تاریخ انتشار
يکشنبه ۲۹ فروردين ۱۴۰۰ ساعت ۲۳:۳۵
کد مطلب : ۴۳۳۱۸۷
ضعف و انفعال دستگاههای سیاسی و فرهنگی؛
بایدها و نبایدهای حادثه چرام؛ دستگاههای فرهنگی کهگیلویه و بویراحمد هرگز برای کم کاری مواخذه نشدهاند
۰
کبنا ؛بدون شک آن چه در روزهای گذشته در شهر چرام رخ داد یک حادثه تلخ و از لحاظ امنیتی مهم و قابل تأمل برای استان کهگیلویه و بویراحمد و بویژه نسل جوان استان است. بررسی چرایی، ابعاد و پیامدهای حادثه نیازمند کار کارشناسی و دقیق است. اما در کنار آن وظیفه دستگاههای فرهنگی و اجتماعی و هم چنین امنیتی است که در این بازه زمانی با حساسیت و مراقبت بیشتر مانع از گسترش عمق فاجعه شوند. باید گفت استان کهگیلویه و بویراحمد در بحث فرهنگی و حوزه اجتماعی از حفرهها و خلاء های بزرگی رنج میبرد و با وجود فریادهای بی امان دلسوزان برای تحرک و پویایی در دستگاههای فرهنگی و اجتماعی نه تنها تاکنون شاهد هیچ اتفاق مثبتی نبودهایم که رخوت و سردی بیسابقهای در سالهای اخیر بر این دستگاهها حاکم است و میان فعالیت و تعطیلی این دستگاهها تفاوتی وجود ندارد و مدیریت استان کهگیلویه و بویراحمد بویژه در حوزه معاونت سیاسی که دیروز بعد از مدتها در مقام طلبکار لب به اظهار نظر نمود عزل و نصب سیاسی و سیاسی کاری را بر هر کار فرهنگی، اجتماعی و زیر ساختی اولویت داده است. فرماندار چرام نیز به عنوان اصلیترین مسئول تاکنون جز سکوت و یک اظهار نظر کلی هیچ عملکرد و حرکتی که افکار عمومی منتظر هستند از خود نشان نداده است.
حوزه دفتر امور اجتماعی و فرهنگی استانداری کهگیلویه و بویراحمد و در رأس آن معاونت سیاسی و امنیتی استانداری به عنوان نهاد ستادی و هماهنگ بخشی حوزه فرهنگ و مسائل اجتماعی جز برگزاری کمیتههای تکراری با اعضای تکراری و بدون خروجی و ارائه گزارش به مقامات بالا و تهران نه در مورد نزاعهای دست جمعی و نه در موضوع خودکشیهای استان کهگیلویه و بویراحمد هیچ کار و دست آورد ملموسی نداشته است و در طول یک ماه اخیر و با وجود چند رخداد در موضوع نزاع دست جمعی به مانند همیشه سکوت کرده است و از یک مصاحبه و یا اظهار نظر نیز ناتوان است.
در بخش سیاسی نیز با وجود اظهارات معاون محترم سیاسی در همه مسائل از جمله برداشتن مانع جاده آبشار تا تحلیل چرایی حضور در یک مراسم عزا اما هیچ اظهار نظر و موضع رسمی که بیان گر موضع رسمی شورای تأمین استان باشد جز یک مورد گنگ و طلبکارانه از معاون سیاسی و امنیتی استاندار شاهد نبودهایم. این که مسئولین مربوطه به چه علت سکوت کردهاند بر کسی پوشیده نیست ولی تجربههای قبلی ثابت کردهاند سکوت و امیدوار بودن به حل بحران به صورت "اله بختکی" راهکار درستی نیست و دیر یا زود در نقطهای دیگر شاهد بحرانی دیگر از این دست باید بود. چه در این مورد و چه در موارد مشابه مسئولین بجای پذیرش ضعف و کوتاهی خود و پاسخ گویی به افکار عمومی زود به سوی برخی کلی گوییها و به میان آوردن پای ریش سفیدان محلی میکنند در حالی که اگر قرار است همهی بار بر روی دوش ریش سفیدان محلی باشد باید این سؤال را پرسید پس فلسفه وجودی این همه دستگاه عریض و طویل مرتبط چیست و این دستگاهها به چه کاری مشغول هستند و تا کی باید شاهد تکرار حوادثی از این دست و خدشه اساسی به آرامش و امنیت همه مردم باشیم؟ چرا نباید مردم قاطعیت و برخورد جدی و ملموس را با مسببین این گونه حوادث ببینند؟ تا حداقل درس عبرتی باشد برای کسانی که ممکن است در آینده قصد تکرار این رفتارها را داشته باشند.
دستگاههای فرهنگی چرا در طول این همه سال و در دل این بحران هیچ دستاوردی نداشتهاند و به عبارتی هیچ حرکتی در مسیر فرهنگ سازی جامعه بر نداشتهاند. دستگاههای فرهنگی استان کهگیلویه و بویراحمد نه تنها هرگز برای کم کاری مواخذه نشدهاند که با دخالتهای بیجا از بیرون به محلی برای لابی سیاسی کاری صرف تبدیل شدهاند و امروز نتیجه سیاست و دخالت را در تعطیلی و رخوت دستگاههای فرهنگی و حتی سیاسی به وضوحمی بینیم. بحران چرام را باید به صورت اساسی ریشه یابی کرد و برای آن راه حل اصولی و متناسب با فرهنگ و شعورات مردم در نظر گرفت و قانون نیز همان گونه که رئیسکل محترم دادگستری استان کهگیلویه و بویراحمد وعده آنرا داده است باید با قاطعیت برخورد شود تا منبعد شاهد حوادث تلخی از این دست نباشیم.
حوزه دفتر امور اجتماعی و فرهنگی استانداری کهگیلویه و بویراحمد و در رأس آن معاونت سیاسی و امنیتی استانداری به عنوان نهاد ستادی و هماهنگ بخشی حوزه فرهنگ و مسائل اجتماعی جز برگزاری کمیتههای تکراری با اعضای تکراری و بدون خروجی و ارائه گزارش به مقامات بالا و تهران نه در مورد نزاعهای دست جمعی و نه در موضوع خودکشیهای استان کهگیلویه و بویراحمد هیچ کار و دست آورد ملموسی نداشته است و در طول یک ماه اخیر و با وجود چند رخداد در موضوع نزاع دست جمعی به مانند همیشه سکوت کرده است و از یک مصاحبه و یا اظهار نظر نیز ناتوان است.
در بخش سیاسی نیز با وجود اظهارات معاون محترم سیاسی در همه مسائل از جمله برداشتن مانع جاده آبشار تا تحلیل چرایی حضور در یک مراسم عزا اما هیچ اظهار نظر و موضع رسمی که بیان گر موضع رسمی شورای تأمین استان باشد جز یک مورد گنگ و طلبکارانه از معاون سیاسی و امنیتی استاندار شاهد نبودهایم. این که مسئولین مربوطه به چه علت سکوت کردهاند بر کسی پوشیده نیست ولی تجربههای قبلی ثابت کردهاند سکوت و امیدوار بودن به حل بحران به صورت "اله بختکی" راهکار درستی نیست و دیر یا زود در نقطهای دیگر شاهد بحرانی دیگر از این دست باید بود. چه در این مورد و چه در موارد مشابه مسئولین بجای پذیرش ضعف و کوتاهی خود و پاسخ گویی به افکار عمومی زود به سوی برخی کلی گوییها و به میان آوردن پای ریش سفیدان محلی میکنند در حالی که اگر قرار است همهی بار بر روی دوش ریش سفیدان محلی باشد باید این سؤال را پرسید پس فلسفه وجودی این همه دستگاه عریض و طویل مرتبط چیست و این دستگاهها به چه کاری مشغول هستند و تا کی باید شاهد تکرار حوادثی از این دست و خدشه اساسی به آرامش و امنیت همه مردم باشیم؟ چرا نباید مردم قاطعیت و برخورد جدی و ملموس را با مسببین این گونه حوادث ببینند؟ تا حداقل درس عبرتی باشد برای کسانی که ممکن است در آینده قصد تکرار این رفتارها را داشته باشند.
دستگاههای فرهنگی چرا در طول این همه سال و در دل این بحران هیچ دستاوردی نداشتهاند و به عبارتی هیچ حرکتی در مسیر فرهنگ سازی جامعه بر نداشتهاند. دستگاههای فرهنگی استان کهگیلویه و بویراحمد نه تنها هرگز برای کم کاری مواخذه نشدهاند که با دخالتهای بیجا از بیرون به محلی برای لابی سیاسی کاری صرف تبدیل شدهاند و امروز نتیجه سیاست و دخالت را در تعطیلی و رخوت دستگاههای فرهنگی و حتی سیاسی به وضوحمی بینیم. بحران چرام را باید به صورت اساسی ریشه یابی کرد و برای آن راه حل اصولی و متناسب با فرهنگ و شعورات مردم در نظر گرفت و قانون نیز همان گونه که رئیسکل محترم دادگستری استان کهگیلویه و بویراحمد وعده آنرا داده است باید با قاطعیت برخورد شود تا منبعد شاهد حوادث تلخی از این دست نباشیم.