تاریخ انتشار
سه شنبه ۸ مهر ۱۳۹۹ ساعت ۱۱:۵۳
کد مطلب : ۴۲۶۰۵۳
سلسلهگزارشهای میدانی کبنا دربارۀ شاخصهای اجتماعی اقتصادیِ استان کهگیلویه و بویراحمد؛
اعتمادِ مردم به سازمانها و نهادهای کهگیلویه و بویراحمد به چه میزان است؟
۱
کبنا ؛
با ورود مدرنیته به ایران، مفهوم سازمان و نهاد اداری، شکل دیگری به خود گرفت؛ هر چند قبل از دنیای مدرن نیز ایرانیان با پدیدهای به نام دیوانسالاری آشنایی داشتند، اما تنها از دوران پهلویِ اول بود که بوروکراسی و نهاد اداری و یا همان سازمان در ایران به صورتِ مدرنِ آن ایجاد شد؛ بنابراین حدود یک قرن است که ایرانیان با سازمانهای مدرن آشنایی دارند.
با پیداییِ تغییر و تحولاتی همچون رشد سرمایهداری، شهرنشینی، تخصصیشدن، افزایش جمعیت و ... نیاز مردم و جامعه به این نهادها روزبهروز بیشتر شد. نهادها و سازمانهایی مانند دولت، آموزش و پرورش، نهادهای نظامی، شهرداریها و ... برای پاسخگویی به نیازهای روزافزونِ مردم بهوجود آمدند. در واقع در اثر تخصصیشدنِ فزاینده که از ویژگیهای جهان مدرن است، بهصورت مداوم بر تعداد این نهادها افزوده میشود.
اما نکتۀ مهمی که باید به آن اشاره کرد، میزان کاراییِ این نهادها در پاسخگویی به مطالبات و نیازهای مردم است؛ اصولاً کارایی و بهرهوریِ چنین سازمانهایی را باید بر اساسِ میزان رضایتِ مردم نسبت به آنها سنجید، چرا که آنها تنها برای رفع و حلِ مشکلات مردم بهوجود آمدهاند؛ در واقع، فلسفهی وجودیِ آنها تسهیل زندگی اغلبِ مردمان یک جامعه است. چنانچه مردم از آنها رضایت نداشته باشند، حتماً باید تغییر و تحولاتی در آنها در راستای حل نیازهای جامعه بهوجود آید، در غیر اینصورت وجودِ آنها نهتنها مفید نیست که حتی به منافع مردم نیز لطمه میزند.
برای اینکه یک نهاد بتواند کارایی و بهرهوریِ مطلوبی داشته باشد، باید نسبت به آن در سطح جامعه اعتماد وجود داشته باشد؛ پدیدهای که به آن اعتماد نهادی میگویند. منظور از اعتماد نهادی، میزان اعتمادی است که مردم یک جامعه به نهادها و سازمانهای آن جامعه دارند. چنانچه بخواهیم میزان مشروعیتِ نهادها را در سطح جامعه بسنجیم میتوانیم از شاخص اعتماد نهادی استفاده کنیم.
بهطور کلی میتوان گفت اعتماد دارای سه سطحِ متفاوت است؛ یک) اعتماد بینشخصی؛ منظور از آن میزان اعتماد به افرادِ نزدیک بههم مثل خانواده و گروه دوستان است. دو) اعتماد تعمیمیافته؛ که به معنای اعتمادی است که افراد به مردمِ یک جامعه دارند، بههمیندلیل به آن اعتماد اجتماعی نیز میگویند. سه) اعتماد نهادی (سازمانی)؛ منظور از آن میزان اعتمادی است که افراد به سازمانهای یک جامعه دارند. هر سه سطحِ اعتماد بسیار مهم هستند، بهصورتیکه شیرازۀ یک جامعه را با سنجش میزان اعتماد در آن جامعه میتوان سنجید.
در تحریریۀ کبنا نیوز در راستای سنجش شاخصهای اجتماعی اقتصادی استان کهگیلویه و بویراحمد، اینبار به سراغ بررسی میزان اعتماد نهادی رفتیم تا ببینیم اعتماد مردم به سازمانها و نهادهای موجود در استان مثل شهرداری، دانشگاه، آموزش و پرورش و ... به چه میزان است. اما پیش از شروع بحث و تحلیل دادهها، لازم است که به شیوهی گردآوری دادهها نیز اشاره کنیم؛ دادههای ما بهوسیلۀ مجموعهای از پرسشنامههای محققساخته و استاندارد (بومیشده و متناسب با زیستبوم استان کهگیلویه و بویراحمد) گردآوری شدهاند. برای بررسی اعتماد نهادی اختصاصاً از پرسشنامۀ حیدری و همکاران (1397) استفاده کردیم. شروع گردآوری دادهها از اوایل خردادماه سال جاری بود و پایان آن تا هفتۀ آخر خردادماه طول کشید. نمونۀ ما شامل ۱۹۶ نفر از شهروندان شهر یاسوج بود. بر اساس فرمولهای آماری، حجم نمونۀ نمایا برای شهر یاسوج باید ۳۸۴ نفر باشد، اما بهدلیل شیوعِ بیماری کرونا و رعایت پروتکلهای بهداشتیِ ملازم با آن از سوی مردم، بسیاری از شهروندان حاضر به پاسخگویی به سؤالاتِ پرسشنامه نبودند. ازاینرو ما بههمین نمونۀ نسبتاً محدود بسنده کردیم؛ چرا که معتقدیم دادههای هر چند محدود، بسیار بهتر از طرحها و نوشتههایی است که بدون تحقیقات تجربی صورت گرفتهاند.
در جدول و نمودار زیر نتایج میزان اعتماد مردم به نهادها و سازمانهای استان کهگیلویه و بویراحمد بر اساس نمونهگیری که در اختیار پایگاه خبری کبنا قرار گرفته، آمده است.
بر اساس نتایج بهدستآمده، مردم بیشترین اعتماد را به بیمارستانها و درمانگاهها دارند. این نتیجه میتواند به فداکاریهایی که کادر درمان در کنترل و درمان کرونا داشتند ربط داشته باشد. پس از آن بیشترین اعتماد به دانشگاهها و مراکز آموزش عالی است و سپس مدارس. معمولاً در نظر مردم، نهادهایی که نقش اقتصادی ندارند، مورد اعتمادتر هستند. دانشگاه و مدرسه نیز نقش اقتصادی چندانی در جامعه ندارند، بههمیندلیل مردم اعتماد بیشتری به آنها دارند. رتبۀ چهارمِ اعتماد به پلیس و راهنمایی و رانندگی رسیده است. پس از آن هلال احمر قرار دارد. جالب است که میزان اعتماد به سازمانی مثل هلال احمر که از سازمانهای مردمی است چندان بالا نیست. باید بررسی کرد که چرا چنین اتفاقی افتاده است. دارایی و مالیات و کمیتۀ امداد نیز در رتبههای بعدی قرار دارند. کمیتۀ امداد که سازمانی در خدمت مردم باید باشد، اما میبینیم میزان اعتماد به آن چندان بالا نیست. حتماً این نهاد باید بررسی کند که دلیل و دلایل آن کدامند. چرا که بدون اعتماد مردم، بسیاری از مسائل حل ناشده باقی خواهند ماند. و اما سازمان صدا و سیما در بین 11 نهاد و سازمانی که بررسی کردیم رتبۀ 9 را کسب کرده است؛ یعنی تنها دو رتبه با آخرین نهاد تفاوت دارد. نهادی که یکی از وظایف آن فرهنگسازی و به ویژه اعتمادسازی است، خود از اعتماد چندانی در سطح جامعه برخوردار نیست. اگر این وضعیت ادامه داشته باشد ممکن است عواقب نامطلوبی برای این سازمان در پی داشته باشد؛ عواقبی مثل کاهش شدید مخاطبان آن. چرا که مردم زمانی که به چیزی اعتماد نداشته باشند، به احتمال بالا به سمت آن نیز نمیروند. سازمان شهرداری رتبۀ یکی مانده به آخر را در این بین کسب کرده است. سازمانی که بیشترین حضور در شهر را دارد، با یک درجه اختلاف نسبت به بانکها، کمترین اعتماد را در بین مردم شهر دارد؛ جالب است که انگار هر سازمانی بیشتر در شهر حضور داشته باشد، میزان اعتماد مردم به آن نیز کاسته میشود. همین وضعیت برای بانکها و مؤسسات مالی دولتی و خصوصی نیز صحت دارد؛ بانکها با وجود تعداد بسیاری که در شهر دارند، از کمترین میزان اعتماد نهادی برخوردارند.
در حالی که سالهاست جامعهشناسان هشدار میدهند که تخریب سرمایه اجتماعی و ابعاد آن باعث میشود روزی که به این سرمایه احتیاج است از ما دریغ شود. سطح پایین اعتماد نهادی بین مردم و سازمانها باعث شده که مردم حرفهایی را که از مسئولینشان میشنوند، باور نکنند و تسلیهای مسئولان نگرانیهایشان را برطرف نسازد. این وضعیت، شرایط بسیار ناگواری را هم برای شهروندان و هم برای نهادها بهوجود میآورد. اگر نهادی مورد اعتماد مردم نباشد، دست به هر کاری که بزند با مقاومت مردمی روبهرو میشود، حتی اگر آن کار به سودِ خودِ مردم نیز باشد، باز هم در وضعیتِ بیاعتمادی، مردم نسبت به آن روی خوش نشان نخواهند داد. بهطور کلی، در صورتیكه اعتماد نهادی خدشهدار شود، مهمترین پیامدِ آن، تضعیف یا عدمِ همكاری مردم با نهادها است. در این حالت، دولت و نهادهای مختلفِ زیرمجموعهی آن، در اجرای سیاستها و برنامههای خود دچار مشكل میشوند. این مشكلات، عملكردِ ضعیفترِ آنها و در نتیجه، بیاعتمادیِ بیشترِ مردم را در پی خواهد داشت. بنابراین در روابط بین نهادها و مردم، دورِ باطلی ایجاد میشود كه در نتیجهی آن، پیوسته عملكردِ نهادها و سازمانهای مختلف ضعیفتر و اعتمادِ مردم هم كمتر میشود.
بنابراین سازمانها و نهادهایی که مردم این استان به آنها اعتماد چندانی ندارند، بررسی کنند که چرا چنین اتفاقی افتاده است. ناگفته نماند، اعتماد نهادی، پدیدهای تاریخی و بهشدت زمانمند است. چنانچه نهادی بخواهد در میزان اعتماد نهادیاش تغییر مثبتی ایجاد کند باید بداند، چنین چیزی در کوتاهمدت ممکن نیست. تنها در بلندمدت است که میتوان اعتماد نهادیِ فرسایشیافته را ترمیم کرد.
اما نکتۀ مهمی که باید به آن اشاره کرد، میزان کاراییِ این نهادها در پاسخگویی به مطالبات و نیازهای مردم است؛ اصولاً کارایی و بهرهوریِ چنین سازمانهایی را باید بر اساسِ میزان رضایتِ مردم نسبت به آنها سنجید، چرا که آنها تنها برای رفع و حلِ مشکلات مردم بهوجود آمدهاند؛ در واقع، فلسفهی وجودیِ آنها تسهیل زندگی اغلبِ مردمان یک جامعه است. چنانچه مردم از آنها رضایت نداشته باشند، حتماً باید تغییر و تحولاتی در آنها در راستای حل نیازهای جامعه بهوجود آید، در غیر اینصورت وجودِ آنها نهتنها مفید نیست که حتی به منافع مردم نیز لطمه میزند.
برای اینکه یک نهاد بتواند کارایی و بهرهوریِ مطلوبی داشته باشد، باید نسبت به آن در سطح جامعه اعتماد وجود داشته باشد؛ پدیدهای که به آن اعتماد نهادی میگویند. منظور از اعتماد نهادی، میزان اعتمادی است که مردم یک جامعه به نهادها و سازمانهای آن جامعه دارند. چنانچه بخواهیم میزان مشروعیتِ نهادها را در سطح جامعه بسنجیم میتوانیم از شاخص اعتماد نهادی استفاده کنیم.
بهطور کلی میتوان گفت اعتماد دارای سه سطحِ متفاوت است؛ یک) اعتماد بینشخصی؛ منظور از آن میزان اعتماد به افرادِ نزدیک بههم مثل خانواده و گروه دوستان است. دو) اعتماد تعمیمیافته؛ که به معنای اعتمادی است که افراد به مردمِ یک جامعه دارند، بههمیندلیل به آن اعتماد اجتماعی نیز میگویند. سه) اعتماد نهادی (سازمانی)؛ منظور از آن میزان اعتمادی است که افراد به سازمانهای یک جامعه دارند. هر سه سطحِ اعتماد بسیار مهم هستند، بهصورتیکه شیرازۀ یک جامعه را با سنجش میزان اعتماد در آن جامعه میتوان سنجید.
در تحریریۀ کبنا نیوز در راستای سنجش شاخصهای اجتماعی اقتصادی استان کهگیلویه و بویراحمد، اینبار به سراغ بررسی میزان اعتماد نهادی رفتیم تا ببینیم اعتماد مردم به سازمانها و نهادهای موجود در استان مثل شهرداری، دانشگاه، آموزش و پرورش و ... به چه میزان است. اما پیش از شروع بحث و تحلیل دادهها، لازم است که به شیوهی گردآوری دادهها نیز اشاره کنیم؛ دادههای ما بهوسیلۀ مجموعهای از پرسشنامههای محققساخته و استاندارد (بومیشده و متناسب با زیستبوم استان کهگیلویه و بویراحمد) گردآوری شدهاند. برای بررسی اعتماد نهادی اختصاصاً از پرسشنامۀ حیدری و همکاران (1397) استفاده کردیم. شروع گردآوری دادهها از اوایل خردادماه سال جاری بود و پایان آن تا هفتۀ آخر خردادماه طول کشید. نمونۀ ما شامل ۱۹۶ نفر از شهروندان شهر یاسوج بود. بر اساس فرمولهای آماری، حجم نمونۀ نمایا برای شهر یاسوج باید ۳۸۴ نفر باشد، اما بهدلیل شیوعِ بیماری کرونا و رعایت پروتکلهای بهداشتیِ ملازم با آن از سوی مردم، بسیاری از شهروندان حاضر به پاسخگویی به سؤالاتِ پرسشنامه نبودند. ازاینرو ما بههمین نمونۀ نسبتاً محدود بسنده کردیم؛ چرا که معتقدیم دادههای هر چند محدود، بسیار بهتر از طرحها و نوشتههایی است که بدون تحقیقات تجربی صورت گرفتهاند.
در جدول و نمودار زیر نتایج میزان اعتماد مردم به نهادها و سازمانهای استان کهگیلویه و بویراحمد بر اساس نمونهگیری که در اختیار پایگاه خبری کبنا قرار گرفته، آمده است.
بر اساس نتایج بهدستآمده، مردم بیشترین اعتماد را به بیمارستانها و درمانگاهها دارند. این نتیجه میتواند به فداکاریهایی که کادر درمان در کنترل و درمان کرونا داشتند ربط داشته باشد. پس از آن بیشترین اعتماد به دانشگاهها و مراکز آموزش عالی است و سپس مدارس. معمولاً در نظر مردم، نهادهایی که نقش اقتصادی ندارند، مورد اعتمادتر هستند. دانشگاه و مدرسه نیز نقش اقتصادی چندانی در جامعه ندارند، بههمیندلیل مردم اعتماد بیشتری به آنها دارند. رتبۀ چهارمِ اعتماد به پلیس و راهنمایی و رانندگی رسیده است. پس از آن هلال احمر قرار دارد. جالب است که میزان اعتماد به سازمانی مثل هلال احمر که از سازمانهای مردمی است چندان بالا نیست. باید بررسی کرد که چرا چنین اتفاقی افتاده است. دارایی و مالیات و کمیتۀ امداد نیز در رتبههای بعدی قرار دارند. کمیتۀ امداد که سازمانی در خدمت مردم باید باشد، اما میبینیم میزان اعتماد به آن چندان بالا نیست. حتماً این نهاد باید بررسی کند که دلیل و دلایل آن کدامند. چرا که بدون اعتماد مردم، بسیاری از مسائل حل ناشده باقی خواهند ماند. و اما سازمان صدا و سیما در بین 11 نهاد و سازمانی که بررسی کردیم رتبۀ 9 را کسب کرده است؛ یعنی تنها دو رتبه با آخرین نهاد تفاوت دارد. نهادی که یکی از وظایف آن فرهنگسازی و به ویژه اعتمادسازی است، خود از اعتماد چندانی در سطح جامعه برخوردار نیست. اگر این وضعیت ادامه داشته باشد ممکن است عواقب نامطلوبی برای این سازمان در پی داشته باشد؛ عواقبی مثل کاهش شدید مخاطبان آن. چرا که مردم زمانی که به چیزی اعتماد نداشته باشند، به احتمال بالا به سمت آن نیز نمیروند. سازمان شهرداری رتبۀ یکی مانده به آخر را در این بین کسب کرده است. سازمانی که بیشترین حضور در شهر را دارد، با یک درجه اختلاف نسبت به بانکها، کمترین اعتماد را در بین مردم شهر دارد؛ جالب است که انگار هر سازمانی بیشتر در شهر حضور داشته باشد، میزان اعتماد مردم به آن نیز کاسته میشود. همین وضعیت برای بانکها و مؤسسات مالی دولتی و خصوصی نیز صحت دارد؛ بانکها با وجود تعداد بسیاری که در شهر دارند، از کمترین میزان اعتماد نهادی برخوردارند.
در حالی که سالهاست جامعهشناسان هشدار میدهند که تخریب سرمایه اجتماعی و ابعاد آن باعث میشود روزی که به این سرمایه احتیاج است از ما دریغ شود. سطح پایین اعتماد نهادی بین مردم و سازمانها باعث شده که مردم حرفهایی را که از مسئولینشان میشنوند، باور نکنند و تسلیهای مسئولان نگرانیهایشان را برطرف نسازد. این وضعیت، شرایط بسیار ناگواری را هم برای شهروندان و هم برای نهادها بهوجود میآورد. اگر نهادی مورد اعتماد مردم نباشد، دست به هر کاری که بزند با مقاومت مردمی روبهرو میشود، حتی اگر آن کار به سودِ خودِ مردم نیز باشد، باز هم در وضعیتِ بیاعتمادی، مردم نسبت به آن روی خوش نشان نخواهند داد. بهطور کلی، در صورتیكه اعتماد نهادی خدشهدار شود، مهمترین پیامدِ آن، تضعیف یا عدمِ همكاری مردم با نهادها است. در این حالت، دولت و نهادهای مختلفِ زیرمجموعهی آن، در اجرای سیاستها و برنامههای خود دچار مشكل میشوند. این مشكلات، عملكردِ ضعیفترِ آنها و در نتیجه، بیاعتمادیِ بیشترِ مردم را در پی خواهد داشت. بنابراین در روابط بین نهادها و مردم، دورِ باطلی ایجاد میشود كه در نتیجهی آن، پیوسته عملكردِ نهادها و سازمانهای مختلف ضعیفتر و اعتمادِ مردم هم كمتر میشود.
بنابراین سازمانها و نهادهایی که مردم این استان به آنها اعتماد چندانی ندارند، بررسی کنند که چرا چنین اتفاقی افتاده است. ناگفته نماند، اعتماد نهادی، پدیدهای تاریخی و بهشدت زمانمند است. چنانچه نهادی بخواهد در میزان اعتماد نهادیاش تغییر مثبتی ایجاد کند باید بداند، چنین چیزی در کوتاهمدت ممکن نیست. تنها در بلندمدت است که میتوان اعتماد نهادیِ فرسایشیافته را ترمیم کرد.