تاریخ انتشار
چهارشنبه ۴ خرداد ۱۴۰۱ ساعت ۱۱:۱۴
کد مطلب : ۴۴۸۳۷۶
یادداشتی از یعقوب درویشیان؛
بخش دوم) نقش جغرافیا در توسعهی پایدار جوامع انسانی کهگیلویه بزرگ؛ حسرتهایی که میخوریم
۰
کبنا ؛بخش دوم - در بخش نخست این مقاله، به اختصار در رابطه با جغرافیا و عوامل جغرافیایی و برخی پارامترهاتوضیحاتی به مخاطبین محترم ارائه شد که هرچند سطری بود از هزاران مثنوی، ولیکن تلاش برآن بود و هست تا نظر صاحبنظران واندیشمندان و سیاست گذاران را به مقولهی مهم جلب نمائیم و فتح البابی باشد برای آینده و مهم اینکه دراین باره ضمن توجه بیشتر؛ مطالعات جدیتر صورت بگیرد تاهم نقشهی راهی برای سیاستهای عمرانی باشد و هم شناخت بیشتری از منابع جغرافیایی جهت بهره برداری حاصل بشود..
باشناخت بیشتر وعلمی تر از عوارض ومنابع جغرافیایی؛ به راحتی میتوان به بهره وری و درآمد زایی بالایی دست پیدا کرد. به طور مثال با مطالعات جغرافیایی در یک زیست بوم و یک محیط میتوان به پتانسیلها و منابع آن پی برد و اقدام به بهره برداری از آن منابع نمود. دریک محیط جغرافیایی که رودخانهای وجود دارد به راحتی میتوان کشاورزی را در آنجارونق داد یا مباحث گردشگری یاسدسازی و.... را جهت استفاده از منابع بالقوه برنامه ریزی و اجرا کرد. جغرافیا مجموعهای از منابع خدادادی است که بشر در ایجاد آن دخالتی ندارد. کهگیلویهی بزرگ، با دارا بودن اقلیمهای متفاوت یکی از نابترین مناطق ایران میباشد که اقلیمهای بی نظیری را در دل خود جای داده است ولی افسوس که مسوولان و مدیران ما از این همه نعمت غافل ماندهاند و اگر علمی هم دارند نسبت به این اقلیم بی تفاوت هستند. کهگیلویه دارای اقلیم گرمسیری و سردسیری میباشد که نواحی گرمسیر آن در نواحی پست و سرحدات آن در بخش کوهستانی منطقه قرار دارد. به عنوان مثال شهرستان چرام هم اقلیم گرم و معتدل دارد وهم سرد و خشک. در دشتهای چرام در فصل تابستان که مزارع شالیزار در گرمای تیر و مرداد سرسبزی و زیبایی خاصی را جلوه گر هستند، همزمان در بخش سردسیری آن از جوخانه تا طسوج و ارتفاعات چاسخار و دمه و سادات میتوان وفور میوههای سردسیری و آب و هوای کاملاً خنک و متفاوتی را تجربه کرد که این مهم به جغرافیای منطقه مربوط میشود که در دو بخش کشاورزی و گردشگری میتوان سرمایه گذاریهای خوبی صورت بگیرد. در فصل زمستان تا اوایل اردیبهشت که چرام سرسبز و زیبا مینماید و شما میتوانید از چشمه سارهای فروان آن لذت ببرید تنها با طی ۵۰ کیلومتر میتوان به مناطق پوشیده از برف برسید و واقعااز این همه استعداد جغرافیایی استفاده کنید. در شهرستان بهمئی نیز در حالی که هوای لیکک به شدت گرم مشود با طی چند ده کیلومتر تنگهی ماغر و سولک را با هوایی متفاوت میتوان تجربه کرد.
جغرافیا و کشاورزی: کهگیلویهی بزرگ با داشتن منابع آب فراوان و چشمه سارهای دائمی و فصلی و وجود رودخانههایی که این منطقه را احاطه کرده است و از سوی دیگر دشتهای هموار و حاصلخیز؛ میتواند قطب کشاورزی استان باشد. اگر بویراحمد را قطب گردشگری و گچساران را قطب صنعتی استان بنامیم؛ کهگیلویه میتواند قطب بزرگ کشاورزی باشد که متاسفانه این موضوع علیرغم طرحها و تلاشهایی که صورت پذیرفته، ناکافی و تأسف برانگیز میباشد. رودخانهی نازمکان در جنوب کهگیلویه تاجنوب غرب، رودخانهی مارون از شمال شرق تا جنوب غرب و رودخانههای گندمکار و لیراب که در تنگهی بالیاب به هم پیوسته و به پائین دست سرازیر میشود و رودخانهی سیاه (تغار) در چرام و انبوه چشمه ساران که به پائین دست حیات و طراوات میبخشند بخشی از جغرافیای پربرکت کهگیلویه هستند که دشتهای بهمئی و کلاچو و تمبی و امیر شهریار و بردیان و سمغان و مهد وبرچ علیشیر و صنوگان و فیلگاه و چنگلوا و سوق و ... حسرتشان زلالی این آبها وتشنگی بلاوصفی است که همگان در اطلاعند. کهگیلویه از طریق پلهای شاه بهرام، نازمکان، پادوک و خیرآباد از گچساران جدا میشود و در تنگ چویل نیز همین داستان میباشد و در واقع کهگیلویه جزیرهای خشک است در میان دو سد کوثر و مارون. موضوع سدها که بحرانهایی سیاسی و اجتماعی را رقم زدهاند و کوثر و مارون جز ضرر و زیان برای بالادست حاصلی ندارند و سد بالیاب (صیدون) و سد آبریز که میتوانند چهرهی منطقه را دگرگون کنند در بلاتکلیفی و سد شهید دلباز نسب (کوهبرد) با وجود فصلی بودن و سد سرپری که میتواند عروس سدهای منطقه باشد_ از نظر کشاورزی و گردشگری_ نیازمند توجه بیشتر و بلکه اهتمام ویژهی مدیران شهرستانی و استانی و ملی باشند تا فقر از کهگیلویه رخت بر بندد و شعار قطب کشاورزی محقق بشود. کهگیلویه بهشت مرکبات میباشد و این امر را باغ چشمه بلقیس و باغ عمران به اثبات رسانیده که انواع مرکبات در آب و هوا و زمین کهگیلویه قابل کشت و بهره برداری میباشند. کشت انواع گیاهان داروئی و زینتی و دانههای روغنی، مرکبات و صیفی جات تا ذرتهای دامی و یونجه و... علاوه بر اشتغالزایی و کسب درآمد، راهی برای اعتلای سرزمینمان میباشد که لازم است با تشکیل کارگروههای مخصوص در این زمینهها تدابیر نوینی اندیشیده شود.
جغرافیا و معادن: چنان سرزمین پرباری داریم که نوشتن برخی مطالب را صرفاً جهت یادآوری و تلنگر به مسوولان قلمی میکنم تا شاید خواب مدیران آشفته شود و دست از سیاسی بازی بردارند و به جای لشکرکشی در مراسمات فاتحه خوانی در معیت نمایندگان، به پشت میز ادارات خود برگشته و چارهای بیندیشند و شهرستان را از فلاکت و نکبت نجات دهند. وجود معادن زیر زمینی و حتی روی زمین هم نتوانسته مدیران را قانع کند تا ازاین مواهب خداوند استفاده ببرند و اشتغالزایی و درآمدزایی کنند. الحمدالله در هر زمینه چندین نهاد مرتبط داریم که جز در حوزهی تخصصی خودشان بی تخصص هستند وگرنه در مسائلی که به آنان ربط ندارد علامهی دهرند. معدن نیترات دیشموک در روستای لیراب؛ سومین معدن در نوع خود در جهان و اولین در کشور و خاورمیانه است و بر اساس اطلاعات موثق بعد از معدن نیترات کشور شیلی؛ بالاترین عیار را دارد و در زمینههای نظامی؛ ساخت باروت و لوازم آرایشی و استفاده در صنایع مهم روز، میتواند علاوه بر نیازهای داخلی به صادرات و ارز آوری نیز برسد که متاسفانه بعد از ۲۳ سال که از کشف و ثبت آن میگذرد تاکنون دست نخورده باقی مانده است. در بهمن ۹۶ در دورهی دهم مجلس آقای هاشمی پور باتلاش فراوان سعی در عملیاتی کردن معدن داشتند که با تأسف فراوان بعداز عملیات کلنگ زنی و تضمین خرید محصول از طرف وزارت دفاع؛ پیمانکارتجهیزاتی در محل مستقر کردند که قرار بر اشتغال ۴۰ نفر در از اول بود که بعدها مانند سایر پروژهها به کما رفت تا دوباره کَی و چگونه احیا بشود. معدنی بی نظیر که حتی از قِبَل آن و دریافت حق تردد کامیونها برای شهرداری و شهر دیشموک میتوانست راه نجاتی باشد. معادن بوکسیت سرفاریاب و معادن فسفات قیام و چرام که معرف مخاطبان عزیز هستند. معادن سنگ و گچ شهرستان که جای هیچ بحثی ندارند. از آنجا که فقط معدن سنگ جایزان در بهبهان فعال میباشد حساب کنید تأمین سنگ مناسب و استاندارد از منابع سنگ شهرستان چه پتانسیل بالایی برای شهرهای جنوبی حاشیهی خلیج فارس میباشند. ای کاش همانطور که آب و خاکمان را تقدیمشان میکنیم راهی برای عرضهی سنگ نیز پیدا میکردیم. خاک که طلای بینظیری است و مصداقش کارخانهی آجر میباشد و صادرات آجر به شهرستانهای هجوار و تأمین نیاز داخلی شهرستان را نیز عهده دار میباشد. اینها اندکی از منابع و امکاناتی است که جغرافیای سخاوتمند کهگیلویه در اختیار ما قرار داده و ما بی تفاوت یا دست به خام فروشی میزنیم یا اصلاً بهایی به این منابع نمیدهیم.
جغرافیا و پوشش گیاهی و جانوری:
در بخش محیط زیست و پوشش گیاهی، از آنجا که کهگیلویه آخرین ناحیهای است که ارتفاعات زاگرس رابه جلگهی خوزستان متصل میکند و بعداز سلسله جبال دنا در زاگرس جنوب غربی هیچ گونه کوه و ارتفاعی بالاتر از ۱۲۰۰ متر در منطقه نداریم، جنگلهای انبوه بلوط و بنه و کیکم و درختان زالزالک و پستهی کوهی و بادام زارهای موجود؛ همراه با حیات وحش کمیاب در کهگیلویه، یکی از کمیابترین اقلیمهای جانوری و زیستگاههای جانوری در فلات ایران و جنوب غربی زاگرس راشاهد هستیم که کمتر به ایران وجهان معرفی شده است. این گونه اقلیمهای کوهستانی مشرف به جلگه و دریا در دنیا بی نظیر میباشد که در کهگیلویه، اقبال مناسبی به این موهبت ارزشمند نشان داده نمیشود و سرشماری و شناخت کاملی از این زیست بومها در اختیارنداریم. کوه خائیز که بخشی از آن حفاظت شده میباشد با داشتن دامنههای گرمسیری و پوشش گیاهی فراوان و مشرف بر سد مارون و در ارتفاعات آن به دلیل هوای معتدل در زمستان و تابستان تا بلندیهای برف گیر کوه سیاه و کوه سفید در لنده و چارروسا و منطقهی کلوس دیشموک با کبکهای دری و تیهوها کوههای آجم و میدان و منگشت در سرگچ تا ساورز و دیلگان و چاسخار و کِرِک در بناری چرام جزء حسرت چیزی برای یادآوری ندارد. گلههای کل و بز و قوچهای وحشی که آبشخورشان در ضلع جنوب غربی خائیز رودخانهی خیرآباد و شمال غربی در تنگ تکاب و پشت سد مارون در ضلع شمال و شمال شرقی حومهی روستاهای منطقهی فیلگاه میباشد، بزرگترین جاذبه طبیعی توریستی در زاگرس جنوب غربی میباشد فارغ از سایر خزندگان وپرندگان و چرندهها... مشاهدهی خرس در سرحدات رودخانهی گندمکار به سمت امامزاده عبدالله نیز شاهکارهای جغرافیای کهگیلویه محسوب میشود.
جغرافیای انسانی:
در پهنهی کهگیلویهی بزرگ از دشت آهو در مرز خوزستان تا تنگ تی و لیراب و آجم و سبزه در همسایگی بختیاریها و تا سرحدات چرام که همسایهی بویراحمد علیا و ایل باوی میباشند و تا مرز خیرآباد و نازمکان که طوایف و تیرههای اقوام کهگیلویهای پراکنده هستند، مردمانی زیست میکنند که ریشه تاریخیشان به قوم عیلامی و حتی کاسی ها بر میگردند که در درازنای تاریخ اصالت خویش را حفظ کرده و به جرائت و بر اساس اسناد تاریخی میتوان مدعی شد تنها اقوامی هستند که به واسطهی همین جغرافیای خشن و کوهستانهای سر به فلک کشیده تسلیم هیچ قوم مهاجمی نشده و در نتیجه با دیگر اقوام امیزشی نداشتهاند و این مهم در حفظ ریشه و اصالت و ژنتیک آنان مؤثر بوده تا جائی که برخی جامعه شناسان و محققان جمعیت شناسی، اقوام ساکن در کهگیلویه وبویراحمد را خالصترین نژاد آریایی قلمداد میکنند و برای این مدعا؛ دلایلی نیز در متون تاریخی به ثبت رسیده است. اصالت این اقوام که قبل از ورود آریائیها در کوهستانهای زاگرس میزیستهاند و دامدار بودهاند در نوع خود بی نظیر و مطالعهی آن خالی از لطف نیست.
یعقوب درویشیان
نازمکان
باشناخت بیشتر وعلمی تر از عوارض ومنابع جغرافیایی؛ به راحتی میتوان به بهره وری و درآمد زایی بالایی دست پیدا کرد. به طور مثال با مطالعات جغرافیایی در یک زیست بوم و یک محیط میتوان به پتانسیلها و منابع آن پی برد و اقدام به بهره برداری از آن منابع نمود. دریک محیط جغرافیایی که رودخانهای وجود دارد به راحتی میتوان کشاورزی را در آنجارونق داد یا مباحث گردشگری یاسدسازی و.... را جهت استفاده از منابع بالقوه برنامه ریزی و اجرا کرد. جغرافیا مجموعهای از منابع خدادادی است که بشر در ایجاد آن دخالتی ندارد. کهگیلویهی بزرگ، با دارا بودن اقلیمهای متفاوت یکی از نابترین مناطق ایران میباشد که اقلیمهای بی نظیری را در دل خود جای داده است ولی افسوس که مسوولان و مدیران ما از این همه نعمت غافل ماندهاند و اگر علمی هم دارند نسبت به این اقلیم بی تفاوت هستند. کهگیلویه دارای اقلیم گرمسیری و سردسیری میباشد که نواحی گرمسیر آن در نواحی پست و سرحدات آن در بخش کوهستانی منطقه قرار دارد. به عنوان مثال شهرستان چرام هم اقلیم گرم و معتدل دارد وهم سرد و خشک. در دشتهای چرام در فصل تابستان که مزارع شالیزار در گرمای تیر و مرداد سرسبزی و زیبایی خاصی را جلوه گر هستند، همزمان در بخش سردسیری آن از جوخانه تا طسوج و ارتفاعات چاسخار و دمه و سادات میتوان وفور میوههای سردسیری و آب و هوای کاملاً خنک و متفاوتی را تجربه کرد که این مهم به جغرافیای منطقه مربوط میشود که در دو بخش کشاورزی و گردشگری میتوان سرمایه گذاریهای خوبی صورت بگیرد. در فصل زمستان تا اوایل اردیبهشت که چرام سرسبز و زیبا مینماید و شما میتوانید از چشمه سارهای فروان آن لذت ببرید تنها با طی ۵۰ کیلومتر میتوان به مناطق پوشیده از برف برسید و واقعااز این همه استعداد جغرافیایی استفاده کنید. در شهرستان بهمئی نیز در حالی که هوای لیکک به شدت گرم مشود با طی چند ده کیلومتر تنگهی ماغر و سولک را با هوایی متفاوت میتوان تجربه کرد.
جغرافیا و کشاورزی: کهگیلویهی بزرگ با داشتن منابع آب فراوان و چشمه سارهای دائمی و فصلی و وجود رودخانههایی که این منطقه را احاطه کرده است و از سوی دیگر دشتهای هموار و حاصلخیز؛ میتواند قطب کشاورزی استان باشد. اگر بویراحمد را قطب گردشگری و گچساران را قطب صنعتی استان بنامیم؛ کهگیلویه میتواند قطب بزرگ کشاورزی باشد که متاسفانه این موضوع علیرغم طرحها و تلاشهایی که صورت پذیرفته، ناکافی و تأسف برانگیز میباشد. رودخانهی نازمکان در جنوب کهگیلویه تاجنوب غرب، رودخانهی مارون از شمال شرق تا جنوب غرب و رودخانههای گندمکار و لیراب که در تنگهی بالیاب به هم پیوسته و به پائین دست سرازیر میشود و رودخانهی سیاه (تغار) در چرام و انبوه چشمه ساران که به پائین دست حیات و طراوات میبخشند بخشی از جغرافیای پربرکت کهگیلویه هستند که دشتهای بهمئی و کلاچو و تمبی و امیر شهریار و بردیان و سمغان و مهد وبرچ علیشیر و صنوگان و فیلگاه و چنگلوا و سوق و ... حسرتشان زلالی این آبها وتشنگی بلاوصفی است که همگان در اطلاعند. کهگیلویه از طریق پلهای شاه بهرام، نازمکان، پادوک و خیرآباد از گچساران جدا میشود و در تنگ چویل نیز همین داستان میباشد و در واقع کهگیلویه جزیرهای خشک است در میان دو سد کوثر و مارون. موضوع سدها که بحرانهایی سیاسی و اجتماعی را رقم زدهاند و کوثر و مارون جز ضرر و زیان برای بالادست حاصلی ندارند و سد بالیاب (صیدون) و سد آبریز که میتوانند چهرهی منطقه را دگرگون کنند در بلاتکلیفی و سد شهید دلباز نسب (کوهبرد) با وجود فصلی بودن و سد سرپری که میتواند عروس سدهای منطقه باشد_ از نظر کشاورزی و گردشگری_ نیازمند توجه بیشتر و بلکه اهتمام ویژهی مدیران شهرستانی و استانی و ملی باشند تا فقر از کهگیلویه رخت بر بندد و شعار قطب کشاورزی محقق بشود. کهگیلویه بهشت مرکبات میباشد و این امر را باغ چشمه بلقیس و باغ عمران به اثبات رسانیده که انواع مرکبات در آب و هوا و زمین کهگیلویه قابل کشت و بهره برداری میباشند. کشت انواع گیاهان داروئی و زینتی و دانههای روغنی، مرکبات و صیفی جات تا ذرتهای دامی و یونجه و... علاوه بر اشتغالزایی و کسب درآمد، راهی برای اعتلای سرزمینمان میباشد که لازم است با تشکیل کارگروههای مخصوص در این زمینهها تدابیر نوینی اندیشیده شود.
جغرافیا و معادن: چنان سرزمین پرباری داریم که نوشتن برخی مطالب را صرفاً جهت یادآوری و تلنگر به مسوولان قلمی میکنم تا شاید خواب مدیران آشفته شود و دست از سیاسی بازی بردارند و به جای لشکرکشی در مراسمات فاتحه خوانی در معیت نمایندگان، به پشت میز ادارات خود برگشته و چارهای بیندیشند و شهرستان را از فلاکت و نکبت نجات دهند. وجود معادن زیر زمینی و حتی روی زمین هم نتوانسته مدیران را قانع کند تا ازاین مواهب خداوند استفاده ببرند و اشتغالزایی و درآمدزایی کنند. الحمدالله در هر زمینه چندین نهاد مرتبط داریم که جز در حوزهی تخصصی خودشان بی تخصص هستند وگرنه در مسائلی که به آنان ربط ندارد علامهی دهرند. معدن نیترات دیشموک در روستای لیراب؛ سومین معدن در نوع خود در جهان و اولین در کشور و خاورمیانه است و بر اساس اطلاعات موثق بعد از معدن نیترات کشور شیلی؛ بالاترین عیار را دارد و در زمینههای نظامی؛ ساخت باروت و لوازم آرایشی و استفاده در صنایع مهم روز، میتواند علاوه بر نیازهای داخلی به صادرات و ارز آوری نیز برسد که متاسفانه بعد از ۲۳ سال که از کشف و ثبت آن میگذرد تاکنون دست نخورده باقی مانده است. در بهمن ۹۶ در دورهی دهم مجلس آقای هاشمی پور باتلاش فراوان سعی در عملیاتی کردن معدن داشتند که با تأسف فراوان بعداز عملیات کلنگ زنی و تضمین خرید محصول از طرف وزارت دفاع؛ پیمانکارتجهیزاتی در محل مستقر کردند که قرار بر اشتغال ۴۰ نفر در از اول بود که بعدها مانند سایر پروژهها به کما رفت تا دوباره کَی و چگونه احیا بشود. معدنی بی نظیر که حتی از قِبَل آن و دریافت حق تردد کامیونها برای شهرداری و شهر دیشموک میتوانست راه نجاتی باشد. معادن بوکسیت سرفاریاب و معادن فسفات قیام و چرام که معرف مخاطبان عزیز هستند. معادن سنگ و گچ شهرستان که جای هیچ بحثی ندارند. از آنجا که فقط معدن سنگ جایزان در بهبهان فعال میباشد حساب کنید تأمین سنگ مناسب و استاندارد از منابع سنگ شهرستان چه پتانسیل بالایی برای شهرهای جنوبی حاشیهی خلیج فارس میباشند. ای کاش همانطور که آب و خاکمان را تقدیمشان میکنیم راهی برای عرضهی سنگ نیز پیدا میکردیم. خاک که طلای بینظیری است و مصداقش کارخانهی آجر میباشد و صادرات آجر به شهرستانهای هجوار و تأمین نیاز داخلی شهرستان را نیز عهده دار میباشد. اینها اندکی از منابع و امکاناتی است که جغرافیای سخاوتمند کهگیلویه در اختیار ما قرار داده و ما بی تفاوت یا دست به خام فروشی میزنیم یا اصلاً بهایی به این منابع نمیدهیم.
جغرافیا و پوشش گیاهی و جانوری:
در بخش محیط زیست و پوشش گیاهی، از آنجا که کهگیلویه آخرین ناحیهای است که ارتفاعات زاگرس رابه جلگهی خوزستان متصل میکند و بعداز سلسله جبال دنا در زاگرس جنوب غربی هیچ گونه کوه و ارتفاعی بالاتر از ۱۲۰۰ متر در منطقه نداریم، جنگلهای انبوه بلوط و بنه و کیکم و درختان زالزالک و پستهی کوهی و بادام زارهای موجود؛ همراه با حیات وحش کمیاب در کهگیلویه، یکی از کمیابترین اقلیمهای جانوری و زیستگاههای جانوری در فلات ایران و جنوب غربی زاگرس راشاهد هستیم که کمتر به ایران وجهان معرفی شده است. این گونه اقلیمهای کوهستانی مشرف به جلگه و دریا در دنیا بی نظیر میباشد که در کهگیلویه، اقبال مناسبی به این موهبت ارزشمند نشان داده نمیشود و سرشماری و شناخت کاملی از این زیست بومها در اختیارنداریم. کوه خائیز که بخشی از آن حفاظت شده میباشد با داشتن دامنههای گرمسیری و پوشش گیاهی فراوان و مشرف بر سد مارون و در ارتفاعات آن به دلیل هوای معتدل در زمستان و تابستان تا بلندیهای برف گیر کوه سیاه و کوه سفید در لنده و چارروسا و منطقهی کلوس دیشموک با کبکهای دری و تیهوها کوههای آجم و میدان و منگشت در سرگچ تا ساورز و دیلگان و چاسخار و کِرِک در بناری چرام جزء حسرت چیزی برای یادآوری ندارد. گلههای کل و بز و قوچهای وحشی که آبشخورشان در ضلع جنوب غربی خائیز رودخانهی خیرآباد و شمال غربی در تنگ تکاب و پشت سد مارون در ضلع شمال و شمال شرقی حومهی روستاهای منطقهی فیلگاه میباشد، بزرگترین جاذبه طبیعی توریستی در زاگرس جنوب غربی میباشد فارغ از سایر خزندگان وپرندگان و چرندهها... مشاهدهی خرس در سرحدات رودخانهی گندمکار به سمت امامزاده عبدالله نیز شاهکارهای جغرافیای کهگیلویه محسوب میشود.
جغرافیای انسانی:
در پهنهی کهگیلویهی بزرگ از دشت آهو در مرز خوزستان تا تنگ تی و لیراب و آجم و سبزه در همسایگی بختیاریها و تا سرحدات چرام که همسایهی بویراحمد علیا و ایل باوی میباشند و تا مرز خیرآباد و نازمکان که طوایف و تیرههای اقوام کهگیلویهای پراکنده هستند، مردمانی زیست میکنند که ریشه تاریخیشان به قوم عیلامی و حتی کاسی ها بر میگردند که در درازنای تاریخ اصالت خویش را حفظ کرده و به جرائت و بر اساس اسناد تاریخی میتوان مدعی شد تنها اقوامی هستند که به واسطهی همین جغرافیای خشن و کوهستانهای سر به فلک کشیده تسلیم هیچ قوم مهاجمی نشده و در نتیجه با دیگر اقوام امیزشی نداشتهاند و این مهم در حفظ ریشه و اصالت و ژنتیک آنان مؤثر بوده تا جائی که برخی جامعه شناسان و محققان جمعیت شناسی، اقوام ساکن در کهگیلویه وبویراحمد را خالصترین نژاد آریایی قلمداد میکنند و برای این مدعا؛ دلایلی نیز در متون تاریخی به ثبت رسیده است. اصالت این اقوام که قبل از ورود آریائیها در کوهستانهای زاگرس میزیستهاند و دامدار بودهاند در نوع خود بی نظیر و مطالعهی آن خالی از لطف نیست.
یعقوب درویشیان
نازمکان