تاریخ انتشار
سه شنبه ۶ تير ۱۴۰۲ ساعت ۱۹:۲۰
کد مطلب : ۴۶۴۰۷۷
یادداشت؛
مروری مختصر بر دانشگاه یاسوج؛ دانشگاه به روزمرگی خو گرفته است
۲
مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های مخاطبین کبنانیوز است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. می توانید با ارسال یادداشت خود، این مطلب را تأیید یا نقد کنید.
کبنا ؛این مطلب خود را مدعی دفاع از شأن و جایگاه دانشگاه، دانشجو و استاد میداند و بر این باور است که دانشگاه یاسوج از مسیر علمی و دانشگاهی خود خارج شده است و باید برای اعاده حیثیت و بازگشت اعتبار به آن تلاش کرد.
مروری بر تاریخ دانشگاه یاسوج بیانگر حضور شخصیتهای توانمند علمی و دانشگاهی در رأس این دانشگاه بوده است. همچنان و بعد از سالها همه مردم استان و اهالی علم و دانش از مرحوم عسکریان به نیکی یاد میکنند. جانشین مرحوم عسکریان نیز برخلاف بعضی تبلیغات هرگز مدیر ضعیفی نبود. آن گونه که در مورد اردوان ارژنگ روایت میشود ولی مدیری دانشگاهی و گشوده در امر مدیریت و تعامل با همه گروهها و جریانهای سیاسی و دانشجویی در درون دانشگاه بود. موضوعی که در این دوره یک حسرت بزرگ است.
شاپور رمضانی نیز مدیر جوان و شجاع و خلاقی بود که هر چند دوره کوتاهی مدیریت کرد اما توانست نامش را در تاریخ دانشگاه به خوبی به ثبت برساند. چه با عریان موافق باشیم و چه مخالف، او نیز مدیر توانمندی بود که سعی در استفاده از تمام ظرفیتهای دانشگاه داشت و نشان به آن نشان حکم مشاوره وی برای بهادر کرمی رئیس فعلی دانشگاه بود.
اما از روز اول نسبت به ریاست بهادر کرمی تردیدهای اساسی وجود داشت فردی که سالها و در دوره تمام نمایندگان و دولتهای مختلف در پی رسیدن به ریاست دانشگاه بود. برای ریاست یک دانشگاه البته که بهتر آن است که در درون خود دانشگاه، اهالی دانشگاه با اجماع نظر بر فردی او را به عنوان مدیر مطرح نمایند. اما کرمی چون میدانست هرگز چنین شانسی ندارد خود را به نمایندگان نزدیک کرد تا در همان ابتدای دولت رئیسی به عنوان سرپرست دانشگاه معرفی شد. سرپرستی که تا تأیید نهایی حکم ریاست در شورای انقلاب فرهنگی زمان زیادی طول کشید و هرگز دلایل طولانی شدن این حکم مشخص نشد.
تعریف دانشگاه مشخص است و یک دانشگاه موفق نیز هیچ نیازی به تبلیغ و هیاهو و نصب بنر و ادعای کسب رتبه فلان در «گرین متریک» و یا فلان همایش بینالمللی ندارد. هر چند سابقه و عمر دانشگاهها در این مسیر تعیینکننده است اما انتظار حداقلی از دانشگاهی چون دانشگاه یاسوج حق مردم این استان است. روشن است که حضور چند دانشجوی عراقی با تبلیغ تحصیل دانشجویان خارجی در دانشگاه یاسوج که هیچ بعید نیست بخشی از این حضور و تحصیل نتیجه یک دستورالعمل وزارتی باشد نمیتواند هیچ اندوختهای بر ماهیت و اعتبار یک دانشگاه بیفزاید.
دانشگاه یاسوج این روزها تنها یک چهار دیواری حصار کشیده گسترده با گیتهای ورودی است که به روزمرگی خو گرفته است و هیچ خبر و یا اتفاق قابل قبول سیاسی، تحصیلی و پژوهشی در آن رخ نمیدهد. ریاست دانشگاه و اعضای مدیریت آن کمترین حضور را در مناسبات علمی و اجتماعی جامعه دارد. دانشگاه به بخشی از بروکراسی اداری تبدیل شده است که برای همین بروکراسی نیز از برخی رؤسای در سایه و پدران معنوی نام میبرند و مشخص نیست رئیس اصلی، رؤسای در سایه و پدران معنوی چه کاری از علم و اندیشه واجبتر در دستور کار دارند که دانشگاه به حال خود رها شده است و در اندک کنشهایی که از رئیس محترم دیدیم آن بود که همچون مدارس و مکتب خانههای قدیم خواستار اخذ تعهد کتبی عدم تکرار از دانشجویان شد و یا آن گونه که در مقطعی در برخی رسانهها آمد ریاست این دانشگاه در یک اقدام اصطلاحاً «گا به گا» با شبکه بهداشت کهگیلویه یکی از نزدیکانش را به کار گرفته بود.
شاید بد نباشد حالا که در آستانه سفر ریاست جمهوری به استان قرار داریم به صورت منصفانه و شفاف نگاهی به عملکرد کرمی و دستاوردهای دانشگاه در دوران ریاست وی داشته باشیم و از کرمی و معاونین وی پاسخگویی در قابل عملکردشان را مطالبهگر باشیم.
دانشگاه یاسوج باید سرآمد اندیشه و علم و دانش در استان کهگبلویه و بویراحمد باشد و شاید توقع برابری با دانشگاهی چون دانشگاه شیراز واقع نگرانه نباشد اما میتوانیم این توقع را داشته باشیم که دانشگاه یاسوج در حد دانشگاه یاسوج باشد.
کبنا نیوز آمادگی درج پاسخ مسوولان دانشگاه یاسوج را دارد.
مروری بر تاریخ دانشگاه یاسوج بیانگر حضور شخصیتهای توانمند علمی و دانشگاهی در رأس این دانشگاه بوده است. همچنان و بعد از سالها همه مردم استان و اهالی علم و دانش از مرحوم عسکریان به نیکی یاد میکنند. جانشین مرحوم عسکریان نیز برخلاف بعضی تبلیغات هرگز مدیر ضعیفی نبود. آن گونه که در مورد اردوان ارژنگ روایت میشود ولی مدیری دانشگاهی و گشوده در امر مدیریت و تعامل با همه گروهها و جریانهای سیاسی و دانشجویی در درون دانشگاه بود. موضوعی که در این دوره یک حسرت بزرگ است.
شاپور رمضانی نیز مدیر جوان و شجاع و خلاقی بود که هر چند دوره کوتاهی مدیریت کرد اما توانست نامش را در تاریخ دانشگاه به خوبی به ثبت برساند. چه با عریان موافق باشیم و چه مخالف، او نیز مدیر توانمندی بود که سعی در استفاده از تمام ظرفیتهای دانشگاه داشت و نشان به آن نشان حکم مشاوره وی برای بهادر کرمی رئیس فعلی دانشگاه بود.
اما از روز اول نسبت به ریاست بهادر کرمی تردیدهای اساسی وجود داشت فردی که سالها و در دوره تمام نمایندگان و دولتهای مختلف در پی رسیدن به ریاست دانشگاه بود. برای ریاست یک دانشگاه البته که بهتر آن است که در درون خود دانشگاه، اهالی دانشگاه با اجماع نظر بر فردی او را به عنوان مدیر مطرح نمایند. اما کرمی چون میدانست هرگز چنین شانسی ندارد خود را به نمایندگان نزدیک کرد تا در همان ابتدای دولت رئیسی به عنوان سرپرست دانشگاه معرفی شد. سرپرستی که تا تأیید نهایی حکم ریاست در شورای انقلاب فرهنگی زمان زیادی طول کشید و هرگز دلایل طولانی شدن این حکم مشخص نشد.
تعریف دانشگاه مشخص است و یک دانشگاه موفق نیز هیچ نیازی به تبلیغ و هیاهو و نصب بنر و ادعای کسب رتبه فلان در «گرین متریک» و یا فلان همایش بینالمللی ندارد. هر چند سابقه و عمر دانشگاهها در این مسیر تعیینکننده است اما انتظار حداقلی از دانشگاهی چون دانشگاه یاسوج حق مردم این استان است. روشن است که حضور چند دانشجوی عراقی با تبلیغ تحصیل دانشجویان خارجی در دانشگاه یاسوج که هیچ بعید نیست بخشی از این حضور و تحصیل نتیجه یک دستورالعمل وزارتی باشد نمیتواند هیچ اندوختهای بر ماهیت و اعتبار یک دانشگاه بیفزاید.
دانشگاه یاسوج این روزها تنها یک چهار دیواری حصار کشیده گسترده با گیتهای ورودی است که به روزمرگی خو گرفته است و هیچ خبر و یا اتفاق قابل قبول سیاسی، تحصیلی و پژوهشی در آن رخ نمیدهد. ریاست دانشگاه و اعضای مدیریت آن کمترین حضور را در مناسبات علمی و اجتماعی جامعه دارد. دانشگاه به بخشی از بروکراسی اداری تبدیل شده است که برای همین بروکراسی نیز از برخی رؤسای در سایه و پدران معنوی نام میبرند و مشخص نیست رئیس اصلی، رؤسای در سایه و پدران معنوی چه کاری از علم و اندیشه واجبتر در دستور کار دارند که دانشگاه به حال خود رها شده است و در اندک کنشهایی که از رئیس محترم دیدیم آن بود که همچون مدارس و مکتب خانههای قدیم خواستار اخذ تعهد کتبی عدم تکرار از دانشجویان شد و یا آن گونه که در مقطعی در برخی رسانهها آمد ریاست این دانشگاه در یک اقدام اصطلاحاً «گا به گا» با شبکه بهداشت کهگیلویه یکی از نزدیکانش را به کار گرفته بود.
شاید بد نباشد حالا که در آستانه سفر ریاست جمهوری به استان قرار داریم به صورت منصفانه و شفاف نگاهی به عملکرد کرمی و دستاوردهای دانشگاه در دوران ریاست وی داشته باشیم و از کرمی و معاونین وی پاسخگویی در قابل عملکردشان را مطالبهگر باشیم.
دانشگاه یاسوج باید سرآمد اندیشه و علم و دانش در استان کهگبلویه و بویراحمد باشد و شاید توقع برابری با دانشگاهی چون دانشگاه شیراز واقع نگرانه نباشد اما میتوانیم این توقع را داشته باشیم که دانشگاه یاسوج در حد دانشگاه یاسوج باشد.
کبنا نیوز آمادگی درج پاسخ مسوولان دانشگاه یاسوج را دارد.
مقتدر
دلسوز
پای کار