تاریخ انتشار
چهارشنبه ۱۸ بهمن ۱۴۰۲ ساعت ۰۰:۲۳
کد مطلب : ۴۷۲۲۳۷
نقد و بررسی عملکرد نماینده مجلس؛
روشنفکر؛ پایان راه یا امکان تکرار؟!
۰
مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های مخاطبین کبنانیوز است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. می توانید با ارسال یادداشت خود، این مطلب را تأیید یا نقد کنید.
کبنا ؛گویی همین دیروز بود که جشن بزرگ پیروزی مهدی روشنفکر در یازدهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی در دشت «سرنجلکل» با حضور خیل عظیم طرفدارانش برگزار شد.
آن روز بسیاریها در آن دشت زیبا که ترافیک سنگینی را در مسیر جاده یاسوج به اصفهان ساعتها پدید آورده بود رویاهای زیادی را میبافتند و «طرحینو» برای بویراحمد بزرگ در میانداختند.
زمان اما بهسرعت برق و باد گذشت. چهارسال بهسان چشم بر همزدنی تمام شد؛ ولی واقعیت آن است، اتفاق خاصی برای بویراحمد، دنا و مارگون پیش نیامد.
نهتنها اتفاقی برای این سرزمین سراسر ظرفیت پیش نیامد که شاهد تشدید قومیتگرایی و بروز چندگانگی و اختلافات قومی نیز بودیم تا عملاً ثابت شود شعار «وحدت» صرفاً یک شعار است.
روشنفکر حتی با دولتیهای دوازدهم نیز رابطه خوبی داشت و مدیران آن دولت بهویژه استاندار و معاونینش هوای روشنفکر را زیاد داشتند. حتی اگر دولت ناهمسو میتوانست بهانهای برای توجیه عدم انجام کار و پروژه باشد روی کار آمدن دولت سید ابراهیم رئیسی این بهانه را از روشنفکر گرفت. اما خیلی زود روشن شد برای نمایندهای که صرفاً در پی حمایت از نیروهای حلقه خود در انتصابات است دولتها فرقی ندارند و صرف انتصاب یک مدیر وابسته حداکثر خواستهای است که دولتها نیز معمولاً به آن تن در میدهند. برای اثبات ادعای دوره ناموفق نمایندگی نیاز به صغری و کبری چیدن و آسمانوریسمان کردن نیست. عددها و آمار واقعی و سیمای حوزه انتخابیه گواه همه چیز است.«رنگ رخساره خبر میدهد از سر درون.»
حوزه انتخابیهی امروز تفاوت چندانی با حوزه انتخابیه چهارسال پیش ندارد. نه خبری از سرمایهگذاری در بخشهای مختلف است و نه هیچ پروژهای حتی کوچک در این حوزه انتخابیه به سرانجام رسید. وضعیت راه، آب و گردشگری رشد و ترقی چندانی نداشته است. در دو سیستم بهداشت و آموزش تنها شاهد آمدورفت مدیران و صدای اعتراض پرسنل و مردم از مدیریت سلیقهای و فشاری بودیم.
مهدی روشنفکر فرصت زیادی داشت تا رأی بزرگ، مردم بزرگ بویراحمد بزرگ را شایسته ارج بگذارد و از طریق آن رأی به نمایندهای ماندگار و بزرگ تبدیل شود. امروز متعصبترین طرفدار روشنفکر نمیتواند ریزش بزرگ در پایگاه رأی روشنفکر را انکار نماید. ریزشی که البته توسط برخی طرفدارانش با این عنوان که در هر دوره ریزش طبیعی است «توجیه» میشود. ولی کیست که نداند و نبیند که این ریزش بسیار فراتر از یک ریزش طبیعی است که آن نیز تنها نتیجه عملکرد شخص مهدی روشنفکر و حلقه مدیران وابستهاش است.
کمتر از یک ماه تا انتخابات دوازدهم مجلس زمان باقیمانده است و مردمی نزدیک به دویست هزار نفر باید هر کدام مستقلانه و مبتنی بر نگاه و اندیشه خود برای آینده بویراحمد بزرگ تصمیم بزرگ اتخاذ نمایند. زمان باقیمانده زمان بسیار کمی است که بتوان اشتباهات را جبران و یا حتی بابت آنها از مردم فرصت دوباره خواست بنابراین شاید تکرار حماسه ۹۸ برای ندای وحدتیها در ۱۴۰۲ بسیار سخت باشد و آنگونه که موج مردمی مطالبهگری و عبور از وضع موجود نشان میدهد باید منتظر یک پایان و آغازی جدید بود.
آن روز بسیاریها در آن دشت زیبا که ترافیک سنگینی را در مسیر جاده یاسوج به اصفهان ساعتها پدید آورده بود رویاهای زیادی را میبافتند و «طرحینو» برای بویراحمد بزرگ در میانداختند.
زمان اما بهسرعت برق و باد گذشت. چهارسال بهسان چشم بر همزدنی تمام شد؛ ولی واقعیت آن است، اتفاق خاصی برای بویراحمد، دنا و مارگون پیش نیامد.
نهتنها اتفاقی برای این سرزمین سراسر ظرفیت پیش نیامد که شاهد تشدید قومیتگرایی و بروز چندگانگی و اختلافات قومی نیز بودیم تا عملاً ثابت شود شعار «وحدت» صرفاً یک شعار است.
روشنفکر حتی با دولتیهای دوازدهم نیز رابطه خوبی داشت و مدیران آن دولت بهویژه استاندار و معاونینش هوای روشنفکر را زیاد داشتند. حتی اگر دولت ناهمسو میتوانست بهانهای برای توجیه عدم انجام کار و پروژه باشد روی کار آمدن دولت سید ابراهیم رئیسی این بهانه را از روشنفکر گرفت. اما خیلی زود روشن شد برای نمایندهای که صرفاً در پی حمایت از نیروهای حلقه خود در انتصابات است دولتها فرقی ندارند و صرف انتصاب یک مدیر وابسته حداکثر خواستهای است که دولتها نیز معمولاً به آن تن در میدهند. برای اثبات ادعای دوره ناموفق نمایندگی نیاز به صغری و کبری چیدن و آسمانوریسمان کردن نیست. عددها و آمار واقعی و سیمای حوزه انتخابیه گواه همه چیز است.«رنگ رخساره خبر میدهد از سر درون.»
حوزه انتخابیهی امروز تفاوت چندانی با حوزه انتخابیه چهارسال پیش ندارد. نه خبری از سرمایهگذاری در بخشهای مختلف است و نه هیچ پروژهای حتی کوچک در این حوزه انتخابیه به سرانجام رسید. وضعیت راه، آب و گردشگری رشد و ترقی چندانی نداشته است. در دو سیستم بهداشت و آموزش تنها شاهد آمدورفت مدیران و صدای اعتراض پرسنل و مردم از مدیریت سلیقهای و فشاری بودیم.
مهدی روشنفکر فرصت زیادی داشت تا رأی بزرگ، مردم بزرگ بویراحمد بزرگ را شایسته ارج بگذارد و از طریق آن رأی به نمایندهای ماندگار و بزرگ تبدیل شود. امروز متعصبترین طرفدار روشنفکر نمیتواند ریزش بزرگ در پایگاه رأی روشنفکر را انکار نماید. ریزشی که البته توسط برخی طرفدارانش با این عنوان که در هر دوره ریزش طبیعی است «توجیه» میشود. ولی کیست که نداند و نبیند که این ریزش بسیار فراتر از یک ریزش طبیعی است که آن نیز تنها نتیجه عملکرد شخص مهدی روشنفکر و حلقه مدیران وابستهاش است.
کمتر از یک ماه تا انتخابات دوازدهم مجلس زمان باقیمانده است و مردمی نزدیک به دویست هزار نفر باید هر کدام مستقلانه و مبتنی بر نگاه و اندیشه خود برای آینده بویراحمد بزرگ تصمیم بزرگ اتخاذ نمایند. زمان باقیمانده زمان بسیار کمی است که بتوان اشتباهات را جبران و یا حتی بابت آنها از مردم فرصت دوباره خواست بنابراین شاید تکرار حماسه ۹۸ برای ندای وحدتیها در ۱۴۰۲ بسیار سخت باشد و آنگونه که موج مردمی مطالبهگری و عبور از وضع موجود نشان میدهد باید منتظر یک پایان و آغازی جدید بود.
پایان قومیت و طایفه و فامیل گری
پایان بی تجربگی و ناتوانی
پایان انشقاق بویراحمد