مسألهی اساسی در شهر یاسوج، کمبود پارکهای محلهای و نبود پارکهای همسایگی است؛ چرا که پارکهای منطقهای و ناحیهای در یاسوج از وضعیت خوبی برخوردار هستند. حتی میزان سرانهی فضای سبز در یاسوج بهاندازهی متوسطِ کشوری است؛ یعنی ۱۱ متر به ازای هر فرد
هماناندازه که جنگلها ریههای زمیناند، پارکها و فضاهای سبز، ریههای شهرها هستند. شهر را تنها در میزان جمعیت نباید خلاصه کرد؛ بر اساس ایدههای نظریهپردازان و برنامهریزان شهری، یک شهر علاوه بر خصایص مورفولوژیک، برخوردار از نوعی روح و حیات شهری است. چیزی که جورج زیمل آن را "حیات ذهنی در شهر" میداند.
شهر نوعی زیستِ ویژه دارد که بسیار قابل بحث و بررسی است. اما از بین ابعاد چندگانهای که یک شهر باید برخوردار از آنها باشد، ما تنها بر یکی از آنها یعنی بوستانها و فضاهای سبز عمومی تأکید میکنیم تا ببینیم وضعیت آنها در شهر یاسوج به چه صورت است.
اما قبل از بحث دربارهی وضعیت پارکها در شهر یاسوج، باید بعضی از مفاهیم را تعریف کنیم. در این راستا از تعاریفی که کارشناسان شهری در این زمینه بهدست دادهاند استفاده میکنیم.
پارکهای شهری در دستهی فضاهای سبز عمومی قرار میگیرند. اصولاً طبیعت این فضاها به گونهای است که تمام طبقات مردم میتوانند از آن استفاده کنند؛ این پارکها به منظور گردشگاه و محل استراحت عموم مردم میباشد. در پارکهای عمومی سعی میشود که تمام وسایل سرگرمی و رفاهی، تقریباً برای همهگونه سلیقه، فکر و سن وجود داشته باشد.
پارکهای شهری چند دستهی مختلف دارند؛
یک) پارکهای همسایگی: پارکی که در یک واحد "همسایگی" قرار گرفته و مساحتی کمتر از نیم هکتار داشته باشد. طبق استاندارد، یک کودک ۹ ساله باید بتواند از دورترین نقطهی واحد همسایگی تا پارک را با پای پیاده طی کند و در طول مسیر از خیابان و بزرگراه عبور نکند.
دو) پارکهای محلهای: پارکی که در "محلهای" قرار دارد و مساحت آن حدود دو برابر مساحت پارکِ همسایگی (یک هکتار) است. ارتباط پیاده برای کودک ۹ ساله از دورترین نقطهی محله تا پارک باید به حدود دو برابر معیار واحد همسایگی برسد و کودک بتواند از خیابان کندرو و شبکهی دسترسیِ محلی عبور کند.
سه) پارکهای ناحیهای: به پارکی گفته میشود که در "ناحیهی مسکونی" قرار داشته باشد و مساحت آن دو تا چهار برابر مساحت پارک در مقیاس محله (4 هکتار) باشد و دسترسی با پای پیاده طبق مشخصات برای ساکنان از دورترین نقطه تا پارک از نیمساعت تجاوز نکند.
چهار) پارکهای منطقهای: به پارکی گفته میشود که در یک منطقهی "مسکونی" قرار داشته، مساحت آن حداقل دو برابر اندازهی حداکثر در مقیاس ناحیه (8 هکتار) در نظر گرفته شود. همچنین طبق استاندارد، مراجعهکننده میتواند از دورترین منطقه با وسیلهی نقلیه در مدت زمانی از یک چهارم ساعت یا بیشتر، خود را به پارک یادشده برساند.
و اما در یاسوج وضعیتِ پارکها به چه صورت است؟
به گزارش کبنا،
یاسوج از لحاظ برخورداری از پارکهای منطقهای و حتی ناحیهای شهری غنی است. یکی از جاذبههای شهریِ یاسوج برای جذبِ گردشگری هم همین فضاهای سبز است.
پارک کوهستان،
پارک غدیر،
پارک مهرورزی،
پارک ولایت،
چشمه نباتی و پارک ساحلی از جمله پارکهای ناحیهای و منطقهایِ یاسوج هستند که هر ساله میزبان هزاران گردشگر مختلف است.
اما مشکلات و کمبودها در یاسوج زمانی بر ما معلوم میشود که نوک پیکان توجهمان را به سمت پارکهای همسایگی و محلهای معطوف کنیم.
در گزارشی در خبرگزاری فارس در سال ۱۳۹۸ دربارهی این نوع پارکها، آمده است:
یاسوج شهری که فاقد حتی یک پارک محلهای است.
اما بهگفتهی
شهردار یاسوج: «
اینکه میگویند شهر یاسوج هیچ پارک محلهای ندارد درست نیست، چرا که در حال حاضر تعداد ۱۶ پارک محلهای در شهر یاسوج داریم هر چند که بسیاری از آنها به حال خود رها شدهاند».
البته معنای گفتهی شهردار، همان است که خبرگزاری فارس گزارش داده است؛ پارک محلهای در شهر یاسوج وجود ندارد. حتی اگر فرض وجود ۱۶ پارک محلهای را درست در نظر بگیریم، میتوان با قاطعیت بسیار گفت که
جای پارکهای همسایگی در این شهر بسیار خالی است. پارکهایی که کارکردهای اجتماعی روانی شایانی بهویژه برای کودکان دارند.
در اهمیت پارکهای همسایگی میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- فضایی برای کسب آرامش روحی
- بهبودِ سلامت روانی شهروندان
- مکانی برای برقراری روابط اجتماعی
- فضایی برای سالمندان
- تسهیلِ پُر کردن اوقات فراغت
- گسترش فرهنگ شهری و شهروندی
- بهبود کیفیت زندگیِ شهروندان
- ایجاد شور و نشاط اجتماعی
- فعالیتهای روزانه مثل پیادهروی
- و مهمتر از همه مکانی برای بازی و اجتماعیشدن (جامعهپذیری) کودکان
اگر گفتهی
هوشنگ سیاوشپور معاون سابق اجتماعیِ بهزیستیِ استان کهگیلویه و بویراحمد را ملاک قرار دهیم با این مضمون که:
«ما در استان، کودک کار نداریم بلکه نبود امکانات تفریحی و اوقات فراغت، موجب حضور آنها در سر چهارراهها میشود»، میتوان بهضرورت وجود پارکهای همسایگی و محلی پی برد.
معنای گفتهی
سیاوشپور بسیار حائز اهمیت است. چنانچه امکانات تفریحی مثل پارکها برای کودکان فراهم نباشد ممکن است مسیر زندگیشان عمیقاً تغییر کند. علاوه بر همهی این موارد، با نگاهی به کوچههای ناحیههای مختلف شهر، میتوان ازدحام کودکانی را دید که با وجود هزاران خطر از جمله تصادف و... مشغول بازی هستند. اگر در هر محلهای پارکی وجود داشت مسلماً چنین ازدحام خطرآفرینی شکل نمیگرفت.
اغلبِ ما حداقل یکبار دیده و یا شنیدهایم که کودکی بهخاطر بازی در کوچه و خیابان، تصادف کرده باشد.
ازاینرو، مسألهی اساسی در کمبود پارکهای محلهای و نبود پارکهای همسایگی است؛ چرا که پارکهای منطقهای و ناحیهای در یاسوج از وضعیت خوبی برخوردار هستند. حتی میزان سرانهی فضای سبز در یاسوج بهاندازهی متوسطِ کشوری است؛ یعنی ۱۱ متر به ازای هر فرد.
بنابراین چنانچه سازمانهای مختلفِ شهری همچون شهرداری و شورای شهر قصد زیباسازیِ شهری دارند، پیش از هر چیز به فکر احداث پارکهای همسایهای و محلهای باشند. فکر تشکیل کارگروههای شهری برای مطالعه دربارهی ابعاد و مسائل مختلف شهر یاسوج، از ایدههای قابل قبولی است که در شورای شهر کنونیِ یاسوج مطرح شده است.
اعضای شورای شهر در این راستا میتوانند کارگروهی برای بررسی و مطالعهی شرایط این نوع پارکها در شهر یاسوج تشکیل دهند. درواقع، کارگروههای مختلف شورای شهر میتوانند در زمینههای مختلف شهری بسیار اثرگذار باشند.
بهنظر میرسد که کارگروه اجتماعی- فرهنگی متشکل از جامعهشناسان و روانشناسان بتوانند مطالعات مکفی و مفیدی در زمینهی ضرورت ساخت این نوع پارکها ارائه دهند.