام از بین رفته و اینها وزیر و وکیل میشوند! البته خیال باطل دارند برخی از این سلبریتیها دورانشان تمامشده است.برخی از اینها حتی یک پیشنهاد ساده برای ادامه فعالیت هم ندارند، برای همین اغتشاشات را ابزاری برای دیده شدن در نظر گرفتهاند و در نقش کاذب خود فرورفتهاند. این آمدنیوزهای ورزشی و هنری پولهای میلیاردی گرفته زندگی اعیانی داشته اما طوری وانمود میکنند که نگران وضعیت مردم هستند. باید به این افراد گفت که اگر آزادیهای درون جمهوری اسلامی ایران نبود که به این ثروتهای بادآورده نمیرسیدند.
** علی کریمی فرصتطلبانه وارد گود شده و درحالیکه خودش در خارج کشور اقامت دارد، برخی نوجوانان کم سن و سال یا همان گروه سنی تینیجری را دعوت به اقدامات ساختارشکنانه و خشن میکند.
آقای علی کریمی قدری به خود فرصت داده وسعی کند از افراد بهتری در امارات مشورت بگیرد؛ جریان معاندی که به کریمی خط میدهد گروهی آلوده و فاسد است که از شهرت کریمی استفاده کرده و بهاصطلاح روی او سوار شدهاند. افرادی چون کریمی بهگونهای رفتار کنند که بعدها پشیمان نشوند.