تاریخ انتشار
دوشنبه ۱۶ بهمن ۱۴۰۲ ساعت ۱۲:۴۵
کد مطلب : ۴۷۲۱۹۳
وحدت بدون شاخص و جوانان بدون شناخت؛
بررسی و نقد جلسه شورای وحدت اصولگرایان در استان کهگیلویه و بویراحمد در کهگیلویه بزرگ؛ نان را بده نانوا، بذار بسوزه
۱
مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های مخاطبین کبنانیوز است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. می توانید با ارسال یادداشت خود، این مطلب را تأیید یا نقد کنید.
کبنا ؛تیم اصولگرایان استان کهگیلویه و بویراحمد، بهمنظور سرپوش نهادن بر تمامیتخواهی عدهای که در این 44 سال، بر یک دنده خوابیدهاند و هر آنچه را شب خواب میبینند، در روز به دنبال اجرایی کردنش هستند، به منظور آنچه اصطلاحاً ائتلاف، میخوانند، در سفری به کهگیلویه بزرگ، مجتمعی از برخی کاندیدها را تشکیل دادند.
اشکالات کارشناسی بر این تشکل؛
و اما تحلیل نشست شورای وحدت در شهرستان کهگیلویه؛
-آقای علی مژدهیپور در این نشست ضرورتهایی را نام بردند که تعیینکننده راهبردهایی است که در صورت موفقیت در این رقابت سیاسی، دنبال خواهند کرد. عوامل مؤثر بر عقبماندگی کهگیلویه و رشد توسعه شهرستان به نسبت دیگر شهرستانهای استان و استانهای برخوردار، مشکلات کشاورزان، آب، بیکاری، نیروی انسانی بالقوه مستعد، تأثیر تورم بر زندگی مردم، و نهایتاً از توانایی خودشان در حل مشکلات کهگیلویه بزرگ، در صورت موفقیتشان در انتخابات اسفند 1402، گفتند.
ایشان بهگونهای صحبت کردند که میبایست گفتمان شورای وحدت باشد؛ ولی بههرحال آنچه را به نظرشان، برای توسعه کهگیلویه بزرگ ضرورت دارد، بیان کردند.
- آقای آیتالله نبویزاده در این نشست، میتوان به او امید داشت؛ اما در این جلسه سخنانش بدون تمرکز بر جملات بود و مطالبی خارجازموضوع مطرح کردند. تنها به این نکته اشاره کردند که در قانوننویسی درجا میزنیم و به قانون بانکها اشاره نمودند. انگار مملکت ما مشکل قانوننویس دارد. بهتر است بدانند آنچهکه باعث ربوی شدن تسهیلات بانکی شده است، کاهش نقدینگی، بدهکاری دولتها به بانکها، عدم برنامهریزی دولتها برای اشتغال و رونق اقتصادی و ضعف مجالس در نظارت بر دولتهایی است که گاهی همسو بودند و گاهی گرفتار تحریمها.
واقعاً چرا باید بهصرف داشتن یک مدرک دانشگاهی و فارغ از کمترین آگاهی از رویههای مدیریتی و یا عدم آشنایی با فرایندهای آن، اینگونه وقت مردم را تلف کرد.
به جوانان حاضر در این رقابت عرض میکنم که سخنان فضایی، ذهنی و لفاضانه شما عزیزان، تنها موجب بستن راه و حرکت بستگان خود شده است و پسندیدهتر آن است که خود را زیر چرخ ماشین قدرتهای بزرگ این رقابت، نیندازید. بر توانمندیهای فکری و علمیتان قدری بیندیشید که در این حوزۀ علاوه بر لابیگری و قدرتِ اجتماعیِ رأیآوری، دانش، تجربة موفق و مستند، فن بیان، ادب در گفتارها و آشنایی با نیاز جامعه الزامی است. نمیخواهم از شرایط اجتماعی مناطق و استانهای با تفکر عشیرهای و قومیتی غافل باشم؛ اما این تمام ماجرا نیست. آیا سید باقر موسوی در بویراحمد از طایفه بزرگی برخوردار بود؟ آیا عدل هاشمیپور از پشتوانه طایفهای عظیمی برخوردار بود؟ آیا فکر کردید که فقط شما میدانید؛ مثلاً آقای موحد سن بالایی دارد یا آقای مژدهیپور بازنشسته شده است و یا آقای بزرگواری بارها گفتند که با مردم میثاق عدم حضور دوباره دارم که کاندید نشوم؛ اما دوباره میل قدرت کردند؟ کسی که بعد از 20 سال نمایندگی و 12 سال سکوت، در سال 98 بیش از 70 هزار رأی میآورد، هم گام دوم را خود فهمیده و هم گام دوم به او نیاز دارد. پس بیجهت عِرض خود نبرید که نه گام دوم را به نیکی فهمیدهاید و نه در قامت نمایندگی هستید.
دوستان جوان؛
درد امروز کهگیلویه بزرگ، جهالت و فضایی نگریستن و تخیلی فهمیدن و متوهمانه سخنگفتن بوده و ادامه دارد. کاش برای اثبات خود و برتری بر رقیب، از تجربۀ موفق خود در عالم مدیریت، در حوزۀ آسیبشناسی، در نگرشهای جامعهشناختی، در گفتمان ایدئولوژیک و واقعی، و مهمتر از همه در چگونگی بومیسازی معادن و منابع عظیم سرمایه در کهگیلویه بزرگ میگفتید. به قول سعدی؛
من آنچه شرط بلاغ است با تو میگویم
تو خواه از سخنم پند گیر و خواه ملال
اشکالات کارشناسی بر این تشکل؛
- چرا در این روزهایی که به پایان انتخابات رسیدهایم، به فکر ائتلاف بین افرادی که بعضاً چند ماه و یا چند سال هزینههای مالی، آبرو و وقت گذاشتند، افتادید؟
حضراتی که خود را قیم خودخواندۀ مردم میدانید، چرا نمیگویید که شاخصهای لازم برای فرد موردنظر ائتلاف چیه که بعضاً، بیتوجه به حضور تمامی اعضاء، در صدد تشکیل این ائتلاف هستید؟ نامزدهایی که در جلسات شما حضور پیدا میکنند، باید بر اساس کدام شاخص، خودارزیابی کنند که بمانند یا کنار بروند؟ بنابراین در این نشست، بدون از هیچ نتیجهای، از نامزدها خواسته شد که خودشان تحلیل کنند و بر روی یک نفر ائتلاف کنند.
چرا دستاوردهای این بهاصطلاح شورای وحدت را در سالهای گذشته موردتوجه قرار نمیدهید؟ کجا توانستید وحدت ایجاد کنید که امسال دوباره شروع به شهرستان گردی نمودید؟
و اما تحلیل نشست شورای وحدت در شهرستان کهگیلویه؛
-آقای علی مژدهیپور در این نشست ضرورتهایی را نام بردند که تعیینکننده راهبردهایی است که در صورت موفقیت در این رقابت سیاسی، دنبال خواهند کرد. عوامل مؤثر بر عقبماندگی کهگیلویه و رشد توسعه شهرستان به نسبت دیگر شهرستانهای استان و استانهای برخوردار، مشکلات کشاورزان، آب، بیکاری، نیروی انسانی بالقوه مستعد، تأثیر تورم بر زندگی مردم، و نهایتاً از توانایی خودشان در حل مشکلات کهگیلویه بزرگ، در صورت موفقیتشان در انتخابات اسفند 1402، گفتند.
ایشان بهگونهای صحبت کردند که میبایست گفتمان شورای وحدت باشد؛ ولی بههرحال آنچه را به نظرشان، برای توسعه کهگیلویه بزرگ ضرورت دارد، بیان کردند.
- آقای آیتالله نبویزاده در این نشست، میتوان به او امید داشت؛ اما در این جلسه سخنانش بدون تمرکز بر جملات بود و مطالبی خارجازموضوع مطرح کردند. تنها به این نکته اشاره کردند که در قانوننویسی درجا میزنیم و به قانون بانکها اشاره نمودند. انگار مملکت ما مشکل قانوننویس دارد. بهتر است بدانند آنچهکه باعث ربوی شدن تسهیلات بانکی شده است، کاهش نقدینگی، بدهکاری دولتها به بانکها، عدم برنامهریزی دولتها برای اشتغال و رونق اقتصادی و ضعف مجالس در نظارت بر دولتهایی است که گاهی همسو بودند و گاهی گرفتار تحریمها.
واقعاً چرا باید بهصرف داشتن یک مدرک دانشگاهی و فارغ از کمترین آگاهی از رویههای مدیریتی و یا عدم آشنایی با فرایندهای آن، اینگونه وقت مردم را تلف کرد.
- یکی دیگر از جوانان نامزد انتخابات کهگیلویه بزرگ، آقای محمد علویتبار بود. بسی باید تجربه کسب کند. ایشان باید مطالعه بیشتری در باره گام دومی داشته باشد. علیرغم اینکه در ادامه، روایتی از واقعیتهای زیست جغرافیایی، جمعیت، مشکلات آب، کشاورزی، بیکاری و تناقضات در سندآمایشی اشاره کردند.
- دیگر نامزد این جلسه آقای فرزاد نجاتنیا بود. نمیدانم که ایشان چگونه بیانیه گام دوم مقام معظم رهبری را خواندهاند که فکر میکنند در آن بیانیه رهبری تنها به جوانان و واگذاری تمام امور به جوانان امر کردهاند! آقای نجاتنیا باید بدانند که در شورای شهر دهدشت، همچون هندوانه دربستهای بودند و قریب 8 هزار رأی آوردند، اما آنقدر بی تجربهای کرد که از همون موقع نشان دادند در توهم قرار دارند. چراکه در دور بعد، از جمله کسانی بودند که کمترین آراء را بدست آورد. از همان روز تاکنون در هر جایی که سمت گرفتند، چون واقعگرا نیستند و نمیخواهند در واقعیتها بمانند، به محضی که مافوقشان او را بشناسد، از حضورشان در مجموعهاش صرفنظر میکند. در این دو دوره ای که شرکت میکنند، علاقمند هستند که به آقای موحد بگویند که خیلی مسن هست و خودش جوان گام دوم هست و باید کنار برود. جناب آقای نجات نیا باید به این توجه کنند که تمامی اعضاء شورای محترم نگهبان، مجلس خبرگان، مجلس شورای اسلامی، رؤسای جمهور و ورزا، مجموعه قوۀ قضائیه و کلاً در این مملکت، بالای 98 درصد مسئولیتها دست کسانی است که بیشتر از 55 سال سن دارند. در همان بیانه گام دوم انقلاب، مقام معظم رهبری تنها در یک پاراگراف بر استفاده از جوانان و فکر جوانی اشاره کردند. به نظر می سد آقای نجات نیا و آقای علوی که بسیار بر بیانیه گام دوم و جوانگرایی تأکید داشتند، به غیر از همین پاراگراف «جوانان؛ محور تحقق نظام پیشرفتهی اسلامی؛ امّا راه طیشده فقط قطعهای از مسیر افتخارآمیز به سوی آرمانهای بلند نظام جمهوری اسلامی است. دنبالهی این مسیر که به گمان زیاد، به دشواریِ گذشتهها نیست، باید با همّت و هشیاری و سرعت عمل و ابتکار شما جوانان طی شود. مدیران جوان، کارگزاران جوان، اندیشمندان جوان، فعّالان جوان، در همهی میدانهای سیاسی و اقتصادی و فرهنگی و بینالمللی و نیز در عرصههای دین و اخلاق و معنویّت و عدالت، باید شانههای خود را به زیر بار مسئولیّت دهند، از تجربهها و عبرتهای گذشته بهره گیرند، نگاه انقلابی و روحیهی انقلابی و عمل جهادی را به کار بندند و ایران عزیز را الگوی کامل نظام پیشرفتهی اسلامی بسازند.»، سایر متن را مطالعه نکردهاند.
آقای مجتبی اندرزیان از دیگر اعضاء شرکتکننده در نشست شورای وحدت دهدشت بود. با هدف آمده بود؛ اما در این جلسه جوانی که خیلی احساسی سخن گفتند و برای دنیای تخیلی خود مرثیهای از شور و انگیزه را چاشنی کردند که هرچند مؤدبانه گفتند؛ اما باز هم هیچ ردی از دردشناسی کهگیلویه بزرگ در آن نبود. چه خوب است که این دوستان، بیشتر کتاب بخوانند، اجتماعات و اجتماع مردمی را در سطوح مختلف مداخله کنند و دورههای کارآموزی مدیریت را حتماً سپری کنند.
آخرین نامزد سخنران این نشست، حاجآقای سید محمد موحد بود. بدون تعصب، باید بپذیریم که سالها حضورشان در مجلس شورای اسلامی و نظارت بر مدیران در طی 24 سال گذشته، انتظار شناخت و در مسیر بودن با چنین موقعیتی را از ایشان داشتیم. آقای موحد هم از عملکردشان دفاع کردند، هم از برنامههایشان برای آینده گفتند و هم اینکه مستند و مسلط پاسخ منتقدین خودشان از جمله آقای نجات نیا را دادند.
به جوانان حاضر در این رقابت عرض میکنم که سخنان فضایی، ذهنی و لفاضانه شما عزیزان، تنها موجب بستن راه و حرکت بستگان خود شده است و پسندیدهتر آن است که خود را زیر چرخ ماشین قدرتهای بزرگ این رقابت، نیندازید. بر توانمندیهای فکری و علمیتان قدری بیندیشید که در این حوزۀ علاوه بر لابیگری و قدرتِ اجتماعیِ رأیآوری، دانش، تجربة موفق و مستند، فن بیان، ادب در گفتارها و آشنایی با نیاز جامعه الزامی است. نمیخواهم از شرایط اجتماعی مناطق و استانهای با تفکر عشیرهای و قومیتی غافل باشم؛ اما این تمام ماجرا نیست. آیا سید باقر موسوی در بویراحمد از طایفه بزرگی برخوردار بود؟ آیا عدل هاشمیپور از پشتوانه طایفهای عظیمی برخوردار بود؟ آیا فکر کردید که فقط شما میدانید؛ مثلاً آقای موحد سن بالایی دارد یا آقای مژدهیپور بازنشسته شده است و یا آقای بزرگواری بارها گفتند که با مردم میثاق عدم حضور دوباره دارم که کاندید نشوم؛ اما دوباره میل قدرت کردند؟ کسی که بعد از 20 سال نمایندگی و 12 سال سکوت، در سال 98 بیش از 70 هزار رأی میآورد، هم گام دوم را خود فهمیده و هم گام دوم به او نیاز دارد. پس بیجهت عِرض خود نبرید که نه گام دوم را به نیکی فهمیدهاید و نه در قامت نمایندگی هستید.
دوستان جوان؛
درد امروز کهگیلویه بزرگ، جهالت و فضایی نگریستن و تخیلی فهمیدن و متوهمانه سخنگفتن بوده و ادامه دارد. کاش برای اثبات خود و برتری بر رقیب، از تجربۀ موفق خود در عالم مدیریت، در حوزۀ آسیبشناسی، در نگرشهای جامعهشناختی، در گفتمان ایدئولوژیک و واقعی، و مهمتر از همه در چگونگی بومیسازی معادن و منابع عظیم سرمایه در کهگیلویه بزرگ میگفتید. به قول سعدی؛
من آنچه شرط بلاغ است با تو میگویم
تو خواه از سخنم پند گیر و خواه ملال