کبنا موضوع تصادف دانشآموز خوابگاهی مدرسه شبانهروزی عشایر را بررسی کرد
غروب تلخ «سحر»
10 آذر 1400 ساعت 13:47
ماجرای تصادف یکی از دختران کلاس دوازدهم مدرسه شبانهروزی عشایری سرآبتاوه شهر یاسوج نگرانیهایی را ایجاد کرده است؛ مسئولان خوابگاه هنگام ثبتنام به خانوادهها قول میدهند که امنیت دخترانشان را فراهم میکنند. اما چطور میشود که ساعت ۶ صبح یک دختر نوجوان از خوابگاه خارج میشود و هیچ نگهبان و سرپرستی جلوی آن را نمیگیرد و از او علت خروجش را سئوال نمیکند و کسی پیگیر خروجش از درب خوابگاه نمیشود. تأمین امنیت و نگهبانی از جان و مال دانشآموزان روستایی و عشایری بر عهده چه کسی است؟
روز یکشنبه ۳۰ آبان ماه بود که یکی از دختران مدرسه شبانهروزی عشایری شهر یاسوج به علت جراحت تصادف به کما رفت و امروز (۱۰ آذرماه ۱۴۰۰) اعضای بدن «سحر ذکاوتفر» با رضایت والدین به نیازمندان اهدا شد.
به گزارش کبنا، صبحگاه یکشنبه ۳۰ آبان ماه ۱۴۰۰ اگر برای همه دانشآموزان طلوع روز زیبای بود، برای «سحر» دانشآموز با اخلاق و شایسته منطقه زیلایی غروب بود، غروبی تلخ و ابدی. «سحر ذکاوتفر» با اهداء اعضایش خودش را زنده نگه داشت و آخرین تکلیف و مشق زندگیاش، یعنی درس ایثار، خودگذشتگی و نوعدوستی را با درجه عالی پاس کرد. اما چرا «سحر ذکاوتفر» دانشآموز خوب و شایسته باید اینگونه غروب کند. چه کسی سهلانگاری کرده است؟ آیا سهلانگاری از ناحیه مدیر مدرسه یا رئیس خوابگاه بوده و یا از سوی مسئولان آموزشوپرورش عشایر استان که نظارتهای دقیق و سختگیرانه را اعمال نکردهاند؟ «سحر» برای هر وسیلهای که هم ساعت ۶ صبح از محیط خوابگاه خارج شده، شاید قابل توجیه نباشد برای مدیران مدرسه، چرا که آنها باید دوراندیشی و چارهاندیشی برای هر کاری را داشته باشند. آنها مدیر هستند و مدیر باید پاسخگو باشد؟ کبنانیوز، صرفاً با طرح این مسائل به دنبال جلوگیری از این اتفاقات ناگوار است و هدف دیگری ندارد. هر چند بر اساس کلام وحی؛ کُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الْمَوْتِ.
ماجرای تصادف یکی از دختران کلاس دوازدهم مدرسه شبانهروزی عشایری سرآبتاوه شهر یاسوج نگرانیهایی را ایجاد کرده است؛ مسئولان خوابگاه هنگام ثبتنام به خانوادهها قول میدهند که امنیت دخترانشان را فراهم میکنند. اما چطور میشود که ساعت ۶ صبح یک دختر نوجوان از خوابگاه خارج میشود و هیچ نگهبان و سرپرستی جلوی آن را نمیگیرد و از او علت خروجش را سئوال نمیکند و کسی پیگیر خروجش از درب خوابگاه نمیشود. تأمین امنیت و نگهبانی از جان و مال دانشآموزان روستایی و عشایری بر عهده چه کسی است؟ این در حالی است که ورود و خروج مجاز در خوابگاهها و بسته شدن درب ورودی خوابگاه با ذکر علت و مقصد در دفتر مخصوص خوابگاه ثبت میشود و از طریق تماس تلفنی به خانواده دانشآموز اطلاع داده میشود. همچنین طبق آیین نامه خوابگاه لیست محارم دختران در فرم مخصوص ملاقات تکمیل و امضا میشود.
بر اساس اطلاعات به دست آمده، ساعت ۶:۲۵ دقیقه صبح پرایدی در خیابان اصلی دختر جوانی را زیر میگیرد و بلافاصله حرف و حدیثهای در بیرون شایعه میشود که این پایگاه خبری هیچ کدام را به طور دقیق تأیید نمیکند و در همچنین مواقع شایعاتی ناجوانمردانه را منتشر میکند که به نظر میرسد، بعضاً انتشار این حرفها فرار از پاسخگویی است.
به دلیل سهلانگاری و این واقعه تلخ، بعضی از خانوادهها نگران فرزندان خود میشوند که چه کسی پاسخگوی ورود و خروج دختران خواهد بود؟ و آیا میتوان به سادگی با حرفهای نادرست و غیرکارشناسی علاوه بر که بر شخصیت یک انسان خدشه وارد میشود، بجای حل مسئله صورت مسئله را پاک کرد.
مادر سحر: هیچ کس مقصر نیست، تقدیر بود
مادر «سحر ذکاوتفرد» در گفتوگو با کبنا میگوید: «خداوند را شاکرم که با وجود غم سنگین نبوده فرزند بزرگ خانواده که آماده حضور در کنکور بود ادامه زندگی به دیگران اهدا شد.»
این مادر دل سوخته تاکید دارد که «دخترم برای خرید یک سری وسایل از خوبگاه خارج شد، ماشین با او برخورد کرد و جانش را از دست داد و تصمیم گرفتهایم که برای شادی روح دختر عزیزتر از جانم، [اشک از چشمان مادر جاری شد] اعضای او؛ قلب و کلیه و… را اهدا به نیازمندان اهدا شود به رسانهها بگویید بیایند، هیچکس مقصر نیست و تصادف خواست خداست. مدرسه، معاون و مشاور هیچکس مقصر نیست.»
یکی از مسئولان مدرسه شبانهروزی عشایری سرآبتاوه در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه آیا خوابگاه سرپرست و نگهبان دارد؟ و خروج و ورود خوابگاه چگونه است؟ توضیح میدهد و میگوید: «من را ببخشید، رئیس آموزش و پرورش عشایر کهگیلویه و بویراحمد گفتند که با کسی صحبت نکنید، اجازه ندارم، چرا که گفتهاند، باید حرفها بعد از بررسیها به صورت کارشناسی و دقیق زده شود، من آن موقع در مدرسه نبودم.»
یکی از دانشآموزان خوابگاه در این باره به خبرنگار کبنانیوز میگوید: «در طول هفته اجازه خروج از خوابگاه را نداریم، این دختر ساعت ۶ صبح در خوابگاه حضور داشت و صبحانه خوابگاه را دوست نداشت و برای خرید صبحانه به سر خیابان اصلی رفت.»
پدر مرحومه نیز گفت: «وی دانشآموز پایه دوازدهم تجربی دبیرستان دخترانه عشایری در یاسوج بود و در آستانه ۱۱ آذر سالروز تولدش پایان یافتن زندگی او آغازی برای زندگی دیگران شد.»
کبنانیوز به خاطر رسیدگی بهتر و رفاه حال سایر دانش آموزان در خوابگاه این موضوع را پیگیری کرده و به هیچ وجه منکر خدمات انجام گرفته نیست و نمیشود. «مختار اندرخور»، رئیس آموزش و پرورش عشایر کهگیلویه و بویراحمد در این رابطه به کبنانیوز میگوید: ابتدا این مرگ دانشآموز را به خانواده آن عزیر تسلیت میگویم، برای همه غم سنگینی است و یقین داشته باشید به جد این موضوع را در دستور کارمان دادهایم.
کبنانیوز، گفته میشود برخی افراد با مراجعه به خانواده «آن دانشآموز» آنها را قانع کردهاند که مرگ حق است و در چنین شرایطی صحبت کردن فقط باعث پایمال شدن دیه دختر آنها میشود و خانواده به خاطر دیه سکوت کردند؟
من خودم از اهالی زیلایی هستم، متاسفانه افراد مغرض که غرض شخصی دارند دنبال مسائل حاشیهای و لطمه زدن به آبرو هستند. این دانشآموز تصادف کرد اما نه به این شیوهای که دیگران تعریف میکنند، از خود خانوادهاش میتوانید بپرسید، مادر ایشان با رسانهها در این باره صحبت کرده است. نباید حرفهای نادرست زده شود که خدای نکرده بر شخصیت کسی لطمه و یا خدشهای وارد شود.
شاید افرادی تماس بگیرند و خودشان را به جای خانواده آن دختر معرفی کنند. رسانهها باید در این رابطه دقت کنند. در آموزش و پرورش عشایر تعدادی به دنبال اهداف شخصی هستند و مسائل خیلی کوچک را بزرگ میکنند حتی اگر مسالهای قانونی هم نباشد، یک مورد خبر دروغ یکی از رسانهها منتشر کردند و ما سند آوردیم که آن خبر کاملاً دروغ بود و کذب هست و میتوانستیم از آن رسانه شکایت کنیم و شکایت نکردیم. به این شکل که خبر رو واستون تعریف کردند کاملاً کذب است.
کبنانیوز، آیا این مدرسه خدمه نداشت که دانش آموز بخاطر خرید کالای مورد نیاز از مدرسه خارح نشود؟
خوابگاه سرایدار، خدمتگذار، سرپرست و رئیس دارد، همه چیز دارد.
کبنانیوز، توضیحاتی در خصوص مرگ این دختر بفرمایید؟
این دختر ساعت ۶ و نیم صبح به همراه سرپرست خوابگاه در سلف سرویس صبحانه خوردند و بعد از آن هم کیف خود را در کلاس درس گذاشت و برای تشکیل صف صبحگاهی آماده شدند. او از سرپرست اجازه میگیرد تا برای خرید کالای مورد نیاز به بیرون از خوابگاه برود که در حین برگشت تصادف میکند. از خوابگاه تا لب خیابان ۵۰ متر فاصله دارد. بحث صبحانه نبوده و شما میتوانید از همکلاسی هاش بپرسید و هم خوابگاهیها بپرسید این حرف درست نیست. شما باید اجازه بدهید که به طور دقیق این مورد بررسی شود و کار کارشناسی صورت بگیرد. یقین میدهیم با جد این موضوع مورد بررسی قرار میگیرد.
دانش آموز روزانه و یک عده هم دانش آموزان شبانه روزی در آن مدرسه درس میخوانند و اجازه خروج در هر ساعتی را دارند.
کلاسها به صورت رسمی برگزار شد و خانوادههای محروم و خانوادههایی که اینترنت و روستاهای که دسترسی به اینترنت و شبکه شاد نداشتند که حدوداً ۲۵ دانش آموز بودند در خوابگاه اسکان دادیم و از روی دلسوزی آوردیم که از درس و مشقشان عقب نمانند و ترک تحصیل نکنند.
ورود و خروج دانشآموزان معمولی و شبانهروزی به یک صورت هست همه دانشآموزان روی صف بودند ظاهراً این دانشآموز از سرپرست اجازه میگیرد. تاکید میکنم، این مساله نیاز به بررسی دقیق دارد. خانواده ایشان مساله را شفاف میدانند و به خوابگاه و اداره عشایر مدارس مراجعه کردند و اصل حقیقت را بدست آوردند و هیچ شاکی در این مورد نداریم و میتوانید بپرسید. از خود خانواده بپرسید. بعضی افراد از روی غرض مطالبی را مطرح میکنند رسانهها باید دقت کنند. اگر خود خانواده مطلبی داشتند و مبحثی داشتند حق دارید به این موضوع بپردازید.
اندرخور در ادامه با رد هر گونه مسائل دیگری که مطرح میشود، گفت: با توجه به فضای مجازی که در این چندسال دانشآموزان از موبایل و اینترنت استفاده میکنند و دانشآموز روستایی و عشایری با فکر بکر یک مرتبه وارد این مسائل میشوند، شاید هم باشد که یک سری اختلالات از نظر رفتاری به وجود آید. در مدارس مشاور داریم و در این زمینهها مشاوره میدهند و برنامه و کلاسهای آموزشی میگذاریم و معاون پرورشی ورود پیدا میکند و اگر مشاهده شد که دانشآموز دختر یا پسر مشکل حاد دارد خانوادهاش را دعوت میکنیم و توضیح میدهیم. اگر شرایط ماندن آن دانشآموز در خوابگاه مضر باشد و یا منجر به آسیبها و عوامل دیگری شود از طریق گزارش به خانواده و. . از آن خوابگاه خروج میدهیم و جایی که خانواده خودشان امنتر بدانند اسکان میدهیم. پذیرش خوابگاه آییننامه و شرایط دارد و با تعهداتی دانشآموز را ثبتنام میکنیم.
رابط پیوند اعضای دانشگاه علوم پزشکی کهگیلویه و بویراحمد نیز گفت: با تلاش تیم مشترک پیوند اعضای دانشگاههای علوم پزشکی شیراز و یاسوج دو کلیه، کبد و پانکراس مرحومه سحر ذکاوت فر از بدنش جدا و به بیماران نیازمند اهدا شد.
سید سینا سعیدی سوق با بیان اینکه اعضا اهدایی آن مرحومه برای پیوند به بیماران به بیمارستان ابن سینا شیراز انتقال یافت افزود: این مورد ششمین اهدا عضو در سال جاری در کهگیلویه و بویراحمد است.
------------------------------------------
گزارشگر مرضیه حسنپور
کد مطلب: 441880