تاریخ انتشار
جمعه ۵ شهريور ۱۴۰۰ ساعت ۱۴:۲۴
کد مطلب : ۴۳۸۳۰۴
یادداشتی از غلامعباس امیدوار؛
بحران شیفتگی قدرت؛ از نمکی تا کلانتری!
غلامعباس امیدوار
۲
کبنا ؛یادداشتی از غلامعباس امیدوار؛
مدتی این مثنوی تأخیر شد
مهلتی بایست تا خون شیر شد؛
مدتی بوده و هست که در گیرودار قصه و قضیهای بوده و هستم (اگرچه این روزها به سبکی و تُنِکی میگراید) که فرصت پرداختن به امور استان کهگیلویه و بویراحمد را بدست نمیداد. مکرر از حقیر خواستند که دستی به قلم برده و از وضعیت نابسامان مدیریتی استان کهگیلویه و بویراحمد نقدی و جرحی نموده که این فرصت دست نداد و دیر زمانی است که کاروان شیفتگان خدمت در حال بستن بغُچه و بار و بندیل هستند و کاروانی دگر از شیفتگان خدمت در حال آمدن هستند!
القصه؛ با اندک زمانی که فرصت فراغت از غصه بود و فضاهای مجازی را گذرا میدیدم، شیفتگی قدرت و استمرار ماندن در سکوی خدمت برای برخی مدیران همچون نمکی، دستمایه طنز کاربران ایرانی شده بود که به لطایف الحیل به این داستان به طرزی مطبوع و منفور میپرداختند و مجاز بسیار از گفتار و رفتار وی برای هر چه بیشتر ماندن در صدرات بهداشت دیده میشد. اما هر چه کرد و گفت، طرفی نبست و چارهای جز از کوچ نداشت، کابینه جدید وی را کوچاند و تنها ماند آن همه تعریض و کنایهها و ریشخندها و....؛ که دیدی نمکی نشد آنچه میخواستی!
بیشتر بخوانید:
پاسخ استاندار کهگیلویه و بویراحمد به ادامه مسئولیتش در استان؛ نمایندگان مجلس به من لطف دارند، اما دولت تصمیم میگیرد
روایت قصه نمکی در قیاسی کوچک در استان کهگیلویه و بویراحمد، مجالی بیرونی داشته است؛ کلانتری را شاید تا حدودی بتوان گفت بر نمط نمکی (البته با زیرکی و دقت بیشتر) به ماندن و زیستن و تمدید خدمت اندیشیده و در این راستا تلاشی ستودنی و آرام داشته است. او که دچار تناقض است، در ماههای پایانی دولت و منتهی به انتخابات، ظاهراً از گرایش مدیران دولت متبوعش به جریان سیاسی رقیب و حضور در میتینگهای سیاسی منع و نهی میکرد، اما از طرفی خود را متمایل به ماندن نیز نشان میدهد و از گرایش و تمایل نمایندگان استان کهگیلویه و بویراحمد به ماندن و تصمیم نهایی دولت در این خصوص سخن می راند!
اقدامات و اعمال سیاسی و اداری کلانتری از هنگام حضور و استقرار در استان گونه گون بوده است؛ در نیمه اول به تبع نمایندگان وقت استان کهگیلویه و بویراحمد در مجلس به چینش مدیران و اداره امور میپرداخت و همراهی کامل با آنها داشت و با پیش آمد انتخابات و تغییر نمایندگان استان کهگیلویه و بویراحمد، به یک باره به حذف مدیران نمایندگان قبل (که از همسویان دولت نیز بودند) روی آورد و به آرایش مدیریتی نو باب میل نمایندگان جدید پرداخت!
اقدامات و اعمال و رفتار او بی قرابت با نمکی نبوده و این دو بجای تمرکز بر وظایف خویش و ارائه خدمت به شهروندان، درصدد برنامه ریزی برای گذار از پیچ دولتها و ماندگاری خویش از این تغییرات بودند و عملاً از حوزههای تحت مدیریت خود غافل ماندند. با آغاز تغییرات دولتی، نمکیِ بزرگ رفت و شاید چند صباحی دیگر نمکیِ استان کهگیلویه و بویراحمد نیز کوچ کند و دوران روزمرگی امور استان و دوره نماینده ستایی و نماینده نوازیی به ایستگاه پایانی برسد...
مدتی این مثنوی تأخیر شد
مهلتی بایست تا خون شیر شد؛
مدتی بوده و هست که در گیرودار قصه و قضیهای بوده و هستم (اگرچه این روزها به سبکی و تُنِکی میگراید) که فرصت پرداختن به امور استان کهگیلویه و بویراحمد را بدست نمیداد. مکرر از حقیر خواستند که دستی به قلم برده و از وضعیت نابسامان مدیریتی استان کهگیلویه و بویراحمد نقدی و جرحی نموده که این فرصت دست نداد و دیر زمانی است که کاروان شیفتگان خدمت در حال بستن بغُچه و بار و بندیل هستند و کاروانی دگر از شیفتگان خدمت در حال آمدن هستند!
القصه؛ با اندک زمانی که فرصت فراغت از غصه بود و فضاهای مجازی را گذرا میدیدم، شیفتگی قدرت و استمرار ماندن در سکوی خدمت برای برخی مدیران همچون نمکی، دستمایه طنز کاربران ایرانی شده بود که به لطایف الحیل به این داستان به طرزی مطبوع و منفور میپرداختند و مجاز بسیار از گفتار و رفتار وی برای هر چه بیشتر ماندن در صدرات بهداشت دیده میشد. اما هر چه کرد و گفت، طرفی نبست و چارهای جز از کوچ نداشت، کابینه جدید وی را کوچاند و تنها ماند آن همه تعریض و کنایهها و ریشخندها و....؛ که دیدی نمکی نشد آنچه میخواستی!
بیشتر بخوانید:
پاسخ استاندار کهگیلویه و بویراحمد به ادامه مسئولیتش در استان؛ نمایندگان مجلس به من لطف دارند، اما دولت تصمیم میگیرد
روایت قصه نمکی در قیاسی کوچک در استان کهگیلویه و بویراحمد، مجالی بیرونی داشته است؛ کلانتری را شاید تا حدودی بتوان گفت بر نمط نمکی (البته با زیرکی و دقت بیشتر) به ماندن و زیستن و تمدید خدمت اندیشیده و در این راستا تلاشی ستودنی و آرام داشته است. او که دچار تناقض است، در ماههای پایانی دولت و منتهی به انتخابات، ظاهراً از گرایش مدیران دولت متبوعش به جریان سیاسی رقیب و حضور در میتینگهای سیاسی منع و نهی میکرد، اما از طرفی خود را متمایل به ماندن نیز نشان میدهد و از گرایش و تمایل نمایندگان استان کهگیلویه و بویراحمد به ماندن و تصمیم نهایی دولت در این خصوص سخن می راند!
اقدامات و اعمال سیاسی و اداری کلانتری از هنگام حضور و استقرار در استان گونه گون بوده است؛ در نیمه اول به تبع نمایندگان وقت استان کهگیلویه و بویراحمد در مجلس به چینش مدیران و اداره امور میپرداخت و همراهی کامل با آنها داشت و با پیش آمد انتخابات و تغییر نمایندگان استان کهگیلویه و بویراحمد، به یک باره به حذف مدیران نمایندگان قبل (که از همسویان دولت نیز بودند) روی آورد و به آرایش مدیریتی نو باب میل نمایندگان جدید پرداخت!
اقدامات و اعمال و رفتار او بی قرابت با نمکی نبوده و این دو بجای تمرکز بر وظایف خویش و ارائه خدمت به شهروندان، درصدد برنامه ریزی برای گذار از پیچ دولتها و ماندگاری خویش از این تغییرات بودند و عملاً از حوزههای تحت مدیریت خود غافل ماندند. با آغاز تغییرات دولتی، نمکیِ بزرگ رفت و شاید چند صباحی دیگر نمکیِ استان کهگیلویه و بویراحمد نیز کوچ کند و دوران روزمرگی امور استان و دوره نماینده ستایی و نماینده نوازیی به ایستگاه پایانی برسد...