شاید تاجگردون با رفتارهای پوپولیستی بتواند در کوتاه مدت رضایتِ بخشی از مردم که درد نان و کار ندارند را جلب کند، اما قطعاً رضایت بخش عظیمی از مردم که روز به روز به باتلاق فقر مطلق نزدیک میشوند را نمیتواند به دست بیاورد
عوامفریبی که در زبان علوم اجتماعی و سیاسی تحت عنوان پوپولیسم شناخته میشود، یکی از آفتهای توسعه در هر جامعه است. پوپولیسم آموزه و روشی سیاسی است در طرفداری کردن یا طرفداری نشان دادن از حقوق و علایق مردم عامه در برابر گروه نخبه. از ویژگیهای پوپولیسم، میتوان به جلب پشتیبانی مردم با توسل به وعدههای کلی و مبهم و بزرگداشت و تقدیس مردم یا خلق، با اعتقاد به اینکه هدفهای سیاسی باید به اراده و نیروی مردم و جدا از احزاب یا سازمانهای سیاسی پیش برود نام برد.
پوپولیسم در جامعه ایران در دورههای مختلف دیده شده است. در کهگیلویه و بویراحمد نیز به وفور قابل مشاهده است. در دوره جدید نیز میتوان گفت که پوپولیسم در مقادیر مختلفی در هر سه نماینده استان کهگیلویه و بویراحمد در مجلس وجود دارد. اما این روزها رفتار غلامرضا تاجگردون نماینده پیشین شهرستانهای گچساران و باشت بیش از سایرین، رنگ و بوی پوپولیستی دارد.
حضور در جشنها و مراسمات نوروزی و استوری کردن آنها در صفحه شخصی خود در اینستاگرام، انتشار عکسهایی از خود در حال فعالیتهای روزانه و فعالیتهای دیگری همچنون کوهنوردی، انتشار عکسهایی از خود در حال تیراندازی و دیگر حالات شخصی، همگی از مظاهر رفتارهای پوپولیستی هستند.
تاجگردون که روزگاری در بین مردم و نخبگان از جایگاه والایی برخوردار بود، امروزه از بخش نخبگی و جریانیِ جامعه عبور کرده و در پی آن است که تنها رضایت عامه مردم را به دست آورد. غافل از آنکه تجربه پیشینیان نشان داده است اینگونه رفتارها تنها در کوتاه مدت جوابگو هستند. علاوه بر آنکه موجب نارضایتی نخبگان در کوتاه مدت میشود، موجبات نارضایتی عامه مردم در میان مدت و بلند مدت را نیز به دنبال خواهد داشت.
تاجگردون این روزها به جز شرکت در جشنها و مراسمات شادی، فعالیت دیگری ندارد. یا اگر هم دارد خبری از آنها در فضای واقعی و مجازی نیست. یا حداقل اینکه میخواهد اینگونه خود را طرفدار مردم نشان دهد. در حالی که دوران چنین رفتارهایی که در اصطلاح به آنها رفتارهای پوپولیستی میگویند به سر آمده است.
غافل از اینکه تاجگردون هنوز عمق فاجعه را درک نکرده است. بحث بر سر این نیست که شادی و شرکت در چنین مراسماتی پدیدههای قبیح هستند، بلکه بحث بر سر آن است که مشکلات اقتصادی داد مردم را درآورده است ولی گوش شنوایی از سوی سیاسیون و فعالین سیاسی برای آنها دیده نمیشود.
تاجگردون با موسیقی و رقص و شادی به جنگ رقبای سیاسی خود رفته است. غافل از اینکه درد مردم این خطه، شادی نیست، درد آنها تورم، بیکاری و عدالت اجتماعی است. شاید تاجگردون با این گونه رفتارها بتواند در کوتاه مدت رضایتِ بخشی از مردم که درد نان و کار ندارند را جلب کند، اما قطعاً رضایت بخش عظیمی از مردم که روز به روز به باتلاق فقر مطلق نزدیک میشوند را نمیتواند به دست بیاورد. بیکاری در گچساران و باشت بیداد میکند. البته از آن سو تبعیضهایی که پیوسته در فضای مجازی استان افشا میشوند نیز به احساس نارضایتی بیش از پیش بخش زیادی از این مردم دامن میزند.
البته هر چند تاجگردون در شهرستان گچساران خدمات مناسبی ارائه داده است، اما گویی کاملاً از باشت گذر کرده و آن را نادیده گرفته است. باشت از لحاظ شهری توسعه نیافته و در حال تبدیل شدن به روستایی برزگ است. هیچ کارخانه بزرگی در این شهر وجود ندارد. ورودیهای این شهر آنچنان مورد بیتوجهی قرار گرفتهاند که تبدیل به روییدن علفهای هرز شدهاند.
باید خطاب به تاجگردون گفت اگر واقعاً درد مردم داری و صرفاً منافع شخصی خود را دنبال نمیکنی، بر بحران بیکاری، توسعه شهری، راههای ارتباطی، تبعیض اجتماعی و سرعت پیش رونده آسیبهای اجتماعی دست بگذار که این گونه رفتارهای عوامفریبانه سرمایهگذاری روی سراب است.